مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
صفویه
رویکرد مورخان به حکومت های پیش از خود و تلاش برای نشان دادن پیوند زمانه خود با آن گذشته تاریخی، اهمیت ویژه ای دارد، چراکه مورخان به عنوان اندیشمندان و آگاهان جامعه، بازتاب دهنده بخشی از تلقی های رایج روزگارشان هستند و این امر به عنوان یک جریان فکری و فرهنگیِ تأثیرگذار بسیار مهم است. مورخ با فاصله تاریخی و زمانی از دوره های پیشین و در ورای رفع تنگناهای متعارف پیشین، قادر است با فراغ بال بیشتری به ارزیابی کارنامه حکومت های گذشته و مقایسه آن با عصر خود بپردازد. یکی از این مورخان، رضاقلی خان هدایت است که با ذیل نویسی روضه الصفای میرخواند، به خلق کتاب روضه الصفای ناصری پرداخت. در این اثر، تاریخ دوره های پایانی تیموریان تا اواخر عصر ناصری ازجمله ترکمانان، صفویه، افشاریه، زندیه و قاجاریه روایت شده است. با توجه به اینکه بخشی از این کتاب درباره حکومت صفویه است، این نوشته بر آن است که نحوه مواجهه هدایت مورخ نامدار قاجاریه با سلسله صفویه و نیز پیوند دو حکومت صفویه و قاجاریه را به بحث گذارد. بررسی ها نشان داد که هدایت برخلاف اغلب مورخان پیش از خود، به جای تأکید بر تبار مغولی قاجارها، بر مناسبات و ارتباط قاجاریه و صفویه تأکید کرده، به گونه ای که قاجاریه را تالی و تداوم صفویان فرض کرده و از این رو، حکومت های افشاریه و زندیه را کم اهمیت جلوه داده است.
بلای زلزله در ایران دوره صفویه و پیامد های آن بر زندگی اجتماعی مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
ایران به عنوان کانونی زلزله خیز، زمین لرزه ها و پس لرزه های متعددی را در اعصار تاریخی مختلف از جمله دوره صفویه تجربه کرد. اهمیت وقوع این بلا به گونه ای بود که گزارش آن از چشم مورخان ایرانی و سفرنامه نویسان اروپایی دور نماند و آنان بر مبنای دیده ها، شنیده ها و همچنین اقتباس از دیگر منابع تاریخی، جریان وقوع زلزله را ثبت می کردند. آنچه که بر اهمیت این گزارش ها می افزاید، دیدگاه این دو گروه به تأثیری بود که در هنگامه وقوع زلزله و پس از آن بر زندگی مردم تحمیل می شد. بر همین اساس چگونگی تأثیر زلزله بر زندگی مردم در دوره صفویه، مسئله پژوهش پیش رو را شکل داده است. هدف این پژوهش آن است که با روش توصیفی تحلیلی گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای، بدین سؤال پاسخ دهد که از دیدگاه مورخان ایرانی و سفرنامه نویسان اروپایی، وقوع زلزله در دوره صفویه چگونه توانسته است زندگی اجتماعی مردم را متأثر سازد؟ برآوردِ این مقاله نشان می دهد که در نگرش مورخان ایرانی و سفرنامه نویسان اروپایی، وقوع زلزله در دوره صفویه ضمن ایجاد تلفات جانی سنگین و تخریب زیرساخت های مسکونی بر آرایش فکری، باورها و اعتقادات عمومی مردم نیز تأثیر سترگی گذاشت.
رهیافت های انتقادی آخوندزاده به حکومت صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
آخوندزاده از روشنفکران پیشگام ایرانی است که با وجود تحصیلات سنتی اش در ایران، تحت تأثیر محیط فکری قفقاز به عقب افتادگی ایران پی برد و درصدد ریشه یابی علل نابرابری ایران با دنیای غرب برآمد و در این راه به طرح مباحثی مهم هر چند عجولانه و گاه غیر محققانه پرداخت. یکی از مباحثی که او بر آن تمرکز کرد، تأمل درباره تاریخ وگذشته تاریخی ایران بود که وی آن را به دو قسمت دوره طلایی باستان و عصر خشونت بار اسلامی تقسیم نمود. او تهاجم اعراب مسلمان به ایران را یکی از عوامل این نابرابری ها دانست. لذا نسبت به عصر اسلامی رویکردی سخت انتقادی در پیش گرفت و نحوی غیرمحققانه حکومت های سامانی و ایلخانی را در یک ردیف نهاد. حال با توجه به این رویکرد، مسأله اصلی این نوشته این است که نگرش آخوندزاده نسبت به صفویه چیست و آن را چگونه ارزیابی و تحلیل کرده است. نگارنده با روشی توصیفی –تحلیلی به این نتیجه می رسد که آخوند زاده بر دو مساله تأکیدی خاص دارد: نخست، خرافات و دیگری آغاز عصر جدید در غرب و مواجهه ایرانیان با آن. با این دو رویکرد تاریخ صفویه برای وی اهمیت خاصی یافته است. چنانکه در دو نوشته اختصاصی یعنی «ستارگان فریب خورده ( یوسف شاه)» و «نقد اشعار وتبار سروش اصفهانی» به تاریخ صفویه ، افکار و شیوه مملکتداری آنها پرداخت و در قیاس با سایر سلسله های پس از اسلام انتقادهای به مراتب بیشتری را متوجه صفویان کرده است. تا آنجا که اغلب نقدهای او به دوره اسلامی بصورت تلویحی متوجه صفویه است.
