مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
شبکه سازی
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
241-276
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه فناوری های ارتباطی در سال های اخیر سبب شده شبکه های اجتماعی به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شوند و استفاده از این شبکه ها در راستای دیپلماسی عمومی و سایبر دیپلماسی افزایش پیدا کند. در این میان، توییتر به عنوان یکی از مهم ترین شبکه های اجتماعی موجود، به بستری مهم برای اجرای دیپلماسی عمومی تبدیل شده و پژوهش حاضر در تلاش است با معرفی دو شاخص نزدیکی به ساختار افقی شبکه های اجتماعی و استفاده از ظرفیت شبکه اجتماعی به منظور شبکه سازی، به بررسی و مقایسه عملکرد دو حساب کاربری سفیر چین در تهران و حساب کاربری وزارت امور خارجه آمریکا- فارسی، به عنوان نماد دیپلماسی توییتری دو کشور پیشرو در حوزه دیپلماسی عمومی و سایبر دیپلماسی، در قبال جمهوری اسلامی ایران بر پایه شاخص های تعریف شده و تحلیل داده های جمع آوری شده از شبکه اجتماعی توییتر بپردازد. بر مبنای پژوهش انجام شده ذیل شاخص نخست، میزان محافظه کاری و اعمال قدرت ساختار عمودی بر حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی در مقایسه با حساب کاربری سفیر چین در تهران کمتر بوده و در دیگر سو، عملکرد حساب کاربری سفیر چین در تهران در مقایسه با حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی در استفاده از قابلیت شبکه اجتماعی توییتر برای ایجاد ارتباط دو سویه از طریق رپیلای، مطلوب تر بوده است. در خصوص شاخص دوم نیز حساب کاربری سفیر چین در تهران هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، عملکرد بهتری در استفاده از ظرفیت شبکه اجتماعی توییتر برای شبکه سازی در مقایسه با حساب کاربری وزارت خارجه آمریکا- فارسی داشته است.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
شبکه سازی جهانی در پرتو موعودباوری در فرآیند هندسه نظم نوین جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
موعودباوری، از ارزش ها و ویژگی های مشترک در میان پیروان ادیان حکایت دارد و دارای ظرفیت هایی است که می توان با تکیه بر آنها شبکه گسترده ای را در سطح جهان و در میان ملل مختلف، ایجاد نمود. ارزش های مشترکی که موعود گرایی و باور به منجی موعود، آنها را در پی دارد؛ در شبکه سازی جهانی و به تبع آن در هندسه نظم جدید جهانی نقش دارند. در این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی _ تحلیلی به نقش موعود گرایی و منجی باوری در پیوند دادن مردم دنیا با همدیگر و در شبکه سازی جهانی، با تأکید بر جایگاه آن در هندسه نظم جدید جهانی، مورد بررسی قرار داده شده؛ و به این سوال اصلی که: چگونه می توان با تکیه بر موعود باوری به شبکه سازی جهانی در هندسه نظم جدید جهانی کمک نمود؟ پاسخ داده است. مفروض این است که تکیه بر ویژگی ها و ارزش های مشترک می تواند زبان مشترکی را در میان همه باورمندان به منجی موعود ایجاد نماید و از این طریق روابط اجتماعی تقویت می شود و همبستگی اجتماعی به وجود می آید؛ و به تبع آن شبکه ای از روابط بین جوامع مختلف که در هندسه نظم جدید جهانی دارای تأثیر است ایجاد خواهد شد. تبیین ویژگی هایی چون: تصویر روشن از آینده جهان، نجات خواهی، عدالت طلبی و ظلم ستیزی، که از موعود گرایی برگرفته می شوند و در ایجاد هم افزایی و در نهایت شبکه سازی جهانی با تأکید بر نظم نوین جهانی نقش دارند؛ از یافته ها و نوآوری های این مقاله است.
