مطالب مرتبط با کلیدواژه

عادت واره


۴۱.

تحلیل جنسیتی از زندگی پس از طلاق: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت روش کیفی طلاق عادت واره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۸۵
روند رو به رشد طلاق در دهه اخیر و متعاقب آن افزایش تعداد زنان و مردانی که تجربه طلاق داشته اند، لزوم توجه به زندگی پس از طلاق را بیش از پیش آشکار می نماید. در این میان، مطالعه نحوه مواجهه سوژه های مطلقه با زندگی پس از طلاق و نیز درک و تصور آنها به ویژه با اتخاذ رویکردی جنسیتی، حوزه ای عموماً مغفول مانده در جامعه شناسی ایرانی است. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش شناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 36 مرد و زن مطلقه ساکن در شهر تهران، به کشف درک سوژه ها از ابعاد گوناگون زندگی پس از طلاق و تفاوت های جنسیتی موجود در نحوه مواجهه افراد در این ابعاد بپردازد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با وقوع طلاق تغییرات متعددی در ابعاد گوناگون زندگی کنشگران ایجاد می گردد؛ از این رو کنشگران بایستی در حیطه های عاطفی، جنسی، اقتصادی، روانشناختی، ارتباطی، اجتماعی و مدیریت فرزند به تعاملات جدیدی در زندگی خود بپردازند. از سویی فرهنگ جنسیتی، نابرابری جنسیتی در دسترسی به انواع سرمایه ها، تمایزات حقوقی، تفاوت در عادت واره ها و نقش های جنسیتی و نیز نحوه جامعه پذیری متمایز زنان و مردان منجر به تعاملات گوناگون و نحوه مواجهه متفاوت آنان پس از طلاق خواهد شد. یافته ها حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان پیامدهای متفاوتی را پس از طلاق تجربه می کنند و در مجموع با چالش های مضاعفی در زندگی خود پس از طلاق روبرو هستند.
۴۲.

مروری تحلیلی بر تلفیق عاملیت و ساختار در اندیشه پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه گرایی رویکرد تلفیقی نظریه عمل عادت واره میدان بازتولید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۳۴۷
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل نظری و انتقادی رویکرد تلفیقی پیر بوردیو است. بدین منظور ابتدا زمینه فکری و اجتماعی تأثیرگذار بر رویکرد تلفیقی بوردیو طرح گردیده است. سپس با توجه به مفاهیم نوبنیادی چون عادت واره و میدان به عنوان مصداق بارز رهیافت تلفیقی بوردیو و رابطه دیالکتیکی این دو مفهوم و برآیند آن یعنی عملکرد به عنوان واحد تحلیل در نظریه بوردیو، مشی جامعه شناسی و نظریه عمل بوردیو تشریح گردیده است. در این راستا، نظریه بوردیو در حوزه زبان و قدرت نمادین (رابطه دیالکتیکی خصلت زبانی و بازار زبان شناختی) و دیدگاه وی در حوزه تمایز و اشکال سرمایه به مثابه رهیافت تلفیقی (ضمنی) وی با توسل به برخی استدلال ها نشان داده می شود. در نهایت در این مقاله، تلاش، معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است آیا رهیافت تلفیقی بوردیو در تأکید همزمان به ساختار و عاملیت موفق بوده است یا نه؟ نتیجه ای که با بهره گیری از روش استدلال منطقی به دست آمد، این است که رهیافت تلفیقی بوردیو به خاطر تأکید بیشتر بر ساختار، بازتولید و به یک معنا به خاطر طرفداری از قطب عینی و ایمان راسخ او به وجود شالوده سخت واقعیت اجتماعی از قضیه جدلی الطرفین ذهن گرایی و عینی گرایی فراتر نرفته است؛ و در نهایت، رهیافت تلفیقی نامبرده به خاطر تأکید بیشتر بر ساختار و بازتولید با چالش های نظری مواجه است.
۴۳.

