مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ناصرالدین شاه
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
140 - 115
حوزه های تخصصی:
این مقاله به موضوع شکار و جایگاه آن در زندگی شاه و اشراف قاجاری از زاویۀ پیامد آن برای محیط زیست پرداخته است. در دورۀ قاجاریه، به دنبال نوسازی نظامی و پیشرفت ادوات و ابزار شکار، رفتار با محیط زیست تغییر کرد. یکی از جلوه های این تغییر در حوزۀ شکار اتفاق افتاد که از تفریحات دیرین دربار و اشراف ایرانی بود. مبنای این پژوهش، واکاوی و بررسی تحلیلی اطلاعات موجود در منابع نوشتاری این دوره است که با رویکردی توصیفی و تحلیلی انجام شده است. هم زمان تلاشی صورت گرفته است تا گونه های جانوری و دامنۀ شکار آن ها نمایانده شود. یافته ها نشان می دهد که اشراف قاجاری اعم از شاه، شاهزادگان، سطوح پایین تر مرتبط با ساختار قدرت و حتی زنان حرم سهم چشمگیری در شکار گونه های مختلف جانوری این روزگار داشته اند. پیوند استوار اشراف قاجاری با مقولۀ شکار، مسأله نبودن محیط زیست و نبود یک ساز و کار نظارتی قانونی، سبب افزایش شکار، برخورد سهل انگارانه با طبیعت و فراهم شدن زمینۀ نابودی و کاهش برخی گونه های جانوری شده است. در کنار این طیف، گروهی دیگر که غیرایرانی بودند، در هیئت جهانگرد، دیپلمات و یا مستشار نظامی با برخورداری از امتیاز ویژه ای که شاهان یا شاهزادگان در اختیارشان گذاشته بودند، به این تفریح روی آورده بودند. این شکار بی رویه پیامدهای مخربی برای محیط زیست و حیات وحش ایران داشت که در پژوهش حاضر تلاش شده است ابعاد آن نمایانده شود.
سوانح طبیعی غیر مترقبه در قم و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین تحولات اجتماعی ایران، وقوع حوادث و سوانح طبیعی غیر مترقبه است که در بررسی رویداد اجتماعی و اقتصادی شهری به علت تأثیر همه جانبه آن در زندگی مردم شرح سوانح و بلایای طبیعی محل نقد و توجه جدی است، چون این حوادث نقطه شروع بسیاری از تحولات تاریخی است که در دگرگونی های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ملی و بومی قابل توجه است. این پژوهش بر آن است که تأثیر اقتصادی و اجتماعی حوادث غیر مترقبه مانند قحطی و گرسنگی، سرما زدگی، سیل، زلزله و بیماری های واگیردار را بر شهر قم در عصر ناصری مورد بررسی قرار دهد و پیامد طولانی آن را بر ابعاد مختلف زندگی مردم تحلیل نماید. در این بررسی که از نوع پژوهش تاریخی است بر اساس منابع و به شیوه توصیفی - تحلیلی، برخی از تأثیر و تأثرات حوادث غیر مترقبه طبیعی را بر زندگی اجتماعی مردم قم تحلیل نماید. یافته پژوهش نشان می دهد که حوادث ناگوار و غیر مترقبه طبیعی قم موجب کاهش جمعیت، تضعیف نظام اقتصادی و معیشت مردم، مهاجرت مردم به دیگر مناطق، تبدیل زمین های مرغوب کشاورزی به کشت تریاک و پنبه ، شورش محلی شده و زمینه را برای حوادث سیاسی و اجتماعی بزرگتر در ادوار بعدی، مانند پیدایش شورش ها و اعتراضات اجتماعی و انقلاب مشروطه فراهم نمود._x000D_
One of the most important social developments in Iran is the occurrence of unexpected natural disasters. In the local historical study, due to its comprehensive impact on people's lives, the description of natural disasters is a source of serious criticism, because these events are the starting point of many historical developments Is significant in national, local social, political, and economic transformations.This study aims to investigate the economic and social impact of unexpected events such as famine and starvation, cold, flood, earthquake, infectious diseases on the city of Qom in the Nasserite era and its long-term consequences with descriptive-analytical method and data collection method. Explain in the form of libraries and documents. The research findings show that unfortunate and unexpected natural disasters have a negative effect on population decline and weakening the economic system and people's livelihood and have significant effects on political and social events in later periods.