نقش متولیان مذهبی و فرهنگی در بحران های زیستی عصر صفوی با تأکید بر نقش سید نعمت الله جزایری
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲ ویژه تاریخ اسلام
163 - 182
شاه اسماعیل صفوی با تصرف تبریز و به تخت نشستن در این شهر، یک دولت یک پارچه ملی را در ایران تشکیل داد و مذهب تشیع اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کرد. در ساختار جدید سیاسی، اجتماعی و مذهبی جدید که شاه اسماعیل پی ریزی کرد، روحانیون شیعه از جایگاه و اعتبار ویژه ای برخوردار و در تحولات گوناگون عصر صفوی بسیار تأثیرگذار شدند. یکی از چالش های موجود عصر صفوی که البته چالش جدی همه حکومت ها محسوب می شود، بحران های زیستی است که روحانیون شیعه در مقابله با آن نقش مؤثری داشتند. سید نعمت الله جزایری روحانی برجسته اواخر عهد صفوی است که سعی کرده تا با تألیف کتاب و راهنمایی مردم با بحران زیستی امراض واگیردار مثل طاعون مقابله کند. در این مقاله نقش متولیان مذهبی - فرهنگی عهد صفوی با تاکید بر شخصیت سید نعمت الله جزایری با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
کرامت زن در آیات قرآن و فقه مذاهب خمسه اسلامی و انعکاس آن در نگارکاری مکتب تبریز صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
401 - 417
زن در ادیان ابراهیمی دارای مقام و منزلت متفاوتی است. تردیدی نیست که تمام پیامبران، مدافع ارزش و مقام انسان ازجمله زن و مخالف ظلم به او بوده اند، در دین مبین اسلام نیز تمام ویژگی ها میان مردان و زنان به صورت برابر بیان شده و این نشان دهنده استعداد و توانایی زنان در رسیدن به مراتب والای کمال و قرب الهی است. با توجه به این که زنان اغلب در جوامع مختلف بشری از شأن و حقوق واقعی خود دور مانده اند و حتی در برخی موارد شخصیت و منزلت انسانی آنان به طور کامل زیر پا گذاشته شده است، اما در طول دوران مختلف تاریخ بشریت به آن توجهاتی نیز شده و همواره سران حکومتی و اندیشمندان هر زمان در این خصوص اقدامات و قوانینی را وضع نموده اند. جایگاه و شخصیت زن در فرهنگ هر جامعه، نشان دهنده میزان اهمیت و منزلت زنان در آن جامعه است. هدف از این نوشتار درآمدی بر کرامت و مقام زن در مذاهب پنج گانه اسلامی از جمله حنفیه، حنبلیه، شافعیه، مالکیه و امامیه ایران است. سعی بر این است که آیات قرآنی و بعضی از دیدگاه های مهمی که نسبت به زن در این مذاهب وجود دارد با تطبیق بر حقوق موضوعه ایران بررسی شود. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای می باشد. یافته های پژوهش حاکی از این است که حقوق و کرامت زن در جامعه ایرانی در قوانین جاری بر متون فقهی و آیات قرآنی تطابق دارد. در نگارگری مکتب تبریز نیز زنان به عنوان یکی از گروه های اجتماعی حضور دارند. اهداف پژوهش: بررسی کرامت زن در آیات قرآن و فقه مذاهب خمسه اسلامی. درآمدی بر کرامت زن در مذاهب پنج گانه اسلامی ایران و انعکاس آن در نگارگری مکتب تبریز صفویه. سؤالات پژوهش: زن در آیات قرآن و فقه مذاهب خمسه اسلامی چه جایگاهی دارد؟ مقوله کرامت زن چه انعکاسی در نگارگری مکتب تبریز صفویه داشته است؟
باغ عباس آباد؛ عروس هزار داماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲
3 - 3
