مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
جلال آل احمد
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
5 - 17
حوزه های تخصصی:
تئودور آدورنو به عنوان یکی از پیشگامان مدرنیسم و اعضای اصلی مکتب فرانکفورت، در نظریه انتقادی خود، به واکاوی مفاهیم اصلی و اساسی فرهنگ پرداخته است. اصطلاح صنعت فرهنگ که توسط خود آدورنو نام گذاری شده است، به پدیده ای اطلاق می شود که در آن پس از عصر روشنگری، با ادعای روشنفکری غرب، فرهنگ از کارکرد اصلی خود خارج شده و در خدمت هژمونی غالب جامعه قرار گرفته است. در چنین شرایطی مردم نه محصولاتی فرهنگی، بلکه کالاهای تجاری صرفی اند که برابر آنچه آدورنو آن را شیءزدگی، استانداردسازی و یکسان سازی می نامد، هویت و فردیت خود را از دست می دهند. از مخالفان مسلّم غربزدگی و بحران هویت در ادبیات ایران، بدون شک می توان به جلال آل احمد اشاره کرد که در بیشتر آثار داستانی و سیاسی خود به این مقوله پرداخته است. آل احمد در اغلب آثار خود می کوشد تا با نوعی آگاهی و بیداری، وضعیت فرهنگی جامعه زمان خویش را به تصویر کشد. مقاله حاضر می کوشد به بررسی و مطالعه پدیده فرهنگ در داستان بلند جلال آل احمد با عنوان مدیر مدرسه بپردازد.
مطالعه تصویرشناختی غرب در سفر امریکا جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
476 - 493
حوزه های تخصصی:
آدمیان از آن جهت که همواره تصویر خود را در آیینه ی «دیگری» جستجو می کنند، برای شناخت خویش و «دیگری»، به سفر می روند. در میان این سیاحت گران، کم نیستند ادیبان و اندیشه گرانی که ماحصل تجربیات سفرهای خود را در قالب سفرنامه ها ارائه کرده اند. آثار سفرنامه ای این سفرنامه نویسان که به نوعی سفیران فرهنگی در میان ملل مختلف هستند، نقطه ی تلاقی و مواجهه ی دو دنیای «خودی» و «دیگری» به شمار می رود. از این رو، بررسی تصویرشناختی آثار سفرنامه ای بازنمایی زوایای پنهان روابط «خودی» و «دیگری» را ممکن می سازد. جلال آل احمد در سفر امریکا (1380) در هیئت «دیگری» سرزمین میزبان را به نظاره می نشیند و از عرصه ی سیاست، فرهنگ و هنر گرفته تا روابط بیناانسانی را به بوته ی نقد و تحلیل می آورد. ما در این مقاله با تکیه بر مفهوم «دیگربودگی» که از خرده نظریه های مطالعات پسااستعماری به شمار می رود، درصدد خواهیم برآمد که آخرین سفرنامه جلال آل احمد را با رویکرد تصویرشناختی مورد بررسی قرار دهیم. همچنین مقاله حاضر در جستجوی تبیین این مسأله نیز خواهد بود که چگونه آل احمد در این سفرنامه توجیهات، مصادیق و مثال های فراوانی برای تأیید آراء نظری اش درباره ی «غرب» که عمدتاً در کتاب غرب زدگی (1341) بیان شده اند، ارایه کرده است.
تحلیل تاریخ اجتماعی آموزش و پرورش دوره پهلوی در آیینه «مدیر مدرسه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد ازجمله نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار بر داستان نویسی ایران است. او با توجه به اشرافی که بر اوضاع زمان خود دارد، توانسته مسائل اجتماعی را که مردم با آن ها دست به گریبان بوده اند، تشخیص دهد و به خوبی در داستان های خود منعکس نماید. تعدّد آثار داستانی وی اعم از داستان کوتاه و رمان با موضوعات گوناگون و نگرش انتقادی نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه و تضادها و تعارض ها در آن، سبب گردیده است که این آثار ازلحاظ بررسی جامعه شناختی بسیار غنی باشند؛ ازاین دست موضوعات، بحث از آموزش وپرورش، شرایط معلّمان و اوضاع اجتماعی آنان است که در آثار جلال بروز و ظهور یافته اند. این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نگاه تاریخی– اجتماعی جلال به وضعیت معلمان و آموزش وپرورش در دوره پهلوی می پردازد و مسائلی چون رضایت شغلی، وضعیت درآمد، ارزش کار معلّمان نسبت به دیگر مشاغل، آداب مدرسه و معلّم، شیوه های آموزش، تشویق و تنبیه ها و... به خوبی و با رعایت بسیاری از جزئیات در داستان های او منعکس شده اند.