پویایی محیط و شبکه سازی دانش حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
43 - 63
حوزههای تخصصی:
شبکه سازی دانش حکمرانی شهری در محیط پویا، زیربنای پیشرفت دانش بنیان شهرها است. ضرورت آمادگی مدیریت پیچیده ی شهری را برای همگامی با تحولات و جذب آن ها به چالش می کشاند. لذا درک و شناخت نحوه شبکه سازی دانش حکمران شهری و تأثیر آن بر نحوه ی عملکرد و تصمیم گیری مدیران امری حیاتی است؛ هدف از این پژوهش ارائه الگویی از شبکه سازی دانش و عوامل تأثیرگذار بر شبکه دانش حکمرانان شهری است. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش تحلیل تم است. تحقیق از نظر هدف، بنیادین و از منظر جمع آوری و ماهیت داده ها، اکتشافی - استقرایی است. جامعه هدف تحقیق، شهرداران نواحی شهر تهران است و از میان 123 شهردار ناحیه ی تهران 18 نفر از افراد خبره انتخاب شدند. این افراد بر اساس سوابق کاری و با نظر معاونت برنامه ریزی مناطق 22 گانه تهران انتخاب شدند و پس از اشباع نظری و اشباع داده، مصاحبه ها به اتمام رسیدند. ابزار اصلی تحقیق گروه کانونی اکتشافی با مصاحبه عمیق است؛ لذا برای تحلیل داده های متن مصاحبه ها، بر اساس دانش های در دسترس، از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شده است. در این تحقیق، دو دسته اصلی از تم های تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر شکل گیری شبکه دانش حکمرانان شهری شناسایی شدند. تم های تأثیرگذار: عوامل زمینه ای فردی، محیطی و اجتماعی، دانش حکمرانی و دانش شهری می باشند. تم تأثیرپذیر: الگوی شبکه دانش حکمرانی است لذا، سه الگوی حکمرانی شهری رایج، مطلوب و نامطلوب ایجاد می شود. تأثیرات و پویایی محیط می تواند در فرآیند شکل گیری شبکه دانش حکمرانی تأثیرگذار باشد و این شبکه ها، الگوهای گوناگون حکمرانی ایجاد کنند. کم توجهی به ایجاد شبکه های دانش در نهادها و سازمان های دولتی، فرآیند تصمیم گیری را کند کرده و مدیریت بحران در دنیای امروز را با چالش هایی مواجه می کند.
تبیین شبکه یادگیری جامعه اسلامی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
153 - 184
حوزههای تخصصی:
اساس خلقت مبتنی بر معرفت و نیل به حقیقت مطلق است و تبیین فلسفه آفرینش بدون تعریف مفهوم یادگیری و معرفت ابتر و ناقص خواهد بود. در این میان، اهمیت و جایگاه ارتباط، تعامل و شبکه سازی در فرایند معرفت اندوزی جهان خلقت نیز معنای متفاوتی می یابد. چرا که یادگیری در تنهایی و به خودی خود صورت نمی پذیرد، بلکه نیازمند تعامل و آموختن از منبعی ارزشمند و متعالی است. لذا در پژوهش حاضر با استفاده از مطالعه اسنادی- تحلیلی در منابع و مکتوبات موجود، سعی بر آن است تا مفهوم و جایگاه شبکه های یادگیری در ارتقای معرفت و اندیشه ناب و حقیقی جامعه اسلامی توصیف و تبیین گردد. چرا که جامعه اسلامی نیازمند شبکه های ارتباطی سازنده، یکپارچه و منعطفی است که تمام جامعه را تبدیل به یک مدرسه عظیم و پویا نماید. یافته های پژوهش نشان داد که انسان در راستای سعادت و رشد و تکامل پیوسته خویش باید عالمان کلیدی و ارزشمند را شناسایی نماید و به واسطه تعاملات هدف دار، مستمر و پایدار معرفت خویش را ارتقا بخشد. از سویی، جامعه اسلامی نیز موظف است که به واسطه طراحی فضای فعال، پویا و تسهیل کننده زمینه تعامل و بهره گیری از منابع گسترده یادگیری را برای شهروندان فراهم نماید. در این راستا، شبکه های اجتماعی مجازی و غیرمجازی به عنوان فرصت و بستری بهینه در تقویت یادگیری افراد عمل می کنند و کارکردهای منفی آن ها به نحو بهینه مدیریت می گردد.
