مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
سیوطی
حوزه های تخصصی:
ابن أبی حاتم رازی، از معروف ترین مفسّران اهل سنّت است. تفسیر او نیز از مشهورترین تفاسیر روایی قرآن مجید به شمار می رود که بر اساس روایات مقبول اهل سنّت سامان یافته است.قدمت نویسنده، نزدیکی به عصر صحابه و تابعیان، سبک دقیق نگارشی، دقّت های رجالی در انتخاب احادیث و نظم و اتقان مباحث، از ویژگی های تفسیر اوست.با توجه به آن که این کتاب تا حدود قرن دهم به طور کامل موجود بوده است، و در چهار قرن اخیر از بین رفته است، مجموع آن در چاپ های امروزین با استفاده از روایات به کار رفته در تفاسیر سیوطی و ابن کثیر، باز سازی شده است. در این نوشتار، سعی شده است میزان اعتبار نسخه های جدید آن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
استشهاد در شرح ابن عقیل و سیوطی بر الفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان ضمن مقدمه ای درباره پدیده استشهاد در نحو عربی، به طور خاص استشهاد دو شارح مشهور الفیه ابن مالک بهاءالدین عبدالله بن عقیل و جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی را به آیات قرآن، احادیث شریف، کلام ماثور عرب و اشعار قدیم عرب بررسی و مقایسه کرده اند و روش آنها را در آوردن شاهد تبیین نموده، به ارائه نتایج آماری و تطبیق آنها پرداخته اند.
از مهم ترین اهداف این مقاله، آشنایی با جایگاه استشهاد در این دو شرح و آشنایی با اهدافی است که شارحان را به استشهاد به شواهد گوناگون سوق داده است. میزان استشهاد به هر یک از انواع چهارگانه شواهد نیز گزارش شده است.
نقد روایات فقهی منقول از علی بن ابی طالب (ع) در تفسیر الدر المنثور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر الدر المنثور سیوطی از تفاسیر روایی اهل تسنن و از جمله تفاسیر ترتیبی است که در آن، روایات بدون هیچ اظهار نظری ذیل آیات، نقل شده است. سیوطی، روایات فراوانی از رسول خدا(ص)، صحابه، تابعان و تابعان تابعان نقل کرده است. همچنین روایاتی از حضرت علی(ع) و دیگر ائمه معصومین(ع) ذکر کرده است. وجود اسرائیلیات و روایات جعلی در این تفسیر و نسبت دادن آن به برخی از ائمه معصومین(ع)، عاملی شد تا در این جستار، به بررسی و نقد روایات فقهی منقول از امیرالمؤمنین(ع) پرداخته و در این میان، روایات صحیح از سقیم باز شناخته شود؛ بنابراین مواردی از قبیلِ گفتن آمین در نماز بعد از سوره حمد، معنای واژه «قرء» در آیه 228 سوره بقره، نحوه وقوع طلاق سوم، نهی از متعه، حکم ازدواج با مادر همسر و ربیبه، حرمت ازدواج با دو خواهر برده، شستن پا در وضو از جمله روایات معارض است که در بوته نقد قرار گرفته است.
ارزیابی کمیّت گرایی سیوطی در تبیین موضوع قرائت قرآن؛ مطالعه موردی نوع سی و پنج الاتقان فی علوم القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمیت گرایی و مشغول شدن به ظاهر، یکی از آسیب های جدی در پرداختن به تعالیم اسلامی محسوب می شود؛ مقوله ای که از دیدگاه قرآن و سنت بارها مورد نقد قرار گرفته است. یکی از این تعالیم، قرائت قرآن کریم است. قرآن کریم، سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بر قرائت قرآن تأکید فراوان دارند. این تاکیدها موجب شده است مسلمانان در این مقوله به تألیف و تحقیق گسترده ای بپردازند. مسئله ای که در اینجا وجود دارد، میزان اهمیت دادن به اصل قرائت و در کنار آن پرداختن به سایر موضوعات مکمل قرائت قرآن است.
