مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
معماری بومی
حوزه های تخصصی:
عوامل بسیاری از جمله عوامل فرهنگی وجریان ها و مکاتب فکری حاکم و الگوهای شهرنشینی جهان درساختار کالبدی یک شهر تاثیرگذار باشد. ساختار کالبدی شهر برآیند تمام نیروهایی است که باعث به وجود آمدن و شکل گیری یک سکونتگاه می شود و دارای نمود عینی و ذهنی است. رشد و توسعه شهرها، براثر حوادث مختلف در تمام ادوار تاریخی، دارای افول و صعود بوده است. امروزه آگاهی از ساختار کالبدی شهر و دلایلی که در دوره های مختلف بر چگونگی گسترش فضایی آن حاکم بوده، برای کنترل گسترش آن ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری است. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل فرهنگی موثر بر ساختارکالبدی شهر با تاکید بر معماری بومی نوشته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی –تحلیلی است. در جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و متخصصین معماری و برنامه ریزی شهری تشکیل می دادند که حجم نمونه 30 نفر برآورد شد. در جهت دستیابی به اهداف مدنظر در این پژوهش از تکنیک دلفی فازی و مدل BMW استفاده شد. نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی تایید کننده عوامل و زیرعامل های شناسایی شده بود. نتایج منتج از مدل BMW نشان دهنده آن بود که از بین عوامل شناسایی شده عامل محرمیت با امتیاز نهایی298/0 در رتبه اول، عامل کیفیت امنیت با امتیاز نهایی 273/0 در رتبه دوم، عامل ارتباط با طبیعت و تعاملات اجتماعی با امتیاز نهایی 220/0 در رتبه سوم و عامل سلسله مراتب با امتیاز نهایی 209/0 در رتبه چهارم قرار گرفته است.
مقایسه عملکرد حرارتی شگردهای اقلیمی دُرچَه، کُلَک و خارخُنَه در دوره گرم سال در مسکن بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
67 - 88
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از مسائل مهم و مورد توجه در معماری است. مطالعه در این زمینه از اوایل قرن بیستم شروع شده و دستاوردهای قابل توجهی داشته است. با وجود این یکی از چالش های معماری امروز، تأمین آسایش حرارتی ساکنانِ بناها با کمترین وابستگی به انرژی های فسیلی است. در عین حال به نظر می رسد معماری بومی که حاصل قرن ها تجربه و برآمده از آزمون های واقعی است موفقیت های قابل توجهی در این زمینه داشته و به شگردهای پاسخ ده اقلیمی خاصی دست یافته است که می تواند به طراحی غیرفعال و ایجاد معماری پایدار در اقلیم های مختلف کمک کند. معماری بومی منطقه سیستان نمونه ای از این نوع معماری است که توانسته است شرایط اقلیمی محیط داخل را در اغلب اوقات برای ساکنان قابل پذیرش کند. ازاین رو پژوهش حاضر در یک نمونه پژوهی به بررسی عملکرد شگردهای اقلیمی و نقش آن ها در تأمین آسایش حرارتی در معماری بومی منطقه سیستان می پردازد. برای این منظور، یک بنای بومی انتخاب شده و از طریق تحلیل کیفی و کمّی، عملکرد شگردهای درچه، کلک و خارخنه که به تأمین آسایش حرارتی در دوره گرم سال کمک می کنند مورد بررسی قرار گرفته و میزان تأثیر آن ها بر سه پارامتر دمای هوا، رطوبت نسبی و سرعت باد در فضای داخلی و آسایش حرارتی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد اگرچه در دوره گرم سال، شرایط محیطی فضای داخلی معماری بومی منطقه سیستان در محدوده آسایش حرارتی کلاسیک (23 تا 27 درجه سانتی گراد) قرار ندارد ولی بهره گیری از شگردهای اقلیمی مورد اشاره تأثیر قابل ملاحظه ای بر بهبود پارامترهای محیطی فضای داخل در اوقات مختلف شبانه روز داشته است. علاوه بر آن، این پژوهش ثابت می کند پارامتر های محیط داخل حاصل از عملکرد شگرد خارخنه نتایج خوبی را برای اوقات گرم روز نشان داده و شگردهای درچه و کلک می توانند فضاهای داخلی را در مواقعی که محیط خارج خنک تر است قابل تحمل نمایند.
