مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
معماری بومی
حوزه های تخصصی:
کشور مصر یکی از کشور های اسلامی در قاره ی آفریقا می باشد و دارای پیشینه ی معماری است که می تواند از آن بهره ببرد. باتوجه به اینکه در جهان اسلام گرایش غالب، حصول معماری با هویت و روزآمد و به دور از هیاهوی تنوع طلبی و تکثر گرایی است، کشور های پیشرو برای ارتباط یافتن و روبرو شدن با ارزش های گذشته و انتقال آن به آیندگان در تلاشند. هدف اصلی این پژوهش شناخت ویژگی ها و نسبت های مفهومی هویت بخش به معماری مسکونی گذشته ی مصر در تطبیق با معماری معاصر آن می باشد. در این راستا، این پژوهش به دنبال یافتن چگونگی گرایش های معماری معاصر مسکونی مصر بوده و در صدد این مهم است که آیا در این گرایش ها توجهی به هویت معماری مسکونی مصر شده است و چه شاخصه هایی برای هویت مصر موجود است و این شاخصه ها چگونه در معماری مسکونی معاصر مصر مورد توجه قرار گرفته است؟ در این راستا با مقایسه معماری های خانه های گذشته و معاصر به این موضوع پرداخته می شود که آیا معماری مسکونی امروز مصر در جهت پیشبرد مسیر گذشته ی خود به لحاظ هویتی و فرمی پیش می رود و یا از آن فاصله گرفته و تحت تاثیر معماری مدرن غرب و با گسست نسبت به گذشته ی خود، راهی جدید را پی گرفته است؟ بر اساس چهارچوب نظری پژوهش نمود هویت برمعماری توسط شاخصه هایی تعریف گردیده و ظهور آن به صورت عناصر معماری در گذشته و امروز مورد بازبینی قرار گرفته و توسط مقایسه ی تطبیقی بررسی میگردد. دستاورد این پژوهش ارائه ی اصول بیانگر هویت در معماری معاصر مسکونی بومی کشور مصر می باشد.
بررسی ارتباط ساختار معماری اقامتگاههای بومگردی با میزان رضایتمندی گردشگران (مطالعه موردی: اقامتگاه های بوم گردی روستای جنت رودبار، رامسر، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
81 - 94
حوزه های تخصصی:
بومگردی یکی از انواع گردشگری است که درسالهای اخیر در کشور به سرعت توسعه یافته است. استان مازندران بعلت برخوداری از جاذبه های طبیعی فرهنگی، شاهد رونق این اقامتگاهها در 5 سال اخیر بوده است. استفاده از قابلیتهای بومگردی برای توسعه روستاها و لزوم ایجاد چارچوبی برای حفظ ارزشهای اجتماعی و طبیعی روستا ها و کنترل کیفیت معماری اقامتگاهها بعنوان بخشی از خدمات گردشگری، پرداختن به رابطه معماری اقامتگاهها با میزان رضایتمندی گردشگران را ضروری ساخته است. این مقاله با هدف یافتن چارچوبی برای ضابطه مند کردن معماری اقامتگاهها، به سنجش رضایت بومگردان پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که در آن بعد از تدوین مفهومی بر اساس تحلیل محتوای مبانی معماری بومی و شناخت مدلهای سنجش رضایتمندی، جمع آوری داده های میدانی از طریق پرسشنامه صورت گرفت. طبق مدل مفهومی تدوین شده، ابعاد سه گانه کالبدی-فضایی، طبیعت گرایی و اجتماعی در معماری بومی اقامتگاهها به ترتیب متناظر با الزامات اساسی، عملکردی و هیجانی رضایتمندی گردشگران فرض شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که معماری اقامتگاه ها از لحاظ تامین نیازهای اساسی اقامت بیشترین رضایتمندی گردشگران را جلب کرده و از این حیث بر هتل ها و سایر اقامتگاه ها ترجیح داشته اند. در مرتبه بعد شاخصهای طبیعت گرایی معماری به میزان ۶۰ درصد رضایتمندی مخاطبان را کسب کردند و توانستند بخوبی انگیزه گردشگران از طبیعت گردی را برآورده نمایند. بُعد فرهنگی- اجتماعی اقامتگاه ها کمترین میزان رضایتمندی را داشته که با توجه به اهمیت این شاخص برای توسعه متوازن بومگردی پیشنهادهایی دراین باره ارائه شده اند.
سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی (مورد پژوهی: معماری گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی توسعه پایداردر روستا استفاده از منابع و ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن می باشد . آگاهی برای توسعه پایدار مقوله ای است که کم تر به آن پرداخته شده است. بر این اساس، دارایی ها و سرمایه های روستایی می تواند پایه گذار دست یابی به اهداف توسعه پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی در استان گیلان می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق که بین معماران سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان انجام شده است، روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه با طیف لیکرت بوده است . با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 0.802 الی 0.816 بدست آمد.
