مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
صفویه
حوزه های تخصصی:
خاندان زیاداوغلی قاجار از خاندان های مهم و بانفوذ منطقه ی قفقاز بودند که از فرآیند دگرگونی ساختار سیاسی و اداری حکومت صفوی پدید آمدند. این خاندان تیره ای از ایل قاجار بودند که با حمایت پادشاهان صفوی در نواحی قراباغ قدرت گرفتند و از حامیان مهم استقرار حاکمیت سیاسی صفویه در منطقه ی قفقاز به شمار می رفتند. عدم تصویر روشن از نقش آفرینی این خاندان در منطقه ی قفقاز در عرصه ی سیاسی و نظامی در دوره ی حکمرانی شاه طهماسب اول از مسائل تاریخی است که احتیاج به واکاوی دارد. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که این خاندان با محوریت شاهوردی سلطان زیاد اوغلی چه نقشی در تحولات سیاسی قفقاز در دوره ی شاه طهماسب اول داشتند؟ هدف اصلی این پژوهش تبیین عملکرد شاهوردی سلطان زیاد اوغلی جدّ این خاندان در دوره ی شاه طهماسب اول در حوادث سیاسی قفقاز است. یافته ها نشان می دهد که خاندان زیاد اوغلی حراست از سرحدهای دولت صفوی در مقابل عثمانی ها را بر عهده داشتند. همچنین رسیدگی به امور داخلی گرجستان و سرکوب شورش های ضد حکومت صفوی در گرجستان از دیگر وظایف این خاندان بود. به عبارت دیگر، مهمترین نقش این خاندان، تثبیت و استمرار حاکمیت سیاسی حکومت صفوی در منطقه ی قفقاز بود. روش مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی است.
بازتاب دین مداری پادشاهان صفوی در تحولات نهاد حسبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی برخی از وجوه ساختاری و عملکردی مناصب حکومتی دچار دگرگونی هایی شد و در جریان آن برخی از نهادها به منظور اجرای قوانین شرع توسعه و تکامل یافت و برخی به سبب کثرت وظایف، توسط پادشاهان صفوی تفکیک و به نهادهای مختلف واگذار گردید. ازجمله نهاد حسبه که از مؤسسات وابسته به دستگاه قضایی و بر پایه احکام دینی و عرفی جامعه، در دوران اسلامی با فراز و نشیب هایی ادامه یافته بود، در این دوره با تغییراتی که در ساختار حکومتی و مذهبی رخ داد، دستخوش تحولات بسیاری گردید و بسیاری از وظایف آن به دیگر نهادها و مؤسسات جدیدالتأسیس واگذار شد. در این مقاله تلاش شده است براساس منابع تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی، تحولات یکی از مهم ترین نهادهای حکومتی، هم زمان با روی کار آمدن حکومت شیعی مذهب صفوی و تأثیر دین مداری پادشاهان این سلسله در وظایف و کارکردهای این نهاد مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده انجام برخی وظایف نهاد حسبه توسط شاهان صفوی و واگذاری کارکردهای گسترده آن (برخلاف دوره های گذشته) بین دیگر نهادهاست. نتیجه این تحولات در پایان این دوره، محدود شدن اختیارات این نهاد همراه با تغییرات اساسی در کارکردهای آن بوده است.
بازتاب هویت ایرانی در عصر صفوی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶
119 - 144
حوزه های تخصصی:
با ظهور صفویان برای نخستین بار، دولتی متمرکز و فراگیر در محدوده فرهنگی و جغرافیایی ایران بوجود آمد که توانست با تکیه بر عناصر هویت ایرانی، به یک دوره نهصد ساله فترت هویت سیاسی و اجتماعی پایان دهد. خاندان صفویه همچون ساسانیان برای نهادینه کردن ارزش های خود، به ابداع سنت روی آوردند و از طریق برخی شبکه ها و نمادها و راه اندازی مراسم ها و آیین های خاص و روزهای ملی و دینی مانند نوروز و ایام محرم به ترویج ارزش ها در سطح قلمرو ایران پرداختند که درنهایت منجر به ارائه یک روایت روزآمد و کاربردی از هویت ایرانی شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ظهور صفویه در ایران نه تنها زمینه ساز وحدت ارضی کشور شد، بلکه باعث بازتولید نوعی هویت ملی جدید گشت که تا اندازه ای زیاد تحت حمایت دولت بود. در این دستگاه، مذهب تشیع نقش عمده ای در شکل دهی و تمایز هویتی در برابر مهمترین دولتهای خارجی (یعنی عثمانیان و ازبکان) داشت.