نقش عادت واره های قوم پشتون در بازتولید قدرت طالبان

کلیدواژه‌ها: طالبان پیر بوردیو عادت واره میدان قدرت نمادین سرمایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
طالبان، عنوان جریانی است که در واپسین دهه قرن بیستم در جغرافیای سیاسی - اجتماعی افغانستان رخ نمایاند و رفتار و رویکرد پرخشونت، متعصبانه و جزم گرایانه شان جهانیان را مبهوت ساخت. طالبان پس از به قدرت رسیدن در افغانستان، بر حسب ظاهر، توسط دخالت نظامی امریکا نابود شد اما اخیراً این جریان به عرصه سیاسی افغانستان بازگشته و در حال حاضر، مجددا،ً بخشی از خاک افغانستان را به سیطره خود درآورده است. پرسش پژوهش حاضر پیرامون چرایی و چگونگی بازتولید قدرت طالبان است. بدون شک این بازگشت با پیامدهای منفی منطقه ای و بین المللی گسترده ای همراه خواهد بود و این مسأله، ضرورت این پژوهش را دوچندان می سازد. طبق فرضیه، بازتولید قدرت طالبان تحت تأثیر توأمان عوامل درونی و بیرونی است. عواملی که ارتباط میان آن ها، شکل گیری عادت واره را در پی داشته است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی و کتابخانه ای است و نظریه ساخت یابی تکوینیِ بوردیو به عنوان چارچوب نظری به کار گرفته شده است. یافته های پژوهش نیز نشان از آن دارد که عادت واره های متعدد قوم پشتون، به عنوان آبشخور فکری و عملی طالبان، در حال بازتولید خود هستند و از آنجایی که مسأله ای نظیر انحصار حاکمیت سیاسی نزد قوم پشتون بنا بر مناسباتی، به عادت واره این قوم تبدیل شده، لذا بازتولید ساختار سیاسی و قدرت، صورت واقع پذیرفته است.
۴۴.

رابطه سرمایه های اقتصادی و اجتماعی با شکل گیری آرمان های اجتماعی در جوانان ساکن شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آرزو جوانان تهران دیالکتیک آرزوها سرمایه اقتصادی و فرهنگی عادت واره میدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۴
مقدمه: آرزوهای افراد به شیوه ای منحصرا شخصی و فردی شکل نمی گیرد، بلکه موقعیت عینی افراد در جامعه تعیین کننده سقف آرزوهاست. آرزوهای افراد متأثر از شرایط بیرونی است و بسته به شرایط زندگی افراد از یکدیگر متمایز می شود. آرزوها در بین طبقات مختلف از یکدیگر متمایزند، آرزوهای دست یافتنی یک طبقه خاص برای طبقه دیگر محال و دست نیافتنی است که نشان از فاصله طبقاتی در گروههای جامعه است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از فلسفه رابطه ای پی یر بوردیو درصدد است رابطه ای معنادار از آرزوها یا رؤیاهای جوانان ایرانی را آن هم در فضای اجتماعی ترسیم کند. نتایج این پژوهش به کمک روش کیفی و از طریق فن مصاحبه عمیق با 36 نفر از جوانان ساکن شهر تهران به دست آمده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین بختهای عینی و آرزوهای ذهنی هماهنگی وجود دارد و آرزوهای افراد مطابق سرمایه اقتصادی و فرهنگی آنها از یکدیگر متمایز می شوند. جوانان شمال شهر در دست یابی به آرزوهای خود بسیار مطمئن هستند. طبقه متوسط اراده گرایی قوی و آرزوهای بلندپروازانه ای دارد؛ جوانان جنوب شهر نیز خود را با شرایط زندگی شان تطبیق می دهند که منجر به عقیم ماندن دیالکتیک آرزوها و احتمالات می شود و همچنین افراد با سرمایه فرهنگی بالا رؤیای مشترک ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از ایران را دارند. بحث: ساختار نظام آموزشی ایران، به رغم فقدان امکانات لازم و کافی برای زندگی و کار متناسب با تحصیلات در بستر جامعه پس از فراغت از تحصیلات دانشگاهی، بسیار امیدوارکننده است اما در عمل، خیل عظیمی از این تحصیل کرده ها پس از گرفتن مدارک بالاتر، با ناامیدی و یأس ناشی از شکست در بازار کار مواجه می شوند؛ لذا برای بسیاری از جوانان در طبقات مختلف کار و زندگی در خارج از ایران، به یک رؤیا تبدیل شده است.
۴۵.