ارزیابی الگوهای سازنده کالبدی-فضایی تأثیرگذار در بافت مسکن بومی محله صوفیان شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
25 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بی هویتی و عدم تعلق به مکان در کنار عدم توجه به تاریخ، طبیعت و اقلیم، معماری را با مشکلات عدیده ای روبه رو کرده است که باید برای حل این مشکل چاره ای پیدا کرد. یکی از راه های بهبود شرایط معماری شناخت معماری بومی هر منطقه و الگوهای شکل گرفته و به کار رفته در معماری بومی آن منطقه است. معماری بومی هر منطقه، گواه بر پیشینه معماری و ارزش فرهنگی آن منطقه و شهر است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی الگوهای معماری آن منطقه به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی و توسعه ای معماری باشد. در محدوده جغرافیای ایران، مناطقی وجود دارند که با وجود سابقه غنی در معماری و دارا بودن بناهای ارزشمند، به خوبی شناخته و معرفی نشده اند. شهر بروجرد در استان لرستان یکی از این مناطق است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی کردن عوامل کالبدی- فضایی به کاررفته در بناهای بومی محله صوفیان شهر بروجرد و ارزیابی تأثیرگذاری آنها در بناهای بومی است.روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی و در دو مرحله است. در مرحله اول برای به دست آوردن الگوهای کالبدی-فضایی از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در مرحله دوم و پس از شناخت و برای ارزیابی الگوها از روش تاپسیس استفاده می شود. همچنین ابزار مورد استفاده در این پژوهش اسناد و منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و پرسش نامه است.نتیجه گیری: این پژوهش ابتدا به دنبال مشخص کردن الگوهای کالبدی فضایی به کاررفته در مسکن بومی محله صوفیان که شامل عناصر سازنده فضایی، تزیینات به کاررفته در بناهای بومی، مواد و مصالح سازنده قسمت های مختلف بنا و تأثیرات اقلیمی است و در نهایت با استفاده از ابزار پرسش نامه و روش تاپسیس مشخص می شود شاخص ترین الگوی کالبدی فضایی مسکن بومی محله صوفیان بروجرد، مواد و مصالح سازنده بناها و تکنیک ساخت است.
تبیین نقش متقابل فرهنگ و هنر در معماری آیینی تکایای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
160 - 184
حوزه های تخصصی:
ساختارهای موجود در جامعه با یکدیگر در رابطه متقابل هستند. هنر آیینی تبلور عینی فرهنگ، اعتقادات مذهبی و باورهای عامیانه کنش گر اجتماعی است. معماری تکایا، آیینه سنت های پنداری، گفتاری و کرداری هنرمند شیعه در رابطه با "زمان و مکان" مقدس است. معماری آیینی، هنر آمیخته با فرهنگ است، معماری بومی تکایا تجلّی تاریخ، نژاد، هنر، اقلیم، مذهب شیعه، سنت، هویت و فرهنگ مردم مازندران است. واکاوی معیارهای فرهنگ و اهمیت هنر آیینی علاوه بر نمایاندن ارزش های معماری بومی تکایا، می تواند رهنمودهای طراحی جهت خلق فضایی با کیفیت بیش تر را در اختیار طراحان قرار دهد. پژوهش حاضر با بهره گیری از غنای زیست بوم و جغرافیای فرهنگی مازندران به تأثیر متقابل فرهنگ و هنر آیینی برای روایت مصائب امام حسین(ع)، اهل بیت، یارانش و مناسک عزاداری عاشورا در معماری تکایا پرداخته است. این پژوهش از نوع کیفی است که با روش تاریخی-تفسیری انجام شده و به صورت اسنادی و میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و در تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بهره برده است. جامعه آماری، پژوهش تعداد 9 تکیه از شهرستان آمل می باشند. نتایج پژوهش گویای آن است که معیارهای فرهنگ (ساختار قدرت، جایگاه اجتماعی، ساختار خویشاوندی، وقف، نذر، سن و جنسیت کاربرفضا) و آیین های بومی مردم مازندران (دیوان، شالیزار، زن شاهی، برف چال واوارون، شیلان) و هنر آیینی که شامل نقاشی آیینی (نگاره های سقانفار)، معماری آیینی(تکایا) و نمایش آیینی (تعزیه) تأثیر متقابلی در احیاء، ماندگاری، سازگاری و ارتقاء همدیگر داشته اند. فرهنگ تأثیر به سزایی در معماری داشته و متقابلاً معماری نیز یکی از عواملی تأثیرگذار بر فرهنگ بوده است. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی هنر آیینی و معیارهای فرهنگ در معماری بومی تکایای مازندران. 2.بررسی تأثیر فرهنگ و هنر آیینی در چیدمان عناصر معماری آیینی تکایا. سوالات پژوهش: 1.معیارهای موثر فرهنگ بر معماری تکایای مازندران کدام اند؟ 2.چه رابطه ای میان فرهنگ و معماری آیینی، نمایش آیینی و نقاشی آیینی وجود دارد؟