ساختار نظام اداری - مالی دوران صفوی و مقایسه آن با دوران قاجاریه
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
26 - 62
حوزه های تخصصی:
در دوره صفویه برخی از وجوه ساختاری و عملکردی مناصب اجرایی کشور دگرگونی هایی را از سر گذرانید و در این میان، شماری از آن مناصب به منظور اثربخشی بیشتر در مأموریتهای اداری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مربوط توسعه و تکامل یافت. در این دوره، در نتیجه برخی دگرگونی های ساختاری و عملکردی، نقش و عملکرد اداری و سیاسی آنها به همراه منزلت و جایگاه اجتماعی شان تحول یافت. الگوی ساختار و عملکرد ساختار اداری- مالی که در دوره صفویه ظاهر شد، در ادوار بعد میل به انحطاط یافت و در اواخر دوره قاجار زوال یافت. نوشتار حاضر به بررسی تاریخی مبتنی بر اسناد و داده های موجود درخصوص ساختار و عملکرد ساختار اداری- مالی در دوره صفوی میپردازد و سپس ساختار اداری- مالی دوران قاجاریه را بررسی کرده و در پایان به مقایسه این دو دوره از لحاظ ساختار اداری و مالی می پردازد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد در این دو دوره بعلت توسعه کارکردهای نظام اداری و مالی از صاحب منصبان نظامیو اداری استفاده می شد و بسیاری از شغل ها نقش و عملکردهای گوناگون و مهمی در حوزه های اجرایی، قضایی و امنیت اجتماعی برعهده داشتند. اهمیت و منزلت اداری و اجتماعی دارندگان این مناصب سبب می شد آنان افزون بر وظایف اصلی خود گاه به عنوان سفیر، مشاور و عامل مالی بکار گرفته شوند و مأموریت نظامی و مواردی دیگر را به عهده بگیرند.
معماری کرمان در روزگار صفویه
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
82 - 94
حوزه های تخصصی:
یکی از پرفروغ ترین روزگاران تاریخ کرمان، عصر صفوی است که آثار برجای مانده آن زمان، همچون نگینی بر پیشانی این دیار می درخشد. شاه بیت این غزل، مجموعه گرانسنگ گنجعلیخان است که در آن، نشان حاکم کرمان و توانایی معمار این آثار، استاد سلطان محمد معمار یزدی، جلوه گری می کند. سلطان محمد نابغه ای مشهور در دیار کرمان و استادکاری مهجور در دارالعباده بود. هنوز به درستی نمی دانیم چگونه گنجعلیخان به کشف چنین گنجینه ای کامیاب شد و سلطان محمد که چنین توانایی بالایی داشت، چرا و چگونه در یزد ناشناس بود و حتی یک اثر هم با نام و ویژگی های او در یزد وجود ندارد. نویسنده در پژوهش حاضر که براساس منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی صورت پذیرفته، عنوان داشته که در طی کشمکش های گوناگون سیاسی و رویارویی «نعمت اللهی » با «متشرعه » در یزد، کارها بر زمین ماند و دست اندرکاران ساماندهی امور این دیار، تنها به تنش زدایی و آرام کردن جامعه می اندیشیدند. در حالی که درست عکس این وضعیت در کرمان اتفاق افتاد؛ چرا که گنجعلیخان مقرّب درگاه شاه عباس، از این عنایت شاهانه بهره برده و همه امکانات لازم را برای آبادانی تاریخی و ماندگار کرمان بکار گرفت.