بررسی عناصر شکل دهنده و دلایل وجودی آنها در خانه های بافت تاریخی بوشهر
حوزه های تخصصی:
فضاهای زیستی در هر منطقه، تحت تأثیر خاستگاه های فرهنگی، محیطی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه شکل گرفته است. بی تردید اولین خاطرات و تجارب انسان در خانه بوجود می آید که نقش موثری در جهان بینی هر انسان و در نتیجه جهان بینی جامعه دارد. عدم توجه به انسان، نحوه کار، شیوه زندگی، خواسته ها و تجارب او در طراحی مسکن امروز و روی آوردن به معماری وارداتی، بحران مسکن، پایین آمدن کیفیت زندگی مسکونی، ازبین رفتن حیات، سر زندگی، تحرک، حس تعلق و هویت را به همراه داشته است. این مقاله به بررسی عناصر شکل دهنده مسکن سنتی بوشهر و عوامل وجودی آن ها می پردازد. مسکن سنتی بوشهر مانند سایر مناطق ایران، همساز با شرایط محیطی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و اصول شکل گیری و گونه های فضایی در خانه سنتی بوشهر و استخراج عناصر کارآمد آن می باشد تا علاوه بر دریافت صحیح مفاهیم و اصول سازمان یافته مسکن سنتی در محدوده مورد مطالعه بتواند بخشی از ویژگی های این عناصر و دلایل وجودی آن ها را ثبت کند. روش انجام تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش توصیفی-تحلیلی و روش تفسیری تاریخی است که با مطالعه منابع اسنادی، حضور در بافت تاریخی بوشهر، صحبت با ساکنان بافت و مصاحبه با اساتید معماری صورت گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش، مشخصات کالبدی، فعالیتی و معنایی گونه های فضایی مختلف خانه های سنتی بوشهر در قالب جداول، تصاویر و نقشه ها نشان می دهد تا در نهایت بر مبنای نتایج بدست آمده بتوان زمینه را برای ارائه راهکارهای طراحی مسکن امروز متناسب با نیازهای جدید و بر اساس ارزش های انسانی فراهم کرد.
رویکردها به معماری بومی در نظریه پردازی مدرن معماری
حوزه های تخصصی:
خانه های کوهستان کاشان؛ معماری و ساخت فضایی مسکن در محله مصلیِ بَرزُک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
304-280
حوزه های تخصصی:
تحول در شیوه ساخت وساز و تغییر خصوصیت های ساختاری و کالبدی خانه ها در دهه های گذشته، شکل کلی آنها و در نتیجه منظر روستاها و شهرها را دگرگون کرده است. برزک که در نخستین سال های دهه هشتاد در تقسیمات کشوری به شهر تبدیل شد، باوجود اینکه چهره روستایی خود را حفظ کرده است، از این تغییرات مصون نمانده است. منظر شهری جدید با منظر طبیعی، هویت و فرهنگ منطقه همخوانی ندارد. برای پرهیز از تغییر منظر روستایی اصیل، مطالعه و فهم نمونه های اصیل باقیمانده در دسترس، و از همه مهم تر نمونه های مسکونی، ضروری است. در محله مصلی و در کرانه تپه قلعه، به عنوان قدیمی ترین هسته سکونتی برزک، نمونه نهایی باقیمانده است. این مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسش است که خانه های محله یادشده چه خصوصیاتی و چه نوع سازماندهی را دارا هستند؟ این پژوهش به روش تفسیری تاریخی و براساس مطالعات میدانی و مستندسازی نمونه ها صورت گرفته است. نتایج مطالعه علاوه بر مستندسازی و معرفی برخی نمونه های منتخب و تبیین سازماندهی فضایی آنها نشان می دهد که خانه های محله از نظر مصالح و شیوه ساخت و همچنین شکل گیری و توسعه شباهت زیادی با یکدیگر دارند که در نتیجه به هماهنگی میان سیمای شهری و محیط و بستر طبیعی منجر شده است. علاوه براین، فضاهای هرخانه به گونه ای در ترکیبِ کلی قرار گرفته اند که نقشی وسیع در هماهنگی یادشده برعهده دارند. همچنین خانه ها خصوصیات مشترکی دارند که در چهار حوزه کلیِ روش و مصالح ساخت، سازماندهی خانه ها براساس محل قرارگیری و همجواری با معابر پیرامون و شیب زمین، سازماندهی خانه ها براساس ترکیب فضاها و همچنین نحوه گسترش و سیر شکل گیری آنها قابل دسته بندی است.