سنخ شناسی فعالیت روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روحانی شیعی دین شهرت عادت واره اینستاگرام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
با ظهور رسانه های جمعی، مصرف رسانه ها تغییر بسیاری کرده است. مخاطبان رسانه های جمعی، به ویژه تماشاگران تلویزیون، پیش از وب2 مخاطبان منفعل محسوب می شدند، اما با گسترش رسانه های اجتماعی، مخاطبان به کاربران رسانه تبدیل شدند که علاوه بر مصرف، محتواهایی را برای دیگر کاربران تولید و بارگذاری کردند. ارتباط نهاد دین و رسانه های اجتماعی، پیوند مهمی در عرصه ارتباطات دینی است. از طرفی، ارتباطات دینی در ایران، مانند دیگر انواع ارتباطات، با گسترش دسترسی به اینترنت، تلفن های هوشمند و رسانه های اجتماعی در دهه اخیر تغییر و توسعه یافته است. براین اساس گسترش دسترسی کاربران به شبکه های اجتماعی، دسترسی روحانیون شیعه به این رسانه ها را نیز افزایش داد. این روحانیون علاوه بر تولید محتوای دینی، موضوعات غیرمذهبی را نیز برای جذب دیگر کاربران یا دنبال کنندگان ارائه داده اند. براین اساس سؤالات این پژوهش عبارت اند از: 1. فراوانی صفحات روحانیون شیعه در اینستاگرام چقدر است؟ 2. مضامین اصلی فرسته های روحانیون مطالعه شده چیست؟ 3. نسبت نمونه های مورد مطالعه با فعالیت اینستاگرامی چیست؟ 4. بازنمود ظاهری روحانیون از خود در اینستاگرام چگونه است؟ در این پژوهش از مفاهیم «اقتصاد توجه» و «سلبریتی اینترنتی» نیز برای توصیف بازنمود روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام استفاده شده است.روش این پژوهش، کمی است. به منظور درک فعالیت روحانیون شیعه ایرانی در اینستاگرام، فعالیت 112 روحانی در دو بازه مناسبتی و غیرمناسبتی با روش تحلیل کمی، مطالعه و تحلیل شد.یافته ها نشان می دهد روحانیون شیعه در دوره های زمانی مناسبتی، مطالب بیشتری از بازه زمانی غیرمناسبتی در اینستاگرام بارگذاری کرده اند. 82 روحانی در ایام مناسبتی و 69 روحانی در بازه غیرمناسبتی فعالیت اینستاگرامی داشتند. همچنین روحانیون مطالعه شده محتواهایی با مضمون دینی یا ترکیبی از مضمون دینی با مضامین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... داشته اند.روحانیون مطالعه شده سعی کرده اند مسائل دینی و غیرمذهبی یا تلفیقی از مسائل دینی را همسو با مضامین سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... منتشر کنند. آن ها ساختار نمایشی اینستاگرام را برای بازنمود خود و فعالیت هایشان پذیرفته اند. از این رو سعی در برساخت هویتی فردگرا و برکنده از نهاد روحانیت شیعه ایران دارند که به تضعیف رفتارهای ساختارمند روحانیون منجر شده است
۴۶.