یکی از دانشمندان علوم قرآنی که به این مساله به صورت جدی پرداخته، سیوطی است. در این مقاله تلاش بر این است نوع رویکرد سیوطی به قرائت بر اساس بررسی سندی و معیارهای موجود در مکتب اهل بیت(ع) مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. از اشکالات اساسی بر این نوع رویکرد، تکثر روایات مقطوع، مرفوع و منقطع، نقل مطالب فراوان از صحابه، تابعین و قراء به نحوی که شبهه روایت بودن را دارد، و تاکید بیش از اندازه بر ظواهر قرائت و غفلت از مساله اصلی آن یعنی تدبر است. تدبر و میزان اهمیت آن در قرآن کریم و مکتب اهل بیت(ع) نیز در انتهای هر بخش مورد تبیین قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی روش تفسیری تفاسیر نورالثقلین و درالمنثور
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روایات تفسیری در دو تفسیر «درالمنثورسیوطی» و «نورالثقلین حویزی» با تأکید بر سوره واقعه پرداخته است.
این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و بررسی درون متنی و تطبیق و مقایسه انجام شده است. نگارنده پس از معرفی اجمالی دو تفسیر، به بررسی اموری چون جایگاه علوم قرآنی، تصحیف و تحریف، روایات موضوعه، روایات خرافی، گزینش و تقطیع روایات پرداخته است.
این بررسی نشان می دهد که شکل انتخاب روایات و جایگاه قرار گرفتن آنها، انتخاب منابع روایات، تقطیع وجابه جایی روایات و... در تفاسیر مذکور، حاکی از اجتهاد مؤلفان آنها در روش بهره گیری از روایات تفسیری است. علاوه بر آن مبانی معرفتی همچون وابستگی به فِرَق مذهبی نیز در گزینش احادیث تأثیر به سزایی داشته است.
تقطیع حدیث (ارزیابی تقطیع در الجامع الصغیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الجامع الصغیر سیوطی، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش معجم نگاری الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی میزان روشمندی کتاب مذکور در تقطیع روایات پرداخته است.پژوهش حاضر، با روش تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده، به بررسی 400 روایت از روایات این کتاب پرداخته و طبق قوانین علم احتمال، نتایج آن را با خطای پنج درصد به کل کتاب تعمیم داده است. نتایج نشان داده این کتاب، در 3/17 درصد موارد به تقطیع روایات دست زده و در 7/82 درصد موارد، روایات را تقطیع نکرده است. همچنین، در موارد تقطیع، در 5/72 درصد تقطیع درست (غیر مُخلّ به معنا) و در 4/27 درصد موارد تقطیع نادرست وجود دارد. همچنین گونه های تقطیع نادرست و درصد هریک نیز به تفصیل و با ذکر نمونه هایی از هر گونه، و نیز استدلال بر وجه نادرستی آن، بررسی شده است.
بررسی آراء سیوطی در اجمال و تبیین آیات قرآن کریم با محوریت اندیشه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد
توجه قرار گرفته موضوع مجمل و مبین در قرآن کریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب الإتقان
فی علوم القرآن فصلی با عنوان « فی مجمله و مبینه » دارد و در آن فصل آیاتی که
از نظر او دارای اجمال هستند را برشمرده و معانی مختلف مترتب بر آن آیات را بیان
کرده است . او اسبابی مانند اشتراک لفظی ، حذف ، غرابت و... را برای اجمال برمی
شمارد و آیاتی را به عنوان مثال بیان می کند. به نظر می رسد در تفسیر المیزان، با
بررسی آیاتی که سیوطی آن ها را دارای اجمال برشمرده است، علامه طباطبایی در بیشتر موارد
، آن آیات را با توضیح و توجه به سیاق از شکل مجمل خارج کرده است. البته در برخی آیات
که طبق نظر سیوطی مجمل هستند ، علامه طباطبایی اظهار نظر صریح یا خاصی نداشته و تنها
به بیان وجوه مختلف معنایی آیه پرداخته است . این مقاله کوشیده است با بررسی اسباب
اجمال در آیاتی که در اتقان آمده و نیز پرداختن به روایات کتاب الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، دیدگاه
سیوطی درباره اسباب اجمال را مورد مطالعه قرار داده است و با مراجعه به کتب مختلف
علوم قرآنی و نیز تفسیر المیزان ، اجمال درآن آیات را تحلیل و بررسی نماید .
