مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
امیرکبیر
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۸)
147 - 173
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این تحقیق بررسی اندیشه اصلاح نظم و امنیت توسط امیرکبیر صدراعظم بزرگ تاریخ ایران بوده است. او با دقت، هوشمندی و با بهره گیری از تجارب سفر خود به روسیه و عثمانی و مطالعه کتاب ها و روزنامه های متعدد، عمقعقب ماندگی ایرانرا در ابعاد مختلف ادراک کرد و برنامه های اصلاحیرابراینجات کشور از عقب ماندگی آغاز کرد.محورهای برنامه وی عبارت بود از: تأمین نظم و امنیت، اصلاحاداری، مالی، اقتصادی و مبارزه با فساد وتو جه به توسعه علمی کشور. در میان محورهای مزبور،اصلاحات مرتبط بانظم وامنیت جایگاه ویژه ای داشته است. روش پژوهش: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی است که با روش تحلیل اسنادی انجام شده است وابزار گردآوری داده ها عبارت از کتاب هاواسناد تاریخی وفرمان ها موجود از زندگی سیاسی امیرکبیر بوده است. یافته ها: ایجاد نظم و امنیت داخلی، تأمین امنیت در جاده هاو راه ها، تدوین قوانین و مقررات برای تأمین عدالت کیفری، ساماندهی نیروهای نظامی و انتظامی، تأسیس سازمان خفیه برای مبارزه با فساد درباروشاهزادگان و ظلم نیروهای نظامی و انتظامی بر مردم، تأسیس دارالفنون برای توسعه علمی، نظامی و انتظامی ایران، ساماندهی امنیت ملی از طریق مبارزه بانفوذ انگلیس و روس. نتیجه گیری:اهتمام امیرکبیربه توسعه علمی کشور وانجام اصلاحات عمیق در عرصه های نظامی،انتظامی ومبارزه با فساد
تببین الگوی مفهومی حکومت داری امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال سی ام پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷ (پیاپی ۱۳۷)
135 - 171
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ناظر به تدوین الگویی برای مدیریت دولتی است و نگارندگان درصدداند با استفاده از علم تاریخ این فرصت را در اختیار تصمیم گیران، سیاست گذاران و مدیران دولتی قرار دهند تا بتوانند الگویی از حکومت داری را به دقت بررسی کنند. یکی از بهترین الگوها در این باره، حکومت داری امیرکبیر است. در این مطالعه با پیروی از رویکرد چارچوب مفهومی و با بهره گیری از روش پژوهش اسنادی با محوریت مطالعه و بررسی کتب و متون دست اول، داده های مهم موجود در منابع تاریخی استخراج شده است که ضمن نقد و بررسی در قالب طرحی اکتشافی و استقرایی، تصویری نسبتاً مشخص از شیوه حکومت داری امیرکبیر ارائه شده است. چارچوب مفهومی پیشنهادی این پژوهش مشتمل بر 189 مفهوم است که در قالب 23 مقوله، 12 تم و 6 بُعد ساماندهی شده است. مفاهیم استخراج شده نیز دسته بندی شده و هر دسته در یک مقوله گنجانده شده است و مقولات هم دسته در یک تم قرار گرفته اند و تم های هم دسته ابعاد را تشکیل داد ه اند. ابعاد شناسایی شده عبارت است از: اقدامات سیاسی، اقدامات فرهنگی، اقدامات بروکراتیک، اقدامات حفاظتی، اقدامات اقتصادی و اقدامات اجتماعی؛ که با هم اندیشی کانون خبرگان به دست آمده است. چارچوب مذکور مبنایی برای درک جوانب مختلف حکومت داری امیرکبیر ایجاد کرده و در نهایت الگویی مفهومی از اقدامات این سیاستمدار ارائه داده است که می تواند دستمایه مدیران و سیاست گذاران مدیریت دولتی در ایران باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که می توان از داده های تاریخی برای تعریف مفاهیم جدید و مؤلفه های جدید در مدیریت دولتی استفاده کرد.