سناریونگاری اثرات کالبدی و عملکردی توسعه شهر گردشگری شاندیز، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
55 - 68
حوزه های تخصصی:
شهر شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل برخورداری از جاذبه های مختلف گردشگری یکی از مهمترین مقاصد گردشگری این استان به شمار می آید. در کنار پیامدهای مثبت توسعه گردشگری در این شهر مانند بهبود ارائه خدمات و امکانات مختلف، مواردی نظیر تخریب اراضی کشاورزی نیز از آثار و پیامدهای منفی آن محسوب می شوند. مدیریت مناسب در چنین وضعیتی نیازمند برخورداری از یک تفکر جامع سیستمی است. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی مبتنی بر روش سناریونگاری، به تحلیل سیستمی اثرات مختلف کالبدی و عملکردی توسعه این شهر گردشگری پرداخته است. در فرآیند اجرایی پژوهش و براساس مطالعات پیشین، ابتدا فهرستی از پیشران های سیستمی شناسایی شد و در ادامه، پیشران های کلیدی با استفاده از روش دلفی مبتنی بر نظر خبرگان انتخاب شدند. پس از تعریف حالت های محتمل آینده برای هر یک از پیشران های کلیدی و ارزیابی آنها براساس تحلیل اثرات متقابل مبتنی بر پرسشنامه امتیازدهی مربوطه، به شناسایی و تحلیل سناریوها در محیط برنامه نرم افزاری SCENARIO WIZARD پرداخته شد. براساس یافته های پژوهش، یک سناریوی مطلوب و دو سناریوی فاجعه از میان 39 هزار و 366 سناریو شناسایی گردید. براین اساس، عدم تحقق سناریوی نخست که مطلوب ترین آینده پیش روی شهر است، تحقق سناریوهای فاجعه را به دنبال خواهدداشت. تحلیل سناریوهای پیش روی پژوهش نشان می دهد که تقویت ویژگی های سنتی شهر در کنار حفظ پیوند بین بافت شهری جدید و قدیم، از مهمترین و مؤثرترین عوامل رسیدن به آینده مطلوب شهر به شمار می رود و در مقابل، تخریب بافت سنتی و تخریب اراضی کشاورزی، تحقق آینده فاجعه را در افق سال 1408 برای این شهر تسریع می کند.
بررسی و ارزیابی بازار تاریخی کاشان از منظر پایداری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
معماری پایدار، رویکردی در معماری است که ملاحظات محیطی را همزمان با برآوردن نیازهای انسان مورد توجه قرار می دهد و نتیجه آن بهره برداری مؤثر از منابع طبیعی در طراحی و ساخت است. بررسی اولیه معماری بومی و تاریخی، جلوه هایی از ابعاد مختلف معماری پایدار را در این معماری نشان می دهد. معماران سنتی بر اساس تجربه های متعدد و در سیر زمان، همچنین با همسازی و الگوبرداری از طبیعت پیرامون، طرح هایی را ابداع و اجرا کرده اند که با محیط طبیعی سازگار است. بافت تاریخی کاشان نیز به عنوان بخشی از میراث ارزشمند بومی که دارای معماری سنتی فاخری است، از این امر مستثنا نیست و منطبق بر شرایط محیطی شکل گرفته است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و برداشت های میدانی، وجوه مختلف پایداری زیست محیطی بررسی شده و مؤلفه های پایداری از این وجه استخراج گردیده است. سپس بازار تاریخی کاشان به عنوان بخش پراهمیت از منظر فرهنگی اجتماعی و اقتصادی از بافت تاریخیِ شهر شناسایی شده و بر اساس چارچوب شکل گرفته در مبانی نظری پژوهش، این محدوده مورد ارزیابی قرار گرفته و وضعیت بازار از نظر دارا بودنِ مؤلفه های پایداری و همچنین عوامل نقاط قوّت و ضعف آن در رابطه با پایداری زیست محیطی تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملی از قبیل طراحی همساز با اقلیم در راستای حفظ منابع، استفاده از مصالح بومی، طراحی انسانی و پایایی بنا سبب شده اند که این بازار وضعیت مناسبی از نظر وجوه زیست محیطی پایدار داشته باشد. از طرف دیگر، ایجاد اختلال در نظم بازار، توسط شریان های تازه تأسیس و بی توجهی به تحکیم بافت بازار و مداخلات انسانی، سبب صدمه زدن به پایداری آن شده است.