تحلیل محتوایی عرایض مردم آذربایجان به ناصرالدین شاه قاجار(1303-1301 ه. ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرایض متضمن مسائل مختلفی است که گریبانگیر مردم بوده است و چون این مسائل از طرق عادی امکان رفع و رجوع نمی یافت، صاحبان عرایض به پادشاه پناه می بردند. پادشاه یا خود مستقیماً به آن ها پاسخ می داد، یا شاهزادگان و حُکام و سایر مقامات را وادار به پاسخ گویی به صاحب عریضه می کرده است. هدف مقاله حاضر شناخت مسائل اجتماعی مردم آذربایجان طی نزدیک به سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که در اسناد مورد بررسی منعکس گردیده است؛ این اسناد، شامل عرایض خطه آذربایجان و مردم شهرهای تبریز، ارومیه، اردبیل، میانج، خوی، خلخال، مرند، سلماس، ساوجبلاغ، جلفا، صائین قلعه و مراغه، بین سال های1301 تا 1303 هجری قمری می باشد. روش تحقیق در این مقاله، روش تاریخی(استقرائی) و شیوه نگارش و تدوین آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. این مقاله سعی دارد به تشریح و تحلیل محتوای عرایض مردم آذربایجان در عهد ناصری بپردازد. بررسی و تحلیل عریضه ها نشان می دهد که عدم شکل گیری نهادها و ساختارهای اداری، عدم وجود امنیت جانی و مالی عریضه نویسان از سوی حاکمان محلی، و مهم تر از همه توجه و پیگیری شخص شاه به مطالبات و تقاضاهای مردم موجب می شد تا آنان عریضه های خود را به شخص اول مملکت یعنی پادشاه متجدد و فرنگ دیده قاجار، ناصرالدین شاه، تقدیم کنند.
مطالعه تحلیلی نقاشی نظامی میدان مشق اثر محمدحسن افشار در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
73 - 91
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نمایش قدرت در دوره قاجار در مرکز توجه نقاشی های پیکرنگاری دربار بوده و نقاشی های به سفارش مراکز نظامی بستر نمایش این موضوع بوده است. سؤال اصلی پژوهش به این شرح است که قدرت نظامی در تصاویر نقاشی این دوران چگونه به تصویر کشیده شده و ویژگی بصری و ساختاری نمایش قدرت در نقاشی میدان مشق اثر محمد حسن افشار به وسیله هنرمند چگونه بوده است؟ هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقاشی نظامی دوران ناصرالدین شاه و ویژگی های ساختاری و بصری اثر میدان مشق ارائه شده است. روش پژوهش: این پژوهش با نگاه تاریخی و به روش توصیفی-تحلیلی ارائه شده و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای (اسنادی) است. یافته ها: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که نمایش قدرت در نقاشی دوره قاجار در تصاویر نظامی همواره جایگاه ویژه ای داشته و در نقاشی میدان مشق اثر محمد حسن افشار نمایش قدرت نظامی با تأکید بر حضور شاه، ولیعهد و سپهسالار در کنار هم در بازدید از میدان مشق، که محل تمرین و آموزش و آرایش نظامیان بوده، نشان داده شده است.
اندیشه اصلاح آموزش ابتدایی در ایران عصر ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران زمان ناصرالدین شاه، نظام آموزشی بیش از پیش موردتوجه اندیشمندان ایران قرار گرفت. آن ها انجام اصلاحات در عرصه های مختلف را با آگاهی مردم در ارتباط دانستند و از ضرورت آموزش همگانی سخن به میان آوردند و به دنبال آن، اصلاح آموزش ابتدایی را به منزله زیربنای آموزش همگانی مورد توجه قرار دادند. رویکرد این اندیشمندان به آموزش ابتدایی و نسبتِ راهکارهای آنان برای تحول در آموزش ابتدایی با واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی مسئله ای است که در تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از آثار اندیشمندان آن دوره مورد بررسی قرار می گیرد و به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا راهکارهای اندیشمندان ایران عصر ناصری برای آموزش ابتدایی و همگانی شدن آن با واقعیت های روز و اصول آموزش ابتدایی مطابقتی داشتند؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که اندیشمندان این دوره باوجود درک درست از نقش آموزش ابتدایی در تعلیم عمومی، با اصرار به راهکارهایی مانند اصلاح الفبا از واقعیت های زمانه و اصول آموزش ابتدایی فاصله گرفته اند.
نگرشی بر تحول لباس رسمی کارکنان دولت در دوره ناصرالدین شاه قاجار و رضاشاه پهلوی
حوزه های تخصصی:
گسترش روابط ایران و غرب یکی از ویژگی های بارز عصر قاجار و پهلوی به شمار می آید. آشنایی ایرانیان بافرهنگ و تمدن غرب موجب تغییرات اجتماعی نسبتاً وسیع، ازجمله تغییر پوشاک برخی از اقشار جامعه و به خصوص لباس رسمی کارکنان دولت شد. بر این مبنا هدف اصلی مقاله، بررسی تحولات انجام شده بر لباس رسمی کارکنان دولت دوره ناصرالدین شاه و دوره رضاشاه است. حال این سؤال پیش می آید، که چه تفاوتی میان طرح و نحوه ی اجرای لباس کارکنان دولت در دوره ناصرالدین شاه با دوره رضاشاه بوده است؟ فرضیه مقاله بر آن است با تلاش هایی که از سوی شاه قاجار و پهلوی اول در جهت تغییر پوشش انجام دادند لباس رسمی کارکنان دولت هم ازنظر رتبه، جایگاه، ارتباطات اجتماعی و هم ازنظر طرح و نحوه ی اجرای آن متحول شد. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر توصیف و تطبیق داده های تاریخی است و نتایج حاصل از این پژوهش دلالت بر فرآیند تأثیر غرب گرایی بر لباس کارکنان اداری دوره ناصرالدین شاه و تشدید نوگرایی بر تحول لباس پرسنل دولتی با روش اقتدارگرایانه رضاشاه دارد.