خوانش پسااستعماری خسی در میقات با تکیه بر نظرات فرانتس فانون
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
69 - 84
حوزه های تخصصی:
ادبیّات معاصر عرصه بازتاب جریان های فکری موجود در جامعه به شمار می آید. با وجود تنوّع شاخه های ادبیّات معاصر در جهان و تأثیر و تأثّر آن بر یکدیگر نمی توان حضور جریان های بومی را در کشورهای شرقی و تحت استعمار نادیده گرفت؛ جوامعی که به نوعی دوران استعمار را از سر گذرانده اند و در مرحله پسااستعماری می باشند. در پژوهش پیش رو دیدگاه منتقدانه پسااستعماری جلال آل احمد - که شامل مجموعه نظریات واکنش به میراث فرهنگی استعمار است- از کتاب «خسی در میقات»، با تکیه به نظریات فرانتس فانون بررسی می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است. پس از بررسی و انطباق نظریات این دو نویسنده منتقد می توان گفت جلال آل احمد و فرانتس فانون در یک تفکّر مشترک و هم راستا، مطالعات پسا استعماری خود را محدود به غرب نمی کنند، بلکه نقد تصویر خود در نزد خود نیز بخشی از مطالعات پسااستعماری آنان است.
سازوکارهای طنزآفرینی در داستان های کوتاه جلال آل احمد
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
173 - 202
حوزه های تخصصی:
جلال آل احمد از نویسندگان پرکار دهه ی چهل (ه .ش) در آثار خود، بارها مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی را به چالش کشیده است؛ انتقاد از مسائل جامعه نه تنها در مقالات و سایر نوشته های او، بلکه در داستان های کوتاهش نیز نمود دارد.
از پنج مجموعه ی داستان کوتاه چاپ شده از وی، چهار مجموعه، دارای داستان هایی بهره مند از عناصر طنز هستند؛ آل احمد در این مجموعه ها فلاکت و عقب ماندگی عوام، رواج باورهای خرافی، بی اعتنایی افراد نسبت به اجتماع و شهروندان، سیاست بازی و روش های نامطلوب مبارزه برای رسیدن به شهرت، از بین رفتن اصالت های فرهنگی و تعصبات دینی را در قالب داستان مورد انتقاد قرار می دهد و برای مطرح کردن این موضوعات، مانند بسیاری از آثار انتقادی دیگر از قالب طنز استفاده می کند.
آل احمد، افزون بر بهره گیری از طنز در درون مایه ی داستان هایش، از طنز کلامی (طنز در بیان راوی داستان یا شخصیت های اصلی آن) نیز استفاده می کند و برای این منظور، سازوکارهای طنزآفرینی را در خدمت داستان قرار می دهد.
اندیشه سیاسی آرمان شهری در آثار جلال آل احمد و نجیب محفوظ، با بررسی نقش تصوف دو داستان نون و القلم و رحله ابن فطومه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنیاد اندیشه آرمان شهری در دو داستان رحله ابن فطوطه نجیب محفوظ و نون و القلم جلال آل احمد بر نفی وضع موجود، وجود بحران و تلاش برای آرمانی کردن امور مطلوب بنا شده است، محیط خلق هر دو داستان، یعنی ایران و مصر در زمان نوشتن آن ها دارای شرایطی بحرانی از نظر اجتماعی و فکری است که زمینه ساز ایجاد اندیشه آرمان شهری است از این رو. نویسندگان این دو اثر با استفاده از زبانی نمادین و با توجه به تصوف تلاش دارند تا تصویری از جامعه آرمانی خود ارائه دهند. از نگاه نویسندگان، آرمان شهر دست یافتنی است و علت عدم تحقق آن وجود حکومت و قبضه کردن قدرت توسط عده ای خاص است. زبان نوشتاری نجیب محفوظ در رحله ابن فطومه زبانی ادبی و متأثر از آثار کلاسیک ادبیات عربی است، در حالی که آل احمد زیانی عامیانه را برای روایت خود برگزیده است. داستان آل احمد در روایت خود، از تصوفی بهره برده است که جنبه اجتماعی آن نیرومند است و قلندران پیرو آن به دنبال قدرت هستند، اما در مواجه با دشواری های آن خود نیز به راه صاحبان پیشین قدرت می روند و در نهایت از قدرت پیشین شکست می خورند؛ و قهرمان داستان نیز اگرچه به دنبال شهادت است، در نهایت تبعید می شود؛ اما محفوظ تصوف را در جنبه فردی آن یعنی بریدن از عالم مادّی و نقایص آن و کشف و شهود ناشی از مراقبه و ریاضت، وارد داستان خود کرده است و شخصیت اصلی داستان در پایان راه سعادت را در چنین تصوفی می یابد که امری فردی است.
