مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ترجمه قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مترجمان قرآن، معادل یابی دقیق واژگان است. در این میان، ماده قرب با بسامد نسبتاً بالا، طیف وسیعی از کاربردها را در قرآن کریم داراست. با توجه به اهمیت برگردان دقیق و صحیح این واژه و مشتقات آن، پژوهش حاضر درصدد بوده است، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع لغوی و تاریخی، ماده «قرب» و ابعاد معنایی آن را در قرآن کریم مورد بررسی قرار داده تا بر اساس آن به بررسی و ارزیابی معادل های ماده قرب در چهار ترجمه فولادوند، آیتی، الهی قمشه ای، موسوی همدانی بپردازد. در پایان این نتایج حاصل شده است که ابعاد معنایی شامل نزدیکی زمانی، نزدیکی مکانی، اقامه فعل و انجام عمل، در معنای رابطه نسبی و خویشاوندی، دسترسی، به دست آوردن، کثرت و زیادی، رابطه جنسی، ازدواج، پیشکش کردن، منزلت و نزدیکی تکوینی است. همچنین مترجمان برای واژگانی چون تقرب، مقرب، مقربون، قرب الهی معادل سازی ننموده و در برخی موارد از ترجمه، دچار تداخل معنایی گشته اند. همچنین خطای کاربرد معنای تفسیری به جای کاربرد معنای معادل نیز در این ترجمه ها قابل مشاهده است.
واکاوی نقش عوامل نحوی در ترجمه قرآن (با تکیه بر تفاوت کارکرد نحوی و معنایی لیسَ و حروف شبیه به لیسَ)
حوزه های تخصصی:
موضوع ترجمه قرآن از مسائل بسیار مهم و حیاتی است که دقّت و ظرافت خاصّی را از جانب مترجم می طلبد. توجه به عوامل مؤثّر در ترجمه از قبیل، مفردات، ساختار صرفی و نحوی، نوع جملات و مهم تر از همه توجه به تفاوت ها و ظرافت هایی که در کارکردهای نحوی و بلاغی واژگان و ترکیب آن ها با کلمات دیگر وجود دارد، امری ضروری است، در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نگارنده کوشیده است، ضمن آسیب شناسی ترجمه های موجود، به بررسی دقیق کارکرد نحوی، بلاغی و تفاوت معنایی حروف شبیه به لیسَ با فعل لیسَ از جهت نوع، کیفی ت نفی و کاربرد هریک پرداخته شود. نتایج به دست آمده، نشان داد که حروف شبیه به لیسَ، به ویژه دو کلمه " ما " و " إن" نسبت به فعل" لیس" از تاکید و شدّت بیشتری در نفی برخوردارند و جملات «لستُ علیکم بوکیل» و «ما أنا علیکم بوکیل» هر یک متناسب با موضوع قبل و میزان اهمیتی که داشته، انتخاب گردیده است که اوج بلاغت و فصاحت کلام وحی را نشان می دهد.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (4): نقد و بررسی دو ترجمه برگزیده کتاب سال 1390 حسین استاد ولی و سید علی موسوی گرمارودی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۷)
231 - 250
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است دو ترجمه از قرآن را (ترجمه سیدعلی گرمارودی و حسین استادولی) که حائز رتبه اول کتاب سال 1390 شده اند؛ ضمن مقایسه، در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات سوره حمد و 13 آیه از سوره بقره، هر دو ترجمه را مطابق با چاپ سوم ترجمه استادولی و چاپ دوم ترجمه گرمارودی، بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (5) بخش دوم نقد و بررسی دو ترجمه قرآن برگزیده سال 1390
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸۸)
317 - 330
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است دو ترجمه از قرآن را (ترجمه سیدعلی گرمارودی و حسین استادولی) که حائز رتبه اول کتاب سال 1390 شده اند؛ ضمن مقایسه، در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیاتی از سوره های قرآن هر دو ترجمه را مطابق با چاپ سوم ترجمه استادولی و چاپ دوم ترجمه گرمارودی، بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
