مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بوردیو
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
127 - 146
حوزه های تخصصی:
سلیقه یکی از دال ها و عناصر اصلی هویت اجتماعی است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان نیز قرار گرفته است که یکی از مهم ترین آن ها پی یر بوردیو می باشد. بوردیو از جامعه شناسانی است که با الهام از سنت فرانسوی مطالعات قشربندی و تکثرگرایی وبر، از سلیقه به عنوان حالتی مکتسب در ایجاد تمایزات اجتماعی نام می برد. بوردیو تفاوت در سبک زندگی و به تبع آن تفاوت در سلایق زیبایی شناختی را جلوه ای از تفاوتِ طبقه ی اجتماعی می دانست. او مدعی بود که فرهنگ همواره مُهر طبقه ی اجتماعی را بر پیشانی دارد که سلطه ی طبقاتی را بازتولید می نماید و سلطه ی طبقاتی از طریق تحمیل فرهنگی را نوعی خشونت نمادین می نامید. مقاله ی حاضر، پیمایشی درخصوص تأثیر طبقه و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر سلایق هنری براساس دیدگاه پی یر بوردیو می باشد. در پژوهش حاضر که در میان شهروندان شهر شیراز و در سال 1398 صورت پذیرفته است، در ابتدا و با استفاده از منابع موجود معیارهای لازم جهت تدوین پرسشنامه تبیین گردیدند و تعداد 363 پرسشنامه میان شهروندان شهر شیراز تقسیم گردید که در نهایت می توان مهم ترین یافته های پژوهش را در موارد زیر خلاصه نمود: تاثیر طبقه بر سلیقه ادبی و موسیقیایی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلیقه ادبی و سینمایی، تأثیر تحصیلات فرد بر سلیقه ادبی، موسیقیایی و سینمایی، تأثیر رشته تحصیلی بر سلایق ادبی، موسیقیایی و سینمایی.
تحلیل جامعه شناختی آموزش موسیقی کلاسیک در ایران از نظرگاه بوردیو، مورد مطالعه: ساز پیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
111 - 131
حوزه های تخصصی:
امروزه در ایران یادگیری سازهای کلاسیک غربی از جمله پیانو، رواج قابل توجهی یافته است . می توان گفت یاددهی ساز پیانو علاوه بر بعد تکنیکال، نیازمند بررسی از جنبه های دیگریست که به هنگام آموزش، مدرس باید درنظر داشته باشد. رویکردی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، رویکرد جامعه شناسانه است. از این منظر، پیر بوردیو جامعه شناس قرن بیستم تأثیرات قابل توجهی بر تئوری های اجتماعی و جامعه شناسی تعلیم و تربیت گذاشته و تحولاتی روش شناختی در این حوزه ها ایجاد کرد ه است. این پژوهش سعی دارد با تکیه بر نظریات بوردیو نشان دهد، فراتر از موضوع استعداد و هوش موسیقیایی، مسائل متعددی وجود دارد که باعث می شود یک هنرجو نسبت به دیگری در اجرای قطعات عملکرد بهتری از خود نشان دهد. ضمن این که چگونه می توان به راهکارهایی دست یافت که علاوه بر آن که باعث رشد و بالابردن مهارت های نوازندگی هنرجویان شود؛ مانع از بازتولید تثبیت و هژمونی طبقه مسلط جامعه گردد؟ در این پژوهش از روش تحقیق، تحلیل محتوا استفاده شده است.
منطقِ پنهان حاکم بر میدان آموزش و پرورش رسمی در ایران؛ مورد مطالعه: میدان آموزش و پرورش مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
205 - 234
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد که آیا غیر از قوانین مکتوب میدان آموزش، قوانین دیگری (نامکتوب) نیز وجود دارند که کنش عاملان اجتماعی (معلمان و دانش آموزان) را در میدان آموزش به طور پنهانی تحت تأثیر قرار دهند. بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه عبارت بودند از معلمان شهر مشهد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31 نفر از آنها مصاحبه گردید. سپس مصاحبه ها با استفاده از نرم افزاز Maxqda و تکنیک های کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در سال های اخیر سیاست های آموزشی نامناسب از جمله سیاست آموزشی غیرمنصفانه، اولویت بندی نادرست سیاست های آموزشی و سیاست آموزشی کمیّت گرا موجب شکل گیری قوانین پنهان نانوشته ای مانند منطق یکسان انگاری/ نادیده انگاری شایستگی ها، اولویت نقش مبصری بر معلمی و منطق افزایش آمار قبولی غیرواقعی در میدان آموزش شده اند که دارای قدرت قهری و الزام می باشند. قوانین مذکور به طور کلی بیانگر منطق پنهان نانوشته ای هستند که از ویژگی غیرآموزشی و ضد آموزش برخوردارند.