طراحی مدل راهبردهای شبکه سازی رسانه ای در نظام اطلاع رسانی آموزش وپرورش به منظور رشد بالندگی حرفه ای دبیران تربیت بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
11 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی مدل راهبردهای شبکه سازی رسانه ای در نظام اطلاع رسانی آموزش وپرورش به منظور رشد بالندگی حرفه ای دبیران تربیت بدنی می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان آشنا با شبکه سازی رسانه ای، نظام اطلاع رسانی آموزش وپرورش و بالندگی حرفه ای دبیران تربیت بدنی است که شامل اساتید دانشگاهی (حداقل دو پژوهش در زمینه موضوع پژوهش و اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه فرهنگیان)، مدیران حال حاضر و سابق روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش و ادارات آن (با سابقه مدیریتی بیش از 5 سال) و همچنین دبیران نخبه تربیت بدنی کشوری که دارای تحصیلات دکتری بودند. نمونه آماری بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به صورت روش هدفمند برآورد و نمونه گیری شد (16 نفر). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه ای نظام مند و مصاحبه های اکتشافی ساختارمند بود. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل و تفسیر مصاحبه خبرگان نشان داد که راهبردهای شبکه سازی رسانه ای در نظام اطلاع رسانی آموزش وپرورش به منظور رشد بالندگی حرفه ای دبیران تربیت بدنی شامل فعالیت های رسانه ای، اطلاع رسانی، انگیزشی، پژوهشی، درون سازمانی، میان سازمانی و برون سازمانی می باشد. در همین راستا پیشنهاد می شود که مدیران آموزش وپرورش بااهمیت اهداف و روش های بالندگی دبیران تربیت بدنی آشنا شوند و با برگزاری جلسات آموزشی ضمن خدمت و با در اختیار قرار دادن امکانات و تجهیزات آموزشی و نظارتی برای اجرای برنامه در جریان مشکلات و موانع و نیازهای موجود دبیران تربیت بدنی قرار گیرند.
ارائه مدل مفهومی اشتراک دانش و شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: با ورود به عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب و کارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است. یکی از این دستاوردهای عصرجدید ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها است، ازاین رو هدف از این پژوهش پاسخ به سؤال اصلی تحقیق یعنی، " چه عواملی بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیرگذار است؟ " بوده و بررسی میزان تأثیر عوامل شناسایی شده در کشور ایران، بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم با ارائه مدل مفهومی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و پیمایشی می باشد. به منظور گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش ترکیبی (کیفی_کمی) استفاده شد، تلاش شد تا با ترکیب داده های کمی و کیفی، با دستیابی به شناختی عمیق از موضوع، زمینه افزایش تعمیم پذیری و صحت نتایج نیز فراهم گردد. در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل 11نفر از خبرگان و متخصصین این حوزه و اساتید دانشگاهی است که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند؛ ملاک انتخاب، آشنایی و شناخت خبرگان نسبت به موضوع مورد تحقیق و سابقه فعالیت متخصصین در حوزه باتری لیتیوم بود، که اعتبار بخش کیفی در نظر گرفته شد. در خصوص حجم نمونه نیز مصاحبه تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد و بدین ترتیب پس از مصاحبه یازدهم داده ها به اشباع رسیدند، مصاحبه ها به صورت حضوری و نمیه ساختاریافته توسط یک نفر انجام شد. در بخش کمی پژوهش، نمونه آماری 72 نفر بوده اند، ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت پنج تایی بوده که در بین متخصصین شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم در استان تهران و البرز و قم و هچنین اساتید دانشگاهی توزیع گردید. طراحی پرسش نامه با توجه به ادبیات موضوع، انجام مصاحبه و شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم صورت گرفت. در گام اول (کیفی) به شناسایی عوامل شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم پرداختیم و در گام دوم (کمی) تأثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل شناسایی شده، بررسی شد.