مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عبودیت
حوزه های تخصصی:
خطبه فدک، سخنرانی حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها است که ایشان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و غصب خلافت علی (ع)، در مسجد مدینه ایراد فرمود. هدف حضرت (س) از ایراد این خطبه که سند مظلومیت شیعـه و مادر ائمه علیـهمالسلام است، ظاهراً بازپس گـرفتن «فدک» ـ هدیه و ارث پیامبر (ص) به ایشان ـ بود، اما در واقع تبیین بسیاری از حقایق و معارف ناب الهی بود. این خطبه شامل معارف توحیدی مانند توصیف وحدانیت خداوند و معارف نبوی مانند بعثت رسول اکرم(ص) و تلاشهای وی در دعوت بر توحید و اقامه دین میباشد که با سندهای متعددی از معصوم یا تالی معصوم نقل شده و لذا مفاد آن بر ما حجت است.
انسان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
انسان قرآنی از حیث معرفتشناختی و وجودشناختی انسانی است که وجود و ماهیتش را در آیینة زلال وحی جستوجو کرده و آغاز و انجام خویشتن را در «من الله» و «الی الله» با هدف «لقاء الله» مشاهده میکند به این معنا که انسان قرآنی دارای فطرت الاهی و سرشت توحیدی و ذات ملکوتی است لذا در منطق وحی انسان حیّ متاّله است و استکمال جوهری اشتدادی در تکوین و تشریع دارد و آفاق و انفس را به نحو واحد ذومراتب در خود متجلی میسازد زیرا خلیفه و امانتدار خدا و حامل اسماء جمال و جلال متعالی است در نتیجه مراقبت دائمی در پرتو شریعت محمدی یا خویشتن بانی مستمر معقول و مشروع داشته تا به خلق الاهی و اوصاف قرآنی متخلق و موصوف گردد. آری انسان قرآنی، انسانی عقل مدار و خرد گرا، خود آگاه خود ساخته، صاحب حیاة طیبة جاودانه، عبودیت پیشه، دارای علم صائب، عمل صالح و متعادل و متوازن در همه ساحتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است. مقالة حاضر بر آن است ضمن تبیین هویت و شناسنامة وجودی انسان در قرآن، مؤلفههای محوری و مختصات حقیقی انسان قرآنی را با استمداد از آیات و احادیث تشریح نماید و افق ویژهای را در حوزه انسان شناسی و کمال گرایی و ساحت اخلاق و تربیت فرا روی آدمیان قرار دهد و انسان آگاه و مسئول منزلت واقعی و موقعیت راهبردی خویش را در نظام احسن خلقت درک و دریافت نماید و در محضر و مکتب قرآن، نورانی گردد.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۴
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم، مجموعههایی از آیات وجود دارند که صفات ممدوح و مطلوبی را تحت عناوین خاصی ذکر کردهاند; از جمله آنها برخی آیات است که صفات عبادالرحمان را برشمردهاند.
«تواضع» از جمله صفاتی است که برای عبادالرحمان ذکر شده است. این صفت، با عبودیت پروردگار تناسب تام دارد. در مقابل تواضع، «تکبّر» قرار دارد که قرآن آن را موجب رانده شدن ابلیس از درگاه خداوند برشمرده است. در کتابهای اخلاقی، «تواضع» جزو صفات حمیده ذکر شده و در کتابهای منطقی هم آن را به عنوان «آراء محموده» جزو مقدّمات قیاس میپذیرند; چراکه نزد همه عقلا پذیرفته شده است.
اما ملاک واقعی ارزشمندی تواضع تأثیر آن در تقرّب انسان به خداست، نه پذیرش و خواست مردم. راه تقرّب به خدا هم تنها عبودیت پروردگار است.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۵
حوزه های تخصصی:
راه تکامل انسان راه عبودیت و بندگى خداست و حقیقت بندگى در نفى استقلال از خود. براى نیل به این مقصود، انسان باید اراده اش در اراده خدا فانى شود و فقط چیزى را بخواهد که خدا مى خواهد. این همان سیر تقواست که مراحلى دارد. تواضع در برابر خدا بدین معناست که انسان چیزهایى را که براى خود قایل است، به صاحبش برگرداند; چراکه رداى کبریایى مخصوص خداست و کسى در مقابل او چیزى ندارد. این تواضع در برابر خدا موجب قرب ربوبى مى گردد.