پیامدها و دلالت های فروکاهش سرمایۀ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
53-83
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایۀ سیاسی، اصطلاحی نسبتاً نوپدید در قاموس سیاست و محل تلاقی دانش های گوناگون است که استواری سیاسی، همبستگی اجتماعی و انسجام ملی در نظام های سیاسی گسترده، پیچیده و غیرشخصی مدرن، بیش از پیش به آن وابسته است. با این حال علی رغم اهمیت بنیادین و کاربردی آن، هنوز پژوهش مستقل چندانی درباره آن صورت نگرفته است. از زاویۀ رهیافت نهادین، سرمایۀ سیاسی، سازه ای سیاسی- اجتماعی، پدیده ای اقتضایی، زمینه-مند و زمان پرورده است که تغییرات نزولی آن، پیامدهایی عمیق برای سامان و استواری سیاسی جوامع دارد. با این ملاحظه، این مقاله بدین پرسش اصلی می پردازد که پیامدها و دلالت های فروکاهش سرمایۀ سیاسی چیست؟ فرضیۀ مقاله چنین است که کاهش سرمایۀ سیاسی، پیامدهای چندوجهی مانند بالا رفتن هزینۀ مبادلات سیاسی، کاهش مشارکت مدنی، افزایش فساد، افزایش قابلیت تنظیم گری و مداخله جویی حکومت، رواج آنومی و نافرمانی و فرسایش مشروعیت سیاسی دارد و دلالت مهم آن، وقوع تغییرات جدی در ساحت های گوناگون جامعۀ سیاسی است. این نوشته با الهام از رویکرد نهادگرایی سیاسی و با روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب نظری ترکیبی بوردیو و دیگران، ابعاد مفهومی سرمایۀ سیاسی و پیامدها و دلالت های فروکاهش آن را بررسی می کند.
تحلیل تکوین زیر میدان موج نو تئاتر ایران در دو ده ی سی و چهل شمسی (با تکیه بر تشکیل «کارگاه نمایش» بر اساس نظریه میدان های پیر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی فرایند ساختاریابی میدان تئا تر نوین ایران و ایجاد قطب های هنری و تکوین زیرمیدان های آن زمین? این پژوهش جامعه شناختی است. موج نو تئا تر ایران در دو ده ی سی و چهل شمسی به مثابه یک زیرمیدان شکل پیدا کرد و این حاصل تغییر در نظام توزیع سرمایه ها و تغییر عادت واره های کنش گران آن بود، که خواهان بدعتی در سبک ها و فرم های متداول تئا تر نوین ایران بودند. یکی از نتایج روشن موج نو در تئا تر ایران «کارگاه نمایش» بود که بین سال های ???? – ???? به وجود آمد. چگونگی هدایت گری فضای مقدورات در فعالیت عاملان حاضر در موج نو به ویژه کارگاه نمایش، جایگاه و مواضع این مولدان هنری در هندسه موقعیت های اجتماعی و هنری زمانه شان، نوع سرمایه ها و عادت واره های ایشان و رابط? هنرمندان کارگاه با ساختار حاکم قدرت سیاسی و همچنین دیگر قطب های هنری و فرهنگی مجاورشان از جمله هنرمندان چپ گرا و عامه پسند آن عصر، عمده پرسش های مطروحه در این نوشتار هستند. در نتیجه، در می یابیم که کارگاه نمایش حاصل تمایز معناداری از تئا تر متعارف ایران بر اساس سرمای? نمادین برآمده از موج نو و وابستگی به حاکمیت سیاسی وقت ایران بوده است، تمایزی که آن را در قطب مخالف تئا تر متمایل به چپ و تئا تر عامه پسند قرار می دهد و به میراث موثر نسل پس از خود تبدیل می کند. این مقاله از روش شناسی جامعه شناختی پیر بوردیو، خاصه نظری? کنش و تمایز او، در تحلیل تکوین زیرمیدان موج نو و «کارگاه نمایش» در فضای اجتماعی پیش از انقلاب بهره می برد.