یافته ها: یافته ها در این پژوهش نشان داد که، متغیرهای شناسایی شده در گام اول(کیفی)، ساختار شبکه، عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی)، اشتراک دانش، اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار، می باشند. ساختارشبکه و عوامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار و اشتراک دانش به عنوان متغیرهای میانجی می باشند. بعد از ترسیم مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 برازش و روابط بین متغیرها آزمون گردید. برازش مدل پیشنهادی تحقیق در سه بخش مدل های اندازه گیری ، ساختاری و کلی مورد تأیید قرار گرفت. در بخش مدل های اندازه گیری برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار ضریب پایایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر بالاتر از 0.7 نشان دهنده پایایی قابل قبول می باشد، که تمامی مقادیر بدست آمده مورد تأیید بود، همچنین نتایج مربوط به روایی همگرا، که با توجه به مقادیر AVE که بیشتر از عدد 0.5می باشند، روایی همگرا را مورد تأیید قرار داده است، روایی واگرا(ماتریس همبستگی، آزمون فورنل و لارکر) نیز مورد تأیید قرار گرفت. در بررسی مدل ساختاری، که در آن روابط میان متغیرها موردتوجه قرار گرفت، ضریب تعیین و ضریب قدرت بررسی شد و هر دو ضریب مورد تأیید قرار گرفت. در برازش بخش کلی، دو مدل اندازه گیری و مدل ساختاری مدنظر قرار گرفت و برازش بخش کلی کنترل شد، با توجه به مقدار به دست آمده 0.646 از فرمول GOF برازش کلی قوی برای مدل پژوهش را نشان داد. بدین ترتیب، ساختارشبکه با مقدار آماره T (0.706) و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (0.294) به دلیل کمتر بودن مقدار آماره T از عدد 1.96 به طور مستقیم بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیر ندارند و ساختار شبکه بر اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (25.880) تأثیر مثبت و معناداری دارد و ساختارشبکه بر اشتراک دانش با مقدار آماره T (2.828) تأثیر مثبت و معناداری دارد و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار نیز بر اشتراک دانش با آماره T (8.824) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اشتراک دانش با آماره T (2.093) و عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی) با آماره T (2.645) نیز تأثیر مثبت و معناداری بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم دارند .نتیجه گیری: باتوجه به اینکه ایران یک کشور درحال توسعه می باشد و سرعت شکل گیری شبکه در ایران (باوجود فرهنگ های متفاوت و عوامل اجتماعی ناپایدار و عوامل حکمرانی پیچیده) در بروکراسی حمایت از زنجیره ارزش باتری لیتیوم، کند می باشد؛ لذا شکل گیری شبکه در این فضای ناهمگون نیاز به حمایت های دولتی نظام مند و قانون گذاری قوه مقننه و ایفای نقش بازیگران مؤثر در این عرصه می باشد. شرایط محیطی معمولاً مربوط به صنعتی سازی اتفاق می افتد تا زمانی که زنجیره ارزش باتری لیتیوم در ایران در مرحله نمونه اولیه و توسعه فناوری می باشد عوامل محیطی تأثیرگذار، ولی با بار عاملی پایین می باشند؛ هنگامی این تأثیر به صورت چشمگیر خود را بروز می دهد که زنجیره ارزش باتری لیتیوم وارد فاز صنعتی شدن باشد و در آن زمان نیاز است اکوسیستم را شکل دهیم و آن اکوسیستم حلقه های بیرون که قوانین، منابع، سیاست گذاری و... است به شدت خود را نشان می دهد.