ارزیابی صحت ارجاعات سیوطی به راویان و مصادر پیشین در «الجامع الصغیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الجامع الصغیر سیوطی، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی میزان صحت استنادات کتاب مذکور به راویان و مصادر روایی پیشین که سیوطی از آنها نقل کرده (و در نگاه اول به نظر می رسد ارجاعات وی همگی دقیق هستند) پرداخته است.
پژوهش حاضر، با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده است، به بررسی 400 روایت از روایات این کتاب پرداخته و طبق قوانین علم احتمال، نتایج آن را با خطای 5 درصد به کل کتاب تعمیم داده است.
نتایج نشان داده است با خطای 5 درصد می توان گفت در کل کتاب الجامع الصغیر، در % 6/9 موارد ارجاعات بر اساس مصادر روایی موجود در زمان ما نادرست هستند. نادرستی این ارجاعات به علت فقدان روایت در نسخه موجود از آن کتب در زمان ما یا عدم تصریح به نام کتاب و اکتفا به نام نویسنده کتاب (با این که آن نویسنده تالیفات روایی متعدد داشته است) و یا اشتباه در انتساب روایت به راوی است.
متکلمان اشعری و علم منطق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
170 - 205
حوزه های تخصصی:
منطق دانان علم منطق را معیار درستی اندیشه می دانند. متکلمان مواضع مختلفی نسبت به این ادعا اتخاذ کرده اند، تا آنجا که حتی گاهی رهبران یک جریان و مذهب فکریِ پرحضوری مانند اشاعره در برابر آن ادعا به رویارویی با یکدیگر نیز برخاسته اند. کاوش آثار این متکلمان بدان می انجامد که آنها نسبت به علم منطق یکسان سخن نگفته اند. نتیجه تحقیق حاضر آن است که متکلمان اشعری در مواجهه با علم منطق سه دوره را تشکیل داده اند: قبل از سده پنجم هجری، مخالفت فراوانی از سوی این متکلمان نسبت به منطق ابراز می گردید. با ظهور نوشته های غزالی، منطق به فراز می رسد. بعد از او، اشاعره سه طیف را تشکیل داده اند: بسیاری چون فخرالدین رازی، شمس الدین محمد سمرقندی، تفتازانی و شریف جرجانی از باب موافقت وارد شدند، شماری با شدت از تحریم اشتغال به منطق سخن گفته اند و کسانی چون تقی الدین سبکی کوشیدند به نحوی بین رویکرد موافقان و فتاوای تحریمی وفاقی برقرار کنند.
نقد روایات نزول قرآن بر زبان صحابه (نگاهی به کتاب الاتقان سیوطی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع در زمینه علوم قرآنی، کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» جلال الدین سیوطی است که از جهات مختلف در کانون توجه محققان و دانش پژوهان این حوزه است. این اثر همچون تألیفات دیگر، از کاستی و خطا مصون نیست و آسیب هایی بدان راه یافته است و به واسطة جایگاه درخوری که در عرصة علوم قرآنی دارد، عدم توجه به این ایرادات، پیامدهای گسترده ای را به دنبال خواهد داشت. ازاین رو در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و به شیوة تحلیل محتوا صورت پذیرفته است، به بررسی و نقد یکی از انواع مورد تردید در این تألیف می پردازیم. نوع دهم از مباحث الاتقان با عنوان «فیما انزل من القرآن علی لسان بعض الصحابه» مدعی نوعی از پیش نزول یا الهام برخی از آیات قرآن کریم بر زبان صحابه پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم است. فارغ از تحلیل سندی، بررسی محتوایی این اخبار، مضمون آنها را در تقابل با مسلمات عقلی، تاریخی و نقلی نشان می دهد.
