مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
رشد اخلاقی
حوزههای تخصصی:
تکیه گاه اخلاق قرآنی خداوند است که منبع و منشأ همه فضایل و کمالات عینی و نامتناهی است. رشد اخلاقی به معنای ربانی و الهی شدن در بُعد شناختی، رفتاری و عاطفی از راه کسب اوصاف و افعال ربوبی و الهی است که نمونه آن در اوصاف و افعال خدا وجود دارد و اوصاف و افعالی که خداوند برای انسان مطلوب دانسته است. انسان در فطرت و خلقت ویژه اش استعداد ربانی و الهی شدن را دارد و عوامل متعددی در شکوفایی و رشد این استعداد نقش دارند. این پژوهش با روش کتابخانه ای- اِسنادی و تحلیل محتوایی، توصیفی و استنباطی با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رشد اخلاقی براساس آموزه های قرآنی انجام شده است که این عوامل از نگاه قرآن دو نوع اند: عوامل معرفتی، عوامل غیرمعرفتی. شناخت فطری فضایل و رذایل (عامل معرفتی غیراکتسابی)، توجه و تفکر (بیداری) و ایمان، عوامل معرفتی اکتسابی رشد اخلاقی اند و وراثت، تغذیه، عوامل محیطی، مبادی غیبی، اراده و اختیار و عمل صالح عوامل غیرمعرفتی این رشدند.
تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مفاهیم اخلاقی، در شکل گیری هویت و ﺑﻬﺒﻮد ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. بااین وجود، مطالعات انجام شده نشان می دهد ارزش های اخلاقی آنچنان که باید در وجود آنان نهادینه نشده است و دانش آموزان دﭼﺎر ﺑﺤﺮان ﻫﻮﯾﺖ، ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ و اﺧﻼق ﺷﺪه اند. ازاین رو، لازم است مؤلفه های رشد اخلاقی که بتواند نیازهای آموزش مفاهیم اخلاقی را در آنان برطرف سازد، تبیین شود. لذا هدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه، در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، کتابخانه ای و استنادی صورت گرفت. جامعه موردبررسی در این پژوهش، اسناد مکتوب، تجارب جهانی، مبانی نظری و پیشینه های موجود در ارتباط با رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی بود و روش نمونه گیری به صورت هدف مند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد با بررسی مبانی نظری مربوط به رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی، 388 مؤلفه رشد اخلاقی به دست آمد و با تحلیل و ادغام این تعداد مؤلفه، 7 مؤلفه اصلی و 14 مؤلفه فرعی رشد اخلاقی استخراج شد. ازجمله: 1. مؤلفه بازشناسی امور خوب از بد و کشاندن به سوی ارزش ها شامل مؤلفه های انتخاب و تصمیم گیری، بایدها و نبایدها و... بود، 2. مؤلفه استدلال گرایی و قضاوت درست شامل رسیدن به بینش، ایجاد درک درست و ... بود. 3. مؤلفه شکفتن قابلیت ها شامل تعالی وجود، 4. مؤلفه اصول عام و فراگیر شامل اصول اخلاق قراردادی، 5. مؤلفه خودسازی و خودباوری شامل شهودگرایی و...، 6. مؤلفه حکمت عملی شامل رفتارهای انسانی، و 7. مؤلفه قانون مداری شامل توجه به قوانین و مقررات بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد از میان مؤلفه های فرعی به دست آمده، مهم ترین نیاز، افزایش توجه به مؤلفه" اصول اخلاق قراردادی" است.
