مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمرین مقاومتی


۱۰۱.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر هورمون های نسفاتین-1 و نوروپپتید Y در مردان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی نسفاتین-1 نوروپپتید Y چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۵
زمینه و هدف: نسفاتین-1 و نوروپپتید Y به ترتیب دو هورمون ضداشتها و اشتهاآور هستند که نقش مهمی در تعادل انرژی و چاقی ایفا می نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر هورمون های نسفاتین-1 و نوروپپتید Y در مردان چاق کم تحرک صورت گرفت. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی، تعداد 30 نفر از مردان 48 تا 60 سال با 30BMI≥ انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرین مقاومتی، 3 جلسه در هفته، 3 دوره با 13-10 تکرار در هر جلسه و با شدت 75-50 درصد یک تکرار بیشینه و زمان استراحت 90-60 ثانیه بود. هر 4 هفته یک تکرار بیشینه جدید آزمودنی ها محاسبه و مجدداً مقادیر وزنه ها تعدیل می گردید. نمونه گیری خونی قبل و بعد از 12 هفته برای اندازه گیری غلظت سرمی نسفاتین-1 و نوروپپتید Y اخذ گردید. جهت استخراج نتایج از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تک راری استف اده گردید و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها: به دنبال انجام 12 هفته تمرین مقاومتی، تغییر معنی داری در سطح نسفاتین-1 ایجاد نگردید (0/66=p)، در حالی که سطح نوروپپتید Y به طور معنی داری افزایش یافت (0/01=p). به علاوه، کاهش معنی داری در نمایه توده بدنی (0/02=p)، درصد چربی بدن (0/01=p) و دور کمر (0/0001=p) در گروه تمرین مشاهده شد. نتیجه گیری: عدم تغییر معنی دار غلظت نسفاتین-1 در افراد چاق دال بر آن است که نوع، شدت و مدت زمان این نوع تمرین برای ایجاد تغییر در این متغیر کافی نبوده است؛ اما افزایش معنی دار نوروپپتیدY نشانه تعادل انرژی منفی پس از تمرین مقاومتی می باشد.
۱۰۲.

تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده (گلوتاتیون و ATP) و عوامل مخرب (سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید) در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بذر کدو پراکسید هیدروژن تمرین مقاومتی سیتوکرم-C مالون دی آلدئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
مقدمه: مسمومیت های ریوی و تولید گونه های واکنشی به نقص در تبادل گازهای تنفسی و آسیب به DNA منجر می شوند. بذر کدو با خواص آنتی اکسیدانی بسیار قدرتمند می تواند تولید ROS را کاهش دهد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده گلوتاتیون و ATP و مخرب سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن است. روش پژوهش: 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی ۵۰±۲۵۰ گرم انتخاب و به صورت تصادفی به 7 گروه 6 سری شامل 1. کنترل سالم، 2. کنترل مسموم، 3. تمرین مقاومتی، 4. بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم، 5. بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم، 6. تمرین مقاومتی+بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم و 7. تمرین مقاومتی+بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان یک متری با دو سانتی متر فاصله بین هر دو پله و شیب 85 درجه بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس دوطرفه همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0P≤ صورت گرفت. یافته ها: تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو  به ایجاد اثر معنا داری بر غلظت های ATP، سیتوکروم-C، GSH، MDA و PAB در بافت ریه منجرشد (001/0=P). نتیجه گیری: تعامل انجام تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو با افزایش عواملی مانند ATP و غلظت GSH و همچنین کاهش غلظت سیتوکروم-C، MDA و PAB می تواند ROS تولیدشده از مسمومیت هایی مانند H<sub>2 O<sub>2 را در بافت ریه کاهش دهد.
۱۰۳.

اثر تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی در موش های نر آلزایمری .(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موش های آلزایمری تمرین مقاومتی زالزالک شاخص های استرس اکسیداتیو سرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
سابقه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری زوال عصبی است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف زالزالک بر برخی از شاخص های استرس اکسیداتیو در سرم موش های نر آلزایمری انجام گرفت. روش کار: در این پژوهش30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به شکل تصادفی در پنج گروه شش تایی؛ کنترل سالم، کنترل آلزایمری، آلزایمری نحت تمرین مقاومتی، آلزایمری تحت تمرین مقاومتی با مصرف زالزالک و آلزایمری به همراه مصرف زالزالک تقسیم شدند. تمرینات به مدت 12 هفته و 5 روز در هفته بصورت بالا رفتن از نردبانی به طول یک متر، همراه با وزنه های متصل به دم موش ها بود. وزنه متصل به دم هر حیوان در هفته اول 50 تا60 درصد و در هفته های پایانی به 140تا150درصد وزن موش ها رسید. گروه دریافت مکمل، مخلوط پودر زالزالک را با غذای استاندارد موش ها به نسبت 25/6 درصد پودر زالزالک دریافت می کردند. 24 ساعت بعد از آخرین مداخله تمرین و مکمل، موش ها بی هوش شدند و سطوح سرمی SOD، GPX، TAC و MAD به روش الایزر تعیین شد. نتایج: نتایج نشان داد، تمرین مقاومتی به ویژه در زمان مصرف زالزالک، منجر به افزایش معنا دار (P = 0.002) سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز در مقایسه با گروه های دیگر شد. اما تغییر معنا داری در سطح سرمی آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز، ظرفیت.آنتی اکسیدانی تام و پراکسیداسیون لیپیدی در گروه های تجربی و کنترل دیده نشد. نتیجه گیری: امکان دارد تمرین قدرتی و مکمل دهی با زالزالک در درمان جانبی در بیماران آلزایمری، به ویژه در مراحل اولیه موثر باشد.
۱۰۴.