کاربست معناشناسی در ترجمه ماده «ن ف ق» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از لوازم ترجمه قرآن، توجه و راهیابی به خاستگاه معنای واژگان آیات است که راه را برای تبیین معنای متن هموار می سازد. برای فهم واژگان اصلی در آیات باید به اصلِ معنای اساسی، ریشه شناسی و به معنای آن در سیاق های مختلف توجه کرد. از واژگان پُر بسامد در قرآن کریم، واژه های برگرفته از ماده «ن ف ق» است که دو واژه «انفاق» و «منافق» به سبب دوری معنایی و بارِ عاطفی مثبت و منفی همواره در معادل یابی به خاطر عدمِ توجه به اشتقاق از اصلِ ماده، مستقل در نظر گرفته شده و معانی مصطلحِ بریده از معنای اساسی را نشان می دهند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤالات است که ماده «ن ف ق» چه سیر معنایی را پشت سر گذاشته و در این سیر دارای چه مؤلفه هایی شده است؟ و رابطه معنایی مشتقات این ماده با هم چگونه است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در متون عرب پیش از اسلام و زبان علمی متعارف نزد ایشان، ماده «ن ف ق» در معنای «حفره» استعمال می شده است که قرآن کریم طی معناسازی از این واژه فرهنگ ویژه ای به وجود آورد و مبتنی بر همان معانیِ چاله و شکاف، از ماده «نفق» سه واژه «منافق»، «انفاق» و «نفقه» را مفهوم سازی کرد. با این تفاوت که در کاربست قرآنی و در پرتو دیدگاه پیش نمونه، معانی «نفق» محدودتر شده و بیشترین استعمال آن در دو حوزه انفاق و خرج کردن مال و نیز نفاق و دورویی در اعتقادات است. این معانی بر اساس پیش نمونه اولیه در زبان علمی به حالت محسوس، تصویرپردازی و مفهوم سازی شده که ضروری است ایندست مفهوم سازی ها در ترجمه قرآن مورد توجه مترجمان قرار گیرد.
نقد و بررسی معنای «ال» در ترجمه صد آیه اول قرآن کریم (مطالعه موردی ترجمه محمدعلی رضایی اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مواردی که در برگردان آیات قرآن کریم کم تر مورد توجه قرار گرفته، معانی مختلف ال و خصوصاً ال عهد ذهنی بلاغی است و این مسأله موجب آسیب در ترجمه می شود، ال عهد ذهنی در بلاغت و علم نحو معانی متفاوتی نسبت به هم دارد که قدماء به این مورد اشاره نکرده اند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به معناشناسی ال در محدوده صد آیه اول قرآن کریم در ترجمه محمدعلی رضایی اصفهانی می پردازد و از این رهگذر به دنبال تحلیل دقیق معانی ال و بررسی راه های نمایش آن ها در ترجمه مذکور می باشد. روش مترجم در ترجمه انواع مختلف ال استخراج شده است و در برخی از ترجمه های ارائه شده در این دامنه پژوهشی، ملاحظاتی مطرح گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در ترجمه عهد حضوری تنها با ترجمه نمودن اسم اشاره و حرف ندا در کنار اسم معرفه می توان مفهوم حضور در ال را آشکار نمود. چنانکه در زبان عربی نیز نشانه عهد حضوری بودن ال، وجود این قرائن می باشد و مترجم نیز همین طریق را پیموده است و توضیح بیشتری نمی دهد و برای رساندن عهد ذکری صریح، لفظ«این» را اضافه نموده و برای نمایش ال موصوله تعبیر به «کسانی که» آورده است، همانگونه که موصولات اسمی چنین ترجمه می شوند. ال جنس و عهد ذهنی بلاغی به همان شکل معرفه معنا می شود و علامت خاصی برای شناخت آن وجود ندارد.
