مطالب مرتبط با کلیدواژه

غزلیات شمس


۴۱.

بررسی استعاره های جهتی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لیکاف جانسون استعاره جهتی غزلیات شمس مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۳ تعداد دانلود : ۶۲۲
زبان از فرایندهایی است که خاصیت پیام رسانی و ارجاعی دارد و القاگر مضامین فرهنگی، آداب و رسوم، افکار و اندیشه یک قوم است. زبان از نظر زبان شناسی شناختی، علاوه بر انتقال مضامین ارجاعی، منعکس کننده مضامین شناختی، نظام ادراکی آدمی و القاگر مضامین انتزاعی موجود در ذهن است. بر این اساس، زبان شناسان شناختی بر معنا به عنوان عنصر قالب تکیه می کنند. از جمله نظریه پردازان حوزه معنی شناسی شناختی می توان به لیکاف و جانسون اشاره داشت که از استعاره به عنوان فرایند شناختی برای پیشبرد اهداف خود بهره می گیرند. از نظر لیکاف و جانسون، استعاره مفهومی امری است که سراسر زندگی روزمره را در حوزه شناخت و ادارک مبتنی بر تجربه احاطه می کند و از آنجا که زبان عرفان نیز انتقال دهنده مضامین شناختی و انتزاعی حاصل از تجربه شخصی عارفان است. بنابراین، بررسی استعاره مفهومی در الگوهای عرفانی مولوی به درک هرچه بهتر مفاهیم و مضامین ماورایی و متافیزیکی کمک خواهد کرد. با این توضیح، این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه لیکاف و جانسون، استعاره مفهومی جهتی را در نمادهای حیوانی (پرندگان) غزلیات شمس بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که نمادهای متضمن معنای تعالی، از جمله روح و جان و نمادهایی که بیانگر مضامین ضمنی جسم و نفسانیات هستند، به ترتیب با استعاره های جهتی رو به بالا و پایین تطابق معنایی پیدا می کنند و خوشه های استعاری این مضامین نیز با کارکرد سلبی یا ایجابی آن الگوها همنوایی معنایی دارند.
۴۲.

بررسی اشتراکات فکری و زبانی غزلیات نظامی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظامی ارتباط متون غزلیات شمس تاثیر پذیری غزل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۶۱۹
غزل های نظامی و مولوی دارای اشتراکات فکری و زبانی قابل توجه ای است که نظریه ارتباط متون را مطرح می کند و در دو بخش برون متنی و درون متنی قابل بحث و بررسی است.در بخش برون متنی، تضمین مولوی از نظامی و استفاده وی از وزن دوری و ضرب آهنگ یکسان با بهره گیری از قالب و قافیه های مشابه و استفاده از واژگان و ترکیبات یکسان، اشتراکات زبانی مولوی و نظامی را می توان مشاهده کرد. در بخش ارتباط درون متنی، غزلهای این دو شاعر نیز دارای اشتراکات فراوانی است که در حوزه واژگانی و معنایی قابل بررسی است ، در این بخش، استفاده از تلمیحات مشابه، و نیز بهره گیری از تصاویر و تعابیر مشترک، بیانگر ارتباط نزدیک میان غزلهای این دو شاعر است .همچنین تقلید خلاقانه در کنار تقلید ضعیف و بدون خلاقیت از مولانا ، اشتراکات فکری و زبانی دیگری را رقم می زند که نشان دهنده اثر پذیری مولوی از نظامی است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و کتابخانه ای انجام شده است که پژوهشگر در آن ابتدا شواهد شعری از هر دو شاعر را استخراج نموده و سپس به بحث و بررسی درباره اشتراکات فکری و زبانی آنها پرداخته است.
۴۳.