آسیب شناسی رشد اخلاقی در زیست اجتماعی اسلامی از منظر قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
91 - 116
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش درون دینی، به آسیب شناسی موانع رشد اخلاقی جامعه در زندگی اجتماعی اسلامی می پردازد که با ترسیم هندسه اخلاق اجتماعی در قرآن، شامل بر اخلاق بین شخصی و جامعه نگر است. آسیب شناسی رشد اخلاق اجتماعی، به معنای رصد عوامل، موانع، زمینه هایی است که رشد اخلاقی در جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. تحلیل آسیب ها در این مقاله، نمایانگر همه سونگری و نگاه جامع سبک زندگی قرآنی، به عوامل و موانع رشد اخلاق اجتماعی است که علاوه بر تأکید بر عقل گرایی و خردورزی، به مسائل هیجانی-عاطفی و نیز تأثیر محیط در میزان اخلاق گرایی جامعه می پردازد. در مقام آسیب شناسی، به آسیب های سطح کلان و آسیب های سطح خرد پرداخته ایم. در سطح کلان، بی توجهی به رویکرد جامعه نگر، تعصبات قومی و عادت واره ها، روش آموزش اخلاق، فرار از قانون، عدم نظارت همگانی، جزئی نگری و سخت یابی اصول اخلاقی و بی توجهی به اصول ثابت و همه جائی، روحیه دشمنی، اختلاف و عدم اتحاد در جامعه و ... رصد شده است. آسیب های سطح خرد، به آسیب های درونی (نظیر عدم تعقل، جهل، شعار پاکی دل، دین داری نادرست، خودخواهی، دنیاگرایی، ظاهرپرستی و ...) و آسیب های محیطی (تأثیر جامعه و فرهنگ، خانواده، محیط دوستان و...) قابل تحلیل است.
بررسی اثربخشی آموزش قصه های قرآنی بر رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه گویی در طول تاریخ همواره مورد علاقه و توجه بشر بوده و برای او جذابیت خاصی داشته و یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار محسوب شده است. قرآن کریم نیز به نیاز بشر و گرایش او به قصه توجه نشان داده و باتأکیدبر علائق طبیعی انسان، بسیاری از مباحث ظریف اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی را درقالب زیباترین داستان ها طرح و ارائه نموده است. هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش قصه های قرآنی بر رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی مدارس شهرستان خسروشاه در استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 96 1395 بود. به همین منظور از تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و از مقیاس فرم مصاحبه سنجش رشد اخلاقی نیز جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. همچنین 10 جلسه آموزشی برای آموزش قصه های قرآنی تدوین شد. در چارچوب طرح آزمایشی؛ 60 نفر دانش آموز پایه دوم ابتدایی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که 30 نفر از آنها جزء گروه آزمایش بودند و به مدت 2 ماه هفته ای 2 ساعت تحت آموزش قصه های قرآنی قرار گرفتند. 30 نفر هم در گروه کنترل قرار داشتند که هیچ مداخله آموزشی در این گروه صورت نگرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. درنهایت یافته های پژوهش نشان داد که آموزش قصه های قرآنی موجب بهبود رشد اخلاقی در تمام مولفه های آن در دانش آموزان می شود. بنابراین کاربرد قصه گویی با موضوع قصه های قرآنی به عنوان الگویی مؤثر برای رشد اخلاقی کودکان پیشنهاد می شود.