بررسی تأثیر ویژگی های کالبدی در هویت بخشی به مساکن روستایی مازندران
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
69-79
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستایی مازندران حاصل تعامل انسان و محیط و نیز منطبق با نیازهای زیستی و شیوه معیشتی ساکنان روستا می باشد که با تکیه بر دانش بومی، فرهنگ حاکم برجامعه روستایی و مقتضیات طبیعی شکل گرفته است. مسکن روستایی به عنوان مهم ترین عنصر کالبدی روستا مجموعه ای همگن و متناسب را تشکیل می دهد و جزیی از هویت کلی روستا محسوب می شود. فرم و کالبد خانه های روستایی مازندران تجلی عوامل محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در شکل گیری آن ها است. مجموعه این عوامل، موجب تمایز خانه های روستایی این منطقه نسبت به سایر مناطق روستایی شده است. مقاله حاضر، به ویژگی های کالبدی- فضایی مساکن روستایی مازندران در سه پهنه جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی می پردازد و هدف از آن شناسایی عناصر شاخص و اثرگذار بر هویت معماری بومی این منطقه می باشد. ضرورت پژوهش حاضر از آن جا ناشی می شود که در دهه های اخیر در اثر ساخت وسازهای جدید در روستاها و کنار گذاشتن سنت های بومی و نیز تخریب بافت های کهن و با ارزش روستایی ویژگی های فیزیکی و عینی روستاها دستخوش تغییرات شگرفی شده که تهدیدی برای بافت و هویت معماری بومی روستایی است؛ لذا شناخت مؤلفه های مسکن روستایی ضمن حفاظت از ارزش های کهن معماری بومی، موجب پویایی و تداوم آن نیز می شود. روش تحقیق دراین پژوهش، توصیفی – تحلیلی بوده و داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو پرسش اصلی است: 1) چه عواملی در الگوی فضایی-کالبدی مساکن روستایی مازندران مؤثر می باشند؟ 2) عوامل کالبدی چه نقشی در هویت بخشی به مساکن روستایی مازندران دارند؟ نتایج بیانگر آن است که در شکل دهی به فرم کالبدی و سازمان فضایی مساکن روستایی مازندران اقلیم نقش مهمی دارد و عواملی همچون: جهت گیری بنا در محور شرقی-غربی، کرسی چینی و ارتفاع بنا نسبت به سطح زمین، استفاده از بام شیب دار، ایوان، پلان آزاد و تهویه دوطرفه، برونگرایی، هماهنگی میان فرم کالبدی و بستر طبیعی و نیز استفاده از مصالح بوم آورد هویت خاصی به مساکن روستایی مازندران بخشیده است.
استفاده از معماری بومی در طراحی تمرینهای دروس مقدمات طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این پژوهش، مطلوبیت رجوع به معماری بومی در دروس مقدمات طراحی معماری و چگونگی استفاده از ظرفیت های معماری بومی در طراحی تمرینهای این دروس است. چرا که در حال حاضر برنامه ارائه شده برای سرفصل دروس معماری، برنامه ای سراسری و کلی است و بکارگیری ظرفیت های معماری بومی در آن لحاظ نشده است. هدف این مقاله، پژوهشی است که بتواند استفاده از معماری بومی را در آموزش دروس مقدمات طراحی معماری امکان سنجی کند و تمرین هائی را براساس ویژگیهای معماری بومی و منطبق بر اهداف این دروس طراحی کند. از دل معماری بومی می توان تمرین هایی را خلق کرد که منطبق بر اهداف تعیین شده برای دروس مقدمات طراحی معماری است. این فرض بر مبنای جستجو و تحقیق در شیوه های حل مسأله در معماری بومی و انطباق آن با اهداف دروس مقدمات طراحی معماری قابل تأیید است. در این پژوهش از روش موردپژوهی استفاده شده و با رویکرد استدلالی-استنتاجی مباحث واکاوی شده اند. روش مورد استفاده برای گردآوری داده ها نیز، روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رجوع به معماری بومی با توجه به قابلیت های آن می تواند پاسخ مناسبی به حساسیت های تعیین شده در اهداف دروس مقدمات طراحی باشد. چرا که با الهام از معماری بومی می توان تمرین های مفیدی برای این دروس مطابق با اهداف آنها پیشنهاد داد.
تبیین رابطه معماری بومی و زمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی در دهه های اخیر بیش از گذشته مورد توجه محافل معماری قرار گرفته است. یافتن یک ویژگی مشترک که دربرگیرنده همه گونه های تاریخی و جغرافیایی معماری بومی باشد، در شناخت بهتر این معماری راهگشا خواهد بود. از طرفی زمینه و زمینه گرایی در معماری دارای ابعاد گوناگونی است و هر معماری ، به میزانی از ویژگی زمینه گرایی بهره برده است؛ بررسی این ویژگی در معماری بومی اساس این پژوهش بوده و پرسش اصلی این است نسبت زمینه گرایی و معماری بومی در ابعاد مختلف زمینه چگونه است؟ در این مقاله با استفاده از روش تحقیق تحلیلی - توصیفی، تعاریف و ویژگی های معماری بومی از دیدگاه صاحب نظران این حوزه مورد واکاوی قرار گرفته و هریک از این موارد به طور مشخص، با رویکرد زمینه گرایی و ابعاد زمینه، بازبینی شده اند تا از این طریق نسبت معماری بومی با زمینه گرایی مشخص شود. نتایج تحلیل منابع مکتوب در این پژوهش، در خصوص معماری بومی نشان می دهد توجه به ابعاد گوناگون زمینه در این معماری را می توان به عنوان یک ویژگی آشکار در همه نظرات گردآوری شده دانست. هرچند باید گفت این ویژگی نسبی است و صرفاً در مقام مقایسه با معماری رسمی - که از آن به عنوان نقطه مقابل معماری بومی یاد می گردد - می توان میزان این ویژگی را مورد سنجش قرار داد.