محدودیت پژوهش: هر فعالیت پژوهشی با مشکلات و محدودیت هایی روبرو است از جمله محدودیت های این تحقیق به قرار ذیل است: از آنجایی که متغییرهای این پژوهش به ویژه اعتمادسازی یک ویژگی فردی است، اعتماد به پاسخ های افراد و صداقت آن ها دشوار است. پژوهش هایی از این جنس بر پایه جمع آوری اطلاعات زیاد و دقیق تحقق می یابد که به دلیل نوظهور بودن فناوری و عدم اعتماد و همکاری برخی از شرکت ها جامعه آماری را با محدودیت هایی همراه می نماید. این پژوهش محدود به شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه باتری لیتیوم می باشد و نمی توان آن را برای همه شرکت های دانش بنیان در حوزه های دیگر تعمیم داد.اصالت/ارزش: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب وکارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است ، یکی از این دستاوردهای این ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها از طریق شبکه سازی است و این توانمندی شبکه سازی می تواند به شرکت ها در ایجاد و بهبود ساختار شبکه های کسب وکارشان کمک نماید.
بررسی وضعیت مرتبط با فعالیت های شغلی زنان شاغل در بخش غیر رسمی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
93 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: براساس طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران، اشتغال غیر رسمی زنان در کشور به طور فزاینده ای رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف ترسیم نمایی از فعالیت های شغلی زنان شاغل در بخش غیررسمی و به استناد نظریات دوآلیستی (دوگانگی بازار)، ساختاری، قانون گرایی و فمینیستی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد استقرایی و با دو روش کیفی (استراتژی نظریه مبنایی و تحلیل مضمون) و تحلیل ثانویه صورت پذیرفت. از تکنیک نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با 50 زن شاغل در بخش غیررسمی و 25 صاحب نظر بخش غیررسمی اشتغال مصاحبه شده است.
یافته ها: دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که از میان 6/3 میلیون نفر زنان شاغل در کشور بیش از 2 میلیون نفر (4/56 درصد) در بخش غیررسمی اشتغال دارند، عواملی همچون تله محرومیت چندگانه سرمایه ای و استقلال منعطف به عنوان شرایط علی، رشد رو به ازدیاد مشاغل خدماتی در بخش غیررسمی و شاغل بودن به مثابه راهی برای اعتباریابی زن در جامعه به عنوان عوامل زمینه ای و در نهایت شرایط سخت اقتصادی و همکنشی با شاغلین غیررسمی به عنوان عوامل مداخله ای در شکل گیری و افزایش فعالیت های شغلی زنان در بخش غیررسمی موثرند. نتایج تحقیق نشان داد طرد اجتماعی (انزوای اجتماعی)، مقاومت جسورانه و خط مشی های نرم راهکارهای مقابله با پیامدهای حضور زنان در این بخش می باشند.
نتیجه گیری: به طور خلاصه می توان به چند نکته کلیدی به عنوان نتیجه گیری اشاره نمود: به دلایل عمده ای از قبیل سخت بودن شرایط اقتصادی و نیاز مالی و همچنین کسب استقلال مالی، ورود زنان به بخش غیررسمی اشتغال روبه افزایش است که این مسئله نشان می دهد باید برای مدیریت آن، برنامه ریزی نمود. - زنان شاغل در این بخش، بسیار خواهان حمایت از سوی نهادهای بیمه ای – حمایتی هستند؛ چرا که حضور طولانی مدت در این بخش، آنها با آسیب های جسمی و روحی زیادی مواجه کرده است. از مهمترین راهکارهایی که زنان شاغل در این بخش می توانند به وسیله آن، مطالبات خود را پیگیری نمایند، ایجاد شبکه و تشکل سازی در بین آنهاست. با تحت پوشش درآوردن این افراد، سازمان به یک منبع بالقوه درآمدی دست خواهد یافت و اعتبار اجتماعی آن در بین افراد جامعه نیز افزایش می یابد.