رشد اخلاقی کودکان در کشاکش رسانه و خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۱)
11 - 40
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل و نهادهای تأثیرگذار بر رشد اخلاقی کودکان و نوجوانان، برای برنامه ریزی صحیح در امر تربیت آن ها ضروری است. امروزه خانواده در تربیت کودکان بی رقیب و به دور از عوامل برون خانوادگی عمل نمی کند، بلکه رسانه (به ویژه تلویزیون) نیز به مثابه یکی از اعضای خانواده بر رشد اخلاقی آنان تأثیر می گذارد. در واقع، این دو نهاد (رسانه و خانواده) در محیطی واحد (خانه) طی فرایندی تعاملی بر رشد اخلاقی کودکان تأثیر می گذارند. موضوع پژوهش حاضر، آشکارسازی بخشی از آثار تربیتی برهم کنش رسانه (با تأکید بر تلویزیون) و خانواده است. بدین منظور، ابتدا مسائل خانواده در امر تربیت نسل جدید و سپس، دو اثر ویژه برهم کنش این دو نهاد یعنی شکاف نسلی و زوال کودکی بررسی شد. در آخر، عنصر «وساطت والدین» در تماشای تلویزیون به منزله راهکار کاهش شکاف نسلی و زوال کودکی واکاوی شد. نتیجه پژوهش آن است که هرچه والدین هنگام مصرف رسانه ای فرزندان، کمتر با آنان همراهی کنند، دو پدیده «شکاف نسلی» و «زوال کودکی» بیشتر خواهد شد. از میان انواع وساطت والدین، وساطت فعال بیش از بقیه بر کاهش این دو پدیده تأثیر دارد. در این پژوهش برای شناسایی مشکلات و مسائل خانواده ها در زمینه تربیت نسل جدید، به سؤالات مطرح شده از مرکز ملی پاسخ گویی و تجربه پژوهشگر بهره گرفته و برای معرفی آثار برهم کنش رسانه و خانواده و راه کاهش آثار منفی از روش کتابخانه ای استفاده کرده ایم.
تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان با استفاده از داستان های بومی در رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
68 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش فلسفه برای کودکان (فبک) در رشد اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96-1397 انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان مریوان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه تعداد 316 دانش آموز انتخاب و به روش تصادفی ساده (هر گروه 158 دانش آموز) در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند. به تعداد 17 جلسه آموزش فلسفه برای کودکان ارایه گردید. داده های رشد اخلاقی با استفاده از پرسشنامه مهارت های اخلاقی (Naevaez, 2008) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان در رشد اخلاقی دانش آموزان دختر و پسر تأثیر مثبت و معناداری دارد (f(1,314)=16/47, p
بررسی تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان در شهرستان شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
137 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان تأثیر داستان های فکری برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) بر رشد اخلاقی دانش آموزان بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شبه آزمایشی بوده و در انجام آن از طرح پیش آزمون−پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش استفاده شد. جامعه آماریشامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم دبستان شهرستان شهربابکبوده کهبا استفاده از نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسش نامه با استفاده از روش دلفی به دست آمد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد که بیانگر پایایی قابل قبول (بیش از ۸/۰) بود. مؤلفه های رشد اخلاقی عبارت بودند از: حق مداری، پذیرش مسئولیت، کمک به دیگران، راستگویی، وفای به عهد و بخشش اشتباهات دیگران. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار spss تحلیل شدند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، در سطح آمار توصیفی از فراوانی درصدی تراکمی، شاخص مرکزی و پراکندگی و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل و آزمون مقایسه میانگین t مستقل و t تک متغیره استفاده شد. با استفاده از این آزمون ها رتبه بندی میانگین ها به تفکیک گویه های هر یک از مؤلفه های اخلاقی صورت گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از داستان های برگرفته از سیره حضرت فاطمه (س) در برنامه فلسفه برای کودکان و با بهره گیری از حلقه موسوم به اجتماع پژوهشی بر رشد اخلاقی دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است. پیشنهاد پژوهشگر استفاده از داستان های بومی و برگرفته از فرهنگ اسلامی همراه با شخصیت های الگو برای تربیت اخلاقی کودکان است.
