مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عادت واره
حوزه های تخصصی:
یکی از علایق رشته ی جامعه شناسی، بررسی ساختار قدرت در خانوده است، که معمولا با توجه به تقسیم کار بین همسران و مشارکت آن ها در تصمیم گیری ها انجام می گیرد. مبانی نظری نشان می دهد که ساختار قدرت، از عوامل عینی و ذهنی مانند نوع و میزان منابع در دسترس همسران، باورها، و نوع شناخت آن ها از تفکیک دو جنس و قدرت و توانایی های ایشان متاثر است.
هدف از این پژوهش، که با استفاده از نظریه منابع و نظریه بوردیو طراحی شده است، بررسی رابطه میان ساختار قدرت در خانواده های کرمان و منابع در دست رس و باورهای جنسیتی است. نمونه پژوهش را 682 نفر از زنان همسردار شهر کرمان و روستاهای پیرامون آن تشکیل می دهند و پژوهش به شیوه پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه پژوهش گر ساخته انجام شده است.
نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت خانوادگی، همان گونه که پیش بینی می شد، به نفع شوهر است و میان ساختار قدرت در خانواده و میزان دست رسی زنان به منابع، نوع باورها، شناخت آن ها از توانایی های زنان و مردان، و برخی عوامل زمینه دیگر، رابطه معنادار وجود دارد.
هویت جمعی غالب کردها در کشورهای ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت جمعی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است. در ایران و عراق بحث درباره این موضوع با ظهور گفتمان مدرن و دولت - ملت مدرن بر آمده از آن آغاز شد و تا به امروز ادامه یافته است. با توجه به زیست چند فرهنگی و چند قومی جوامع ایران و عراق و تحولات جهانی، امروزه این گونه مباحث اهمیت فزاینده ای یافته است. پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی چگونگی و چرایی هویت جمعی غالب کردها در کشورهای ایران و عراق صورت گرفته است. در بخش نظری بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود یک چارچوب مفهومی تنظیم گردیده و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح شده است. پژوهش به روش چندگانه و با استفاده از پرسشنامه های کلان و خرد در مورد 1060 نفر نمونه از کردهای ساکن در مناطق کردنشین ایران و عراق انجام گرفته است. جمعیت آماری پژوهش کلیه افراد 18 سال و بالاتر ساکن در شهرهای سنندج، سردشت، اربل و بن سلاوه بوده اند. نتایج پژوهش بر وجود مشابهت و قرابت در سلسله مراتب ترجیحات هویتی کردها دلالت دارد؛ به گونه ای که، هویت قومی در صدر تعلقات و ترجیحات هویتی کردها جای داشته و هویت های جهانی و ملی، رده ای دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای سطح توسعه، میزان بهره مندی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، عادت واره و گستره روابط اجتماعی، اثر کاهنده ای بر هویت قومی و تقویت کننده ای بر هویت جمعی عام در سطوح ملی و جهانی داشته و در مجموع حدود 62 درصد تغییرات هویت جمعی غالب کردها را تبیین می کنند.
بازاندیشی درباره الگوی مهاجرت روستا- شهری در ایران بر اساس پارادایم پیوند کارگزاری/ ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت به خودی خود یک «مسألة اجتماعی» نیست، بلکه رفتاری است که در یک فضای اجتماعی صورت میگیرد و چنانچه پیامد دردسرآفرین داشته باشد، ناشی از شرایطی است که این عمل اجتماعی در آن فضا شکل و جهت میگیرد و یا به عبارتی متأثر از ناهماهنگی بین کردار اجتماعی و فضای اجتماعی است. در این پژوهش روند مهاجرت داخلی در ایران طی چند دهة گذشته بررسی و واکاوی میشود. چارچوب نظری این تحقیق پارادایم پیوند کارگزاری/ ساختار است و با کمک گرفتن از رویکرد بوردیو دربارة رابطة میان ساختار یا میدان و کارگزاری یا عادتواره، به ارزیابی روند برون- کوچی روستاییان از خاستگاه و زادگاه خودشان و پیامدهای مسألهدار آن در فضاهای روستایی و شهری پرداختهایم. البته در پایان به این نتیجه رسیدهایم که هرچند رویکرد بوردیو، چارچوب مناسبی برای چنین پژوهشی است ولی برای تکمیل بحث لازم است از دیدگاه های دیگر نیز کمک گرفته شود.