مقایسه آرای جلال آل احمد و داریوش شایگان پیرامون هنر معاصر ایران با تأکید بر مسئله هویت.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
71 - 87
حوزه های تخصصی:
شناسایی متونی که توسط اندیشمندان شناخته شده داخلی پیرامون هنرمعاصر ایران نگارش شده است می تواند به عنوان دریچه ای برای ردیابی ارتباط منطقی میان اندیشه معاصر و هنرمعاصر در ایران مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس هدف از این تحقیق مقایسه آرای دو اندیشمند معاصر ایرانی، جلال آل احمد و داریوش شایگان، پیرامون هنر معاصر ایران است. و مسئله هویت و نسبت آن با نوع اندیشه جلال آل احمد و داریوش شایگان و نیز آرای ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اینجا این سوال ها مطرح می شود. 1-نوشته های جلال آل احمد و داریوش شایگان در مورد هنر معاصر ایران چگونه ارتباطی با جنس تفکر هویت اندیش ایشان دارد؟ 2-چگونه می توان آرای ایشان پیرامون این موضوع را با یکدیگر مقایسه کرد؟ این نوشتار در قالب پژوهشی بنیادی و با رویکردی توصیفی_تطبیقی نوشته شده است. از خلال مطالعه اسناد کتابخانه ای و نوشتارهای پراکنده ایشان در مورد هنر معاصر ایران، چگونگی مواجهه این دو اندیشمند ایرانی با این موضوع استخراج شده است. در نهایت با تجزیه و تحلیل داده های کیفیِ جمع آوری شده و جدول بندی این داده ها بر اساس روش استقرای علمی، نوع دیدگاه هویت اندیشی دو متفکر و تشابهات و تفاوت های موجود در مقالات ایشان پیرامون هنرمعاصر ایران مشخص و مورد تطبیق و مقایسه قرارگرفته است. بر همین اساس می توان اینگونه نتیجه گرفت. که آرای جلال آل احمد پیرامون هنرمعاصر ایران بیشتر متأثر از دیدگاه هویت اندیشی بومی و در مقابل آرای داریوش شایگان در این حوزه بیشتر تحت تاثیر دیدگاه هویت اندیشی سیاره ای او مطرح شده است.
چالش غرب گرایی و بازگشت به خویشتن در اندیشه جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
59 - 82
جلال آل احمد از جمله اندیشمندانی است که با نگرشی انتقادی و توجه به هویت خودی، نگاه به غرب و غرب گرایی را به چالش کشید و در نهایت با نفی آن، ایده بازگشت به خویشتن را مطرح کرد. جلال برای درمان عقب ماندگی و رهایی جامعه از سیطره غرب، توجه خود را به دو عامل مهم درونی و بیرونی عقب ماندگی و غرب زدگی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی معطوف کرده بود. بر همین اساس، از یک سو به مقوله غرب زدگی و از سوی دیگر به روشنفکری توجه کرد. راه حل او برای درمان بیماری عقب ماندگی و رهایی از مشکلات موجود جامعه نیز «بازگشت به خویشتن» است که به مفهوم تأکید مجدد بر نظام ارزش ها، فرهنگ، تاریخ و دین، عقیده و ایدئولوژی خویش یعنی اسلام است. در نتیجه خواستار اصلاح جریان روشنفکری و به صحنه آمدن روحانیت و ایجاد پیوند میان این دو نیروی فکری اصلی در جامعه ایران است.