بررسی شیوه های برگردان مثنی در چهار ترجمه قرآن کریم و قابلیت انطباق آن با ساختار دستوری زبان فارسی (مطالعه موردی ترجمه های الهی قمشه ای، آیتی، خرمشاهی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت در ساختار دستوری میان زبان ها، همواره یکی از مباحث چالش برانگیز در ترجمه است و شاید بتوان گفت هر چه دو زبان از لحاظ اصل و ریشه از هم دورتر باشند، تفاوت دستوری میان آن ها بیشتر خواهد بود. یکی از مقوله هایی که تفاوت ساختاری در آن نمود برجسته ای دارد، مقوله شمار است. در زبان عربی به عنوان یکی از زبان های سامی برای این مقوله سه برش یعنی مفرد، مثنی و جمع وجود دارد ودر زبان فارسی که از جمله زبان های هند و اروپایی به شمار می رود، برای مقوله شمار فقط دو برش مفرد و جمع در نظر گرفته شده است. حال با توجه به این که صیغه مثنای عربی در شمار زبان فارسی معادلی ندارد، چه راهکارهایی برای برگردان آن به زبان فارسی وجود دارد؟ این جستار پس از بررسی ترجمه 150 آیه حاوی صیغه مثنی در چهار ترجمه الهی قمشه ای، آیتی، خرمشاهی و انصاریان به این نتیجه رسیده است که مترجمان در برگردان صیغه مثنی از چهار راهکار بهره جسته اند: 1. استفاده از عدد دو 2.تصریح و ذکر مرجع مثنی 3. ترجمه مثنی به مفرد4. حذف مثنی در ترجمه. از میان این شیوه ها استفاده از عدد دو در ترجمه ها بسامد بیشتری داشته است. همچنین مشخص گردید که مترجمان در اعمال این شیوه ها، گاه ساختار زبان فارسی را رعایت نکرده و این امر منجر به عدم درک صحیح معنا و یا نقض ساختار فارسی شده است.
بررسی بازنمایی تنکیر در ترجمه های فارسی قرآن قرن دهم، الهی قمشه ای، انصاری، رضایی اصفهانی، صفوی و ترجمه تفسیر طبری (مطالعه موردی سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنکیر یکی از اسالیب پرکاربرد در متون زبان عربی، بالأخص قرآن کریم است که معانی مختلف و متنوعی را در خود جای داده است. آگاهی از این معانی برای مترجم ضروری است و به او در انتقال درست مفهوم کمک می رساند. پژوهش حاضر در پی آن است که معانی نهفته در نکره را بررسی کرده و بازتاب آن را در شش ترجمه مختلف فارسی (ترجمه تفسیر طبری، قرآن قرن دهم، الهی قمشه ای، انصاری، رضایی اصفهانی و صفوی) از سوره بقره مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، حاکی از این است که مترجمان گرچه در مواردی، موفق به نمایاندن تنکیر کلمات متن اصلی در ترجمه های خود شده و از این حیث، رضایی اصفهانی بهترین و الهی قمشه ای ضعیف ترین عملکرد را به خود اختصاص داده اند، اما مجموع عملکرد ترجمه های شش گانه چنان نیست که بتوان آن را مناسب و موفق قلمداد کرد. ازجمله مواردی که نشانگر عملکرد ضعیف مترجمان است، عبارتند از: 1. انتقال نکره بودن کلمه و عدم انتقال معنای تنکیر؛ 2. بی اعتنایی به نکره در برخی نقش ها همچون حال؛ 3. توجه نکردن به کلمه ای که در یک آیه هم به صورت معرفه به کار رفته و هم به صورت نکره؛ 4. عدم عنایت کافی به واژه ای که در یک عبارت دو بار به صورت نکره ذکر شده است؛ 5. انعکاس تنکیر یک کلمه و عدم بازنمایی این ویژگی در واژه ای دیگر که به هم عطف شده اند.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (6): نقد و بررسی ترجمه جناب آقای گرمارودی و جناب آقای استاد ولی از قرآن کریم دو ترجمه برگزیده سال 1390، بخش سوم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۹)
271 - 285
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است دو ترجمه از قرآن را (ترجمه سیدعلی گرمارودی و حسین استادولی) که حائز رتبه اول کتاب سال 1390 شده اند؛ ضمن مقایسه، در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 25 تا 34 از سوره بقره هر دو ترجمه را مطابق با چاپ سوم ترجمه استادولی و چاپ دوم ترجمه گرمارودی، بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.
