مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
تنظیم هیجانی
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
175 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه کژرفتاری دانش آموزان با تمایل به ترک خدمت معلمان با میانجیگری خستگی هیجانی و نقش تعدیل کننده تنظیم هیجانی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان سمنان بود که در سال تحصیلی 1400_1401 مشغول به کار بودند (723 نفر). شرکت کنندگان 150 معلم (84 معلم زن و 64 معلم مرد) بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. همه آنها پرسشنامه خستگی هیجانی جانگ (1995)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان (2003)، پرسشنامه تمایل به ترک خدمت کیم و همکاران (2007) و پرسشنامه کژ رفتاری دانش آموزان رستمی و راد (1392) را تکمیل کردند. فرضیه ها با مدل تحلیل مسیر و تحلیل فرآیند شرطی آزمون شدند. یافته ها نشان داد که کژرفتاری دانش آموزان اثر ساختاری مستقیم بر خستگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت معلمان داشت. خستگی هیجانی در رابطه بین کژرفتاری دانش آموزان با تمایل به ترک خدمت معلمان نقش میانجی ایفا می کرد. نقش تعدیلگر تنظیم هیجانی در رابطه میانجی خستگی هیجانی تأیید شد. در سطوح پایین تنظیم هیجان رابطه خستگی هیجانی با تمایل به ترک خدمت بسیار ملایم و معنادار بود، اما در سطوح بالای تنظیم هیجان، خستگی هیجانی با شدت بیشتری تمایل به ترک خدمت را پیش بینی می کرد. نتیجه آنکه پیشایندهای میل به ترک خدمت روابط ساختاری پیچیده ای دارند.
نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را کودکان مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد 240 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رفتار خوردن کودکان (CEBQ) واردل و همکاران (2001)، سیاهه تنظیم هیجان (ERC) شیلدز و چیکتی (1998) و پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) آرمسدن و گرینبرگ (1989) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم معنادار دلبستگی بر بی ثباتی و تنظیم هیجان انطباقی (001/0=P) و عدم اثر مستقیم معنادار بر رفتارهای خوردن کودکان بود (08/0=P). همچنین اثرمستقیم تنظیم هیجان انطباقی بر رفتارهای خوردن کودکان معنادار نبود (21/0=P) ولی اثر مستقیم بی ثباتی بر رفتارهای خوردن معنادار بود (001/0=p). دلبستگی اثر غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای خوردن کودکان با میانجی گری بی ثباتی نشان داد (05/0>P)، اما تنظیم هیجان انطباقی نقش میانجی معناداری را در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان نشان نداد (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که بی ثباتی در تنظیم هیجان نقش میانجی معناداری در رابطه دلبستگی و رفتارهای خوردن کودکان دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
225 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و تصویر بدن زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه و 4 ماهه بود. جامعه آماری را زنان با جراحی مستکتومی بیمارستان های شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل می داد که از میان آنها 30 نفر به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) چایگذاری شدند. 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تصویر بدن (BIS، هوپ وود و همکاران، 2001) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تصویر بدنی، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد ارزیابی مجدد شناختی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد سرکوبی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. بر اساس این یافته ها این ACT مداخله ای موثر برای بهبود ادراک تصویر بدن و تنظیم هیجان در بیماران با جراحی مستکتومی است.
پیش بینی تنظیم هیجان در زنان متاهل بر اساس نظریه ذهن و توانایی های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
53 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم هیجان در زنان متاهل بر اساس نظریه ذهن و توانایی های شناختی بود. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی_همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی زنان متاهل 20 تا 45 سال ساکن منطقه 5 شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 172 زن متاهل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمون ذهن خوانی بارون کوهن و همکاران RMET)، 2001) و پرسشنامه های توانایی های شناختی نجاتی CAQ)، 1392) و تنظیم هیجانی گروس و جانERQ) ، 2003) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که نظریه ذهن و توانایی های شناختی می توانند تنظیم هیجانی در بعد سرکوبی را پیش بینی کنند (05/0P<). ضریب تعیین تعدیل شده نشان داد متغیرهای پیش بین توانستند 2/12 درصد از ورایانس سرکوبی را تبیین کنند. این یافته ها حاکی از آن است که با متغیرهای نظریه ذهن و توانایی های شناختی می توان تنظیم هیجانی زنان متاهل را به منظور پیشگیری از مشکلات زناشویی پیش بینی کرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مردان اقدام کننده به خودکشی، ارجاعی به مرکز اورژانس بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، 1991) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) بود. همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث کاهش نشخوار فکری در مردان با اقدام به خودکشی شد. همچنین نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود باعث افزایش تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی شد. یافته های این پژوهش حاکی از اثربخشی درمان پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر نشخوار فکری و تنظیم هیجانی در مردان با اقدام به خودکشی بود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شهر تهران در سال 1402 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی شناختی رفتاری را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه انسجام درونی (کیمیایی و همکاران، 1392) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS-V22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش خودشناسی انسجامی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شده است، همچنین نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شده است. بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی شناختی رفتاری روشی مؤثر به منظور بهبود خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روانشناختی و نشانگان اختلال استرس پس از سانحه، در فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه جنگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و علائم اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بررسی کرده است.