روایت شناسی داستان های معاصر بر اساس الگوی روایت گری سیمپسون (با نگاهی به آثار جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی و محمود دولت آبادی)
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
51 - 78
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بر اساس مدل پیشنهادی سیمپسون 1993 م. به واکاوی دیدگاه روایت گری در داستان های سه نویسنده معاصر پرداخته است که در این الگو، روایت و زاویه دید از دیدگاه زبان شناختی بررسی می شود. او چهار دیدگاه اصلی زمانی، مکانی، روان شناختی و ایدئولوژیکی را مطرح کرده است و با تحلیل موضع راوی، به دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده می پردازد. این پژوهش سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از الگوی مورد نظر و تطبیق آن با سه داستان از سه نویسنده مورد نظر، اندازه و شیوه استفاده این نویسندگان از هر یک از این دیدگاه ها، جایگاه راوی و نقش او را در پیشبرد داستان ها و درنهایت، دیدگاه ایدئولوژیکی آن ها را در داستان مشخص کند. در این پژوهش، داده ها بر مبنای ابزارهای مطرح شده در نظریه سیمپسون ارزیابی می شود. راوی در داستان آل احمد، از نوع اول شخص و در داستان های ساعدی و دولت آبادی، از نوع سوم شخص بازتابگر است که افکار و احساسات درونی شخصیت اول داستان را شرح می دهد. وجهیت غالب در داستان ها مثبت است که نشان از دیدگاه مطمئن راوی درباره موضوعات داستان است. در قسمتی از داستان دولت آبادی شاهد وجهیت منفی هستیم که ابهام و تردید راوی را نشان می دهد. بررسی این سه داستان از سه نویسنده که دغدغه های فرمی و محتوایی متفاوت و مختلفی را در عرصه نویسندگی دارند می تواند تفاوت های سبک نویسندگان را بر مبنای تحلیل شیوه های روایی آن ها نشان دهد.
بررسی، تحلیل و مقایسه سرمایه های فرهنگی شخصیّت های زن در داستان های جلال آل احمد و سیمین دانشور؛ بر اساس نظریّه پی یر بوردیو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
25 - 36
حوزه های تخصصی:
داستان ها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه، نقش بسزایی در بازتولید هویّت و جایگاه جنسیّتی ایفا می کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری، به بازنمایی جایگاه زنان در جامعه بر مبنای دارا بودن انواع سرمایه کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و رویکردی مقایسه ای و نیز، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی داستان های «سمنوپزان» و «گنج» از جلال آل احمد با داستان های «سرگذشت کوچه» و «شهری چون بهشت» از سیمین دانشور پرداخته و انواع سرمایه فرهنگی زنان را در این داستان ها طبق رویکرد انواع سرمایه پی یر بوردیو تحلیل و تفسیر کرده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که سرمایه های فرهنگی شخصیّت های زن در داستان های آل احمد و دانشور چگونه بازتاب داده شده اند؟ یافته های این تحقیق، با اشاره به سرمایه فرهنگی ناچیز زنان، بازنماینده فضای مردسالار جامعه ایرانی است و نشان می دهد که زنان در این داستان ها، از روی جهالت و فقدان سرمایه فرهنگی، در هر مسیری قدم برمی دارند تا از مردان (حتّی مردان نابکار و مبتذل) دور نشوند و در همان جایگاه محقّر خود باقی بمانند. این زنان به همان اندک سرمایه فرهنگی خود قانع هستند و هیچ علامتی از خودشکوفایی در آنها دیده نمی شود.
مؤلفه های غرب زدگی و بازگشت به هویت خویشتن در اندیشه جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرب زدگی، امروزه از جمله مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و دلیل آن ایجاد بحران در حیطه هویت است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های غرب زدگی و بازگشت به هویت خویشتن در اندیشه جلال آل احمد، صورت گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته که دران ضمن بهره برداری از نوشته های جلال آل احمد، سعی شد مقالات مربوطه نیز مورد استفاده قرار گیرند. سوالی که در این پژوهش ذهن پژوهشگر را به خود معطوف کرد این بود که جلال آل احمد در مورد غرب زدگی چه دیدگاهی داشت و برای رهایی ار آن چه راکاری ارائه داد. نتایج نشان داد که وی با روی آوردن به داستان نویسی، مقاله نویسی، سفرنامه نگاری و طرح موضوعات متنوع اجتماعی در قالبهای ترجمه و تالیف،ندای بازگشت به هویت خویشتن را سر داد و معضل غرب زدگی را با هدف رهایی از هژمونی استعمار غرب به نقد گذاشت.در این پژوهش اندیشه ها و دیدگاه های وی پیرامون غرب زدگی با تاکید بر نظریه پسا استعمارگرایی از مسیر تکیه برمنابع کتابخانه ای مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.
تقابل سنّت و مدرنیسم در اندیشه های جلال آل احمد (نقدی بر نظر منتقدان)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
37 - 81
حوزه های تخصصی:
کارنامه ی جلال آل احمد فراز و فرود فراوان دارد؛ از باورمندی به دین آغاز می شود و مراحلی چون گرایش به مارکسیسم و نقد سنّت و چپ گریزی و غرب ستیزی را تجربه می کند و در نهایت نیز بازگشت به سنّت و مذهب را توصیه می کند. بازگشت او به سنّت، اگرچه در ظاهر با نوعی سیاست بازی همراه است؛ امّا یک گرایش انتقادی اصلاحی است که در آن پاره هایی از ویژگی های مثبتی که در اندیشه های لیبرالیستی غرب و دیدگاه های مارکسیستی شرق وجود دارد، برای ایجاد غنا و پویایی و روزآمد کردن باورهای سنّتی، می تواند با آن ترکیب شود. آل احمد بیش از هر چیزی به دو موضوع حسّاسیت بسیار دارد: یکی رسیدن به خودباوری در شناخت و مراقبت از سنّت ها و فرهنگ دینی، و دیگری، بیرون آمدن از سلطه ی اقتصاد و سیاست و فرهنگ استعماری غرب. به این دلیل است که می توان اندیشه های غرب زدگی و رجعت به مذهب را در کارنامه ی آل احمد، سنّت گرایی مدرن نام گذاری کرد و نه مدرنیسم ارتجاعی که بعضی از منتقدان اصرار در به کارگیری آن دارند.
بررسی و مقایسه پیکره بنیاد گفتمان آثار جلال آل احمد و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های چندی به منظور تحلیل متن های ادبی مبتنی بر داده های واقعی زبان وجود دارد که می توان در این خصوص به تحلیل های پیکره یار و دیدگاه «کلیدواژگی» اشاره کرد. مقاله حاضر سفرنامه و رمان های «غرب زدگی، خسی در میقات، مدیر مدرسه، اورازان، تات نشین های بلوک زهرا» از جلال آل احمد و «مدار صفر درجه، غریبه ها، پسرک بومی و همسایه ها» از احمد محمود را بر اساس این دو دیدگاه تحلیل می کند. تحلیل پیکره یار روش سودمندی است که به واسطه آن می توان به بررسی بازنمود ایدئولوژی در صورت های زبانی در حوزه ای چون زبان شناسی پرداخت. متن های ادبی نیز اعم از رمان ها و سفرنامه هایی که توسط نویسندگان شکل می گیرد، نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای است تا مخاطب را به سمت آنچه مدنظر نویسنده است سوق دهد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در آثار این دو نویسنده، با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) و با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین با روش گردآوری پیشینه پژوهش به صورت کتابخانه ای و با تکیه بر پیکره های زبان به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار آن ها بپردازد. برای دستیابی به تحلیل مناسب با تکیه بر ابزار رایانشی ورد اسمیت، 3 کلیدواژه واژگانی که از فراوانی زیادی برخوردار بودند از هر اثر استخراج شد و سپس در قالب 54 جمله- نمونه مبتنی بر رویکرد ون دایک مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که رویکرد نویسندگان بیانگر چه نوع ویژگی های ایدئولوژیک بوده است. نتایج حاصل نشان دهنده نگرش و ایدئولوژی آسیب شناختی جلال آل احمد و احمد محمود در جوامع انسانی بود.
ارعاب زدایی و ارعاب زایی در کتاب «در خدمت و خیانت روشن فکران» جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
193 - 214
حوزه های تخصصی:
نظام سیاسی حاکم در دوران پهلوی دوم با سیاست های فرهنگی، رویکردهای اقتصادی توسعه محور و ایجاد فضای سرکوب و خفقان، گفتمان مطلوب خود از هویت ایرانی را که از مؤلفه های غرب گرایی، مدرنیسم و باستان گرایی سرچشمه می گرفت، به تنها گفتمان غالب تبدیل کرده و دیگر گفتمان ها و صداهای موازی را به حاشیه برده بود. ایدۀ بازگشت به خویشتن در چنین فضایی در فضای فکری و حلقۀروشن فکران مطرح شد و مورد اقبال قرار گرفت. در قاطبۀ پژوهش ها، این ایده به مثابه پاسخی به پرسش از کیستی و تمنای هویت جویی جامعه ایرانی بررسی شده است. این مقاله، پرسش محوری خود را متوجه چگونگی نسبت میان «بازگشت به خویشتن» و ارعاب نظام سیاسی حاکم کرده و بر آن است که این ایده نزد «جلال آل احمد»، تلاشی برای بدیل سازی در مقابل گفتمان هویتی و فکری مسلط نظام سیاسی بوده است. فرضیۀ مقاله حاضر، «بازگشت به خویشتن» را تلاشی برای ارعاب زدایی از گفتمان مسلط نظام سیاسی حاکم می داند؛ هرچند درون این ایده، بذر ارعاب زایی و تبدیل به تک صدایی و به حاشیه بردن بدیل ها و صداهای دیگر نیز پرورانده شده است.
بررسی و تحلیل خاطره نگاری در آثار جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
65-88
حوزه های تخصصی:
خاطره پژوهی یکی از منابع الهام بخش تحقیق در حوزه تاریخ نگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربه ها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسل های آینده به شمار می آید. از طرف دیگر، بیان کننده عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از نویسندگی جلال آل احمد در عرصه خاطره نگاری است. آثار این نویسنده از جهات متعددی، از جمله اجتماعی، سیاسی و تاریخی، گویای زندگی پر فراز و نشیب اوست. این مقاله درصدد است تا با روشی توصیفی- تحلیلی، خاطره و انواع خاطره نگاری را در آثار جلال آل احمد بکاود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اغلب داستان های جلال آل احمد، در شرح زندگی، حسب حال و حدیث نفس نویسنده است که از این جهت، در زمره خاطره نگاری قرار می گیرد. در اغلب این داستان ها، حادثه داستانی با روانی و یکدستی و انسجام خاص داستانی پیش نمی رود؛ چرا که نویسنده گاه و بی گاه با اظهار نظر های خویش، سیر داستانی را قطع و در روند آن دخالت می کند؛ گویی واقع گرایی جلال باعث شده که گاه مرز های خیال را درنوردد و به عالم واقع ورود کند. در میان آثار جلال آل احمد، سفرنامه ها و نامه های او، از جایگاهی برجسته برخوردار است. آرای او در سفرنامه ها و نامه هایش، علاوه بر آشکارکردن بخشی از زندگی خصوصی و خانوادگی این نویسنده، به ما فرصت نگاه جدید به رویداد های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر نویسنده را نیز می دهد.
بررسی کلیشه های جنسیتی در آثار داستانی جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تحولات اجتماعیِ صورت گرفته در جوامع بشری، اساس تفکر مردسالارانه مورد تردید و پرسش قرار گرفته و وضعیت زنان دستخوش تحولات اساسی شده است. از تحولات صورت گرفته در وضعیت زنان حضور آن ها در صحنه های گوناگون اجتماعی و به عهده گرفتن نقش هایی فراتر از نقش های فیزیکی است که جامعه کهن در قرون و اعصار گذشته به آن ها تحمیل کرده و در صدد تداوم آن است. اما به رغم تغییرات آشکاری که با تلاش زنان در این زمینه صورت گرفته است، تفکر مردسالار هنوز در مقابل تغییر جامعه به سوی برابری جنسیتی مقاومت می کند و در بسیاری از عرصه ها، همچون عرصه فرهنگ، نمی خواهد به واقعیت های جدید تن در دهد. در ادبیات داستانی معاصر ردپای تفکرات مردسالارانه و نگاه برتری جویانه مردان به زنان دیده می شود. در بعضی از آثار داستانی، خصوصیات زنان و نقش های آن ها از کلیشه ها و تصورات قالبی متابعت می کند که با واقعیت زندگی زنان متفاوت است. ادبیات داستانی با نقش مهم و انکارناپذیری که در انتقال فرهنگ و جامعه پذیری در هر جامعه ای دارد، در صورتی که حامل کلیشه های جنسیتی باشد، می تواند به بازتولید و استمرار تفکری منجر شود که زنان را جنس دوم و موجودی صرفاً جنسی می بیند و خواهان به انقیاد کشاندن آن ها در سطوح متفاوت حیات فردی و اجتماعی است. این تحقیق به آثار یکی از نویسندگان معروف و تأثیرگذار ایران جلال آل احمد از منظر مسئله زنان و کلیشه های جنسیتی می پردازد.
