مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
جراحی زیبایی
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
57 - 74
حوزه های تخصصی:
مقدمه: متغیرهای روان شناختی یکی از عوامل مهم گرایش افراد به جراحی زیبایی است. پژوهش حاضرباهدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی دررابطه بین کمال گرایی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان متقاضی جراحی زیبایی انجام شد . روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور مرکز رشت در سال تحصیلی 98-1397 بود که به دنبال عمل جراحی زیبایی بودند. نمونه شامل 335 نفر (308 زن و 27 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی مثبت ومنفی (PNPS)،مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ)بود. یافته ها: روش تحلیل مسیر،نشان دادکه حساسیت اضطرابی در افراد متقاضی جراحی زیبایی متأثرازکمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی است . همچنین، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقشی واسطه ای درارتباط بین کمال گرایی وحساسیت اضطرابی داشتند. برای ارزیابی مدل ازشاخص های(91/0) CFI، (93/0) NFI، (94/0) GFI و (07/0) RMSEA استفاده شد ونتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده هادارد . نتیجه گیری: در شکل گیری حساسیت اضطرابی، عوامل روان شناختی نظیر کمال گرایی، نظم جویی شناختی هیجان و مکانیسم های دفاعی نقش دارند؛ بنابراین یافته های این مطالعه تلویحات مهمی در ریشه یابی مشکلات روان شناختی در این افراد دارد.
اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر رواندرستی روانشناختی، کیفیت زندگی و تصویر بدنیِ متقاضیان جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (خرداد) ۱۴۰۰ شماره ۹۹
365-378
حوزه های تخصصی:
زمینه : جراحی زیبایی بینی از جمله متداول ترین و پرطرفدارترین اعمال جراحی در جهان به ویژه ایران است. مؤلفه های روانشناختی در تقاضای عمل جراحی زیبایی و همچنین در پیش آگهی و رضایت پس از عمل نقش مؤثری دارد . روان شناسی جراحی زیبایی آن طور که باید مورد توجه و مطالعه واقع نشده و عمده مطالعات نیز به بررسی گزارش های بالینی یا متغیرهای محدودی مانند رضایت فردی از عمل جراحی مربوط هستند که نیاز به پژوهش در این زمینه را برجسته می سازد. هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی عمل جراحی زیبایی بینی بر دو مؤلفه مهم روانشناختی شامل رواندرستی روانشناختی وکیفیت زندگی انجام گرفته است. روش : پژوهش کاربردی و از نوع شبه آزمایشی است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رواندرستی روانشناختی (ریف، 1989) و کیفیت زندگی (نجات، 1387) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی متقاضیان عمل جراحی زیبایی بینی سال 96 کلینیک های خصوصی زیبایی شهر تهران بود که از میان آنها 20 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس و 20 نفر نیز از افراد غیرمتقاضی به عنوان گروه گواه انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون t نشان داد که عمل جراحی بینی بر رواندرستی روانشناختی و مؤلفه های آن شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی تأثیری ندارد. همچنین کیفیت زندگی و مؤلفه های آن شامل جسمانی، روانشناختی، روابط اجتماعی و محیطی در گروه آزمایش پس از جراحی زیبایی بینی به طور معناداری تغییر نکرد. نتیجه گیری : ممکن است عمل جراحی در واقعیت با انتظارهای متقاضیان مطابقت نداشته باشد و در نتیجه تأثیری بر رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی ندارد. در نتیجه بررسی روانشناختی افراد متقاضی پیش از عمل جراحی زیبایی بینی در ارتباط با مؤلفه های رواندرستی روانشناختی و کیفیت زندگی می تواند مفید واقع شود.