بررسی فابل های مولوی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آلیگوری تمثیل روایی فابل مولوی غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
تمثیل روایی (آلیگوری) داستانی است به نظم یا نثر که دارای دو معنی است: معنی مقدماتی یا سطحی و ثانوی و باطنی که در زیر لایه سطحی قرار دارد. فابل یکی از انواع آلیگوری و عبارت است از حکایتی کوتاه- چه به نظم و چه به نثر- که به قصد انتقال درسی اخلاقی گفته شده باشد. در فابل شخصیت ها اغلب حیوانات اند. اما اشیای بیجان، انسان ها و خدایان نیز ممکن است در آن ظاهر گردند. فابل در تمثیل های عرفانی فارسی برای بیان مفاهیم عرفان نظری و دستورات عرفان عملی نیز به کار رفته است. از جمله جنبه های هنری کار مولوی در غزلیات شمس استفاده از تمثیل های روایی است. در بین این تمثیل های روایی 14 فابل وجود دارد. این فابل ها از لحاظ شیوه پردازش دو نوع است: 1. فابل هایی با کنش و عمل داستانی (6 تا)، 2. فابل هایی در قالب گفتگو یا داستان صحنه ای(8 تا). در هر دو دسته، طرح و عمل داستانی بسیار ساده و ابتدایی است و همه عناصر پیرنگ و روایت (بخصوص زمان و مکان) در آنها وجود ندارد. در همه فابل ها دو شخصیت حضور دارند و تعداد کنش ها بین دو تا هفت است. راوی در اکثر آنها دانای کل و زاویه دید بیرونی است. لحن بیشتر فابل ها طنزآمیز است.4 تا از فابل های مولوی تمثیل اخلاقی- عرفانی و 10 فابل تمثیل اندیشه است. مولوی در دسته اخیر به بیان مفاهیم عرفان نظری، مفهوم قرآنی لطف و مفهوم کلامی کسب پرداخته است
۴۴.

مفهوم سازی عشق در غزلیات شمس و بررسی ارتباط آن با مضامین قرآنی از دیدگاه معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن غزلیات شمس استعاره مفهومی عشق کوچش.

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۵۸۶
زبان دین کانون شکل گیری بسیاری از استعاره ها و راهیابی آن به ادبیات است. ادبیات به ویژه ادبیات عرفانی، از مفاهیم دین و مفهوم سازی های قرآنی تأثیر پذیرفته است. این مقاله باتوجه به استعاره های مفهومی، مفهوم سازی عشق را در شعر مولانا و تأثیر آن را از قرآن بررسی می کند. استعاره مفهومی یکی ازمهم ترین مباحث زبان شناسی شناختی است. با نظریه استعاره مفهومی می توان جنبه های بینامتنیت شعر مولانا با قرآن را از زاویه ای شناختی بررسی کرد. هدف این پژوهش، بررسی میزان تأثیرپذیری مولانا از قرآن در مفهوم سازی عشق است که با تطبیق مفهوم انتزاعی عشق در غزلیات شمس و قرآن به شیوه تحلیلی توصیفی به انجام می رسد. به همین سبب همه استعاره های عشق در سی غزل از غزلیات شمس و نیز بسیاری از آیات قرآنی با مفهوم محبت استخراج شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که مولانا در غزلیات از چه استعاره هایی برای مفهوم سازی عشق استفاده کرده و تا چه حد از استعاره های قرآنی بهره برده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که در هر دو اثر، استعاره کلان «خداوند معشوق است» وجود دارد. در گفتمان ادبی  شعریِ شمس، چهار استعاره «عشق کلید است»، «عشق سفر است»، «عشق گیاه است» و «عشق سلطنت است» شناخته شد. حوزه های مبدأ نامبرده و نوع نگاشت ها بیانگر تأثیر عمیق قرآن بر زبان غزلیات شمس است.
۴۵.

تحلیل طرح واره های حجمی در نمود آب و آتش در اشعار مولانا بر پایه زبان شناسی شناختی- فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی غزلیات شمس تقابل طرح واره های حجمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۴۰۲
پژوهش حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه زبان شناسی فرهنگی، در جهت آشنایی با نظام استعاری- فرهنگی زبان فارسی و همچنین الگوی تاریخی و اسطوره ای «آب و آتش»، به بررسی رابطه زبان و مفهوم سازی های فرهنگی در اشعار مولانا بپردازد. نمود آب و آتش در شش دفتر مثنوی معنوی و کلیات دیوان شمس مولانا چشمگیر است. مولانا در 1888 بیت از ابیات خود به عناصر اربعه اشاره داشته، در 524 بیت از آب و در 574 بیت از آتش بهره جسته است. آب و آتش به عنوان دو عنصر متضاد از عناصر اربعه، دو خصوصیت متمایز از هم در عالم طبیعت دارند. اما این دو عنصر در مفاهیم ادبی و کارکرد استعاری به-ویژه مضامین عرفانی وقتی در طول یک بیت قرار می گیرند، خاصیت فراطبیعی یافته، به نوعی تضاد دیرینه عقل و عشق را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش، دستیابی به شناخت از طریق کاربرد طرح واره های حجمی دل، سر و چشم بوده است، تا با بررسی کارکرد این طرح واره ها، شناخت دقیق تری از شخصیت فردی و اجتماعی این شاعر حاصل گردد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش که می توان به آن اشاره داشت: 1. در ادبیات فارسی دل مظهر درک شهودی است و چشم نماینده حواس ظاهری بوده و پر کاربردترین ابزار برای درک واقعیت محسوب می شود. بسامد مظروف دل در اشعار مولانا نسبت به مظروف چشم به نوعی شخصیت شهودی مولانا را مطرح می کند. 2. سر در زبان فارسی ظرف مفاهیم مرتبط با اندیشه قرار گرفته است، اما در اشعار مولانا، سر ظرف واژگان مرتبط با عشق است. مفهوم عشق به عنوان مظروف سر در اشعار مولانا با واژگان متفاوتی بیان شده است که تحلیل آنها عشق پرشور و تاحدودی عشق رفاقتی را در نگاه احساسی مولانا نشان می دهد.
۴۶.

