مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
منبع:
Applied Family Therapy Journal, Vol. ۵ No. ۴, Serial Number ۲۳ (۲۰۲۴) Special Issue on Women Studies
262-270
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to evaluate the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on reducing depression and cognitive biases in married women. Methods and Materials: A randomized controlled trial was conducted with 30 married women in Tehran who exhibited elevated depressive symptoms and cognitive biases. Participants were randomly assigned to an experimental group (n = 15) receiving eight weekly 75-minute ACT sessions or a control group (n = 15) receiving no psychological intervention. Depression and cognitive biases were assessed at pretest, posttest, and five-month follow-up using the Beck Depression Inventory-II and the Cognitive Bias Questionnaire. Data were analyzed using repeated measures ANOVA with Bonferroni post-hoc tests in SPSS-27. Findings: Repeated measures ANOVA indicated significant time × group interactions for depression (F(2, 54) = 45.22, p < .001, η² = .63) and cognitive biases (F(2, 54) = 39.52, p < .001, η² = .60). Bonferroni tests showed significant reductions in depression and cognitive bias scores from pretest to posttest (p < .001) and pretest to follow-up (p < .001) in the experimental group. No significant differences were found between posttest and follow-up scores (p > .05), indicating stability of treatment effects. Conclusion: Findings suggest that Acceptance and Commitment Therapy is effective in reducing depressive symptoms and cognitive biases in married women and that these benefits persist over a five-month follow-up. ACT may offer a promising therapeutic option for addressing both emotional and cognitive vulnerabilities in this population by promoting psychological flexibility and values-based action.
Examining the Effect of a Strength-Based Approach on Distress Tolerance and Frustration Tolerance in Divorced Women(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Dealing with stress is one of the transformative changes that divorce introduces in personal and family lives, leading to the disruption of mental health, cognitive conflicts, and identity crises among women. Thus, the current study aimed to investigate the effectiveness of a strength-based approach on distress tolerance and frustration tolerance in divorced women. Methods: The research was applied in nature and semi-experimental in design, featuring a pre-test and post-test with one experimental group and one control group, along with a two-month follow-up. Consequently, the study population consisted of all divorced women who visited counseling centers in District 6 of Tehran in 2022. From this population, 40 women were selected through purposive sampling and randomly assigned to an experimental group (20 participants) and a control group (20 participants). The experimental group underwent a strength-based approach program based on a protocol developed by Darbani and Parsakia (2022). Data collection tools included the Harrington Frustration Tolerance Questionnaire (2005) and the Simons and Gahr Distress Tolerance Questionnaire (2005). Descriptive statistics utilized frequency distribution tables, and inferential analysis was conducted using mixed ANOVA with repeated measures and Bonferroni post-hoc tests, employing SPSS software version 26. Findings: Considering the F-values and significance levels in the mixed ANOVA for frustration tolerance (F = 10.49, p = 0.002) and distress tolerance (F = 8.81, p = 0.003), it can be concluded that the intervention employed in this study, namely the strength-based approach as an independent variable, significantly altered the dependent variables (frustration tolerance and distress tolerance). Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that the strength-based approach is effective in improving distress tolerance and frustration tolerance among divorced women. Therefore, techniques from this approach can be utilized in post-divorce counseling for divorced women.
Effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy on the Psychological Well-Being of Couples Referring to the Dispute Resolution Council(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study was to evaluate the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on the psychological well-being of couples referring to the Dispute Resolution Council in Omidiyeh County. Methods: This study employed a quasi-experimental design with a pre-test, post-test, and control group, along with a 45-day follow-up period. The statistical population consisted of couples who referred to the Dispute Resolution Council in Omidiyeh County in 2021. In the initial phase, a purposive sampling method was used to select 30 participants. These individuals were chosen from among those who had been engaged or married for four or five years, expressed a desire for separation, and had sought assistance from the Dispute Resolution Council. They were randomly assigned to either the experimental group or the control group. The experimental group underwent eight sessions of Acceptance and Commitment Therapy, while the control group received no intervention and remained on a waiting list. Findings: The mean age in the ACT group was 33.31 ± 5 years, in the solution-focused approach group was 32.50 ± 3.72 years, and in the control group was 33.68 ± 5.04 years. The results of the mixed-design analysis of variance indicated that the intervention had a statistically significant effect on the dimensions of psychological well-being in the post-test and follow-up stages compared to the control group (p < .05). Furthermore, the results of the Bonferroni post hoc test demonstrated that Acceptance and Commitment Therapy was more effective in improving conflict resolution styles (p < .05). Conclusion: Acceptance and Commitment Therapy can be considered an effective approach for reducing problems arising from marital conflicts among individuals referring to the Dispute Resolution Council.
