مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶٬۱۴۱ تا ۵۶٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
pure life, Volume ۹, Issue ۳۱, Summer ۲۰۲۲
69 - 91
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES : Despite the many uprisings in human history, the revolution of Imam Hussein and his companions is a key example of the Islamic revivalism that has retained its distinct characteristics and reformist features throughout the ages. The philosophy of millions marching to Karbala every year is in commemoration of Ashura Day. In addition to reflecting humanity's thirst for freedom and the populations outrage against social injustice, oppression and tyranny, it also represents the spiritual and practical aspects of love and loyalty to the Master of Martyrs who through his pure blood and the sacrifices of his beloved ones, revived the true spirit of Islam. METHOD AND FINDING : This idea of pilgrims visiting Imam Hussein's sanctified physical shrine has been extensively covered in anthropological and social studies. It has also prompted international observers to closely monitor this series of events which are not present at such a massive scale in other parts of the world. Despite the fact that this visit is regarded as the largest mass gathering on a global magnitude, we find that some are attempting in various ways to oppose these great religious rituals and wipe away the message of this visit in all its dimensions. For example, some secularism has criticised the march to Imam Hussein as they believe it disrupts society and imprisons many people's lives. They also have the notion that civilization and growth are built on a foundation of materialistic means, with morality and spirituality views having no place in this society. Also tend to notice that the International media purposefully seeks to ignore these annual visits and this global event, with them seeking to cover and spotlight every news story in various fields and different regions of the world, no matter how minor it may seem. CONCLUSION : It is necessary for all of us, in our respective capacities, to spread the message: ‘Who is Hussain?’, to globalise this religious and social event as one of the most important occurrences in the world while also working on the cultural building and reconstruction of modern Islamic civilization as well as to research the various aspects of this great human and peaceful review centred on the Arbaeen Pilgrimage.
بررسی جنبه های نمایشی و نشانه شناسی نمایشنامه و اجرای نمایش«خشکسالی و دروغ» به نویسندگی و کارگردانی محمد یعقوبی و پیاده سازی الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس بر روی آن
امروزه بحث در مورد نشانه شناسی وجنبه های نمایشی، به یکی از دغدغه های مهم صاحب نظران و نظریه پردازان پیرامون مباحث هنر نمایش تبدیل شده است. با توجه به اینکه در عصرحاضر، بعد اجتماعی این علم مورد توجه قرارگرفته است، لذا این پژوهش درصدد تحلیل نشانه شناسی نمایش «خشکسالی و دروغ» به عنوان اثری که هم به لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ فرهنگی، از جایگاه خوبی برخوردار بوده است، می باشد. هدف از بررسی نشانه شناسی این اثر، بررسی نمایه های شخصیتی و مکانی، بر مبنای الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس، به منظور تبیین راهبردهای تحلیلی اثر بخش می باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر شواهد نظری اجرایی نمایش است که روش جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای می باشد که در نهایت، پس از بررسی نمایش خشکسالی و دروغ و آیتم های مربوط به آن، جنبه نشانه شناختی آن را استخراج کرده و با تعاریف و الگوهای مطرح شده در بحث نشانه شناسی و الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس مطابقت داده و به تعریف جدیدی از این تطابق دست پیدا نموده است.
نقش صداوسیما در توسعۀ بازار بازی های دیجیتال ایرانی با رویکرد راهبرد اقیانوس آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۶۰
209 - 238
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، مرزهای بازار بازی های دیجیتال در کشور ایران مساحت کوچکی را در جغرافیای بزرگ بازار جهانی بازی های دیجیتال اشغال کرده است. بزرگ کردن این مساحت نیازمند همکاری تمامی بازیگرانِ این حوزه از طریق ورود به عرصه های جدید (اقیانوس آبی) و تمرکز بر تصاویر به دست آمده از فعالیت های آینده پژوهی است. ازاین رو، این مقاله قصد دارد، با بهره گیری از راهبرد اقیانوس آبی و استفاده از دو روش دلفی و سناریونویسی، عوامل تأثیرگذار و سناریوهای محتمل در خصوص «نقش سازمان صداوسیما در توسعه بازار بازی های دیجیتال ایرانی با رویکرد راهبرد اقیانوس آبی» را شناسایی کند. در این پژوهش از نرم افزار Micmac برای شناسایی پیش ران ها و از نرم افزار Scenario Wizard برای تعیین عدم قطعیت های کلیدی موجود در دیدگاه های 27 نفر از خبرگان حوزه های آینده پژوهی، بازی های دیجیتال و رسانه استفاده شد و بر اساس آن، با ایجاد دو محور عدم قطعیت کلیدی «راه اندازی کانال تلویزیونی بازی» و «رگولاتوری و تنظیم گری» به همراه وضعیت های محتملشان، چهار فضا برای سناریوپردازی به دست آمد. سپس، با تلفیق سناریوهای چهارگانه با ابزار چهاربخشی «حذف کاهش افزایش خلق»، سیمای راهبردی حرکت سازمان صداوسیما به سوی اقیانوس آبی مشخص شد. نتایج پایانی نشان داد که سازمان صداوسیما در بُردی دوسویه می تواند با بهره گیری از ظرفیت ها و فرصت های به دست آمده از کانال تلویزیونی بازی های دیجیتال، علاوه بر خلق مطلوبیتی جدید برای جذب غیرمشتری های سازمان (فعالیت در اقیانوس آبی)، با افزایش نرخِ پذیرش بازی های رایانه ای در جامعه سهم هر کس (خانواده، سرمایه گذار، بازی ساز و...) را در بزرگ سازی سبد مصرف بازی های دیجیتال و به دنبال آن، توسعه بازار بازی های دیجیتال کشور آشکار کند.
