مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
صفویه
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۸
247 - 262
حوزههای تخصصی:
مهاجرت طبقات مختلف به ویژه گروه های فرهنگی به سرزمین های هم جوار ایران همچون عثمانی، ماوراءالنهر و هند، در دوره صفویه به ویژه با روی کار آمدن گورکانیان رونق گرفت. در این میان، حضور شعرای فارسی زبان از عوامل مهم رواج زبان و ادبیات فارسی در هند بود. دلایل گوناگونی چون اعتقادات مذهبی برخی از سلاطین صفوی، عدم توجه به شعر و اشعار بزمی توسط برخی از سلاطین صفوی و از طرف دیگر، علاقه و اهتمام دربار گورکانی به ادبیات و شعر فارسی را از دلایل مهاجرت شعرای فارسی زبان به دربار گورکانیان هند دانسته اند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای مطالعه کتابخانه ای با رویکرد تاریخی و با طرح این سوال که این مهاجرت ها چه دلایلی داشته و چه تأثیراتی بر ساختار جامعه ایران (عصر صفوی) و هند( دوره گورکانی) نهاده، به بررسی دلایل مهاجرت و مهم تر از آن، تأثیرات این جریان فرهنگی در جامعه صفوی و گورکانی می پردازد. نتیجه بررسی نشان می دهد مؤلفه های جذبی و دفعی به موازات یکدیگر در تسریع روند مهاجرت شعرا نقش داشته اند. بااین حال در بررسی تأثیرات این مهاجرت ها بر ساختار دو جامعه یادشده، بیشترین تأثیرگذاری این جریان، حول موضوعات فرهنگی و اجتماعی است. نتیجه نهایی مقاله توجه به مؤلفه های فرهنگی به عنوان حلقه مشترک دلایل و تأثیرات مهاجرت شعرای صفویه به دربار گورکانیان هند است.
تصویرشناسی فرهنگ ایرانیان عصر صفوی از دیدگاه فرانسویان، موردپژوهی: رافائل دومان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
151 - 169
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش زیر بررسی وجوه فرهنگی زندگی ایرانیان عصر صفوی در سفرنامه رافائل دومان، کشیش فرانسوی قرن هفدهم میلادی است که بر اساس دانش تصویرشناسی انجام شده است. دومان در اواسط قرن هفدهم ، حدود سال 1645 میلادی، به ایران آمد و تا پایان عمر، یعنی بیش از نیم قرن، در این کشور به سر برد. کتاب «وضع ایران در سال 1660» دربرگیرنده دیدگاه های او درباره ایرانیان عصر صفوی، خصوصاٌ در ابعاد فرهنگی و مردم شناسی آن است. در این جستار بر اساس دانش تصویرشناسی، تصاویر ایرانیان در این سفرنامه را در 11 موضوع معماری و اثاثیه منازل، غذاها، لباس ها، بازی ها، مراسم نوروز، خدمتکاران، خط و زبان، کتاب ها و علوم رایج، آموزش عمومی، اعتیادهای رایج و بهداشت و سلامت عمومی استخراج و دسته بندی کرده ایم. سپس کوشیده ایم نوع نگاه و ارزش گذاری مثبت، خنثی یا منفی او نسبت به هر پدیده را شرح دهیم و علاوه بر آن، ریشه های شکل گیری این نوع نگاه را بیابیم. در پایان مشخص شد بیش از 75 درصد تصاویری که دومان درباره زیست فرهنگی ایرانیان ارائه می دهد، از نوع تصاویر منفی هستند که این دید منفی نسبت به ایرانیان می تواند ریشه در روحیات خاص او، پیش فرض های او به عنوان یک مسیحی و هدف سفر او داشته باشد.