اما باید توجه داشت که تواضع در جایى ممدوح است که در مقابل عظمت خدا، حقارت خودمان را ابراز کنیم. اما اگر در مقابل دشمن خدا کرنش کردیم، چنین تواضعى مذموم خواهد بود.
بندگان خاص خداى رحمان از «لغو» نیز اجتناب مى کنند; کارى که براى سعادت و کمال انسان نتیجه اى ندارد. آنان در برابر افراد لغوپیشه از حق شخصى خود گذشت مى کنند. اما همین افراد هنگام پایمال شدن حقوق الهى، سکوت نمى کنند و خود را در راه بندگى خدا فدا مى سازند.
هستی شناسی از دیدگاه ابن عربی و عبدالکریم جیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی – شاخه ای از فلسفه محسوب می شود. اما دیدگاه عارف به هستی و پدیدارهای آن با نگاه فیلسوف متفاوت است. د این جستار ضمن بیان تلقی عرفانی ازوجود دیدگاه های دو عارف برجسته مسمان این عربی و عبدالکریم جیلی در زمینه شناخت وجود مورد بحث قرار می گیرد. عبدالکریم جیلی (د 826ق) که از پیروان شهیر مکتب ابن عربی است در مباحث هستی شناسانه خود تفسیی انسان مدارانه از دیدگاه های ابن عربی ارائه داده است. عنوان کتاب الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل گویای این مطلب است که از دیدگاه مولف انسان کامل آغاز و فرجام وجود است. جیلی موقعیت وجودی انسان کامل را در مرتبه الوهیت و بلکه بالاتر از آن در مرتبه هویت ذات (مقام غیب عما) جستجو می کند.
دیدگاه صوفیان متقدم دربارة عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع عقل، تعریف، ماهیّت و کارکرد آن در وجود انسان و جایگاهش در معارف بشری از مهمترین موضوعات دانش فلسفه است. فلسفة یونانی از طریق مدارسی چون جندی شاپور و ... به جهان اسلام راه یافت و موافقت¬ها و مخالفت¬هایی را در جهان اسلام برانگیخت. صوفیّان را باید از مخالفان یا منتقدان خرد فلسفی دانست. انتقادهای آنان در متون عرفانی اعم از نظم یا نثر به ویژه از قرن پنجم و ششم به بعد فزونی گرفت. به نظر میرسد صوفیان و عارفان نزدیک به صدر اسلام به جز محاسبی و احمدبن¬ابی¬الحواری دریافت درست و مشخصی از عقل نداشتهاند. ذوالنّون بین عقل و تکلیف، به تلازم قائل بود و مستملی بخاری عقل را ابزار علم میدانست. دیگر صوفیان، عقل را به عنوان ممیّز در حوزة اخلاقیات و ناصح ـ اگر به دنبال رضای خدا باشد ـ به حساب میآوردند، ولی اکثر قریب به اتّفاق آنها عقل را آلت عبودیّت میدانستند و تضادی که در قرون بعدی بین عقل و عشق در سخن عارفان دیده میشود تا قرن پنجم چندان چشمگیر نیست.
معناشناسی عبودیت در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبان شناسی امروزی (زبان شناسی توصیفی و ساخت گرا)، است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده، اثر را به عنوان تولید دستور زبانی و گرامری نگاه نمیکند و در نگاهی نو به مطالعة فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن میپردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به معناشناسی مفهوم عبودیت در قرآن در چهار گام میپردازد و در نهایت با ارائة تعریف معناشناسانة عبودیت و تبیین جهان بینی آن از دیدگاه قرآن، به مقایسة مفهوم عبودیت در قرآن با مفهوم عبودیت در پیش از اسلام و نیز مفهوم عبودیت در روایات و مصطلحات دانشمندان اسلامی میپردازد.