فراسوی پزشکی: خدمات یاکوب پولاک اتریشی به فرهنگ و هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
125-147
حوزه های تخصصی:
فراسوی پزشکی: خدمات یاکوب پولاک اتریشی به فرهنگ و هنر ایران عبدالله میرزایی [1] ، علی وند شعاری [2] ، کاظم پورالوار [3] چکیده یاکوب پولاک با نام پزشک ناصرالدین شاه از 1851 تا 1860 میلادی در ایران خدمت کرد. خدمات گسترده پولاک در حوزه پزشکی، او را به عنوان پیشگام پزشکی نوین ایران مطرح کرده و دیگر خدمات وی به ایران را به حاشیه برده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر مهجور ماندن فعالیت ها و اقدامات احتمالی پولاک درخصوص فرهنگ و هنر ایران پس از بازگشت وی به اتریش است. سوال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی و معرفی خدمات پولاک به فرهنگ و هنر ایران در اتریش است. پس از اتمام دوران مأموریت و بازگشت پولاک به اتریش، رخداد های فرهنگی و اقتصادی متعددی در این کشور به وقوع پیوست. با توجه به شناخت گسترده پولاک از فرهنگ و جامعه ایران و جایگاه علمی و سیاسی وی در دربار امپراطوری اتریش، فرض بر این است که وی صرفاً ناظر بیرونی تحولات فرهنگی و اقتصادی اتریش نبوده، بلکه در جهت معرفی ظرفیت های کشور ایران در این رویدادها نقش داشته است. بدین منظور طیفی از اسناد تاریخی و منابع مکتوب به شیوه کیفی و با رویکرد تاریخی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که پولاک در سال های وقوع تحولات روبه گسترش فرهنگی و اقتصادی در اروپا، در اختصاص دادن سهمی از این تحولات به هنر و فرهنگ ایران نقش مهمی داشت. فراهم آوردن مقدمات حضور ایران در نمایشگاه بین المللی در سال 1873میلادی و دعوت از ناصرالدین شاه، پژوهش و نگارش کاتالوگ ایران در نمایشگاه جهانی وین، تسهیل مشارکت ایران در نمایشگاه جهانی قالی های شرقی در سال 1891میلادی و نگارش مقاله ای تخصصی در کاتالوگ این نمایشگاه، از محورهای اصلی اقدامات پولاک به شمار می آید. واژه های کلیدی: یاکوب پولاک، ناصرالدین شاه، نمایشگاه جهانی وین، فرهنگ وهنر ایران، دوره قاجار. [1] . دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز، (نویسنده مسئول) a.mirzaei@tabriziau.ac.ir [2] . دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز a . vandshoari@tabriziau.ac.ir [3] . استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز k . pouralvar@tabriziau.ac.ir تاریخ دریافت : 1/4/1401 – تاریخ تأیید : 29/6/1401
نگاهی به اهمیت عکاسی مستند و کاربردهای آن در ایران دوره ناصری (1264- 1313 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاقه ناصرالدین شاه به پدیده نوظهور عکاسی که دستاورد تمدنی غرب بود، سبب رونق عکاسی گردید. نخستین سوژه های عکاسی شاه، زنان حرم سرا و درباریان و اولین عکاسان نیز شاه، درباریان و تعدادی عکاس خارجی بودند. خروج انحصار عکاسی از دربار یکی از دلایل توجه به سوژه های مختلفی نظیر رعایا، طبیعت و حیوانات گردید. از سویی دیگر تمایل شاه به عکاسی از سوژه های ناب و بداهه، منجر به روی آوری به عکاسی مستند گردید. از آن زمان عکاسی به دو صورت پرتره و مستند ادامه یافت. عکاسی مستند علاوه بر ثبت تصاویر ناب و بداهه در گزارش تصویری و روزنامه نگاری نیز به کار رفت. عکس هایی که در روزنامه نگاری بکار رفتند و نیز تصاویری که به هدف گزارش تصویری تهیه شدند، به مرور ایام به لحاظ استنادی توانستد جایگاه مهمی برای خود بیابند. هدف از این پژوهش آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی، به چرایی روی آوردن به عکاسی مستند و کاربردهای آن در زمان ناصرالدین شاه پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد توجه و علاقه شاه، سبب توجه دیگران به عکاسی و به ویژه عکاسی مستند توسط برخی از عکاسان گردید. عکس ها و آلبوم های به جای مانده از آن دوره نشان از پیشرفت در این زمینه می باشد.