بررسی جایگاه امیرکبیر در مبارزه با انحرافات فرقه بابیت و بهائیت
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
95 - 114
حوزه های تخصصی:
امیرکبیر صدراعظم باتجربه، کاردان و قدرتمند ایران در دوره ناصرالدین شاه، قهرمان مبارزه با استعمار، استبداد و نیز اصلاحگر امور سیاسی، دینی و فرهنگی بود. وی با ورود به دربار قاجار، به امور مهمی چون تثبیت قدرت مرکزی از طریق برخورد با عوامل تهدیدکننده داخلی و خارجی پرداخت. مهم ترین اقدام وی در زمینه داخلی، علاوه بر برخورد با شورش های داخلی، سرکوب شورش بابیه بود که با اقدامات مقتدرانه و البته روش های متفاوت امیر صورت گرفت. به گونه ای که بعد از برخورد امیر و سرکوب شورش، آن ها دیگر جرأت نکردند امنیت سیاسی کشور را با تهدید مواجه سازند. اقدامی شجاعانه که در نهایت در کنار سایر اقدامات اصلاح گرایانه اش، موجبات قتل او را فراهم کرد. با این توضیحات به نحوه برخورد امیر با فرقه بابیه و بهائیت و نیز دلایل او در سرکوب این شورش پرداخته می شود. هدف از ارائه این مقاله بررسی تلاش ها، خدمات و مبارزات امیرکبیر در مبارزه با فرقه ضاله بابیه و بهائیت می باشد. این مقاله به صورت مروری و کتابخانه ای انجام شده است.
امیرکبیر و روحانیت؛ موردپژوهی رابطه امیرکبیر و شیخ عبدالحسین تهرانی
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
81-101
حوزه های تخصصی:
بررسی زندگانی و دوران حیات بزرگان، ثمرات و فواید بسیار داشته و به علل و اسباب توفیقات علمی و فرهنگی آن ها پی می بریم. بی تردید نقش شخصیت های تأثیرگذار دینی، علمی و تاریخی، در حیات فرهنگی و اجتماعی امروز ما مهم و قابل توجه است و شناختن ابعاد زندگی آنان می تواند سرفصل بسیاری از پژوهش های عمیق در حوزه های مختلف برای امروز ما باشد. گرامی داشت یاد و خاطره آنان، که از گران بهاترین میراث فرهنگی و معنوی این مرز و بوم و مکتب پرافتخار تشیع می باشند، روشنای راه ما در آینده نیز خواهد بود. یکی از افراد برجسته و تأثیرگذار بر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، امیرکبیر است. وی در دوره ناصرالدین شاه قاجار می زیسته است. میرزا محمدتقی خان فراهانی (۱۱۸۶ خورشیدی، اراک – ۲۰ دی ۱۲۳۰، کاشان) مشهور به امیرکبیر، نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار از ۲۸ مهر ۱۲۲۷ خورشیدی تا ۲۲ آبان ۱۲۳۰ خورشیدی بود. درباره امیرکبیر و خدمات و اصلاحات وی مطالب بسیاری نگاشته شده است و تکرار و بررسی آن ها فایده چندانی ندارد. یکی از مسائل و سؤالات مربوط به امیرکبیر، کیفیت و کمیت رابطه وی با روحانیون زمان خویش است و میزان اهتمام امیرکبیر به دین و احکام دینی. در این نوشتار، به رابطه امیرکبیر و یکی از روحانیون سرشناس زمان وی، شیخ عبدالحسین تهرانی، پرداخته شده است. با مورد پژوهی کیفیت ارتباط این دو شخصیت به وضوح دانسته می شود که امیرکبیر به روحانیت اصیل اعتقاد و ارادت داشته و برای تبلیغ و ترویج دین اسلام، اهتمام داشته است. در پژوهش حاضر، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از شیوه تبیینی تحلیلی در پردازش اطلاعات استفاده شده است. بنابراین، در به دست آوردن اطلاعات این مقاله، از تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی استفاده شده است. در این مقاله، 8 سند (در قالب تصویر، وقف نامه، و...) آورده شده است.