تاملی در روایت تاریخی بابایی ابن لطف یهودی بر افول قدرت محمدبیگ (وزیر شاه عباس دوم صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
85 - 103
حوزههای تخصصی:
وزارت به عنوان یکی از مهم ترین ارکان دیوانسالاری ایران در عصر صفویه از زمان شاه عباس اول و مقابله شاه با جریان های مخالف درون حکومتی قدرت بیشتری گرفت. محمد بیگ وزیر اعظم شاه عباس دوم ،یک ارمنی مسلمان بود که از سال ( 1064 تا 1071ق) این مقام را بر عهده داشت.کتاب بابایی بن لطف از منابع یهودی دوره صفویه است که دلیل برکناری محمد بیگ را تعصبات دینی و عدم تسامح وزیر نسبت به یهودیان می داند و بالحنی اغراق آمیز و حماسه گونه از افول این وزیر سخن می گوید. برخی از منابع دوره صفویه نیز متاثر از این دیدگاه هستند. اما به نظر می رسد که خود شاه علاقه چندانی به این رویکرد نداشته ، بلکه اقدامات خودسرانه و عاری از مصلحت اندیشی محمدبیگ باعث سقوط وی در دوره سلطنت شاه عباس دوم شد. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعه تطبیقی منابع تاریخی دوره صفویه، عملکرد محمدبیگ در دوران وزارتش از یک سو و نگرش منابع دوره صفوی به موازات منبع یهودی فوق را مورد بررسی قرار می دهد. مقاله به طرح این سوال پرداخته که عوامل افول قدرت محمد بیگ از وزارت شاه عباس دوم چیست ؟ فرض اصلی پژوهش آن است که براساس دیدگاه این منبع یهودی که بیشتر منابع غیرفارسی دوره صفویه نیز متاثر از این دیدگاه هستند تدابیر متعصبانه دینی محمدبیگ در آزار یهودیان ، عامل افول قدرت وی بوده. اما به نظر می رسد اعتماد و آزادی عمل فراوان شاه عباس دوم به محمد بیگ در اداره امور مملکت و اقدامات اقتدارگرایانه محمدبیگ علیه رقبای سیاسی ،زمینه های افول و برکناری او را از وزارت فراهم نمود.
نقد مشروعیت سلطنت حکام صفوی با تأکید بر مناسبات شاه طهماسب و محقق کرکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۱۰۴-۷۷
حوزههای تخصصی:
در فقه سیاسی شیعه مشروعیت حکومت جایگاه اساسی دارد. مشروعیت یا عدم مشروعیت حکومت های گذشته در شکل دهی فقه سیاسی تشیع بسیار مهم است. بنابراین هدف از این مقاله نقد مشروعیت حکومت صفویه و نظریه سلطنت شیعه است. آیا حکومت صفویه در مناسبات محقق کرکی با شاه طهماسب مشروعیت داشته است یا خیر؟ برای پاسخ به این مسئله از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. در این تحقیق با بیان استدلال مشروعیت حکومت صفویه در مناسبات محقق کرکی با شاه طهماسب، به نقد آن پرداخته و باتوجه به مبانی نظری محقق کرکی ثابت شده که محقق کرکی حکومت شاه طهماسب را جائر و طاغوت می د اند. همچنین سیره عملی ایشان در مناسبات با شاه طهماسب باتوجه به اینکه اذنی از محقق کرکی در مشروعیت شاه طهماسب صادر نشده و همچنین عصر حیات محقق در دوره فسق شاه طهماسب بوده است، نمی تواند دلیلی بر مشروعیت حکومت شاه طهماسب باشد.
