مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
تمرین مقاومتی
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۹)
69 - 83
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قهوه سبز به دلیل داشتن ترکیبات زیست فعال هایپولیپیدمیک بر پروفایل چربی اثرگذار است. قهوه سبز به همراه تمرین مقاومتی، دو عامل محتمل برای بهبود پروفایل چربی محسوب می شود. هدف از این تحقیق بررسی اثر همزمان تمرین مقاومتی و قهوه سبز بر پروفایل چربی و قند خون افسران نیروی دریایی دارای اضافه وزن و چاق بود.
روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، ۴۸ مرد چاق دارای اضافه وزن و چاق به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی (R-Ex)، قهوه سبز (GC)، تمرین مقاومتی-قهوه سبز (R-Ex+GC) و کنترل (Con) تقسیم شدند. تمرینات چهار جلسه در هفته و به مدت هشت هفته بود. قهوه سبز به مقدار ۴۰۰ میلی گرم در روز به مدت هشت هفته مصرف شد.
یافته ها: نتایج نشان دهنده کاهش معنادار LDL، TG و TC در گروه R-Ex نسبت به گروه GC بود. همچنین سطوح TG و TC در گروه R-Ex+GC نسبت به گروه GC کاهش معنادار داشت.
نتیجه گیری: طبق نتایج این تحقیق هر دو نوع مداخله مصرف قهوه سبز و تمرین مقاومتی به صورت تنها می تواند بر بهبود پروفایل چربی و قند خون در افسران نیروی دریایی دارای اضافه وزن و چاق مؤثر باشد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مصرف قهوه سبز و تمرین مقاومتی به صورت همزمان می تواند تأثیرات سودمند بیشتری بر بهبود پروفایل چربی در مردان دارای اضافه وزن و چاق ایجاد کند. به طور کلی انجام تمرینات مقاومتی به همراه استفاده از مکمل های گیاهی مانند قهوه سبز تأثیرات مفیدی بر سوخت وساز چربی ها دارد.
تاثیر تمرین HIIT، مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی مرتبط با چاقی در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
43 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید، تمرین مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی مرتبط با چاقی و سازگاری های ورزشی در پسران نوجوان پیش دیابتی است. روش شناسی: در یک طرح تحقیق نیمه تجربی، 40 پسر سالم کم تحرک با دامنه سنی 15-13 سال بر اساس درصد چربی و آمادگی هوازی انتخاب و در چهار گروه هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT)، مقاومتی و ترکیبی (هر یک از تمرینات شامل هر هفته چهار جلسه و هر جلسه 60-45 دقیقه) و کنترل (بدون فعالیت) قرار گرفتند. هر جلسه HIIT شامل 8-6 تکرار دویدن 60-30 ثانیه ای با 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره (5/3 دقیقه استراحت بین هر تکرار) بود. هشت هفته تمرین مقاومتی شامل حرکات عضلات اصلی بالاتنه، تنه و عضلات اصلی پایین تنه بود. تمرین ترکیبی شامل ترکیب تمرین مقاومتی و HIIT بود. ابتدا آزمودنی های گروه HIIT برای کسب آمادگی اولیه به مدت دو هفته در برنامه آماده سازی مشترک شامل 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت کم (چهار جلسه در هفته با شدت 65-60 درصد) و آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی در دو هفته تمرین مقاومتی و ساختاری شرکت کردند.نتایج: غلظت گلوکز ناشتا در هیچ یک از گروه ها تغییر معنی داری نداشت وتنها در گروه ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت اما سطح سرمی انسولین و شاخص HOMA در هر سه گروه تمرینی به طور معنی داری کاهش یافت که کاهش این شاخص ها گروه تمرین ترکیبی به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود.
اثر محافظتی کاسنی در طی هشت هفته تمرین مقاومتی بر بیان ژن های TNF-α و IL-6 در بافت کلیه موش های صحرایی ماده مصرف کننده تستوسترون انانتات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر محفاظتی کاسنی در برابر آسیب های ناشی از تستوسترون انانتات بر سطوح بیان ژن سایتوکین های فاکتور نکروز تومور-آلفا و اینترلوکین-6 در بافت کلیه موش های صحرایی ماده در طول هشت هفته تمرین مقاومتی است.مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی، 22 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار به طور تصادفی به 3 گروه: ۱) گروه تمرین + دارونما(شم) ، 2) گروه تمرین + تستوسترون انانتات، 3) گروه تمرین + تستوسترون انانتات + کاسنی تقسیم و سه گروه به مدت هشت هفته تمرین مقاومتی انجام دادند. موش های گروه 2 و 3، تستوسترون انانتات به میزان 20 میلی گرم بر کیلوگرم را به صورت تزریق عضلانی سه روز در هفته دریافت نمودند. همچنین گروه 3، عصاره کاسنی به میزان ۶ گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به شکل گاواژ سه بار در هفته دریافت کردند. بیان ژن ها در بافت کلیه به روش Real-Time PCR اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و با آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (p≤0/05).یافته ها: بیان ژن های TNF-α و IL-6 در گروه تمرین + تستوسترون انانتات به میزان معناداری بالاتر از گروه تمرین + دارونما بود (P<0/0001). گروه تمرین + تستوسترون انانتات + کاسنی موجب کاهش معنادار بیان ژن های TNF-α و IL-6 نسبت به گروه تمرین + تستوسترون شد(P<0/0001).نتیجه گیری: به نظر می رسد مصرف کاسنی در کاهش عوارض ناشی از مصرف تستوسترون انانتات در ب موش ها نقش مؤثری داشته باشد.
آیا کراتین هیدروکلراید همراه با تمرین مقاومتی می تواند بر میزان تستوسترون و کورتیزول، قد رت، هایپرتروفی عضلانی و ترکیب بدن مردان اثرگذار باشد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هد ف: کراتین هید روکلراید به عنوان فرم جد ید کراتین و به د لیل خواص هید روکلراید ی، د ارای جذب و حلالیت بالاتر و قد رت تاثیرگذاری بیشتری بر عملکرد می باشد . هد ف پژوهش حاضر، بررسی اثر مکمل یاری کراتین هید روکلراید همراه با تمرین مقاومتی، بر میزان تستوسترون، کورتیزول، قد رت، هایپرتروفی عضلانی و ترکیب بد ن مرد ان جوان بود . روش تحقیق: تعد اد 20 مرد جوان د ر این پژوهش شرکت کرد ند . شرکت کنند گان به د و گروه (10 نفری) شامل تمرین مقاومتی همراه با کراتین هید روکلراید (0/03 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بد ن د ر روز، مصرف 30 د قیقه قبل از تمرین) و گروه تمرین مقاومتی همراه با د ارونما (با د وز و زمان مشابه مصرف) تقسیم شد ند و به مد ت هشت هفته تحت مد اخله مکمل یاری کراتین هید روکلراید و تمرین مقاومتی (هر هفته سه جلسه، با شد ت 85-70 د رصد یک تکرار بیشینه، سه نوبت با 12-6 تکرار) قرار گرفتند . قبل و بعد از مد اخله، قد ، وزن، ترکیب بد ن (تود ه عضلانی، د رصد چربی و هایپرتروفی عضلانی)، قد رت عضلانی (د ر حرکت پرس سینه و پرس پا) و سطوح سرمی تستوسترون و کورتیزول با روش های معتبر اند ازه گیری شد . سپس نتایج با آزمون تحلیل کوواریانس د ر سطح معنی د اری 0/05≥p استخراج گرد ید . یافته ها: کراتین هید روکلراید همراه با تمرین مقاومتی، باعث افزایش معنی د ار بیشتری د ر نسبت تستوسترون به کورتیزول، قد رت عضلانی پرس سینه و پرس پا، سطح مقطع عضلانی بازو و ران، تود ه عضلانی بد ن؛ و کاهش معنی د ار بیشتری د ر د رصد چربی و کورتیزول شرکت کنند گان، نسبت به تمرین مقاومتی همراه با د ارونما شد . نتیجه گیری: نتایج نشان د هند ه اثر گذاری کراتین هید روکلراید بر سطوح کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول، قد رت عضلانی پرس سینه و پرس پا و سطح مقطع عضلانی بازو و ران می باشد و به نظر می رسد این نوع از کراتین، با توجه ویژگی هایی که د ارد ، بد ون نیاز به د وره بارگیری، بتواند اثرات مفید بهتری بر عملکرد و نیمرخ هورمونی د اشته باشد .
تغییرات مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه رت های نر به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسپیرولینا پلانتسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
31 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: تاثیر تمرینات مقاومتی در کنار مکمل های گیاهی بر مسیر پیام رسان mTOR در بافت های غیرعضلانی کمتر بررسی شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و مکمل اسپیرولینا بر مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه موش های صحرایی نر بود. روش: تعداد 32 موش صحرایی 3ماهه و با میانگین وزن 20±150 گرم به طور تصادفی به چهارگروه کنترل، تمرین مقاومتی، مکمل اسپیرولینا و تمرین+مکمل اسپیرولینا تقسیم شدند. گروه های مکمل هرروز 200 میلیگرم اسپیرولینا مصرف می کردند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هفته ای 3 روز و یکبار در روز انجام شد. میزان بیان متغییرهای وابسته تحقیق با روش Real Time_PCR اندازه گیری و با تحلیل واریانس دوراهه مورد تجزیه قرار گرفتند. یافته ها: افزایش معناداری در میزان بیان ژن 4E_PBs در گروه تعاملی مکمل اسپیرولینا و تمرین مشاهده شد (012/0 P=)، ژن TSC2 در هیچ کدام از گروهها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نداشت. در فاکتور RAGs افزایش معناداری در هر سه گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=)،گروه تمرین مقاومتی (001/0 P=) و گروه تعامل تمرین مقاومتی و مکمل (001/0 P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در میزان بیان ژن mTOR در گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=) و گروه تمرین مقاومتی (014/0 P=) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که در گروه تعامل تمرین مقاومتی با مصرف مکمل اسپیرولینا افزایش معناداری در بیان ژن mTOR مشاهده نشد و همچنین به دلیل نقش بافت کلیه در عملکرد فیزیولوژیکی بدن، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد
بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
47 - 64
حوزههای تخصصی:
اهداف: آنژیوژنزیز در عملکرد قلب نقش حیاتی ایفا می کند. آیریزین یک میانجی احتمالی برای اثرات ورزش می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بود.مواد و روش ها: 21 عدد موش (NMRI، پنج هفته ای با وزن حدود 2±18 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین (مقاومتی) و آیریزین تقسیم شدند. پروتکل تمرین به مدت هشت هفته اجرا شد. وزنه ای معادل 30 درصد وزن موش ها به دم آن ها متصل و روی یک نردبان با ارتفاع یک متر بالا رفتند. وزنه به تدریج به دو برابر وزن موش می رسید. گروه آیریزین به مدت هشت هفته آیریزین با دوز 100 میکروگرم/کیلوگرم/هفته به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بیان ژن VEGFدر قلب با روش real-time PCR، پروتئین VEGF با ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات و غلظت سرمی آیریزین با استفاده از الایزا بررسی شد. یافته ها: در مقایسه با گروه کنترل، سایر گروه های مورد مطالعه افزایش بیان ژن و پروتئین VEGF و همچنین افزایش سطوح سرمی آیریزین را نشان دادند .(P < 0.05) ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین پارامترهای مورد نظر در هر گروه رابطه ی معنی دار مثبتی وجود دارد(P < 0.05 , r > 0 ) .نتیجه گیری: احتمالا آیریزین واسطه ی برقراری ارتباط بین تمرین مقاومتی و آنژیوژنزیز در بافت قلب می باشد.
اثر تمرین مقاومتی و مکمل روی بر TNF-α و CRP در بافت کلیه موش های صحرایی متعاقب انسداد کامل یک طرفه حالب کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقش مطلوب ورزش و مکمل های آنتی اکسیدانی در بافت کلیه گزارش شده است؛ اما تاثیر تعاملی آن ها هنوز به خوبی شناخته نشده است. این پژوهش اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی همراه با مکمل روی بر عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF- α) و پروتئین واکنشگر C (CRP) بافت کلیه در موش های صحرایی متعاقب انسداد یک طرفه کامل حالب را بررسی می کند. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر نژاد اسپراگو - داولی با محدوده سنی 12-16 هفته و دامنه وزنی 250-220 گرم که حالب آن ها به طور کامل طی جراحی مسدود شده بود، به طور تصادفی در گروه های کنترل نفرکتومی، مصرف مکمل روی، تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+ مکمل روی؛ تقسیم شدند. تعداد هشت سر موش صحرایی سالم هم برای بررسی اثرات نفرکتومی، به عنوان گروه کنترل سالم و هشت سر موش که عمل جراحی بدون آسیب به کلیه در آن ها انجام شد، به عنوان گروه شم (Sham) در نظر گرفته شدند. گروه های تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 30 تا 100 درصد وزن بدن؛ به تمرین پرداختند. گروه های مصرف مکمل، روزانه 30 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن، روی را به صورت خوراکی دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p. استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که TNF-α و CRP در گروه های تمرین و مصرف مکمل، به طور معنی داری کمتر از گروه های عدم تمرین (کنترل) است (001/0= p). همچنین اثر توام تمرین و مکمل روی موجب کاهش معنی دار CRP در موش های صحرایی متعاقب انسداد یک طرفه حالب شد (001/0=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین مقاومتی و مکمل روی، هم به تنهایی و هم به طور توام، دارای اثرات سینرژیستی بر کاهش عوامل التهابی کلیه می باشند.
تاثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و تناوبی پرشدت بر سطوح نوروپلین 1 در رت های نر چاق سالمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش نیمه تجربی حاضر، تعداد 30 سر رت نر صحرایی سالمند نژاد ویستار با میانگین سن 22-20 ماه از حیوانکده دانشگاه فردوسی مشهد خریداری شد. رتها به صورت تصادفی، به سه گروه مساوی رژیم غذایی پرچرب، رژیم غذایی پرچرب و تمرین مقاومتی و رژیم غذایی پرچرب و تمرین تناوبی پرشدت تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل هشت هفته، هفته ای پنج جلسه صعود از نردبان یک متری با 26 پله بود. در هفته اول، میزان وزنه های بسته شده به رت ها 30 درصد وزن بدن بود که به تدریج افزایش یافته و به 200 درصد وزن بدن آن ها در هفته پایانی رسید. تمرینات در سه نوبت با چهار تکرار انجام شد. سه دقیقه استراحت بین نوبت ها و حدود 10 ثانیه استراحت بین تکرارها در نظر گرفته شد. برنامه تمرین تناوبی پرشدت شامل شنا کردن در استخر مخصوص جوندگان به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته بود. دامنه شدت تمرین شنا از شدت کم (بار بین صفر تا سه درصد توده بدن) تا شدت بالا (بار بین 5 تا 16 درصد توده بدن) در نظر گرفته شد. چهل و هشت ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، خونگیری در ساعت هشت صبح انجام شد. سرم حاصل جهت اندازه گیری سطوح شاخص های خونی مورد استفاده قرار گرفت. برای اطمینان از معنادار بودن تفاوت بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزار SPSS ویرایش 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت های ورزشی در پژوهش حاضر، توانست از طریق تغییر در سطوح سرمی نوروپلین 1 تاثیرات محافظتی خود را اعمال کند. تمرین ورزشی قادر به افزایش سطوح نوروپلین1 نسبت به گروه کنترل است که نشان دهنده سودمند بودن این گونه تمرینات در فرایند پیری و چاقی است. البته، هیچ تفاوت معنی داری در بین دو گروه تمرین یافت نشد. تایید کامل این نتایج نیازمند تحقیقات بیشتر با بررسی سایر مسیرهای سیگنالینگ و اثرگذار و نیز سایر فاکتورهای دخیل در این زمینه می باشد.