چگونگی دگرگونی در رفتارهای اجتماعی مطالعه موردی ترک اعتیاد معتادان به موادِ مُخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد فهم این نکته بود که چگونه فرد یا افراد جامعه رفتارها یا کُنش های روزمره خود را در زمینه ای تغییر می دهند. به عبارتی، چه می شود که برای مثال مُعتاد یا مُعتادان پس از سال ها مصرف مواد مُخدر آن را رها کرده و به زندگی طبیعی به مانند دیگران باز می گردند. به این دلیل هدفِ پژوهش حاضر بررسی این فرایند با روشی کیفی به کمک مصاحبه های عمیق با تعداد معدودی مُعتاد است. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها این نتیجه به دست آمد که هم مُعتاد شدن و هم ترک آن طی یک فرایندی و مراحلی با نقطه عطفی در هر دو حالت رخ می دهد. همان طور که شرایطی در شکل گیری اعتیاد نقش دارند، شرایطی نیز در ترک آن سهیم هستند.
بررسی جامعه شناختی کارکرد ورزش بر انسجام اجتماعی در ایران دهه هشتاد (مورد مطالعه کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شناخت نقش و کارکرد ورزش به عنوان یک جنبش اجتماعی نوین بر انسجام اجتماعی در ایران دهه هشتاد از اهداف اصلی این پژوهش بوده که در این رهگذر به بررسی و شناخت تاثیر ورزش در فهم نمادهای ملی، ارتقای مشترکات ملی، تفاهم بین افراد، تشکیل عادت واره، تکوین شخصیت، سرمایه اجتماعی و... پرداخته شده است.به تناسب موضوع، رویکرد و سطح طرح تحقیق از روش پیمایش به عنوان روش اصلی و روش تاریخی به عنوان روش تکمیلی استفاده شد. از پرسشنامه و فن کتابخانه نیز به عنوان تکنیک های اصلی و تکمیلی بهره گرفته شده است. برای پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. به منظور بررسی ضریب همبستگی بین متغیرها از ضرایب پیرسن و اسپیرمن و برای شناخت همبستگی و پیش بینی تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد و نهایتاً از آزمون تحلیل مسیر برای تحلیل مسیر متغیرها بهره گرفته شد.از گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه به تعداد 305 ورزشکار مرد و 159 ورزشکار زن و در مجموع 464 قهرمان و ورزشکار مدال آور در مسابقات داخلی و خارجی و برآورد نتایج سنجش آزمو ن های آماری از طریق ضریب همبستگی پیرسن و اسپیرمن بین میزان انسجام اجتماعی با متغیر مستقل تفاهم و توافق با 785/0 بالاترین ضریب همبستگی و نشاط و شادابی با 295/0 کمترین ضریب همبستگی را داشته است. نتایج بدست آمده از رگرسیون چندگانه با توجه به مقدار آزمون F و معنی داری آن در سطح اطمینان بالای 95% نشانگر این است که معادله رگرسیون و نتایج آن قابل تحلیل است.همچنیننتایج رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر بیانگر آن است که بین تمام متغیرهای مستقل موردنظر و متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد، که عمده ترین متغیرهای تاثیرگذار بر میزان انسجام اجتماعی بر حسب میزان همبستگی به ترتیب عبارت است از: تفاهم، عقلانیت، سرمایه اجتماعی، تولید و تقویت نظام ارزشی، کنش ارتباطی، عادت واره، انگیزه پیشرفت و موفقیت، سرمایه فرهنگی، ایجاد وجوه مشترک و متغیر نشاط و شادابی است.