کارکرد سیاسی- اقتصادی جاده دزپارت در مناسبات دولت صفویه و ایل بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۴
131 - 149
حوزه های تخصصی:
جاده دزپارت از مهم ترین جاده های سرزمین بختیاری است که سابقه آن به عهد باستان می رسد. این جاده به دلایل استراتژیک، در دوره صفویه جایگاه خاصی داشت و حاکمیت صفویه برای دستیابی به اهداف خود، جاده را که آسیب دیده بود تعمیر کرد و از آن بهره برد. بخشی از این جاده در دوره شاه عباس اول و دوم برای اهداف سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گرفت. در این پژوهش، اهداف شاهان صفوی از توجه به این جاده در زمینه بهره برداری های سیاسی و اقتصادی مورد بحث قرار می گیرد. این اهداف شامل ترویج فرهنگ شیعی در سرزمین بختیاری، زیر نظر گرفتن حاکمان ایل توسط حکومت صفویه، تجارت داخلی بین سرزمین بختیاری و اصفهان (پایتخت صفویه) و سرانجام رفت و آمد برای انجام طرح انتقال آب کوهرنگ به اصفهان از طریق احداث آبراه در کوه بود. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و بازدید از کتیبه ها و منابع تاریخ صفویه و همچنین بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
سفرنامه ها و سفرنامه نویسان دوره صفویه
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
5 - 22
حوزه های تخصصی:
حدود و ثغور کشور با به قدرت رسیدن حکومت صفویه در ایران به تدریج مشخص شد و گستره جغرافیایی ایران پس از سده ها تحت سلطه یک حکومت واحد قرار گرفت. حکومت صفوی با ایجاد امنیت در سرزمین ها و راه های تجاری و رسمی نمودن مذهب شیعه در کشور، توانست مردم ایران را دوباره در زیر چتر یک پرچم واحد و مشترک جمع کند. در این دوره به دلیل گسترش ارتباطات سیاسی و تجاری میان ایران و سایر کشورها، حضور سفیران خارجی در کشور گسترش یافت و سفرنامه های بسیاری از سیاحانی همچون برادران شرلی، شاردن، تاورنیه، کمپفر به جای مانده است. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سفرنامه های موجوددر این دوره پرداخته و شرح حال نویسندگان این سفرنامه ها، دلایل حضور آنان در ایران و نکات حائز اهمیت در سفرنامه ایشان را مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد. آنگونه که از بررسی های پژوهش حاضر برمی آید اهداف سیاسی و تجاری از مهم ترین دلایل حضور سیاحان دوره صفوی به ایران بوده است.
نگاهی به وضعیت غلامان گرجی در ساختار نظامی صفویه در دوره شاه عباس اول
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
25 - 40
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات مهم شاه عباس اول تغییرات وی در ساختار ارتش ایران بود. وی با تقویت ارتش، پایه های حکومت صفویه را تحکیم کرد. شاه عباس در راستای اجرای این سیاست، پس از فتح گرجستان و آشنایی با خصایص گرجیان، تشکیلات نظامی جدیدی را با استفاده از نظامیان مقتدر و با لیاقت گرجی بنا نهاد و آن را قوللر (غلامان) نامید. هدف از این پژوهش، بررسی نقش غلامان گرجی در ارتش صفویه در دوره شاه عباس است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که غلامان گرجی (غلامان خاصه)، از جایگاه رفیعی در ساختار نظامی حکومت صفوی برخوردار بوده اند.