پژوهشی در باب ولایت تکوینی انسان از دیدگاه قرآن
حوزه های تخصصی:
روح انسان توانایی آن را دارد که از طریق یک سلسله ریاضتها، دست به اعمال خارقالعادهای بزند که به هیچوجه نمیتوان آنها را با علوم تجربی متداول توجیه و تفسیر نمود. به چنین توانایی، ولایت تکوینی گویند. ریاضتها از نظر اسلام به دو دسته قابل تقسیماند: ریاضتهای غیرمشروع مرتاضان و دراویش، و ریاضتهای مشروع اولیاءالله؛ اولیاء الهی از طریق عبودیت و بندگی خدا به تکامل روحی و معنوی نایل میشوند که نتیجه آن تسلط بر جهان طبیعت است. چنین ولایتی ولایت تکوینی است که راه کسب آن بر روی همگان باز است. بندگی خدا موجب مهار نفس و کسب بینش خاص و نیز سیطره بر جهان طبیعت میگردد. قرآن نمونههایی از ولایت تکوینی انبیاء و اولیای الهی را گزارش میکند که بر اثر عبودیت خالصانه برای آنان حاصل شده است. البته یادآوری میشود که ولایت تکوینی، منافاتی با توحید افعالی ندارد زیرا چنین اموری به اذن و قوه الهی صورت میگیرد.
تحلیل دیدگاه ملاصدرا در میزان تأثیر صدق باورهای دینی در نجات انسان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة نجات و رستگاری پیروان ادیان از جمله مسائل بحث برانگیز در حوزة فلسفة دین است. در میان اندیشمندان اسلامی، ملاصدرا از جمله متفکرانی است که نجات و رستگاری را در پرتو عواملی فراتر از حقانیت و صدق ادیان تبیین می کند. نکتة مهم و درخور توجه این است که دیدگاه وی در خصوص مسئلة نجات کاملاً مبتنی بر مبانی معرفت شناسی خاص وی در خصوص «صدق پذیری گزاره های وحیانی» و نیز «امکان دست یابی به صدق» این گزاره هاست. از دیدگاه وی هر چند گزاره های وحیانی از قابلیت اتصاف به صدق و کذب برخوردارند، اما عواملی همچون دست نیافتن به واقعیت و نفس الامر، توصیف ناپذیری برخی از مراتب واقعیت در قالب گزاره های زبانی و نیز همسان نبودن مرتبة ادراکی گوینده و مخاطب در گزاره های وحیانی، امکان دست یابی به صدق این گزاره ها را برای عموم انسان ها با دشواری مواجه می کند. بر همین اساس نیز، به نظر ملاصدرا، نجات در پرتو عوامل دیگری چون عبودیت و بندگی امکان پذیر است.
بررسی رابطه ی خدا و آفرینش با معنای زندگی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان همواره به دنبال معنای زندگی خویش بوده است. معناداریِ زندگی او را از پوچی و سرگردانی بیرون می آورد. دانستن معنای زندگی با اعتقاد به وجود یا نبود خدا و بالتبع با بحث آفرینش جهان و انسان پیوندی آشکار دارد. وجود خدا، به مثابه ی موجود کامل یا واجب الوجود، مستلزم صفاتی مانند خالقیت، حکمت و علم است. خلقت عالمانه و حکیمانه مستلزم وجود معنا و غایت برای موجودات جهان و از جمله انسان است. از نگاه فیلسوف، متکلم و مفسری همچون علامه طباطبایی، واجب الوجود یا خدا فاقد هدفِ فاعل و البته واجدِ هدفِ فعل است. مراد از فعل خدا مجموعه ی عالمِ مخلوقات و از جمله انسان است و هدفِ فعلِ خدا در خلقتِ غیر انسان، عمدتاً فراهم کردن زندگی پاک برای انسان است. در این مقاله با رویکرد فلسفی-کلامی، به واکاوی این مسأله پرداخته خواهد شد.
تحلیل روش قرآن کریم در درمان حسد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از مخرب ترین امراض نفسانی انسان رذیلت حسد است. حسادت این پتانسیل را دارد که مقام عبودیت و بندگی انسان را نابود کند همچنان که با موجودی به نام ابلیس چنین کرد. در مکتب اسلام، یکی از اهداف تربیتی قرآن کریم به اقتضا فرمایش الهی «وَ شِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُور ِ» درمان بیماری های نفسانی انسان است. قرآن کریم حول محور توحید و عبودیت الگویی از درمانگری نفس در بیماری هایی همچون حسد را ارائه می دهد. معرفت افزایی، الگوسازی در قالب داستان و تمثیل، وعده بهشت و جهنم، تعوذ، تغییر اراده، راهکارهای عملیاتی همچون خیرخواهی نسبت به دیگران و ابتلا از جمله روش های درمانگری حسد در نظام اخلاقی قرآن است که حول محور عبودیت و توحید ارائه می شود. در این مقاله برآنیم مدل و الگوی قرآنی در درمان حسد را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم و از این گذر به الگوی روشمند و بدیعی از درمانگری با محوریت عبودیت و توحید در مقایسه با مکاتب دیگر برسیم.
