آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در مناطق روستایی، زبان الگوی معماری بیشتر با ابعاد محیطی معماری بومی، انطباق دارد و کریستوفر الکساندر اولین بار با مطرح کردن نظریه زبان الگو گامى مؤثر در این زمینه برداشت. به اعتقاد وی تمامی بناهایی که تاکنون ساخته شده اند چه سنتی و چه نوین همگی آن ها شکلشان را از زبان هایی می گیرند که سازندگان شان به کار می برند؛ و این زبان است که به ساختار معنا و مفهوم می بخشد و آن را از بی هویتی ناشی از آن نجات می دهد. عوامل تعیین کننده معماری بومی را می توان همان عوامل (موّلدهای) توسعه پایدار یعنی: طبیعت، مردم (جامعه)، ساخت و الگو، دانست. لذا در مقاله پیش رو سعی بر این است تا الگوهای مؤثر بر زبان الگوی معماری بومی روستایی و تأثیر آن در توسعه پایدار روستاها واکاوی شود. به عبارتی در این مقاله مسکن روستایی از دیدگاه معماری مورد بررسی قرار گرفته و به جایی می رسد که وجه اشتراک و درهم تنیدگی خاصی مشاهده می شود و وجه افتراق و تمایزی بین آن ها مشاهده نمی شود. در واقع کشف ارتباطی مستقیم بین این دو (نگاه معماری و زبان الگو در جغرافیای روستایی) از اهداف این مقاله است. متغیرهای این پژوهش ذاتاً کیفی هستند، مقادیر عددی به خود نمی گیرند، بلکه ارزش های کیفی را می پذیرند؛ اما با روش هایی چون رتبه بندی (طیفی از رتبه های ارزشی: طیف لیکرت در برابر هر گویه پرسشنامه قرارگرفته)، قابل اندازه گیری شده اند و می توان آن ها را مورد تحلیل آماری(آزمون فرضیه) -آزمون استقلال صفات قرار داد.

تبلیغات