منقبت نگاری و یادکرد اهل بیت(ع) در آثار سیوطی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
گزارش های روایی، تفسیری و تاریخی سیوطی شافعی مذهب درباره سیره و فضایل اهل بیت(ع) در بسیاری از نوشته های وی قابل مشاهده است. این نوشتار بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی، گزارش های سیوطی درباره فضایل اهل بیت(ع) را استخراج و تحلیل کرده است. نگارش نوشتارهای مستقل درباره برتری های اهل بیت(ع)، یادکرد مثالب مخالفان ایشان، ثمرات محبت به معصومین(ع) و بیان جایگاه دوستداران آنان در نگاه سیوطی بسیار برجسته است. رویکرد قرآنی- روایی نسبت به حضرت علی، فاطمه و حسنین(ع) نشان از ارادت و دل سپاری ویژه سیوطی نسبت به خمسه طیّبه دارد. امام سجاد، امام رضا و بقیه الله(ع) نیز مورد توجه روایی وی قرار گرفته اند. سکوت معنادار وی نسبت به صادقین و سایر اهل بیت(ع) برآمده از انگاره های یک سویه زمامداران و نوع مرزبندیهای مذهبی عصر سیوطی است.
تحلیل انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
197 - 224
حوزه های تخصصی:
تنویر الحوالک شرح مختصر سیوطی بر موطأ مالک است. سیوطی به طور عمده در این اثر به شرح و بسط مفهوم متن احادیث پرداخته است؛ ازاین رو می توان نوشته مذکور را مجموعه ای فقه الحدیثی به حساب آورد. شناخت فقه الحدیث ثمره سایر علوم حدیث بوده و آگاهی از شیوه پیشینیان به خصوص شارحان جامع نگاری همچون سیوطی در فهم احادیث می تواند به تصحیح یا تعمیق فهم ما بینجامد. لذا این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به واکاوی انتقادی روش فقه الحدیثی سیوطی در تنویر الحوالک بپردازد. به رغم آنکه سیوطی تلاش کرده تا روایات موطأ را در زمره روایات صحیح جلوه دهد، توجه به اوضاع نابسامان نقل و نگارش حدیث و شکل گیری روایات جعلی فراوان در زمانه مالک و تجدیدنظرهای مکرر وی، نمایانگر آن است که حتی آخرین نسخه موطأ نیز انتخاب نهایی و قطعی مالک نبوده است. اشتمال موطأ بر روایات موقوف و مقطوع و عنایت به عدم حجیت آراء و فتاوای صحابه و تابعین، دلیل دیگری بر بطلان دیدگاه سیوطی است. وی پس از طرح مباحث سندی، از طرق گوناگون به شرح احادیث پرداخته است. طرح مباحث بلاغی و توجه به مفاهیم حقیقت و مجاز و دوری از تجسیم و ظاهری گری، جمع میان احادیث متعارض تا حد امکان و اندک شمردن مصادیق وقوع نسخ، عدم رعایت انصاف در تبیین مسائل کلامی مانند مسئله ارث گذاشتن انبیا و بهره نیافتن کافی و وافی از آیات قرآن در شرح احادیث از جمله محاسن و معایب روش فقه الحدیثی سیوطی است.
بررسی تطبیقی دیدگاه زرکشی و سیوطی در نحوه دلالت استقلالی یا مجموعی وجوه اعجاز قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل مهم در اعجازشناسی قرآن، مسئلهٔ نحوهٔ دلالتِ وجوه اعجاز است و آن معطوف به این پرسش است که دلالت این وجوه بر اعجاز قرآن به صورت استقلالی و انفرادی است یا مجموعی؟ قرآن پژوهان عموماً یک یا چند وجه اعجاز را وافی در دلالت اعجاز می دانند. زرکشی قول تحقیق را در دلالت مجموعی وجوه اعجاز قرآن می داند، اما سیوطی دلالت یک وجه را به تنهایی و مستقلاً برای اعجاز قرآن کافی می داند. در این نوشتار با رویکرد تحلیلی توصیفی به صورت مقایسه ای، روش اعجازشناسی زرکشی و سیوطی محل تأمل قرار می گیرد و به نقد و بررسی دیدگاه زرکشی مبنی بر دلالت مجموعی اعجاز قرآن می پردازیم. زرکشی از سویی به دلالت مجموعی وجوه اعجاز قرآن قائل شده و دلالت یک وجه یا حتی چند وجه با هم را برای اعجاز، وافی به مقصود نمی داند و از طرفی برای تعداد آن هم عدد واحدی قائل نیست. امری که با تأمل و درک همهٔ ابعاد آن، درک تحقق اعجاز را متعذر به نظر می رساند. در حالی که سیوطی با نامحدودخواندنِ وجوه اعجاز، ادراک پذیری وجوه و توجه به اعجاز تأثیری قرآن، دلالت انفرادی و استقلالی هریک از وجوه را پذیرفته است؛ ازاین رو قرائت وی از انسجام و هم گرایی بیشتری برخوردار است.
جایگاه اجتهاد در تفسیر روایی الدر المنثور
حوزه های تخصصی:
ازجمله شیوه های تفسیر قرآن تفسیر روایی است. این که تفاسیر روایی، خالی از هرگونه اجتهاد و بهره گیری مفسّر از عقل هستند یا خیر، سبب شده است تا برخی علماء این صنف از تفاسیر را به دو گونه روایی محض واجتهادی روایی تقسیم بندی کنند. الدر المنثور اثر سیوطی مفسر و محدث اهل سنت، ازجمله تفاسیر روایی قرآن محسوب می گردد. این تفسیر توسط برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر، در دسته تفاسیر «روایی محض» قلم داد شده است. این که مفسر در الدر المنثور صرفا از روایات در تفسیر آیه بهره برده یا زمینه های اجتهاد و بهره گیری از عقل نیز در آن دیده می شود؟ پرسش اصلی این پژوهش است. جستار فراروی در پی پاسخ به این پرسش ، با روش توصیفی تحلیلی و روی کرد نقادانه، ضمن بررسی الدر المنثور ، به این نتیجه رسیده است که به رغم آنکه این تفسیر از سوی برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر در دسته تفاسیر روایی محض قرار گرفته، اما شواهدی از تأثیر پیش دانسته های فکری و بهره گیری مفسر از عقل در ذکر اسناد برخی روایات، اظهار نظر درخصوص وضعیت سندی برخی روایات، تأثیرگذاری گرایش های کلامی مفسر در انتخاب و چینش برخی روایات، گزینشِ برخی روایات از منابع مورد استفاده و نیز بیان دیدگاه های حدیثی رجالی برخی علماء درباره روایت و راوی، سبب می شود تا بتوان الدر المنثور را در دسته تفاسیر اجتهادی روایی جای داد، هرچند مفسر در تبیین آیات از اظهار نظر صریح پرهیز کرده است.
ارزیابی «نقل به معنا» و «تصحیف» در الجامع الصغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
90 - 116
حوزه های تخصصی:
الجامع الصغیر، یکی از جوامع روایی معروف اهل سنت است که با روش الفبایی (بر حسب ابتدای روایات) تدوین شده است. این تحقیق به بررسی موارد تصحیف و نیز میزان روش مندی کتاب مذکور در «نقل به معنا»ی روایات پرداخته است.
پژوهش حاضر، با روش تحلیل محتوای کمّی و بر اساس نمونه ای که به روش سیستماتیک و طبقاتی تهیه شده، نگاشته شده است.
نتایج نشان داده است که با خطای پنج درصد می توان گفت سیوطی 49% از روایات الجامع الصغیر را نقل به معنا کرده است. از میان این تعداد، هشت درصد را به شکل نادرست نقل به معنا کرده است و 92% را به شکل درست نقل به معنا کرده و سهم تصحیف نیز در مجموع کتاب، کمتر از یک درصد است. در کنار این تحلیل کمّی، گونه های «نقل به معنا»ی نادرست و درصد هر یک نیز به تفصیل مورد بررسی کیفی و استدلالی قرار گرفته اند. به علاوه، سیوطی بر خلاف اعتقاد خود و نیز قاطبه اهل درایه عمل کرده است که معتقدند پس از تدوین جوامع روایی، نقل به معنا مطلقاً مجاز نیست.