مبانی حقوقی جراحی زیبایی و پلاستیک
منبع:
قانون یار دوره چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
631-644
حوزه های تخصصی:
جراحی زیبایی به عنوان یک پدیده مهم و جدی توانسته است حوزه های مهمی از زندگی فردی و جمعی انسان ها را به انحا و صور مختلف تحت تأثیر قرار دهد و از آنجا که افراد مختلفی در این فرآیند نقش و سهم دارند، طبیعی است که مسائل و معضلات حقوقی متعددی نیز در اثر آن پدید بیاید. از این رو، کندوکاو در مبانی قانونی و آیین نامه های مرتبط با طرفین اصلی این پدیده یعنی پزشک و بیمار، جهت تعیین مسئولیت حقوقی پزشک در راستای تبیین وظایف و جرائم احتمالی و نیز مجازاتهای قابل ارتکاب و اِعمال در این فرایند به صورت امری ضروری درآمده است که برخی از آنها را می توان مشتمل عمدی یا غیر عمدی دانست. به طوری که نمونه های از قبیل: تبلیغات گمراه کننده، افشای اسرار بیماران و نقض حریم خصوصی بیمار از جمله نمونه هایی هستند که بر طبق قانون مورد مجازات قرار می گیرند، با این حال، از جمله مهم ترین صور و انحای جرایم در حوزه اعمال جراحی زیبایی، جرائم غیر عمدی ناشی از تقصیر پزشکی است که با تدقیق در بند ج ماده 851 و ماده 595 قانون جدید مجازات اسلامی و در نظر گرفتن ویژگی های مربوط به جراحی های مختلف زیبایی، عمدتاً با عناوینی مجرمانه معرفی می گردند که شاید بارزترین آنها تقصیر در کسب رضایت آگاهانه و فقدان صلاحیت علمی و تجربی کافی برای اجرای عمل جراحی زیبایی باشند.
اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری این پژوهش را 150 متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی اسپادانا در شهر اصفهان در سال 1395 تشکیل دادند که پس از غربالگری 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه و به مدت 90 دقیقه تحت درمان قرار گرفتند، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس (آیزنک، 1976)، تصویر بدنی (کش و همکاران، 1997) و بی همتایی (شمشیک و یالینشتین، 2010) را تکمیل کردند، داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس (10/20= F ، 001/0= P ) بی همتایی (78/69= F ، 001/0= P ) و تصویر بدنی (80/35= F ، 001/0= P ) متقاضیان جراحی زیبایی تأثیر دارد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که واقعیت درمانی موجب افزایش بی همتایی و همچنین بهبود تصویر بدنی در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی برای متقاضیان جراحی زیبایی در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود .
بررسی مقایسه ذهنیت طرحواره ای با سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی طرحواره ای بین زنان متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ذهنیت طرحواره ای با سبک های مقابله ای اجتناب و جبران افراطی طرحواره ای بین زنان متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی غرب تهران بود . روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک زیبایی مبین و برای جامعه آماری غیر مراجعه کننده زنان حاضر در مجتمع کوروش در غرب تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس و از بین مراجعه کنندگان در بازه زمانی بهمن ماه 1395 تا اردیبهشت ماه 1396 نمونه ای به حجم 100 نفر برای نمونه های متقاضی و 100 نفر غیر متقاضی جراحی زیبایی انتخاب و به پرسشنامه های طرحواره های یانگ (1998)، جبران افراطی (1994) و اجتناب یانگ (1994) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ذهنیت طرحواره ای، جبران افراطی و اجتناب در زنان متقاضی زیبایی و غیر متقاضی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 p< ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان استنتاج نمود که زنان اقدام کننده جراحی زیبایی از ذهنیت طرحواره ای ناکارآمد بیشتری رنج می برند و ممکن است این ذهنیت طرحواره ای در اقدام آنان به عمل جراحی نقشی ایفا کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و تاب آوری افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی شهر تهران تشکیل داده اند که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نشخوار فکری در افراد متقاضی جراحی زیبایی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی گردید. بنابراین به نظر می رسد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث کاهش نشخوار فکری و تکنیک های مؤثری را برای بهبود تاب آوری در افراد متقاضی جراحی زیبایی ارائه دهد.
مدل ساختاری رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
121 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک ها و بیمارستان های زیبایی شهر مشهد در سال 1398 می باشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، داده ها با استفاده از سه پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن و مدیریت بدن گردآوری و از طریق مدل یابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل و Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد، متغیرهای نگرانی از تصویر بدن و مدیریت بدن به ترتیب پیش بینی کننده های قوی احتمال اقدام به جراحی زیبایی افراد بود. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و در سطح معناداری حاکی از برازش بسیار مطلوب مدل داشت؛ یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر متغیر وسواس فکری با نگرانی از تصویر بدن به طور مستقیم و با مدیریت بدن با میانجی گری نگرانی از تصویر بدن معنادار می باشد. نتیجه گیری: طبق یافته های بدست آمده، به منظور بهبود مدیریت بدن متقاضیان جراحی زیبایی می بایست به مؤلفه های نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی آن ها توجه بیشتری مبذول گردد.