امکان سنجی طراحی مجتمع خدمات رفاهی بین راهی با هدف توسعه گردشگری از منظر احیاء ارزش های معماری بومی سنتی
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
19-31
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر نیاز به سرپناه و مامن در سفر همچون گذشته از جمله دغدغه های مسافران محسوب می شود. مجموعه های بین راهی جایگزین مناسبی جهت ارایه خدمات در مبحث توریسم و سفرهای جاده ای است. کاروانسرا بخشی از بافت تاریخی شهرهای ایرانی است و از جمله ابنیه مهم شهری و غیر مذهبی بوده که معمولا مهمترین مسیرهای تجاری و زیارتی قرار دارند، کاروانسراهای تاریخی ایران از یک ساختار کلی معماری برخوردارند که به لحاظ ویژگی های فنی و اجتماعی مشترکند. کاروانسرای زعفرانیه در سبزوار یکی از نمونه کاروانسراهای تاریخی متعلق به دوره قاجار، در مسیر جاده ابریشم است که با وجود دستکاری ها و دخل و تصرفاتی که در طی سالیان متمادی متحمل شده.باز هم پتانسیل های بسیاری برای گسترش و استفاده دارد. این امر لزوم تحقیق درباره این اثر ارزشمند را می رساند. طراحی مجتمع گردشگری که بتواند با رویکر دهای علمی و کارشناسی ارتباط فضاها در جهت تبیین مولفه های موثر در معماری بومی را در این بنا و امثال آن حفظ و تقویت نماید غیر قابل اجتناب بنظر می رسد. روش این پژوهش، کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و از نوع کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از کتاب های علمی، سندها و بررسی های آزاد (دیدن و رفتن به مکان ها) بهره می گیرد.سپس، مطالعات میدانی (مشاهده و بازدید از پروژه های موجود) و برسی و تجزیه وتحلیل اطلاعات لازم به نظر می رسد.نتایج این تحقیق نشان دهنده است که کاروانسرای زعفرانیه علاوه بر اینکه ازنظر موقعیت مکانی و قرارگیری در مسیر یکی از جاده های پرتردد کشور (تهران مشهد) می باشد شاهد کمبود شدید مجتمع های گردشگری در این جاده بوده است و باوجود پتانسیل هایی که منطقه دارد می توان در احیا. و تقویت آن مثمر ثمر باشد همچنین با توجه به اهمیت درونگرایی در این منطقه طراحی پلان به زیبایی انجام شده است. با توجه به معماری سنتی در طراحی این پروژه از مصالح و متریالی همساز با اقلیم استفاده شود..
راهبردهای معماری بومی در آب و هوای گرم و خشک شهر بیرجند
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
49-54
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری با سابقه قدرتمند در استفاده از راه حل های بومی برای حفظ یک محیط داخلی قابل قبول مانند تحت کنترل درآوردن تهویه طبیعی، بهینه سازی جهت گیری ساختمان با استفاده از مصالح بومی و جرم حرارتی بالا است. هر نگاهی اجمالی به معماری مناطق مختلف ایران، حکایت از شناخت دقیق معماران سنتی از خصوصیات محیطی و اقلیمی این سرزمین و بکارگیری هوشمندانه عوامل طبیعی جهت تامین شرایط آسایش و مقابله با ناهنجاری های اقلیمی دارد. با وجود این تاریخچه موفق، معماری ایرانی از مصرف زیاد و ساخت و ساز ناکارآمد رنج می برد و با توجه به شرایط خاص آب و هوایی و گرم شدن هوا، بررسی اقلیم های گرم و خشک و بیابانی و استفاده از راه حل های معماری در آنها به طراحی بناهای امروز و صرفه جویی در مصرف انرژی کمک شایانی می کند. شهر بیرجند در اقلیم گرم و خشک و نیمه بیابانی قرار دارد و با توجه به پیشینه تاریخی که در اسکان مردم داشته توانسته راه حل های مفیدی برای سکنی گزیدن در مناطق بیابانی و روش های معماری برای رسیدن به محدوده آسایش بیابد. با توجه به رویکردی کاملاً نظری و تئوری و گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل کیفی به واکاوی راهبردهای معماری بومی در شهر بیرجند پرداخته شده است.
بررسی عملکرد و سایه اندازی شناشیر و کاربرد آن در شکل گیری معماری جنوب ایران با نمونه موردی بوشهر
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در این تحقیق معرفی و شناخت ارزش ها و عناصر کالبدی معماری بومی بوشهر، بافت قدیمی بوشهر در استان بوشهر مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است در این راستا نمونه های با ارزش معماری مسکونی بافت قدیم بوشهر به عنوان مجموعه های با هویت مورد بررسی قرار گرفته است. ایجاد تراس های چوبی یا شناشیرها از جمله تدابیری است که برای سایه اندازی بر روی بازشوهای غربی ساختمان ها در بافت قدیمی شهر بوشهر مورد استفاده قرارگرفته اند.روش تحقیق: روش تحقیق کیفی و راهبرد نمونه موردی بهره برده شد. در این راستا در گام نخست برای بررسی تاریخچه شناشیر از منابع کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات بهره جسته شد. در گام دوم به هدف بررسی سایه اندازی شناشیر و اجزای کالبدی آن با بررسی اسناد کتابخانه ای و میدانی جمع آوری داده ها انجام شد. روش تحقیق حاضر تحقیقات میدانی و شبیه سازی رایانه ای با کلایمت استودیو 1 و داده ها مربوط به تابش خورشید در طول سال نگاشته شده است.هدف: این مقاله با هدف عملکرد سایه اندازی شناشیرهای ضلع غربی و میزان ورود نور به فضای داخل است.نتیجه گیری: این تحقیق در بخشی از منطقه گرم و مرطوب ایران انجام شد که معماری بافت قدیمی آن، کاملاً با اقلیم محیط طبیعی پیرامون سازگار بوده و از شناشیرها به عنوان آرایه های معماری بومی و سیمای شهری یاد می شود که به لحاظ عملکردی، وظیفه اصلی آن ها سایه اندازی بر روی بازشوها است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عملکرد شناشیرها سایه اندازی روی جداره بازشوها خواهد بود و استفاده از آن ها را در معماری و سیمای شهری معاصر بوشهر امکان پذیر می سازد.