معرفی معماری آب انبارهای عهد صفوی شهر سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
شهر سرایان از جمله شهرهای کویری ایران است که همیشه در تنگنای تهیه، حفظ و توزیع آب بوده و ارزش آب در آن بیش از هر جای دیگر احساس می شود؛ به همین دلیل برای رفع این کمبود، آب انبارهایی در سطح شهر ساخته شده تا نیاز ساکنین را برطرف کند. در این پژوهش، شش آب انبار باقی مانده در محلات بافت قدیم شهر سرایان مورد مطالعه قرار می گیرد. پژوهش حاضر براساس روش توصیفی و تحلیلی، به معرفی عناصر معماری بناها و تحلیل آن از جنبه های مختلف پرداخته است و مواد و یافته های آن، بخشی از طریق مطالعه منابع کتابخانه ای و بخش دیگر به صورت میدانی انجام شده است. تاکنون در مورد آب انبارهای شهر سرایان مطالعه جامعی انجام نگرفته و آن چه صورت گرفته، بیشتر جنبه توصیفی داشته است. اهمیتی که این بناها در زندگی مردم از گذشته تا به امروز داشته است؛ نگارنده را بر این داشت که این آب انبارها را به صورت اختصاصی مورد مطالعه قرار دهد و پرسش اساسی تحقیق حاضر این است که آیا تنوعی در عناصر معماری آب انبارها دیده می شود؟
در بررسی آب انبار مورد مطالعه شاید این طور به نظر می رسد که در عناصر اصلی آب انبارها تنوعی دیده نمی شود؛ در حالی که با بررسی پلکان، سردر ورودی، پاشیر و مخزن می توان تنوع در نقشه و عناصر آن مشاهده کرد. هم چنین در پوشش فضاها بویژه سردر بنا، چون بخش اعظم این آب انبارها در زیر زمین است و هنرمند نمی تواند در همه فضاها تزئین کاری انجام دهد، اوج هنرنمایی خود را در سر در بنا انجام داده و از این بین بناهایی که در مرکز بافت و محلات اعیان نشین هستند، نسبت به بقیه بناها دارای تزئینات بیشتری هستند. این بناها از لحاظ معماری چه در پوشش سردر و چه پلکان یا مخزن طوری ساخته شده اند که شرایط اقلیمی کمترین تأثیر را در بناها داشته باشد.
مقبره گنبدسبز؛ عرصه تجلی میراث معماری صفویه در مشهد مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
بقاع متبرکه و اماکن آرامگاهی همواره از جایگاه ویژه ای در معماری ایران برخوردار بوده اند. یکی از مهم ترین عناصر و پدیده های معماری دوره صفویه در مشهد، بنای آرامگاهی گنبدسبز می باشد. نفاست و ویژگی های هنری و معماری بنای مذکور که جلوه ای خاص به آن بخشیده است از جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی قابل بحث و بررسی می باشد. شاخصه هایی چون عناصر معماری ممتاز و تزیینات آن به فراخور اهمیتی که هر یک دارند، می توانند بیانگر وجود رابطه ساختار و تزئینات بنا با عقاید شخصیت مدفون در آن، عوامل تأثیرگذار در شکل گیری بنا، مقایسه وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های بنا با نمونه های مجاور و تأثیر و تأثرات آن و هم چنین جایگاه بنا در سیر تحول معماری بناهای آرامگاهی می باشند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتیجه حاصل از این گفتار مبین این مسأله است که بنای گنبدسبز تداوم سبک هنر و معماری آرامگاهی دوره تیموری و قبل از آن بوده است و با توجه به منابع مکتوب و غیرمکتوب، ساخت بنا در دوره شاه عباس اول آغاز و در زمان شاه عباس دوم تکمیل گردید. شخصیت اصلی مدفون در بین شخصیت های مجهول، محمدمؤمن مشهدی مطمئن تر به نظر می رسد و از سایر افراد مدفون در بنا، اطلاعی در دست نیست.
بررسی عناصر شکل دهنده نظام ارتباطاتی در زمان صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
160 - 189
حوزه های تخصصی:
از زمانی که انسان ها در کنار یکدیگر جامعه را تشکیل دادند، ارتباطات شکل گرفت و در تاریخ ادامه یافت. مطالعات ارتباطات در طول تاریخ می تواند دستاوردهای زیادی را برای ارتباط پژوهان به همراه داشته باشد. یکی از دوره های تاریخی مهم در تاریخ ایران، زمان صفویه است. در دوران صفویه که حکومتی مرکزی و قدرت مند شکل گرفت شاهد تغییرات بنیادین و مهم در تمام ابعاد حیات جمعی انسانی و اجتماعی هستیم. یکی از این ابعاد، نظام ارتباطات است. نظام ارتباطی در زمان صفویه بیش از دوره های دیگر توسعه و نظم یافت. هدف از این تحقیق، بررسی عناصر و مؤلفه های تشکیل دهنده و تقویت کننده نظام ارتباطات در زمان صفویه می باشد که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در حوزه مطالعات تاریخی ذیل سه مؤلفه اصلی فرستنده، مکان های ارتباطی، عناصر دوازده گانه شاطران، چاپارها، جهان گردان، عالمان و اندیشمندان، هنر، زبان، ارتباطات سیاسی، شهر و راه های ارتباطی، کاروان سراها، مساجد، زیارتگاه ها، قهوه خانه ها، صورت بندی و مورد کاوشی ارتباطی قرار گرفته است.
کنش مندی هنری و فرهنگی قالی ایرانی در سفرنامه های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
77 - 91
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در میان ادوار تاریخی ایران زمین، عصر صفوی از منظر پرداختن به انسان شناسی فرهنگی اقوام ایرانی ارزش به سزایی دارد. جایی که در آن به لطف آشنایی با جهان غرب، بنیان های نقد اجتماعی و نگاه انتقادی به مشکلات و مصایب اجتماعی شکل گرفت و همزمان عناصر زشت و زیبای سازنده جامعه ایرانی به اروپا نمایانده شد. آرای سیاحان اروپایی در باب عناصر فرهنگی جامعه ایران، آیینه تمام نمایی است که تبیین و تحلیل آن می تواند به شناخت ارکان عمده فرهنگ و تمدن ایرانی در آن روزگار بیانجامد. توجه اعجاب برانگیز سفرنامه های دوره صفویه به قالی ایرانی و تبیین زیبایی و ظرافت آن در شمار مواردی است که سیاحان فرنگی در نوشته های خود آورده و از این رهگذر بر یکی از بنیان های فرهنگی ایران و یکی از ملزومات زیست بوم جامعه ایرانی انگشت نهاده اند. در پژوهش حاضر به این پرسش که سفرنامه های فرنگی روزگار صفویه، کدام ابعاد انسان شناسی، هنری و تجاری در پیوسته با فرش ایرانی را تبیین کرده اند و این ابعاد در نگرش غربیان نسبت به ایرانیان چه تأثیری نهاده پاسخ داده می شود.روش پژوهش: این پژوهش متکی به شیوه توصیفی- تحلیلی است که پس از استخراج مطالب مورد نظر از متون مورد بررسی، به کمک منابع کتابخانه ای تبیین و تحلیل شده است. نظر به اینکه این پژوهش براساس داده های تاریخی مندرج در سفرنامه ها صورت پذیرفته، لذا روش پژوهش تاریخی نیز در شمار روش های پژوهش است.یافته ها: بر بنیاد آنچه ازخلال بررسی یاد کرد قالی ایرانی و متعلقات آن در سفرنامه های فرنگی عصر صفوی استنباط می شود، فرش ایرانی یکی از نیکوترین و جذاب ترین رسولان فرهنگی ایران در نگاه اروپاییان سده هفدهم میلادی و پس از آن بوده که توانسته است با جاذبه بصری شگفت انگیزخود، سیمایی مقبول از ایران عصر صفوی در خاطر فرنگیان ترسیم نماید. قالی ایرانی افزون بر ارزش و نفاست مادی، توانسته اعجاب هنری فرنگیان را برانگیزد و در بهبود نگرش آن ها نسبت به اقوام متعدد ایرانی ایفای نقش نماید. همچنین پاره ای از هویت فرهنگی اقوام ایرانی از رهگذر نقش و طرح های قالی برای اروپاییان هویدا شده است.نتیجه گیری: در سفرنامه های فرنگی اشاره به مراکز قالیبافی، دانش بومی قالیبافی و آداب و رسوم در پیوسته با آن فراوان است. بخش قابل توجهی از مؤلفه های فرهنگی اقوام ایرانی، همچون پیوند طرح های قالی با قصه های اساطیری و تاریخ ایرانی، کاربست فرش در مراسم مذهبی و مانند آن از دل تار و پود همین فرش به ناظر اروپایی شناسانده شده است. بیشینه توجه سفرنامه ها به مبحث تکثر، پراکندگی و تنوع طرح و نقش قالی ایرانی و کمینه آن مربوط به آداب و رسوم ایرانی در پیوسته با فرش است.