بازشناسی فرایندهای اجتماعی تأثیرگذار بر ذائقه موسیقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای دستیابی به الگوهای مصرف موسیقی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل اجتماعی مؤثر بر ذائقه موسیقایی آنان صورت گرفته است. درباره ارتباط میان توزیع اجتماعی ذائقه های مصرف فرهنگی و تمایزات طبقاتی دو نظریه شاخص وجود دارد. در یک سو، پیروان بوردیو که معتقدند طبقات اجتماعی بالا، ذائقه موسیقایی بالا دارند و افراد طبقات اقتصادی و اجتماعی پایین به ژانرهای کم منزلت گوش می دهند. در سوی دیگر، پیروان پیترسون معتقدند ذائقه طبقات بالا التقاطی و ذائقه طبقات پایین تک بعدی است. در این پژوهش، بر آن بودیم تا، با ا ستفاده از روش های کیفی، تأثیر بسترهای فرهنگی و اجتماعی گوناگون و نقش عاملیت را در مواجهه با این بسترها، ژرف کاوانه بررسی کنیم. این نوشتار برآمده از تحقیقی است که، با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق، به مطالعه ذائقه موسیقایی یازده دانشجویی پرداخته است که هر یک تقریباً طرفدار یکی از سبک های معروف موسیقی بودند. یافته های پژوهش حاضر حکایت از آن داشت که هرچند تئوری های مرتبط با ذائقه موسیقی در بعضی از موارد تأیید می شود، به نظر می رسد در جامعه ایران متغیرهای متعدد دیگری نیز هستند که ذائقه موسیقایی افراد را متأثر می کنند، نظیر گروه های مرجع، ساز منتخب فرد، گروه همسالان، تأثیرات بصری (جذابیت موزیک ویدئو برای مخاطب)، شخصیت خواننده و دانش موسیقایی.
نحوه کاربرد نظریه میدان بوردیو در مطالعه معماری مدرن ایران (گفتار در جامعه شناسی هنر پی یر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردپذیری کلیشه وار مبادی جامعه شناسی هنر بوردیو همچون سایر نظریه های اروپایی مورد تردید است. از این رو، در مقاله حاضر در دو بخش با عناوین «تفاوت زمینه تکوین با زمینه کاربرد» و «تفاوت ماهوی ماده موضوعه ها» با اشاره به اینکه هر نظریه در بستر اجتماعی- فرهنگی منحصربه فرد خود و به منظور تبیین قلمرو موضوعی خاصی نشو و نما می یابد، لذا برای توضیح امر اجتماعی جامعه مقصد و نیز استفاده در زمینه تحلیلی متفاوت نیازمند بازبینی است. با توجه به اینکه معماری یکی از شاخه های هنری برجسته در ایران پیشامدرن و عرصه ای بحث انگیز پس از آن دوران است، به تذکر نکاتی پرداخته ایم که برای به کارگیری نظریه میدان و جامعه شناسی هنر بوردیو در زمینه ای متفاوت لازم به نظر می رسند.
تحلیلِ شهرآشوبِ صنفیِ مسعودِ سعدِ سلمان با دیدگاهِ گلدمن و بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرآشوب متنی است که موضوع آن نکوهش یا ستایشِ مردمِ یک شهر یا درباریان، یا توصیفِ عاشقانه صاحبان شغل های اجتماعی باشد. شهرآشوب ها را می توان در سه دسته جای داد: شهری، صنفی، و درباری. در شهرآشوب های صنفی انواع شغل ها، فنون کار و ابزارهای آن، اصطلاحات و کنایات صنفی آمده و صاحبانِ حِرَف با نگاهِ عاشقانه و اصطلاحات مربوط به صنف و زبانِ ارتباطیِ خاصِ خود توصیف شده اند. شهرآشوب صنفی مسعود سعد سلمان در قالب قطعه است و روشن نیست در وصف صنوف کدام شهر از شبه قاره است. این مقاله به بررسی این شهرآشوب با نگاه به آرای گلدمن (Goldmann) و بوردیو (Burdieu) می پردازد و در آن شرایطِ تاریخیِ آفرینشِ شهرآشوبِ صنفیِ مسعودِ سعد، ساختارهای معنادار آن، پیوند آن با ساختار ذهنی سراینده، مهم ترین دلایل و عوامل آفرینش آن، ارتباط سراینده با حوزه قدرت، موقعیت وی با توجه به خاستگاه اجتماعی در میدان، منش و ذائقه وی و ارتباط این دو با منش و ذائقه کانون قدرت آمده است. نیز آمده که سراینده نماینده کدام طبقه اجتماعی است و جهان نگری این طبقه چیست.