بررسی زمینه های اصلاحات امیرکبیر در دوره ناصری
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
104-118
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر متمرکز بر بررسی اصلاحاتی است که امیرکبیر در مقابله با نابه سامانی های دوره ناصری انجام داد. در واقع یکی از ادوار متلاطم سیاسی تاریخ ایران دوره ی حکومت ناصرالدین شاه قاجار است. این در حالی بود که موقعیت ژئوپلتیک ایران نیز به عنوان درگاه شبه قاره هند زمینه ساز کارشکنی و دست اندازی های متعدد از سوی بیگانگان گشته بود. درچنین شرایطی متزلزلی تجدید نظر در سیاست ها تنها راه رهایی به نظر می رسید که با ورود میرزا تقی خان امیرکبیر، به عرصه سیاست مسجل گشت. وی سدی در مقابل دسایس داخلی و خارجی بودکه با آگاهی از تحولات جهانی و منطقه ای و اتخاذ سیاست های مدبرانه به گزینش راهکارهای نوینی جهت سامان دادن به امور پرداخت. در حقیقت می توان امیرکبیر را پیام آور اصلاحات نوین در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران دوره ناصری دانست. دولت و دستگاه سلطنت در اندیشه او حرف اول را می زد و با تاکید بر این امر که همه در پیروی از قانون برابرند و قانون ضامن امنیت کشور است. این پژوهش با شیوه تحلیل و توصیف داده های تاریخی، اساسی ترین اصلاحات امیرکبیر را بررسی نموده است، برآیند تحقیق حاکی از آن است این اصلاحات در کنار انتظام بخشیدن به اوضاع داخلی به قصد مقابله با نفوذ بیگانگان صورت گرفت.
باورهای امیرکبیر و سیاست خارجی استقلال جویانه او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
62 - 88
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ روابط و سیاست خارجی ایران در عهد قاجار که معمولاً به عنوان عصر وابستگی و مماشات در برابر قدرت های بیگانه تلقی می شود، دوره هایی اندکی به علت تفاوت با این وضعیت عام اهمیت ویژه ای داشته اند. برهه صدارت میرزا تقی خان فراهانی سرآمد این دوره ها است؛ در این دوره تلاش های جدی در راه استقلال ملی در ابعاد مختلف صورت گرفت. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است این تغییر در سیاست خارجی ایران و تلاش برای استقلال جویی، تبیین شود. به نظر می رسد می شود این تفاوت را به متغیرهای شخصیتی و به طور خاص، نظام باورهای فردی امیرکبیر نسبت داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر نیز این است که باورهای امیرکبیر چگونه به سیاست خارجی استقلال جویانه در دوره صدارت او منجر شد؟ با تکیه بر نظریه رمزگان عملیاتی (operational code)، این فرضیه ارائه شد که سیاست استقلال جویانه امیرکبیر، ریشه در باورهای فلسفی و ابزاری او دارد. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از مجموعه نامه های موجود امیرکبیر، باورهای او استخراج شده، سپس با توضیح ارتباط میان باورهای امیرکبیر در ارتباط باهم، نشان داده می شود که چگونه سیاست خارجی استقلال طلبانهِ او را می توان در این دوره توضیح داد.
زن در عرصه سیاست ایران، مطالعه موردی دوره قاجار ؛ نظریه آدلر و روان شناسی سیاسی مهدعلیای سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
روانشناسی سیاسی روشی برای بررسی شخصیت افراد و پی بردن به دلایل کنش ها و واکنش های رفتاری افراد در برابر مسائل و امور مختلف می باشد. در پژوهش پیش رو مهدعلیا همسر محمدشاه، دومین شاه قاجار و مادر ناصرالدین شاه سومین شاه قاجار، با توجه به روش روانشناسی سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بنابر داده های به دست آمده، مهدعلیا با سه ویژگی مجزا و مشخص قابل بررسی است. یک زنی مدبر، مقتدر، سیّاس و محیّل. دوم زنی که به عنوان مادر نقش هایی دارد و به ایفای آنها می پردازد. سوم زنی که به امورات عام المنفعه و خیریه می پردازد. وی توانست با مدیریت و کاردانی که داشت، بعد از فوت محمدشاه چهل روز بر مسند حکومت قرار بگیرد و شرایط را برای آمدن شاه جدید از تبریز به تهران فراهم کند. او با نفوذ در ناصرالدین شاه به دخالت در امور سیاسی و حکومتی پرداخته و نقش مهمی را در برخی وقایع ایفا کرد. مهدعلیا همچون هر مادر دیگری به فرزندنش عشق می ورزید از نامه های باقی مانده از آن موقع می توان به این مهم پی برد. در امور خیریه هم فعالیت داشت او همچون یک زن مسلمان از خود آثاری به یادگار گذاشت. علی رغم موارد اشاره شده بیشترین تأثیری که در اذهان بر جای گذاشت زنی منفور است چون عامل یا یکی از عاملین اصلی در قتل امیرکبیر محسوب می شود. نگارندگان در این پژوهش در صدد هستند تا چهره ای متفاوت اما واقعی از این زن که جزء واپسین زنان مقتدر ایرانی در حوزه سیاست می باشد را معرفی کند. با توجه به پژوهش انجام شده به نظر می رسد، شرایط زندگی مهدعلیا در کنار همسرش محمدشاه و مشکلاتی که در زندگی با او داشت، در نحوه برخوردش در برابر ناصرالدین شاه و دخالت در امور حکومتی در عصر ناصری اثر داشت.