به شرط نتیجه بودن اعمال جراحی زیبایی غیرضروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مبانی فقهی حقوق اسلامی (پژوهشنامه فقه و حقوق اسلامی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
125 - 136
حوزه های تخصصی:
مباحث مسئولیت پزشک و طبیب دارای سابقه دیرینه ای به عمر علم حقوق است. این مقاله با توجه به انجام تحقیقات بسیار در خصوص اصل مسئولیت و ضمان پزشک با پیش فرض هایی مانند ضمان پزشک، لزوم اثبات تقصیر پزشک در صورت اخذ برائت و ... که به صورت قول مشهور و رویه ی قضایی در آمده، نگاشته شده است. در این مقاله به دنبال اثبات قراردادی بودن رابطه ی پزشک و بیمار در اغلب موارد می باشد. در اعمال جراحی زیبایی غیر ضروری (فانتزی) نیز پزشک، متعهد به نتیجه می باشد و در صورت عدم حصول نتیجه، پزشک ناقض قرارداد به شمار می آید و ضامن نقض تعهد قراردادی می باشد و هیچ یک از اسباب معاف کننده ی ضمانت پزشک، مانند قاعده ی احسان در این رابطه ی تجاری ورود ندارد.
واکاوی بسترهای زمینه ساز گرایش به جراحی زیبایی در زنان: یک پژوهش کیفی مبتنی بر تئوری روانکاوی
حوزه های تخصصی:
هدف: درخواست افراد جامعه ایران برای انجام جراحی زیبایی رو به فزونی است. مطالعات زیادی نشان می دهند که جراحی زیبایی ابعاد روانشناختی زیادی دارد. این پژوهش، به هدف واکاوی ریشه های این رفتار در جامعه ایران انجام شده است. روش شناسی: به منظور پژوهش، 21 نفر از زنان جوان کمتر از 40 سال مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 سوال قرار گرفته و داده های حاصل از مصاحبه ها، پس از مکتوب شدن، به روش پدیدارشناسانه ون منن تحلیل و 464 جزء کدگذاری شدند و مجموعاً 678 کد گذاشته شد. یافته ها: حاصل کدگذاری، 26 مقوله و 7 کد محوری و 4 کد گزینشی بود. کدهای گزینشی با توجه به تئوری روانکاوی استخراج شدند. در نهایت، مدلی مبتنی بر کدهای گزینشی در تبیین رفتار درخواست جراحی زیبایی ارائه شده است. بحث و نتیجه گیری: تصویر بدنی منفی در همه مصاحبه شوندگان به چشم می خورد که با بیرونی شدن شفقت به خود به معنای «شفقت به خود مبتنی بر ظاهر» همراه است. حساسیت فرد به قضاوت اجتماع بیشترین فراوانی را در میان مقوله ها داشت و فرافکنی دیدگاه خود به جامعه، مکانیسمی دفاعی است که بیشترین تکرار را در نمونه مورد مطالعه نشان می دهد. مدل ارائه شده در این پژوهش بیان می کند که وقتی تصویر خود منفی در کنار حساسیت به قضاوت اجتماع قرار می گیرد، شفقت به خود مشروط به ظاهر شده، و درخواست برای انجام جراحی زیبایی افزایش می یابد. این مدل به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
جراحی زیبایی و اختیار جدایی زوجه در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
147-171
حوزه های تخصصی:
به جهت شیوع جراحی زیبایی به معنای عملیات و اقدامی که صرفاً به منظور ارتقای زیبایی شکل اعضای دارای ساختار طبیعی بدن فرد انجام می شود، این عمل می تواند با انحلال عقد نکاح مرتبط گردد. گاهی عمل زیبایی قبل از نکاح بوده است و زوجه پس از نکاح متوجه عمل جراحی همسرش می گردد. در مواردی نیز به جهت انجام عمل جراحی زیبایی، زوجه نمی تواند وضع جدید ظاهری زوج را پس از انجام عمل تحمل کند یا اینکه عدم انجام عمل جراحی زیبایی را به عنوان شرط ضمن عقد نکاح قید می نماید. این مقاله با روش کتابخانه ای در صدد پاسخ به این پرسش اساسی است که در این فروض، آیا به جهت کراهت ناشی از وضع ظاهری زوج، راهی برای انحلال نکاح به درخواست زوجه وجود دارد؟ و اینکه آیا می توان به جهت تخلف از شرط وصف یا فعل (ترک فعل) ضمن عقد، حق فسخ نکاح را برای زوجه قائل شد؟ نگارنده با استفاده از ظرفیت فقهی حقوقی قاعده شروط و مستند به نظریه جدایی یک جانبه (خلع افتدایی)، به چینش استدلال خود برای اختیار جدایی زوجه در موارد فوق پرداخته است، به طوری که نه تنها مخالف با قانون نباشد، بلکه با ماده ۱۱۴۶ ق.م و ۱۱۲۸ ق.م قابل انطباق گردد.