سیمای عبادالرحمن در قرآن
حوزه های تخصصی:
«عبادالرحمن» گروهی از بندگان صالح خداوند هستند که رحمانیت خداوند در آن ها تجلی یافته است، زیرا اراده این گروه بر اساس آگاهی و عبادات و عمل به کارهایی است که خداوند به آن راضی است و به علت انجام این امور چشمه های رحمت الهی برای نوازش آن ها به جوش و خروش در آمده است و اینان در حقیقت به اسم رحمان و رحیم خداوند متصفند.
این مقاله به بررسی فهم پدیده هایی می پردازد که در آیاتی از سوره «فرقان» و دیگر آیات موجود است و به بیان ویژگی های بندگان صالح خداوند همراه با دلایل و اشارات روشن می پردازد؛ و نیز از منظر عرفان اسلامی و «نهج البلاغه» شریف در خطبه «متقیان» امیرالمؤمنین، حضرت علی(ع) با تحلیل چهل ویژگی عبادالرحمن در این خطبه به طالبان حقیقت بندگی و عبودیت ارائه شده است.
هدف از این پژوهش بررسی موضوعی «عبادالرحمن» و ویژگی هایشان در خلال تفسیر آیات مرتبط به این موضوع با شیوه کتابخانه ای، تحلیل محتوا و استنتاج عقلی که به نتایج معقولی ختم شده است.
با مداقه در صفات و ویژگی های عبادالرحمن به این نتیجه رسیده ایم هرکس به بندگی حقیقی خداوند دست یابد، زیر سایه اسم «الرحمن» خداوند قرار می گیرد و صادقانه به صفات «عبادالرحمن» آراسته می شود و در زمره آنان قرار گرفته و از چشمه های رحمت الهی بهره مند می شود و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهد بود.
سیمای عبادالرحمن در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
عبادالرحمن، گروهی از بندگان صالح خداوند هستند که رحمانیت خداوند در آنها تجلی یافته است، زیرا اراده ی این گروه بر اساس آگاهی و عبادات و عمل به کارهایی است که خداوند به آن راضی است و به علت انجام این امور، چشمه های رحمت الهی برای نوازش آنها به جوش و خروش در آمده است و اینان در حقیقت به اسم رحمان و رحیم خداوند، متصف هستند. این مقاله به بررسی و بیان ویژگی های بندگان صالح خداوند در متون عرفانی، همراه با دلایل و اشاره هایی روشن از منظر نهج البلاغه شریف در خطبه ی متقیان علی بن ابیطالب(رض) با تحلیل چهل ویژگی عبادالرحمن در این خطبه به طالبان حقیقت بندگی و عبودیت ارائه می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی موضوعی «عبادالرحمن» و ویژگی های آنها در خلال تفسیر آیات سخنان عرفا و بیانات حضرت علی(رض) در نهج البلاغه مرتبط به این موضوع است که به شیوه ی کتابخانه ای و تحلیل محتوا و استناج عقلی به نتایج معقولی ختم شده است. با مداقه در صفات و ویژگی های عبادالرحمن به این نتیجه می رسیم که هر کس که به بندگی حقیقی خداوند دست یابد، زیر سایه اسم «الرحمن» خداوند قرار می گیرد و صادقانه به صفات «عباد الرحمن» آراسته می شود و در زمره آنان قرار گرفته و از چشمه های رحمت الهی بهره مند می شود و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند بود.
زن در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش زن در اندیشه اسلامی، براساس هدف خلقت، یعنی عبودیت تفسیر می شود و با تعریف وظیفه مداری زن مبتنی بر ایمان به توحید و عاطفه محوری وی؛ جایگاه ویژه ای برای زنان ترسیم می شود. از این رو، زن در منابع اسلامی (قرآن و روایات) علاوه بر انجام وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی، با ایثار و از خودگذشتگی در خط مقدم حوادث اجتماعی نیز نقش آفرینی می کند. در پژوهش حاضر پس از اثبات ارتباط وظیفه مداری زن مسلمان در بستر عبودیت، وظایف وی در سه بخش دسته بندی شد که عبارتند از: وظایف فردی زن مثل خودسازی، علم آموزی، امر به معروف و نهی از منکر؛ وظایف زن در خانواده (نقش همسری، نقش مادری، نقش خانه داری؛ و ولایت مداری زن (وظیفه زن در جامعه؛ یعنی حضور در فعالیت های «سیاسی، علمی فرهنگی و اقتصادی).