«ایران» و «ایرانی» در فرهنگ و شعر صفوی
حوزه های تخصصی:
شعرا و نویسندگان دوره صفوی، چه آنها که ارتباطی با دربار دارند و چه افرادی که خارج از نظام درباری به نوشتن و خواندن مشغول اند، با ادراک جدیدی از هویت ایرانی بدان پرداخته اند. نشانگرهایی که آنها در نوشتار خود دارند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مفاهیم ایران و ایرانی اشاره دارند و در این موضوع باورهای خود را تبیین می کنند. در این پژوهش به متون منظوم بیش از ده تن از شاعران این دوره دقت شد و تمامی قسمت های مربوط به مفاهیم هویت ایران و ایرانی استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شد. مؤلفه هایی که نشان از هویت ایرانی دارد، لزوماً لفظ مستقیم «ایران» نیست، بلکه نشانگرهای دیگری از باورها و سنت ها و تقابل ها با غیرایرانی ها این هویت را تعیین می کند. نظریه بازنمایی استوارت هال در نوع خوانش و تفسیر نشانه های فرهنگی و استدلال و نتیجه گیری کمک شایانی می کند. به ویژه کلیشه سازی در ابلاغ این نظر تأثیر دارد. بااین حال گاهی برخی نکات تنها از متون این پیکره پژوهشی ناشی می شود که با استقراء آنها و توجه به تاریخ اجتماعیات ایران قابل بررسی است. در نتیجه مطالعات می توان پربسامدترین مفاهیم مربوط را «افتخار و مباهات به ایران باستان»، «ایران و ایرانی بودن در قیاس با نژاد و هویت و قدرت سایر کشورها»، «غم و ویرانی ایران» و «قدرت ایران و ایرانی» دانست. علاوه بر ذکر صریح نام ایران، مؤلفه هایی اعم از باورهای شیعی، اعتنای جدی و معنادار به قدرت های باستانی ایرانیان در حکومت و در سنت گرایی نشان از تجدید هویت ایرانی دارد.
نقش شاعران شیعه عصر صفوی در انتقال فرهنگ و تمدن ایرانی در شبه قاره هند (قرون 9 و 10 ه / 16 و 17 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تأثیر زبان فارسی در دیگر فرهنگها، از جمله مسائل مهم در حوزه مطالعات تمدنی و تأثیر علوم و معارف اسلامی ایرانی است. هدف نوشتار حاضر نیز بررسی نقش شاعران شیعه عصر صفوی در ترویج مذهب تشیع و زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند در قرنهای 9 و10 هجری بود. روش: این مقاله با روش اسنادی- تاریخی به بررسی موضوع پرداخت. یافته ها: حضور شاعران فارسی زبان شیعه در شبه قاره هند، موجب شد زبان فارسی، زبان رسمی هند در این دوره شود؛ مذهب تشیّع گسترده تر شد و حتی پادشاهان و درباریان هندی به فارسی شعر سرودند. نتیجه گیری: پادشاهان هند برای آداب و رسوم ایرانیان و زبان فارسی اهمیت ویژه ای قائل بودند. از این رو شاعران شیعه، هم برای محکم کردن پایه و اساس شیعه و هم برای گسترش زبان فارسی و تمدن ایرانی به هند مهاجرت کردند؛ به طوری که طالب آملی، معروف ترین شاعر در عصر جهانگیر و صائب تبریزی، ملک الشعرای دربار شاه جهان شد و جهانگیر و همسرش به فارسی شعر سرودند.