انگاره های اجتماعی ایرانیان و نقش آنها در پیکربندی دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
229 - 274
حوزههای تخصصی:
چکیدهشناختن ایران عصر صفوی و به ویژه چگونگی ساخت دولت برآمده از دل طریقت دیرپای صوفیانه آن، برای فهم تحوّلات جامعه ایرانی در قرون اخیر، اهمیّت بسزایی دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر انگاره های اجتماعی بر ساخت دولت صفوی، به تحلیل چگونگی شکل گیری و تحوّل این انگاره ها در این وهله مهم تاریخی پرداخته است. با بهره گیری از نظریه چارلز تیلور در خصوص انگاره های اجتماعی و روش جامعه شناسی تاریخی، پژوهش حاضر نشان می دهد که نظم هنجاری - اخلاقی شکل گرفته در این دوره، مبتنی بر چه زمینه اجتماعی و برگرفته از چه نوع خودفهمی ای بوده و چگونه باورهای جمعی ایرانیان در مورد قدرت سیاسی، بر ساختار و عملکرد دولت تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تداوم انگاره تمرکزگرایی پادشاهی در ایران باستان، همراه با شکل گیری انگاره دین سالاری در دوره صفوی، منجر به ایجاد دولتی متمرکز و مبتنی بر مشروعیت مذهبی شده است. همچنین، شکست چالدران و تلاش برای تحقق اتوپیای مذهبی شیعی، تحوّلات مهمی در این انگاره ها ایجاد کرده است. نوآوری پژوهش در توجه به نقش فعالانه انگاره های اجتماعی در شکل گیری دولت و تحلیل این موضوع در بستر تاریخی ایران است. این پژوهش با ارائه یک مدل تحلیلی مبتنی بر نظریه تیلور، به درک عمیق تری از ارتباط میان باورهای جمعی و ساختارهای سیاسی کمک می کند.
اقلیت های دینی ایرانِ عصر صفوی در آینه سفرنامه های غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
143 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جامعه ایران موضوع حقوق اقلیت های دینی است که روابط آن ها با دولت ها با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. بررسی وضعیت این گروه اجتماعی در ادوار تاریخی ایران به طور عام و رفتار دولت ها با ایشان به طور خاص از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. دوران صفویه ازنظر کیفیت و کمیت، یکی از تأثیرگذارترین ادوار تاریخی ایران محسوب می شود. دوران حاکمیت صفویان حدود 220 سال بود که در قالب یک دولت دینی، طولانی ترین و پرجاذبه ترین دوره تاریخ ایران پس از اسلام را برای ایران رقم زد. در این پژوهش، سؤال این است که تلقی سفرنامه نویسان عصر صفویه از وضعیت اقلیت های دینی چه بود؟ فرضیه این نوشتار بر پایه دیدگاهی تطبیقی ازسوی سفرنامه نویسان نسبت به وضعیت اقلیت های دینی در ایران آن زمان قرار دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد: 1- اقلیت های دینی در دستگاه حکومتی از کنشگری سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند؛ 2- این گروه اجتماعی در اقتصاد، بازرگانی و تجارت خارجی نقش مهمی را ایفا می کردند؛ 3- آن ها در انجام مراسم و مناسک مذهبی خود نیز آزاد بودند. نتیجه اینکه اقلیت های دینی در فواصل زمانی، به دلیل شرایط خاص سیاسی و اجتماعی و یا نگاه تساهل مدارانه پادشاهان، از وضعیت مطلوبی برخوردار بودند و در بعضی از دوران تاریخی نیز بی ثباتی های اجتماعی را تجربه کردند. مقاله حاضر برای فهم وضعیت اقلیت های دینی در دوره صفویه از روش مقایسه ای و اسنادی بهره می برد.