تحلیل الگوی کالبدی فضایی مسکن بومی مبتنی بر نظام های کالبدی و عملکردی در مناطق پیراشهری بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی مسکن یکی از بهترین شیوه های آگاهی از سبک زندگی، نوع معیشت، محیط زیست و تفکر آمیخته به ذوق و هنر انسان ها در زمان های مختلف است. در مطالعات گونه شناسی به دسته بندی نمونه ها بر اساس معیارهای مشترک پرداخته می شود که این معیارها می توانند شکلی و یا مرتبط با عملکرد بنا باشد. اگر چه تاکنون پژوهش های مختلفی در ارتباط با گونه شناسی معماری بومی نقاط مختلف ایران انجام گرفته است؛ اما این در حالی است که معماری بومی روستاهای استان هرمزگان کمتر از این موضوع سهم برده اند. در این ارتباط روستاهای پیراشهر بندرعباس به عنوان قطب جمعیتی، سیاسی و اجتماعی استان از اهیمتی دو چندان برخوردار است. بر همین اساس در این پژوهش موضوع گونه شناسی خانه های بومی روستاهای پیراشهر بندرعباس بر اساس دو نظام شکلی و کارکردی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پژوهش از نوع کیفی است؛ در گردآوری داده ها از روش پیمایش میدانی و در تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. در گام نخست کلیه روستاهای این حوزه شناسایی و در چهارمنطقه جغرافیایی شامل روستاهای شمال، شرق، غرب و مرکز شهرستان دسته بندی شدند؛ سپس از این میان روستاهای که دارای بافت باارزش بودند و در شعاع 15 کیلومتری پیراشهر بندعباس قرار داشتند، 14 روستا انتخاب و از هر روستا 4 واحد مسکن بومی برداشت شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود تفاوت در روستاهای مناطق غربی با روستاهای سایر نقاط از منظر روابط فضایی و نیز تنوع عملکردی بود؛ به نحوی که در روستاهای نواحی غربی به دلیل تمکن مالی بیشتر ساکنین، تنوع فضاها بیشتر و روابط فضایی از سلسله مراتب بیشتری برخوردار است؛ همچنین در نواحی شرقی شهرستان که مردم پیش تر سابقه زندگی عشایری داشته اند، الگوی مسکن تا حد زیادی مشابه ساختار کپر است که از جمله مهمترین نمود این موضوع، عدم وجود حیاط و یا پیش خان در ورود به خانه است.
انطباق زبان الگو با معماری بومی روستایی ایران در راستای پایداری محیط (مطالعه موردی، دهستان لفور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مناطق روستایی، زبان الگوی معماری بیشتر با ابعاد محیطی معماری بومی، انطباق دارد و کریستوفر الکساندر اولین بار با مطرح کردن نظریه زبان الگو گامى مؤثر در این زمینه برداشت. به اعتقاد وی تمامی بناهایی که تاکنون ساخته شده اند چه سنتی و چه نوین همگی آن ها شکلشان را از زبان هایی می گیرند که سازندگان شان به کار می برند؛ و این زبان است که به ساختار معنا و مفهوم می بخشد و آن را از بی هویتی ناشی از آن نجات می دهد. عوامل تعیین کننده معماری بومی را می توان همان عوامل (موّلدهای) توسعه پایدار یعنی: طبیعت، مردم (جامعه)، ساخت و الگو، دانست. لذا در مقاله پیش رو سعی بر این است تا الگوهای مؤثر بر زبان الگوی معماری بومی روستایی و تأثیر آن در توسعه پایدار روستاها واکاوی شود. به عبارتی در این مقاله مسکن روستایی از دیدگاه معماری مورد بررسی قرار گرفته و به جایی می رسد که وجه اشتراک و درهم تنیدگی خاصی مشاهده می شود و وجه افتراق و تمایزی بین آن ها مشاهده نمی شود. در واقع کشف ارتباطی مستقیم بین این دو (نگاه معماری و زبان الگو در جغرافیای روستایی) از اهداف این مقاله است. متغیرهای این پژوهش ذاتاً کیفی هستند، مقادیر عددی به خود نمی گیرند، بلکه ارزش های کیفی را می پذیرند؛ اما با روش هایی چون رتبه بندی (طیفی از رتبه های ارزشی: طیف لیکرت در برابر هر گویه پرسشنامه قرارگرفته)، قابل اندازه گیری شده اند و می توان آن ها را مورد تحلیل آماری(آزمون فرضیه) -آزمون استقلال صفات قرار داد.