آه ز نفس فضول (بررسی و تحلیل تصاویر هنری نفس در آثار منظوم مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس اماره مولوی مثنوی غزلیات شمس نمادها تصاویر هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۳۷
نیل به کمال معنوی انسان، یکی از مهم ترین دغدغه های بشر در عرفان اسلامی است. انسان برای رسیدن به کمال معنوی خود، با موانع و مشکلات زیادی روبه روست که مهم ترین آن ها نفس اماره است. در عرفان اسلامی، نفس مراتب گوناگونی دارد، بنابراین شناخت آن بسیار دشوار است. مولوی به عنوان عارفی برجسته، بر این امر وقوف کامل داشته، ازاین روی برای شناساندن دقیق این جوهر مجرد و به تصویر کشیدن رذیلت های آن برای مخاطبان خود، از شیوه های مختلفی بهره برده است تا بتواند مریدان خود را از افتادن به دام نفس بر حذر دارد و آن ها را در راه رام کردن نفس یاری کند. در این باره نویسندگان در این جستار کوشیده اند تا به شیوه توصیفی تحلیلی، تصاویر و نمادهای مختلفی را که نفس را در آثار منظوم مولوی نشان می دهند، استخراج و طبقه بندی و بررسی کنند. حاصل پژوهش نشان می دهد که مولوی برای شناساندن و محسوس جلوه دادن زشتی های نفس اماره، به شکل گسترده از صفات انسانی(تشخیص)، نمادهای حیوانات، پرندگان، حشرات، خزندگان و جوندگان، موجودات خیالی، اشخاص با چهره های مختلف مثبت و منفی، عناصر اربعه، پدیده های طبیعی، عناصر ساخت بشر و... استفاده کرده است؛ که در این میان، شگردهای هنری تشخیص نسبت به تصاویر دیگر بسامد بسیار فراوانی دارند و تصاویر مربوط به اشخاص و حیوانات با چهره مثبت و همچنین موجودات خیالی، کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند.  
۴۷.

بررسی ارتباط واژگانی شمس با واژگان آفتاب و خورشید در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آفتاب اسطوره خورشید شمس غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۶۹۰
در این پژوهش ارتباط سه واژه آفتاب، خورشید و شمس بر مبنای واژه گزینی در بن مایه های عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد واژه ها در غزلیات به دو صورت بررسی می شود: مواردی برای تصویر سازی و مواردی برای توصیف شمس تبریزی. مولوی در تصویر سازی همانند دیگر شاعران از واژه آفتاب استفاده کرده است، اما در توصیف شمس تبریزی با آگاهی به پیشینه اساطیری و دینی واژه خورشید، ابتدا با بینش عرفانی، آن را با واژه شمس آمیخته و با تأویل هرمنوتیکی، واژه شمس را از حدّ نشانه به کلمه رسانده و توانسته با دو واژه خورشید و آفتاب، همسان و به عنوان یک بن مایه یا اصطلاح عرفانی ثبت نماید. با همسانی شمس با خورشید تمام ویژگی های اساطیری و عرفانی واژه خورشید در شمس ظاهر شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است، همان گونه که خورشید پرستی در اسطوره دیده می شود مولوی نیز به شمس پرستی پرداخته و شمس را به عنوان خدای اساطیر نگریسته و با فنا در شمس به جست وجوی خویشتن خویش در فرآیند فردیّت رسیده است؛ این مقوله با روان شناسی یونگ قابل تفسیر می باشد، در این تفسیر شمس بهانه ای برای رسیدن مولانا به خداوند است.
۴۸.