بازتعریف «خود» و ساخت هویت در میان زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تلاش برای مدیریت و کاهش طلاق، امروزه این پدیده در جامعة ایرانی روندی افزایشی به خود گرفته است؛ به طوری که، شاخص ها نشان می دهند روز به روز بر تعداد خانواده های طلاق در ایران افزوده می شود. در این میان «زندگی پس از طلاق» ـ که تا چندی پیش چندان مورد توجه نبود ـ به مسئله ای جدی برای جامعه شناسان خانواده بدل شده است. از سویی، بر اساس نتایج تحقیقات، طلاق پیامدهای بیشتری را برای زنان به همراه می آورد. یکی از این پیامدها چالش های هویتی پس از طلاق است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و تکنیک مصاحبة عمیق نیمه ساختار یافته با هجده زن مطلقه به دنبال فهم چالش های هویتی زنان پس از طلاق و نحوة بازتعریف «خود» و ساخت «هویت» جدید در میان آنان است. «خود» مفهومی کلیدی در تئوریزه کردن ماهیت شخص است و به او توانایی تجسم بخشیدن به هویت خویش را می دهد. بر این اساس، نتایج این تحقیق نشان می دهد که با رخداد طلاق تغییرات متعددی در فهم و تصور کنش گران از «خود» درونی و بیرونی شان پدید می آید که لزوم بازتعریف و خلق هویتی جدید پس از طلاق را برای آن ها آشکار می کند. همچنین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیشتر ابعادی که زنان در آن مبادرت به بازتعریف «خود» می کنند شامل نقش های جدید، سبک زندگی جدید، ارتباطات جدید، و امنیت هستی شناختی و روانی است؛ ابعادی که هر یک با رخداد طلاق دست خوش تغییر و چالش می شود و ارتباط تنگاتنگی با ساختار هویتی زنان دارد. از سویی، متغیرهای زمینه ای و مداخله گری چون سن فعلی، سن در هنگام طلاق، طبقة اجتماعی، وضعیت اشتغال، مدت دورة ازدواج، فرزندداشتن یا نداشتن، و عادت وارة سنتی یا مدرنِ کنش گران در نحوة مواجهة آنان با تغییرات هویتی پس از طلاق و چگونگی بازتعریف «خود» اثرگذار است.
رسانه ملی و سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق رسانه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
سبک زندگی، از جمله مفاهیم رایج در علوم اجتماعی است که در مقام معرفی برخی از واقعیت های فرهنگی جامعه به کار می رود. تلقی «سبک» به عنوان شیوه، الگو، آیین، راه و رسم، نظم، قاعده و به تعبیر برخی داستان زندگی در فرایندهای جاری و پویش های مکرر و تجدیدشونده، با فضای فرهنگی و اندیشه ای جامعه ما تناسب بیشتری دارد.
سبک در مقام تحقق امری ترجیحی، تعینی، تجربی، تراکمی، نهادینه، تاریخی و میان نسلی است. در مقام استقرار و برای نسل هایی که بدان ارجاع می دهند، ماهیت قاعده ای، هنجاری، توصیه ای و مناسکی دارد. در سطح فردی و روان شناختی، گاه از آن به منش، تیپ روانی و شخصیتی و عادت واره تعبیر می شود. در هر جامعه، معمولاً تنوعی از سبک ها و خرده سبک ها به اعتبارات مختلف رواج دارد. برخی سبک ها به دلیل عمومیت و ارجاع جمعی، کلان الگو شمرده می شوند. مفهوم سبک به لحاظ گسترده معنا، تقریبا همه عناصر و مؤلفه های عینی و نمادین را دربر می گیرد، اگرچه غالبا به جلوه های رفتاری و نمودهای عینی تقلیل یافته و تعریف می شود.
امروزه رسانه های جمعی، یکی از مجاری مهم و در مواردی بی بدیل، در فرایند انتقال، تثبیت، تغییر، توجیه و حتی تولید سبک های زندگی شمرده می شوند و این گفت وگو به این موضوع می پردازد.
مقاله به زبان فرانسه: «مبارزه نمادین» طبقات اجتماعی در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» (Lutte symbolique’ des classes sociales dans À la recherche du temps perdu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
La présence de différentes classes sociales trace un tableau complet de la vie sociale dans À la recherche du temps perdu. Or, selon la méthode structuraliste génétique du Goldman, la vision de Proust n’est que le regard fasciné d’un bourgeois sur l’aristocratie de son époque. Dans le présent travail, nous essayerons de montrer que suivant la méthode sociologique de Pierre Bourdieu, la structure du roman proustien, loin d’avoir un caractère fixe et taxinomique, est témoin des changements fondamentaux dans l’ordre social. Les agents sociaux du roman semblent mener une lutte sociale pour accéder aux différents capitaux et de s’imposer ainsi comme la classe dominante. La Recherche est donc le récit d’une descente et d’une montée sociale qui vaut une analyse méthodique moderne. Tandis que la noble naissance constitue le seul capital social des aristocrates, les bourgeois s’appuient sur leur capital économique et culturel.
زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد نحوة مواجهة زنان شهر کرمانشاه با نظام پدرسالاری را در بستر حوزة خصوصی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور سِیر زندگی آنان متاثر از آموزه های نخستین خانواده تا تثبیت نقش های آنان در قالب همسر-مادر، در پنج مرحله ی کلیشه های جنسیتی، ازدواج، زنانگی ایده آل، حوزة زناشویی و حوزة خصوصی پیگیری می شود. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء پیر بوردیو است. روش بررسی مقاله کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. پاسخ گویان بر حسب شاخص های سرمایة فرهنگی به سه گروه سنتی، مدرن و فرهیخته تقسیم شدند. شاخص های پدرسالاری شامل هویت مردانه، مردمحوری، سلطة مردانه و نقطة ثقل کنترل در میان گروه ها با هم مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل دربردارندة تناوبی در کنش های بازتولیدی و مقاومتی است که بستگی زیادی به سرمایة فرهنگی زنان و تجارب میدانی آن ها در گروه های مذکور دارد. اهمیت تمامی عوامل فوق یکسان نبوده و در مواردی فشار ساختاری ناشی از آن موجب نزدیکی دیدگاه های زنان علی رغم تفاوت های شان بود.
سنجش سرمایه فرهنگی طبقات براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی (مطالعه ی در میان شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مطالعه ی حاضر سنجش سرمایه فرهنگی طبقات بر اساس پایگاه اقتصادی – اجتماعی در میان شهروندان اصفهانی است. رویکرد نظری این پژوهش بر ترکیبی از نظریه ی پیر بوردیو و ماکس وبر استوار شده است. بلحاظ روش شناسی، در مطالعه حاضر روش تحقیق پیمایشی بکار رفته و جهت جمع آوری اطلاعات نیز از تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است. نمونه ی تحقیق حاضر 400 نفر از شهروندان 20 تا 64 سالة شهر اصفهان در 14 منطقه شهری در سال 1393 بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب اتا و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. در سطح توصیفی نتایج بدست آمده نشان داد که بیشتر شهروندان در طبقه متوسط قرار دارند و میزان سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در میان طبقات متفاوت است، بطوریکه کمترین میانگین مربوط به طبقه ی پایین، سپس طبقه ی متوسط و بیشترین آن مربوط به طبقه ی بالا است. در سطح تحلیلی نیز یافته ها نشان داد که پایگاه اقتصادی اجتماعی با سرمایه فرهنگی رابطه ی معناداری دارد و از میان ابعاد آن بیشترین نقش تبیین کنندگی را در زمینه ی سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده ایفاء می کند.
نقد و بررسى مفهوم «سبک زندگى» در اندیشه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پى یر بوردیو، از نظریه پردازان تأثیرگذار و مطرح در حوزه سبک زندگى است که اندیشه و آثارش یکى از منابع اصلى در این زمینه شمرده مى شود. سؤال اصلى نوشتار حاضر، که به روش اسنادى و توصیفى تحلیلى انجام شده، این است که مفهوم «سبک زندگى» و عوامل و نیروهاى تأثیرگذار بر تولید، تثبیت و تغییر آن، در اندیشه بوردیو کدام است؟ یافته هاى این مطالعه نشان مى دهد که بوردیو سبک زندگى را در پیوند با مفاهیم «عادت واره، میدان، سرمایه، و ذوق و سلیقه» تحلیل مى کند. از دید وى، «سبک زندگى»، همان اعمال و رفتارهایى است که به شیوه اى خاص طبقه بندى شده و حاصل ادراک فرد به تبع فضاى اجتماعى و جایگاه او در میدان هاى گوناگون فعالیت اجتماعى است. همچنین «سبک زندگى» مجموع فعالیت هاى نظام مندى است که از عادت واره و ذوق و سلیقه فرد ناشى شده، بیشتر جنبه عینى و تحقق یافته دارد. در عین حال، به صورت نمادین به افراد و گروه هاى اجتماعى ملتزم بدان هویت مى بخشد و عامل تمایز اقشار گوناگون اجتماعى از یکدیگر محسوب مى شود.