باغ عباس آباد در شهرستان بهشهر، باغی صفوی است که بسان عروس زیبایی در دل جنگل و ارتفاع حدود 400 متری از سطح دریا و در خارج از منطقه شهری، دامن گسترانیده است. زیبایی طبیعی و چشم انداز بی نظیر مکان باغ، به رغم صعوبت دسترسی و ساخت وساز در آن، به حدی بوده است که شاه عباس صفوی رنج احداث باغ در این موقعیت را پذیرفته و پس از احداث، این عروس زیبا را از دید بسیاری از افراد مخفی کرده است، کما اینکه در نوشته های تاریخی توصیفی از ویژگی ها و فضاهای باغ نشده است. همنشینی جنگل بکر و طبیعی در کنار باغ رسمی با هندسه باغ سازی ایرانی و وجود دریاچه همچون نگینی در بخش جنوبی، بر زیبایی و آرامش وصف ناشدنی باغ افزوده است. پس از شاه عباس ، به علت رهاشدن باغ و غلبه طبیعت، باغ رسمی در دل جنگل مدفون و تنها دریاچه زیبای عباس آباد و بقایای چارتاقی در میان دریاچه خودنمایی می کرد و جز اهالی روستاهای نزدیک کسی طالب این مکان نبود. این باغ در سال 1346 با وجود تأسیسات سد، ساختمان میان دریاچه و دیواره آجری سد در لیست آثار ملی ثبت شد و خبری از آثار باغ رسمی نبود. داستان باغ به اینجا ختم نشده و پس از انقلاب و با بهبود دسترسی به منطقه، تدریجاً سر و کله خواستگاران جدید 1 پیدا شده و هر یک بخشی از عرصه و حریم آن را به کابین خود درآوردند، در دهه 70 با شروع کاوش ها در محدوده اطراف دریاچه، باغ رسمی از دل خاک سر برآورد و این عروس مجدداً به صورت تمام رخ عیان شد و آوازه باغ بیشتر بر زبان ها افتاد؛ علی رغم تمام ناملایماتی که در حق این مجموعه زیبا روا داشتند، توانست در سال 1390 به همراه هشت باغ ایرانی دیگر در لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شود. پس از ثبت اثر در لیست میراث جهانی انتظار می رود تا تمامی سازمان ها اعم از دولتی و خصوصی؛ و ملی و بومی، در راستای حفظ ارزش ها و زیبایی های آن اثر گام بردارند، اما در مورد باغ عباس آباد، هر کدام بر آن بوده تا از این نمد برای خودش کلاهی بدوزد و فقط سر میراث فرهنگی در این میان بدون کلاه مانده است. تقلیل جایگاه و ارزش یک باغ منحصربه فرد، به مکانی برای گردشگری ابتذال 2 ، استفاده صنفی، بهره مندی اقتصادی مقطعی برای گروهی خاص و در نهایت سهم خواهی هریک از این سازمان ها؛ به زودی این عروس زیباروی را به عجوزه ای پیر و فرتوت بدل می کند که خطر حذف آن را از لیست آثار جهانی به همراه خواهد داشت. ابتذال در مجموعه به حدی است که حتی گردشگران فرهنگی داخلی که به واسطه نام پرآوازه باغ عباس آباد به این مکان می آیند، رغبت پیاده شدن از اتومبیل خود را نیز نداشته افسوس کنان از بی تدبیری حاکم بر مجموعه، آن را ترک می کنند. از سال 1394 به بعد با خلع ید شدن سازمان میراث فرهنگی از بخش های گردشگری واقع در عرصه و اطراف دریاچه، موسوم به پارک جنگلی، متأسفانه اوضاع این اثر ثبت شده رو به وخامت گرایید و دخل و تصرف های زیادی در آن بدون توجه به ضوابط میراث جهانی انجام شد که هم چهره زشتی به منظر فرهنگی مجموعه داده و هم سبب تخریب هرچه بیشتر آثار تاریخی در محدوده عرصه شده است. تیر خلاص زمانی به این مجموعه شلیک شد که در مرداد ماه 1401 با تصویب طرح جامع بهشهر از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری و بدون استعلام از میراث فرهنگی، عرصه این مجموعه خارج شهری به شهر بهشهر الصاق و مدیریت آن در اختیار شهرداری قرار گرفته است، فعالیت های بدون مجوز، مجوزهای بدون ضابطه و حضور بدون کنترل گردشگران با انواع فعالیت های آسیب زننده به مجموعه پیامد دو تصمیم فوق الذکر بوده است. قطعاً ادامه این روند و ضعیف تر شدن اداره میراث فرهنگی و پایگاه باغ جهانی، منجر به نابودی کامل مجموعه باغ عباس آباد شده و این عروس زیبا برای همیشه از بین خواهد رفت؛ وای اگر شاه عباس زنده بود!!.