بررسی و نقد راهکارهای ترجمه ابهام در قرآن کریم به زبان فارسی و چینی (ابهام واژگانی و دستوری به عنوان نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ابهام ، به ویژه ابهام های قرآن به عنوان یک متن مقدس همیشه کار سختی است؛ زیرا سبک و شیوه ابهام قرآنی خالی از خلل و در عین سازواری و بلاغت است. در مقاله پیش رو با بررسی چگونگی ترجمه ابهام به دو زبان فارسی و چینی، تلاش شده است نخست، نحوه برخورد مترجمان با مقوله ابهام مشخص شود و دوم، تفاوت های این دو زبان در انتخاب های فرهنگی بررسی شوند. برای این منظور، از ترجمه های فارسی، یک ترجمه کهن ترجمه ابوالفتوح رازی و یک ترجمه معاصر ترجمه گرمارودی و از میان ترجمه های چینی، ترجمه «سلیمان بی جه سو» انتخاب شده اند. مهم ترین یافته های این پژوهش، نشان می دهد رازی در مواجهه با وجوه متعدد لفظ یا ساختار مبهم، معمولاً یک وجه را برگزیده و وجوه دیگر را وانهاده است. همچنین، گرمارودی بیشتر بر انتقال تعدد معنایی موجود در متن اصلی با استفاده از پاورقی و کمانک متمرکز است؛ در این بین، تمرکز سلیمان بر انتقال واژه یا ساختار مبهم به زبان چینی است.
اسلوب «حصر» در قرآن و چالشهای ترجمه پیرامون آن (مطالعه موردی سه ترجمه معاصر از آقایان فولادوند، مکارم و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
155-174
حوزه های تخصصی:
از جمله وجوه اعجاز قرآن کریم مسئله فصاحت و بلاغت است که در سایه ی علومی همچون معانی، بیان و بدیع معنا می یابد. یکی از موضوعات مورد پی جویی در علم معانی بحث «حصر» در کلام است. پژوهش حاضر به بررسی عنصر «حصر» درآیات قرآن پرداخته و میزان توجه مترجمان قرآن به این موضوع را به بوته نقد و بررسی گذاشته است. در این راستا آیات چالش برانگیزی که در آن ها اسلوب حصر به کار رفته بیان شده و پس از بررسی و تحلیل نوع حصر استفاده شده، ترجمه ی اساتید معاصر در مورد آن، مورد نقد و واکاوی قرار گرفته است. در این پژوهش سه ترجمه ی از اساتید برجسته معاصر آقایان فولادوند، مکارم و انصاریان مورد بررسی و تحلیل بوده است. پس از بررسی هر آیه و ترجمه های انجام شده، مقایسه ای میان ترجمه ها صورت گرفته و بهترین ترجمه در مورد هر آیه معرفی شده است. به نظر می رسد از میان سه ترجمه مورد نظر ترجمه استاد انصاریان بیشترین دقت در مورد موضوع «حصر» را دارد.
رهیافتی زبان شناختی به ترجمه «خُطُوات» در قرآن کریم با تکیه بر ریشه شناسی واژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین وظیفه مترجمان در فرآیند ترجمه قرآن کریم، فهم دقیق واژگان قرآنی و انتخاب بهترین معادل ها برای آنهاست؛ به ویژه آنجا که واژه دارای پاره ای از مؤلّفه های معناییِ خاص باشد که در انتقال به زبان عربی کلاسیک از نظرها دور مانده است. یکی از بارزترینِ این نمونه ها، واژه قرآنی «خطوه» است که به دلیل دربرداشتن پاره ای مؤلّفه های معناییِ کم شناخته، تنها در قالب ترکیب «خُطُوات الشَّیطان» به کار رفته است. مطالعه حاضر در صدد برآمده است با کاربست دانش ریشه شناسی به عنوان یک ابزار کارآمد در فرآیند ترجمه، به پیجویی ماده «خ ط و» در شاخه های مختلف سامی دست زند و قدیم ترین معنای آن را بازشناسد، روند تحولات معنایی آن تا عصر نزول قرآن کریم را به مطالعه گذارد و به بازشناسی مؤلّفه های معنایی آن همّت گمارد. همچنین پژوهش حاضر، میزان موفقیت ترجمه های فارسی در ارائه معادل هایی برای واژه قرآنی «خطوه» را مورد ارزیابی قرار داده، ونشان داده است که یکی از مهمترین مؤلّفه های معنایی واژه «خطوه» که در سنّت مطالعات لغوی و تفسیری مغفول مانده، گمراهی و سرگردانی است. بر این پایه، «خطوه» در بافت نزول قرآن کریم، بر خصوصِ ردّپاهای گمراه کننده ای اطلاق می گردید که موجباتِ سرگردانی مسافران را پدید می آورد.