تحلیلی بر عادت واره های کاربران کافه ها در بلوار دانشگاهِ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایز سرمایه عادت واره کافه کنش میدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۷
هدف مقاله حاضر آن است که به تحلیل فضای حاکم بر کافه های خیابان دانشگاه در شهر زاهدان بپردازد. در این راستا، از رویکرد نظری بوردیو و نظریه میدان وی بهره برده شده است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل دیدگاه های کافه داران و باریستاهای کافه های منتخب در این خیابان بوده که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، دیدگاه آن ها جمع آوری شده است. به این منظور، دو نوع کافه در این خیابان (درمجموع 8 کافه)، مشتمل بر کافه های بیرون بر و کافی شاپ، انتخاب و با 12 نفر مصاحبه انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده دو نوع عادت واره مصرف قهوه و اسپرسو (بین بومیان) و کافه نشینی (بیشتر بین دانشجویان) قابل مشاهده است. میدان های مطرح در بررسی کافه ها، مشتمل بر میدان اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی و قدرت هستند. کافه داران با بهره گیری از استراتژی های متضاد، سعی در جذب کاربران مختلف دارند و میان کنش و فعالیت بومیان و دانشجویان نیز تمایز مشاهده می شود. بررسی ارتباط بین مقوله های شناسایی شده نشان داد که مقوله های مرکزی شامل تغییر عادت واره و افزایش مصرف قهوه و تبدیل شدن کافه ها به فضایی شبه عمومی و جاذب جمعیت، تحت تأثیر شرایط علی چون تمایل به تغییر موقعیت اجتماعی، تغییرپذیری عادت واره ها و استفاده از قهوه برای درمان است. کنش کاربران کافه ها در برابر این تغییرات، پذیرش عادت واره جدید و درعین حال بومی سازی مصرف و فضا است. پیامدهای ناشی از این کنش، کم رنگ شدن محدودیت ها، بهبود اقتصاد، ارتباط مداری و اندیشه ورزی است.
۴۷.

بازنمایی میدان قدرت در سریال های خانگی؛ مطالعه موردی سریال آقازاده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: میدان قدرت بازنمایی عادت واره بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۶۰
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در سریال «آقازاده»، میدان قدرت چگونه بازنمایی شده است. در راستای پاسخ به این پرسش، از نظریه پیر بوردیو به مثابه چشم انداز نظری بهره گرفته شد. به لحاظ روش شناسی نیز از روش ساختارگرایی تکوینی بوردیو استفاده شد و این متن در سه سطح عادت واره، ساختار، و رابطه میدان قدرت با میدان های دیگر، با به کارگیری روش تحلیل اسنادی و فن تحلیل مضمون، بررسی شد. نتایج به دست آمده، بیانگر این است که میدان قدرت، به لحاظ ساختاری، میدانی است ناهمگون و سلسله مراتبی و محل رقابت و منازعه بین عاملان اجتماعی با عادت واره مذهبی عدالت محور و عاملان اجتماعی با عادت واره اقتصادی و دنیاگرایانه. به لحاظ ارتباط فرامیدانی، میدان قدرت به طور مستقیم و غیرمستقیم با همه میدان های اجتماعی رابطه دارد و این رابطه به گونه ای است که ساختار میدان های اجتماعی دیگر را تحت تأثیر ساختار خود قرار داده است؛ نفوذ عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان قدرت بر میدان قانون، سیاست، عدالت و قضا، و اقتصاد، از یک سو، موجب کاهش استقلال نسبی این میدان ها و از سوی دیگر، موجب گسترش فساد در آن ها شده است. البته استقلال نسبی بیشتر میدان عدالت و قضا، موجب شده است که عاملان اجتماعی عدالت محور میدانِ قدرت، توان نظارت و بررسی بیشتری بر فعالیت عاملان اجتماعی میدان های دیگر داشته باشند و بتوانند فعالیت های غیرقانونی عاملان اجتماعی منفعت طلب میدان های اجتماعی، ازجمله میدان قدرت، را با دقت رصد و کنترل کنند و شبکه قدرت فسادآمیزی که در جامعه شکل گرفته است را شناسایی و ریشه کن کنند. این به آن معناست که باید به آینده امیدوار بود.
۴۸.

میدان ترومای اجتماعی و عادت واره های ترومایی با تأکید بر نظریه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میدان عادت واره میدان ترومای اجتماعی ناسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۰
پژوهش حاضر با موضوع و هدف فهم میدان ترومای اجتماعی و عادت واره های متناسب با آن، با نگاه جامعه شناختی و با تأکید بر نظریه میدان، عادت واره و ناسازی بوردیو انجام شد. روش استفاده شده، کیفی از نوع گراندد تئوری است. داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاری از 30 نفر از شهروندان شهر تبریز در سال 1402 انجام شد؛ سپس داده ها جمع آوری و به شیوه کدگذاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کنشگران، میدان ترومای اجتماعی را دارای ناسازی هایی در ناممکنی کسب سرمایه اقتصادی، بی ارزشی سرمایه فرهنگی و بحران سرمایه اجتماعی می دانند که به خلق عادت واره های ناامیدی و ترس از آینده، روان های پریشان و احساس بی عاملیتی منجر می شود و این دو در یک رابطه دیالکتیک، ناسازی های میدان و عادت واره را تشدید و اوضاع را مخاطره آمیز می کنند.
۴۹.

نگاهی انتقادی به پروژه مسکن مهر از منظر گفتمان عدالت با تأکید بر تئوری پیر بوردیو

کلیدواژه‌ها: مسکن مهر عدالت عادت واره میدان سرمایه فرهنگی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۴
و دهم با شعار برقراری عدالت و کم کردن شکاف طبقاتی در بین مردم ایران بر سرکار آمد. مهم ترین دستاورد این دولت، اجرای پروژه مسکن مهر در خصوص تأمین مسکن برای قشر کم برخوردار جامعه بود. ناظر بر این، پژوهش حاضر، در خصوص پاسخ به این سؤال انجام گرفت؛ اجرای عدالت اجتماعی در طرح مسکن مهر چگونه است؟ این مقاله به روش کیفی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که پروژه مسکن مهر، به دلیل گرانی زمین در اطراف شهرهای بزرگ به اجرا درآمده و این امر نیز موجب جدایی گزینی فضایی شده است. به رغم اینکه مسکن مهر، ظواهر مدرن دارد، اما فضای اجتماعی این مناطق را بیشتر طبقات کم برخوردار جامعه تشکیل می دهند. ازاین رو تمرکز قشر عظیم طبقه اجتماعی پایین در این مناطق، منجر به بازتولید طبقه اجتماعی و در نهایت به بازتولید ساختارهای نابرابر منتهی می شود؛ بنابراین بسیار محتمل خواهد بود که ساختار فضای اجتماعی مسکن مهر، یک نوعی بی عدالتی نظام مند را به لحاظ اجتماعی و فرهنگی دامن بزند.
۵۰.