توصیف حرم و خادمان امام هشتم (ع) در مدایح رضوی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
اشعار فارسی در کنار تأثیرگذاری ادبی و ابلاغ پیام، از بعد فرهنگی و جامعه شناسی نیز حائز اهمیتند. با توجه به رسمی شدن مذهب شیعه از دوره صفویه، این حکومت از وجود بارگاه رضوی در ایران برای گسترش سیاست های مذهبی خود نیز بهره برد و شعرا را به سرودن مدایح مذهبی تشویق کرد. شعرای این دوره در ضمن مدح امام هشتم (ع)، اوضاع اجتماعی و بناها و رسوم زمانه را نیز بازتاب داده اند که از نظر تاریخ تطّور شیعه در ادبیات فارسی حائز اهمیت است. در مدایح رضوی در دوره صفوی به برخی کیفیات حرم امام هشتم (ع) چون: کاشی کاری، عطرافشانی، روشنایی حرم، انواع خدمت های حرم رضوی و... اشاره شده که منطبق با مستندات تاریخی است. در این میان بیشترین مضمون مدایح رضوی درباره روشنایی و خوشبویی حرم مطهر است که با توجه به نیّت واقفان و تعداد وقف نامه های رضوی برای تخصیص این دو امر در قرن های دهم تا دوازدهم، به طور کامل مطابقت دارد. کیفیت زیارت و توصیف زائران و حرم رضوی در این دوران بیش از همه در مدایح رضوی صائب تبریزی و اشرف مازندرانی بازتاب یافته است. با وجود این اشارات، شعرای این دوره در سرودن این اشعار بیشتر به کلیات همراه با تخیّل و تصویرسازی توجه داشته اند و توصیفات جزیی درباره حرم رضوی کمتر در اشعار ایشان آمده است.
سنجه گونه های روابط ایران و چین در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
43 - 63
حوزه های تخصصی:
روابط ریشه دار و طولانی ایران و چین در دوران حاکمیت مغولان و تیموریان در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری بسیار رونق گرفت. اما در اوایل سده 10ق/ 16م، به دلیل اوضاع سیاسی و اقتصادی ایران و چین، تغییر جغرافیای سیاسی آسیا و پیدایی قدرت های جدید در حد فاصل دو سرزمین، تغییر توازن قوای سیاسی و اقتصادی در جهان و نفوذ روزافزون اروپاییان در اطراف ایران و چین، بسیاری از زمینه ها و بایسته های تداوم ارتباطات متنوع ایران و چین از میان رفته بود. در ایام حکومت صفویه (907-1135ق) نیز روابط ایران و چین در کانون توجه زمامداران و نخبگان دو سرزمین نبود و تنها به دلایلی چون تأثیرپذیری از میراث روابط دو سرزمین و نیز برخی ضرورت های اقتصادی، بعضی از گونه های روابط ایران و چین به صورت محدود برقرار بود. این مقاله بر آن است با رویکردی توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات پراکنده و اندک منابع تاریخی، ادبی، علمی و هنری پاسخگوی این پرسش باشد که روابط ایران و چین طی دوره صفویه در چه عرصه ها و با چه کیفیتی در جریان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد این روابط عمدتاً در زمینه های اقتصادی، علمی و هنری بوده است. به واسطه حفظ این گونه های روابط و نیز تداوم پرتوافکنی میراث دیرینه و غنی روابط گذشته دو سرزمین، چین و دستاوردهای تمدنی و فرهنگی آن کمابیش در آیینه ذهن و اندیشه حکام و نخبگان ایران عهد صفوی حضور داشت.
تعامل و تقابل ایلات اردلان و زنگنه در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، به ویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقه ای، کشوری و بین سرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی (با یکدیگر) و بیرونی (با دولت مرکزی ایران و عثمانی) آنان، عمدتاً دارای چه مؤلفه هایی بوده و تأثیرگذاری این روابط در تحولات منطقه چه بوده است؟ در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی، به ویژه منابع محلی کردی و فارسی، با محوریت سؤال تحقیق، داده های تاریخی استخراج، و پس از سنجش و ارزیابی محتوایی، با رویکردی تحلیلی تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در عصر صفوی طوایف مذکور، به ویژه طایفه اردلان که حاکمیت ایالات کردستان را در اختیار داشتند، از کنشگران سیاسی و نظامی در غرب کشور بوده و اهمیت فراوان یافته بودند. در این دوره آنان، از یک سو با نوع رابطه ای که با دولت صفوی برقرار کرده و از سوی دیگر به علت درگیری های دائمی که با یکدیگر داشتند، زمینه بروز ناآرامی های پیوسته ای را در ایالت های کردستان و کرمانشاهان به وجود آورده بودند که گاه دولت مرکزی را نیز با چالش هایی مواجه ساخته بود. در اواخر دولت صفوی، ضعف درونی طایفه اردلان و پراکندگی اجباری افرادی از ایل زنگنه در مناطق مختلف ایران به دستور شاهان صفوی، به تدریج آنان را به سمت پرهیز از درگیری و تمایل به تعامل با یکدیگر هدایت نمود.
حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آستِرِکی (آستروکیان) بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
191 - 228
حوزه های تخصصی:
قبیله آسترکی بختیاری یکی از قبیله های کهن ایرانی است. پژوهش کنونی با بهره بردن از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی -تحلیلی در پی آن است که به بررسی نقش و جایگاه آن ها از دوره مغولان تا قاجاریه در تحولات سیاسی – نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پس از اسلام، قبیله آسترکی بیش از شش سده بزرگ ترین و نیرومندترین طایفه در زاگرس میانی بوده است و سران این ایل در یک دوره طولانی از دوره صفویه تا قاجاریه به شیوه حکومت دو نفره از سوی حکومت مرکزی با القاب (خان – سلطان) یا (خان – خان) بر ولایت بختیاری حکومت کرده اند و در جنگ های ایران با بیگانگان هنرنمایی می کردند و به پیروزی نایل می شدند. نافرمانی و اعلام حکومت خودمختاری توسط امیرتاجمیرخان بختیاری آسترکی، شرکت امیرجهانگیرخان بختیاری آسترکی در نبرد ایروان و شکست عثمانی ها، جنگ همدان و بیرون راندن سپاه عثمانی، نبرد با محمود قندهاری، فتح هرات و قندهار در زمان نادرشاه، پذیرش نیابت سلطنت ایران توسط ابوالفتح خان بختیاری آسترکی پس از مرگ نادرشاه از مهم ترین دستاوردهای آن ها در تحولات سیاسی – نظامی ایران بوده است. در این پژوهش افزون بر منابع کتابخانه ای، هفت سند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی هنرهای مقدس در طراحی معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اسلامی یکی از غنی ترین حوزه های فکری بشر در طول تاریخ می باشد که جنبه های مختلف جامعه اسلامی را شکل و سامان داده است. هنر اسلامی از حکمت الهی و معانی عمیق عرفانی تشکیل شده است، چون این هنر ریشه در تفکرات معنوی و الهی دارد. به نظر می رسد معماری اسلامی چهره جمال و حقیقت صورت را؛ در شکل به منصه ظهور می رساند. آن تجلی یقین انسانی در عملکردهای مادی بوده و سرچشمه هایی در درون معمار داشته است. هنر مقدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیماً در گرو بقای دین است و این پیوند حتی پس از تضعیف و زوال ساختار جامعه سنتی نیز پابرجاست. احکام مقدس تجلی عوالم برتر در عالم نفسانی و مادی هستی است. مبدأ صدور امر مقدس، عالم معنوی است که بالاتر و فراتر از قلمروهای ذهنی یا نفسانی است، چنان که در تعالیم اسلامی اولی مربوط به «روح» و دومی مربوط به «انیت» است. معماری قدسی به عنوان یکی از حاملان اصلی هنرهای معنوی از جایگاه و جایگاه مشخصی در جامعه برخوردار است. سوالات تحقیق بر این قرار هستند که؛ کدام ارزش ها معرف تجلی الهی یا مقدس در معماری هستند و آن را متعالی می کنند؟ هنرهای مقدس و دلایل وجودی آن ها در معماری اسلامی ایرانی چیست؟ بررسی اصول و ویژگی ها، همراه با شناسایی الگوهای سودمند در جایگاه هنر مقدسی، هدف این پژوهش است. روش شناسی این تحقیق عمدتاً مقطعی بوده و اساساً مبتنی بر اسناد و مدارک پیشینه است. همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه نیز به نفع ما بوده است. سؤالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که کدام ارزش ها و ویژگی ها جلوه الهی بر معماری نهاده و آن را متعالی کرده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که همین رابطه انسان، جهان و معماری، ضرورت موعود شناخت معماری اسلامی است.
بازخوانی جامعه شناسی تاریخیِ روایت شریعتی از تشیّع در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
363 - 380
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی در حوزه مطالعات اجتماعی تاریخ ایران، جایگاه ویژه ای دارد و ایران به عنوان جامعه ای با تاریخ دراز دامن، یکی از بسترهای مهم این سنخ از مطالعات می باشد. در این مطالعه که به روش تجزیه و تحلیل انتقادی متن انجام شده است، به رویکرد «علی شریعتی» در یکی از مهم ترین دوره های تاریخی جامعه ایران، یعنی حکومت صفویه پرداخته و تلاش شده است که مفهوم «روضه خوانی» را به مثابه یک نهاد اجتماعی جامعه ساز مورد کندوکاو جامعه شناختی قرار دهد. در این پژوهش، از منظر انتقادی، تساهل مذهبی صفویه مورد بازبینی و چشم انداز شریعتی، مورد نقد قرار گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل ها در این مطالعه نشان می دهد شریعتی تساهل اجتماعی -که دارای زمینه های دینی هم بوده- را به اشتباه از نقاط ضعف صفویه برمی شمارد و کوچ «مسیحیان گرجی» و «ارمنی» و توسعه اقتصادی در این دوران را که مبتنی بر شبکه فعال ارمنی/ مسیحی و یهودی بود، به غلط محصول دست های مرموز می خواند. شاید اگر این شبکه ها تقویت می شد و تساهل اجتماعی در امپراتوری صفویان دچار افت و گزند نمی شد، تاریخ ظهور سرمایه داری به گونه دیگری نوشته می شد؛ اما در قرائت شریعتی چندصدایی و تنوع دینی و مشرب های متکثر در دوره صفویه از نشانه های «روابط بسیار نزدیک و مرموز» صفویه با غرب مسیحی قلمداد می گردد. به سخن دیگر، این مطالعه در پی پیشنهاد این نکته است که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی می توان برخی از مسائل پیچیده تاریخ ایران و مدرنیته را در بستر مفهومی نوین، طرح و مورد بازخوانی قرار داد.