عوامل کشف و شهود در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع معرفت، «کشف و شهود عرفانی»، اعم از شهود عین الیقینی و حق الیقینی است که در قرآنو روایات از منزلت و موقعیت بنیادی راهبردی برخوردار می باشد.: 1 عوامل حصول معرفت شهودی از منظر قرآنو روایات چیست؟ 2 آیا معرفت شهودی از منظر قرآنو روایات اعتبار و حجیت معرفت شناختی دارد؟ برونداد نوشتار حاضر که مبتنی بر روش نقلی عقلی است، در علل دستیابی به کشف و شهود عبارتند از: عبودیت، تقوی و طهارت، شرح صدر، مراقبت نَفْس، عمل صالح، شهود، فقر وجودی و اخلاص که با یک مقدمه، در دو قسمت با ذکر نمونه هایی از مکاشفات و مشاهدات عرفانی بررسی می کنیم.
تحلیل عرفانی از تفکیک آثار فرض و نفل در قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
159 - 176
حوزه های تخصصی:
سالکین اهل معرفت، بر حسب تفکیک میان قرب فرایض و نوافل، یا اهل سلوک نفلی هستند، و یا فرایضی اند و یا جامع هر دو قرب، و یا واجد مقام تمحض و تشکیک هستند. در تفاوت میان قرب فرضی و نفلی، همین بس که در قرب نفلی، خداوند تنزل وصفی نموده و سمع و بصر عبد می شود؛ ولی در قرب فرضی، عبد نعت حق متعال می شود و عبد، سمع و بصر و ید حق تعالی می گردد؛ و همین وساطت برخاسته از قرب فرض ولی الله، سر قرار و عدم هلاکت عالم امکان است. تفکیک فرض و نفل در کلام عرفای مسلمان، تا بدانجا پیش رفته که اتیان فرایض، مظهر عبودیت، و اتیان نوافل، مظهر اجارت عبد تلقی شده است. برخی از عرفا در منشأیابی برای برتری قرب فرض از قرب نفل، به واژه کلیدی و تعیین کننده اختیار و اضطرار اشاره نموده اند؛ عبد در نافله اختیار عبودیت الهی به جای عبودیت امیال خویش نموده است؛ لیکن در فریضه، عبد حق انتخاب ندارد و مضطر و ناچار از عمل به فریضه است. در این نوشتار، به روش تحلیلی-پژوهشی، و به تفصیل به آراء عرفای اسلامی در باب تفکیک این دو نحوه تقرب و آثار آنها پرداخته ایم.
حریت یا آزادی در مفهوم دینی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
653 - 675
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مهم عرفانی که به عنوان یک کمال و فضیلت انسانی شناخته می شود و در مراتب عالی بندگی و سلوک معنوی حاصل خواهد شد، «حریت» و آزادی معنوی است. این خصلت برخلاف مفهوم آزادی در اصطلاح علوم سیاسی و اجتماعی از طریق عبودیت و بندگی خالصانه حق و بریدن از بندگی غیرحق حاصل می شود. زمانی انسان به حریت و آزادی معنوی می رسد که مراتب عالی سلوک را طی کرده، از بند نفس و تعلقات مادی کاملاً رها شده باشد. در این نوشتار برآنیم که این مفهوم را از منظر دینی و عرفانی به مطالعه بگذاریم و گستره معنایی و ارزش معنوی آن را در عرفان و از زبان اهل معرفت بیان کنیم. به این منظور، پس از تمهید بحث، مفهوم حریت از نظر لغوی و اصطلاحی بازشناخته و آنگاه نسبت آن با مفاهیم دیگری مثل عبودیت و انسان کامل بررسی شده و از زبان ولی حق، سیّدالاحرار علی مرتضی (ع) شرح و بسط یافته است. همچنین از نظر برخی بزرگان عرفان و صاحبان اندیشه و حکمت عرفانی در این باب بهره برده ایم. در پایان، نتایج این مطالعه در معرض ملاحظه و استفاده طالبان معارف دینی، آزادیخواهان و بنده آزادان گذاشته شده است.
قلمرو هستی شناسانة مسئولیت عامل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذشته از شرایط مسئولیت اخلاقی و پرسش هنجاری معطوف به نسبت این سنخ از مسئولیت با تعین و ضرورت سابق علّی و یا علم پیشین و خطاناپذیر الهی، که از جذاب ترین و پرچالش ترین مباحث فلسفة اخلاق در سده های اخیر بوده است، قلمرو چنین مسئولیتی و اساس بنیادین آن نیز خود از مسائل مهم این حوزه به شمار می آید. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی درصدد بررسی دامنة مسئولیت عامل اخلاقی در نگرش اسلامی با اتکا به تحلیل آموزه های دینی است و مطابق آن، مسئولیت اخلاقی انسان بر مبنای عبودیت و بندگی انسان سامان یافته و قلمرو موسّع آن، چنان در جهان هستی گسترش می یابد که از یک سو، ناظر به تکالیف و وظایف عامل اخلاقی در برابر حضرت حق و اوامر و نواهی وی است، و از دیگر سو، بیانگر مسئولیت شخص در برابر خود و کوچک ترین و پنهان ترین نیات، گمان ها، پندارها و باورها، عواطف و هیجانات، کنش های برآمده از عواطف یا باورهای خود و در نهایت، معطوف به دیگر موجودات امکانی پیرامون فرد است.
معرفت شناختی قرآنی عرفانی مقام تأله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
107 - 125
حوزه های تخصصی:
پذیرش خلافت در مقام مظهریت در ربوبیت از مهم ترین و اساسی ترین اهداف و فلسفه آفرینش انسان است. کسب کمالات اسمایی و بقا به صفات الهی در گفتارو کردار مهم ترین وظیفه انسان است .صراط مستقیم عبودیت راهی است که در سایه آن انسان با استمداد از تکامل علمی و عملی می تواند اسماء و صفات الهی سرشته در ذات خویش را فعلیت بخشیده و به مقام فنای اسمائی و صفاتی و افعالی که ازآن به «تأله» یاد می شود نائل گردد. این مقاله در آغاز نگاهی به مفهوم شناسی تأله دارد و ضمن اثبات احراز این مقام توسط انسان با توجه به لایه های وجودی او با سیری درمتون دینی و آثار حکما وعرفای متأله به تبیین چگونگی نیل به این درجه پرداخته است و به این نتیجه رسیده که تحلیل مقام تأله پیوندی عمیق با جهان بینی توحیدی دارد به طوری که کلید گشایش بسیاری از پیچیدگی های معرفتی فلسفه دین در محورهای اساسی مبدأ شناختی ،معاد شناختی و راهنما شناختی؛ شناخت حقیقت انسان و رسالت او در عالم هستی است
مفهوم شناسی اخلاق از نگاه قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۸ (پیاپی ۳۰)
11 - 38
حوزه های تخصصی:
قرآن، فلسفه بعثت پیامبر (ص) را تزکیه و رشد اخلاقی می داند و پیامبرخود نیز، فلسفه بعثتش را تکمیل و تتمیم مکارم اخلاق معرفی کرده است. در قرآن از اخلاق پیامبربه طور خاص ستایش و از آن به عظمت یاد شده و پیامبرخود را تربیت یافته خدا و مکارم اخلاق معرفی کرده است. اخلاق پیامبرهمان قرآن و قرآن تجلی خداوند برای بشر است؛ بنابراین، قرآن و پیامبرهرکدام به شکلی تجلی اخلاق الهی بوده و اخلاق مدنظر قرآن، اخلاق الهی است و با توجه به اینکه غایت خلقت انسان، خلافت خداست و خلافت مستلزم سنخیت و تناسب وجودی است، مقصود از اخلاق الهی این است که انسان با شناخت اسماء و صفات الهی، به اندازه توان بشری به افعال و صفات الهی متخلق شود و تخلق به اوصاف و افعال الهی از طریق عبودیت خدا که فلسفه آفرینش انسان است، ممکن می شود. نتیجه اینکه اخلاق از نظر قرآن عبارت است از شناخت اسماء، صفات و افعال خدا و تخلق به اخلاق و افعال خدایی به قدر توان بشری از طریق عبودیت و بندگی خدا. این تعریف که مستند به آیات و روایات است، اخلاق را به صراحت در ارتباط با خدا و اسماء و صفات او می شناساند.