جایگاه خواسته و نیاز زنان در ادبیات ایران و اسپانیا (مطالعه موردی: داستان کوتاه "لاک صورتی" جلال آل احمد و نمایشنامه "یرما" فدریکو گارسیا لورکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
در ادبیات جهان تا به امروز صرف نظر از اینکه نویسندگان یا شاعران از کدام اقلیم جغرافیایی باشند و به کدام دوره از تاریخِ کدام کشور تعلّق داشته باشند؛ همواره از دنیای زنان نوشته اند و چه بسا اندیشه هایی یکسان و مشابه را نیز در خلق آثارشان متجلّی ساخته اند. در این پژوهش تطبیقی در وهله نخست جایگاه، نقش و ویژگی های زنان و سپس نیازها و خواسته های آنان در جامعه و خانواده در ادبیات ایران و اسپانیا مورد بررسی قرار می گیرد. در جهت محدود ساختن حوزه مطالعاتیِ پژوهش به داستان کوتاه"لاک صورتی" جلال آل احمد و نمایشنامه "یرما" از فدریکو گارسیا لورکا به عنوان دو اثر از دو نویسنده صاحب نام و صاحب نظر در هر دو کشور اکتفا شده است. در آغازِ جستار برای آشناییِ بیشتر با گرایش هایِ فکریِ هر دو نویسنده به معرّفی اجمالی تاریخ زندگی و فعالیّت های سیاسی- اجتماعی- فرهنگی ایشان پرداخته شده؛ در ادامه با تکیه بر متن دو داستان و تحلیل محتوای آن، درباره نیاز و خواسته زنان که در این پژوهش درونمایه اصلی داستان قلمداد شده سخن به میان آمده است. اینکه در این دو داستان چگونه این خواسته ها و نیازها در ارتباط با مردان، خانواده، جامعه و سنّت های آن توصیف و تعریف شده است و اینکه چگونه با توجه به تفاوت مردان و زنان با یکدیگر به این خواسته ها و نیازها پاسخ داده می شود از جمله مباحثی است که در این پژوهش بررسی گردیده است.
جایگاه زن در ادبیات ایران و اسپانیا (مطالعه موردی: داستان های کوتاه جلال آل احمد و نمایش نامه های فدریکو گارسیا لورکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
169 - 182
در این پژوهش تطبیقی جایگاه، نقش و ویژگی های زنان در خانواده و جامعه در ادبیات ایران و اسپانیا مورد بررسی قرار می گیرد. برای محدودساختن حوزه مطالعاتی پژوهش به داستان های کوتاه جلال آل احمد و نمایش نامه های فدریکو گارسیا لورکا به عنوان دو نویسنده صاحب نام و صاحب نظر در هر دو کشور اکتفا شده است. در آغاز به معرّفی اجمالی تاریخچه زندگی و فعالیّت های سیاسی- اجتماعی- فرهنگی هر دو نویسنده پرداخته شده و زن، جایگاه و تصویر او ابتدا در آثار هر کدام به صورت جداگانه و سپس به صورت تطبیقی بررسی گردیده است. برای رسیدن به مقصود به بررسی تطبیقیِ عناوینِ مختلفی که حاکی از جایگاه زن در داستان های کوتاه جلال آل احمد و فدریکو گارسیا لورکا باشد، سخن به میان می آید؛ این مقایسه و تطبیق هم نمودار شباهت ها و اشتراکات دو فرهنگ و هم گویای تفاوت ها و اختلاف نظر آن هاست؛ هم از مصادیق بیان واقعیّت اجتماعی و خانوادگی زن در زمینه تاریخی آثار نمونه آورده شده و هم آنجا که هر دو نویسنده از کلیشه ها سخن گفته اند؛ مشخّص گردیده است.