تبیین راهبردهای جدید رسانه ای در معرفی معماری بومی مناطق جغرافیایی-اقلیمی ایران بر اساس مدل تحلیل محتوای نشریات تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی مناطق هر کشور، گنجینه ارزشمندی از مفاهیم علمی فرهنگی است که در بستر آن جغرافیا متولد و در طی زمان تکامل یافته است. اما معماری معاصر با تغییر جهت از ارزش های منطقه ای به قوانین شهرسازی مدرن و مفاهیم وارداتی عملاً نوع جدیدی از معماری را بنیان نهاد که قرابت چندانی با معماری بومی پیشین و جغرافیای بستر خود ندارد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که راهبردهای جدید رسانه ای در معرفی معماری بومی مناطق جغرافیایی ایران با توجه به محتوای نشریات تخصصی کدام اند؟ روش تحقیق این پژوهش، تحلیل محتوا به همراه کدگذاری دو مرحله ای مقالات بر اساس سیاهه ی وارسی محقق ساخته در 33 معیار موضوعی است که از روش های معتبر حوزه ی مطالعات رسانه و بین رشته ای بوده است. بر اساس یافته های پژوهش سه مجله ی معمار، معماری و ساختمان و هنر معماری از سال 1377 مجموعاً 4965 مقاله منتشر نموده اند که 320 مقاله به موضوع معماری بومی اختصاص داشته است که منتج به رقم 6.44 درصد از کل مطالب می گردد. بدین ترتیب نسبت به موضوعات معرفی پروژه در ایران(مجموعاً 39/19 درصد از کل مقالات)، تاریخ و مبانی نظری(مجموعاً 23/19 درصد از کل مقالات)، اخبار رویدادهای معماری(مجموعاً 93/12 درصد از کل مقالات) و معرفی پروژه در غرب (مجموعاً 81/10 درصد از کل مقالات) معماری بومی در مقام پنجم پرتعدادترین مقالات منتشر شده توسط رسانه های مورد تحقیق قرار خواهد گرفت.
بررسی مولفه های شاخص منظر بوم گرا در هویت بخشی به محیط در اقلیم گرم و مرطوب (مورد مطالعه: بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت که یکی از مهم ترین مسائل در جامعه ی امروزی می باشد ، کمتر نگرشی به آن در شهر های بومی ایران به خصوص نواحی سواحل خلیج فارس شده است که ضرورت دانش معماری بومی و توسعه پایدار را دو چندان می کند . در این مقاله با توجه به مطالعات کتابخانه ای و میدانی ، مولفه های اصلی معماری بومی را ارزیابی کرده و به بررسی عمیق از بندر تاریخی زیبای کنگ پرداخته شده است.و سپس از روش دلفی و توسط نرم افزار SPSS و EXL پرسشنامه ها مورد ارزیابی قرارگرفته که در آن روش تجزیه و تحلیل به صورت کمی بوده که بر اساس داده های جمع آوری شده از روش دلفی با استفاده از شاخص های آماری –توصیفی خلاصه و طبقه بندی شده است . نتایج مطالعات نشان می دهد که در کنار شاخصه های اصلی همچون طبیعت و بستر ، زمینه های گوناگون ، انرژی تجدیدپذیر ، الگوهای فرهنگی ، طراحی اقلیمی و کالبد شهر ،شاخصه های دیگری همچون عوامل هنری و صنایع دستی و هم چنین خاطرات شکل گرفته در محیط وروانشناسی محیط در شکل گیری هویت شهری موثرند . بالاخص مهم ترین پارامتر ها در این ارزیابی ، طبیعت و منظر دریا والگوهای فرهنگی شکل گرفته ، می باشد .
شناخت و تحلیل کالبدی معماری بومی روستای لیوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
153 - 169
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستایی در بستر طبیعت شکل می گیرد و پیوندی بین انسان و طبیعت بر اساس این معماری ایجاد می گردد که لازمه آن هنری کاربردی در خدمت نیاز انسان است. برای فهم این هنر رجوع به نمونه های موجود و شناخت و تحلیل آن ها بهترین مسیر است. هدف مقاله حاضر شناخت و تحلیل دلایل شکل گیری یکی از روستاهای منحصربفرد معماری ایرانی است. روستای لیوس علاوه بر این که حامل الگوهای معماری بومی روستایی ایران است، ویژگی های کالبدی خاصی دارد که برآمده از محیط شکل گیری روستا -کوه پایه های جنوب غربی زاگرس- است. بر مبنای هدف شناخت معماری بومی در روستای لیوس سؤال، استقلال در ساخت وساز(بوم آورد بودن معماری روستای لیوس) و پیوند با محیط پیرامون چگونه باعث بروز عناصر معماری و ساختاری و فرم های جدید در این روستا شده است؟ شکل می گیرند. بنابراین روش میدانی و پیمایشی برای گردآوری اطلاعات و پس از آن تحلیل مطالعه موردی مبنای روش تحقیق قرار گرفت. روستای لیوس در 80 کیلومتری شمال شرق دزفول، در دامنه کوهی صخره ای قرار دارد. تحلیل کالبد روستا در دو مقیاس کلان شامل: معابر، جهت گیری خانه ها و بازشوها، معماری پلکانی؛ و خرد شامل: کیفیت ورود و ابعاد بازشوها، مصالح، پوشش ها، کنوسازی و عایق بندی بام، تابو (ظرف سفالی بزرگ برای ذخیره حبوبات)، انجام می شود. نتیجه این شناخت و تحلیل نشان می دهد که شکل خاص زندگی مردم لیوس(لزوم رعایت مسائل امنیتی، زندگی در حالتی بین یکجانشینی و کوچ و ایجاد واحدهای مستقل زیستی در قالب خانه) دلیل عدم وجود عناصر معماری زیرساختی زندگی اجتماعی(بازار، مسجد و مرکز محله ای از پیش فکر شده) است. این نوع زندگی، معماری ایجاد می کند که بر اساس آن می توان ادعا کرد خلاقیت در معماری بومی به معنی ساده ترین و دم دست ترین پاسخ به نیازهای اصیل و مبنایی انسان است.