بررسی ترجمه «إنّما» در ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واژه ای در قرآن کریم دارای معنی خاص خود و دارای اهداف معنوی و بلاغی است که در ترجمه نیز باید به این مسأله توجه شود. از جمله واژگانی که در ترجمه قرآن، دقت ویژه ای می طلبد، واژه «إنّما» است که از ادات حصر بوده و دارای جایگاه خاص در قرآن کریم است. اما علیرغم اهمیت توجه به این امر، برخی مترجمان در برگردان «إنّما»، یا دقت لازم را اعمال ننموده اند و یا آن را اساساً ترجمه نکرده اند و یا به صورت نادرست ترجمه نموده اند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، آیاتی که در آن «إنّما» به کار رفته استخراج و در پنج ترجمه انصاریان، خرمشاهی، فولادوند، الهی قمشه ای و مکارم شیرازی، بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش، خطاهای رایج در ترجمه «إنّما» عبارتند از: 1. ترجمه إنّمای حصری به صورت تأکیدی، 2. خطا در تشخیص طرفین قصر در ترجمه «إنّما»، 3. خطا در تشخیص مای کافه از مای موصوله در «إنّما»، 4. خطا در تشخیص مای موصوله از مای مصدریه، 5. خطا در معادل یابی معنایی «إنّما» ، 6. خطا در ترجمه یکسان «إلا» و «إنّما». نتایج حاکی از آن است که ترجمه های خرمشاهی (81 مورد)، الهی قمشه ای (74 مورد) و انصاریان (23 مورد) در برگردان «إنّما» توجه لازم را مبذول نداشته اند و ترجمه مکارم به طور کامل، برگردان تأکیدی «إنّما» را مورد توجه قرار داده است.
تحلیل مفهوم ماده «فکه» در قرآن کریم و ارزیابی برگردان آن در ترجمه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژگان پرکاربرد قرآنی که از سوی لغویان و مفسران مورد توجه قرار گرفته، ماده «فکه» به همراه مشتقات آن است. به موازات همین اختلاف معنایی، مترجمان قرآن نیز در بیان معنای واژه فکه گوناگون عمل کرده اند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی و با هدف دستیابی و یافتن دیدگاه صحیح در خصوص معنای ماده «فکه»، به گردآوری، تحلیل و ارزیابی دیدگاه های لغویان و مفسران پرداخته و سپس بر اساس خروجی نهایی، ترجمه های آیتی، الهی قمشه ای، خرمشاهی، رضایی، صفوی، فولادوند، مشکینی، و مکارم شیرازی را از جهت توفیق یا عدم توفیق در معادل یابی این ریشه ارزیابی نموده است. برآیند پژوهش حاضر این شد که اصل معنایی و مفهوم لغوی این واژه به ترتیب «گشودن میان یک چیز با پر کردن چیزی لطیف» و «شادی زیاد به همراه غرور» بوده که در مصادیق مختلفی مانند «میوه» و «شوخ طبعی» به عنوان اسبابی برای ایجاد آن معنا به کار می روند. عملکرد ترجمه های یادشده، برای مشتقات مختلف ماده «ف ک ه» نیز متفاوت است؛ در برخی موارد، مانند انتخاب معنای «میوه» برای «فاکهه»، عملکرد آن ها موفقیت آمیز است؛ لیکن در برخی دیگر، مانند معنای «فاکه»، عملکرد مترجمان ضعیف ارزیابی می گردد.
میزان پایبندی ترجمه های معاصر فارسی در برگردان«أَرَأَیْتَ» و فروع آن در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
تر کیب «أَرَأَیْتَ» و فروع آن یکی از ترکیب های دشواریاب قرآن کریم از نظر نحوی و پیرو آن از لحاظ برگردان آن به زبان های دیگر از جمله فارسی است. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی برخی از ترجمه های فارسی معاصر و مشهور قرآن کریم (الهی قمشه ای، رضایی اصفهانی، شعرانی، صفوی، صفار زاده، فولادوند، مجتبوی، مشکینی، معزّی و مکارم) در برگردان آیات مشتمل بر «أَرَأَیْتَ» و فروع آن بر اساس معیارهای صرفی، نحوی و بلاغی که باید در ترجمه این ترکیب رعایت گردد، موارد کاربرد این ترکیب در قرآن را مورد پژوهش قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که سازگارترین ترجمه ها با معیارهای صرفی، نحوی و بلاغی، در رتبه نخست ترجمه صفوی است که در 26 مورد، و سپس مشکینی و شعرانی در 22 مورد، و سپس مجتبوی در 20 مورد این معیارها را رعایت کرده اند و ترجمه های رضائی اصفهانی و معزی به لحاظ اینکه این معیارها را در هیچ موردی رعایت نکرده اند، ناپایبندترین ترجمه ها می باشند.