بررسی تطبیقی تغییر عادت واره ها و سرمایه های سلبی/ ایجابی در شخصیت زنان راوی (در رمان «پرنده من» از فریبا وفی و «دفترچه ممنوع» از «آلبا دسس پدس» بر اساس نظریه پی یر بوردیو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زنان سرمایه ها پی یر بوردیو عادت واره وفی دسس پدس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۱
نظریه انواع سرمایه پی یر بوردیو به شیوه های گوناگون، سرمایه ها و تأثیر انواع آن بر یکدیگر را بازنمایی می کند. در تعریف بوردیو انواع سرمایه عبارت است از: سرمایه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و نمادین. این مقاله با نگاهی مقایسه ای به عادت واره های متأثر از سرمایه های شخصیت زنان راوی در رمان های پرنده من و دفترچه ممنوع میزان اثر گذاری سرمایه ها بر یکدیگر و تغییر عادت واره زنان راوی را بررسی می کند و با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد عادت واره ها چه تأثیری بر ایجاد سرمایه های مثبت/ ایجابی و منفی/ سلبی دارند. بارزترین عادت واره های منفی عاملان زن در رمان ها؛ سکوت، انفعال، انزوا، تسلیم و تأمین رضایت مردان خانواده بدون کمترین کنش و اعتراض در راستای دیگربودگی زنان راوی است و مشخص ترین عادت واره های مثبت؛ وفاداری، مادرانگی، احساس مسئولیت، ایثار و مهربانی است. در نتیجه، ماهیت عادت واره های زنان یا تغییر نکرده، یا در جهت تولید و بازتولید منفی و سلبی پیش رفته است و یا اگر تغییر اندکی در تولید و بازتولید سرمایه های مثبت مشاهده می شود، در سایه انفعال راویان کم رنگ است. نتیجه مقایسه ای پژوهش، موقعیت ساختاری مشترک دو زن در دو جامعه متفاوت را نشان می دهد که تجربه های مشابه و تکرارشونده آن ها خصلت و عادت واره های مشترکی ایجاد می کند. این منش ها و عادت واره های شبیه به هم به نوبه خود، به کنش های اجتماعی مثبت یا منفی آنان ساختار می بخشد؛ یعنی دستورالعمل هایی را تنظیم و کنشگری آن ها را محدود می کند. یا در فضاهای اجتماعی بسیار اندکی، از انفعال و محدودیت خارج می سازد. ولی در نهایت آشکار شدن انفعال زنان داستان در میدان های اقتصادی، ناکارآمدی فضاهای اجتماعیِ (قبل و بعد از ازدواج)، در به کارگیری سرمایه های اجتماعی و فقر سرمایه اقتصادی، فرهنگی و نمادین را در زنان راوی برملا می سازد
۵۱.

نسبت سواد بصری و شکاف دیجیتال در میدان اجتماعی بر اساس نظریه پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد بصری شکاف دیجیتال عادت واره سرمایه دیجیتال میدان اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
سواد بصری VL یا سواد بصری دیجیتال DVL، به واسطه تصویری شدن فناوری های نوین در عصر دیجیتال، به جزء جدایی ناپذیری از مجموعه مهارت های ضروری برای کاربران تبدیل شده و محدوده کاربران از متخصصان تا عموم مردم از نسل های گذشته و کودکانی که با این فناوری ها رشد می یابند نیز گسترده شده است. این تغییرات به واسطه مجموعه مهارت هایی که به آن سرمایه دیجیتال گفته می شود در میدان های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به وقوع پیوسته است. در تمامی میدان ها سرمایه دیجیتال به سان پلی برای کسب سایر سرمایه ها عمل می کند. بر اساس تلقی بوردیو از عادت واره و میدان، تغییر در یکی از آنها ضرورتا به تغییر دیگری می انجامد. بنابراین برای سازگاری، عادت واره عاملان در میدان که کاربران فناوری های دیجیتال محسوب می شوند باید هم راستا و مرتبط با تغییرات میدان باشد. از این رو این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه نظریه میدان پیر بوردیو، به تبیین رابطه بین مهارت سوادبصری به عنوان عادت واره ای برای سازگاری عاملان در میدان و شکاف دیجیتال در سه سطح، به عنوان مانعی برای کسب سرمایه دیجیتالی می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها نیز به شیوه استقرایی انجام شده است. در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که بنابر دیالکتیکی که بین عادت واره و سرمایه در میدان وجود دارد، سوادبصری در حکم عادت واره در کسب سرمایه دیجیتالی و بازتولید سایر سرمایه ها به عاملان در میدان کمک خواهد کرد. این امر عاملی در جهت کاهش شکاف دیجیتالی در بستر اجتماعی خواهد بود. از طرفی چون مهارت سواد بصری بیشتر از طریق تکرار در تجربه دیدن به دست می آید با افزایش شکاف دیجیتالی در سطح یک و دو بین عاملان، احتمال بروز نابرابری های اجتماعی و عدم دسترسی به سرمایه ها نیز افزایش پیدا خواهد کرد.