بررسی ساختار معماری و عملکرد زیست محیطی مساکن بومی پایدار لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
39 - 50
حوزه های تخصصی:
" خانه های شیکیلی" یا همان بناهای مسکونی بومی لاهیجان، واقع در شمال ایران، را می توان همچون موجودات زنده ای تصور کرد که بیانگر قرن ها، استفاده بهینه از مصالح، روش های ساخت و ملاحظات اقلیمی می باشند.در این مطالعه، مستندات معماری و ویژگی های اقلیم شناسیحدود 26 گونه از خانه های چوبی به جا مانده از قرن چهاردهم هجری شمسی این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. به علاوه ترکیب خاص متغیرهای زیست محیطی موجود که اصولفنی و شرایطیمطلوب متناسب با خرداقلیم مذکور را منجر می شود، مورد توجه قرار داده است. ترکیب یاد شده را می توان طراحی پایدار نامید؛که عبارت است از رویکردی اندیشمندانه به اقلیم و محیط زیستبا به کارگیری فناوری و اصول طراحیمناسب می باشد. این نوع طراحی مبتنی بر شکل قرارگیری ساختمان، تنظیم فضایی، جریان هوا، بازشوها و فرم کلی ساختمان می باشد.هدف از این مطالعه، مستندسازی و ارزیابی کمی و کیفی اصول مرتبط با این نوع معماری است.
بررسی چگونگی بهره گیری از زمین در ساختمان های بومی بر اساس پارامترهای اقلیمی (نمونه موردی: روستاهای کندوان، دستکند میمند و بیه پیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
89 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل تغییرات اقلیمی و افزایش مصرف انرژی، تأمین آسایش حرارتی در ساختمان ها است. از اقدامات اصولی کاهش مصرف انرژی این بخش، اصلاح بدنه ساختمان و تدوین مقررات می باشد. ایران کشوری است با اقلیم های متفاوت و متنوع، به طوری که دو منطقه هم جوار از شرایط آب و هوایی و در نتیجه معماری بومی یکسانی برخوردار نیستند. در این پژوهش با توجه به بررسی نمونه های معماری بومی به ضرورت بازبینی و بومی سازی مقررات ساختمانی تأکید شده است. یکی از شاخصه های اصلی معماری بومی نحوه برخورد ساختمان با زمین است که در مقاله حاضر نحوه فرورفتن ساختمان در زمین و یا ارتفاع از آن در سه اقلیم معتدل- مرطوب، گرم- خشک و سردکوهستانی کشور بررسی گردید. با مقایسه نمونه ها، ارتباط اقلیم هر منطقه با روش های مورد نظر تعیین شد. نتیجه گیری این بحث در قالب الگوی بومی نحوه استفاده از زمین جهت سرمایش و گرمایش ارائه گردید.