تحلیل رفتار شخصیت های داستانی منظومه خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه رشد اخلاقی کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
123 - 153
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین نظامی گنجوی برای آموزش اخلاق سروده نشده است؛ اما مسئله «اخلاق» در رفتار شخصیت های داستان های غنایی این اثر ویژگی های منحصربه فردی می یابد؛ زیرا در تنگنای روابط عاطفی و گاهی بیرون از اختیار و اراده عاشقانه، جایگاه اخلاق و کنشگر آن در موقعیت نامتعارف قرار دارد. آثار نظامی از دیدگاه تربیتی و اخلاقی بررسی شده است؛ اما در این مقاله رفتار اخلاقی اشخاص منظومه در چارچوب یک نظریه علمی تحلیل می شود. تئوری رشد اخلاقی لارنس کلبرگ ازجمله رویکردهای روان شناسانه و شناخت گرایانه به مسئله اخلاق است که پژوهش های مختلفی بر مبنای آن انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش نیز کاربرد نظریه رشد اخلاقی کلبرگ در رفتار شخصیت های داستان خسرو و شیرین و پاسخ به این پرسش است که «آیا درجات اخلاقی اشخاص داستان یادشده را می توان با مراحل رشد اخلاقی کلبرگ تفسیر و تحلیل کرد؟». با بررسی این موضوع به روش توصیفی - تحلیلی در داستان خسرو و شیرین، شش گروه یا مؤلفه اخلاقی مهم مربوط به رفتار شخصیت های داستان شناسایی شده است. هریک از آن مؤلفه ها، کنش های متعددی را شامل می شود. هر کنش بر انگیزه یا استدلال خاصی استوار است که در تبیین تئوری کلبرگ نیز دیده می شود.
راهکارهای عملی برای ارتقاء اخلاقی دانشجویان پزشکی
منبع:
مجله فرهنگستان علوم پزشکی، سال سوم، شماره اول، بهار 1398، صص 103-115.
زمینه و هدف: تجربه نشان می دهد که آموزش اخلاق پزشکی به تنهایی نتوانسته است متخلق شدن دانشجویان پزشکی به اخلاق را تأمین کند. درونی شدن اخلاق موضوعی تربیتی است که باید روش های تربیتی را برای رشد اخلاقی به کار برد. روش کار: در این مقاله پس از بررسی دیدگاه های کلبرگ و جیمز رست راه های تجویزی از آن ها نتیجه گرفته شده است.یافته ها: راهکارها در چهار دسته تنظیم شده اند. راهکارهای اجرایی نیز در سه روشِ شناختی، گرایشی و ارادی دسته بندی شده است که هریک از آن ها نیز به سه طریق مستقیم و نیمه مستقیم و غیرمستقیم قابل انجام است.نتیجه گیری: 36 روش اجرایی پیشنهاد شده است که براساس آن ها می توان ارتقای اخلاقی دانشجویان پزشکی را تحقق بخشید.
جایگاه و چگونگی تأثیر تکریم در تربیت اخلاقی در دوره کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۱۵-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین جایگاه تکریم در تربیت اخلاقی و تحلیل چگونگی سازوکار تأثیر آن در رشد اخلاقی در دوره کودکی است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی و تربیتی در رابطه با تکریم پرداخته است. نتیجه بررسی ها گویای آن است که تکریم از جهت آنکه سبب ایجاد احساس ارزشمندی می گردد زمینه شکل گیری خود پنداره مثبت در دوره کودکی می گردد. و خودپنداره مثبت عامل پذیرش ارزش های اخلاقی، تکلیف پذیری در برابر خدا، قانون پذیری در رابطه با جامعه و شجاعت و مسئولیت پذیری در دوره های نوجوانی وجوانی است. برای عملیاتی کردن اصل تکریم در اولین مرحله توانمندسازی مربیان و والدین، براساس مثلث افکار، احساس و رفتار است که ازجمله مهم ترین توانمندی های مربیان در سطح شناختی، انتظار واقع بینانه داشتن و در سطح عاطفی، پذیرش و عاطفه مثبت و در سطح رفتاری تعامل مثبت با توجه به ابعاد رشدی است.