مواد و روش ها در این پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده از طرح تحقیق دو گروهی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و یک پیگیری 12 ماهه استفاده شد. نمونه پژوهش از میان فرزندان افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بودند که باتوجه به معیارهای ورود براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 70 نفر دختر و پسر (بازه سنی 15 تا 19 سال) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 35 نفری آزمایش (ACT) و کنترل (آموزش مهارت های زندگی برای نوجوانان) قرار گرفتند. افراد پیش از اجرای مداخله و پس از آن به وسیله ابزارهای پرسش نامه پذیرش و عمل-نسخه دوم، مقیاس دشواری در تنظیم هیجانی و مقیاس اختلال استرس پس از ضربه مورد سنجش قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای ACT دریافت کرد. همچنین برای گروه کنترل نیز به مدت 7 جلسه 60 تا 90 دقیقه ای، پروتکل مهارت های زندگی برای نوجوانان اجرا شد. درنهایت داده ها به وسیله نرم افزارSPSS نسخه 22 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس (آنکووا) نشان داد که میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجانی، انعطاف پذیری روان شناختی و نشانگان استرس پس از ضربه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (p>0/01).همچنین نتایج نشان داد که دو گروه ACT و کنترل در مؤلفه علائم برانگیختگی در پرسش نامه اختلال استرس پس از ضربه در پیگیری اختلاف معنادار داشتند، اما در دو مؤلفه علائم تجربه مجدد تروما و بی حسی هیجانی اختلاف معنادار نبود(p>0/05).
نتیجه گیری نتیجه این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود مهارت های تنظیم هیجانی، افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش نشانگان اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه می شود. بنابراین از این روش درمانی می توان در مراکز مشاوره و سلامت روان برای بهبود علائم فرزندان افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بهره گرفت.
تاثیر طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
115 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت نقش خانواده در عملکرد شغلی و حساسیت شغل نظامیان، هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل دارای همسر نظامی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی در منطقه یک شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی مراجعه نموده اند.دراین تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران براساس موقعیت جغرافیایی، مرکز درمانی آتیه را به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب واز میان مراجعه کنندگان به این مرکز نمونه انتخاب شد.با توجه به معیارهای ورودی نهایتا 24 نفر از زنان متاهل دارای همسر نظامی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفره قرار گرفتند. بدین منظوراز مدل طرحواره درمانی یانگ(2003)استفاده شد و در طی مدت 10 جلسه دو ساعته و به صورت هفته ای 1جلسه آموزش طرحواره درمانی توسط پژوهشگر انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2002) بود. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد نمرات شرکت کنندگان در گروه آزمایش در متغیر تنظیم هیجانی نیز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد(001/0>P).بحث:با توجه به یافته های به دست آمده دراین مطالعه می توان نتیجه گرفت، آموزش طرحواره درمانی در افزایش تنظیم هیجانی خانواده های نظامی مؤثر است. کلیدواژه ها: طرحواره درمانی، تنظیم هیجانی، نظامی
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و گروه آزمایش طرحواره درمانی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و گروه درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت وارزیابی مجدد مثبت معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت روش طرحواره درمانی تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای تاب آوری معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت طرحواره درمانی نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر تاب آوری داشته است. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی در مرحله پیگیری می تواند باعث بهبود متغیرهای پژوهش در مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه شود. نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر قابل توجه طرحواره درمانی بر درمان شناختی رفتاری در بهبود تنظیم هیجانی و تاب آوری در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه را نشان می دهد. یافته ها نشان می دهد که هر دو روش درمانی مفید هستند، اما طرحواره درمانی بهبود بیشتری در متغیرهای اندازه گیری شده دارد که در طول زمان نیز پایدار می ماند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
160 - 174
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر تهران در سال 1402 انجام شد. مواد و روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، پریشانی روانی (کسلر، 2002) و تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های پریشانی روانی (اضطراب، افسردگی و تنیدگی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجانی مثبت در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت بهبود پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تاب آوری و تنظیم هیجانی زنان تحت خشونت خانگی شهر تهران بود. روش و مواد: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه زنان قربانی خشونت خانگی شهر تهران که در نیمه اول سال 2023 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند، تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی درمان هیجان مدار را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تاب آوری در زنان تحت خشونت خانگی شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی هیجان مدار روشی مؤثر به منظور بهبود تاب آوری و تنظیم هیجانی در زنان تحت خشونت خانگی است.