تبیین نگرش زنان نسبت به اقتدارگرایی مردانه با استفاده از مدل پیر بوردیو (مطالعه موردی: طایفه ی دهبالایی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، یافتن پاسخاین سؤال بود که ارزیابی زنان متعلق به خانواده های مردسالار از زندگی مشترکشان چیست و چه نگاهی به پدیده مردسالاری حاکم برزندگی شان دارند؟ روش تحقیق، کیفی و ابزار، مصاحبه ی عمیق بود. مشارکت کننده ها از طایفه دهبالایی واقع در شهر ایلام، به طور هدفمند انتخاب شدند. تبیین دیدگاه زنان به پدیده مردسالاری با استفاده از مفاهیم میدان، عادت واره و ساختمان ذهنیِ پی یر بوردیو امکان پذیر گشت.تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش کدبندی انجام گرفت. دستاورد تحقیق، دستیابی به ویژگی های میدان مردسالاری در طایفه مذکور و تبیین تمکین رضایت مندانه زنان مشارکت کننده با مردان اقتدار طلب بود. ویژگی های میدان مردسالاری عبارت اند از: خوگرفتن تدریجی به اقتدار مردانه، خودسانسوری و پذیرش قوانین میدان مردسالاری، عدم مبارزه آشکار برای بقاء در میدان، اکتساب ساختمان ذهنی سلطه پذیر و تحت سیطره ی میدان و بازتولید فرهنگ مردسالاری از نسلی به نسل دیگر. آنچه این تحقیق را متمایز می سازد، نمایش زندگی رضایت مندانه توأم با مردسالاری گروهی از زنان است که در تعارض با تفکرات برابری طلبانه است.
بنیان های نظری سبک زندگی در اندیشه پی یر بوردیو با رویکرد انتقادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح سبک زندگی در اندیشه و آثار بوردیو مفهومی است که با شبکه پیچیده و به هم پیوسته ای از مفاهیم نظری مرتبط است. وی در آثار مختلف توصیفی و پیمایشی خود به ویژه کتاب «تمایز: نقد اجتماعی قضاوت های ذوقی»، با رویکردی جامعه شناختی به تحلیل سبک های زندگی و طبقات اجتماعی پرداخته و آن را با مفاهیمی همچون فضای اجتماعی، طبقه، میدان، عادت واره، سرمایه و سلیقه پیوند داده است. از منظر وی، سبک زندگی مجموعه ای از باورها و کنش های نظام مندی است که افراد و طبقات اجتماعی را از یکدیگر متمایز می سازد. در این مقاله با تکیه بر آثار بوردیو و شارحان عمده اندیشه های وی، به شیوه اسنادی و با رویکردی توصیفی و تحلیلی به مفاهیم و بنیان های نظری بوردیو در طرح نظریه سبک زندگی وی پرداخته و با نگاهی انتقادی، اندیشه های پی یر بوردیو بررسی و تحلیل خواهد شد.
تحلیل رابطه عاملیت کنشگر ساختار با عادت واره بوردیو در فرهنگِ کسب وکار دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
153 - 178
حوزه های تخصصی:
این تحقیق رابطه متغیرهای عاملیت کنشگر- ساختار را در فرهنگ کسب وکار دانش بنیان و بر اساس مفهوم عادت واره کسب وکار بررسی می کند. جامعه آماری، تمام اعضای شرکتهای رشد و دانش بنیان دانشگاه فردوسی مشهد با حجم نمونه 204 نفر می باشند. عادت واره کسب وکار بر اساس نظریه بوردیو و با چهار بُعد نوآوری، تعامل اجتماعی، بازارگرایی و تدوین طرح کسب وکار مفهوم سازی و سنجیده می شود. متغیرهای عاملیت نیز شامل حمایت اجتماعی، سیاستهای حمایتی و شبکه حمایتی دانش اند. روابط همبستگی بین متغیرها نشان می دهند که تمام متغیرهای عاملیت، با عادت واره کسب وکار رابطه مستقیم و معنادار دارند و با افزایش آنها، میزان عادت واره کسب وکار