مراکز تعالی پژوهشی (قطب های علمی)، شبکه سازی، و پاسخ به دو مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون چند دهه است که شاکله های مراکز تعالی (قطب های علمی) به مثابه ابزارهایی سیاستی برای نیل به اهدافی مشخص رواج یافته اند، و مراکز تعالیِ متعددی با کارکردهای مختلف تأسیس شده اند. این مراکز زمینه بسیار خوبی را برای همکاری های پژوهشی، به ویژه همکاری های میان رشته ای، فراهم می کنند که برای نوآوری های مأموریت گرا به منظور حل چالش های اجتماعیِ عمده ضروری اند. با این حال، مراکز تعالی با چالش های مهمی نیز روبه رو هستند. به طور خاص، با وجود این که مراکز تعالی ابزاری برای شکل دهی جرم بحرانی از پژوهشگران برجسته هستند، که این به طور خاص برای حل چالش های عمده ضروری است، اما تشکیل این جرم بحرانی به طور مؤثر در این مراکز با موانعی روبه رو است. هم چنین، به نظر می رسد مراکز تعالی در خلاف جهت ارزش های یکسان نگرانه ای عمل می کنند که در فعالیت علمی نیز اهمیتی ویژه دارند. در این مقاله، پس از بحث در مورد مفهوم تعالی و دسته بندی، شیوه های تشکیل، تأمین مالی، و مبنای استدلالیِ مراکز تعالی، به دو مسأله کلیدیِ جرم بحرانی و یکسان نگری در ارتباط با این مراکز پرداخته می شود. سپس، با الهام گرفتن از ساختار شبکه های تعالی، شاکله ای برای مراکز تعالی پیشنهاد می شود که به واسطه ایجاد شبکه ای از پژوهشگران از مؤسسات مختلف برای کار در یک حوزه پژوهشی یا حل یک چالش اجتماعی، دو مسأله فوق را به میزان قابل قبولی مرتفع می کند.
ابزارهای کارآمد آمریکا جهت پیشبرد راهبردهای نفوذ در ایران (از سال 1370 الی 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
11 - 39
حوزههای تخصصی:
مداخلات امریکا در عرصه جهانی، از جنگ جهانی دوم جهت گسترش حوزه نفوذ و ایجاد دولت های همسو با منافع خود(حفظ نظام، ثبات هژمونیک)آغاز شده است و در دوران ریاست جمهوری دموکرات ها و جمهوری خواه ها همواره این سیاست وجود داشته است و برای پیش بردن راهبردهای نفوذ خود بویژه در عرصه سیاسی، هم در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتا از طریق سفارت خانه و هم بعد از انقلاب با توسعه موسسات و بنیادهای امریکایی و بکارگیری نظریه پردازان غربی، روشنفکران سکولار و غربگرای داخلی و حلقه روشنفکران کودتای مخملی و استفاده از احزاب سیاسی به شیوه ای پیچیده و ترکیبی نفع برده اند، بنابر این این توضیح، تحقیق حاضر قصد دارد برای مقابله با آسیب های نفوذ و پروژه های براندازی به بررسی ابزارهای نفوذ بپردازد در همین راستا این مقاله در پاسخگویی به این پرسش اصلی است که ابزارهای کارآمد امریکایی ها برای رسیدن به راهبردهای نفوذ در ایران چه می باشد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی، تاریخی و کتابخانه ای به تبیین ابزارهای کارآمد نفوذ در سالهای 1370 الی 1388 پرداخته همچنین از نظریه نفوذ علی اکبر احمدیان و نظریه شبکه سازی موسسه رند، بهره برده است و در نتیجه این پژوهش: سفارت خانه ، ایدئولوژیی سازی ، شبکه سازی ، رهبرسازی را مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد.