مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمرین مقاومتی


۸۱.

تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین D بر برخی از شاخص های عملکرد کلیوی در رت های نر مبتلابه نارسایی کلیوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی ویتامین D تصفیه گلومرولی نارسایی کلیوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین D بر برخی از شاخص های عملکرد کلیوی در رت های نر مبتلابه نارسایی کلیوی بود. در این مطالعه تجربی، تعداد 16 سر موش صحرایی (7-8 هفته و میانگین وزن 350 تا 370 گرم) نر در چهار گروه (4= n ): تمرین، گروه مکمل، گروه تمرین و مکمل و گروه کنترل قرار گرفتند. پس از القا آسیب کلیوی از طریق روش جراحی NX 6/5 و گذشت دو هفته، تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته اجرا گردید. به صورت هم زمان نیز ویتامین D به میزان 1000 واحد در هفته به صورت عضلانی به رت ها تزریق گردید. در پایان، میزان تصفیه گلومرولی (با استفاده از مقادیر اوره و کراتینین) و سطوح سرمی ویتامین D ، کلسیم و فسفر اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون آنووا یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. نتایج نشان داد، تصفیه گلومرولی و ویتامین D در گروه تمرین و مکمل در مقایسه با گروه کنترل و تمرین افزایش معنی داری نشان داد (0/05> P ). این در حالی بود که مقادیر اوره و کراتینین و همچنین کلسیم و فسفر سرم کاهش معنی داری پیدا کردند (0/05> P ). به نظر می رسد استفاده هم زمان از تمرینات مقاومتی و مکمل ویتامین D می تواند بر میزان فیلتراسیون گلومرولی مؤثر باشد.
۸۲.

مقایسۀ اثر دو شیوۀ تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی چاقی سرامید و حساسیت انسولینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
سرامیدها خانواده ای از مولکول های چربی هستند که نقش مهمی در هموستاز گلوکز و سیگنالینگ انسولین دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر دو شیوه تمرین مقاومتی بر متابولیسم سرامید و حساسیت انسولینی در مردان جوان دارای اضافه وزن و چاق بوده است. در این مطالعه از نوع آزمایی بالینی، تعداد 33 مرد دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی به ترتیب 13/0±7/17 سال، 45/2±92 کیلوگرم و 32/1± 70/30 گیلوگرم بر متر مربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی سنتی (تعداد=11 نفر)، تمرین مقاومتی دایره ای (تعداد= 11 نفر) و کنترل (تعداد=11 نفر) تقسیم بندی شدند. برنامه تمرین شامل 12 هفته تمرین مقاومتی سنتی و دایره ای کاملا هم حجم و یکسان بود با الگوی موجی که سه جلسه در هفته اجرا شد. خونگیری 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین و پس از 8 ساعت ناشتایی انجام شد. برای اندازه گیری سطوح سرمی سرامید از روش HPLC استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تفاوت معناداری بین دو پروتکل تمرین مقاومتی در میزان سرامید سرمی (71/0p=) و حساسیت انسولینی (47/0p=) مشاهده نشد. دو تمرین دایره ای و سنتی با تغییرات معنادار در نیم رخ لیپیدی و افزایش معناداری در سطوح حساسیت انسولینی به ترتیب (008/0p=)، (001/0p=) ایجاد کردند. اما کاهش سرامید (001/0p=) فقط در تمرین دایره ای مشاهده شد. بر اساس نتایج این مطالعه همزمان با افزایش حساسیت انسولینی سطوح سرمی نیم رخ لیپیدی و سرامید در طی تمرین مقاومتی دایره ای کاهش یافت. و این کاهش می تواند نشان دهنده ی کاهش عوامل خطرزای متابولیک باشد.
۸۳.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دهی کوآنزیم Q10 بر بعضی عوامل بیوژنز میتوکندریایی در موش های صحرایی نر جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
زمینه و هدف: پروتئین تنظیم کننده بیوژنز میتوکندریایی گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسیزوم گاما-1 آلفا (PGC-1α) به عنوان عامل اصلی مسیر سیگنالینگ در کنترل متابولیسم میتوکندری عمل می کند. در عین حال، یک عامل رونویسی به نام عامل 2 وابسته به اریتروئید عامل هسته ای-2 (Nrf2) نیز شناخته شده که با فعال سازی PGC-1α رابطه دارد و تا حدودی مشخص شده است که مسیر یکی از این دو عامل رونویسی، می تواند بر دیگری تأثیر بگذارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دهی کوآنزیم Q10 بر مقادیر Nrf2، PGC-1α در رت های نر نژاد اسپراگوداولی بود. روش تحقیق: در این تحقیق تجربی، 36 سر رت به صورت تصادفی به شش گروه مساوی شامل گروه تمرین مقاومتی، دو گروه تمرین مقاومتی و مکمل Q10 با دوزهای 200 و 300 میلی گرم/کیلوگرم وزن، دو گروه  مکمل Q10 با دوزهای 200 و 300 میلی گرم/کیلوگرم وزن، و کنترل تقسیم شدند. مکمل به رت ها در گروه های تمرین - مکمل و مکمل، گاواژ شد. تمرین مقاومتی شامل سه نوبت با پنج تکرار بود که سه روز در هفته و به مدت هشت هفته اجرا گردید. از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و توکی در سطح معنی داری 05/0>p برای استخراج نتایج استفاده شد. یافته ها: بیان Nrf2 و PGC-1α به طور معنی داری در گروه های تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی + مکمل (دوز 200 میلی گرم/کیلوگرم) افزایش یافت (0001>p)، در حالی که در گروه تمرین مقاومتی + مکمل با دوز 300 میلی گرم/کیلوگرم (07/0>p)  و دو گروه دریافت کننده مکمل (09/0>p) تغییر معنی داری نکرد. نتیجه گیری: با توجه به اثر افزایشی ترکیب تمرینات مقاومتی همراه با مکمل دهی Q10 (با دوز 200 میلی گرم/کیلوگرم) در بهبود Nrf2 و PGC-1α؛ می توان این شیوه را در بیوژنز میتوکندریایی موثر دانست.
۸۴.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی با شد ت های بالا و متوسط بر بیان ژن های miRNA-23a، MuRF و آتروژین- 1 در عضلات تند و کند انقباض رت های نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمینه و هدف: آتروفی عضلانی یک فرآیند فعال کنترل شده بوسیله مسیرهای پیام رسانی و برنام ه های رونویسی ویژه است. آتروژین-1/ MAFbx و MuRF1 در مدل های مختلف آتروفی عضلانی، به طور مثبت تنظیم می شوند و مسئول افزایش تجزیه پروتئین از طریق سیستم پروتئازوم یوبیکوئیتین هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی با شدت های بالا و متوسط بر بیان ژن های ژن های miRNA-23a، MuRF و آتروژین- 1 در عضلات تند و کند انقباض رت های نر سالمند نژاد ویستار بود. روش تحقیق: در این تحقیق 30 سر موش صحرایی سالمند (23 ماهه) نژاد ویستار به شکل تصادفی به سه گروه (10=n) شامل تمرین مقاومتی با شدت متوسط (MIRT)، تمرین مقاومتی با شدت بالا (HIRT) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین مقاومتی شامل هشت هفته تمرین بالا رفتن از نردبان با شدت زیاد و متوسط (به ترتیب با 80 و 60 درصد حداکثر ظرفیت حمل ارادی) و با تکرار پنج  روز در هفته بود. جداسازی عضله نعلی و عضله خم کننده دراز شست پا بلافاصله بعد از خونگیری در شرایط استریل انجام شد. بیان ژن MuRF، آتروژین -1 و miR-23a با تکنیک RT-PCR اندازه گیری شد. تجزیه تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه در سطح معنی داری 05/0>p صورت گرفت. یافته ها: بیان ژن های MuRF و آتروژین-1 پس از هشت هفته در دو گروه مقاومتی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار و بیان miR-23a افزایش معنی داری پیدا کرد (05/0>p)؛ اما اختلاف تأثیر دو مداخله صورت گرفته بر miR-23a، MuRF و آتروژین-1 در هر دو عضله معنی دار نبود (05/0<p). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین مقاومتی با شدت های متوسط و بالا، می تواند باعث کاهش سطوح استراحتی عوامل مرتبط با آتروفی عضلانی و ژن های هدف آن در رت های سالمند شود و پیشرفت سارکوپنیا در دوره سالمندی را مهار نماید. 
۸۵.

آثار حاد دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر میزان اشتها در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۵
زمینه و هدف : در مطالعات پیشین مشخص شده است که عوامل زیادی بر اشتها و میزان انرژی دریافتی افراد تأثیرگذار می باشند. تمرین ورزشی یکی از این عوامل می باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه آثار حاد دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه بر میزان اشتها در مردان دارای اضافه وزن می باشد. روش تحقیق : در طرح یک گروهی با آزمون های مکرر، 12 مرد دارای اضافه وزن (30>BMI>25) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. افراد در طی 3 هفته با فواصل یک هفته ای جهت پاک سازی پلاسما به ترتیب تصادفی در موقعیت های دوی تناوبی هوازی، شرایط کنترل و تمرین استقامتی با وزنه در گروه های چهار نفره قرار گرفتند. دوی تناوبی شامل سه وهله 10 دقیقه ای با فواصل استراحتی 5 دقیقه ای با شدت درک فشار بورگ معادل 13 ، و تمرین استقامتی با وزنه انجام 8 حرکت اصلی با 40 درصد یک تکرار بیشینه ( 1RM )  با 20 تکرار بود. میزان اشتها با استفاده از مقیاس اندازه گیری آنالوگ بصری ارزیابی شد. از آزمون t مستقل جهت مقایسه تفاوت میانگین ها در سطح p <0/05 استفاده گردید. یافته ها : میزان تمایل به غذا 9 ساعت پس از تمرین نسبت به پیش آزمون در هر دو جلسه تمرینی دوی تناوبی هوازی و تمرین استقامتی با وزنه، به طور معناداری کاهش یافت (p =0/01). نتایج آزمون t مستقل تفاوت معناداری بین این میزان کاهش تمایل به غذا در دو جلسه تمرینی نشان نداد  ( p =0/80).  میزان احساس سیری 9 ساعت پس از تمرین نسبت به پیش آزمون در هر دو جلسه تمرینی، افزایش یافت؛ اما این تغییر تنها در جلسه تمرین استقامتی با وزنه معنادار( p =0/001) بود. این مقادیر در جلسه کنترل تغییر معناداری نیافت. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش حاضر، تمرین استقامتی با وزنه هم باعث کاهش معنادار تمایل به غذا، و هم افزایش معنادار میزان احساس سیری 9 ساعت پس از تمرین می شود؛ این در حالی است که دوی تناوبی هوازی تنها باعث کاهش معنادار تمایل به غذا می گردد، از این رو می توان گفت تمرین استقامتی برای کاهش اشتها و کمک به تعدیل انرژی دریافتی در مردان دارای اضافه وزن، موثرتر است.
۸۶.

تاثیر 12 جلسه تمرین مقاومتی بر برخی از عوامل انعقادی و فیبرینولیتیک مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۸۷
زمینه و هدف : عدم تعادل سیستم هموستازی بدن، می تواند منجر به شکل گیری لخته خون گردد. یکی از عوامل فیزیولوژیکی مهم در فرآیند هموستاز بدن، انعقاد خون می باشد. اطلاعات ناهمسویی در باره تأثیر انواع تمرین ورزشی به ویژه تمرین مقاومتی، بر عوامل انعقادی وجود دارد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر  12جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح فعالیت های انعقادی و فیبرینولیتیک در مردان غیر فعال بود. روش تحقیق : در این مطالعه نیمه تجربی، 20 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین مقاومتی شامل شش حرکت پرس سینه با هالتر، سیم کش از جلو، پشت بازو با سیم کش، هاگ پا، جلو ران با دستگاه و پشت ران با دستگاه (سه حرکت پایین تنه و سه حرکت بالاتنه) بود که به مدت 12 جلسه با شدت 40 تا 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. پیش از شروع و پس از پایان دوره 12 جلسه ای تمرین مقاومتی، نمونه های خونی جمع آوری شدند. برای مقایسه میانگین های درون گروهی و بین گروهی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD   استفاده شد و نتایج در سطح معنی داری 05/ p یافته ها : اگرچه سطوح فیبرینوژن در گروه تمرین مقاومتی کاهش و عامل D - dimer افزایش یافت، اما این تغ ییرات از لحاظ آماری معنی دار نبود و تعداد پلاکت ها نیز در هر دو گروه تغ ییر معنی داری نشان نداد(05/ p >0). با این حال، عوامل PT و PTT  در گروه تمرین مقاومتی به طور معنی دار(به ترتیب با 02/ p =0 و 01/ p =0) افزایش یافتند. نتیجه گیری : چهار هفته تمرین مقاومتی می تواند از طریق کاهش سطوح فیبرینوژن و افزایش عوامل PT و PTT ، در جلوگیری از ترومبوز و بروز ناگهانی بیماری های قلبی در مردان غیر فعال جوان باشد.
۸۷.

تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف : عامل نوروتروفیک مشتق از مغز ( BDNF ) یکی از اعضای خانواده نوروتروفین هاست که نقش کلیدی در تنظیم بقاء، رشد و حفظ نورون ها دارد. BDNF در سازگاری ناشی از تمرین ورزشی مشارکت می کند؛ اما اثر تمرین مقاومتی برآن هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطح پلاسمایی BDNF در موش های صحرایی بود. روش تحقیق : 20 سر موش صحرائی ماده ویستار به طور تصادفی به 2 گروه کنترل ( 5 سر) و گروه تمرین مقاومتی (15 سر) تقسیم شدند. دوره تمرینی 4هفته، 3 جلسه در هر هفته انجام شد. در هر جلسه حیوانات وزنه های وصل شده به دم را با بالارفتن از نردبان به صورت 5 تکرار سه نوبتی حمل کردند. در گروه تمرین، در زمان های 24 ، 48 و 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین،موش ها بیهوش شدند و خونگیری به عمل آمد. برای سنجش محتوای BDNF پلاسما از روش الایزا و کیت پرومگا G7611 استفاده گردید و داده ها با روش تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/ p< 0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان داد که سطوح BDNF پلاسما در وهله های زمانی 24 و 72 ساعت (به ترتیب با 04/ p =0 و 02/ p =0) پس از آخرین جلسه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری پایین تر است؛ با این حال، در وهله زمانی 48 ساعت پس از تمرین، افت در سطوح BDNF پلاسما معنی دار نبود. نتیجه گیری : تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان در طول 4 هفته، موجب کاهش سطوح BDNF پلاسما پس از تمرین می شود. بنابراین، این نوع تمرین مقاومتی را احتمالاً می توان مدلی مناسب و موثر برای بررسی رفتار این نوروتروفین به کار گرفت.
۸۸.

افزایش توانایی آپوپتیک سلول های لنفوسیتی پس از تمرینات سازگاری در زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۸۸
زمینه و هدف: آپوپتوزیس برای تنظیم سیستم ایمنی و به ویژه لنفوسیت ها و یا کاهش خطر شروع پاسخ های ویرانگر بسیار مهم می باشد؛ از این رو هدف از این پژوهش بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت وامانده ساز بدنبال هشت هفته تمرین قدرتی بر میزان آپوپتوزیس لنفوسیتی زنان غیر فعال بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 24 دانشجوی زن غیر ورزشکار به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه مساوی تجربی و کنترل به ترتیب با میانگین سنی 0/9±21/7 و 0/9±20/58 سال تقسیم شدند. گروه تجربی، هشت هفته تمرین قدرتی را انجام دادند. سپس هر دو گروه یک جلسه فعالیت وامانده ساز را تا سرحد خستگی اجرا نمودند. نمونه خون قبل و بعد از هشت هفته، بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز و 24 ساعت بعد جمع آوری شد. برای بررسی تغییرات برون گروهی و درون گروهی به ترتیب از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و اندازه گیری های مکرر استفاده شد (0/05>p). یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد، بین میزان آپوپتوزیس لنفوسیتی دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت. میزان آپوپتوزیس در گروه کنترل بعد از یک جلسه فعالیت وامانده ساز افزایش معنی دار نشان داد (0/001=p) و با گذشت 24 ساعت پس از فعالیت همچنان بالا بود و کاهش معنی داری پیدا نکرد (0/496=p). میزان آپوپتوزیس در گروه تجربی بعد از هشت هفته تمرین نسبت به مقادیر اولیه تفاوت معنی دار داشت (0/000=p)، اما پس از یک جلسه فعالیت این تغییرات معنی دار نبود و 24 ساعت پس از فعالیت، منجر به کاهش معنی دار آپوپتوزیس در گروه تجربی و کاهش غیرمعنی دار در گروه کنترل شد  (0/020=p). نتیجه گیری: تفاوت در میزان آپوپتوزیس گروه ها نشان دهنده تأثیر مثبت فعالیت بدنی بر تقویت سیستم ایمنی بدن است. لذا احتمالاً می توان از تأثیر ورزش بر آپوپتوزیس سلول های سرطانی سود جوست و سلامت افراد جامعه را بهبود بخشید.
۸۹.

تاثیر غوطه وری در آب سرد و معتدل بر تغییرات قدرت و وزن عضلانی ناشی از تمرین مقاومتی در موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۷۵
زمینه و هدف: غوطه وری در آب سرد روشی برای بازگشت به حالت اولیه از مسابقه یا تمرین می باشد. اثربخشی کوتاه مدت غوطه وری بر بازگشت به حالت اولیه در مطالعات بسیاری بررسی شده و نتایج منفاوتی گزارش شده است؛ با این حال ابعاد سازش گونه آن تا حد زیادی مورد غفلت واقع شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات غوطه وری در آب با دمای سرد و معتدل طولانی مدت پس از تمرین، بر سازگاری های تمرین مقاومتی می باشد. روش تحقیق: 32 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ - داولی (8 هفته ای) به طور تصادفی به چهار گروه مساوی شامل کنترل (22/50±208/52 گرم)، تمرین مقاومتی (26/70±208/87 گرم)، تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب با دمای ˚C 27 (208/37±16/30 گرم) و تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب با دمای ˚C 14 (218/75±33/20 گرم) تقسیم شدند. تمرین به مدت 8 هفته، 3 روز در هفته، با 3 نوبت 5 تکراری بالا رفتن از نردبان اجرا شد و مقاومت از طریق اتصال کیسه محتوی وزنه به دم حیوان اعمال گردید. در انتهای هر جلسه، موش های گروه 3 و 4 به ترتیب درون استخر آبی با دمای ˚C27 و ˚C14 به مدت 6 دقیقه قرار گرفتند. حداکثر قدرت بالا رفتن موش از نردبان در شروع و در جلسه آخر اندازه گیری شد. 24 ساعت پس از جلسه تمرینی آخر و پس از بی هوشی، عضله نعلی و خم کننده دراز انگشتان (FHL) موش ها برداشته و وزن شد. بافت چربی زیر جلدی شکمی- کشاله ای نیز به سرعت جدا و بلافاصله وزن شد. داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 0/05>p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان وزن چربی زیر جلدی - شکمی (0/01=p)، وزن نسبی عضلات نعلی و FHL (p=0/01) و حداکثر قدرت بالا رفتن از نردبان (0/001=p) در گروه ها بطور معنی داری از نظر آماری با یکدیگر متفاوت هستند؛ به گونه ای که در تمامی موارد، این شاخص ها در گروه تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب معتدل، بهبودی بیشتری دارد. نتیجه گیری: غوطه وری در آب معتدل (با دمای ˚C27) می تواند بر سازگاری های طولانی مدت تمرین مقاومتی در موش ها اثرگذار باشد؛ استفاده از این دما برای مداخلات غوطه وری ورزشکاران پیشنهاد می گردد.
۹۰.

تاثیر 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی همراه با مصرف عصاره سیر بر بیان ژن پروتئین Bax و مقاومت به انسولین در رت های مبتلا به سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه و هدف : بی تحرکی و تغذیه نامتعادل خطر ابتلا به سندرم متابولیک و به دنبال آن بیماری های قلبی- عروقی را افزایش  می دهد. با توجه به اثر تمرین و عصاره سیر بر گلوکز، انسولین و نیمرخ لیپیدی؛ تحقیق حاضر به منظور مقایسه اثر 8 هفته تمرین استقامتی، مقاومتی و مصرف عصاره سیر بر بیان ژن پروتئین Bax، مقاومت به انسولین و نیتریک اکساید در رت های مبتلا به سندرم متابولیک انجام شد. روش تحقیق: چهل و هشت سر رت مبتلا به سندرم متابولیک (12 هفته ای با میانگین وزنی 25/22±325/36 گرم) در 6 گروه تصادفی همگن شده 8 تایی شامل گروه کنترل، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، تمرین استقامتی + عصاره سیر، تمرین مقاومتی + عصاره سیر و عصاره سیر تقسیم شدند. پس از آشناسازی، رت های گروه های آزمایشی در یک پروتکل 8 هفته ای تمرینات استقامتی و مقاومتی (با تکرار 3 جلسه در هفته)  همراه با مصرف عصاره   سیر (500 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن) شرکت داده شدند. برای بررسی بیان ژن پروتئین Bax و سطوح سرمی متغیرها از روش های RT-PCR و الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک سویه و آزمون توکی در سطح 0/05>p بررسی شدند. یافته ها: تمرین استقامتی و مقاومتی همراه و بدون مصرف عصاره سیر سبب کاهش معنی دار بیان ژن پروتئین (Bax (p=0/01 و مقاومت به انسولین  (0/01=p) و افزایش معنی دار نیتریک اکساید (0/01=p)  در رت ها شد. به علاوه، دامنه افزایش نیتریک اکساید در گروه عصاره سیر نسبت به گروه های تمرین مقاومتی+ عصاره سیر، تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی؛ به طور معنی دار (0/0001=p)  بیشتر بود. نتیجه گیری: اجرای تمرین استقامتی و تمرین مقاومتی توام با مصرف عصاره سیر، تاثیر بهتری بر تغییرات نامطلوب نیتریک اکساید، انسولین و گلوکز در رت ها دارد و مانع از بیان شاخص آپوپتوزیس قلبی (ژن Bax) می شود.  
۹۱.

تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی برکیناز تنظیم شده توسط پیام خارج سلولی (ERK) تام و فسفریله در عضله تاکننده شست پای موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف : تا به امروز بیش از 100 نوع کیناز شناخته شده است، یکی از معروف ترین آن ها خانواده بزرگ کیناز فعال شده توسط میتوژن (MAPK) است که کیناز تنظیم شده توسط پیام خارج سلولی (ERK) یکی از زیر واحدهای این خانواده می باشد؛ ERK بسیاری از عملکردهای مهم سلولی را کنترل می کنند اما تأثیر تمرین مقاومتی بر پروتئین ERK به روشنی آشکار نشده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر ERK تام و فسفریله درعضله تاکننده شست پا (FHL) موش صحرایی نر سالم بود. روش تحقیق: تعداد 12 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگوداولی به دو گروه مساوی تجربی و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی طی 8 هفته و هر هفته 5 جلسه در حالی که وزنه ای به دم آن ها آویزان بود، از نردبان یک متری بالا می رفتند. افزایش بار به صورت هفتگی بر اساس درصدی از وزن بدن به صورت فزآینده اعمال شد. افزایش در هفته اول از 30 درصد شروع و به 200 درصد در هفته هشتم رسید. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله FHL استخراج شد و میزان پروتئین های مربوطه به روش الایزا اندازه گیری گردیدند. برای تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها : اجرای تمرین مقاومتی موجب افزایش معنی دار محتوی پروتئینی تام (0/01=p) شد؛ در حالی که تغییر معنی داری در شکل فسفریله آن ایجاد نگردید (0/08=p). نتیجه گیری : احتمالا تمرین مقاومتی طولانی مدت مداخله مناسبی جهت فعال سازی ERK نمی باشد. جهت بررسی تغییرات ایجاد شده ناشی از این تمرینات، شاید بهتر باشد مسیرهای پیام رسانی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
۹۲.

تاثیر تمرین مقاومتی بر قدرت عضلانی، هایپرتروفی و سطوح پروتئین میوژنین عضلات دوقلو در موش های صحرایی سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی (RT) یکی از موثرترین استراتژی ها برای پیشگیری از تضعیف و تخریب عضلانی ناشی از سن است؛ زیرا قدرت و عملکرد عضلانی را بهبود می بخشد. از آنجایی که کاهش توده عضلانی در ایجاد سارکوپنی مشارکت دارد، اثر تمرین مقاومتی بر هایپرتروفی عضلانی و فرآیندهای میوژنیک آن در سالمندی مهم و بحث برانگیز است. هدف از این تحقیق بررسی اثر تمرین مقاومتی بر قدرت، توده عضلانی و سطوح پروتئین میوژنین در عضلات دوقلوی موش های سالمند بود. روش تحقیق : 16 سر موش صحرایی نر سالمند (24 ماهه) به طور مساوی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی تحت هشت هفته تمرین مقاومتی پیشرونده (3 جلسه در هفته) بالارفتن از نردبان با وزنه بسته شده به دم قرار گرفت. 48 ساعت پس از آخرین جلسه، نیروی ایزومتریک، وزن عضله و سطوح پروتئین میوژنین عضلهدوقلو هر دو گروه اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 05/0p< استفاده شد.   یافته ها : نیروی مطلق و نسبی عضله (نسبت به وزن بدن) در گروه تمرین مقاومتی به طور معنی داری بیش از کنترل بود (05/0p˂). وزن تر دوقلو بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (05/0p>). تحلیل وسترن بلات بافت عضلانی نشان داد  که سطوح پروتئین میوژنین تفاوت معنی داری بین دو گروه ندارد (05/0p>). نتیجه گیری : به دنبال تمرین مقاومتی در موش های سالمند ظرفیت تولید نیرو و کیفیت عضلانی (نیرو نسبت به توده عضلانی) از طریق رخدادهایی که به نظر می رسد ناشی از درگیری سازگاری های عصبی- عضلانی باشد افزایش می یابد. علاوه بر این یافته ها پیشنهاد می کنند که افزایش در قدرت عضلانی پس از تمرین مقاومتی در موش های سالمند به وسیله تغییرات توده عضلانی و بیان پروتئین میوژنین قابل توجیه نیست.
۹۳.

تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی بر پاسخ های هورمونی و ایمنی در محیط گرم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
زمینه و هدف : ورزش در محیط گرم منجر به تغییر واکنش هورمون های استرسی و عوامل ایمنی متفاوت از محیط معمولی می شود. هدف از تحقیق حاضر  بررسی تاثیر یک وهله فعالیت مقاومتی بر پاسخ های هورمونی و ایمنی در محیط گرم بود. روش تحقیق: تعداد 8 آزمودنی پسر با میانگین سنی 2±27 سال در فرآیند تحقیق شرکت کردند. برنامه تمرین ابتدا در محیط طبیعی (20 o C) و یک هفته بعد در محیط گرم (35 o C ) اجرا شد. یک ساعت پیش، بلافاصله و یک ساعت پس از فعالیت مقاومتی با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه که اجرای 3 نوبت با 10 تکرار را شامل می گردید؛ نمونه های خونی گرفته شد. در هر دو محیط، دمای بدن از ناحیه زیر بغل اندازه گیری شد. مقادیر اینترلوکین-15 (IL-15)، پروتئین شوکی گرمایی 70 (HSP70)، تستوسترون و کورتیزول سرم به روش الایزا اندازه گیری شدند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای استخراج نتایج استفاده شد و سطح معنی داری 0/05≥p منظور گردید. یافته ها: افزایش معنی داری در مقادیر کورتیزول (004/0p=)، تستوسترون (0/02=p)،HSP70  (p=0/001) و IL-15 (p=0/03) پس از فعالیت مقاومتی در محیط گرم نسبت به محیط معمولی؛ بدست آمد. نتیجه گیری: با این فرض این که محیط گرم با افزایش کورتیزول موجب سرکوبی IL-15 می گردد و کاهش این سایتوکاین، احتمالا هایپرتروفی عضلانی را محدود می کند؛ می توان گفت فعالیت مقاومتی حاد در محیط گرم اثرات مثبت فعالیت به منظور هایپرتروفی را کاهش می دهد.
۹۴.

تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل یاری دارچین بر سطوح پلاسمایی لپتین و آدیپونکتین در زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۷
زمینه و هدف: چاقی با بسیاری از مشکلات سلامتی از جمله دیابت، فشارخون، بیماری های شریان کرونری و استئوآرتریت مرتبط است. هدف این تحقیق بررسی اثر مکمل سازی تمرین مقاومتی با دارچین بر سطح لپتین و آدیپونکیتن در زنان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: چهل زن دارای اضافه وزن در چهار گروه 10 نفری شامل گروه تمرین مقاومتی+مصرف دارچین، گروه تمرین مقاومتی، گروه مکمل دارچین و گروه کنترل قرار گرفتند. سپس گروه های تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته به اجرای تمرین مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی ها در گروه تمرین و مکمل در سه وعده اصلی غذایی روزانه، مقدار 7 میلی گرم پودر دارچین (به صورت کپسول) به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن خود دریافت کردند. نمونه خونی قبل از اجرای پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین به منظور اندازه گیری میزان لپتین و آدیپونکتین پلاسمای گرفته شد. به منظور استخراج نتایج از آزمون t زوجی و آزمون کوواریانس در سطح معنی داری 0/05p≤ استفاده گردید. یافته ها: در گروه های تمرین مقاومتی+ مصرف دارچین (به ترتیب با 0/001>p و 0/01>p)، تمرین مقاومتی (0/01>p) و مکمل دارچین (به ترتیب با 0/01>p و 0/02>p) به ط ور معن ی داری میزان لپتین کاهش و میزان آدیپونکتین افزایش یافت. هر چند، بین تاثیرتمرین مقاومتی و مکمل دارچین بر لپتین (0/07>p) و آدیپونکتین (0/24>p) تفاوت معنی دار مشاهده نگردید؛ اما تمرین مقاومتی + مصرف دارچین در مقایسه با تمرین مقاومتی و مصرف مکمل دارچین به تنهایی، موجب کاهش بیشتر لپتین (0/01>p) و افزایش بیشتر آدیپونکتین (0/01>p) گردید. نتیجه گیری: تمرینات منظم مقاومتی همزمان با مصرف مکمل دارچین، به واسطه بهبود مقادیر لپتین و آدیپونکتین خطر بالقوه ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی را کاهش می دهد و می توان از آن به عنوان درمان غیردارویی مؤثر به منظور پیشگیری از این بیماری ها استفاده نمود.
۹۵.

اثر 8 هفته تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب سرد بر شاخص های آسیب عضلانی و واکنش های التهابی متعاقب فعالیت مقاومتی حاد در بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
زمینه و هدف: اثر تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد بر آسیب عضله و التهاب مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر  بررسی اثر 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد بر آسیب عضلانی و التهاب متعاقب یک فعالیت مقاومتی حاد در بازیکنان مرد فوتسال بود. روش تحقیق:  تعداد ۲۰ بازیکن فوتسال داوطلب (سن  ۰۷/۳±۲۶ سال و نمایه توده بدن ۴0/۳±۲۴ کیلوگرم/مترمربع)، به طور تصادفی در گروه های کنترل و تجربی قرار گرفتند. بعد از خونگیری اول، دو گروه، یک تمرین مقاومتی حاد دایره ای با 75 درصد یک تکرار بیشینه را در 5 ایستگاه، 3 نوبت،۱۰-۸ تکرار و استراحت۹۰ ثانیه ای بین نوبت ها و 5 دقیقه ای بین ایستگاه ها اجرا کردند. خونگیری دوم انجام شد و ۴۸ ساعت بعد، گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای را 3 جلسه در هفته مانند تمرین مقاومتی حاد انجام دادند و بلافاصله بعد از تمرین، ۲۰ دقیقه در آب سرد ۱۰-۵ درجه سانتی گراد غوطه ور شدند. ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، خونگیری سوم انجام شد. سپس دو گروه تجربی و کنترل، تمرین حاد مقاومتی دایره ای دوم را اجرا کردند و خونگیری چهارم صورت گرفت. کراتین کیناز (CK) با دستگاه اتوآنالایزر آلفا کلاسیکو کیت بیونیک ایران و شمارش سلول های سفید خون (WBC) و زیررده های آن با دستگاه اتو آنالایزر هماتولوژیک  BC-3000و کیت میندری چین اندازه گیری شد. تفاوت متغیرها در زمان های مختلف با روش تحلیل واریانس دو راهه 2×4 و تفاوت دو گروه با آزمون t مستقل در سطح 05/0>p بررسی شد. یافته ها : CK (۰۰۱/۰=p)، WBC و نوتروفیل ها (۰۰۱/۰=p) متعاقب فعالیت مقاومتی حاد اول، در دو گروه به طور معنی داری افزایش یافتند. 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد، CK (۰۰4/۰=p)، WBC، نوتروفیل ها، مونوسیت ها و لنفوسیت ها (۰۰۱/۰=p) را گروه تجربی در مقایسه با کنترل به طور معنی داری کاهش داد. به علاوه، 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد، CK، WBC، نوتروفیل ها (۰۰۱/۰=p) و لنفوسیت ها (۰۰4/۰=p) را متعاقب فعالیت مقاومتی حاد دوم در مقایسه با کنترل به طور معنی داری کاهش داد؛ در حالی که مونوسیت ها تغییر معنی داری (۰۵/۰<p) نکردند. نتیجه گیری : تمرین مقاومتی همراه با غوطه وری در آب سرد می تواند آسیب عضلانی و التهاب را متعاقب فعالیت حاد کاهش دهد.
۹۶.

اثر شدت تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی زنان سالمند غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
زمینه و هدف : عضلات اسکلتی به عنوان یکی از جایگاه های تولید کننده آیریزین می توانند بر متابولیسم چربی و هزینه انرژی تاثیر گذار باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر شدت تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی در زنان سالمند غیرفعال بود. روش تحقیق: در مطالعه حاضر 28زن سالمند غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه کنترل، تمرین مقاومتی با شدت بالا (80 درصد یک تکرار بیشینه) و تمرین مقاومتی با شدت پایین (40 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. تمرینات مقاومتی 3 جلسه در هفته در طول 8 هفته به اجرا در آمدند. قبل و بعد از مداخله، نمونه های خونی پس از 12 ساعت ناشتایی جهت اندازه گیری سطوح سرمی آیریزین و نیمرخ لیپیدی گرفته شد. متغیرهای وابسته به روش ساندویچ الایزا و فتومتریک اندازه گیری شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل کواریانس در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی آیریزین در هر دو گروه تمرین مقاومتی با شدت بالا (02/0=p) و پایین (02/0=p) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بالا رفت. از طرف دیگر، درصد چربی بدن (به ترتیب با 002/0=p و 001/0=p) و سطوح سرمی کلسترول تام (به ترتیب با 01/0=p و 03/0=p) پس از تمرین مقاومتی با شدت بالا و پایین، نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری پایین آمد. نتیجه گیری: به طور کلی اجرای هر دو نوع تمرین مقاومتی با شدت بالا و پایین، به دلیل تاثیر مثبت بر بهبود سطوح سرمی آیریزین، درصد چربی و نیمرخ لیپیدی؛ برای زنان سالمند مفید هستند.
۹۷.

تاثیر 4 هفته تمرینات موازی مقاومتی- هوازی به روش های تناوبی و تداومی بر توان، قدرت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان جوان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف: نیاز به آمادگی جسمانی و حرکتی بالا به منظور موفقیت در فوتبال، مربیان و ورزشکاران را به سمت استفاده از تمرینات همزمان مقاومتی- هوازی سوق داده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر چهار هفته تمرین موازی مقاومتی-هوازی بر توان، قدرت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی مردان جوان فوتبالیست بود. روش تحقیق : تعداد 30 فوتبالیست 18 تا 20 ساله (با میانگین قد 8±177 سانتی متر و وزن 4/3±70 کیلوگرم) به دو گروه تمرین همزمان مقاومتی- هوازی تناوبی (شدت بالا) و تمرین مقاومتی- هوازی تداومی (شدت متوسط) تقسیم شدند. هر دو گروه 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. قبل و بعد از 4 هفته تمرین حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کننده ها با آزمون یویو ریکاوری مرحله 1، قدرت اندام های فوقانی و تحتانی با آزمون حداکثر قدرت عضلانی و هم چنین توان عضلانی با آزمون پرش عمودی سارجنت اندازه گیری شد. به منظور بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون های t وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها : تمرینات همزمان مقاومتی-هوازی منجر به بهبود توان و قدرت عضلانی در هر دو گروه شد (005/0=p)، اما فقط تمرین مقاومتی-هوازی تناوبی  در بهبودی حداکثر اکسیژن مصرفی اثر داشت (03/0=p). نتیجه گیری : در مجموع نتایج نشان داد تمرینات مقاومتی- هوازی تناوبی در بهبود برخی از عوامل آمادگی جسمانی و حرکتی مردان فوتبالیست موثرتر است.
۹۸.

تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی با دو شدت مختلف بر سطوح پلاسمایی رزیستین و مقاومت به انسولین در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۹
زمینه و هدف: رزیستین یکی از آدیپوکاین های مترشحه از بافت چربی است که نقش مهمی در چاقی و مقاومت به انسولین ایفا می کند. هدف از اجرای مطالعه حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی با دو شدت مختلف بر سطوح رزیستین و مقاومت به انسولین در زنان سالمند چاق بود. روش تحقیق: تعداد 30 زن سالمند چاق (میانگین سنی 64/3±5/64 سال و شاخص توده بدن 02/1±8/31 کیلوگرم/مترمربع) به صورت تصادفی در سه گروه 10 تایی شامل گروه کنترل، تمرین مقاومتی با شدت کم و تمرین مقاومتی شدید تقسیم بندی شدند. تمرین مقاومتی شدید (80 درصد یک تکرار بیشینه) و تمرین مقاومتی با شدت کم (30 درصد یک تکرار بیشینه) به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد و گروه کنترل در هیچ تمرین ورزشی شرکت نکرد. خونگیری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت و در ادامه سطوح رزیستین و میزان مقاومت به انسولین اندازه گیری شد. سپس داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون توکی در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تغییرات رزیستین بین گروه های مختلف معنی دار نبود (29/0=p)؛ با وجود این، کاهش معنی دار مقاومت به انسولین و درصد چربی بدن در گروه تمرین مقاومتی با شدت کم و شدید در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (001/0=p). نتیجه گیری: تمرین مقاومتی با شدت های کم و زیاد و مستقل از تغییرات در سطوح رزیستین، با تغییرات مطلوبی در وضعیت متابولیک زنان سالمند چاق همراه است.
۹۹.

تأثیر تمرینات مقاومتی با و بدون انسداد عروقی بر سطوح سرمی برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
زمینه و هدف : اثر تمرینات انسدادی در فواصل زمانی مختلف بر عوامل رشد عضلانی در دختران به عنوان موضوعی جدید، مطرح می باشد.  از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی با و بدون انسداد عروقی، بر سطوح سرمی برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی در دختران فعال به اجرا درآمد. روش تحقیق : بدین منظور 36 دانشجوی دختر تربیت بدنی با میانگین شاخص توده بدنی 79/2 ± 32/23 کیلوگرم بر متر مربع به سه گروه (هر گروه 12 نفر) شامل گروه تمرین مقاومتی بدون انسداد عروق، تمرین مقاومتی با انسداد عروق،  و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات مقاومتی را اجرا کردند و انسداد عروقی به صورت بستن تورنیکت به دور ناحیه پروگزیمال بازو با فشار 100 میلی لیتر جیوه اعمال گردید. نمونه های خونی قبل از شروع تمرین و 24 ساعت بعد، پس از جلسه ششم و جلسه هجدهم پروتکل تمرینی؛ در حالت ناشتا جمع آوری شد. سطوح هورمون های رشد شبه انسولینی-1، رشد، کورتیزول، تستوسترون و انسولین سرمی به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای استخراج نتایج از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0>p بهره برداری شد. یافته ها : نتایج نشان داد که پس از 6 هفته مداخله، تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروقی، موجب کاهش معنی دار هر دو شاخص کورتیزول (10/0=p) و انسولین (10/0=p) شد؛ در حالی که هورمون تستوسترون (95/p=0) و هورمون رشد شبه انسولینی-1 (28/0=p) تغییر معنی داری نکردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی انسدادی با شدت کم، می تواند تغییراتی مشابه با تمرینات مقاومتی بدون انسداد با شدت زیاد؛ در هورمون های انسولین و کورتیزول ایجاد نماید.
۱۰۰.

اثرات مثبت تمرینات مقاومتی فزآینده بر شاخص های مختلف آمادگی جسمانی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی تمرین مقاومتی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه و هدف: برخی تحقیقات اثربخشی تمرینات ورزشی بر عوارض جانبی بیماری MS را نشان داده اند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین های مقاومتی پیشرونده بر تعادل، درصد چربی، قدرت و استقامت عضلانی در زنان و مردان مبتلا به MS بود. برای این منظور ۱۸بیمار (با میانگین سن ۹/۷±۴/۲۹ سال، وزن ۴/۱۴±۷/۶۹ کیلوگرم) به شیوه هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (۱۰ نفر) و کنترل (۸ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ هفته، هر هفته ۳ جلسه و هر جلسه به مدت ۷۰ دقیقه با شدت ۵۰ تا ۸۰ درصد یک تکرار بیشینه تمرینات مقاومتی پیشرونده را اجرا کردند. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیت بدنی منظمی نداشت. برای ارزیابی تعادل از آزمون استورک، درصد چربی بدن از آزمون یوهاژ، قدرت عضلانی از آزمون یک تکرار بیشینه و استقامت عضلانی از آزمون استقامت عضلانی پویا استفاده گردید. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0/05>p جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از ۱۲ هفته تمرین مقاومتی در گروه آزمایشی، قدرت عضلانی (0/0001=p)، تعادل (0/002=p)، استقامت عضلانی (0/0001=p) افزایش و درصد چربی (0/02=p) کاهش معنی داری پیدا کرده است. همچنین در پس آزمون بین دو گروه به لحاظ قدرت عضلانی اختلاف معنی داری به نفع گروه تجربی وجود داشت (0/0001=p). نتیجه گیری: اجرای تمرینات مقاومتی به مدت ۱۲ هفته با شدت مورد نظر موجب بهبود فاکتورهای مرتبط با آمادگی جسمانی بیماران مبتلا به MS می شود و نسخه مناسبی برای افزایش آمادگی جسمانی این افراد می باشد.