نقش کبوترخانه در برقراری ارتباط انسان با طبیعت در کشتزارهای حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
137 - 198
حوزه های تخصصی:
ارتباط انسان و طبیعت با حضورش در محیط طبیعی تحقق می یابد. این ارتباط غیرقابل اجتناب، در طول زمان دستخوش تغییرات زیادی شده و فرهنگ ها و آثار متعددی را پدید آورده است. کشاورزی و زیرساخت هایش ازجمله کبوترخانه ها در زمره همین آثار جای می گیرند. این معماری بومی به نحوی ساخته شده که ازیک طرف به طبیعت آسیب نرساند و از طرف دیگر باعث ارتباط کالبدی و فراکالبدی انسان و طبیعت شود و به حیات کشتزارهای اصفهان تعریفی متفاوت دهد. اگرچه این ارتباط به واسطه تغییر کشاورزی سنتی و حذف کبوترخانه ها، رنگ وبوی دیگری یافته و باعث تغییر کیفیت حیات در این نواحی شده؛ اما کالبد برجای مانده کبوترخانه ها امکان بازگشت دوباره آن به چرخه کشتزارها را می دهد. لذا پژوهش پیش رو علاوه بر جنبه های کالبدی که مورد توجه محققین پیشین بوده، به مفاهیم فراکالبدی پرداخته و تأثیر این معماری را در ارتباط انسان و طبیعت بررسی کرده است . در همین راستا چگونگی رابطه انسان و طبیعت در کشتزارهای اصفهان به واسطه حضور کبوترخانه پرسش اصلی است؛ که ابتدا با روش توصیفی-تحلیلی به تحول رابطه انسان و طبیعت درگذر زمان و در فلات ایران پرداخته و در ادامه این رابطه در کشتزارهای اصفهان بررسی شده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد ارتباط انسان و طبیعت در کشتزارهای اصفهان به چهار دوره قابل تفکیک است که کبوترخانه ها در دوره تعامل انسان با طبیعت بیشترین تأثیر را دارند. این معماری بومی نشانگر نحوه برخورد کشاورزان با محیط است که منجر به ارتباطی سه جانبه بین انسان، کشتزار و کبوترخانه شده است.
معماری بومی در سکونتگاه های دره طالقان؛ نگاهی به مسکن روستایی طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری روستایی ایران با توجه به قدمت چندهزار ساله آن مجموعه ای همگن و متناسب را تشکیل می دهد که در آن ارتباطات و کارکردها و نقش چندعملکردی فضاها در مسکن همواره به نحوی بوده است که به وضوح، نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا را به همراه مقتضیات جغرافیایی دربرگرفته است. گونه های موجود مسکن روستایی، از جمله ناحیه انتخاب شده در این پژوهش، از مصادیق بارز این ویژگی محسوب می شوند. در این مقاله، معماری روستایی در یکی از مناطق نسبتاً دست نخورده روستایی –حوزه طالقان- در 9 روستای منتخب این حوزه بررسی گردیده است. در این پژوهش روستاهایی انتخاب شده اند که بافت نسبتاً ارزشمندی دارند و از نظر معماری بومی درخور مطالعه و پژوهش - و در نتیجه یادگیری - هستند. در این بررسی، روستاهای منتخب در مقیاس های کلی و خرد از نظر نظام استقرار، جغرافیای تأثیرگذار، و همچنین سیما و بافت و مسکن مورد مطالعه قرار گرفته اند. گونه شناسی مسکن روستایی این حوزه از دو دیدگاه تحلیل گردیده است: الف) ارزیابی الگوی فضایی- عملکردی؛ و ب) ارزیابی الگوی اقلیمی. مهم ترین ویژگی معماری بومی این منطقه را می توان بدین شرح خلاصه کرد: هماهنگی بافت و شکل گیری آن بر اساس زمین، ساماندهی فضاهای گوناگون مسکن روستایی با توجه به معیشت خانواده، عوامل اقلیمی و وضعیت اجتماعی، فرهنگی مردم.
نقش شناخت معمار از کاربر در هویت بخشی به طرح های مسکن روستایی؛ بررسی موردی: معماری روستایی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۶
85 - 102
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتد ا به شناخت و بررسی تناقض های به وجود آمد ه ناشی از تفاوت ذهنیت طرّاح و کاربر در مسکن روستایی پرد اخته شد ه که متولیان حوزه معماری برای روستاییان طرّاحی و اجرا کرد ه اند. در این کار ابتد ا با رجوع به ادبیات موضوع به طور عام در جهان و به طور خاص در روستاهای ایران در قالب مصد اق های واقعی، تناقض های مذکور مورد بررسی اجمالی واقع شد ه و در اد امه روشی برای نزد یک کردن ذهنیات کاربر و طرّاح در مورد محیط مطلوب براساس پژوهش عملی پیشنهاد شد ه است. این روش در محیط روستایی ایلام اجرا و نتایج آن ارائه گرد ید ه است. براساس یک مد ل سه محوری (با محورهای زمان تجربه، تجربه انسان، تجربه کنند ه) از عوامل هویت بخش، چارچوب مطالعه در 32 جزء، معین شد ه و برای بررسی هر یک از این اجزاء سه حالت در نظر گرفته شد ه است: اول، عوامل مطلق کالبد ی؛ دوم، عوامل شکل گرفته میان کالبد و زمینه اجتماعی-رفتاری؛ و سوم، عوامل مطلق اجتماعی-رفتاری که حالت سوم به صورت خاطره جمعی با کالبد نسبت پید ا می کند. یک حالت از روند مورد بحث در تغییرات انجام شد ه توسط کاربران در مسکن مهندسی ساز روستایی مطالعه گرد ید ه و عوامل هویت بخش از آن استخراج و معرفی شد ه است. ابعاد پنجره و موقعیت استقرار آن نسبت به کف و سقف از نمونه های عوامل هویتی کشف شد ه است.