تحلیل ساختاری ترکیبات وصفی و اضافی نو در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر فارسی مولانا غزلیات شمس نوآوری ترکیبات وصفی ترکیبات اضافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۹ تعداد دانلود : ۶۹۴
ترکیبات باهم آیند در زبان شناسی به زنجیره ای از واژه ها گفته می شود که با یکدیگر هم نشین می شوند و یک سازه معنایی تشکیل می دهند؛ مانند ترکیبات وصفی و اضافی. نوآوری در این حوزه یکی از وظایف اصلی شعر خلاق و ماندگار است . غزلیات شمس یکی از آثار برجسته ادب فارسی است که ترکیب سازی از مشخصه های بارز سبکی آن محسوب می شود. مولانا برای بیان اندیشه والا و عرفانی خود به آفرینش صدها سازه نو زبانی پرداخته و از انواع هنجارگریزی بهره گرفته است تا تنگنای موجود واژگان را وسعت بخشد یا از آوردن واژه ها و ترکیبات تکراری بپرهیزد. در میان آثار او، غزلیات شمس نمونه ای تمام عیار از جوشش اندیشه محسوب می شود. در بافت غزل های او صدها ترکیب وصفی نو مانند «اندیشه کژمژ»، «خیال بادشکل»، «بهانه های زرین» و ترکیبات اضافی نو چون «اوباش خیالات»، «جهان رنگ و بو»، «تره زار دل» یافت می شود که به بررسی و تحلیل نیاز دارد. نوآوری های مولانا به ترکیبات وصفی و اضافی محدود نمی شود و گونه های مختلف سازه های نو در قالب اشتقاقات و ترکیبات اسمی، صفتی، قیدی و فعلی نو در غزلیات او یافت می شود، اما در این جستار صرفاً به بررسی و تحلیل این نوع از نوآوری های او پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد مولانا با استفاده از این ترکیبات کنایه ها و استعاره های نو و بدیعی در زبان فارسی خلق کرده و علاوه بر توانمندسازی زبان با پرهیز از کاربرد ترکیبات و واژه های تکراری بر جاذبه های آن افزوده و اندیشه های بیان نشدنی خود را در قالب زبان به تصویر کشده است.
۴۹.

بررسی پیوند عاطفه و تصویر در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاطفه تصویرگری غزلیات شمس مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۵
تصویر به عنوان بخشی از پیام، واسطه عاطفی گوینده و مخاطب است. بررسی اجزای سازنده تصویر و تأثیری که بر مخاطب می گذارد، می تواند ما را از میزان هیجان و عاطفه شاعر آگاه کند؛ تنوّع و پویایی تصویر، موجب ماندگاری آن در ذهن مخاطب و در نتیجه انتقال بیشتر عاطفه می گردد. در این مقاله ابتدا به نقد و بررسی نظریه های مرتبط با عاطفه و تصویر و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر و بر مخاطب، پرداخته شده است. سپس انواع تصاویر زبانی، حرکتی و صوتی، تصاویر متحرک و استحاله در محور عمودی خیال، هم ذات پنداری از طریق تصویر و همچنین اجزای تشکیل دهنده تصویر؛ مانندِ افعال، تصویرواژه ها و پیوند آن ها با عاطفه و هیجان مولوی در غزلیات شمس بررسی شده است. مولوی بر خلاف نظریه هایی که ایماژ زبانی را نازل می داند و تصاویر حسّی را سطحی، توانسته است با این نوع تصاویر هم عمق عاطفه و هیجان خود را به نمایش بگذارد و هم به اعماق جان مخاطب راه یابد.
۵۰.