نقد و بررسی سبک ترجمه آیات قرآن در «تفسیر شریف لاهیجی»
حوزه های تخصصی:
تفسیر شریف لاهیجی اثر قطب الدین لاهیجی از علمای امامیه قرن یازدهم هجری قمری است که به زبان فارسی نوشته شده است. پیش از دوره معاصر، ترجمه قرآن آمیخته با تفسیر آن ارائه می شد. از نیمه قرن چهارم تا پایان قرن ششم هجری قمری آثار ماندگاری در ترجمه و تفسیر قرآن کریم بر جای مانده که در پیدایش ترجمه و تفسیر در زمان های بعد از آن کم و بیش تأثیر گذار بوده است. تفسیر شریف لاهیجی از جمله همین تفاسیر است؛ هدف اصلی این کتاب شرح و تفسیر آیات قرآن کریم است، بنابراین سبک ترجمه آن به روش تفسیری – تحلیلی بوده و مفسر نظرات خاص تفسیری خود را در ترجمه آیات اعمال کرده است. با توجه به اینکه ترجمه آیات قرآن در این تفسیر ناظر به نثر معیار فارسی قرن یازدهم هجری است، وجود واژگان اصیل فارسی در آن به شیوایی متن افزوده و از نقاط قوت آن محسوب می شود. از طرفی در ساختار نحوی، معادل یابی برای واژگان، ترجمه تحت اللفظی و ساختار کلام، دارای اشکالاتی است که در این پژوهش مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
آرایه مشاکله و چالش ترجمه قرآن کریم (همراه با نقد و بررسی هفت ترجمه از قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی انواع آرایه مشاکله در قرآن کریم،روش ترجمه صحیح آن و بررسی موردى عملکرد مترجمان شیوه تحت اللفظی،معنایی و تفسیری در ترجمه آن می باشد.به این منظور از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد.این آرایه هفتاد و هفت بار در قرآن کریم به شیوه تحقیقی و تقدیری وارد شده است که ترجمه نادرست گاهی منجر به ایجاد شبهه در ذهن مخاطب می شود.بدین منظور پنج نمونه از این موارد انتخاب و ضمن بیان معنای واقعی آنها ،ترجمه ه ارزیابی شد. بهترین روش برای ترجمه این پدیده زبانی بهره گیری از روش تفسیری است البته بدین شرط که ابتدا معنای ظاهری لفظ ذکر گردد سپس معنای مقصود به صورت توضیح تفسیری در پرانتز یا کروشه آورده شود تا از طرفی زیبایی و تاثیر آرایه از بین نرود و از طرفی دیگر از ایجاد شبهه جلوگیری شود.نامناسب ترین شیوه ترجمه برای این شیوه بیان،ترجمه تحت اللفظی است.مترجمان محترم در سایه ترجمه این آرایه، یک شیوه مناسب که در سرتاسر قرآن کریم بدان پایبند باشند اتخاذ نکرده اند که بیانگر عدم یک روش صحیح مشخص در نزد ایشان می باشد.لذا پیشنهاد می شود مترجمان محترم در ارائه ترجمه های جدید یا تجدید چاپ ترجمه خویش در ترجمه این آرایه دقت بیشتری کرده و به شیوه مناسب ترجمه نمایند.
