مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دارچین
حوزه های تخصصی:
هدف: کوفتگی عضلانی حالتی ناخوشایند همراه با درد در عضلات اسکلتی است که عمدتاً متعاقب فعالیت عضلانی برونگرا و یا غیر معمول ایجاد میشود. دستیابی به روشی آسان و بیضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغههای رایج مربیان و ورزشکاران است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی پودر دارچین به مدت ده روز در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانههای عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری ( DOMS ) متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی برونگرا انجام شد.
روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1 ± 1/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی، یک هفته قبل و سه روز بعد از ایجاد کوفتگی عضلانی، روزانه 6 عدد کپسول حاوی 420 میلیگرم پودر دارچین ( روزانه 52/2 گرم) و گروه شاهد 6 عددکپسول حاوی 300 میلیگرم ماده بی اثر لاکتوز (دو عدد صبح، دو عدد ظهر و دو عدد شب) بعد یا حین صرف وعدههای غذایی مصرف کردند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی به صورت وزنه زدن با 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. یک هفته قبل از ایجاد کوفتگی عضلانی و نیز بلافاصله بعد، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اجرای پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک، درد ادراکی، دامنه حرکتی زانو، اندازهگیری محیط ران و غلظت آنزیمهای کراتینکیناز (CPK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازهگیری شد. از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی با اندازهگیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای تعیین اثر دارچین در هر گروه مختلف و از آزمون تی غیروابسته برای مقایسه نتایج بین دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 52/2 گرم پودر دارچین به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنیداری در غلظت آنزیم CPK و LDH شد (0001/0 p< ). حداکثر قدرت ایزومتریک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود، ولی حداکثر قدرت ایزوتونیک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 24(05/0 p< )، 48 (001/0 p≤ ) و 72(0001/0 p< ) ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری را نشان داد. گروه مصرف کننده دارچین به طور معنیداری تغییرات محیط ران کمتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0 p< ). دامنه حرکتی مفصل زانو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری نشان میدهد (001/0 p< ). درد ادراکی درگروه تجربی، بلافاصله، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (0001/0 p< ).
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که ده روز مصرف خوراکی دارچین در پیشگیری از DOMS موثر بوده و به طور قابل ملاحظه و معنیداری علائم آزمایشگاهی و عملکردی کوفتگی عضلانی تاخیری را تحت تاثیر قرار داده است.
تاثیر دارچین بر پاسخ های ایمنی به دنبال یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده ساز در پسران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلف محیطی وژنتیکی مانند التهاب ناشی از فعالیت ورزشی شدید بر پاسخ سیستم ایمنی ورزشکاران تاثیر می گذارد. یکی از راه های جلوگیری از فرایند التهاب و کمک به سیستم ایمنی مصرف داروهای ضد التهابی مانند دارچین است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مصرف یک هفته ای مکمل دارچین بر پاسخ های ایمنی پسران فعال به دنبال یک جلسه فعالیت ورزشی وامانده ساز بود.تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی به روش یک سو کور بود. جامعه آماری تحقیق، پسران ورزشکار دانشگاه شیراز بودند، 12 آزمودنی سالم (سن: 93/1 ± 22 سال، قد: 56/6 ± 56/172 سانتیمتر، وزن: 54/11 ±56/66 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه و روش متقاطع در این تحقیق شرکت کردند که 2 نفر به علت آسیب دیدگی از ادامه تحقیق انصراف دادند. شرکت کنندگان آزمون وامانده ساز بروس در دو وضعیت مصرف مکمل و دارونما را اجرا کردند. پانصد میلی گرم مکمل دارچین یا مشابه آن دارونما در روز به مدت یک هفته قبل از جلسات آزمون توسط شرکت کنندگان مصرف شد. نمونه های خونی قبل و 15 دقیقه بعد از آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t همبسته و سطح معناداری 0/05>pدر نظر گرفته شد.مصرف مکمل دارچین تاثیر معنا داری بر تعداد مونوسیت ها قبل و بعد از فعالیت ورزشی نداشت، اما مکمل دارچین تغییرات پاسخ سیستم ایمنی ناشی از فعالیت ورزشی وامانده ساز شامل( کاهش )نوتروفیل ها ، (کاهش) نسبت نوتروفیل هابه لنفوسیت ها ( افزایش) لنفوسیت ها را کمتر کرد(مقادیر p بترتیب 015/0، 012/0 و 02/0) می شود.
تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی هورمون رشد در مردان غیر ورزشکار
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل دارچین بر تغییرات هورمون رشد مردان غیر ورزشکار بود پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 36 نفر از مردان غیر ورزشکار که در طول یک سال اخیر هیچ گونه فعالیت ورزشی منظمی شرکت نداشته اند به صورت تصادفی در 3 گروه تمرین مقاومتی (12نفر)، تمرین مقاومتی - مکمل دارچین (12نفر)، و کنترل (۱۰نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته، 3 جلسه در هفته و شامل ۵ حرکت با شدت ۵۰ تا۸۰ درصد بیشینه اجرا شد. آزمودنی های مکمل دارچین، دارچین را به صورت کپسول های 500 میلی گرمی، با روش مصرف ۳ بار در روز (صبح، ظهر و شب) بعد از هر وعده غذایی به مدت هشت هفته مصرف کردند پس از جمع آوری اطلاعات، به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون شاپیروویلک برای اطمینان از توزیع نرمال اطلاعات و برای همگن سازی واریانس ها از آزمون لون استفاده شد، سپس با استفاده از آزمون انووا جهت مقایسه تغییرات بین گروهی و از تی زوجی جهت مقایسه پیش آزمون و پس آزمون درون گروهی استفاده شد. آزمون تعقیبی حداقل اختلاف معنی دار LSD جهت تعیین محل اختلاف بین گروهی استفاده شد..هشت هفته تمرین مقاومتی + بامصرف دارچین باتمرین مقاومتی برسطوح سرمی هورمون رشد شرکت کننده ها تاثیرمعنادار دارد و باعث افزایش می شود. که همزمانی تمرین و مصرف دارچین باعث افزایش بیشتر نسبت به تنها تمرین مقاومتی می شود.
مقایسه اثر تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین بر برخی از شاخص های گلیسمی در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: دیابت یک بیماری التهابی ناشی از عدم تعادل طولانی مدت سیستم ایمنی، سندرم متابولیک و انرژی اضافی مرتبط با چاقی است. تمرین ورزشی علاوه بر نقشی که در پیشگیری از دیابت دارد، به درمان دیابت نیز کمک میکند و حساسیت به انسولین و اختلالات سلامت مرتبط با دیابت را به میزان قابل توجهی با حداقل عوارض ناخواسته بهبود می بخشد.مواد و روش ها: در این تحقیق که از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود، تعداد 23 نفر زن چاق مبتلا به دیابت به صورت نمونه در دسترس انتخاب و با استفاده از یک طرح یک سویه کور، به صورت تصادفی در دو گروه، تمرین ترکیبی و مصرف دارچین (12 نفر، قد 4.69± 154.17 سانتی متر، وزن 6.62±75.45 کیلوگرم، شاخص توده بدن 1.7±31.7 کیلوگرم بر مترمربع) و تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل (11 نفر، قد 4.03± 154.45 سانتی متر، وزن 6.09±75.18 کیلوگرم، شاخص توده بدن 1.56±31.46 کیلوگرم بر مترمربع) قرار گرفتند. افرادی که در گروه مصرف زنجبیل بودند به مدت هشت هفته روزانه 1500 میلی گرم پودر ریزوم زنجبیل و افرادی که در گروه مصرف دارچین بودند طبق همین برنامه اما کپسول دارچین دریافت می کردند. هر دو گروه هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی هوازی (دویدن) را با شدت 85-75% ضربان قلب بیشینه انجام دادند. اندازه گیری شاخص ها 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و پس از هشت هفته تمرینی برای تعیین تغییرات گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین صورت گرفت. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای موردنظر از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P < span lang="AR-SA"> در نظر گرفته شد.یافته ها: بین تغییرات شاخص گلوکز در گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05)، اما در شاخص انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرینات ترکیبی و دارچین نسبت به گروه تمرینات ترکیبی و زنجبیل کاهش معناداری مشاهده شد (0.0001=P < span lang="AR-SA">).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد برای بهبود شاخص های گلیسمی انجام تمرینات مقاومتی- هوازی و مصرف دارچین کارایی بهتری را نشان می دهد.
بررسی تغییرات نیمرخ لیپیدی به دنبال تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) همراه با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: دیابت، شایع ترین بیماری ناشی از اختلالات متابولیسمی و یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت عمومی است. تمرینات ورزشی یکی از ارکان درمان دیابت نوع دوم در کنار درمان های پزشکی و تغذیه ای می باشد. در کنار درمان های پزشکی و تغذیه ای اجرای تمرینات ورزشی به عنوان یکی از روش های درمانی نوع 2 می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرات نیمرخ لیپیدی به دنبال تمرینات ترکیبی (مقاومتی - هوازی) همراه با مصرف مکمل زنجبیل و دارچین در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو است. مواد و روش ها: 23 زن چاق دیابتی به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه، تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل (11 نفر) و تمرین ترکیبی و مصرف دارچین (12 نفر) قرار گرفتند. در دو گروه مصرف مکمل زنجبیل روزانه 1500 میلی گرم پودر ریزوم و دارچین روزانه 1500 میلی گرم بصورت کپسول، به مدت هشت هفته، دریافت می کردند. هر دو گروه هشت هفته، سه جلسه در هفته، تمرینات مقاومتی و تمرینات تناوبی هوازی (دویدن) را با شدت 85-75% ضربان قلب بیشینه انجام دادند. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: هشت هفته تمرینات ترکیبی منجربه کاهش معنادار مقادیر کلسترول، تری گلیسیرید و نسبت LDL/HDL شد (0.05>P < span lang="AR-SA">). اما تفاوتی در شاخص های مذکور بین دو گروه تمرینی با مصرف زنجبیل و دارچین وجود نداشت (0.05).بحث و نتیجه گیری: هر دو نوع تمرین ترکیبی و مصرف دارچین و تمرین ترکیبی و مصرف زنجبیل موجب بهبود نیمرخ لیپیدی در زنان یائسه چاق مبتلا به دیابت نوع دو می شود، که با توجه به افزایش اولیه آن در این بیماران، رویداد مطلوبی است.
تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی-TRX) و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL6 زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه متخصصان عقیده دارند که رژیم غذایی و داروها در درمان و کنترل قند و متابولیسم چربی های خون بیماران به تنهایی کافی نیستند، بلکه انجام فعالیت های بدنی و ورزشی نیز باید به برنامه روزانه اضافه شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین ترکیبی و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL-6 زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، تمرین ترکیبی- مکمل دارچین (10 نفر)، مکمل دارچین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. تمرین هوازی با 75-50 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین TRX در دامنه درک فشار 12 تا 17 در مقیاس بورگ انجام شد. 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه جهت اندازه گیری آپلین و IL-6 خونگیری انجام شد. سپس با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تغییرات بین گروهی و از آزمون تی زوجی جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS5 در سطح معناداری 0.05>P صورت گرفت.یافته ها: نتایج بین گروهی تفاوت معنی دار در غلظت سرمی IL-6 و آپلین نشان داد (0.001=P). نتایج آزمون تی زوجی کاهش معنادار را برای هر سه گروه در مقادیر IL-6 و آپلین نشان داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: کاهش التهاب ناشی از فعالیت ورزشی یکی از عوامل مؤثرکاهش سطح آپلین در مطالعه حاضر می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر و از انجایی که تمرین ترکیبی تأثیر سودمندی بر آپلین و IL-6 داشته است. مصرف مکمل دارچین به همراه تمرین ترکیبی بطور موثر بافت چربی را کاهش می دهد، با این حال، هر دو مداخله ممکن است با هم به عنوان یک روش کاهش وزن و التهاب استفاده شوند