جلوه های بصری اراده و مشیت الهی در نسخه های مصور مثنوی و غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی اراده مشیت الهی مثنوی معنوی غزلیات شمس مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۴۱۳
ازجمله مباحث مهمی که در اشعار مولانا به چشم می آید، موضوع «اراده» و «مشیت الهی» است. این مسئله به جهت جایگاهی که در تفکر عارفانه ی مولانا دارد، در اشعارش نیز به وفور تجلی یافته است. از دیدگاه وی اموری در عالم هستی ترسیم می شوند که صرفاً در حیطه اراده و اختیار حق تعالی هستند چنین بینشی که برآمده از آیات قرآن است در جای جای اشعار مولانا در مثنوی و دیوان شمس دیده می شود. البته مولانا منکر اراده و اختیار آدمی به معنای تام نیست و سرایش چنین ابیاتی نشان از اعتقاد وی بر ناچیزی انسان و افعالش، در برابر قدرت مطلق خداوند را دارد. نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به محوریت نقش اراده و خواست الهی در اشعار وی، نسخه های مصور نادری که از این آثار گران قدر موجود است (در اینجا 5 نسخه) را موردمطالعه قرار داده، جلوه های این مفاهیم را در آن ها شناسایی کند. با توجه به بررسی های صورت گرفته باید گفت بازنمود اراده الهی در ترسیم نگاره ها، مطابق با بستر داستانی است که در اشعار وجود دارد و هنرمند با انتخاب و نمایش برخی از صحنه های روایت، ذهن بیننده را به سوی دریافت داستان و درواقع مفهومی که شاعر در ورای آن مدنظر داشته است، سوق می دهد. هدایت، تقدیر روزی، سبب سازی و سبب گردانی، تدبیر امور و سیطره بر قلوب انسان ها، برآورده کردن دعا و... ازجمله مصادیقی از اراده حق است که در نگاره های این 5 نسخه به تصویر درآمده است.
۵۱.

بررسی تصاویر مار، اژدها و متعلقات آن ها در غزل های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی غزلیات شمس بلاغت تصویرسازی مار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۶۱۵
موضوع مقاله حاضر بررسی تصویرهای مار، اژدها و متعلقات آن ها در دیوان شمس است که مولانا به وسیله آن ها بسیاری از مفاهیم انتزاعی را برای مخاطبان می شناساند. برای این منظور، ابتدا مطالب مقدماتی با عنوان های تجربه و تصویر، مفاهیم و تصاویر شعری و نیز تصاویر حیوانی در شعر تبیین شده است. در بخش اصلی پژوهش، رابطه 24 مشبه نظیر معشوق، عاشق، انسان، مانع، دوگانگی، جهان، نفسانیات، رنج و بلا، گرفتار بلا، هجران، زبان، امل، سیم و زر، شب، غذا، نومیدی، عنایت حق و... با مشبه به محدود مار و اژدها همراه با 25 مورد وجه شبه نو از قبیل نابودگری، بی قراری، گزندگی، ممانعت، تعلّق داشتن، دوگانگی، بی تعلّقی، تواضع و تسلیم، زندگی و مرگ، نیرومندی، دون همّتی، پلیدی، هیجان و آبستنی، حرکت و تلاش و... مجسم و عینی شده است که از حفظ الگوهای عمیق اساطیری، مذهبی و عرفانی مولوی حکایت دارد. از آنجا که تصاویر اژدها و مار در دیوان شمس، حامل و متضمن معانی دوگانه مثبت و منفی، سرکشی و تسلیم، لطف و قهر، امید و نومیدی، رنج و خوشی و... است از تجارب والای روح و درونِ پردغدغه و هیجان زده مولانا و نیز کمال نگری، وسعتِ اندیشه، بهره گیری از تناقض گویی و خوش بینی وی حکایت دارد. خواننده از راه مواجهه با دیدگاه مثبت مولانا نسبت به «مار» برخلاف تجربه پیش پاافتاده، متوجه نگرش حکیمانه این شاعر بزرگ مبنی بر سودمندی و لازم بودن همه موجودات در نظام احسن الهی می شود.
۵۲.

پایان بندی در غزلیات شمس: کنش های گفتاری و وجوه وانمایی حضور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی غزلیات شمس پایان بندی وانمایی کنش گفتاری خاموشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۷۴۱
کارکرد پایان بندی در متن را بنابه این تصور که به مثابه نقطه اوج متن روایت مفروض است، می توان گره گشایی از موضوع مورد بازنمایی دانست؛ اما به شکل خاص پایان بندی می تواند همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن و وضعیت سوژه های متنی منجر به دلالت انگیزهای ویژه باشد. از میان متن های ادبی کلاسیک فارسی، پایان بندی برخی از متن های عرفانی، ازجمله غزل های دیوان شمس ، همسو با معرفت شناسی عرفانی، وجهی متمایز دارد. در این نوشتار، دلالت انگیزی ویژه پایان بندی در غزلیات شمس به شیوه توصیفی تحلیلی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد راوی عاشق غزل های دیوان شمس ، همسو با معرفت شناسی حاکم بر متن، هویت یا مقام سوژگیِ موقتی را که بنابه کنش بازنمایی یا روایتگریِ رخداد وضعیت ها در بخش آغازین و میانی روایت ها به دست می آورد، در پایان بندی با توسل به کنش های گفتاری خاموشی در معنای اصطلاحی آن پس می زند و مانع از تثبیت آن می شود. به عبارت دیگر، راوی عاشق غزلیات شمس در اغلب غزل ها، پس از بازنمایی اضطراب و اشتیاق برآمده از حضور و وحدت ازدست رفته سعی می کند در پایان بندی غزل ها، بنابه «استعاره دوریِ» بازگشت به اصل و جهان پیشانشانگانی، با انجام و اجرای دو دسته از «کنش های گفتاریِ» خاموشی (شامل «خاموشی به مثابه سخن نگفتن» و «خاموشی به مثابه به نمایندگی سخن گفتن») به وانمایی یا اجرای حالِ حضور بپردازد و به صورت نمادین در آن تجربه شرکت کند. حسب این وانمایی، پایان بندی غزل های مذکور به بستار نمی انجامد و با ساختاری حلقوی، خواننده مشارک را با نوعی ناتمامی مواجه یا در آن تجربه شریک می کند.
۵۳.