مروری بر علل تأسیس، چگونگی شکل گیری و تأثیرات مدرسه دارالفنون در جامعه ایران عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
253 - 274
حوزه های تخصصی:
با وقوع جنگ میان ایران و روس در دوره ی فتحعلی شاه و شکست های متعدد دربار قاجار، سؤالاتی در ذهن سیاستگران، دولتمردان و نخبگان عرصه ی فرهنگ به وجود آمد که به دنبال یافتن پاسخ برای علت شکست ها برآمدند. عباس میرزا و قائم مقام وزیر با تدبیر او پیش و بیش از دیگران به این امر اهتمام ورزیدند. تلاش های آنها منجر به فرآیند اعزام محصل به فرنگ شد. عدم توفیق ایرانیان در کسب نتایج مورد نظر از اعزام دانشجو، صدراعظم بعدی ایران امیرکبیر را وادار به اتخاذ رویکردی دیگر در همین زمینه کرد. وی در پی یافتن پاسخ شکست ها و عقب ماندگی ایران به این نتیجه رسید که تأسیس دارالفنون در ایران را جایگزین اعزام محصل به فرنگ و یا تلاش های مشابه دیگر نماید. امیر به این نتیجه رسیده بود که علل عقب ماندگی و ناکامی ایران نسبت به اروپا، ضعف بنیه صنعتی نظامی و علوم و فنون در ایران است.
ویژگی های زبانی، نگارشی و دستوری نامه های عهد قاجار؛ با محوریت بررسی قائم مقام و امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
149 - 172
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار به دلیل کمبود وسایل ارتباط جمعی از یک سو و گسترش سطح عمومی سواد از سوی دیگر باعث شد تا احوالات افرادی از طبقات مختلف(شاهان و شاهزادگان، طلاب و روحانیون، تحصیلکرده های روشنفکر، شاعران و نویسندگان و حتی مردم عامی) مطرح، بلکه بسیاری از مسائل روز در نامه ها بیان گردد که در مکاتبات رسمی و اداری به دلیل مسائل امنیتی و سری، کم تر به آن پرداخته می شده است. این دوره در حالی که از منظر تاریخی، نثر فارسی در حال گذار از نثر مصنوع به نثر فنّی بوده؛ از منظر فرهنگی، اجتماعی نیز نامه نگاری از انحصار شاهان، وزرا، ادیبان و اهل فضل خارج شده و عامه مردم نیز به نامه نگاری روی آوردند. این پژوهش در تلاش است تا با شناسایی نوع نگارش، اصطلاحات و تعابیر ادبی به کار رفته و اندیشه و مضامین انواع نامه های بر جای مانده از عهد قاجار، نقش و جایگاه نامه و نامه نگاری را در نثر فارسی مورد بررسی قرار دهد.
روابط ایران و بریتانیا، چالش های گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
421 - 436
حوزه های تخصصی:
بررسی اُفت وخیز روابط ایران و انگلیس در طول تاریخ می تواند نکات مثبت و منفی و قوت و ضعف روابط فیمابین را مشخص نموده و چارچوب تحلیلی پویا و مناسبی جهت درک بهتر از روابط و بهره گیری از دیپلماسی کارآمد و مؤثر ارائه نماید. در این راستا، تلاش می شود به اختصار روابط ایران با انگلستان در دوره های مختلف تاریخی با نگاهی تحلیلی مورد تدقیق و واکاوی قرار گرفته و در انتها راهکارهایی براساس آموزه های تاریخی به منظور به کارگیری دیپلماسی مؤثر در روابط دوجانبه با انگلیس ارائه شود. در این مقاله سعی خواهد شد از هرگونه پیش داوری خودداری شده و تنها ملاک ارزیابی، مستندات تاریخی و رفتار کشورها باشد. از هم گسستن روابط دو کشور و لزوم اتخاذ تدابیر مؤثر در راستای تأمین حداکثری منافع ملی از دلایل عمده نگارش مطلب حاضر می باشد.