طراحی اقامتگاه بوم گردی با رویکرد توسعه و ترویج معمار بومی گیلان؛ مطالعه موردی: شهرستان ماسال
حوزه های تخصصی:
امروزه مفاهیمی نظیر بومگردی و اقامتگاه های بومگردی، به عنوان مکانیسم های کنترل پیامدهای منفی گردشگری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از مهم ترین ابزارها جهت حرکت به سمت نگرش بومگردی و ارائه محصولات در اقامتگاه های بومگردی، اجرای استانداردها و ارائه آن ها به صورت تجربه محور می باشد. معماری متنوع گیلان با آن همه عناصر بی بدیل خود همچون ایوان،کرسی، سقف های منحصربه فرد در طراحی این گونه مجموعه هایی که در معرض دید و استفاده عموم قرار می گیرد همواره می تواند یکی از بهترین گزینه ها چه از منظر هویتی وچه از منظر اقلیمی باشد، چراکه معتقدیم حفظ و احیای صرفاً کالبدی یک سرزمین نمی تواند آن را ارزنده و فعال نگه دارد. به نظر می رسد که استفاده از معماری بومی گیلان جاذبه های مؤثری برای گردشگران خصوصاً گردشگران خارجی برای آشنایی با فرهنگ معماری گیلان مهیا سازد؛ همچنین باعث رونق مرکز اقامتی مزبور گردد. قلمرو مکانی این تحقیق اقامتگاه های بوم گردی شهرستان ماسال است در این راستا فراهم کردن امکانات و تسهیلات رفاهی برای آسایش بیشتر مسافران امری لازم و ضروری می نماید. این تحقیق بر اساس شیوه توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی صورت گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات در بخش ادبیات و پیشینه پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بررسی اسناد تاریخی انجام شده است. نتایج حاصل از این تحقیق کمک بسیاری به بازشناسی معماری بومی و سنتی گیلان و توسعه مراکز بومگردی و جذب توریست خواهد شد.
بررسی تأثیرات فرهنگ بر تغییرات الگوی خانه های بومی در روستای طولارود بالای شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
348 - 361
حوزه های تخصصی:
به زودی شاهد از بین رفتن الگوهای خانه های بومی به واسطه قوانین و روش های ساخت جدید خواهیم بود. این مهم بر اهمیت مطالعه و مستندسازی خانه های بومی تأکید می کند. در این راستا پنج خانه با ویژگی های بومی با الگوی یکسان، به صورت هدفمند به عنوان نمونه موردی برای این پژوهش انتخاب شدند که در پای کوه روستای طولارود بالای شهر تالش قرار دارند. ترکیبی از روش های کمی و کیفی در این مقاله استفاده شده است. شرایط موجود خانه های تغییریافته برداشت و ترسیم شد. از آنجا که تغییرات در مراحل مختلفی بوده، اطلاعات دقیق آن توسط مصاحبه از ساکنین به دست آمد. پس از ترسیم، پلان ها وارد نرم افزار ای گراف شدند که بواسطه تحلیل های کمی آن، لیست های عددی مستخرج گردید. این اطلاعات برای تحلیل های قیاسی در بخش نتایج و همراه با استدلال استنباطی و منطقی اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ساکنان قابل استفاده است. با مقایسه اطلاعات آشکار گردید که ایوان در این خانه ها با عمق کم در پیکره بندی فضایی همراه با ارزش های بالای ارتباط، کنترل و هم پیوندی، اولین و محتمل ترین فضا برای پذیرش تغییرات است. یکی از آثاری که برای روستاهای نزدیک شهر می توان قائل شد، احتمال تأمین زیرساخت هایی همچون برق، لوله کشی گاز و آب است که ایده جاگذاری فضاهایی همچون آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی را برای استفاده از آن ها ترغیب می نماید. استفاده از تسهیلات مدرن زندگی از طریق تغییر دادن شکل خانه های اولیه بومی بواسطه تغییر فرهنگ ساکنین قابل پیش بینی است.
سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی (مورد پژوهی: معماری گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی توسعه پایداردر روستا استفاده از منابع و ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن می باشد. آگاهی برای توسعه پایدار مقوله ای است که کم تر به آن پرداخته شده است. بر این اساس، دارایی ها و سرمایه های روستایی می تواند پایه گذار دست یابی به اهداف توسعه پایدار روستایی باشد. هدف این مقاله سنجش میزان آگاهی برای توسعه پایدار در ساخت و ساز روستایی در استان گیلان می باشد. این پژوهش، از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت توصیفی و پیمایشی است. در این تحقیق که بین معماران سازمان نظام مهندسی ساختمان گیلان انجام شده است، روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سئوالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسشنامه با طیف لیکرت بوده است. با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS پایایی بخش های مختلف پرسشنامه تحقیق 0.802 الی 0.816 بدست آمد.
بازشناسی الگوی طراحی خانه های بومی در استان مازندران با رویکرد اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
462 - 476
حوزه های تخصصی:
شکل گیری عناصر معماری بومی ایران به شدت متأثر از عوامل محیطی است با مطالعه، شناخت و تحلیل الگوهای معماری بومی مازندران، می توان به نحوه سازگاری آنها با شرایط اقلیمی پی برد. شناخت الگوها یکی از موضوعات مهمی است که سعی در بازشناسی روش های کاربردی جهت دستیابی به عناصر و الگوهای هویت ساز بومی دارد. پژوهش حاضر با هدف ایجاد راهکارهای طراحی برای معماران به جهت بهره مندی در ساختمان ها با استفاده از الگوهای معماری بومی تدوین شده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای و مطالعات میدانی انجام شده است. بررسی مؤلفه های اقلیم نشان می دهد ویژگی های معماری بومی استان مازندران با طبقه بندی اقلیمی و اقلیم منطقه رابطه مستقیم دارد و هماهنگ است. همچنین در تابستان سطح آسایش خانه را ارتقا می دهد و در نهایت می توان به این نتیجه دست یافت که خانه های بومی منطقه منطبق با پهنه بندی اقلیمی و بستر محیط است و تهویه طبیعی مهمترین عامل تأثیرگذار بر شرایط ارتقا آسایش محیطی است. همچنین نتایج حاصل از پژوهش با هدف بهره برداری از پتانسیل موجود تهویه طبیعی به معمار در انتخاب بهینه پارامترهای طراحی جهت طراحی همساز با اقلیم در منطقه کمک خواهد کرد. اهداف پژوهش: بررسی الگوی معماری خانه بومی در گونه های مختلف مسکن بومی استان مازندران. شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری ایوان در ایران با تمرکز بر بناهای مسکونی استان مازندران. سؤالات پژوهش: آیا الگوهای کالبدی خاصی بر معماری مازندران حاکم است؟ آیا ایوان به عنوان یک عنصر اصلی در معماری ایران دارای ویژگی های کالبدی می باشد که بتواند باعث تسریع در تهویه بنا به ویژه در مناطق نوار ساحلی مازندران شود؟
ارزیابی مفهوم اصالت در مواجهه طبیعت و معماری بومی با خوانش نظریه اصالت براندی؛ موردپژوهی: شهر کاشان
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
23-47
حوزه های تخصصی:
در تفکرات براندی مفهوم اصالت در دو وجه یعنی «1. اصالت هنرشناسانه» و «2. اصالت تاریخی» اثر معماری دیده می شود که این دو اصالت به هم مرتبطند؛ به این معنا که هنرمند بخشی از جامعه بوده و با زمان خود مرتبط است که مشخصه آن شرایط خاص فرهنگی سیاسی و اجتماعی اقتصادی آن است. اگر نظریه براندی درباره اصالت هنر در بستری جامع تر درنظر گرفته شود، می توان معماری را به مفهوم کلی تر از صرف فعالیت خلاق معمار یعنی به مفهوم وسیع اصالت به عنوان بیان شاخصه های فرهنگی و زیست محیطی (طبیعی) توصیف کرد. دراینجا سوال این است براساس نظریه اصالت براندی، مفهوم اصیل کاربست طبیعت در معماری بومی (دراینجا بعنوان موردپژوهی: ایران) چیست؟ روش تحقیق مقاله حاضر «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» است که از خوانش «هرمنوتیک» برای ارزیابی مفهوم اصالت طبیعت در معماری بومی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طبیعت گرایی بعنوان «ذات معماری بومی» درنظرگرفته شده و با تحلیل های صورت گرفته در این پژوهش در ارتباط با بررسی میزان عناصر طبیعت (نور، آب و فضای سبز) کاملاً مشخص شد که این بناها در ارتباط کامل با طبیعت طراحی شده و استفاده از عناصر طبیعت، بومی و محلی به همراه نکات دقیق و ظریف نحوه اجرای آن ها بیانگر همخوانی و انطباق کامل معماری با طبیعت اطراف آن است.