تحلیل موضوع و کارکرد اشعار میان متنی در متون ادبیات عامه با تکیه بر داستان های محبوب القلوب میرزا برخوردار فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
103 - 134
حوزه های تخصصی:
محبوب القلوب تألیف میرزا برخوردار بن محمود ترکمان فراهی از آثار داستانی عامیانه عصر صفویست. شامل داستان های اخلاقی، اجتماعی، اندرزی، آموزنده، عاشقانه و از نظر ساختار روایی مانند کلیله و دمنه حکایت در حکایت است. در این مقاله این اثر با توجه به اشعاری که در خلال متن درج و تضمین شده اند از لحاظ موضوع و کارکرد آن در نثر داستان بررسی و تحلیل گردیده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای است. مجموع اشعار بهکاررفته در متن داستان استخراج گردیده و با توجه به محتوای اشعار و کیفیت ارتباط و پیوستگی آنها با متن داستان بررسی و تحلیل شده اند. دستاورد پژوهش اینست که موضوعات این اشعار با توجه به محتوای داستان به شش دسته طبقه بندی می شود که بر اساس میزان کاربرد به ترتیب موضوع اخلاق، توصیف، اندرز و حکمت، عشق، دعا، مدح بیشترین بسامد را دارند. این آمار بیانگر اینست که داستانهای عامیانه اهداف تعلیمی و پرورشی دارند و صرفا جنبه سرگرم کنندگی ندارند. به لحاظ کیفیت ارتباط اشعار با متن داستان چهار نقش یا کارکرد استنباط شده است: تأیید، تأکید، تکمیل، توصیف. ابیاتی که نقش تکمیل داستان را دارند با 23/52 درصد بالاترین میزان را به خود اختصاص داده اند و در رتبه دوم ابی ات با کارکرد توصیف 16/20 درص د و ابی ات با کارکرد تأکید 16/17درصد در رتبه س وم و ابیات با کارکرد تأیید با 46/10 درصد در مرتبه چه ارم قرار می گیرند. ابیاتی نیزکه ضرب المثل شده اند 63/24درصد از کل ابیات را تشکیل می دهند.
پژوهش تحلیلی در باب امکان نسبت میان حرکت جوهری و آثار رضا عباسی
حوزه های تخصصی:
تنوع جریانات فکری و تضارب آراء موجود در اصفهان در عصر صفویه و زمان سلطنت شاه عباس باعث پیدایش فضایی آزاد جهت بروز خلاقیت، ابتکار و جریانات فکری نوین شد. در این فضای متنوع دو جریان فلسفی و هنری به موازات یکدیگر پایه گذاری شد، مکتب هنری و فلسفی اصفهان، در حوزه هنری، رضا عباسی(974_1044 ه ) و در حوزه فلسفه ملاصدرای شیرازی (979_1050ه ). قاعده حرکت جوهری مهم ترین دیدگاه ملاصدرا در ساختار فکری حکمت متعالیه به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر، این است که با مروری بر تعاریف مرتبط با حرکت جوهری، آثار رضا عباسی را از این منظر، مورد تحلیل قرار دهد. بر این اساس و با توجه به آنچه که ذکر شد می توان پرسید: چگونه می توان نسبتی میان حرکت در آثار رضا عباسی بر اساس تعاریف موجود در باب حرکت جوهری تصور نمود؟ فرض بر این است که هنرمند با استفاده از زبانی نمادین، و از طریق جنبش ملایم پیکره ها، خطوط منحنی، طراحی غیر ایستا، به القای حرکت نائل آمده است. در این راستا ضمن بررسی نحوه ارائه حرکت، به عنوان عنصری تجسمی، به ارائه مبانی عرفانی در آثار رضا عباسی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنرمند به دو طریق، حرکت نمادین را به تصویر کشیده است؛ نخست با چگونگی قرارگیری پیکره ها و چیدمان عناصر در ترکیب بندی، حرکت آرامی را خلق نموده است. همچنین در جزئیات، با استفاده از قابلیت های خط و جهت نگاه و اشاره انگشتان، حرکت را به تصویر کشیده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی_ تحلیلی می باشد. نحوه گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای_ اینترنتی است.
قرائات مطلوب ایرانیان در عهد صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
528 - 505
حوزه های تخصصی:
مطالعه مخطوطاتِ فراوان و متنوع قرآنی به جامانده از ایرانیان در طی ادوار مختلف به عنوان مستندی تاریخی از سرگذشت و سیر تحول قرائات می تواند به ارائه تصویری روشن تر از تاریخ انتقال متنِ قرآنی و تاریخ شیعه در منطقه جغرافیایی مهم و پهناوری از جهان اسلام یعنی ایران، منجر شود. این مقاله با مطالعه بیش از 40 قرآن دست نویس مربوط به ایران پس از حمله مغول و به ویژه، دوران صفوی به عنوان نخستین حکومت ملی و شیعه در ایران پس از اسلام، درکنار بررسی دیگر مستندات تاریخی از سرگذشت قرائات در ایران نشان می دهد که درپی حمله مغول به ایران درخشش و تأثیر گذاری محافل قرائی ایران، همچون محافل کهن خراسانی، رو به افول نهاده و بعدها این محافل به تدریج تحت تأثیر محافل قرائی تثبیت شده در خارج از ایران، با پذیرش قرائات هفتگانه یا دهگانه رسمی دوباره پا گرفته اند. تصویری که از بررسی قرآن های خطی ایرانی دوران صفوی از قرائات مطلوب ایرانیان شیعی و نحوه ثبت آن در مصاحف آن روزگار به دست می آید، نشان می دهد هرچند قرائت عاصم به طور چشم گیری نسبت به دیگر قرائات ارجحیت داشته، اما برخلاف عثمانی در ایران ترجیح مطلق بر روایت حفص از عاصم نبوده است. نه تنها حضور پررنگ روایت ابوبکر شعبه از عاصم به عنوان دومین قرائت مطلوب ایشان در بسیاری از قرآن های خطی دیده می شود، بلکه گاه روایت او به عنوان روایت اصلی و مرجّح بر روایت حفص، در قرآن ها ثبت شده است.
تحلیلی بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری بیجنِ تاریخ صفوی خوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
223 - 239
حوزه های تخصصی:
بیجن تاریخ نگاری است که با نگاشتن زندگی سیاسی و نظامی رستم خان گرجی در میان مورخان صفوی به شهرت رسید. او شاید از نقالانی بوده است که بعدها به تاریخ نگاری حرفه ای روی آورد. پژوهش حاضر به بررسی این پرسش می پردازد که بیجن در پردازش تاریخ نگارانه شخصیت رستم خان چگونه می اندیشید و در تشریح و تبیین آن از چه روش هایی کمک گرفت؟ بررسی حاضر نشان می دهد که بیجن نواندیشانه به تاریخ نمی نگرد، بلکه متأثر از سنت و میراث اسلامی، ایرانی صفوی، می کوشد تا با حفظ مبانی تاریخ نگری سنتی که بر اصل دین، عبرت، تقدیر و اخلاق استوار است، نظام فکری خودش را در مسیر بسط نگاه قهرمان گرایانه نظامی هدایت و سامان دهد و با الهام از سبک ادبی رایج، با التقاطی از روش های روایی، نقّالی و انتقادی از قهرمانی های رستم خان در برابر دشمانش جانبداری کند، و به کنجکاوی هایی که روح زمانه اش جستجو می کرد به درستی و واقع بینانه پاسخ دهد.
تاثیر اندیشه اصلاح گرایانه محقق سبزواری در رفتار اجتماعی سلاطین صفویه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۳
186 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر اندیشه محقق سبزواری در رفتار اجتماعی سلاطین صفویه بود که با مطالعه منابع و ماخذ موجود انجام گرفت . روش پژوهش این موضوع توصیفی است که با روش اسنادی با مطالعه کتب ، مقالات ، و بررسی مبانی تئوریک اندیشمندان دوره صفویه می باشد . یافته ها نشان می دهد با ظهور سلسله صفویه ، صفحه جدیدی در شیوه حکومت داری و ارتباط با مردم برای تثبیت و توسعه جامعه در آن دوره ورق خورد . سلاطین صفوی با توجه به رسمی شدن دین تشیع و پذیرش آن از سوی مردم ، و برای مشروعیت یابی خود و تمسک به قواعد عقلایی و ریشه دار متصل به وحی و نصوص دینی برای اداره کشور به سوی اندیشمندان حوزه های علمی شیعه روی آوردند و در مقابل علما نیز این فرصت را برای ارتقای تشیع به سطح اداره سیاسی و اجتماعی کشور تازه استقلال یافته ایران مغتنم شمرده ، به نظریه پردازی از نوع ولایت و نظارت فقیه بر سلطنت دست زدند . اهمیت این موضوع به این امر باز می گردد که سیر صعود و نزول هر تمدن نتیجه ساز کارهای تراکمی ، بازتولیدی و انحطاطی شکل گرفته که نظام اجتماعی و سیاسی جوامع ، سازنده آن است . در این شرایط محقق سبزواری با ارائه اندیشه اصلاح گرایانه رفتار اجتماعی سلاطین صفوی را تقویت و حکومت آنان را تثبیت نمود .
مبانی انسان شناختی فلسفه سیاسی ملارجبعلی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا رجبعلی تبریزی از فیلسوفان کمترشناخته شده عصر صفوی است. وی در دربار شاه عباس دوم از منزلت و مقام والایی برخوردار بود. از این رو گاه شاه سؤال هایی را از او می پرسید. مسئله اصلی این مقاله تحلیل و بررسی مبانی انسان شناختی فلسفه سیاسی تبریزی است و با گردآوری کتابخانه ای داده ها و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که «زمامداری و حکومت از دیدگاه ملا رجبعلی تبریزی چه شرایطی دارد و مبتنی بر چه مبانی انسان شناختی است». یافته های پژوهش بیانگر آن است که تبریزی در پاسخ به پرسش شاه صفوی درباره مراتب نفس، پس از تقسیم بندی نفوس به نفوس عالی، نفوس متوسط و نفوس سافل، این مراتب را با کارگزاران حکومت مطابقت می دهد. در این میان وی به مرتبه نبی و وصی، مرتبه پادشاهی و برخی مبادی تصوری برای فهم هرچه بهتر این نظریه نیز اشاره می کند و به این ترتیب فلسفه سیاسی او براساس دیدگاه انسان شناختی اش واضح می شود. همچنین مشخص شد تبریزی در مسئله زمامداری و حکومت هرچند از افلاطون و ارسطو تأثیر پذیرفته است و مانند فارابی درباره بایدها سخن می گوید، اما نگاه او درباره زمامداری و حکومت و مراتب کارگزاران، در میان فیلسوفان دوره اسلامی متمایز و برخاسته از مبانی انسان شناسی او است.
تحلیل هرمنوتیکی ارتباط زمینه سیاسی با اندیشه محقق کرکی در حکومت صفویه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل هرمنوتیکی ارتباط زمینه سیاسی با اندیشه های محقق کرکی، در حکومت صفویه می باشد. در این راستا از روش هرمنوتیک اسکینر استفاده شده است. نتایج نشان داد که در نتیجه تلاش های صفویان، ساختار دینی همراه با ساختار سیاسی شکل گرفت. حضور علمی مهاجر شیعی به ویژه محقق کرکی با نگارش متون فقهی و دینی از یک سو و تربیت شاگردان بسیار از سوی دیگر، توانست مسیر گذار به هنجار جدید را مهیاء و شرایط را برای گسترش آن فراهم آورد. برای پی بردن به تغییرات ساختاری در این دوره و متناسب با آن دگرگونی هایی که در عرصه تغییر تفسیر متون دینی مورد توجه قرار گرفت، باید به هرمنوتیک رجوع کرد. در دوره صفویه شاهد تکوین و تغییر ایدئولوژی یا هنجار مرسوم هستیم. بنابراین، هنگامی که به متون دینی دوره صفوی ورود می کنیم، با واژگان جدیدی مواجه می شویم که از تغییر ایدئولوژی حکایت دارند. در واقع حکومت صفوی با روش های مختلف و سیاست های گوناگون و با تدبیر فقهای شیعه، تلاش کرد تا هنجار مرسوم زمانه را تغییر دهد. فقها با تلاش های فراوان در کنار حکومت صفوی توانستند فقه شیعه را از بدعت های زمانه مانند مسلک صوفیانه، تفکر رهبران مذهبی عثمانی و... حفظ کنند و زمینه حضور پررنگ مردم و علمای شیعه در مسائل مختلف کشور را فراهم نمایند.
رویکرد و روایت مورخان دوره نادر در قبال سلسله صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورخان رسمی اغلب بخشی از حاکمیت و نوشته های آن ها مبیّن سیاست های نظام حاکم بوده و معمولاً می کوشند تا روایتی مطابق با نگرش های حکومت ارائه کنند. در این میان مورخان رسمی دوره افشاریه به دلیل پیچیدگی های سیاسی و مذهبی و درهم تنیدگی حوادث منجربه سقوط صفویه ازجمله حکومت محمود و اشرف از یک سو و تحولات منتهی به ظهور نادر و رویکردهای خاص و متفاوت او در برابر صفویان از دیگر سو، در وضعیت بغرنجی قرار گرفتند که در مجموع روایت تاریخ و سقوط صفویان و موضع گیری نادر در قبال آن، برای آن ها دشوار بود. حال مسئله این است مورخان افشاریه در چنین شرایطی چگونه مناسبات نادر با میراث صفویه و مقابله جویی های وی با صفویان را روایت می کردند. به هرحال از سقوط صفویه تا شورای مغان مراحلی طی شد که مورخان سلسله افشاری را با چالش چگونگی روایت و رویکرد مواجه کرد. نگارنده با روش توصیفی تحلیلی می کوشد نحوه روایت مورخان افشاریه درباره صفویان را در آن شرایط پرمسئله ارزیابی کند. مقاله به این نتیجه می رسد که مورخان افشاری ناگزیر نسبت به دوره صفویه با دیده تردید و انتقاد می نگریستند، زیرا نادر که تا حدی تصادفی با میراث دار صفویه یعنی طهماسب دوم همراه شده بود و همواره سودای عزل وی را در سر می پروراند و هر گاه اقتضا می کرد، صفویان را به چالش می کشید؛ بنابراین، مورخان افشاری ضمن تأیید منویات نادر و تأکید بر درستی عملکرد و استدلال وی در قبال صفویه، اغلب حاکمیت صفوی را محکوم و سرزنش می کردند.