مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
توانمندسازی شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی مدیران مدارس و توانمندسازی شغلی دبیران تربیت بدنی شهرستان شهرکرد است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری، کلیه دبیران تربیت بدنی شهرستان شهرکرد بودند. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970)، 104 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با جامعه آماری استفاده شد. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه نفوذ اجتماعی و توانمندسازی شغلی با اقتباس از پرسشنامه یوکل و همکاران (2002) و پرسشنامه اسپریتزر (1995) بودند. تحلیل آماری روی 100پرسشنامه برگشتی، با استفاده از روش های آماری توصیفی، ضریب رگرسیون و ضریب همبستگی با نرم افزار spss نسخة 18 انجام گرفت. نتایج نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین نفوذ اجتماعی مدیران مدارس و توانمندسازی شغلی دبیران وجود دارد (0001/0 =sig و 37/0=r2 ). نتایج نشان داد سه مؤلفه از مؤلفه های نفوذ اجتماعی (روش های قانونی، ائتلاف و همکاری) توانستند مؤلفه های توانمندسازی شغلی را پیش بینی کنند (05/0 P <).
اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر نظریه رشدی سوپر بر کاهش تعارض متقابل کار- خانواده و نشانگان فرسودگی شغلی دانشجویان شاغل متأهل دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شاغل و متأهل بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب، سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواهجایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه تعارضکار-خانواده کارلسون و فرسودگی شغلی مسلش بود. نتایج پژوهش نشان داد که: برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و افزایش عملکرد فردی مؤثر بود اما بر کاهش مسخ شخصیت تأثیر معناداری نداشت. در تعارض کار-خانواده برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان و مبتنی بر توان فرسائی مؤثر بود اما بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار تأثیر معناداری نداشت و در ارتباط با تعارض خانواده-کار نیز به غیر از تعارض مبتنی بر زمان بر کاهش تعارض مبتنی بر رفتار و تعارض مبتنی بر توان فرسایی تأثیر معناداری مشاهده گردید. در نهایت در بررسی تفاوت در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر دانشجویان زن و مرد نتایج نشان داد: بین میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی شغلی بر کاهش تحلیل هیجانی و مسخ شخصیت و افزایش عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت. در تعارض متقابل کار-خانواده نیز در میزان اثربخشی برنامه توانمندسازی بر کاهش تعارض مبتنی بر زمان، تعارض مبتنی بر رفتار وتعارض مبتنی بر توان فرسائی دانشجویان مرد و زن تفاوت معناداری مشاهده نگردید. نتیجه اینکه تعارضات کار-خانواده و فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین مشکلات امروزه خانواده ها و سازمان ها می باشد. بنابراین نیاز به برنامه های توانمندسازی از جمله توانمندسازی شغلی بیش از پیش احساس می شود.
رابطه دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی شغلی (مورد مطالعه: معلمان تربیت بدنی استان مرکزی)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
71 - 89
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی شغلی معلمان تربیت بدنی استان مرکزی بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، از ﻧﻮع ﺗﻮﺻیﻔی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان تربیت بدنی شاغل در آموزش و پرورش استان مرکزی (499 نفر) بودند که از بین آنها 217 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های وضعیت آموزش ضمن خدمت معلمان مبتنی بر الگوی سیپ و توانمندسازی شغلی معلمان مارتین (2001) استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون t تک متغیره و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. نتایج پژوهش، نشان داد که نمرات متغیرهای آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی شغلی معلمان تربیت بدنی بالاتر از میانگین است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که بین آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی شغلی معلمان تربیت بدنی همبستگی وجود دارد. بعلاوه، دوره های آموزش ضمن خدمت توانسته ا ند توانمندسازی شغلی آنها را پیش بینی کنند. در این رابطه، مؤلفه های فرایند و برون داد دوره ها و خرده مقیاس های مدیریت، نتایج، اهداف و مدرسان دوره ها نقش بیشتری در توانمندسازی شغلی معلمان تربیت بدنی داشتند. آموزش های ضمن خدمت می تواند باعث توانمندسازی شغلی معلمان تربیت بدنی شود. از این رو، پیشنهاد می شود که دوره های آموزش ضمن خدمت با تأکید بر مؤلفه ها و خرده مقیاس های مذکور و تلاش برای بهبود وضعیت سایر خرده مقیاس ها برای معلمان تربیت بدنی استان برگزار شود.
تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
141 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس متوسطه شهر رشت به تعداد 837 نفر تشکیل دادند. تعداد 263 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی مینه سوتا، شایستگی حرفه ای ملایی نژاد (1391) و توانمندسازی شغلی اسپریتزر (1995) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان شایستگی حرفه ای معلمان با توانمندسازی و رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان توانمندسازی شغلی معلمان با رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. توانمندسازی شغلی در رابطه میان شایستگی حرفه ای معلمان با رضایت شغلی آنها نقش میانجی دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که مؤلفه شایستگی شناختی بیشترین قدرت رابطه را با توانمندسازی و رضایت شغلی داشته است.
اثربخشی آموزش توانمندسازی شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری بر بهبود اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانواده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
39 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر اشتیاق شغلی زنان سرپرست خانواده شهر تهران صورت گرفته است. این پژوهش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانواده شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. ازاین بین 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اشتیاق شغلی اوتریچ (شوفلی و همکاران،2002) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات اشتیاق شغلی گروه آزمایش در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت. بنابراین بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت بسته آموزشی توانمندسازی شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر بهبود اشتیاق شغلی و خرده مقیاس های آن شامل شوق داشتن به کار، وقف کار شدن و جذب در کار در زنان سرپرست خانواده شهر تهران مؤثر است.
طراحی مدل اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی اندازه گیری توانمندسازی شغلی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در استان تهران بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی در روستاهای استان تهران به تعداد 495 نفر بود که 216 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای و استفاده از روش انتساب متناسب با حجم شهرستان های استان تهران که طبقات مبنای نمونه گیری بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای تعهد و احساس مسئولیت، عامل اقتصادی، مهارت های فنی و کار عملی، عامل روان شناختی، عامل اجتماعی، خلاقیت و حل مسئله، مهارت های ارتباطی و کارگروهی، اطلاعات و دانش تخصصی و عامل آموزشی به ترتیب بیشترین اثر را در تبیین و شکل گیری تبیین سازه اصلی داشتند. در مجموع، براساس نتایج حاصله، باید بیان گفت که مؤلفه های درنظر گرفته شده برای توانمندسازی شغلی زنان مورد مطالعه تحقیق معتبر بوده و از آن می توان برای بررسی توانمندسازی شغلی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استفاده کرد.