تحلیل ویژگی های کالبدی خانه های تاریخی رشت با هدف ارائه رهیافت های طراحی اقامتگاه های بوم گردی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
39 - 56
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اقامتگاه های بوم گرد ی به عنوان زیرساختی اساسی د ر تحقق اهد اف بوم گرد ی نقش د ارند . با توجه به پتانسیل های شهر رشت د راختیارد اشتن راهکارهایی جهت طراحی اقامتگاه های بوم گرد ی د ر این شهر ضروری به نظر می رسد . این امر اهمیت بازخوانی الگوهای معماری خانه های تاریخی رشت به عنوان منبعی مناسب برای شناخت الگوهای معماری کهن منطقه را به منظور د ستیابی به راهنمای طراحی اقامتگاه بوم گرد ی بیان می کند . هد ف پژوهش: هد ف مطالعه عمیق ویژگی های کالبد ی خانه های تاریخی رشت و د ستیابی به راهکارهای معماری جهت طراحی اقامتگاه های بوم گرد ی است. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربرد ی و روش آن مورد پژوهی و توصیفی-تحلیلی بود ه که تحلیل د اد ه های کیفی از طریق مقایسه و تفسیر انجام یافته است. پانزد ه نمونه از خانه های د وران قاجار و پهلوی اول به صورت غیرتصاد فی د ر د سترس و هد فمند انتخاب و بررسی شد ند . منابع اطلاعاتی پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و برد اشت های مید انی است. نتیجه گیری: از بررسی فضای کالبد ی خانه های منتخب و تحلیل فاکتورهایی همچون تود ه و فضا، سازمان د هی پلان، فضای نیمه باز، نما و ارتباطات عمود ی و تزیینات، راهکارهایی جهت طراحی و توسعه اقامتگاه های بوم گرد ی شهر رشت بد ین شرح حاصل شد : ورود ی به صورت بی واسطه یا از طریق هشتی و ساباط؛ ماکزیمم سطح اشغال 60 د رصد ؛ بناها به صورت یک یا د وطبقه؛ حیاط یک، د و و سه طرفه و د ر مجاورت معابر اصلی؛ جانمایی بنا متناسب با شکل زمین؛ تناسبات یک به یک و نیم تا یک به سه د ر پلان؛ به کارگیری فضای نیمه باز؛ استفاد ه از پنجره های متعد د و تزیینات آجرکاری، سیمان بری و آهک بری د ر نما؛ تزیینات فضای د اخلی از گچبری، آینه کاری، نقاشی و چینی کاری؛ د ر و پنجره ها چوبی؛ سقف ها به صورت چهارشیبه.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر پایداری معماری روستایی (موردمطالعه: روستای ارمیان میامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
504 - 525
حوزه های تخصصی:
مفهوم پایداری از گذشته در معماری روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولاتی را در معماری روستایی ایجاد کرده و در روستاهای امروزی به مفهوم پایداری کمتر توجه شده است. در این میان معماری روستایی قدیم دارای شاخص های ارزشمندی در حوزه پایداری است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر در ایجاد پایداری و نمود آن ها در معماری روستای ارمیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای، ابعاد پایداری و مؤلفه های آن مشخص شده و پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری ارائه گردیده است. سپس با مطالعه میدانی و با شیوه تحلیلی، در نمونه موردی روستای ارمیان میامی موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی در پایداری معماری روستایی مؤثر هستند. در بعد پایداری اجتماعی مؤلفه هویت اجتماعی، حس تعلق، تعاملات اجتماعی، سرزندگی و امنیت اجتماعی و در بعد پایداری فرهنگی مؤلفه مشارکت و همبستگی، سرمایه و میراث فرهنگی، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد پایداری اقتصادی مؤلفه نوع مصالح، پرهیز از بیهودگی، وضعیت اشتغال و معیشت و در بعد پایداری محیطی مؤلفه هماهنگی با شرایط اقلیمی، پویایی و سازگاری، احترام و حفظ محیط تأثیرگذار است. همه این مؤلفه ها و شاخص های آن در بافت و مسکن روستای ارمیان نمود پیدا کرده و معماری روستای ارمیان مصداقی از معماری بومی پایدار است که با هویت، اقلیم، فرهنگ و سبک زندگی روستایی انطباق دارد.