مقایسه اثربخشی آموزش هوش هیجانی و خودشفقت ورزی بر سرزندگی تحصیلی و بهزیستی ذهنی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش هوش هیجانی و خود شفقت ورزی بر بهزیستی ذهنی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود جامعه شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه دخترانه شهر همدان در سال تحصیلی (1403-1402) بودند ، نمونه در این مرحله برای نمونه گیری از روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای استفاده شده است و به صورت تصادفی 60 نفر از این افراد (20 نفر گروه آزمایش اول، 20 نفر گروه آزمایشی دوم و 20 نفر گروه کنترل) انتخاب شد. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق به ترتیب از پرسشنامه مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمودر (٢٠٠٣) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش ، از آزمون مانکوا و پیش فرض های آن استفاده شد. آزمون ANOVA (تحلیل واریانس یک طرفه) همراه با نمودار جعبه ای و آزمون تعقیبی توکی و شفه و.. برای مقایسه های چند تایی در پس آزمون از نرم افزار SPSS نسخه 23 استتفاده شده است. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد آموزش هوش هیجانی و خودشفقت ورزی بر بهزیستی ذهنی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دور دوم متوسطه دخترانه شهر همدان اثربخش است. به طوری که نمره دانش آموزانی که آموزش های لازم را در ارتباط با هوش هیجانی و خودشفقت ورزی دریافت کرده بودند نسبت به دانش آموزانی که هیچ آموزشی در این راستا دریافت نکرده بودند، بیشتر بود. همچنین مشخص شد بین اثربخشی آموزش هوش هیجانی و خودشفقت ورزی بر بهزیستی ذهنی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر تفاوت معناداری ندارد. نتیجه گیری: روان شناسان می توانند به دانش آموزان کمک کنند تا آگاهی بیشتری از احساسات خود پیدا کنند و یاد بگیرند چگونه با آن ها برخورد کنند. تا اهداف معنادار و قابل تحققی برای خود تعیین کنند. اهداف واقع گرایانه و مرتبط با علاقه های شخصی، می توانند انگیزه و سرزندگی تحصیلی را افزایش دهند. آموزش خودشفقت می تواند به دانش آموزان کمک کند تا انگیزه داخلی خود را تقویت کنند. همچنین لازم است به آن ها آموزش داده شود که از داشتن معنا و ارتباط عمیق با موضوعات تحصیلی لذت ببرنند و از راهبردهایی مانند تجزیه و تحلیل مسائل، اتصال به زندگی روزمره و ایجاد ارتباط با محتوا استفاده کنند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
123 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری با توجه به اثرگذاری فراوان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی بر جوامع، یکی از مهم ترین عوامل توسعه همه جانبه در سطح جهان شناخته شده و می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار داشته باشد. پایداری توسعه گردشگری نیازمند به کارگیری عوامل قابل اندازه گیری در هر یک از ابعاد توسعه پایدار است. شهر شوش یکی از مستعدترین مناطق گردشگری کشور در زمینه بناهای باارزش تاریخی و باستانی است؛ اما با وجود تمدنی غنی و مواهب طبیعی به دلیل مشخص نبودن هدف ها و سیاست های گردشگری منظم در قالب برنامه های اجرایی و سازمانی، از یک سیستم منظم آینده نگری گردشگری برخوردار نبوده و سهم متناسب با خود را در صنعت گردشگری کسب نکرده است. هدف پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری شهر شوش با رویکرد آینده پژوهی و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر است. تحقیق حاضر براساس هدف، از نوع توسعه ای کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای و اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان مرتبط با گردشگری و برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 56 متغیر در قالب شش بُعد (کلان و فرااستانی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی) با استفاده از روش دلفی و نظر خبرگان شناسایی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ماتریس اثرات متقاطع (میک مک) استفاده شده است که درنهایت 13 عامل کلیدی: امنیت و آرامش گردشگری، بودجه دولتی در رابطه با گردشگری، اختصاص منابع مالی در بخش گردشگری، کارآفرینی، تقویت اقتصاد محلی، رقابت، دفاتر گردشگری، مؤسسات و آژانس های مسافرتی گردشگری، برگزاری جشنواره ها، وجود صنایع دستی، مشارکت شهروندان، ظرفیت تحمل محیط زیست، توسعه امکانات تفریحی و سرگرمی، مکان یابی مناسب مراکز تجاری بیشترین تأثیر را بر وضعیت توسعه گردشگری شهر شوش دارند.
تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تدوین چارچوب راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) که مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی است، انجام شده است. این پژوهش از روش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. تعداد 12 نفر از خبرگان در زمینه های مرتبط با واقعیت مجازی و شبکه های اجتماعی به صورت هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. اشباع نظری پس از این مصاحبه ها حاصل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار MaxQDA تحلیل شدند تا مضامین و الگوهای تکراری شناسایی شوند. این مطالعه به بررسی زیرساخت های فناورانه، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات و معرفی، سهولت، چند بعدی بودن، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کم کردن اهمیت فاصله و مکان، ایمن سازی، پذیرش فرهنگی، نظارت، اصول اخلاقی، تنوع و رشد اجتماعی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان داد که 15 مضمون اصلی و 52 مضمون فرعی شناسایی شدند. یافته های کلیدی نشان دادند که زیرساخت های فناورانه موجود، ادراک سودمندی، شناخت عمومی، استفاده صحیح، تبلیغات مؤثر، سهولت استفاده، ویژگی های چند بعدی، نوین سازی الگوی روابط اجتماعی، کاهش اهمیت فاصله و مکان، افزایش امنیت، پذیرش فرهنگی، نظارت مؤثر، رعایت اصول اخلاقی، تنوع در محتوا و رشد اجتماعی برای پیاده سازی موفق راهبردهای کارآفرینی مبتنی بر واقعیت مجازی در شبکه های اجتماعی حائز اهمیت هستند. این نتایج با مطالعات پیشین هماهنگ بوده و نشان می دهد که VR می تواند تجربه های کاربری را تغییر داده، نتایج آموزشی را بهبود بخشیده و از طریق نوآوری های پایدار، رشد اقتصادی را تقویت کند. این مطالعه نتیجه گیری می کند که VR می تواند به طور قابل توجهی راهبردهای کارآفرینی در شبکه های اجتماعی را بهبود بخشد، با افزایش تعاملات اجتماعی و تحریک رشد اقتصادی. برای بهره برداری بهینه از این مزایا، توجه به توسعه زیرساخت های فناورانه، افزایش آگاهی کاربران، اطمینان از امنیت و هماهنگی با استانداردهای فرهنگی و اخلاقی ضروری است. چارچوب پیشنهادی راهنمای جامعی برای بهره برداری از VR در کارآفرینی شبکه های اجتماعی ارائه می دهد.
بررسی عوامل موثر بر فرایند استخدام مبتنی بر شایستگی در سازمان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به امر به کارگیری و تربیت مدیران شایسته و کارآمد از ضروری ترین اقدامات برای اصلاح نظام مدیریت سازمان هاست. انتخاب و به کارگیری شایسته ترین افراد در هر شغل یکی از مهم ترین مسائل و تصمیم های مدیریتی محسوب می شود. مفهوم بنیادین شایسته سالاری، تخصیص کارآمد منابع کمیاب و تلاش برای افزایش بهره وری دانسته شده است. کارمندیابی و یافتن افراد مناسب برای شغل شاید مهم ترین موضوعی باشد که به طور وسیع در متون مربوط به سازمان های بزرگ و کوچک مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی استخدام مبتنی بر شایستگی بوده است. روش بررسی: این مطالعه یک مرور سیستماتیک بر روی بهترین اقدامات استخدام مبتنی بر شایستگی است. مقاله های چاپ شده از سال 2020 تا 2023 میلادی که به بررسی مبحث استخدام بر مبنای شایستگی پرداخته بودند، مورد توجه قرار گرفتند. بر اساس امتیازهای داده شده به هر مقاله، پژوهشگر از میان 33 مقاله، 71 مقاله را حذف کرده و در نهایت 12 مقاله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات باقی ماند. یافته ها: در این تحقیق، همه مطالعه های در دسترس که از 2020 تا 2023 و 1399 تا 1401منتشر شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. از 33 مطالعه بدست آمده، تنها 12 مطالعه دارای شرایط مناسب با پژوهش بودند و از میان آنها تنها سه مقاله داخلی بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که شایستگی ها در زمینه های گوناگون مدیریت منابع انسانی کاربرد دارند؛ از کارکردهای فردی مانند استخدام و مدیریت عملکرد تا کارکردهای سازمانی مانند برنامه ریزی راهبردی و طراحی ساختار، تقویت فرهنگ سازمانی و توسعه فناوری ها را شامل می شود. در واقع، شایستگی به عنوان شاخصه ای ضمنی از کاکردهای چندبُعدی فرد است که به طور مؤثر با معیار موردنظر یک سازمان در هم آمیخته می شود تا بیشترین اثربخشی در انجام وظایف را شامل شود. به طور کلی میتوان نتیجه کرد که که لزوم پیاده سازی صحیح شایسته سالاری، توجه به شایستگی های حرفه ای، فردی، رفتاری، ارتباطی و مدیریتی بوده و عوامل برون سازمانی، فناوری های دیجیتال و استخدام مبتنی بر شایستگی به عنوان مهمترین پیش نیازهای شایسته سالاری مطرح شده و اجرای شایسته سالاری شامل پیامدهای درون سازمانی و پیامدهای فردی قلمداد شده است.
موانع و چالش های پیش روی خط مشی گذاری سناریو محور در خط مشی گذاری توسعه نفتی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و تحلیل موانع و چالش های پیش روی سیاست گذاری مبتنی بر سناریو در زمینه سیاست های توسعه نفتی ایران است. این مطالعه به بررسی منابع بایاس، قابلیت پیش بینی رخدادهای آتی، سطح دانش و تخصص موجود برای تدوین سناریوها، و تعارضات منافع و تنش های موجود در مذاکرات می پردازد. این پژوهش به روش کیفی انجام شد و از مصاحبه های نیمه ساختارمند و تکنیک دلفی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. در ابتدا، پرسشنامه های دلفی بین 20 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت و خبرگان دانشگاهی توزیع گردید. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از نرم افزار NVivo تحلیل شدند. تکنیک دلفی در سه مرحله اجرا شد تا به اشباع نظری دست یابد. یافته های این پژوهش نشان داد که چهار مفهوم اصلی به عنوان موانع و چالش های سیاست گذاری مبتنی بر سناریو در توسعه نفتی ایران شناسایی شدند: سوگیری در تدوین خط مشی ها، عدم توانایی پیش بینی رخدادهای آتی، فقدان دانش و تخصص کافی برای تدوین سناریوها، و تعارض در منافع و تنش در مذاکرات. این چالش ها می توانند منجر به کاهش کیفیت و اثربخشی سیاست ها شوند. نتایج نشان می دهد که شناسایی و مدیریت سوگیری ها، بهبود توانایی های پیش بینی، افزایش دانش و تخصص در تدوین سناریوها، و مدیریت تعارضات منافع و تنش ها می تواند به بهبود فرآیند سیاست گذاری مبتنی بر سناریو کمک کند. برنامه های آموزشی و آگاهی بخشی، ایجاد سیستم های بازخورد و تحلیل های پیش بینی می توانند در این راستا مؤثر باشند.
ایران از پارینه سنگی تا پایان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
131 - 142
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تطور و تحول زندگی انسان براساس یافته های باستان شناسی از آغاز حضور انسان در ایران یعنی از دوره پارینه سنگی یکی از مقوله های مهم در باستان شناسی است. اینکه حضور نخستین انسان در ایران به چه زمانی بازمی گردد و اینکه چه عواملی باعث شد که انسان از شکارگر-گردآورندگی دست بشوید و به کشاورزی بپردازد و یکجانشین شود و نیز پرسش هایی از این دست باعث شده است پژوهشگران گوناگونی به پژوهش و نوشتن مقاله هایی در این زمینه ها بپردازند. موزه ملی ایران که آکنده از یافته های باستان شناسی از دوره های مختلف تاریخی است می تواند یاریگر هر پژوهشگری شود تا در این زمینه پژوهش کند. کتاب ایران از پارینه سنگی تا پایان ساسانی (به روایت آثار موزه ملی ایران) بر آن است تا به این سیر تحول زندگی انسان در ایران یعنی از دوره پارینه سنگی تا پایان دوره ساسانی براساس اشیاء به نمایش گذاشته شده در تالار ایران باستان در موزه ملی ایران بپردازد. کتاب اگرچه از یافته های ارزشمند به نمایش درآمده در تالار ایران باستان بهره مند شده است اما دریغا که نتوانسته است این سیر تحول را هرچند کوتاه نشان دهد.
نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، آزمودن نقش تعدیل کنندگی کنش تأملی در رابطه ادراک پذیرش- طرد والدینی و تنظیم هیجانات در نوجوانان بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان 18-14 ساله ایرانی تشکیل دادند. داده ها به روش نمونه گیری در دسترس از 400 نوجوان داوطلب شرکت در پژوهش جمع آوری شد. آن ها مجموعه ای از پرسشنامه هایی را به صورت آنلاین تکمیل کردند که این پرسشنامه ها شامل: پرسشنامه کنش تأملی فوناگی و همکاران (2016)، فرم کوتاه پرسشنامه پذیرش- طرد والدینی روهنر (2005) و دشواری در تنظیم هیجانات گراتز و روئمر (2004) بودند. برای پاسخ به سؤالات پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: بین ادراک طرد پدر و مادر و همچنین بعد عدم قطعیت کنش تأملی با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بعد قطعیت با دشواری در تنظیم هیجانات رابطه منفی معناداری داشت. همچنین بعد قطعیت کنش تأملی در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نقش تعدیل کننده داشت؛ در حالی که بعد عدم قطعیت کنش تأملی نتوانست در رابطه ادراک طرد پدر و مادر با دشواری در تنظیم هیجانات نوجوانان نقش تعدیل کننده ایفا کند. نتیجه گیری: در صورتیکه نوجوانان از کنش تأملی خوبی برخوردار باشند، می توانند با تأثیرات ناشی از طرد والدینی به شکل مطلوب تری کنار آیند. بنابراین کمک به بهبود سطح کنش تأملی می تواند در دستور کار درمانگرانی قرار بگیرد که در حیطه کودک، نوجوان و روابط والد- فرزندی کار می کنند.
تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به تلفن همراه در جوانان: مطالعه تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
129 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر نرم افزار SPACE بر کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه در جوانان بود. یک فرد 25 ساله دارای اعتیاد و وابستگی به تلفن همراه به وسیله ی پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393) شناسایی شد. آزمودنی با استفاده از طرح پژوهش تک آزمودنی (ABA) به مدت 12 جلسه با نرم افزار SPACE مورد مداخله و سپس سه هفته پس از مداخله تحت پیگیری قرار گرفت. درنهایت داده های به دست آمده در مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودارها، روش درصد داده های ناهمپوش (PAND)، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد استفاده از نرم افزار SPACE سبب کاهش اعتیاد و میزان وابستگی به گوشی همراه می شود.
پیش بینی ناتوانی کارکردی بر اساس سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت، پریشانی روانشناختی، سازگاری هیجانی با نقش میانجی اجتناب تجربه ای در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
78 - 86
حوزههای تخصصی:
درد مزمن از بیماری های مزمن با سرعت گسترش بالا در جهان است. می تواند علت یا معلول طیف گسترده ای از علایم روانشناختی بیماران باشد. هدف این پژوهش پیش بینی ناتوانی کارکردی براساس سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت، پریشانی روانشناختی، سازگاری هیجانی با نقش میانجی اجتناب تجربه ای در بیماران دچار درد مزمن است.پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی است، جامعه آماری آن شامل کلیه بیمارانی است که با تشخیص درد مزمن به مرکز روماتیسم ایران و بیمارستان فرهیختگان در نیمه اول سال 1401 مراجعه کردند. روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج 130 نفر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های خود ناتوان سازی جونز و رودوالت، سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و همکاران، پریشانی روا نشناختی کسلر و همکاران، سازگاری هیجانی رابیو و همکاران، پذیرش و عمل باند و همکاران استفاده شده است. داده های جمع آوری شده در سطوح توصیفی و استنباطی و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر ارزیابی شد.رابطه معنی داری بین تمامی متغیرهای پیش بین و اجتناب تجربه ای با متغیر ناتوانی کارکردی برقرار است (0/05>p). همبستگی معنی داری بین متغیرهای مستقل پریشانی روان شناختی و سازگاری هیجانی با متغیر میانجی اجتناب تجربه ای مشاهده شد (0/05>p)، نقش میانجی اجتناب تجربه ای در رابطه بین سازگاری هیجانی و ناتوانی کارکردی تایید شد (0/05>p). نقش میانجی اجتناب تجربه ای در رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و پریشانی روانشناختی با ناتوانی کارکردی تایید نشد (0/05<p). یافته های پژوهش همسو با مدل های پژوهش است. بر اساس یافته های به دست آمده می توان بیان کرد، ناتوانی کارکردی در طی زندگی با درد در بیماران ایجاد می گردد و به وسیله سایر متغیرهای روانشناختی مذکور می توان بر شدت ناتوانی تاثیر گذاشت.