افزایش می یابد. در تحلیل رگرسیون گام به گام نیز مشخص می شود که حدود 5/0 از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای عاملیت تبیین می شود که سهم متغیر حمایت اجتماعی بیشتر از سایر متغیرهاست. نتیجه تحقیق این است که عادت واره کنشگران، در فرهنگ کسب وکار دانش بنیان نقش اساسی دارد و برای افزایش توان کسب وکار خود باید برنامه ریزی منظم و تعامل هدفمند و دوجانبه به منظور برقراری رابطه و جذب و دریافت منابع مختلف از بخشهای گوناگون داشته باشند<em>. </em>
بررسی جامعه شناختی کارکرد ورزش بر انسجام اجتماعی در ایران دهه هشتاد (مورد مطالعه کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به تناسب موضوع، رویکرد و سطح طرح تحقیق از روش پیمایش به عنوان روش اصلی و روش تاریخی به عنوان روش تکمیلی استفاده شد. از پرسشنامه و فن کتابخانه نیز به عنوان تکنیک های اصلی و تکمیلی بهره گرفته شده است. جهت پردازش و تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSSدر دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. به منظور بررسی ضریب همبستگی بین متغیرها از ضرایب پیرسن و اسپیرمن و برای شناخت همبستگی و پیش بینی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد و نهایتاً از آزمون تحلیل مسیر برای تحلیل مسیر متغیرها بهره گرفته شد. از گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه به تعداد 305 ورزشکار مرد و 159 ورزشکار زن و در مجموع 464 قهرمان و ورزشکار مدال آور در مسابقات داخلی و خارجی و برآورد نتایج سنجش آزمون های آماری از طریق ضریب همبستگی پیرسن و اسپیرمن بین میزان انسجام اجتماعی با متغیر مستقل تفاهم و توافق با 785/0 بالاترین ضریب همبستگی و نشاط و شادابی با 295/0 کمترین ضریب همبستگی را داشته است. نتایج به دست آمده از رگرسیون چندگانه با توجه به مقدار آزمون Fو معنی داری آن در سطح اطمینان بالای 95% نشانگر این است که معادله رگرسیون و نتایج آن قابل تحلیل می باشد.
دیدگاه بوردیو در باب میدان آموزش: فراسوی دیدگاه های تضاد و کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نظریه بوردیو در باب میدان آموزش و تفاوت آن با سایر رویکردهای رایج جامعه شناسی آموزش وپرورش می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی بهره گرفته شد و از این طریق آثار نظری و تجربی بوردیو و سایر نظریه پردازان و پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بوردیو نگاهی دو بُعدی به میدان آموزش دارد که دربرگیرنده رویکردهای تضاد و کارکردگرایی است. این بدان معناست که بوردیو میدان آموزش را میدانی می داند که هم در راستای حفظ تعادل و نظم جامعه فعالیت می کند و هم در راستای بازتولید وضعیت موجود و حفظ منافع طبقه مسلط. همچنین، بوردیو در رویکرد دو بُعدی خود به میدان آموزش به تناسب با هر کدام از این ابعاد، بر ابزارهای مختلفی تأکید دارد. به طوری که در نگاه کارکردگرایانه به میدان آموزش بر ابزار سرمایه فرهنگی و در نگاه تضادگرایانه به این میدان، بر ابزار عادت واره تأکید دارد. بدین معناکه از دیدگاه بوردیو میدان آموزش هم با ساختار و هم با عاملیت در ارتباط است. بنابراین، رویکرد بوردیو به میدان آموزش «رویکرد دو بُعدی مضاعف» است.