عمل زیبایی و جراحی پلاستیک در ساحت فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میل به زیبایی و جمالبه اقتضای فطرت درسرشت انسان نهادینه شده است. علی رغم تأکید شریعت اسلام بر آراستگی و زیبایی و تشویق بر انجام آن، حدود و شرایطی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. یکی از مسائل نوپیدا در عرصه زیبایی، عمل های زیبایی و جراحی پلاستیک است. با توجه به خاستگاه دینی جامعه، این نوشتار واکاوی این عملدر فقه، مشروعیت آن از منظر نصوص و ادله شرعی و مستندات متون فقهی و اثرات اجتماعی و روانی آن را مد نظر دارد.بدین منظور به بررسی ادله معتقدان به جواز و غیر جواز جراحی پلاستیک پرداخته و در نهایت بیان می شود که عمل های زیبایی در صورت ضرورت جایز خواهد بود.
واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته پزشکی شدگی از طریق جراحی زیبایی در زنان کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پزشکی شدن جامعه کنونی بستری برای حل مسائل از طریق تجویز مضاعف به ویژه در کلان شهرها ایجاد کرده به گونه ای که رجحان افراد به استفاده از اعمال جراحی فراتر از جنبه درمانی آن رسیده است. این مسئله نه تنها در حوزه پزشکی شدگی جامعه بلکه در زمینه انگیزه ها، علل و حتی آسیب های روانی-تنی به ویژه از منظر ادراک کنشگران و مصرف کنندگان این عرصه قابل توجه است. ازاین رو مقاله حاضر در پی واکاوی پدیدارشناسانه تجربه زیسته پزشکی شدگی از طریق جراحی زیبایی در زنان شهر تهران است. این پژوهش به روش پدیدارشناسی توصیفی، از طریق روش هفت مرحله ای کولایزی در کلان شهر تهران انجام گرفت. نمونه گیری در این پژوهش هدفمند وابسته به معیار بود و از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا سطح اشباع داده ها با 13 نفر از زنانی که به عمل جراحی زیبایی تن داده بودند انجام شد. اعتبار داده ها به روش دو کدگذار و توصیف عمیق انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط زمینه ساز زنان (شامل: پذیرش مخاطرات جراحی، اعتماد در دسترس زودهنگام، اعتماد آگاهانه به تخصص) شرایط زمینه ساز مربوط به پزشک (شامل ساده انگاری عمل جراحی توسط پزشکان، برند سازی زیبایی مجازی، تغییر در نظام معانی زیبایی، جهت دهی انحرافی پزشکی به نیازهای روانی) و نتایج عمل که شامل نتایج مثبت و منفی عمل جراحی بود دسته بندی شد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۶۲-۱۴۴۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: عوامل روانشناختی نقش عمده ای در تمایل به جراحی های زیبایی و تکرار آن در میان افراد بازی می کنند. بر این اساس، درمان های روانشناختی مانند طرحواره درمانی و درمان های مثبت گرا می توانند تا حدود زیادی در بهبود این ریشه های شناختی، روانی و رفتاری مؤثر باشند. مرور ادبیات پژوهشی حاکی از ضرورت انجام مطالعاتی است که به مقایسه دو درمان ذکر شده بپردازند. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی است. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بودکه در سال 1399 به بیمارستان ها و مطب های جراحی زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. روان درمانی مثبت گرا در 14 جلسه 90 دقیقه ای و طرحواره درمانی در 9 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه برگزار شد و برای گروه کنترل هیچ گونه آموزشی اعمال نشد. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و حرمت خود جسمانی (کش، 2003) و نوع روش آماری این پژوهش، تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شوند (0/05 >p) و درصد بهبودی آن ها بیشتر از آزمودنی های گروه کنترل است (0/05 >p). ولی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (0/05 <P). نتیجه گیری: به نظرمی رسد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود ارزیابی افراد از ظاهر جسمانی خود و بالا بردن میزان ادراک افراد در سنجش، ارزیابی و قابل کنترل بودن محیط در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شود.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
بررسی رابطه احساس ترس از خیانت همسر و مدیریت بدن در زنان متاهل تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه احساس ترس ازخیانت همسرومدیریت بدن درزنان متاهل تهران دکترعبدالرضاادهمی* مناامامی چکیده هدف این مقاله شناخت رابطه احساس ترس از خیانت همسر و مدیریت بدن در زنان متاهل تهرانی است که با روش کیفی نظریه مبنایی انجام گرفت. روش نمونه گیری "نمونه'گیری نظری"بوده و با 25 زن متاهل تهرانی مصاحبه عمیق و نیمه-ساخت یافته صورت پذیرفت. با مطالعه روایات و مصاحبه ها ،مفاهیم در کدگذاری طبقه بندی شدو کدهای محوری استخراج شد و هر کدام درکدگذاری گزینشی ذیل مقوله ای جای گرفت. همچنین پدیده ،"هراس از کم توجهی"نام گذاری گردید. در این پژوهش سوال اصلی که پی گرفته شد این بود که آیا احساس ترس از خیانت همسر تاثیری بر مدیریت بدن زنان متاهل دارد.تلاش زنان در به دست آوردن منزلت و عاملیت در عرصه خانواده و اجتماع با محدودیت های فرهنگی و اجتماعی مواجه است . زنان از طریق خدمات شایسته ای که انجام می دادند توجه را به دست می آوردند، ولی امروزه زنان با اعمال تغییرات در بدن شان و نیز با پذیرش پیامدهای منفی آن، جلب توجه و تمایزیابی می کنند. کلیدواژه ها: احساس ترس، خیانت همسر، مدیریت بدن، جراحی زیبایی ، صنعت زیبایی
مبانی فقهی و فلسفی گستره خویش مالکی در باب عملیّات جرّاحی زیبایی؛ با نگاهی به حقوق کیفری ایران، فرانسه و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
173 - 202
حوزه های تخصصی:
پاسخ به مسئله حدود «خودمالکیّتی» تکلیف مسائل دشواری همچون عملیّات جرّاحی زیبایی نامعقول را روشن خواهد کرد. از نظر فقهی در مورد اینکه انسان مالک اعضاء خود است یا خیر اختلاف نظر وجود دارد؛ رهیافت حاصل آن است که نظریّه حقوق اسلام بر خلاف برخی از تفکّرات غربی خویش مالکی را به طور مطلق نپذیرفته است. دیدگاه اخیر بر اساس مبانی قاعده سلطنت و بنای عقلاء اصل را بر آزادی انسان و تسلّط او بر اعضای بدن خویش قرار داده است. البتّه رویکرد اخیر به انسان اجازه نمی دهد اعضاء خویش را در معرض ضررهای ناموجّه (غیرعقلایی) قرار دهد. در نظریّه حقوقی غرب، موافقان خویش مالکی بنا بر اصلِ اخلاقی «خودمالکیّتی»، انسان را مالک اعضاء خود دانسته و بر این باورند که این مالکیّت در چارچوب حقوق طبیعی با محدودیّت هایی روبه رو است. همچنین، معتقدند که جرم انگاری ضررهای غیرعقلانی به خود موجّه نیست. در مقابل، کسانی که طرفدار نظریّه پدرسالاری اخلاقی هستند مخالف خویش مالکی بوده و جرم انگاری چنین رفتارهایی را موجّه قلمداد می نمایند. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی ادلّه دیدگاه های مذکور را مورد نقد و بررسی قرار داده و مروری کوتاه بر عملیّات جرّاحی زیبایی «نامعقول» در حقوق کیفری ایران، انگلستان و فرانسه می نماید. در همین رابطه این مقاله نشان خواهد داد که انگلستان و فرانسه به خاطر رسوایی شرکت PIP مقرّرات سخت تری را برای صنعت جرّاحی زیبایی وضع نمودند.