مقدمه ای بر صورت بندی میدان معماری معاصر ایران بر اساس «نظریه میدان» بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری معاصر ایران، به باور بسیاری، با معضلات و چالش هایی روبرو است. تبیین دلایل این معضلات، علیرغم حضور معماری در زندگی اجتماعی، کمتر از منظر جامعه شناسی بررسی شده است. نظریه «میدان» بوردیو از نظریاتی است که در حوزه جامعه شناسی هنر مطرح شده و امکان تحلیل حوزه های مختلف هنری را مهیا کرده است. واکاوی و تلاش برای صورت بندی میدان معماری معاصر ایران مطابق با این نظریه، موضوع مطالعه این پژوهش است. این واکاوی با تشریح مفاهیمی چون «میدان»، «منش» و... که لازمه آشنایی با مبانی این نظریه است؛ و سپس مطالعه معماری معاصر ایران مطابقِ مبانی نظریه میدان انجام شد. نتایج بررسی، ضمن اذعان به لزوم بررسی تاثیر میدان های دیگر بر معماری، بنا به وسع خود نشان داد «میدان معماری معاصر ایران» دارای آشفتگی و عدم شفافیت بوده و استقلال لازم، قدرت اعمال نیرو و منازعه برای سرمایه های میدان را ندارد. شاید بتوان گفت بسیاری از معضلات و ناهنجاری های معماری ایران، ناشی از عدم توانایی این حوزه در شکل دهی و تعریف شفاف میدانِ خود است. در پایان و بناچار با حذف «میدان مسکن»، 3 قطبِ ناب، وابسته به میدان قدرت، وابسته به بخش خصوصی در میدان معماری ایران تصویر، و ویژگی های هر یک بیان می شود.
واکاوی تطبیقی جامعه شناسانه خشونت (زنانه و مردانه) و انواع آن در رمان های پرنده من «فریبا وفی» و عذاب وجدان «آلبا دسس پدس»، (بر اساس نظریه سرمایه پی یر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
65 - 82
تحلیل جامعه شناختی انواع خشونت مقوله مهمی است که با استفاده از آرای تئوری پردازانی همچون بوردیو می توان به آن پرداخت. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی شخصیت های زن رمان های «پرنده من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از آلبا دسس پدس می پردازد. و با بررسی تطبیقی میزانِ اثرگذاری انواع خشونت، در میدان های اجتماعی، فرهنگی و کنشگری های زنان و مردان بر یکدیگر، نشان می دهد که خشونت به (ویژه خشونت نمایان و کنشگرانه مردانه) و بازنمایی محدودیت های زنان دو جامعه چگونه جلوه بیرونی می یابد و در کجاهای متن به صورت خشونت سیستمی، نمادین، پنهانی و رفتار کنش پذیرانه با همدستی عاملان در لایه های غایب جامعه، بر زنان تحمیل می شود. نتیجه پژوهش در قیاس بین کنشگران اجتماعی مرد و زن نشان می دهد که، زنان زخم خورده انواع مختلف خشونت و کنترل های اجتماعی هستند، در تولید و بازتولید سرمایه ها در فضاهای اجتماعی و فرهنگی در فرودستی و کاستی نسبت به مردان قرار دارند. میزان خشونت وارده بر مردان نسبت به زنان و کودکان در درجه پایین تر و به شدت کم رنگ تری قرار دارد. کنشگری مردان جامعه با توسل به سلطه مردانه و حاکمیت مردسالارانه جوامع در پنج نوع خشونت (نمادین، سیستمی، فیزیکی، جنسی و زبانی) نسبت به زنان و کودکان بیشتر است. خشونت سیستمی و خشونت نمادین، نسبت به خشونت فیزیکی و زبانی به طرزی پنهان بر زنان آسیب بیشتری وارد می کند، از طرفی همدستی و سلطه پذیری جوامع زنانه و کنشگران زن راه تسلط و سلطه گری مردان را بر زنان هموارتر می سازد. کلیدواژه ها: جامعه شناسی، مقایسه تطبیقی، خشونت، بوردیو، زنان، مردان
چالشهای خاستگاه جهان بینی سبک زندگی در جامعه شناسی پییر بوردیو با فطرت و زیست مؤمنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنابر مواضع جهان بینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعه شناسان تلاش کرده اند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمول بندی کنند. پی یر بوردیو، به عنوان یکی از با نفوذترین جامعه شناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که می توان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف نمود. این مقاله تلاش می کند تا با استعانت از نظریه فطرت شهید مطهری و روش پژوهش اسنادی، مهم ترین چالش های آن ادعا را با فطرت و زیست مؤمنانه آشکار سازد. مدل بوردیو به دلیل اتخاذ موضع چشم اندازگرایی به نوعی نسبی انگاری در مقوله های فرهنگ، اخلاق و بسیاری از عوامل اجتماعی مانند جنسیت منتج شده است. جامعه و طبقه نیز مقدم بر فطرت انسانی و هویت اصیل او انگاشته شده اند. همچنین، به دلیل قبول منطق منفعت، نمی توان از مفاهیمی همچون ساده زیستی، قناعت، عزت نفس، خودِ واقعی، مرز میان امر حق و امر باطل و آزادی همراه با مسئولیت پذیری سراغی گرفت.