تحلیل محتوای کتاب های نامه ای ادیبان ایران در فاصله سال های 1330 تا 1349(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
78-96
هدف : ارزیابی، گردآوری، سازماندهی و دسترس پذیری در زمره فعالیت های اصلی علم اطلاعات و دانش شناسی است. یکی از انواع منابعی که به عنوان منبع اطلاعاتی مهم و غیر رسمی به شمار می آید، نامه ها هستند. در نامه ها اطلاعاتی وجود دارد که شاید در هیچ منبع رسمی دیگری نشود آن ها را پیدا کرد. شناسایی موضوعات بیان شده در کتاب های نامه ای (نامه های خصوصی ادیبان به همسرانشان) و معرفی این محمل به عنوان یک منبع دست اول اطلاعاتی به استفاده کنندگان بوده است. روش پژوهش :پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و برای اجرای آن از روش پژوهش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه پژوهش 103 عنوان کتاب نامه ای بوده، در این پژوهش 6 عنوان کتاب انتخاب شد که توسط جلال آل احمد، سیمین دانشور، احمد شاملو، علی شریعتی و فروخ فرخ زاد نوشته شده که در بر دارنده 859 نامه بوده است.برای تحلیل محتوای نامه ها از 23 مقوله برگرفته از اصطلاحنامه فرهنگی اصفا استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که 859 نامه خصوصی ادیبان شامل موضوعات مختلفی بود که با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر آن دوره بیشترین موضوع مطرح شده در نامه ها مربوط به مقوله سیاست با فراوانی(400) و مقوله های آثار ادبی با (390) و مجلات با(256) فراوانی در رتبه های بعدی قرار گرفتند.یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد ادیبان فارغ از اوضاع مختلف جامعه نبوده اند. این افراد در نامه های خصوصی خود به انواع مختلفی از موضوعات در زمینه های گوناگون پرداخته اند که جنبه های مختلفی از اطلاعات( سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، ادبی و غیره) را در برمی گیرد که می تواند برای پژوهشگران و کسانی که علاقه مند به این حوزه هستند بسیار مثمر ثمر باشد. نتیجه گیری: این نامه ها با توجه به اینکه خصوصی بوده اند اما دربردارنده اطلاعات فراوانی برای رفع نیاز اطلاعاتی استفاده کنندگان می باشد و همچنین معرفی این منابع به کتابداران مرجع، چرا که با شناخت انواع منابع موجود در کتاب خانه کتابداران مرجع می تواند در جهت رفع نیاز اطلاعاتی مراجع بهتر عمل کند.
غرب زدگی جلال آل احمد نقدی بر مدرنیسم سطحی و مدرنیزاسیون وابسته عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقدهای رادیکال آل احمد به مفهوم غرب زدگی به دلیل اقبال گسترده اقشار مختلف جامعه ایرانی در زمان مطرح شدن نقش مهمی به جهت گیری های فکری و سیاسی جامعه ایران داشت. آل احمد وضعیت آشفته حاکم بر جامعه را که در فرایند نوسازی پرتناقض زمانه اش را نقد می کند و در این مسیر تلاش دارد آگاهی بخش و هشداردهنده باشد. در این پژوهش تلاش شده تا با روش تحلیل داده ها زمینه های اجتماعی و فرهنگی شکل گیری مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد موردتوجه قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که او نقدهای قابل توجهی به مدرنیزاسیون وابسته و مدرنیسم سطحی عصر پهلوی مطرح کرد؛ اگرچه در طرح یک ایده جایگزین برای برون رفت از وضعیت غرب زدگی ناتوان بود و در نهایت با ارائه راهکارهای سیاسی برای تقویت مذهب و روحانیت به عنوان یک نیروی اجتماعی سنتی زمینه ساز شکل گیری نوعی غرب ستیزی سیاسی برآمده از تجددستیزی فرهنگی شد. نقد های وی به دلیل ضعف نظری و آشنایی سطحی با تمدن مدرن از سطح نقد وابستگی سیاسی و اقتصادی و ظواهر فرهنگی فراتر نمی رود و نمی تواند سیمایی دقیق و روشنی از وضعیت تمدنی جامعه ایران ترسیم کند.