بینامتنیت آیات و احادیث در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت مناسبات بینامتنی قرآن و حدیث غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۶۹
یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون توجه به نظریات بینامتنیت و پیوندهای بینامتنی است. بینامتنیت کاربرد آگاهانه تمام یا بخشی از یک متن در متن دیگر است. هر اثری تحت تأثیر آثار قبل یا همزمان با خود دستخوش تغییر شده، در آن آثار تصرف می نماید و هویتی تازه می آفریند. به این ترتیب هر متن دارای معناها و لایه های معنایی متفاوتی خواهد بود که بخشی از آن مبتنی بر ارتباط آن با متن دیگر بیرون از آن است.آیات و احادیث با غزلیات شمس، پیوند بینامتنی دارند. این مقاله ضمن پرداختن به شاخص ها و ویژگی های چهار زیرگونه بینامتنیت که عبارتند از نقل قول، ارجاع، سرقت و تلمیح به روش توصیفی _ تحلیلی به بررسی مناسبات بینامتنی غزلیات شمس با قرآن و حدیث می پردازد.نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد زیرگونه نقل قول و تلمیح بیشترین بسامد را در غزلیات شمس دارد و بینامتنی پنهان تعمدی که معادل سرقت است در این اثر وجود ندارد.
۵۴.

تضاد و متناقض نما در دیوان شمس با جستاری در تبارشناسی تضاد و متناقض نما در منابع بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت غزلیات شمس مولوی تضاد متناقض نما(پارادوکس) مقابله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۴۰۲
بحث تضاد و تقابل در آثار ادبی از اهمیت زیادی برخوردار است و برخی از شگردهای مؤثر ادبی و بلاغی مثل تضاد، مقابله، متناقض نما (پارادوکس)، ایهام تضاد و ... بر بنیاد تضاد و تقابل بنا نهاده شده است. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل محتوا، نخست آرایه تضاد و متناقض نما (پارادوکس) در کتاب های بلاغی بررسی شده، سپس کاربرد این فنون در 50 غزل از غزلیات مولوی بررسی و تبیین شده است. نتیجه این است که در کتاب های بلاغی متأخر، تعاریف و تقسیم بندی ها دقیق تری از شگرد ادبی تضاد ارائه شده و گستره آن فراتر از گذشته دانسته شده است و آرایه متناقض نما تنها در برخی از کتاب های بلاغی متأخر بحث شده است. مولوی در استفاده از این شگرد ادبی مقلد صرف نیست، بلکه به اقتضای حال نوآوری کرده است. متناقض نماهای غزلیات مولوی بسیار و از نوع اسنادی است. استفاده نسبتاً زیاد از تقابل آفرینی در غزلیات مولوی ضمن اینکه نشان دهنده فهم عمیق هنری و بلاغی او از قابلیت های هنری فنون بلاغت است، به این واقعیت هم اشاره دارد که تعبیرات پارادوکسیکال با فضاهای عرفانی متناسب است. درمجموع می توان گفت استفاده مولوی از شگرد تضاد و متناقض نما در نبوغ ذاتی و اندیشه خلاق و وجد و حال عرفانی او ریشه دارد.  
۵۵.