کلان الگوهای حکمرانی در ایران معاصر؛ عبور از حکمرانی پادشاهی به نوآیین حکمرانی بر پایه فنون رؤیت پذیری و کنترلی (از عباس میرزا تا امیر کبیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
223-259
حوزه های تخصصی:
ترسیم وضعیت الگوی حکمرانی و نسبت آن با زیست در ایرانِ قبل از جنگ های ایران و روس و مسیر بعد از آن، از دو کلان الگوی حکمرانی و از دو عقلانیت که در شیوه ، گستره و ابژه اعمال قدرت متفاوتند، حکایت دارد. برای تبیین این دو الگو، تلاش شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کمک اسناد، فرآیند حکمرانی را از زاویه پرسش «چگونه حکومت کردن» در چارچوب حکومت مندی فوکو بررسی و نسبت زیست و سیاست و شکل گیری عقلانیت جدید حکمرانی در ایران را دنبال کنیم. بر این اساس این پژوهش بر مبنای پرسشِ «تکوین و استقرار سازوکارها و فنون جدید حکمرانی در ایران پس از جنگ های ایران و روسیه، چگونه و در چه فرایندی صورت گرفت و چه تأثیری بر نسبت زیست و سیاست و شکل گیری صورت بندی نوآیین حکمرانی در ایران داشته است؟» در پی اثبات این است که «با آگاهی از ناتوانی حکمرانی مبتنی بر آیین پادشاهی، اصلاح گران با ایجاد فنون و نهادهای جدید، به مرور جامعه را در معرض دید قدرت قرار داده، با کنترل و هدایت جمعیت، نوآیین حکمرانی را بنا نهادند». بر این اساس در یک کلیت، از جنگ های ایران و روس، دو استراتژی در اداره قلمرو قابل شناسایی است؛ استراتژی سنت قدمایی پادشاهی بر پایه تکلیف گرایی الهی- سیاسی و استراتژی نوآیین حکمرانی بر پایه فنون جدید که هر کدام با توجه به شیوه اعمال قدرت، گستره اعمال قدرت و ابژه کنترل دو صورت بندی متفاوت از پیوند زیست و سیاست را برجای گذاشته اند.
بررسی گفتمان نظامی امیر کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
51 - 72
حوزه های تخصصی:
از میان برنامه های نوسازی و نوگرایانه امیرکبیر، اصلاحات نظامی او از جایگاه ممتازی برخوردار بودند. این اصلاحات که ریشه در تجربیات وی از ارتش های مدرن اروپایی داشت، از مهم ترین دغدغه های اصلاحی او به شمار می رود. بدین ترتیب سوال اصلی مقاله حاضر این است که گفتمان نظامی امیرکبیر دارای چه رویکردی بود؟ و چه تاثیری بر اندیشه شکل گیری ارتش مدرن ملی در ایران داشته است؟ به نظر می رسد که گفتمان نظامی امیرکبیر در راستای تحقق استقلال ایران از بیگانگان و برقراری نظم و امنیت داخلی بروز و ظهور کرد. یافته های این بررسی نشان می دهد که امیرکبیر وجود ارتش مدرن و قدرتمند را بستر و زمینه اصلی برای نوسازی و ترقی ایران می پنداشت. به همین دلیل با برنامه ها و اقداماتی از جمله برقراری نظم و امنیت داخلی، مقابله با نفوذ بیگانگان در امور نظامی ایران، اصلاح ساختار نیروهای مسلح، تجهیز ارتش به آموزش ها، امکانات و سلاح های نوین، تاسیس نیروی دریایی و...تلاش کرد ارتش مدرن قدرتمندی را برای ایران شکل دهد. هر چند با کشته شدن امیر ادامه این اصلاحات توسط او ناکام ماند. ولی گفتمان نظامی وی در دوره بعدی همچون مشروطه و پهلوی اول دنبال شد تا اینکه منجر به شکل گیری ارتش نوین در ایران گردید.