عوامل انحطاط سیاسی-اجتماعی و راهکارهای مقابله (مطالعه موردی صفویه، تحلیلی بر رساله طب الممالک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تاریخ ایران، یکی از حکومت هایی که به دلیل ماهیت شیعی و وجود ارتباط وثیق بین دین و سیاست در اداره جامعه ذیل قلمرو آن، می تواند واجد شباهت هایی با نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، حکومت صفویه است، که نقش مهمی در ساخت تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است. رسالت پژوهش حاضر بررسی علل زوال و انحطاط حکومت صفویه و بررسی راهکارهایی است که می توانست به مثابه نسخه برون رفت از این انحطاط برای صفویان ایفای نقش نماید. در راستای این مهم، پس از کنکاش تاریخی، «رساله طب الممالک» نوشته «قطب الدین نیریزی»، به عنوان مرجع متنی پژوهشگران جهت تحلیل و نیل به هدف پژوهش برگزیده شده است. این گزینش باتوجه به جایگاه دینی «قطب الدین نیریزی» و هم عصری او با دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (که فروپاشی صفویان در دوره او رخ داده است)، واجد اهمیت بسزایی است و می تواند احوالات سیاسی- اجتماعی آن دوران را تا حد قابل توجهی بازنمایی کند و نسخه های نیریزی برای حکومت صفویه در جهت استحکام بخشی به پایه های سیاسی- اجتماعی ایران صفوی و خروج از وضعیت ضعف را تبیین نماید. از این رو مقاله درصدد است ضمن بررسی متن رساله طب الممالک اثر قطب الدین نیریزی که در دوران افول حکومت صفویه نگاشته شده به این سؤال پاسخ دهد که: «از دید قطب الدین نیریزی به عنوان یکی از علمای شیعه آن دوره علت انحطاط حکومت صفویان چیست و چه راهکارهایی برای برون رفت از آن پیشنهاد می دهد؟»روش: باتوجه به متن محور بودن پژوهش حاضر نگارندگان از روش تحلیل مضمون که بیش از هر چیز برای منابع مکتوب کاربرد دارد استفاده خواهند کرد. ازاین رو مطالب مرتبط با موضوع استخراج، دسته بندی و کدگذاری شد. با تکیه بر گام های روشی بیان شده، در راستای کشف مضامین موجود متن رساله طب الممالک تقطیع و مضامین موجود در هر بخش استخراج و فرآیند کدگذاری توسط پژوهشگر انجام شده است. از این رو با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مقوله های مرتبط با عوامل انحطاط و راهکارهای جلوگیری از آن با استفاده از نمادهای Fa و So نشانه گذاری شده و عملیات کد گذاری صورت گرفته است.یافته ها: در نهایت مضامین مستخرج ذیل دو عنوان کلی علل افول و راهکارهای برون رفت از بحران جای گرفتند. با این اقدام عوامل مؤثر در هر یک از این دو حوزه از دیدگاه قطب الدین نیریزی شناسایی و جایگاه عوامل مختلف در اندیشه او شناسایی شد. از نظرگاه نویسنده این رساله، علما به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، اگر بی اراده، دنیاطلب، سخن بین، پیرو سلطان و بی عمل باشند، زمینه انحطاط جامعه فراهم می شود. نیریزی، در کنار «عامل محیطی»، که قحطی فراگیر و طمع بیگانگان را در بر می گیرد، از «آزمایش ها و سنت های الهی» نیز به عنوان یکی از عوامل انحطاط جوامع یاد می کند که عذاب الهی، آزمایش الهی و تغییر نعمت ها در زمره آن است.نتیجه گیری: باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت این عالم دینی عوامل انحطاط را ذیل پنج دسته: عوامل مرتبط با عموم مردم، عوامل مرتبط با علما، عوامل مرتبط با حاکمیت، عوامل محیطی و همچنین سنن الهی؛ و راهکارهای مقابله با آن را نیز ذیل چهار دسته: راهکارهای مرتبط با عموم مردم، راهکارهای مرتبط با علما، راهکارهای مرتبط با حاکمیت و در نهایت راهکارهای فرامادی یا همان امدادهای الهی دسته بندی کرد.