مدل ساختاری رابطه ی بین باورهای غیرمنطقی و طرح واره های ناسازگار با گرایش به جراحی زیبایی: نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در بین زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین باورهای غیرمنطقی و طرح واره های ناسازگار با گرایش به جراحی زیبایی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه ی آماری پژوهش، تمام زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر در سال 1399 بود. حجم نمونه شامل 400 خانم بودند که به شیوه ی نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر (1392/2013)، باورهای غیرمنطقی جونز (1969)، طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای باورهای غیرمنطقی و طرح واره های ناسازگار با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده ی گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده ی مناسب بودن شاخص ها و برازش مطلوب مدل بود. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر باورهای غیرمنطقی و طرح واره های ناسازگار با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان معنادار است. یافته های پژوهش می تواند به روان درمانگران و مشاوران در ارائه ی مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی، پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش باورهای غیرمنطقی، شناسایی و اصلاح طرح واره های ناسازگار اولیه و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
مطالعۀ جامعه شناسی انگیزه و پیامدهای جراحی زیبایی در زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴و ۷۵
7 - 39
حوزه های تخصصی:
پدیده جراحی زیبایی در سالیان اخیر مورد اقبال بسیار زیاد زنان ایرانی از جمله زنان ایلامی بوده و چرایی جامعه شناختی این پدیده، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسانه پدیده جراحی زیبایی در بین زنان انجام شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و بر حسب شیوه گردآوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. داده های مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 16 نفر از بانوان 30 تا 65 ساله شهر ایلام که تجربه جراحی زیبایی بدن دارند گردآوری گردید. تحلیل داده ها نیز طی سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در مرحله کد گذاری باز 78 کد نهایی شدند. در مرحله کد گذاری محوری 15 مقوله فرعی و در مرحله سوم 6 مقوله اصلی که بیانگر ابعاد کیفی گرایش زنان دارای تجربه جراحی زیبایی بود، شناسایی گردید. در مقوله خودانگاره منفی زنان، ابعاد فرعیِ منفی گرایی ذهنی، ترس ناشی از طرد شدن و واکنش های تدافعی استحکام بخشی به ساختار خانواده؛ در مقوله فشارهای هنجاری بیرونی، ابعاد فرعیِ تبلیغات و برنامه های پروپاگاندا، هنجارهای اجتماعی، تفسیر اجتماعی فرد، انگاره های مذهبی - اعتقادی و اعتماد به تخصص پزشکان؛ در مقوله فشارهای هنجاری درونی، ابعاد فرعیِ ابرازگرایی بدنی، انگیزه های درونی کسب زیبایی و رقابت جویی؛ در مقوله زمینه های روان شناختی، ابعاد فرعیِ بسترهای شناختی - روانشناسانه و اجبار پزشکی؛ در مقوله بازخورد عملیاتی جراحی، ابعاد فرعیِ پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی و در مقوله تحصیل پایگاه اقتصادی و اجتماعی بالا، مقوله فرعیِ پایگاه اقتصادی- اجتماعی شناسایی شد.
بررسی انسان شناختی مفهوم زیبایی صورت؛ مطالعه موردی جوانان 30- 20 ساله منطقه 15 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی مفهومی نسبی و مبتنی بر سلیقه است و متناسب با فرهنگ و شرایط اجتماعی گوناگون تعریف می شود. پژوهش حاضر در صدد بررسی انسان شناختی مفهوم زیبایی صورت نزد جوانان 20 تا 30 ساله منطقه 15 شهر تهران است، برای دست یابی به این هدف ابتدا سیر تحول تاریخی زیبایی و سپس معنی آن در یک جغرافیای خاص مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشگر به مهم ترین نظریه های شناخت بدن به مثابه امری فرهنگی در حوزه انسان شناسی و جامعه شناسی اشاره و در قسمت روش از رویکرد انسان شناسی ژرفانگر استفاده کرده است. این پژوهش در منطقه پانزده شهر تهران با برگزیدن سی و شش نفر از پسران و دختران انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که راه های دست یابی به زیبایی تنوع یافته است و افراد برای زیبا شدن دست به هر عملی می زنند زیرا زیبایی تنها یک مفهوم نیست بلکه ابعادی نمادین یافته است و کنش های آنان راه حلی عقلانی برای فرار از داغ ننگ خوردن به شمار می آید. زیبایی به عنوان عاملی برای کسب منزلت اجتماعی و همچنین عامل موثر در افرایش اعتمادبه نفس محسوب می شود.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی زنان متقاضی جراحی زیبایی: نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: در چند دهه اخیر برداشت های تازه ای از زیبایی شده و زیبایی به عنوان جذابیت و بی نقص بودن تعریف می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود . روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005)، باورهای غیرمنطقی جونز (1969) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، می تواند برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و باورهای غیرمنطقی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.