بررسی تحولات، اهمیت کاربرد و ویژگی های کاروانسراها در حوزه جغرافیایی ایران از دوره صفویه تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور پهناور ایران به دلیل اهمیت سوق الجیشی و قرار داشتن در کاروانسراها به عنوان محل استقرار تجار و بازرگانان در برقراری روابط تجاری نقش بسزایی ایفا می کردند . کارآمدی و توجه به ساخت کاروانسراها نقش بسزایی در رفت و آمد کاروان های تجاری و رشد تجارت در کشور داشته است به رغم احداث کاروانسرا در اغلب ادوار تاریخی در ایران کاروانسرا سازی در عصر صفویه به صورت چشمگیری افزایش یافت در این دوره به دنبال بروز برخی وقایع مهم از جمله برقراری امنیت ساخت جاده های مناسب توجه به راه ها و شهرهای زیارتی اعطای آزادی های مذهبی به اقلیت های دینی و تسهیلات گمرکی ورود تجار و کاروان های تجاری را به کشور افزایش یافت . با ورود کاروان های تجاری به ایران و افزایش مسافرت های کاروانی در داخل کشور به دستور شاهان صفوی کاروانسراهای متعددی جهت اقامت ساخته شد . اما این دوران در مقایسه با عصر قاجاریه تفاوت های بسیاری دارد. در دوره قاجاریه اگرچه روابط بازرگانی با کشورهای مختلف از سر گرفته شده است؛ ولی هیچگاه به پای روابط بازرگانی سابق (عصر صفویه) نمی رسد. در این دوره نیز تعدادی کاروانسرا برپا شد ولی به علت عجله در ساخت آنها و استفاده از مصالح نامرغوب به خصوص خشت؛ امروزه اکثر این ابنیه تا حدود زیادی تخریب شده اند و یا به صورت کامل از بین رفته اندمسیر جاده ابریشم به عنوان شاهراه حیاتی و اقتصادی همواره مورد توجه و محل رفت و آمد کاروان های تجاری بود .
مطالعه تطبیقی کیفیت استقرار حروف گزیده ای از خطوط نستعلیق دو شیوه صفوی و معاصر (نمونه موردی: میر عمادالحسنی و غلامحسین امیرخانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۷۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
در نگارش خط علاوه بر زیبایی، به کیفیت و موقعیت قرارگیری حروف متناسب با ترتیب و خوانش آن ها توجه می شود چنان که مخاطب به راحتی بتواند ترتیب و ارتباط میان حروف در هر کلمه را دریافته، خواندن حروف به سهولت مقدور گردد. در خطوط فارسی، نستعلیق را عروس خطوط نامیده اند. هنرمندان بسیاری درطول چندقرن گذشته به نگارش نستعلیق پرداخته و هریک ضمن ذوق آزمایی تلاش کرده اند تا آثارشان را در این زمینه به کمال مطلوب برسانند. مقاله پیشروبا هدف دستیابی به نحوه مواجهه هنرمند خطاط درخصوص کیفیت استقرار حروف در کلمات، به روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی، نمونه هایی از سطرنویسی و چلیپا در دو شیوه صفوی و معاصر؛ گزیده ای از آثار میرعمادالحسنی و غلامحسین امیرخانی به عنوان شاخص را انتخاب و سپس از طریق تطبیق، کیفیتِ ترکیب و استقرارِ حروف در کلمات آن ها را توصیف و تحلیل نموده است. چگونگی استقرار حروف نستعلیق در آثار دو استاد خوشنویس پرسش اصلی و نظیر نویسی های امیرخانی از میرعماد مورد توجه این پژوهش است. این که ترکیب و ترتیب قرار گرفتن حروف در کلمه و در نهایت سطر، در تناسب با بار معنایی کلمه در دو شیوه تا چه اندازه به لحاظ کیفی حائز اهمیت بوده است. یافته های پژوهش، ضمن تبیین ویژگی های خاص آثار و نقاط اشتراک و افتراق هریک از نمونه های مشابه دو هنرمند، حاکی از آن است که در آثار میرعماد ترکیب و ترتیب قرارگیری حروف در کلمات، منطبق با مسیر نگاه مخاطب، روان خوانی و اساساً تسریع دریافت معانی کلمات در نظر گرفته شده و رعایت این نکته از دقت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است درحالی که در آثار امیرخانی این موضوع چندان مورد اعتنا قرار نگرفته است و صرفاً چیدمان اجزای یک کلمه غالبا از بُعد ترکیب بندی و حسن همجواری حروف و کلمات مورد اهمیت است.