اسنادی جدید پیرامون عکاسخانه اندرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۸۷ شماره ۳۶
77-85
حوزه های تخصصی:
در میان کارکردهای مختلف دوربین عکاسی در قرن نوزدهم در ایران، از همان ابتدا مسئله عکاسی از زنان و مغایرت آن با شیوه های بازنمایی در غرب به عنوان یک مسئله فرهنگی مطرح شد. ترس از قرارگیری زنان در مقابل دوربین عکاسی، عکاس نامحرم وافتادن عکس های آنها به دست دیگران، عکاسی از زنان را غیرممکن جلوه می داد. تفنن و موضع برتر ناصرالدین شاه، اولین گام ها را در جهت شکستن این تابوی فرهنگی برداشت و عکاسی او از بانوان حرمسرایش آغاز به تصویر کشیدن زنان بوسیله دوربین عکاسی در ایران شد. عکاسخانه همایونی، اولین مکانی بود که به طور رسمی و به دستور ناصر الدین شاه برای انجام امور عکاسی، ظهور و چاپ عکس ها تأسیس شد. این عکاسخانه در جنب شمس العماره واقع بود. اسناد جدید یافت شده که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند نشان می دهند که با توجه به ملاحظات اخلاقی که در مورد عکاسی از زنان و ظهور و چاپ عکس های بانوان حرم وجود داشته است و باتوجه به فاصله زیاد عکاسخانه همایونی تا اندرونی، ناصرالدین شاه مکانی را در اندرون ناصری به عکاسخانه اختصاص می دهد. عکاسخانه اندرونی به امور عکاسی از بانوان حرم اختصاص داشته و مدیریت آن به عهده امینه اقدس، یکی از بانوان برجسته و با نفوذ دربار بوده است.
طرح و نقش منسوجات کاربردی (غیرجامگانی) در اوایل عصر ناصری با نظر به نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 82
حوزه های تخصصی:
هزارویک شب صنیع الملک، منبع تصویری مردم نگار به حساب می آید که با جستجو در آن می توان ظرایف فرهنگی عصر ناصری را مورد مطالعه قرار داد. در سوی دیگر، طرح و نقش منسوجات دورۀ قاجار هستند که در کاربردی جز تنپوش، کمتر محل بررسی بوده اند. هدف این پژوهش، جستجو در خصایص طرح و نقش این انواع با نظر به تصاویر هزارویک شب صنیع الملک است که امکان گمانه زنی دربارۀ شیوه های تولید را نیز فراهم خواهد آورد. بدین تقریر پرسش آن است: با نظر به تصاویر هزارویکشب صنیع الملک، طرح ها و نقوش منسوجات غیرملبوس در عصر ناصری چگونه و در چه قالبی تعریف می شود؟ با نظر به دستاوردهای مطالعات پیشین و به احتمال، طرح واگیرهای و نقش بته جقه در منسوجات کاربردی در زندگی روزمرۀ رواج بیشتری داشته است. بهرغم این فرضیه، نتیجۀ مطالعه به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به مدعای نمونه گیری طبقه بندی احتمالی هجده تصویر از هزارویکشب صنیع الملک نشان می دهد: در این دوره، حداقل پارچه های بدون طرح، واگیرهای، قابی، محرمات، محرابی و ترنج دار با نقوش گیاهی طبیعت گرا و انتزاعی ازجمله بته جقه و اسلیمی در تهیۀ منسوجات غیرجامگانی به کار می آمده که برخی با تکنیک های بافت همچون دارایی، طرح اندازی شده اند و برخی دیگر با عملیات تکمیلی همچون چاپ، نقش گرفته اند. در این بین، محرمات همچون ترمه از پرکاربردترین انواع بوده و در تنوع وسیع نسبت به سایرین استعمال می شده است.
آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 46
حوزه های تخصصی:
دوران قاجار بالاخص عصر ناصری، سرآغاز شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران و مقارن با پیدایش مفهوم هنرهای زیبا در غرب است. محمدحسن اعتمادالسلطنه از مورخان برجسته ی این ایام بوده که به واسطه ی برخورداری از رویکردی نوین در تاریخ نگاری و علاقمندی به تحقیق و تفحص در آثار تاریخی و ابنیه، تالیفاتش در زمینه ی تاریخ هنرهای ایران حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، با راهبردی کیفی در چهارچوب مطالعات تاریخی و به شیوه ی تفسیری-تاریخی به بررسی مکتوبات او شامل تاریخ منتظم ناصری ، المآثر و الآثار ، مرآه البلدان و روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه پرداخته ایم. سوال اصلی پژوهش این است که آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه چگونه است؟ و مصادیق این آگاهی کدامند؟ مرور آثار مذکور حاکی از وجود اطلاعاتی قابل تامل در رابطه با تاریخ هنر ایران اعم از بناها، آثار باستانی و هنری است که می تواند نویدبخش پیدایش روندی تازه در تاریخ نگاری هنر ایران در امتداد تحولات تاریخ هنر غرب و خصوصا فرانسه ی آن دوران باشد. آگاهی تاریخی اعتمادالسلطنه در مقام خاستگاه ظهور این اطلاعات، ذیل عناوین آشنایی با مطالعات غربی در باب تاریخ هنر، و شیوه های تاریخ نگاری هنر نزد او دسته بندی شده است. شیوه های تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه نیز در توجه به هنرمندان، سکه شناسی و باستان شناسی، و اشاره به متون مرتبط با هنرها تجلی یافته اند.