مقایسه تمرینات مقاومتی، با وزنه و باند الاستیک، بر برخی از فاکتورهای آمادگی جسمانی در دختران کمیته کار

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی باند الاستیک توان بی هوازی سرعت استقامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف از این تحقیق مقایسه سه نوع تمرین مقاومتی با وزنه و باند الاستیک، بر توان بی هوازی، سرعت حرکت اندام، زمان عکس العمل و استقامت در سرعت در دختران کمیته کار بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دختران کاراته کاهای قهرمانی کشوری و استانی مازندران در شهرستان بابل در سنین (13 سال به بالا) بخش کمیته تشکیل دادند. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون بود. برنامه تمرینی که در این تحقیق به کار برده شد شامل یک سری تمرینات کاراته بود که به مدت ۸ هفته ۳ جلسه در هفته و هر جلسه یک ساعت اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون تحلیل کواریانس یکطرفه با نرم افزار SPSS انجام گردید. یافته ها نشان دادند که بین گروه های تحقیق در تغییرات حداکثر سرعت بر روی دوچرخه کارسنج، تغییرات سرعت ضربه زوکی و ماواشی، تغییرات اسقامت در سرعت ضربه زوکی و ماواشی و تغییرات کل زمان ضربه زوکی و ماواشی و تغییرات توان حداکثر و میانگین توان دختران کمیته کار گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین گروه های تحقیق در تغییرات استقامت در توان و تغییرات توده بدنی و تغییرات درصد چربی دختران کمیته کار گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا انجام تمرینات مقاومتی با وزنه و باند الاستیک، عملکرد و کارایی دختران کمیته کار را ارتقا می دهد
۱۰۵.

تأثیر همزمان تمرین مقاومتی و مصرف گارسین بر غلظت لیپوپروتئین ها، کلسترول و قند خون مردان دارای اضافه وزن

کلیدواژه‌ها: لیپوپروتئین چاقی سیر تمرین مقاومتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
بی تحرکی باعث تغییرات نامطلوب ظاهری مانند چاقی متابولیکی مانند اختلال در نیمرخ چربی می شود. مطالعات نشان داده اند که تمرینات ورشی و نیز تجویز گارسین باعث بهبود شرایط عوامل متابولیکی مرتبط با اضافه وزن می شود. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تجویز توام تمرینات مقاومتی و مصرف گارسین (سیر) بر روی غلظت لیپوپروتئین ها، تری گلیسرید و کلسترول مردان غیرفعال دارای اضافه وزن می باشد. 40 مرد جوان سالم و غیرفعال (18 الی 35 سال) دارای شاخص توده بدنی بالاتر از 25 تا 30 کیلوگرم/متر مربع به صورت تصادفی به 4 گروه همگن 1) تمرین + گارسین 2) گارسین 3) تمرین مقاومتی و 4) کنترل تقسیم شدند. تجویز گارسین بصورت قرص 500 میلی گرمی به مدت 8 هفته روزانه دو عدد (صبح و شب، بعد از شام) گارسین بود و پروتکل تمرینی شامل تمرینات با وزنه به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته و 30 الی 60 دقیقه با شدت 70 الی 80 درصد قدرت بیشینه بود. غلظت های سرمی HDL ، LDL ، تری گلیسرید، و گلوکز قبل و بعد از 8 هفته اندازه گیری های شد. برای تحلیل داده ها از آزمون واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری (0.05) استفاده شد. تمرینات مقاومتی و گارسین به تنهایی و همچنین بصورت تجویز توام موجب کاهش معنادار غلظت کلسترول تام و LDL و TG و و افزایش معنادار غلظت HDL خون شد (P<0.05). تفاوت معناداری بین گروه ترکیبی (تمرین و گارسین) با گروه تمرین یا گروه گارسین به تنهایی مشاهده شد. بطوری که تجویز توام این دو منجر به نتایج بهتری گردید (P<0.05). بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که که مصرف هم زمان سیر و تمرین مقاومتی ممکن است اثرات متابولیکی مثبتی بر نیمرخ چربی افراد دارای اضافه وزن داشته باشد. همچنین نتایج این تحقیق را با احتیاط می توان در کاهش بیماری های قلبی عروقی مرتبط با عدم تعادل لیپوپروتئینی نیز موثر فرض کرد.
۱۰۶.