واکاوی عقلی فلسفی راهکارهای مؤثر در رشد اخلاق اجتماعی در جامعه ایرانی (در سطح جامعه نگر)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱ (پیاپی ۶۴)
35 - 66
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی از شاخص های توسعه کشور است که از ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تأثیر می پذیرد و در مقابل، بر دیگر ابعاد اثر می گذارد. در این جستار، رشد اخلاقی جامعه با نوعی رویکرد ساختاری و جامعه نگر بررسی می شود. این رویکرد، علاوه بر روابط بیناشخصی فردگرایانه، به سطحی فراتر از مجموع افراد نظر دارد. در این مقاله، با نگرشی تحلیلی-عقلانی و با پرهیز از حصرگرایی، به تحلیل عوامل مؤثر شناختی و انگیزشی در رشد اخلاقی جامعه ایران پرداخته ایم. توجه به پیچیدگی اخلاق در جامعه امروزی، کاربست انتقادی ارزش ها، آسیب شناسی ملی و تأکید بر مطالعات جامعه شناختی اخلاق در تحلیل وضعیت کنونی، تأکید بر سرمایه گذاری بر کودکان و زیرساخت های اخلاقی نظیر خانواده و مدرسه، آموزش غیرمستقیم اخلاق با تأکید بر رسانه های جمعی، ایجاد زمینه های درونی (دیگرگرایی: همدلی، محبت، نوع دوستی) و بیرونی انگیزش ومشارکت عمومی نظیر اعتماد، شفافیت، قانون گرایی و جوان گرایی از جمله عوامل تحلیلی است.
نقش تعدیل گر جنسیت بر رابطه رشد اخلاقی حسابداران و تمایل به گزارش تخلفات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع تخلفات مالی در سال های اخیر علاوه بر تحمیل پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی، آثار مخربی نیز بر اعتماد عمومی وارد نموده است. راهکارهای متعددی برای مهار این گونه تخلفات وجود دارد. یکی از موثرترین راه های جلوگیری از تخلفات، گزارش تخلفات مالی (هشداردهی) است. تاکنون عوامل مختلف اقتصادی، روان شناختی و اخلاقی به عنوان محرک تمایل افراد برای اقدام به گزارش تخلفات مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربی تأثیر جنسیت و رشد اخلاقی بر تمایل به گزارش تخلفات مالی توسط حسابداران است. این پژوهش، از نوع پژوهش های پیمایشی است و نمونه آماری آن را 385 نفر از دانش آموختگان رشته حسابداری شاغل در بخش های مختلف شرکت های دولتی و خصوصی تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه در سال 1399 و با روش نمونه گیری غیراحتمالی (در دسترس) جمع آوری شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی نشان داد که رشد اخلاقی به طور قابل توجهی بر تمایل به گزارش تخلفات به مراجع داخل و خارج سازمان تأثیر می گذارد و جنسیت، رابطه رشد اخلاقی و تمایل به گزارش تخلفات به مراجع خارج سازمان را تعدیل می کند. این یافته ها حاکی از اهمیت توجه به مولفه های جمعیت شناختی و روانشناختی در سازمان ها جهت نیل به بهبود عملکرد و ممانعت از تخلفات مالی در سازمان ها می باشد.