تحلیل کیفیِ شرایط، وضعیت و پیامدهای عادت واره نهادی عاملان اجتماعی میدان تولید آموزش (مطالعه موردی معلمان دوره متوسطه دوم شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
35 - 54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که وضعیت عادت واره آموزشی معلمان در ایران چگونه است، در طول زمان دستخوش چه تغییراتی شده است، چه شرایطی در شکل دهی آن نقش داشته است و چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟ بر این اساس هدف اصلی در تحقیق حاضر بررسی وضعیت و تحولات عادتواره آموزشی معلمان در میدان آموزش است. در راستای پاسخ به مسأله تحقیق، چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان این تحقیق عبارت بودند از معلمان شهر مشهد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31 نفر از آن ها مصاحبه گردید. جهت گردآوری داده ها نیز از تکنیک مصاحبه نیمه عمیق و برای تحلیل داده ها نیز از تکنیک کدگذاری باز و محوری استفاده گردید. نتایج تحقیق بیانگر آن است که عادت واره آموزشی معلمان تحت تأثیر شرایطی مانند مشکلات اقتصادی، مشکلات منزلتی-تبعیضی، اشتغال به شغل دوم آموزشی، اشتغال به شغل دوم غیر آموزشی، کاهش عادت واره آموزشی و منطق ضد آموزش میدان آموزش در سال های اخیر کاهش یافته است. با توجه به رابطه متقابل بین میدان تولید و مصرف، شکل گیری پدیده سیر نزولی عادت واره آموزشی عاملان اجتماعی میدان تولید، عادت واره آموزشی عاملان اجتماعی میدان مصرف را نیز تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش آن شده است. بنابراین یکی از چالش های میدان آموزش که کارآمدی آن را نیز با مشکل مواجه ساخته است، ضعف عادت-واره آموزشی عاملان اجتماعی میدان تولید است.
بررسیِ شهرآشوب های درباری مسعود سعد و سنایی براساسِ نقدِ ساختارگراییِ تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجار کوچ رو: مطالعه ی استراتژی تجاری بروجنی های ساکن شهر ایذه با عشایر بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
335 - 362
حوزه های تخصصی:
عبارت «تجار کوچ رو» برای تبیین ماهیت فعالیت های اقتصادی بروجنی های ساکن در ایذه به کار برده شده است. این گروه از تجار بروجنی در مناسبات تجاری خود با بختیاری ها، به عنوان عشایر کوچ نشین، به شیوه ای عمل کردند که باعث تثبیت آن ها در شهرستان ایذه شده است. هدف این پژوهش فهم رفتار اقتصادی بروجنی های مقیم ایذه به مثابه یک استراتژی است. روش تحقیق در این مقاله کیفی، جامعه موردمطالعه بختیاری ها و بروجنی های تجار مقیم ایذه ، تعداد نمونه ی موردمطالعه حدود 30 نفر بود که 24 نفر از آن ها بروجنی های مقیم ایذه و 6 نفر از بختیاری های ساکن ایذه بوده است. شیوه نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بوده و ابزار گردآوری داده ها نیز شامل مطالعه اسنادی، مصاحبه، مشاهده بوده است. با توجه به ماهیت روش مردم نگارانه در تحلیل و نتیجه گیری داده ها از توصیفی فربه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که استراتژی های تجاری بروجنی های ساکن ایذه از مناسبات خاصی برخاسته که در طول تاریخ از طریق روابط اقتصادی با بختیارها و فرهنگ عشایر شکل گرفته است. این استراتژی ها ترکیبی از روحیه تجاری تجار کوچ رو و اصل وفاداری در روابط اقتصادی عشایر بختیاری ایذه بوده است که در این تحقیق، از آن ها، به عنوان 8 استراتژی تجاری نام برده شده است. این استراتژی عبارتند از جابجایی و مهاجرت همراه با عشایر کوچ نشین، فروش نسیه به عنوان یک اصل میراث انتقال یافته از پدران به فرزندان، استراتژی تقسیم محدوده بختیاری ها بین خود، گذشت در معامله، خرید نیمه ای زمین از بختیاری ها، عدم خروج سود از بازار، نوآوری و تغییر در روش های تجاری، پیوستگی و مداومت در تجارت و عدم شتاب زدگی.
تحلیل پدیده گسترش مدارس در دمشق و حلب با تأکید بر دوره زنگیان؛ بر مبنای نظریه سرمایه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
33 - 55
حوزه های تخصصی:
در سده های ششم و هفتم هجری، نزدیک به چهل مدرسه در دو شهر مهم شام یعنی دمشق و حلب تأسیس شدند. اگر این شمار از مدارس تنها در دو شهر دمشق و حلب، با تعداد مدارس پیشین، به ویژه نظامیه ها که شمار قابل ملاحظه کم تری داشتند، اما در عین حال در جغرافیای وسیع تر و شهرهای بیشتری پراکنده بودند، مقایسه شود، این مهم آشکار می شود که مدارس دمشق و حلب را باید پدیده ای در خور مطالعه از نظر انگیزه ها و عوامل مؤثر در ساخت آنان دانست؛ از این رو، پژوهش حاضر، ابتدا با بررسی مهم ترین منابع تاریخی این حوزه با شیوه ای کتابخانه ای، به اطلاعات توصیفی – تاریخی این مدارس دست یافته است؛ سپس با استفاده از نظریه سرمایه پی یر بوردیو با روش تحلیل کیفی به تطبیق پدیده مدارس با اصول این نظریه دست زده است؛ این پژوهش کوشیده است به تعریفی گویا و کارآمد از نظریه سرمایه بوردیو بپردازد و در ادامه به کمک این چارچوب نظری نشان دهد که مدارس به عنوان سرمایه های فرهنگی مؤسسه محور به نقش آفرینی در توسعه میدان اجتماعی گفتمان دینی مذاهب شافعی و حنفی کمک کرده اند و به عنوان عاملی برای فراجذب احترام نسبت به حکمرانان زنگی و در نتیجه، زمینه ساز توسعه سرمایه نمادین آنان، یعنی استمرار و افزایش مشروعیت نرم ایشان در جامعه نقش آفرین بوده اند.
نگاهی جامعه شناختی به بازآفرینی اسطوره های آرش در میدان ادبی ناسیونالیستی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
39 - 52
حوزه های تخصصی:
در جامعه شناسی پساساختارگرا که شاخص ترین چهره آن پیر بوردیو است، به بررسی رابطه فرد و ساختار پرداخته می شود تا تأثیر متقابل اراده انسان و ساختارهای اجتماعی بر زندگی او کم رنگ نشود و تحلیل نهایی نیز دچار نسبی باوری حاکم بر اندیشه های پست مدرن نگردد. بوردیو به جای مفهوم ساختار، مفهوم میدان را به کار می برد، به نظر او هر فرد در طول زندگی خود با میدان های متفاوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درگیر است و حرکت هایی که در درون این میدان ها رخ می دهد، آگاهانه و ناآگاهانه، بر زندگی او تأثیر می گذارند. یکی از این میدان ها، میدان ادبی است. او معتقد است عاملیت، ساختار و ارتباط متقابل آن ها نقشی اساسی در شکل گیری متون خلاقه ادبی دارند. به همین منظور اسطوره آرش که در دوره معاصر یکی از اساطیر پر طرفدار بوده است، بر اساس این نظریه تحلیل گردید. داستان آرش کمانگیر یکی از اساطیر ایرانی است که توسط بهرام بیضایی، مهرداد اوستا و ارسلان پوریا در میدان ادبی ناسیونالیستی ایران بازآفرینی شده است؛ تحلیل این سه منظومه به شیوه بوردیو نشان می دهد که ویژگی های مشترک میدان ادبی ناسیونالیستی ایران در هر سه بازنویسی به چشم می خورد، یعنی بیگانه ستیزی، تأکید بر زبان مشترک، تاریخ مشترک، افتخارات قومی و مرزهای مشترک که درون مایه ثابت بازنویسی های مورد نظر هستند و در فرم های متفاوتی تکرار می شوند.
نقش خاتون های واقف در تداوم گفتمان رسمی سلجوقیان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
91 - 118
حوزه های تخصصی:
وقف، به عنوان سنّتی پسندیده همواره مورد اقبال دولت های اسلامی بوده است؛ اما کمتر به کارکردهای فرهنگی آن توجه شده است. دولتمردان سلجوقی (429 589ق) و وابستگان آنها، اعم از زن ومرد، با نگاه اندیشه محور به وقف، به سیاست های فرهنگی مورد نظر خود جامه عمل پوشاندند. با توجه به نفوذ خاتون های سلجوقی در طبقه زمامداران، این سؤال مطرح می گردد که این بانوان، با تکیه بر کدام سرمایه ها در صحن جامعه نیز فعالانه حضور یافتند؟ این مقاله با رویکردی تاریخی اجتماعی بر اساس متون تاریخی و با روش وصفی تحلیلی و با الهام از نظریه پی یر بوردیو (2002م) در باره قابلیت مشروعیت زایی سرمایه های نمادین، به خوانشی نو در مورد فعالیت های فرهنگی خاتون ها در نواحی مهمّ قلمرو سلجوقیان، یعنی بخش های مرکزی و غربی ایران می پردازد. بر اساس یافته های این پژوهش، اگرچه جایگاه سیاسی این زنان در کنار عناصر دیگری چون: ناحیه گرایی، اقطاع و سنن سلجوقی، یکی از موانع تمرکزگرایی نهاد قدرت بوده است، اما بانوانی مانند ارسلان خاتون، با وقف اماکن عام المنفغه (مدرسه، مسجد و بازار)، نقش حیاتی در تداوم سلطه سلجوقی در طول سه قرن داشته اند و در واقع، این خاتون ها با برخورداری از سرمایه های نمادین، در گسترش گفتمان رسمی توفیق یافته اند..
کاربست نظریه انتقادی در چرخه سیاست گذاری آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری عمومی به معنای دولت در اجرا است؛ یعنی در موضوعات عمومی، دولت چه تصمیماتی برای چه گروه هایی با چه ابزارهایی می گیرد و چه نتایجی از این تصمیمات حاصل می کند. سیاست گذاری آموزش به معنای طراحی و اجرای سیاست هایی است که دولت در زمینه آموزش به کار می گیرد. آموزش، نهاد جامعه پذیری برای دولت است و به همین علت دولت ها از آموزش به عنوان کالایی عمومی در راستای بازتولید مشروعیت استفاده می کنند. بررسی سیاست گذاری آموزش فراتر از رویکردهای پوزیتیویستی مرسوم در علم سیاست گذاری عمومی، با بهره گیری از نظریات انتقادی در علم نظری سیاست، هدف این مقاله است. بدین منظور با استفاده از روش انتقادی سعی شده است چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش بر اساس نظریه انتقادی نظم بخشی شود. چرخه سیستمی سیاست گذاری مراحلی از قبیل ورودی سیستم، طراحی، اجرا، خروجی، ارزیابی و بازخورد دارد که در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از نظریه های انتقادی یورگن هابرماس، پی یر بوردیو و لوئی آلتوسر چرخه سیستمی سیاست گذاری آموزش از منظر انتقادی بررسی شود. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه انتقادی، رویکردی است در پاسخ به ناکارآمدی های نظریه مرسوم پوزیتیویستی و سعی می کند با اصطلاحات حوزه عمومی، خرد ارتباطی، میدان های قدرت و سازوبرگ ایدئولوژیک حکومت، فضایی جدید برای سیاست های آموزشی سامان دهد.
تحلیل بوردیویی تصمیمات هنری کمال الملک در میدان هنر ایران در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
95 - 109
حوزه های تخصصی:
محمد غفاری، ملقب به کمال المک، از نقاشان نامی ایران در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی است. او از همان آغاز شیوه نقاشی کلاسیک اروپایی را در پیش گرفت و آن را به حد کمال رساند. در این مقاله، علت شیفتگی کمال الملک به نقاشی واقع گرای کلاسیک و بی توجهی و بی میلی او به نقاشی معاصر اروپایی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بنابراین، هدف ما در این مقاله تبیین و تشریح عوامل احتمالی مؤثر در تصمیم گیری کمال الملک در این برهه حساس تاریخ هنر ایرانی است. سؤال اساسی مقاله این است که آیا کمال الملک در سفر فرهنگی خود به اروپا می توانست، به جای شیوه نقاشی قرن هفدهمی، شیوه قرن نوزدهمی را تعلیم ببیند و آن را با خود واردِ ایران کند؟ برای دادن پاسخی مناسب به این سؤال، ضمن به کارگیری روش تحقیق توصیفی تحلیلی از جامعه شناسی هنر بوردیو و مشخصاً از نظریه میدانِ هنر او استفاده و سعی شده است منش و موقعیت کمال الملک در میدان نقاشی و هنر قاجار به تفصیل مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد. همچنین، در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات و از روش کیفی به منظور تجزیه و تحلیل آنها بهره برده شده است. در اینجا، به منظور دست یابی به تصویری روشن تر از وضعیت و رفتار کمال الملک، میدان هنر عهد قاجار به پنج دوره مرتبط با رشد و شکوفایی کمال الملک تقسیم شده است: دوره اول، پیش از ورود کمال الملک به تهران را بررسی می کند؛ دوره دوم از ورود کمال الملک به تهران تا ورود او به دربار ناصرالدین شاه را مد نظر قرار می دهد؛ دوره سوم، منش و موقعیت کمال الملک را در میدان هنر دربار ناصرالدین شاه در نظر می گیرد؛ در دوره چهارم، حضور کمال الملک در اروپا مورد توجه قرار می گیرد؛ و در نهایت، در دوره پنجم، بازگشت او به ایران و سفرش به عتبات عالیات بررسی می شود. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که منش و موقعیت کمال الملک در طول دوران حرفه ای فعالیت او، چه به عنوان هنرجو و چه به عنوان استاد، مسیری جز تعلیم و تحسین نقاشی های کلاسیک اروپایی را پیش روی او ترسیم نکرده است؛ به عبارتی دیگر، آنچه موجب روی آوردن کمال الملک به نقاشی های کلاسیک اروپایی شده است تا حدود زیادی ریشه در نیروها و عواملی دارد که برسازنده منش و موقعیت او در میدان هنر قاجار بوده اند.
بازنمایی میدان قدرت در سریال های خانگی؛ مطالعه موردی سریال آقازاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
121 - 150
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو به مثابه چشم انداز نظری بهره گرفته شد. به لحاظ روش شناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادت واره، ساختار، و رابطه میدان قدرت با میدان های دیگر، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و فن تحلیل مضمون، بررسی شد. نتایج به دست آمده، بیانگر این است که میدان قدرت، به لحاظ ساختاری، میدانی است ناهمگون و سلسله مراتبی و محل رقابت و منازعه بین عاملان اجتماعی با عادت واره مذهبی عدالت محور و عاملان اجتماعی با عادت واره اقتصادی و دنیاگرایانه. به لحاظ ارتباط فرامیدانی، میدان قدرت به طور مستقیم و غیرمستقیم با همه میدان های اجتماعی رابطه دارد و این رابطه به گونه ای است که ساختار میدان های اجتماعی دیگر را تحت تأثیر ساختار خود قرار داده است؛ نفوذ عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان قدرت بر میدان قانون، سیاست، عدالت و قضا، و اقتصاد، از یک سو، موجب کاهش استقلال نسبی این میدان ها و از سوی دیگر، موجب گسترش فساد در آن ها شده است. البته استقلال نسبی بیشتر میدان عدالت و قضا، موجب شده است که عاملان اجتماعی عدالت محور میدانِ قدرت، توان نظارت و بررسی بیشتری بر فعالیت عاملان اجتماعی میدان های دیگر داشته باشند و بتوانند فعالیت های غیرقانونی عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان های اجتماعی، ازجمله میدان قدرت، را با دقت رصد و کنترل کنند و شبکه قدرت فسادآمیزی که در جامعه شکل گرفته است را شناسایی و ریشه کن کنند. این به آن معناست که باید به آینده امیدوار بود.