نیروی نظامی ایلات کرد و الگوی موازنه قدرت در عصر صفوی؛ مطالعه موردی ایل زنگنه و کلهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
26 - 42
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی، یکی از چالش های اصلی نظم اجتماعی در ایران، تحت کنترل درآوردن ایلات و عشایر به ویژه ایلات کرد توسط حکومت مرکزی بود. در این زمان، ایلات کرد، به ویژه ایل کلهر و زنگنه، به صورت مستقل عمل می کردند و از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند. ایل زنگنه و کلهر به عنوان دو ایل مهم کرد در غرب ایران، رویکردهای متفاوتی در تعامل با دولت صفوی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی نقش این دو ایل در سیاست موازنه قدرت حکومت صفوی می پردازد و سعی دارد توضیح دهد که چگونه این موازنه برقرار شده و چه پیامدهایی برای هر یک از این ایلات داشته است؟ فرضیه این تحقیق بیان می کند که در دوران اولیه حکومت صفوی، کلهرها بیشتر به صورت مستقل عمل می کردند، در حالی که حکومت صفوی بیشتر بر روی ایل زنگنه تکیه داشت .یافته ها نشان می دهند که نزدیکی ایل زنگنه به مرکز قدرت موجب افزایش نفوذ سیاسی آن ها شده و توانسته اند ایل کلهر را تحت کنترل خود درآورند. در زمان شاه اسماعیل، توجه بیشتری به ایل کلهر معطوف بود، اما با طغیان این ایل و تشکیل کلهرستان در بغداد و فاصله گرفتن آن ها از مرکز قدرت، موازنه به نفع ایل زنگنه تغییر یافت.
رشد و گسترش اخباری گری در بحرین سده 11 و 12 هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
63 - 80
حوزه های تخصصی:
اخباری گری یکی از مهم ترین مکاتب فقهی تشیع است. روش این فرقه برای دست یابی به احکام شرعی، پیروی از اخبار و احادیث است. این مکتب فقهی در اوایل قرن یازدهم هجری توسط محمدامین استرآبادی (متوفای 1036) و با نگارش کتاب فوائد المدنیه در قالبی نو مطرح و احیا شد و به سرعت در سرزمین های اسلامی گسترش یافت. سرزمین بحرین به دلیل پیشینه حدیث گرایی و تشابهات فرهنگی و مذهبی با ایران عهد صفوی به سرعت از این جریان فکری متأثر شد؛ به طوری که بنا بر تصریح منابع تاریخی، بحرین مرکز اصلی جریان اخباری گری شده بود. این پژوهش بر آن است تا با رویکرد توصیفی - تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای به بررسی و تبیین دلایل رشد و گسترش این مکتب فقهی در بحرین بپردازد. سوال اصلی پژوهش این است که چه عواملی موجب رشد و گسترش اخباری گری در بحرین در سده 11 و 12 هجری شد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون تأثیرپذیری از مکتب اخباری گری دوره صفوی، وجود سنت علم الحدیث در بحرین و تضعیف جایگاه علمای اصولی در آن سرزمین موجب رشد و گسترش اخباری گری در بحرین شد.
رابطه دولت صفویه با طریقت نوربخشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
73 - 92
حوزه های تخصصی:
طریقت نوربخشیه در دوره تیموریان پدیدار شد و در آستانه تشکیل دولت صفوی از مهم ترین طریقت های صوفیانه ایران بود. بنابراین رابطه دولت صفوی با این طریقت یکی از مسائل مهم دهه های نخستین دوره صفوی بود. این پژوهش به روش تاریخی- تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که دولت صفویه و طریقت نوربخشیه چه تعامل و تقابلی با یکدیگر داشتند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تشیع نوربخشیه و سیادت خاندان نوربخشی زمینه را برای همگرایی نوربخشیه و صفویه فراهم می کرد، اما ادعای مهدویت سید محمد نوربخش، سیاه پوشی نوربخشیه و موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنان موجب تقابل آنها با صفویه شد. این تقابل به قتل شاه قوام الدین و انزوای فرزندانش انجامید. از دوره شاه عباس اول، تحت تأثیر فضای ضد صوفی که تا سقوط صفویه ادامه یافت، نوربخشیه نیز مانند سایر طریقت های صوفیانه به حاشیه رانده شدند و به تدریج از صحنه تاریخ محو شدند.