ویژگی های ساختاری و موضوعی آثار هاکوپ هوناتانیان، نقاش ناشناس دربار ناصرالدین شاه (پیش و پس از مهاجرت به ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
41 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه آثار هاکوپ هوناتانیان نقاش ناشناس دوره ناصرالدین شاه قاجار، از دیدگاه موضوع و ساختار بود. برخلاف باور عمده ی پژوهشگران هنری، پس از مرگ صنیع الملک، کمال الملک نقاش باشی دربار ناصری نبوده است بلکه هاکوپ هوناتانیان نقاش ارمنی، پس از مهاجرت به ایران عنوان نقاش باشی دربار را از آن خود کرد. در این مقاله تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی علاوه بر معرفی هاکوپ هوناتانیان، تحلیلی بر آثار وی انجام شود تا ضمن یافتن پاسخی مناسب برای فرضیه تحقیق مبنی بر وجود یا عدم وجود عناصر جدید در آثار وی، تأثیر عناصر مربوط بر نقاشی این دوره نیز مورد نقد و بررسی قرار گیرد. به لحاظ ساختارشناسی، وجود عناصری نو مانند نقاشی از شخص شاه در طبیعت و استفاده از سلاح جنگی برای نمایش قدرت مشاهده شد و به لحاظ موضوعی بعد از مهاجرت، آثار ایشان در موضوعات درباری و مذهبی گسترش یافت. این موضوع احتمالاً نشان می دهد که هاکوپ هوناتانیان با وجود آن که یک نقاش غیر ایرانی است، برای ارائه آثار خود، علاوه بر توجه به فرهنگ آن زمان برای آفرینش اثر با استقلال فکری، عناصر بصری جدیدی را در نقاشی های خود خلق کرده است.
مطالعۀ تطبیقی نقاشی پیکرنگاری از ناصرالدین شاه در ابتدا و انتهای دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی از شاه در دوران قاجار یکی از موضوعات اصلی پیکر نگاری درباری است. نقاشی از چهره ناصرالدین شاه (۱۲۴۷-۱۳۱۳ ق) در دوران حکومتش از ابتدا تا انتها مسیر متفاوتی را طی می کند. در دوره ابتدایی چهره او منطبق با معیارها و زیبایی شناسی نقاشی ایرانی و در دوره انتهای سلطنت چهره او تحت تأثیر صنعت عکاسی و تغییرات اجتماعی و سفر به اروپا به سمت واقع گرایی و نقاشی اروپایی تغییرمی کند. سؤال کلی این مقاله آن است که تصاویر پیکر نگاری از ناصرالدین شاه در دوره ابتدایی و انتهایی قاجار دارای چه تغییراتی است و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی، معیارهای زیبایی شناسی برای چهره شاه در هر دوره کدام است. با توجه به اهمیت نقاشی از چهره شاه در دوران قاجار، این تغییرات در نقاشی از ناصرالدین شاه قاجار از ابتدا تا انتها موضوع این پژوهش است. بدین منظور، ابتدا نقاشی پیکر نگاری در دوران ناصری بررسی می شود. سپس به سیر تحول و تفاوت و شباهت نقاشی های این دوران از ناصرالدین شاه پرداخته می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و روش پژوهش، تاریخی–تطبیقی است. یافته ها بیانگر آن است که در دوران طولانی حکومت ناصرالدین شاه، نقاشی پیکر نگاری با موضوع شاه، یکی از مضامین اصلی در هنر نقاشی این دوران است. در دوره ابتدایی سلطنت او، نقاشی شاه متأثر از هنر نقاشی ایرانی در دوران قبل و دوران ابتدایی قاجار است و نگاه باستانی و آرمان گرایانه دارد، ولی در نقاشی دوره انتهایی، به علت تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی این دوران به سمت واقع گرایی و عکاسی متمایل می شود و چهره شاه، انسانی و واقعی تصویر می شود. موضوع نقاشی از ناصرالدین شاه در هر دو دوره ثابت است، ولی نگاه نقاشان با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی و انتهایی در زیبایی شناسی متحول و متفاوت تصویر می شود. این تحولات حاصل تغییر تفکر شاه، ارتباط با اروپا، تغییرات اجتماعی و استفاده از هنر عکاسی و تمایل به تصویر واقعی به دور از هرگونه آرمان گرایی است. این عوامل نشان می دهد هنر دوران ناصری در نقاشی از چهره در هر دو دوره متأثر از تغییرات اجتماعی آن دوران است و نگاه هنرمندان به موضوع پیکر نگاری با عوامل اجتماعی تغییر کرده و دارای زیبایی شناسی متغیر است. نگاه به موضوع انسان در هنر پیکر نگاری در هر دوره متفاوت تصویر شده و این روند در چهره ناصرالدین شاه قابل بررسی است. [1] [1]. این مقاله حاصل هسته پژوهشی با عنوان مطالعه هنر نقاشی پیکره نگاری دوره قاجار تصویب شده در دانشگاه الزهرا س می باشد.