بررسی دولت قانون در اندیشه و عمل میرزا تقی خان امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
243 - 280
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه ویژه میرزا تقی خان امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران نیازمند توجه به دریافت وی از «چهره ژانوسی مدرنیته» است. به اعتبار جامعه شناسی تاریخی، مدرنیته دارای ماهیتی دوگانه و در پیوند باهم است که وجه اثباتی، تمدنی و یا objective آن بر توسعه و پیشرفت عناصر تمدنی، اقتصادی، علمی و فنی تأکید دارد و وجه انفسی، ذهنی و subjective آن بر اهمیت دستاوردهای فرهنگی، آزادی نوع بشر، برابری، دموکراسی، کثرت گرایی و قانون که در زبان فلسفی کانت و هگل در مفهوم «عقل خود بنیاد» تجلی یافته؛ متناظر است. در این مقاله بر آنیم تا دریابیم امیرکبیر به عنوان اصلاح طلب بزرگ جامعه ما چگونه به ارتباط عناصر ذوالوجهی مدرنیته اندیشیده است. آیا امیرکبیر فقط بر وجه اثباتی و صنعتی مدرنیته ایمان پیداکرده است، یا اینکه به اهمیت وجوه فرهنگی آن ازجمله «قانون» نیز آگاهی یافته است؟ زمامداری امیرکبیر با شروع پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در 1230 هجری شمسی با تحولاتی گسترده همراه است فرضیه ما این است که تأکید امیرکبیر بر «خیال کنسطیطوسیون» درک درست وی از ضرورت به کارگیری دستاوردهای دوگانه مدرنیته را نشان می دهد. بر این اساس جایگاه «قانون»در منظومه فکری و عملی وی را موردبررسی انتقادی قرار داده ایم.
تحول پارادایمیک مفهوم دولت در ایران معاصر: از امیرکبیر تا ملکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
163 - 202
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، می کوشد با بهره گیری از نظام مفاهیم راینهارت کوزلک آلمانی، ظهور مفهوم نوین دولت در دهه های نخست سلطنت ناصرالدین شاه را بکاود. ما با مفهوم ثابت و منجمدی به نام دولت روبرو نیستیم، زیرا این مفهوم بخصوص در زمان آستانه ای، با لایه های معنایی ناهمگونی انباشته شده و تاریخیت آن مضامین، تاریخی و سیال بودن مفهوم دولت را ساخته و مناقشه آمیز بودن آن، تنازع میان حامیان و حاملان مفاهیم را تولید می کند. در پاسخ به پرسش از زمان تاریخی ظهور مفهوم نوین دولت در ایران معاصر، می توان مدعی شد که با امیرکبیر، مفهوم دولت تا آستانه تحول پارادایمی پیش رفت، اما سخت جانی لایه های سخت جان مفهوم دولت و نیروهای حامل آن ها، مانع از ظهور کامل چنان پدیدار نوظهوری در آن مقطع تاریخی شد. با وجود این، گام نخست و اساسی در تحول پارادایمیک مفهوم دولت در آن عصر را امیرکبیر با زبانِ عملِ دولتمردی اش برداشت و گام دوم و تاریخ ساز را میرزا ملکم خان. وجه مشترک این دو بنیان گذار، گذر از اسطوره وجود حسی و «شخص» پندارانه دولت، و تأکید و تمرکز بر وجود معقول و غیر شخصی دولت است که خود را در قالب «دولت مطلقه دیوانسالار» و «دولت منتظم» پدیدار ساخت.
نوسازی ارتش ایران و تأمین امنیت در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
33 - 47
حوزه های تخصصی:
نوسازی نظامی ایران توسط عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز گردید. او پیشگام اصلاحات در عصر جدید ایران بود. در دوره ناصرالدین شاه این اقدامات شتاب بیشتری یافت. هدف پژوهش حاضر، تبیین روند نوسازی قوای نظامی ایران در دوره ناصری و نسبت آن با امنیت و موانع دوگانه داخلی – خارجی توسعه پایدار آن است. این نوسازی از صدارت امیرکبیر آغاز گردید و با فراز و نشیب تا پایان دوره ناصری تداوم داشت. پرسش اصلی این است که چرا نوگرایی نظامی ایران برای حفظ امنیت و صیانت از کیان ایران در مسیری پایدار قرار نگرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که امیر کبیر کوشید برای کسب استقلال نظامی، کشور سومی را وارد معادلات کند. دنباله روی از این سیاست با وجود موانع ساختاری در داخل و نفوذ خارجی منشأ خدمات ارزنده ای شد. در دوران پسا امیرکبیر، به رغم وجود موانع این برنامه ها تداوم داشت. هیچ یک از دول روس و انگلیس راضی به تشکیل یک نیروی نظامی قوی در ایران نبودند. در داخل نیز نظام طائفه ای و قبیله ای مانعی جدی برای شکل گیری نظم و امنیت در کشور بود. از این رو، علی رغم تشکیل قوای قزاق و نیروی پلیس نتوانست چنان که باید به برقراری نظم و امنیت در کشور بینجامد.