تِکَل یا تَکَل؟ تأملی در تلفظ یک واژه کهن در آثار مولانا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تِکَل مولانا زبان کردی زبان های ایرانی تلفظ واژه غزلیات شمس واژگان کهن تگل مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۸۵
برای تلفظ درست برخی واژگان کهن که امروزه دیگر در زبان به کار نمی روند دو راه اساسی وجود دارد، یکی کمک گرفتن از وزن و قافیه در متون منظوم و دیگری رجوع به دیگر زبان های ایرانی ای که هنوز زنده اند و گویشورانی در مناطق مختلف ایران و جهان دارند. شناخت وزن و قافیه به خوانش درست متون و تلفظ صحیح کلمات یاری می رساند و آگاهی از دیگر زبان های ایرانی می تواند مخاطب را از چندوچون تغییرات آوایی، نحوی و معنایی زبان فارسی در طول تاریخ آگاه تر کند. نوشتار حاضر می کوشد تا با بهره گیری از وزن و قافیه و همچنین کمک گرفتن از زبان کردی، نشان دهد که تلفظ درست واژه «تکل» یا «تگل» در گذشته چه بوده است؟
۵۶.

بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شعر عرفانی فارسی مولانا غزلیات شمس ساقی دریافت باطنی تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۷۷
بازتاب چهره ساقی در کلیات شمس (غزلیات )مولانا اگرچه معنای اولیه ساقی "شراب ریزی باده گردانی" است،در متون عرفانی اما با حفظ کارکرد اولیه اش، توسع مفهومی یافته،به مقام"جان جانان و ساقی باقی"هم رسیده است. وقتی مرکزی ترین موضوع هستی شناسان مولوی عشق است،وشادی و بی غمی از اصلی ترین مظاهر آن، پیداست ساقی هم چه نقش محوری خواهد داشت،تاآنجاکه مولانا حتی برای رهایی از یگانه غم خود که همانا گرفتاری آدمی در این جهان خاکی است از ساقی که" دستگیر عاشقان است مدد می جوید.بررسی واژه ساقی در غزلیات شمس نشان داد که مولانا وظایف بسیاری برای ساقی قایل است اما نکته مهم ومعنادار این است که مولوی حتی از کارکردهای مادی و معمول ساقی چون " باده ریزی و.." برداشتی نمادین وآن سری دارد، چرا که معتقد است ساقی باید شراب انگوری را به "محبوسان غم " بدهد و عارفان "از می هم خوشدل ترند".. .
۵۷.

بررسی و تحلیل آیین های مربوط به ازدواج در مثنوی معنوی و غزلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی غزلیات شمس فرهنگ ایرانی ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۵۰۵
مولانا در مثنوی و غزلیات شمس به عنوان یک عارف عاشق، از اجتماع و موضوعات پیرامون مردم غافل نبوده و آثار خود را به محل تلاقی مسائل شخصی و اجتماعی بدل کرده است. در میان این مسائل، پرداختن به آیین ازدواج درخور توجه است. در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، آداب و رسوم مربوط به ازدواج در مثنوی و غزلیات شمس بررسی شده تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که کارکرد اصلی ذکر آیین هایی چون «خواستگاری و خوزه گری، چادر و روبند افکندن و مستوری عروس، مهریه، تعیین روز و ماه سعد، بردن هدیه (دست پیمان، نشانی و قماش)، آذین بستن کوی و برزن، آراستن عروس و حنابستن او، دست-افشانی و سماع و ساز و آواز، جهیزیه و شب گِردک یا زفاف»، در دو اثر مذکور چه بوده است؟ به نظر می رسد مولانا از ین طریق، به تشریح و تبیین بخشی از منظومه فکری خود پرداخته و موجب سهولت در فرایند درک مخاطب از مهین ترین موضوعات عرفانی، دینی، تعلیمی و عاشقانه شده و به مفاهیم انتزاعی، عینیت بخشیده است. ضمن اینکه تشریح کیفیت آیین های پیرامون ازدواج در فرهنگ ایرانی به جنبه های اجتماعی و مردمی شعر مولانا قوت بیشتری بخشیده است.
۵۸.