تحلیل تاریخی نساجی سنتی ایران در دوره ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
۱۵۵-۱۲۷
در تحلیل وضعیت نساجی سنتی ایران در عصر قاجار و به صورت خاص در دوره ناصری (1313/ 1896 1264/1848)، معمولاً این بازه تاریخی به دلایل متعدد ازجمله تقارن با انقلاب صنعتی، واردات بی رویه منسوجات اروپایی به کشور و عدم حمایت از صنایع داخلی به دوران افول تعبیر می شود. درصورتی که ژرف نگری بر اساس منابع تاریخی دست اول همچون سفرنامه ها، می تواند در تعیین حدود واقعی این مسئله مؤثر باشد. بنابراین این مقاله با هدف بررسی کیفیت نساجی سنتی ایران در عصر ناصری برآن است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان با مطالعه اسناد تاریخی ازجمله سفرنامه ها، فراز و فرود نساجی ایران را در دوره ناصرالدین شاه قاجار تبیین کرد؟ نتیجه این پژوهش به شیوه تحلیلی تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای نشان داد، هرچند نساجی سنتی ایران در دوره ناصری از صورت پیشین خود فاصله می گیرد و رهپویه افول می پیماید، اما این افول و تنزل؛ در قیاس با اوج نساجی ایران در سده پیش و مقارن با عصر صفوی ارزیابی می شود؛ درحالی که در دوره ناصری تولید پارچه های ابریشمی، شال های پشمی، پارچه های نخی و کتان های قلمکار همچنان رونق داشت، به طوری که علاوه بر تأمین نیاز داخلی، صادرات خارجی نیز بخشی از نیاز بازار جهانی را تأمین می کرد. واژه های کلیدی، نساجی سنتی، نساجی دوره قاجار، اسناد تاریخی، سیاحت نامه های دوره قاجار، ناصرالدین شاه [1]. این مقاله از طرح پژوهشی نویسنده اول با عنوان «تحلیل و طبقه بندی طرح و نقش پارچه های عصر قاجار (1304 1175 ه .ش.)» برگرفته شده که در قالب ارتباط دانشگاه هنر با جامعه و صنعت در پژوهشکده هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به تصویب رسیده و تحت نظارت آن سازمان در حال انجام است.
زن در عرصه سیاست ایران، مطالعه موردی دوره قاجار ؛ نظریه آدلر و روان شناسی سیاسی مهدعلیای سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
روانشناسی سیاسی روشی برای بررسی شخصیت افراد و پی بردن به دلایل کنش ها و واکنش های رفتاری افراد در برابر مسائل و امور مختلف می باشد. در پژوهش پیش رو مهدعلیا همسر محمدشاه، دومین شاه قاجار و مادر ناصرالدین شاه سومین شاه قاجار، با توجه به روش روانشناسی سیاسی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بنابر داده های به دست آمده، مهدعلیا با سه ویژگی مجزا و مشخص قابل بررسی است. یک زنی مدبر، مقتدر، سیّاس و محیّل. دوم زنی که به عنوان مادر نقش هایی دارد و به ایفای آنها می پردازد. سوم زنی که به امورات عام المنفعه و خیریه می پردازد. وی توانست با مدیریت و کاردانی که داشت، بعد از فوت محمدشاه چهل روز بر مسند حکومت قرار بگیرد و شرایط را برای آمدن شاه جدید از تبریز به تهران فراهم کند. او با نفوذ در ناصرالدین شاه به دخالت در امور سیاسی و حکومتی پرداخته و نقش مهمی را در برخی وقایع ایفا کرد. مهدعلیا همچون هر مادر دیگری به فرزندنش عشق می ورزید از نامه های باقی مانده از آن موقع می توان به این مهم پی برد. در امور خیریه هم فعالیت داشت او همچون یک زن مسلمان از خود آثاری به یادگار گذاشت. علی رغم موارد اشاره شده بیشترین تأثیری که در اذهان بر جای گذاشت زنی منفور است چون عامل یا یکی از عاملین اصلی در قتل امیرکبیر محسوب می شود. نگارندگان در این پژوهش در صدد هستند تا چهره ای متفاوت اما واقعی از این زن که جزء واپسین زنان مقتدر ایرانی در حوزه سیاست می باشد را معرفی کند. با توجه به پژوهش انجام شده به نظر می رسد، شرایط زندگی مهدعلیا در کنار همسرش محمدشاه و مشکلاتی که در زندگی با او داشت، در نحوه برخوردش در برابر ناصرالدین شاه و دخالت در امور حکومتی در عصر ناصری اثر داشت.
کارکردهای سیاسی- اجتماعی حرمسرا در عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
53-80
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی نقش سیاسی و اجتماعی زنان خاندان قاجار، مطالعه ی حرمسراهای این دوران اهمیت به سزایی خواهند داشت. موقعیت حرمسرا های دوره ی قاجار و کارکردهای سیاسی – اجتماعی آن، ضرورت تعمق در این نهاد را برای تبیین ساخت سیاسی دولت قاجاریه ایجاب می کند. برخی موضوعات، در محدوده ی کارکردهای حرم، اهمیت بیشتری خواهند داشت؛ از جمله: 1-روند ورود زنان به حرمسراهای شاهان قاجار چگونه بوده است؛ 2- زندگی آنان به عنوان زنان برخوردار و مرفه جامعه تحت چه شرایطی سپری شده است؛ 3- فعالیت های اجتماعی، نحوه ی آموزش و هم چنین موفقیت های آنان در زمینه های فرهنگی چگونه بوده است؛ مهم تر این که: 4- ایفای نقش آن ها در بافت سیاسی کشور، چه پیامدهایی را به دنبال داشته است؟ نکته این است که نقش این لایه از قدرت در حوادث مهم عصر قاجار از جمله در نهضت تنباکو و جنبش مشروطه حائز اهمیت می باشد. یافته های این پژوهش گویای آن است که نحوه ی ورود زنان به حرمسرا، به صورت های مختلف بوده؛ به ویژه آن که مقاصد سیاسی در آن نقش تعیین کننده داشته است.
نظری بر اجزاء اصلی تن جامه های زنانه در اندرونی دربار قاجار (از دوره فتحعلیشاه تا پایان عصر ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
179 - 194
حوزه های تخصصی:
در عصر قاجار، جامه های زنانه به قید مکرر در منابع تاریخ نگاری ازجمله سفرنامه های سیاحان خارجی مورد اشاره قرار گرفته و در قالب نقاشی و عکس به تصویر درآمده است. با این وجود در بسیاری پژوهش های متأخر در این حوزه، ابهام و آشفتگی در تبیین جزییات بالاپوش زنانه قاجاری و کیفیات آن قابل دریافت است؛ چه بسا یک پوشش مشخص مثل ارخالق یا کلیجه تحت عنوان دیگری تعریف شده یا رونق استفاده از آن به تمامی بازه وسیع تاریخ قاجار تعمیم یافته است. با هدف ترمیم این کاستی، مقاله پیش رو، اصلی ترین و پرکاربردترین اجزاء پوشش زنانه دربار قاجار را به چالش درآورد و ویژگی های کیفی این نوع جامگان همچون فرم، جنسیت و رنگ را بررسی نمود. جهت جزیی نگری بیشتر و امکان ایجاد مقایسه، دوره فتحعلی شاه تا پایان حکومت ناصرالدین شاه مصداق بررسی قرار گرفت. پرسشی که در راستای این هدف تعریف شد آن بود: اصلی ترین اجزاء تن جامه های سنتی زنانه دربار قاجار (از دوره فتحعلی شاه تا پایان دوره ناصری و پیش از رواج لباس اروپایی)، مشتمل بر کدام موارد است و ویژگی های کیفی آنها در مقایسه با یکدیگر چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش توسعه ای به صورت تحلیلی تاریخی و با استفاده از مطالعات اسنادی، متن خوانی و تصویرخوانی، به شیوه کیفی و با نمونه گیری طبقه بندی احتمالی سی تصویر به هدف خود دست یافت و نتیجه نشان داد: اصلی ترین اجزاء تن جامه زنانه دربار عصر قاجار مبتنی بر پیراهن، ارخالق و کلیجه بود. پیراهن درمیان تمام اقشار جامعه استفاده داشت اما درباره منسوجات کاربردی در این مصرف، پارچه های حریر در سطح دربار مقبول تر می نمود. ارخالق، روپوش کوتاهی روی پیراهن بود که آستین آن در صور مختلف کوتاه، بلند و سنبوسه دار تعریف می شد و نوع متأخر آن با جلوه تزیینی بیشتر به چیگن معروف بود. انواع پارچه های ساده، محرمات و منقوش در دوخت ارخالق به کار می آمد که متأثر از وضع اقتصادی پوشنده بود. در دوره ناصرالدین شاه، کلیجه بیش از پیش رواج گرفت که هرچند آن را بیشتر مناسب فصل سرما می شمارند اما ظاهراً در تمام فصول پوشیده می شد. این بالاپوش که تا میانه های ران بود، غالباً آستین هایی تا آرنج داشت؛ بسیار شبیه به نوع مردانه و همچون آن، خاص متمولین بود و به همین نسبت پارچه های ساده گرانبها همچون مخمل یا منقوش به ویژه ترمه در دوخت آن استفاده می شد. بدین قیاس، دستاورد مشخص این مقاله بر آن گواهی دارد که افزون بر پیراهن به عنوان پوشش معمول؛ ارخالق و کلیجه، دو نوع تقریباً متفاوت از بالاپوش زنانه بودند: ارخالق در دوره فتحعلی شاهی رواج داشت اما در تداوم استفاده از آن با تغییر در اندازه آستین ها و کوتاه شدن آنها، ارخالق در عصر ناصری به هر دو صورت رواج داشت. هم زمان در این دوره، کلیجه به تبعیت نوع کارکرد، با پارچه های مرغوب تر دوخته شد و بیش از پیش رونق گرفت چنانکه اعتبار این شکل از تن جامه نسبتاً بلند زنانه با عصر ناصرالدین شاه گره خورده است.
مسائل و مطالبات مردم طهران در اسناد عرایض عهد ناصری (1301- 1303 ه .ق)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختارهای اجتماعی ایران در هر دوره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این بین دسترسی به اسناد یکی از مؤثرترین روش های پژوهش، جهت دستیابی به واقعیت های هر زمان شناخته شده است و اسناد عرایض به عنوان گروهی از اسناد تاریخی که از امور زندگی، روابط میان مردم و جامعه و حکومت سخن می گوید و هر سطر از آن به زندگی اجتماعی مردم می پردازد، برای پژوهشگران از امتیاز خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناخت مشکلات و مسائل اجتماعی مردم طهران طی نزدیک به سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار است که در اسناد عرایض مورد بررسی، منعکس گردیده است؛ این اسناد، شامل عرایض مردم طهران بین سال های1301 تا 1303 هجری قمری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، انجام کار تصحیح مجموعه خطی بر اساس علم نسخه شناسی (Codicology) و تحریر مقاله بر اساس روش تاریخی(استقرائی) و شیوه تدوین و نگارش آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. بررسی این اسناد نشان می دهد رعیت، آزادانه و با کمترین ترسی، مطالبات و مسائل خود را با شخص اول مملکت مطرح می کرده است. داده های عرایض نشان می دهد که گروه های مختلف اجتماعی، عموما، از آزادی بیان و آزادی های مذهبی برخوردار بودند و در این زمینه دغدغه یا نگرانی وجود نداشته است. حفظ امنیت و برپایی عدالت، همچون گذشته تاریخ ایران، حلقه مفقوده عصر ناصری بوده است؛ با این تفاوت که شخص شاه، شخصا و رأسا، درصدد حل مسائل و مشکلات گروه ها و طبقات اجتماعی ممالک محروسه ایران برآمد.
تبیین مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه در دورۀ ناصری و مظفری با تأکید بر نظریۀ نظام جهانی والرشتاین (1287- 1324 ق/ 1870 -1906م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۵۸-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت ارتباطات بین المللی و نقش حقوق گمرکی در پیشرفت کشورها، مقاله حاضر به بازشناسی مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه می پردازد. مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای معافیت های گمرکی در قراردادهای منعقده با روسیه و اقتصاد ایران را در دوره حکومت ناصرالدین شاه (۱۲۶۷-۱۲۷۵ق/۱۸۴۸-۱۸۹۶. م) و مظفرالدین شاه (۱۲۷۵- ۱۲۸۵ق/۱۸۹۶-۱۹۰۷. م) براساس نظریه نظام جهانی موردبررسی قرار داده است. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که چرا در قراردادهای منعقده با روسیه، عواید گمرکی کشور به عنوان تضمین بدهی های ایران در نظر گرفته می شد؟ ضعف اقتصادی ایران و عدم اطمینان روسیه نسبت به قدرت مالی دولت ، این تردید را برای آن ها به وجود آورده بود که اگر ایران به تعهدات خود در قراردادها عمل نکند، خسارت وارده چگونه باید جبران گردد. به علت ضعف ساختارهای سیاسی- اقتصادی ایران، روسیه در قراردادهای خود، مفادی را درزمینه میزان تعرفه های گمرکی و معافیت های مالیاتی می گنجانید. معافیت های مالیاتی کالاهای وارداتی، صنایع دستی و کارگاهی ایران را در رقابت با محصولات وارداتی بی دفاع گذاشت، اما تضمین پرداخت عواید گمرکی به عنوان پشتوانه تعهدات، که مهم ترین درآمد دولت قاجار بود می توانست تردید روسیه را در زمینه پرداخت بدهی های ایران حل نماید. با توسعه مناسبات تجاری ایران با روسیه تجارت شمال کشور در انحصار روسیه قرار گرفت، ولی با بروز مشکلات گمرکی دولت ایران مجبور به گرایش به کمک های دولت سوم شد. اگرچه با تأسیس وزارت دارایی و الحاق گمرک به آن در سال ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م، ساختار گمرکی بهبود یافت، ولی همچنان مانع از حمایت های تعرفه ای ایران از تولیدات داخلی شد. ایران در این دوره در شمار کشورهای حاشیه ای بود.
واکاوی مظاهر دین داری عوامانه (بررسی موردی: کاربرد استخاره در دوره ناصرالدین شاه قاجار تا محمدعلی شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
113 - 135
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع دین داری، دین داری ای است که تحت تأثیر باورهای بعضاً غیر مستند و عوام گرایانه قرار گرفته و به اصطلاح عامیانه نامیده می شود. دین داری عامیانه مانند دیگر انواع و اقسام دین داری مظاهر و تجلیاتی اجتماعی و فرهنگی داشت که یکی از آن ها، توسل به استخاره و تصمیم گیری های خرد و کلان بر اثر آن بود. در عصر قاجار، ایران خواه ناخواه وارد دنیای مدرن شد و تحت تأثیر مناسبات و روابط و مسائل خاص جاری در آن شد. هیئت حاکمه، دولت مردان و حتی مردمان عادی که خود را در شرایط و زمانه تازه ای می دیدند، برای آرامش خود یا وابستگانشان و یا پایین آوردن ضریب یا احتمال خطا در تصمیم گیری، ناگزیر به استخاره که به معنای انعکاس اراده خداوندش می پنداشتند، پناه می بردند و آن را مبنای تصمیمات خود قرار می دادند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی تاریخی و استفاده از اسناد و مدارک و منابع مربوط به حوزه دین داری، سیاست و فضای غالب عمومی، رواج و کارکردهای استخاره، به ویژه در بستر سیاست را در عصر قاجار، در بازه زمانی سلطنت ناصرالدین شاه (حک: 1264-1313ق) تا محمدعلی شاه (حک: 1324-1327ق) مورد بررسی قرار داده است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد علل و دلایلی چون ماهیت فردی و استبدادی حکومت، عدم اعتماد عمومی، پایین بودن میزان آگاهی طبقات گوناگون، نیازهای روحی و فردی، ترس از مواجهه با نتایج تصمیمات غلط، توجیه خود و دیگران، رسیدن به آرامش و پرهیز از تردید و البته فرار از مسئولیت تصمیمات بزرگ و انتساب آن به خداوند، موجب رواج استخاره در دوره زمانی موردبحث بوده است.