تاثیر خستگی ناشی از تکرارهای قدرتی و استقامتی در فعالیت مقاومتی بر هم انقباضی عضلانی حین اجرای حرکت پرس پا در زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خستگی تمرین مقاومتی هم انقباضی عضلانی واماندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
زمینه و هدف : نتایج پژوهش ها در زمینه تأثیر خستگی عصبی- عضلانی بر هم انقباضی عضلات، ناهمسو و نامشخص است. علت این ناهمسویی ها را احتمالا می توان ناشی از تفاوت در نوع پروتکل های خستگی به لحاظ بار تمرین حین اجرای فعالیت مقاومتی دانست. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر دو پروتکل خستگی ناشی از تکرارهای قدرتی و استقامتی در  فعالیت مقاومتی، بر هم انقباضی عضلانی حین اجرای حرکت پرس پا بود. روش تحقیق : تعداد 10 زن سالم فعال با میانگین سنی 97/2±7/24 سال در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه جلسه جداگانه به آزمایشگاه مراجعه کردند. جلسه اول میزان وزنه برای یک تکرار بیشینه در حرکت پرس پا تعیین شد. در جلسات دوم و سوم، پروتکل های خستگی قدرتی و استقامتی در حرکت پرس پا به ترتیب با 90 و 50 درصد حداکثر تکرار بیشینه اجرا گردید. فعالیت الکتریکی چهار عضله راست رانی، پهن داخلی، پهن خارجی و دوسر رانی حین اجرای حرکت پرس پا، توسط دستگاه الکترومایوگرافی بی سیم (مدل نوراکسون) ثبت شد. هم انقباضی عضلات منتخب در سه تکرار از مجموعه تکرارهای پرس پا (پیش از خستگی، میانی و واماندگی) برای هر آزمودنی محاسبه و با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : هم انقباضی عضلات راست رانی و دوسر رانی (0/03>p)، عضلات پهن خارجی و دوسر رانی (0/01>p)، و عضلات پهن داخلی و دوسر رانی در اثر خستگی به طور معنی داری کاهش یافت (0/01>p). اما میزان هم انقباضی عضلات پهن داخلی و پهن خارجی در اثر خستگی تغییر معنی داری نکرد. تغییرات مذکور در هر دو نوع پروتکل خستگی ناشی از تکرارهای قدرتی و استقامتی، یکسان بود (0/05>p). نتیجه گیری : هر دو نوع پروتکل خستگی ناشی از تکرارهای قدرتی و استقامتی در فعالیت مقاومتی، منجر به کاهش هم انقباضی در سه جفت از چهار جفت عضله منتخب شد. یافته مهم پژوهش حاضر عدم تفاوت در تاثیر پروتکل خستگی ناشی از تکرارهای قدرتی و استقامتی بر هم انقباضی عضلانی بود.
۱۰۷.

تاثیر همزمان تمرین مقاومتی ومصرف پودر گانودرما بر سطوح سرمی آنزیم های آالنین آمینو ترانسفرازو آسپارتات امینوترانسفراز مردان مبتال به کبد چرب غیر الکلی

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی گانودرما کبد چرب آسپارتات آمینوترانسفراز آلانین آمینوترانسفراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
کبد چرب، یکی از بیماری های در حال افزایش است. تغذیه سالم و ورزش همراه با مصرف پودر گانودرما ، برای بیماران مبتلا به کبد چرب به دلیل اثرات محافظتی مورد توجه قرار گرفته است. با هدف از مطالعه حاضر بررسی تجویز توام تمرین مقاومتی ومصرف پودر گانودرما، بر روی سطوح سرمی آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز مردان مبتلا به کبد چرب می‌باشد. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 30 مرد مبتلا به کبد چرب در شهرستان مهاباد انجام شد. افراد به طور تصادفی به سه گروه تمرین + مکمل، تمرین + دارونما و مکمل تقسیم شدند. گروه‌های تمرین به اجرای برنامه تمرین مقاومتی تواتر 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته با شدت 50 الی 70 درصد به صورت افزایشی در زمان 50 الی 65 دقیقه پرداختند.تجویز پودر گانودرما روزانه (5 میلی گرم (یک قاشق غذا خوری صبح ناشتا به مدت 8 هفته تجویز شد که برای جلوگیری از حساسیت از روزانه 1 گرم از دوز کم شروع شد تجزیه و تحلیل داده با نرم افزار spss انجام شد. در ابتدا توزیع داده‌ها و همگن واریانس‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری شاپیرو_ویلک و لون مورد بررسی قرار گرفت و پس از اطمینان از توزیع طبیعی داده‌ها، آزمون‌های آماری پارامتریک برای بررسی تغییرات استفاده شد. باتوجه به معنی داری آزمون تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی LSD برای تعیین تفاوت مورد استفاده قرار گرفت. میزان P کمتر یا مساوی 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. 8 هفته تمرین مقاومتی باعث کاهش سطوح سرمی آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز و اسپارتات آمینو ترانسفراز در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکی می‌شود علاوه براین مکمل گانودرما به تنهایی برروی AST، اثر دارد.
۱۰۸.

تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی هورمون گنادوتروپین سیرتوئین1 سندرم ترک مورفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۹۴
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطح سرمی هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندروم ترک مورفین صورت گرفت. روش : در این مطالعه تجربی، 40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (سن 8 تا 10 هفته ای، وزن 30±130گرم) به طور تصادفی به 4 گروه سالم مقاومتی، مرفین مقاومتی، کنترل سالم و کنترل مورفین تقسیم شدند. پروتکل ایجاد اعتیاد از طریق دریافت دوزهای فزاینده 1/0 تا 4/0 میلی گرم بر میلی لیتر مورفین برای 21 روز اجرا ش د و در نهایت روز بیست و دوم علائم سندروم ترک مورفین به صورت شاخص های کمی بررسی شد. یک روز پس از پروتکل سندرم ترک مورفین، گروه های ورزشی برای هشت هفته تحت تمرین مقاومتی فزاینده قرار گرفتند (ب الا رف تن از نردبان مخصوص به ارتفاع یک متر و با 26 پله با فاص له 4 سانتی متر سه جلسه در هفته). خونگیری 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد و هورمون های گنادوتروپین و سیرتوئین1 با استفاده از روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بررسی شدند. یافته ها: هشت هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی هورمون گنادوتروپین در گروه سالم مقاومتی نسبت به گروه کنترل سالم شد، اما این اختلاف در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین معنی دار نبود. در سطوح سیرتوئین1 در گروه مورفین مقاومتی نسبت به گروه کنترل مورفین افزایش معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به نظر می رسد تمرین مقاومتی می تواند همزمان با کاهش علائم سندروم ترک مورفین بر بهبود سطح سیرتوئین 1 در موش های صحرایی نر با سندرم ترک مورفین موثر باشد.
۱۰۹.

مقایسه تأثیر تمرین های استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های وابسته به پیری در بافت احشایی موش های صحرایی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژن های وابسته به پیری تمرین استقامتی تمرین مقاومتی موش های صحرایی چاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
زمینه: تنظیم مثبت نشانگرهای مرتبط با پیری در بافت چربی، اختلال در بافت چربی را به همراه دارد. به نظر می رسد فعالیت ورزشی، در بیان ژن های مرتبط با پیری اثرگذار است. هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر بیان ژن های مرتبط با پیری در بافت چربی احشایی موش های صحرایی چاق می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش تجربی، 24 سر رت نر چاق، به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته به فعالیت پرداختند. تمرین گروه استقامتی، شامل دویدن بر تردمیل به صورت مداوم و تمرین گروه مقاومتی شامل، بالا رفتن از نردبان مقاومتی بود. در همین زمان، گروه کنترل هیچگونه تمرینی نداشت. میزان بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 در بافت احشایی موش های صحرایی چاق اندازه گیری شد و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری ۰۵/۰ ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد، مقادیر بیان ژن های P53 ، P16وIL-6 ، در گروه های تمرین استقامتی (001/0= p،006/0=p، 001/0=p) و تمرین مقاومتی (001/0= p،038/0=p، 001/0=p) نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. همچنین تفاوت معنی داری در میزان بیان ژن ها، بین گروه های تمرینی مشاهده نشد (439/0= p، 584/0= p،300/0=p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر به نظر می رسد، تمرین استقامتی و مقاومتی در کاهش بیان ژن های مرتبط با پیری نقش دارند؛ که این اثرگذاری در تمرینات استقامتی و مقاومتی تفاوتی نداشت.
۱۱۰.

مقایسه اثر تمرینات مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده، شدید و غیر خطی بر برخی شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی مرتبط با قدرت عضلانی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی حجم تمرین شدت تمرین هایپرتروفی عضلانی قدرت عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیر خطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn) ، فولیستاتین (FLS) و عامل هسته ای کاپا B (N F-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق : تعداد 40 مرد جوان رشته بدنسازی به طور تصادفی در گروه های مساوی شامل MGVRT، HIRT، NLRT و کنترل قرار گرفتند. پروتکل های تمرینی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شدند. متغیرهای بیوشیمیایی منتخب و حجم و قدرت عضلانی، قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. آزمون های تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، کروسکال-والیس و یو من- ویتنی جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : سطوح سرمی Mstn و FLS در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. هم چنین، سطح N F-κB در گروه های MGVRT وHIRT به طور معنی داری از گروه NLRT و کنترل پایین تر بود. علاوه بر این، محیط بازو و ران و قدرت عضلانی در حرکات پرس سینه و اسکوات در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافت؛ به گونه ای که افزایش محیط بازو در گروه MGVRT در مقایسه با گروه های HIRT و NLRT و قدرت عضلانی در گروه HIRT در مقایسه با گروه های MGVRT و NLRT؛ به طور معنی داری بیشتر بود. نتیجه گیری : هر سه پروتکل RT به بهبود شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی در مردان ورزشکار منجر شد، اما پروتکل های MGVRT و HIRT به ترتیب افزایش بیشتری در هایپرتروفی و حداکثر قدرت عضلانی در پی داشت. با این وجود به مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط پروتکل های RT، با حجم و قدرت عضلانی و شاخص های بیوشیمیایی مرتبط با آن ها، مورد نیاز است. 
۱۱۱.

اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های FNDC5، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی تمرین هوازی هایپرتروفی هایپرپلازی ژن fndc5 میوستاتین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف : رشد عضلانی، تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله مایوکاین ها و میوستاتین قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های فیبرونکتین نوع سه حاوی پروتئین 5 (FNDC5)، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ بود. روش تحقیق : تعداد 10 سر موش صحرایی نر ویستار با سن دو هفته ای به طور تصادفی در دو گروه کنترل (پنج سر) و تمرین (پنج سر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی شش هفته با سه نوبت و هر نوبت چهار بار بالا رفتن از نردبان یک متری (با 26 پله) با حمل وزنه بود. برنامه تمرین هوازی شش هفته در روزهای متناوب شامل دویدن روی نوارگردان با شدت 25 تا 50 درصد حداکثر سرعت موش به اجرا درآمد. مدت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و پس از هشت ساعت ناشتایی، موش ها تشریح شدند و عضله دوقلو جدا گردید. بیان ژن  FNDC5 و میوستاتین با استفاده از روش Real time PCR، و هایپرتروفی و هایپرپلازی توسط میکروسکوپ نوری سنجش شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05≥ pبا استفاده از نرم افزارPRISM  انجام پذیرفت. یافته ها : پس از شش هفته تمرین مقاومتی - هوازی، بیان ژن FNDC5 (0/04=p) و هایپرتروفی (0/004=p) در عضله دوقلوی گروه تمرین بالاتر؛ اما بیان ژن میوستاتین (0/01=p) در این گروه کمتر بود. با این حال، تفاوت معنی داری بین هایپرپلازی تارهای عضله دوقلوی موش های نابالغ دو گروه مشاهده نشد (0/22=p). نتیجه گیری : به نظر می رسد اجرای تمرینات مقاومتی - هوازی با بیان بیشتر ژن های FNDC5 و بیان کمتر ژن های میوستاتین، به هایپرتروفی بیشتر تارهای تند انقباض منجر می شود. این فرآیند فارغ از رشد طبیعی، به تمرین پذیری بافت عضلانی در نمونه های حیوانی قبل از سن بلوغ دلالت دارد.
۱۱۲.

تاثیر یک دوره بولدنون، تمرین مقاومتی و عصاره عناب بر آسیب های ساختاری بافت پانکراس رت های نر ویستار

کلیدواژه‌ها: بولدنون تمرین مقاومتی پانکراس عصاره عناب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
زمینه و هدف: امروزه استفاده از داروهای نیرو زا در میان ورزشکاران بسیار رواج یافته است و در این بین هورمونهای استروئید به منظور بهبود عملکرد ورزشی مورد سوء مصرف قرار میگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات جانبی استروئید آنابولیک بولدنون بر بافت پانکراس و همچنین اثر التیام بخش عصاره عناب بهمراه تمرین مقاومتی بر کاهش این عوارض می باشد. روش پژوهش : برای انجام این تحقیق، تعداد 42 سر موش نر ویستار با سن 8-12 هفته و وزن 180-220 گرم مورد مطالعه قرار گرفتند و بعد از دو هفته نگهداری و عادت دادن به پروتکل های تمرینی از هفته سوم تمرینات شروع شد که آزمودنی ها به طور تصادفی در6 گروه 7 تایی (گروه بولدنون و تمرین مقاومتی، بولدنون، بولدنون و عصاره عناب، تمرین مقاومتی بدون بولدنون، کنترل و شم) تقسیم و برای کسب نتایج مطلوب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد در گروه تمرین هورمون تغییرات وزن نسبت به گروه کنترل معنی دار بوده است (P=0) اما در گروه های تمرین به تنهایی (1،000P=) و هورمون به تنهایی (0974P=) و هورمون عناب (0989P=) معنی دار نبوده است. مصرف استروئید با دوز بالا باعث تخریب آسینی های پانکراس، جزایر لانگرهانس و عروق خونی شده است. نتیجه گیری : همچنین نتایج نشان داد مصرف استروئید آنابولیک با دوز بالا موجب تخریب بافت پانکراس شده و تمرین و عصاره عناب می تواند در کاهش اثرات مخرب استروئید موثر باشد.
۱۱۳.

تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی هورمون رشد در مردان غیر ورزشکار