امکانات سیاسی در نظریه جامعه شناختی پیر بوردیو: تولید نظریه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
39 - 56
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد نظریه جامعه شناختی بوردیو حاوی تمامی عناصر و مولفه هایی است که بنیادهای یک نظریه سیاسی را تشکیل می دهند. در این مقاله با بازخوانی آثار و اندیشه های بوردیو، تلاش شده است: اولا، این عناصر و مولفه ها بررسی شده و ثانیا، با ترکیب و تالیف دوباره آنها در چارچوبی نظری، نظریه سیاسی بازسازی شود. چنین کاری از آن جهت بدیع و نوآورانه است که تاکنون به سرانجام نرسیده است. بنابراین در این مقاله از امکانات سیاسی نظریه جامعه شناختی بوردیو در راستای تولید نظریه سیاسی بهره برده ایم. به نظر می رسد نظریه جامعه شناختی بوردیو حاوی تمامی عناصر و مولفه هایی است که بنیادهای یک نظریه سیاسی را تشکیل می دهند. در این مقاله با بازخوانی آثار و اندیشه های بوردیو، تلاش شده است:
واکاوی مفهوم سنت از دید متفکران ایرانی: بررسی اندیشه های داریوش شایگان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
393 - 410
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار درصدد بررسی تطبیقی مفهوم سنت در اندیشه متفکران ایرانی با تکیه بر اندیشه های داریوش شایگان و سید حسین نصر براساس نظریه کنش بوردیو خواهیم بود. براساس این استدلال اندیشه ها براساس عادت واره شکل می گیرد و تغییر و تحول در عادت واره، تحولات فکری را در پی دارد. براساس این نظریه سنت را به مثابه یک عادت واره به کار می بریم که برساخته و برسازنده است. ازاین رو تفاوت دیدگاه های این دو اندیشمند هم عصر در مورد سنت و نیز تحولات فکری شایگان را بر این اساس توضیح خواهیم داد و درصدد پاسخ به این پرسش خواهیم بود که منطق شکل گیری مفهوم سنت در اندیشه های این دو متفکر و نیز شباهت ها و تفاوت های این مفهوم چگونه بوده است؟ بنابراین به تفکیک دیدگاه های آنان در دو حوزه سنت، مدرنیته و انسان شناسی خواهیم پرداخت.
آینده پژوهی تغییرات اجتماعی خانواده (ارائه یک مدل نظری ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات آینده خانواده نیازمند مدل نظری جامعی است که بتواند پویایی و ایستایی تغییرات را دربرگیرد. این مقاله در راستای تدوین چنین مدلی ارائه شده است. روش مطالعه تحلیل نظری است که در آن با استفاده از سه رویکرد نظری فردگرایی، سرمایه اجتماعی و تکوین شکل مدلی ترکیبی ارائه شده است. براساس این مدل، تغییرات آینده خانواده نتیجه راهبردهای نسل حاضر برای سازگاری با شرایط ساختاری است. این نسل با بازاندیشی شرایط ساختاری جامعه که در سیاست زندگی و مشی تربیتی آنان تبلور می یابد، در شکل دادن به ساختارهای متفاوت در دوره بعد نقش دارد. نسل دوم متأثر از راهبردهای والدین خود عادت واره ای متفاوت دارد و انتخاب هایی در زندگی خانوادگی خود خواهد داشت که ممکن است تکمیل کننده یا بازتولیدکننده ساختارهای پیشین باشد. مدل پیشنهادی با انجام پژوهشی کیفی با 33 مشارکت کننده از میان عموم مردم و 12 مشارکت کننده از میان صاحب نظران حوزه خانواده ارزیابی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد با استفاده از این مدل، در صورت وجود پیش بینی ها درباره وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور و تعیین سهم هریک از طبقات اجتماعی از کل جمعیت کشور، امکان پیش بینی تغییرات خانواده با طرح سناریوهای مختلف وجود دارد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر نگرش متاهلان به طلاق عاطفی (مطالعه موردی متاهلان شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
29 - 53
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نگرش متاهلان به طلاق عاطفی به روش پیمایش از 400 نفر متاهلان شهر خرم آباد با روش نمونه گیری خوشه ای انجام گردید. چهار متغیر اعتماد اجتماعی، پای بندی به هنجارهای اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عادت واره که مهم ترین پی آمدهای تحولات اجتماعی اخیر در نظام جهانی هستند به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. طلاق عاطفی بر اساس نظریه چلبی و بودریار طیف سازی شد. نتایج توصیفی این پژوهش نشان داد 41 درصدمتاهلان دارای نگرش مثبت به طلاق عاطفی و 31 درصد دارای نگرش منفی به طلاق عاطفی می باشند. در تحلیل رگرسیون 44 درصد نگرش به طلاق عاطفی با کاهش اعتماد اجتماعی و پای بندی به هنجار اجتماعی و افزایش تفاوت عادت واره تبیین می شود. در تحلیل مسیر اعتماد اجتماعی بیشترین تأثیر و پای بندی به هنجار اجتماعی کمترین تأثیر را در نگرش متاهلان به طلاق عاطفی دارند.