نقش تعدیل گر جنسیت در رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با نگرش به خودکشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
157 - 165
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمودن مدل علّی تعدیل گری جنسیت در رابطه ادراک از تجارب حمایتی با نگرش به خودکشی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش همبستگی، از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی، 217 مشارکت کننده (108 پسر و 109 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به لینک پاسخ به سوال های بسته سنجش، پاسخ دادند. مشارکت کنندگان به مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زمیت، دالم، زمیت و فارلی، 1988) و پرسشنامه خودکشی نوجوانان (کارز و مولر، 1984)پاسخ دادند. به منظور آزمون مدل علّی اثرات تعدیل گرِ از روش آماری تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، استفاده شد.نتایج تحلیل رگرسیونی سلسله مراتبی نشان داد در حالی که هر یک از متغیرهای منابع تجارب حمایتی و جنسیت به تفکیک از نظر آماری، به طور معناداری، نگرش به خودکشی را پیش بینی کردند، وزن های رگرسیونی مربوط به مسیرِ تعاملیِ منابع حمایتی و جنسیت، در پیش بینی نگرش به خودکشی، از نظر آماری، معنادار نبود. در مجموع، نتایج این پژوهش شواهد مضاعفی را در دفاع از مشخصه های کارکردی فراجنسیتیِ تجارب حمایتی در بافتارِ رفتارهای خودآسیب زا در بین دانشجویان، فراهم کرد. در این پژوهش، نتایج موافق با دیگر قطعات اطلاعاتی نشان داد که ادراک از تجارب حمایتی از طریق بهبود در منابع مقابله ای دانشجویان دختر و پسر، آن ها را به طریقی یکسان، در برابر رجوع به گزینش هایی خودآسیب رسان، ایمن می کند.
نقش ممیزی ویژگی های شخصیتی در تشخیص شیوه تجربه و بیان خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ممیزی ویژگی های شخصیتی در تشخیص سبک های تجربه و بیان خشم می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری افراد ایرانی بین 18-62 سال فعال در فضای مجازی در سال 1399-1400 تشکیل دادند. 241 آزمودنی به روش در دسترس انتخاب شدند و به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نئو (Costa & McCrae) و بیان حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم (Spielberger) به صورت آنلاین استفاده شد. نتایج تحلیل ممیزی نشان داد به ترتیب 4 ویژگی روان رنجوری، وظیفه شناسی، برون گرایی و سازگاری به طور معنی داری قادر به تمییز افراد به لحاظ شیوه تجربه و بیان خشم می باشند اما در ارتباط با تجربه گرایی ارتباط معنی دار نبود. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تفاوت های افراد به لحاظ ویژگی های شخصیتی در نحوه ای که فرد خشم را تجربه و ابراز می کند تأثیر می گذارد.
تدوین و اثریخشی درمان مبتنی بر هیجان بر مؤلفه های سازگاری روانی با بیماری سرطان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
297 - 316
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان بر مؤلفه های سازگاری روانی با بیماری سالمندان مبتلا به سرطان انجام شد. طرح پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی) می باشد. در بخش کیفی به روش روایت پژوهی و در بخش کمی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش سالمندان زن مبتلا به سرطان در شهر تهران در سال 1401-1400تشکیل دادند که از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تدوین بسته درمان مبتنی بر هیجان در قالب 10 جلسه 90 دقیقه ای طراحی و ارائه شد. برای اعتباریابی آن از اعتبار محتوایی استفاده شد. ابزار پژوهش را پرسشنامه سازگاری روانی با بیماری (Watson et al.) مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته بهره برده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که چهار مقوله اصلی چالش های حمایتی، چالش های جسمی و فیزیولوژیکی، چالش های معنوی و چالش ها هیجانی با نه مقوله محوری استخراج شد. سپس بر اساس مقوله های به دست آمده و مطالعات کتابخانه ای بسته مداخله مبتنی بر هیجان برای سالمندان مبتلا به سرطان تدوین و اعتبار آن توسط متخصصان درمان هیجان محور مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بسته مداخله ای هیجان مدار توانست با (سطح معنی داری، 001/0=p) سازگاری روانی با بیماری سرطان را افزایش دهد. به علاوه بسته مداخله ای هیجان مدار پس از اجرای پس آزمون، پیگیری شد و نتایج نشان داد که تغییر محسوسی در پس آزمون بعد از دو ماه ایجاد نشده است. می توان نتیجه گرفت بسته مداخله مبتنی بر هیجان بر سازگاری با بیماری و مؤلفه های آن در زنان سالمند مبتلا به سرطان اثر بخش است.
عوامل مرتبط با عدالت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل یافته های به دست آمده از پژوهش های پیرامون همبسته های عدالت سازمانی در شبکه بانکی کشور انجام شده است. مطالعه حاضر پژوهشی کاربردی و کمی است. جامعه آماری پژوهش را تمام پژوهش های انجام شده تا پایان بهار 1402 در زمینه موضوع مورد مطالعه تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند 37 پژوهش مرتبط با عدالت سازمانی که در قالب پایان نامه نمایه شده در سایت ایرانداک و مقالات منتشر شده در نشریات علمی-پژوهشی در بازه زمانی 1389 تا 1401 شناسایی و استخراج شدند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر فراتحلیل می باشد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد در شبکه بانکی کشور، ارتباط عوامل در سه سطح «فردی، اجتماعی و سازمانی» با عدالت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اندازه اثر حاصل، نتایج نشان داد که عوامل سازمانی قوی ترین همبسته عدالت سازمانی می باشند و بعد از آن به ترتیب عوامل فردی و اجتماعی قرار می گیرند. در بین عوامل سازمانی، «بهروزی سازمانی» در بین عوامل فردی، «بهره وری کارکنان» و در بین عوامل اجتماعی «سرمایه اجتماعی» قوی ترین ارتباط را با عدالت سازمانی داشتند. پژوهش های گوناگون نشانگر آن است که تقویت ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر جنبه های متفاوت رفتار سازمانی مرتبط و اثرگذار است و تلاش برای توسعه عدالت سازمانی به صورت توأمان از یک سو به تقویت و افزایش بهره وری سازمانی به صورت مستمر و از سوی دیگر رشد شاخص های توسعه منابع انسانی سازمان ها کمک می کند.
تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
149 - 178
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی از شایع ترین اختلال روانی در نوجوانان است که موجب اختلالات شدید جسمانی و روانی می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت دوانلویی بر کیفیت روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی در نوجوانان با اختلال اضطراب جدایی انجام شد. این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشآموزان پسر دوره متوسطه دوم دارای اختلال اضطراب جدایی شهرستان خلخال در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. از این میان تعداد 30 دانش آموز دارای اختلال اضطراب جدایی بر اساس پرسشنامه اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و مصاحبه بالینی ساختار یافته و سایر ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه روان درمانی پویشی کوتاه مدت دوانلویی قرار گرفتند. برای هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون از پرسشنامه های روابط موضوعی بل (1995) و مکانیسم های دفاعی آندروز و همکاران (1993) استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت می تواند به طور معناداری موجب بهبود کیفیت روابط موضوعی و کاهش مکانیسم های دفاعی ناسازگار در نوجوانان شود. بر این اساس استفاده از روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده دوانلویی می تواند به دانش آموزان دارای اختلال اضطراب جدایی در کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش کیفیت روابط کمک کند.