ارائه طرح های پیشنهادی مسکن روستایی با توجه به الگوهای توسعه یافته خانه های بومی در منطقه گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
26 - 41
حوزه های تخصصی:
امروزه شیوه ساخت خانه ها با سبک بومی در مناطق روستایی در حال از بین رفتن است و تنها برخی خانه های بومی موجود با تغییراتی که در معماری آنها برای رفع نیازهای ساکنان اعمال شده است امکان بقا و حضور در محیط روستا را دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و مستندسازی الگوهای تغییرات در معماری بومی خانه های روستایی و ارائه طرح های پیشنهادی مسکن بر اساس این تغییرات است. در راستای هدف کاربردی پژوهش که حفظ وجهه بومی خانه در روستا است از روش بررسی توصیفی-تحلیلی استفاده شده است که در آن با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و میدانی، داده های اولیه پژوهش شامل پلان وضع موجود و پرسش از ساکنان در ارتباط با نحوه تغییرات گردآوری گردید. در این پژوهش پنج خانه با الگوی مشترک اولیه از بین ۲۰ خانه بومی در روستای طولارود بالا در بازه زمانی سال های 1398-1400 به صورت هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند. از روش نحو فضا جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. مقایسه تطبیقی مؤلفه های نحو فضا بر روی مشخصه های خانه بومی صورت پذیرفت سپس از طریق استدلال استنتاجی مطابقت مشخصه ها در الگوهای تکوینی ممکن به انتخاب طرح های پیشنهادی منجرگردید. بر اساس نتایج ویژگی هایی همچون عمق کم (میزان 1) و هم پیوندی بالای ایوان (متوسط میزان 7) و قرارگیری ایوان در لایه اولیه خانه (لایه 1- 2) از ویژگی های معماری بومی بوده که با اضافه شدن فضاهای جدید و مرتفع نمودن نیازهای ساکنان همچنان این ویژگی ها باقی مانده است. در انتها بکارگیری طرح های معماری تکوینی منطبق بر الگوی بومی در ساخت مسکن برای روستاییان، به جای الگوهای شهری در حال اجرا پیشنهاد می گردد.
تبیین سازوکارهای شاخص های پایداری در معماری کوچ (مطالعه موردی: کوچ نشینان بختیاری ایران)
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
41 - 62
حوزه های تخصصی:
این مقاله شامل بررسی مفهوم توسعه پایدار در حوزه معماری و شواهدی از سازگاری انسان با محیط زیست و مولفه های فرهنگی و جغرافیایی سبک های بومی شده زندگی اقوام کوچ نشین است. تمرکز و کانون توجه به معماری جوامع کوچ نشین به عنوان نمونه ای کامل از شیوه سازگار زندگی با جغرافیای طبیعی محیط پیرامون است. توسعه جهان و ارتباطات از یک سو موجب یکسانی زندگی، بدون توجه به فرهنگ، جغرافیا، حوزه تمدن و سایر مولفه های موثر بر شکل گیری سبک های زندگی بومی شده و از سوی دیگر یک خطر جدی برای محیط زیست و منابع تجدید ناپذیر به شمار می رود. از این رو پرداختن به مؤلفه های پایداری و سبک های زندگی بومی در جهت دستیابی به معماری پایدار و متعاقباً توسعه پایدار امری ضروری است. لذا سوال اصلی که در این تحقیق مطرح شده این است که ابعاد پایداری در زندگی و مسکن کوچ نشینان کدامند؟ در این تحقیق سعی شده است با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی، مسکن عشایر بختیاری و سبک زندگی کوچ نشینان را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به معرفی شاخص های پایداری موجود در زندگی آن ها پرداخته شود. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که شاخص های پایداری در زندگی کوچ نشینان شامل مؤلفه های زیست محیطی ، اجتماعی و اقتصادی است و انطباق با طبیعت و نحوه ساخت و برپا نمودن سیاه چادر حاکی از آن است که عشایر در نهایت هم زیستی با طبیعت در مواجهه با اصول پایداری قدم برداشته اند.
نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش موضوع پژوهش حاضر است؛ اهمیت این موضوع به این سبب است که به نظر می رسد تاکنون درباره معماری این منطقه پژوهش درخوری انجام نشده است. بنابراین هدفِ این پژوهش شناختِ چگونگی تأثیر عناصر محتوایی فرهنگ منطقه در شکل دهی به فرم کالبدی و سازمان فضایی این خانه هاست و پرسش اصلی این است که نقش عوامل فرهنگی در شکل گیری خانه های این منطقه چه بوده است؟ این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است و در آن از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است و گردآوری داده ها، به صورت میدانی و کتابخانه ای است. متغیر مستقل این پژوهش فرهنگ و متغیر وابسته آن معماری خانه های بومی است. جامعه آماری تحقیق، منطقه تالش و روش نمونه گیری آن سهمیه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آهنگ تغییرات فصلی و اشغال فضا در فصول سرد سال محدود به اتاق اصلی در طبقه پایین و در ایام نوروز و بهار، فضای ایوان و در تابستان، طبقات بالا و محوطه خانه است. مؤلفه هایی مانند وسعت بنا و محوطهِ خانه، نوع، تعداد و مساحت فضاهای خدماتی، نوع تزئینات و مصالح مصرفی و نیز استفاده یا عدم استفاده از استاد کار، در طبقه بندی خانه های بومی منطقه بر اساس طبقه اجتماعی مؤثر است، همچنین با توجه به چارچوب نظری تحقیق، عناصر فضا در این خانه ها را می توان به سه دسته ثابت (داخلی و خارجی)، نیمه ثابت (چیدمان اثاثیه) و متحرک (روابط و آداب سکونت بر اساس جنسیت و سن) تقسیم بندی نمود.
مطالعه تطبیقی مفهوم فضا در معماری بومی و معماری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به بررسی و تحلیل مفهوم فضا در معماری بومی و مدرن پرداخته شده است، ابتدا مفهوم فضا به صورت کلی و فارغ از جهت گیری سبکی و گرایشی به اختصار تبیین گردیده است. پس از آن به ارائه ی تعاریفی از هر کدام از انواع معماری های مذکور با استناد به گفته ی محققان و اندیشمندان حوزه های هنر و معماری پرداخته شده است. سپس با هدف تبیین تفاوت مفهوم فضایی که تخصص گرایان معماری در دوران مدرن، در نظر داشتند، با مفهوم فضایی که کیفیت ناخودآگاه معماری بومی در آن معماری پدید آورده است، براساس یک دسته بندی پنج گانه (با عناوین:1- تهی و ناتهی؛ 2- تخت و خمیده؛ 3- جزء و کل؛ 4- درون و برون؛ 5- جهت یابی و عدم جهت یابی)، مقایسه مفهوم فضا در هرکدام از این انواع معماری با توجه به نوع نگرش و رویکردی که از درون خود آن حوزه، به آنها وجود دارد، صورت گرفته است و در نهایت با مقایسه این مفاهیم در قالب پنج گانه ی مزبور، تفاوت های کیفی مفهوم فضا در دو حوزه بومی و مدرن، ارایه شده که نشان می دهد معماری تخصص گرای مدرن، مفاهیمی از فضا را مبدأ و اصل در کار خود قرار داده است که با انگاره های ذهنی انسان (در شکل اصیل و بومی خود) متفاوت و گاه کاملا متضاد است.
رویکردی نو به معماری بومی در رابطه ی ساختاری آن با معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
29 - 40
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده ابتدا عوامل تعیین کننده ی معماری پایدار در چهار حوزه (مردم، طبیعت، ساخت و الگو) مشخص شود. سپس جایگاه این عوامل در رویکردهای نظری مختلف به معماری بومی تبیین و ساختار آن بررسی شود. برای تبیین موضوع، ابتدا ساختار مولّد معماری که اساس تعاریف و رویکردها را شکل می دهد، به طور کلّی از زبان نظریه پردازان معماری، ارائه شده و در ادامه مولدهای معماری بومی که از بطن تعاریف بیرون می آید، مشخص شده است تا پایه ی مدل های پنجگانه ای از رویکردهای معماری بومی را تشکیل دهد که عبارتند از: 1-رویکرد مبتنی بر مشارکت مردم 2-رویکرد مبتنی بر ساخت گرایی طبیعی 3-رویکرد مبتنی بر الگوگرایی طبیعی 4-رویکرد مبتنی بر مطلق گرایی طبیعی 5-رویکرد مبتنی بر کل نگری. در این دسته بندی ها، رابطه و نسبتی که مولّدهای معماری بومی در هر تعریف با هم برقرار می کنند، تمایز تعاریف را از یکدیگر مشخص می کند. برای هر دسته از تعاریف، مصادیقی از معماری های به وجود آمده بر اساس آن رویکردها، مطرح شده و جایگاه نظری آن معماری(بومی) در توسعه ی پایدار معماری امروز به صورت ساختار یافته، ارائه و نتیجه گیری شده است. در پایان نمونه ای از طرح های اجرا شده (پروژه بهسازی روستای خور) که رویکردی کل نگر را در بهسازی محیط بومی دنبال کرده، به عنوان معماری پایدار معرفی شده است.