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی دارچین هورمون رشد افراد غیرورزشکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۳
تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل دارچین بر تغییرات هورمون رشد مردان غیر ورزشکار بود پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 36 نفر از مردان غیر ورزشکار که در طول یک سال اخیر هیچ گونه فعالیت ورزشی منظمی شرکت نداشته اند به صورت تصادفی در 3 گروه تمرین مقاومتی (12نفر)، تمرین مقاومتی - مکمل دارچین (12نفر)، و کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته، 3 جلسه در هفته و شامل ۵ حرکت با شدت ۵۰ تا۸۰ درصد بیشینه اجرا شد. آزمودنی های مکمل دارچین، دارچین را به صورت کپسول های 500 میلی گرمی، با روش مصرف ۳ بار در روز (صبح، ظهر و شب) بعد از هر وعده غذایی به مدت هشت هفته مصرف کردند پس از جمع آوری اطلاعات، به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون شاپیروویلک برای اطمینان از توزیع نرمال اطلاعات و برای همگن سازی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد، سپس با استفاده از آزمون انووا جهت مقایسه تغییرات بین گروهی و از تی زوجی جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون درون گروهی استفاده شد. آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار LSD جهت تعیین محل اختلاف بین گروهی استفاده شد..هشت هفته تمرین مقاومتی + بامصرف دارچین باتمرین مقاومتی برسطوح سرمی هورمون رشد شرکت کننده ها تاثیرمعنادار دارد و باعث افزایش می شود. که همزمانی تمرین و مصرف دارچین باعث افزایش بیشتر نسبت به تنها تمرین مقاومتی می شود.
۱۱۴.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی تمرین پیلاتس عملکرد جسمانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه و هدف: بیماری MS شایع ترین علت ناتوانی های نورولوژیایی در میان بالغین جوان می باشد و از مهم ترین بیماری های تغییردهنده مسیر زندگی افراد است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از عملکردهای جسمانی در زنان مبتلا به ام.اس بود. مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی بود و 33 زن مبتلا به MS شرکت داشتند (EDSS بین 1 تا 4). آنها هدفمند انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. تمرینات، هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. گروه تمرینات مقاومتی حرکات فلکشن و اکستنشن پا، قایقی، پروانه، پرس پا و کرانچ را از شدت 40 درصد یک تکرار بیشینه شروع و بعد از هشت هفته به 60 درصد یک تکرار بیشینه رساندند. گروه تمرینی پیلاتس نیز طی هشت هفته، سه جلسه در هفته، 70-60 دقیقه تمرین کردند و گروه کنترل هیچ تمرینی نداشتند. در طول تمرین، حرکات از سه ایستگاه به 10 و ست ها از یک به سه رسید. استقامت و قدرت عضلانی، تعادل و انعطاف پذیری قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. آزمون آنووای یک سویه برای مقایسه شاخص ها بین گروه ها و آزمون تی زوجی برای تغییرات درون گروهی استفاده شد. برای تشخیص محل اختلاف میانگین بین گروه ها،آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P). یافته ها: تحلیل آماری یافته ها نشان داد؛ هشت هفته تمرین مقاومتی و پیلاتس نسبت به گروه کنترل، سبب بهبود معناداری در شاخص های قدرت،استقامت عضلانی و تعادل شد. انعطاف پذیری در تمرینات پیلاتس و شاخص تعادل در تمرینات مقاومتی تاثیر بهتری داشتند (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، احتمالاً بتوان تمرینات پیلاتس و مقاومتی را به عنوان روشی مؤثر برای بهبود عملکرد حرکتی به بیماران MS، پیشنهاد کرد.
۱۱۵.

مقایسه تاثیر تمرینات تناوبی با شدت بالا و تمرینات مقاومتی شدید بر برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی، شاخص آتروژنیک و آنزیم های کبدی در مردان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدت بالا تمرین مقاومتی شاخص آتروژنیک چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۱
مقدمه و هدف: فعالیت بدنی منظم برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی در افراد دارای اضافه وزن و چاق توصیه می شود. هدف مطالعه حاضر مقایسه تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مقاومتی شدید بر برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی، شاخص آتروژنیک و آنزیم های کبدی در مردان دارای اضافه وزن و چاق بود.مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 31 مرد دارای اضافه وزن و چاق به صورت تصادفی در سه گروه تمرین HIIT (11 نفر)، تمرین مقاومتی شدید (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه HIIT با شدت 90-85 درصد ضربان قلب ذخیره و در گروه تمرینات مقاومتی با شدت 85-80 درصد یک تکرار بیشینه، 3 جلسه در هفته به مدت 9 هفته به اجرای تمرینات پرداختند. قبل و پس از مداخله، جهت اندازه گیری نیم رخ لیپیدی، آنزیم های کبدی و محاسبه شاخص های آتروژنیک از آزمودنی ها نمونه های خونی به عمل آمد. از آزمون تحلیل کوواریانس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: درگروه HIIT کلسترول تام، تری گلیسرید، شاخص آتروژنیک پلاسما، CRI-I، CRI-II، ضریب آتروژنیک و ALT نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (0.05>P). HDL در گروه HIIT در مقایسه با پیش آزمون به طورمعنی داری افزایش یافت. در گروه مقاومتی شدید کلسترول تام، تری گلیسرید، شاخص آتروژنیک پلاسما، CRI-I و ضریب آتروژنیک نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (0.05>P). تفاوت معنی داری بین دو گروه HIIT و مقاومتی مشاهده نشد (0.05<P).بحث ونتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می کند که هردو تمرینات HIIT و مقاومتی شدید در بهبود عوامل خطرزای قلبی عروقی موثر می باشند اما به نظر می رسد میزان بهبود عوامل خطرزای قلبی عروقی، آتروژنیک و آنزیم های کبدی در تمرینات HIIT بیشتر باشد.
۱۱۶.

اثر تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن، غلظت پلاسمایی و سلولهای خونی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیبرینوژن سلولهای خونی تمرین مقاومتی چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین مقاومتی و بی تمرینی بر فیبرینوژن و سلولهای خونی در دختران چاق بود. روش شناسی: تعداد 24 نفر ( میانگین سنی 30/2 ± 61/21 سال، قد 89/6 ± 159 سانتی متر، وزن 23/10± 68/80 کیلوگرم و شاخص توده بدن 34/3 ± 26/32 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی تمرینات مقاومتی، به مدت 8 هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت 1RM70-60%، انجام دادند و به دنبال آن 10 روز بی تمرینی داشتند. قبل از شروع تمرینات، بعد از پایان دوره تمرین و دوره ی بی تمرینی از افراد دو گروه به منظور اندازه گیری فیبرینوژن و سلولهای خونی دختران چاق، خونگیری انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری در رابطه با تفاوت میانگین های غلظت فیبرینوژن (052/0=p)، تعداد پلاکتها (422/0=p)، گلبولهای سفید (775/0=p)، مقدار هموگلوبین (145/0=p) و اسمولالیته (451/0=p) بین دو گروه نشان داد که تمرین مقاومتی تأثیر معنی داری بر این عوامل نداشت، اگرچه تفاوت معنی داری بین میانگین تعداد گلبولهای قرمز (005/0=p) و درصد هماتوکریت (036/0=p) خون دو گروه متعاقب تمرین مشاهده شد. همچنین قدرت عضلانی نیز متعاقب تمرین افزایش معنی داری (001/0=p) را نشان داد. بعد از 10 روز بی تمرینی، تفاوت معنی دار مشاهده شده پس از تمرین در قدرت (227/0=p)، تعداد گلبولهای قرمز(377/0=p) و درصد هماتوکریت (053/0=p) دیگر وجود نداشت . بحث و نتیجه گیری: درحالی که 8 هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش قدرت عضلانی و همزمان کاهش تعداد گلبول های قرمز و درصد هماتوکریت می شود، اما تأثیری بر غلظت فیبرینوژن، تعداد پلاکتها وتعداد گلبولهای سفید ندارد. این نتایج بیان می کند، برای اثر بخش بودن تمرین مقاومتی بر غلظت فیبرینوژن و سایر سلولهای خونی احتمالا تمرین مقاومتی برای مدت زمان طولانی تر و با شدت بیشتر باید انجام شود.
۱۱۷.

مقایسه تأثیر تمرینات مقاومتی و سرعتی بر میزان انعطاف پذیری، قدرت عضله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی تمرین سرعتی انعطاف پذیری قدرت توان بی هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و سرعتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی در دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود. روش شناسی: تعداد 36 دانشجوی مرد غیر ورزشکار (میانگین سن 1/21 سال، میانگین وزن6/73 کیلوگرم و میانگین قد 76/1 سانتی متر) به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین مقاومتی، سرعتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین مقاومت (به شکل هرمی) و سرعتی (به شکل هرمی) هر یک برنامه تمرین ویژه خود را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. نتایج: نتایج به دست آمده از روش آماری t مستقل نشان داد که تمرین مقاومتی و سرعتی موجب تغییر معنی داری در انعطاف پذیری، قدرت و توان بی هوازی شدند (0001/0 =p) هم چنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین این دو نوع تمرین از نظر انعطاف پذیری و توان بی هوازی اختلاف معنی داری وجود نداشت (34/0= p)، اما این تفاوت در قدرت معنی دار بود (0001/0 =p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که تمرینات هرمی مقاومتی و سرعتی می توانند موجب بهبود انعطاف پذیری، قدرت عضله همسترینگ و توان بی هوازی شوند، اما به نظر می رسد تمرینات مقاومتی روش موثرتری بر قدرت عضله همسترینگ باشد.
۱۱۸.