بررسی کارایی یادگیری مشارکتی در بهبود عملکرد دانشجو معلمان در یک دوره آنلاین شیمی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میران اثربخشی یک روش فعال یادگیری مبتنی بر فعالیت های یادگیری مشارکتی، بر عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی در یک دوره مجازی شیمی عمومی1 انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر اصفهان بودند که 28 نفر آن ها در گروه آزمایش و 23 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه مدرس و سرفصل های تدریس شده کاملا یکسان بوده و تفاوت در روش تدریس بود. برای گروه آزمایش از روش یادگیری مبتنی بر بر یادگیری مشارکتی با مشارکت فعال دانشجویان استفاده شد و روش مورد استفاده برای گروه کنترل سخنرانی بود. از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و نتایج با استفاده از روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنادار رویکرد آموزشی اتخاذ شده بر عملکرد دانشجومعلمان بود. روش یادگیری مشارکتی به طور قابل توجهی به دستاوردهای یادگیری بالاتری نسبت به روش سخنرانی منجر شد. اتخاذ رویکردی با هدف افزایش فعالیت دانشجویان در آموزش از راه دور و همچنین ایجاد یادگیری عمیق مبتنی بر تحقیق و کار گروهی نقش مهمی در بهبود عملکرد دانشجویان داشت.
اثر سرریز بازده میان طلا، دلار، یورو با سهام گروه های منتخب بورس بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
61 - 86
حوزههای تخصصی:
داشتن پرتفوی سرمایه گذاری با حداقل ریسک و بیشینه بازدهی، بهینه پارتویی است که تمام سرمایه گذاران در بازارهای مالی به دنبال آن هستند. نیل به این هدف با توجه به آرمان گرایانه بودن آن ممکن نیست و افراد تنها می توانند به این وضعیت بهینه نزدیک شوند. با این حال، اصل اساسی در چینش سبد سرمایه گذاری، داشتن دارایی های مالی با حداقل همبستگی با هم در پرتفو است. این امر به منظور کاهش دادن اثر سرریز بازده میان دارایی های سبد مزبور دنبال می شود. این امر دلیلی است تا این مطالعه به بررسی سرریز بازده میان دارایی هایی همچون، طلا، دلار، یورو و شاخص های عمده بورسی همچون شاخص گروه خودرویی، بانکی و شیمیایی برای بازه روزانه از 4 شهریور 1397 تا 24 اسفند 1401 با استفاده از رویکرد ARCH بپردازد.نتایج مدل هایEGARCH(1,2)،EGARCH(1,1)، GARCH(1,2)، GARCH(2,2) و AR(2) به ترتیب برای شاخص گروه بانکی، شاخص گروه شیمیایی، طلا، یورو و دلار که مبنای معیارهای اطلاعاتی انتخاب شده اند، نشان داد که اثر سرریز دارایی های مورد بررسی بر هم با هم متفاوت است.
نشانه شناسی گفتمانی جنسیت در دو رمان این خیابان سرعت گیر ندارد و رهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان به مثابه محصول فرهنگی، نماینده جامعه ای با گفتمان های گوناگون است. هرکدام از این گفتمان ها با پیکربندی های خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریه لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « رهش» است. بر این اساس، مساله اصلی در پژوهش حاضر این است که «جنسیت» در این رمان ها چگونه بازنمایی شده است. همچنین تفکرات جنسیتی چگونه از طریق ذهنیت نویسنده در نگارش رمان بازتاب یافته اند و نویسنده چه دیدگاهی نسبت به آنها دارد. پژوهش پیش رو از لحاظ روش شناسی پژوهشی توصیفی و کیفی محسوب می شود که گردآوری داده های آن به روش کتابخانه ای انجام می گیرد. طبق این روش، تحلیل رمان شامل سه سطح است : تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی و تحلیل بافتی. تحلیل متنی به نشانه شناسی شخصیّت های رمان و پیداکردن نظم های گفتمانی رمان اختصاص دارد؛ در تحلیل بینامتنی، هر رمان با رمان های هم دوره مقایسه می شود و در تحلیل بافتی، رابطه رمان با فضای اجتماعی کلان تری بررسی می گردد. در نهایت تحلیل گزاره ها مشخص گردید که اصلی ترین دغدغه و درون مایه رمان ها؛ جدال آشکار بین سنت و مدرنیته در برساخت اجتماعی جنسیت نهفته است که به صورت ضمنی در لایه های درونی متن و بازتاب واژگانی گنجانده شده و شخصیت اصلی رمان ها در تمامی مراحل در جدال بین دو برساخت زیستی جنسیت و برساخت اجتماعی آن قرار دارند.