«فشردگی» و «گستردگی» کلامی در ترجمه قرآن (موردپژوهی سوره انفال و توبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید کلام با دو مشخصه «فشردگی» و «گستردگی» همراه است. ایجاز و فشرده گویی از جمله سبک های انتقال پیام است که یکی از صنایع پرکاربرد در قرآن به شمار می رود. انتقال صرف این فن کلامی به زبان مقصد، پیام نهفته در متن اصلی را انتقال نخواهد داد و مخاطب را در دریافت پیام دچار مشکل می کند. مقاله پیش رو با توجه به این مهم در نظر دارد ضمن بررسی آیاتی از سوره انفال و توبه با ترجمه الهی قمشه ای و رضایی اصفهانی، به سنجش عملکرد مترجمان در ترجمه مواضع فشرده گویی بپردازد. برای این منظور 6 مورد از مواضع فشرده گویی انتخاب شد که عبارتند از: 1. مفاهیم و اصطلاحات 2. تشریح لفظ عام 3. بیان ارجاعات شخصی 4. تشریح اسم موصول 5. توجه به سیاق آیه 6. گسترش فشردگی اسم های اشاره بدون مشارالیه. در پایان پس از بررسی نمونه ها مشخص شد که مترجمان به منظور گسترده سازی، بیشتر راهبرد ارجاع به مابعد را به کار گرفته اند. همچنین باید گفت که بسامد کاربست راهبرد گسترده سازی در ترجمه قمشه ای به نسبت قابل ملاحظه ای بالاتر از مترجم دیگر بوده و رضایی با رعایت احتیاط، از این راهبرد بهره گرفته است اما قمشه ای با نگاه تفسیری به ترجمه، مرزی بین ترجمه و تفسیر قائل نبوده و با شرح و بسط زیاد در موارد غیر ضروری، سبب دوری از ترجمه و انحراف مخاطب از فحوای اصلی سخن شده است.
معنی شناسی تاریخی نفاق در قرآن: نسبت نفاق با دورویی، پنهان کاری و اِنفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معانی امروزین نفاق ازجمله پنهان کاری و دورویی با بسیاری از توصیف های منافقان در قرآن کریم ناهمخوان است؛ به ویژه آنکه نفاق در قرآن برای کنشی در حوزه عمومی به کار رفته است و محدود به حوزه دینی - اخلاقی نیست. این مطالعه درصدد است پس از ابهام زدایی از معنای قرآنی نفاق، رابطه آن را با مفاهیمی چون دورویی و پنهان کاری با تکیه بر معناشناسی تاریخی و اطلاعات اسباب النزولی مشخص کند. همچنین، به دلیل شباهت دو ریشه نفاق و انفاق، در این مقاله تلاش شده است رابطه معنایی این دو ریشه در زبان عربی بررسی شود. بررسی صورت گرفته نتایج متعددی داشت و درنهایت، به بی ارتباطی معنای نفاق با دورویی و پنهان کاری و نیز انفاق رسید. نتایج به دست آمده چنین بودند: در میان محققان اروپایی که در پی ریشه شناسی و معنی شناسی منافقان برآمده اند، اتفاق نظری وجود ندارد؛ منافقان صدر اسلام از دیده دیگران پنهان نمانده بودند تا بتوان پنهان کاری را ویژگی بارز آنان دانست؛ واژه های عربی «نفاق» و «انفاق» به ریشه مشترکی نمی رسیدند؛ لغتشناسان عرب اتفاق نظر دارند که ریشه (ن ف ق) به معنی از دست دادن است؛ اما تلاش آنان برای فهم معنای تاریخی منافق، به نتیجه پذیرفتنی نرسیده است. بسامد بالای کاربرد مشتقات این ریشه در زبان حبشی در معنی دونیم کردن و تکه کردن، معنادار است و با تمامی اوصاف منافقان در قرآن، همخوانی دارد. افزوده شود معادل هیپاکریسی (دورویی)، برگرفته شده از زبان یونانی باستان، باوجود نادرستی، در ترجمه های معاصر قرآنی به زبان انگلیسی، به معادلی غالب تبدیل شده است.
نقدنگاشت ترجمه های قرآنی (7): نقد و بررسی ترجمه جناب آقای دکتر حداد عادل از قرآن کریم
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
113 - 126
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو، در تلاش است ترجمه قرآن جناب آقای حداد عادل را در بوته نقد و بررسی قرار دهد. وی در راستای این هدف، با بیان آیات 1 تا 12 از سوره مائده، نکات انتقادی خود را نسبت به ترجمه بیان کرده و سپس، دیدگاه خود را مطرح می سازد.