تاثیر تمرینات مقاومتی و هوازی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی و نیمرخ لیپیدی سرم زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی تمرین مقاومتی زنان دارای اضافه وزن شاخص التهابی نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه و هدف: شواهد نشان داده اند گسترش بیماری های قلبی عروقی زمینه ای التهابی دارد و التهاب عمومی (سیستمیک)،نقش محوری در پیشرفت آترواسکلروز ایفا می کند و این عوامل بویژه در افراد دارای اضافه وزن و چاق ممکن است خطر وقوع بیماری های قلبی عروقی را افزایش دهد. هدف تحقیق بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مقاومتی بر مولکول محلول چسبان بین سلولی (1 -sICAM) و نیمرخ لیپیدی خون در زنان دارای اضافه وزن است. مواد و روش ها: 38 زن سالم غیریائسه در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه تمرینی شامل تمرینات مقاومتی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.82±34.14 سال و شاخص توده بدن 4.29±30.48 کیلوگرم/مترمربع) و گروه تمرین هوازی (تعداد 14 نفر، میانگین سنی 5.77±35.42 سال و شاخص توده بدن 3.28±28.49 کیلوگرم/مترمربع) و یک گروه کنترل (تعداد 10 نفر، میانگین سنی 94/5 ± 35 سال و شاخص توده بدن 2.17±26.98 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 16 دقیقه در هفته اول اجرا گشت و در هفته هشتم به 30 دقیقه رسید. برنامه تمرینات مقاومتی نیز با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 8 هفته اجرا گردید. این تمرینات 4 جلسه در هر هفته و هر جلسه به مدت 50 دقیقه اجرا شدند. سطح سرمی 1 -sICAM، نیمرخ لیپیدی خون شامل لیپوپروتئین با چگالی پایین (C-LDL)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (C-HDL) ، کلسترول تام و تری گلیسرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها ، با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0.05 >P انجام گرفت. یافته ها: وزن (0.001=p) و شاخص توده بدن (0.001=p) بعد از 8 هفته، در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار، و حداکثر اکسیژن مصرفی (0.001= p) افزایش معنی داری پیدا کرد. در حالی که در شاخص های 1-sICAM، تری گلیسرید، کلسترول تام، C -  HDL و C-  LDL  سرم تغییر معناداری (50.05<p) مشاهده نشد.  بحث و نتیجه گیری: اگر چه 8 هفته فعالیت ورزشی از دو نوع مقاومتی و هوازی، برای بهبود نیمرخ لیپیدی و 1-sICAM زنان غیر یائسه دارای اضافه وزن موثر نبود، اما موجب کاهش BMI و بهبود Vo2max هر دو گروه تمرینی شد .
۱۱۹.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی و ظرفیت عملکردی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی مولتیپل اسکلروز ظرفیت عملکردی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۱
مقدمه و هدف: مولتیپل اسکلروز (MS) یک بیماری مزمن در سیستم اعصاب مرکزی است که مسیرهای حرکتی را متاثر می کند و به ضعف و خستگی عضلانی منجر می شود. هدف از این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی و ظرفیت عملکردی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز بود. روش شناسی: 16 نفر از زنان مراجعه کننده به انجمن MS کردستان در پژوهش حاضر شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در یک برنامه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، 3 بار در هفته با شدت 70-40 درصد یک تکرار بیشینه شرکت کردند. دو روز قبل و بعد از پروتکل تمرینی، قدرت عضلانی و ظرفیت عملکردی ارزیابی گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون های t همبسته و مستقل در سطح معناداری05/0p≤ استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که در پس آزمون تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش و گواه در قدرت پرس پا (006/0P=)، پرس سینه (004/0P=)، آزمون 6 دقیقه راه رفتن (011/0P=)، آزمون 10 متر راه رفتن (010/0P=) و آزمون برخاستن و رفتن (006/0P=) وجود داشت؛ در حالیکه، در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایش و گواه در فاکتورهای فوق وجود نداشت (به ترتیب؛ 46/0P=، 73/0P=، 76/0P=، 60/0P= و 96/0P=). بحث و نتیجه گیری: یک دوره تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنی دار قدرت و مسافت راه رفتن می شود؛ بنابراین، سرعت راه رفتن را افزایش می دهد. تمرین قدرتی به خوبی توسط این بیماران تحمل می شود و اثر زیانباری بر روند تشدید این بیماری ندارد.
۱۲۰.

تأثیر شدت و حجم تمرین مقاومتی بر سطوح نیم رخ لیپیدی و apoA-I سرمی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آپولیپوپروتئین A-I نیم رخ لیپیدی موش های صحرایی تمرین مقاومتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۶۹
مقدمه و هدف: فعالیت بدنی و ورزش اثرات سودمندی بر سطوح لیپوپروتئین ها دارد. اطلاعات اندکی در مورد تاثیر حجم و شدت تمرین مقاومتی بر نیم رخ لیپیدی- لیپوپروتئینی سرم، به ویژه سطوح آپولیپوپروتئین A-I (apoA-I)، وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر شدت و حجم تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی apoA-I و نیم رخ لیپیدی موش های صحرایی بود. روش شناسی: 32 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 24 ± 287 گرم به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: (1) کنترل، (2) تمرین با شدت پایین، (3) تمرین با شدت متوسط، (4) تمرین با حجم بالا در شدت متوسط. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم حیوانات بود. پس از 4 هفته تمرین مقاومتی، وزن بدن، غلظت های سرمی apoA-I و نیم رخ لیپیدی اندازه گیری شد. یافته ها: پس از 4 هفته تمرین مقاومتی تفاوت معناداری در نیم رخ لیپیدی سرم بین گروه ها مشاهده نشد. سطوح سرمی apoA-I در گروه 4 در مقایسه با گروه های کنترل و تمرین با شدت پایین افزایش معنادار داشت. بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد تمرین مقاومتی با شدت و حجم مناسب علاوه بر جلوگیری از افزایش وزن، می تواند موجب افزایش سطوح سرمی apoA-I در موش های صحرایی شود و تغییرات سطوح سرمی apoA-I متاثر از حجم تمرین مقاومتی است.