بررسی تطبیقی رشد اخلاقی در قابوسنامه از دیدگاه کلبرگ
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله با روش تحلیلی- توصیفی نخست به نظریه و دیدگاه کلبرگ در مراحل رشد اخلاقی پرداخته و سپس این نظریات در قابوسنامه مورد تطبیق قرار گرفت.لورنس کلبرگ این مراحل را در سه سطح و شش مرحله بیان می کند که عبارتند از: سطح پیش قراردادی، سطح قرار دادی، سطح فرا قراردادی. هدف از این مقایسه آگاهی از تفاوتها و شباهتهای بین نظریات این دو اندیشمند می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که قابوسنامه عنصرالمعالی به عنوان یک منبع علمی برای رشد اخلاقی علاوه بر دارا بودن مراحل رشد کلبرگ حاوی مراحل بیشتری است که از دین و مذهب نشأت گرفته است. وی برخلاف کلبرگ فقط به ترسیم انواع مراحل رشد اخلاقی بسنده نمی کند بله در مورد شیوه بهره وری از افراد دیگر در مراتب اخلاقی پند و اندرز نیزمیدهد. همچنین بر مبنای نظریه کلبرگ رسیدن به سطح فرا قراردادی در بزرگسالان تقریباً امکان پذیر نمی باشد ولی از نظر عنصرالمعالی با تکیه بر قوانین الهی و مذهب حتّی به این مرحله هم میتوان رسید
بررسی مؤلفه های رشد اخلاقی کودک در داستان های احمدرضا احمدی (با رویکرد به نظریه یادگیری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
187 - 209
حوزههای تخصصی:
احمدرضا احمدی چهره ای شاخص در گستره شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصه ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیت های ادبی وی، آن طور که باید پرداخته نشده است. او در داستان های خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاق بنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات به طور مطلوب از تکنیک های متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظریه یادگیری اجتماعی، این تکنیک ها در داستان های منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفه هایی مانند «سرمشق دهی و معرفی الگوی عملی»، «مقابله شخصی کودک با موقعیت های اخلاقی/ غیراخلاقی»، «تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی» و «به کارگیری بازی وانمودی»، مجموعه ای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلح جویی، محبت ورزیدن به همنوع، هویّت جویی و بازگشت به خویشتن واقعی را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزه تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستان های مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغه اصلی نویسنده برای فرهنگ سازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهت گیری سویه های تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.
بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
116-130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مهارت های زندگی اسلامی توانایی هایی هستند که با تأکید بر آموزه های دینی و تمرین مداوم پرورش می یابند و نوجوانان را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی و افزایش توانایی ها و مهارت های روانی - اجتماعی آماده می کنند. ازاین رو، لزوم مداخلاتی که بتواند در سطح آموزش و پرورش از آسیب های اجتماعی پیشگیری کند، بیشتر از قبل احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول منطقه 22 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که از بین مدارس منطقه 22، چند دبیرستان انتخاب شدند و از بین آنها دبیرستان شهید مطهری جامعه پژوهش قرار گرفت و 40 نفر از دانش آموزان آن به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه هفتگی، مداخله آموزش مهارت های زندگی اسلامی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ)، سبک های هویتی (ISI) و قضاوت اخلاقی (DIT) بود و داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، آموزش مهارت های زندگی اسلامی موجب تغییر در نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (فراشناختی= 27/0 و شناختی= 59/0) شده و این آموزش تغییراتی در متغیّرهای هویت هنجاری (43 /0) و تعهد (76/0) به وجود آورده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد 37 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در رشد اخلاقی دانش آموزان مربوط به آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی اسلامی دانش آموزان را قادر می سازد که به هویت مستقلی از خود به عنوان یک نوجوان متدین با پایندی به ارزش های دینی، رشد قضاوت اخلاقی و بهبود راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دست یابند و به آنان کمک می کند که دانش، ارزش ها و دیدگاه های خود را به توانایی های واقعی تبدیل کنند.
رشد اخلاقی-اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی از منظر اسلام معنای عمیق و گسترده و جایگاهی والا و ارزشمند دارد. «رشد و تربیت» از دیدگاه اسلام، «رشد و تربیت اخلاقی» است و هدف اسلام این است که انسان را به جایگاه اخلاقی و ارزشی او برساند
اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
201 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر اردبیل در سال 1400-1399 بود. حجم نمونه شامل 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزشی طراحی شده تئاتر تعلیمی-تربیتی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و آزمون رشد اخلاقی بود. نتایج نشان داد که مداخله تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش و بهبود مسئولیت-پذیری و رشد اخلاقی تاثیر معنی دار داشته است(05/0p<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی از این مداخله استفاده نمایند.
تأثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بود که با روش شبه آزمایشی و طرح مقایسه گروه ها انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران بودند، که از بین آنها 40 نفر دانش آموز در دو کلاس 20 نفره انتخاب شدند و به صورت تصادفی یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و یکی از کلاس ها به عنوان گروه گواه قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها، از آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که داستان های فلسفی به روش بحث گروهی بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان کامیاران تأثیر مثبتی داشته است (59/17= f و 05/0p<). هم چنین روش آموزشی قادر است 26 درصد از تغییرات متغیر رشد اخلاقی را تعیین کند. هم چنین داستان های فلسفی بر رشد قضاوت اخلاقی هردو جنس دختر و پسر تأثیری یکسان داشته و تفاوت معنی داری بین آن ها مشاهده نشد. بنابراین، پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی جهت رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان از داستان های فلسفی با مضمون های اخلاقی استفاده کنند.
الگو و روش های رشد اخلاقی در سنین کودکی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
121 - 138
حوزههای تخصصی:
گستردگى اخلاق و بیان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انکار نیست، بى شک تأثیر غیر قابل انکار اخلاق در رسیدن به هدف ادیان و خاصه دین اسلام که تکامل و در نهایت تقرب انسان به خدا است، انگیزه اصلى این گستردگى مى باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی و با هدف بررسی الگوی رشد اخلاقی در سنین کودکی در میان آموزه هاى نهج البلاغه پرداخته است. اخلاق اساسی ترین و مهم ترین چیزی است که در زندگی فردی و اجتماعی رخ می نماید، و بی گمان به همه چیز زندگی رنگ می زند و جهت می دهد. امام علی (ع) تنها چیزی را که قائل است باید بر آن ایستاد و تعصّب ورزید و از آن عدول نکرد، اخلاق است. برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولاً موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب ترین رشد خود می رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می یابد موسم مناسب تربیت، در اوایل زندگی یعنی دوره کودکی، آنگاه که فرزند هنوز قلبی آسمانی و بی آلایش دارد. اصل «محبت و تکریم» به عنوان زمینه اى براى برقرارى ارتباط با کودکان همچنان که اصل « روش الگویی» در کنار محبت هرگز مغفول واقع نشده است. اصل « تذکر»، «اعتدال» و « تشویق » «عبرت گیری» و «تربیت عملی » از دیگر اصول روش های رشد اخلاقی در سیره حضرت علی (ع) به شمار مى رود. به نظر می رسد، در حوزه تعلیم و تربیت یکی از مهم ترین، تأثیرگذارترین و در عین حال، دشوارترین مباحث، رشد اخلاقی و اخلاقی بارآوردن کودکان است. از این رو، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و به تبع آن رشد اخلاقی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر رشد اخلاقی دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
233 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش «فلسفه برای کودکان» بر رشد اخلاقی دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان های منطقه شش آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم منطقه ۶ آموزش و پرورش شهر تهران در مهر ماه سال ۱۳۹۶ بود. از میان آن ها برای گروه های آزمایش و گواه هر کدام 15 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در این دو گروه قرار گرفتند. به وسیله مقیاس سنجش رشد اخلاقی معنوی پور (۱۳۹۱) در مرحله پیش آزمون از هر دو گروه(آزمایش و گواه) اندازه گیری به عمل آمد. پس از اجرای پیش آزمون، با استفاده از بسته آموزشی داستان های فکری برای کودکان ایرانی، گروه آزمایش تحت آموزش ۸ جلسه «فلسفه برای کودکان» قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. به وسیله ابزار فوق در مرحله پس آزمون نیز از هر دو گروه اندازگیری به عمل آمد. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد اجرای متغیر مستقل باعث شده تا میانگین نمره های رشد اخلاقی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش یابد. یکی از اهداف اصلی برنامه فلسفه برای کودکان، تقویت تفکر از ابتدای دوران کودکی است. در نهایت، با برانگیختن ذهن دانش آموزان به تفکر و استدلال در مفاهیمی چون اخلاق نیکو، وجدان و مسئولیت پذیری، رشد اخلاقی آن ها پیگیری می شود.