ارزیابی حس هویت در خودنگاره ی مولانا بر اساس تحلیل غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعابیر شخصی حس هویت خودنگاره غزلیات شمس مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۶ تعداد دانلود : ۳۴۱
غزلیات شمس را می توان تجربه ی عارفانه عاشقانه ی مولانا از جهان (درون و برون) دانست و از آنجایی که غزلیات، بازتاب احوال و تفکرات وی است، در این پژوهش غزلیات شمس با عنوان «خودنگاره ی مولانا» معرفی و تحلیل می شود. برآنیم که با رویکرد روان شناسانه، حس هویت را در خودنگاره ی وی (تا آنجایی که مقدور است) ارزیابی و معرفی کنیم. برای این هدف در قدم اول، الگوی شناختی با عنوان تعابیر شخصی بر پایه ی تحلیل: خودپنداره، خود واقعی، خود آرمانی، خود ممکن، طرح واره، جامعه بیانگری و خودبیانگری، منطبق بر اصول روان شناسی تنظیم و تعریف می گردد و براساس آن، ابیات تحلیل و حس هویت فردی و میزان کاربرد آن در ذهن و زبان شاعر و نگارش اثری چون غزلیات شمس ارزیابی می شود. درنهایت با تحلیل داده ها به روش علمی نشان دادیم که مؤلفه های حس هویت در غزلیات شمس به صورت سازگار، مثبت، رشدگرا و با روش منحصر به فرد تجربه شده است یا وجود دارد.  
۵۹.

بررسی و تحلیل مفهوم «تیسیر» در مثنوی معنوی و غزلیات شمس از مولانا و مقایسه آن با آراء فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اسلام قرآن مولوی مثنوی معنوی غزلیات شمس فقه تیسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۲۹۲
تیسیر یکی از مفاهیم فقهی است که از قرآن به فرهنگ فقه اسلامی راه یافته و مباحثی پیرامون آن طرح شده است. در گستره ادب فارسی، مولوی به عنوان شاعری شناخته می شود که ابتدا فقیه و عالم دینی بوده و پس از دیدار با شمس تبریزی، به جرگه صوفیان وارسته و عارفان واصل پیوسته است. به این اعتبار، از اصطلاحات فقهی متعددی در دوران نوزایی فکری و شخصیتی خود در مثنوی معنوی و غزلیات شمس سود برده است. در این مقاله، با رویکرد به روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، مفهوم فقهی تیسیر از دید مولانا بررسی و کاویده شده است. به نظر می رسد در کلام شاعر، مواردی چون: اضطرار، رجحان تکالیف بر یکدیگر، عدم تکرار در جرم و مسائل معرفت شناختی به عنوان عوامل تیسیر یاد شده است که در تطبیق با آراء غالب فقها، شاهد هنجارگریزی هایی هستیم. دلیل محوری این موضوع، گرایش های عرفانی مولانا است که باورهای فقهی او را تحت تأثیر قرار داده و بدان شاکله ای جدید بخشیده است. همچنین، تبلیغ گفتمان تیسیر با روحیه رواداری و تساهل مولانا ارتباط مستقیم دارد.
۶۰.

بررسی تطبیقی پدیده «خواب هراسی» از دیدگاه لویناس و اندیشه های عرفانی مولانا با تاکید بر غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی خواب هراسی دیگری مولانا جلال الدین امانوئل لویناس غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۶۴
در تمام گونه های ادبیّات، خواب و پدیده های مربوط به آن از مهم ترین بن مایه های شاعران و نویسندگان می باشد که از زوایای مختلف، بدان نگریسته شده است. مولانا در بیش تر موارد، پیامش را به صورت طبیعی و بر پایه ساختارِ مبتنی بر عادت های زبانی و نظام فکری صوفیانه بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصوّرات خواننده را با در هم ریختن اساس تعاریف عرفانی بر هم می ریزد، در نگرش سیّال و قاعده گریز مولانا، هر واژه می تواند برخلاف مصطلاحات و مفاهیم تثبیت شده صوفیانه، رنگ و مفهومی تازه به خود بگیرد. خواب نیز در ذهن مولانا با نگرشی چندوجهی درهم تنیده شده است و هر لحظه نمود دیگر می یابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با بررسی غزلیّات مولانا و کتاب « از وجود به موجود » لویناس به مقایسه مفهوم شب هراسی و خواب هراسی از منظر مولانا و امانوئل لویناس از دیدگاه مکتب آمریکایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر آن است که هر دو اندیشمند بر این باورند که خواب هراسی، جزء اوّلین منزل ها در سیر و سلوک و اساس حرکت است. دعوت مولانا و لویناس دعوت به فراسو و فراروی از وضعیت انسان اسیر در دنیا و ترک آداب نظری و پرداختن به سلوک حقیقی با کمک بیداری حقیقی و پرداختن به "دیگری" است. لویناس دیگری را جایگزین خدا در مقام نامتناهی قرار می دهد و در اندیشه مولانا دیگری همان معشوق است و شمس در مقام معشوق برای مولانا آمیزه ای از صفات زمینی و آسمانی است و به آنچه که لویناس درباره دیگری می گوید شباهت دارد.