نقش فعالیتهای ورزشی دانشگاهی بر تغییر معنای زندگی دینی-اسلامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: موضوع ورزش به عنوان یک پدیده مهم اجتماعی در کلیه جوامع پیشرفته مطرح است و تقریباً همه مکاتب فلسفی و ادیان به نحوی راجع به آن اظهار نظر کرده اند؛ آیین مقدس دین اسلام نیز ورزش را به طور اعم در نظر داشته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش فعالیتهای ورزشی دانشگاهی بر تغییر معنای زندگی دینی- اسلامی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاههای شهر مشهد بود که 386 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط 11 نفر از متخصصان تأیید شد و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ، بالای 7/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های فعالیتهای ورزشی و معنای زندگی دینی- اسلامی قبل از ورود به دانشگاه از وضعیت مناسبی ندارند. همچنین به ترتیب مؤلفه های «اجتماعی شدن» و «جستجو»، مهم ترین اولویت مؤلفه های فعالیتهای ورزشی و معنای زندگی دینی- اسلامی بعد از ورود به دانشگاه اند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر لزوم توجه به فعالیتهای ورزشی دانشگاهی به منظور رسیدن به آرامش فراغت، اجتماعی شدن، پیشگیری و درمان بیماری ها، بهبود و یادگیری مهارتها، آمادگی جسمانی و تقویت معنای زندگی دینی- اسلامی (حضور، جستجو) تأکید دارد.
تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
165 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین جامعه شناختی زمینه های مؤثر بر نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی در سال 1400 انجام شد.این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و کمی است.جامعه آماری این پژوهش 8200 هزار نفر از کارکنان دستگاه های اجرایی شهر کرمان است.حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 400 نفر انتخاب شد .شیوه نمونه گیری خوشه ای است . ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و روایی پرسشنامه توسط آلفا کرونباخ 79/0به دست آمده و پایائی صوری و محتوایی پرسشنامه تائید شد. روش تجزیه وتحلیل آماری حداقل مربعات جزئی(pls)می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد که از میان زمینه های فرهنگی رسانه ها، ایدئولوژی های مردسالارانه، سرمایه فرهنگی، عقاید قالب، آموزش و شیوه جامعه پذیری جنسیتی به ترتیب بر نابرابری جنسیتی در ادارات شهر کرمان تأثیر گذاشته است. نتیجه این یافته های تأییدی است بر این موضوع که عامل فرهنگی نقش موثری در نابرابری جنسیتی در دستگاه های اجرایی شهرکرمان دارد.آموزش نهاد خانواده که بخش عهده ایی از فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری جنسیتی در آنجا انجام می شود، از دیگر راهکارهایی است که برای کاهش نابرابری های جنسیتی در نسل های آینده باید به آنها توجه نمود.
بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از منظر دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
95 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه بررسی تجربه زیسته تجرد قطعی از دیدگاه دختران واقع در سن تجرد قطعی (عدم ازدواج تا 45 سالگی) با استفاده از واکاوی معانی ذهنی این تجربه از منظر جامعه هدف به منظور نظریه سازی بومی در این حوزه بود. روش: بررسی مفهوم مرکزی تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری در سه مرحله کدگذاری؛ باز، محوری و گزینشی انجام شد تا شرایط علی، ساختاری و مداخله گر دخیل در پدیده تجرد قطعی مشخص شود. با 23 نفر از دختران مجرد قطعی بعنوان افراد مورد مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق بدون ساختار گفتگو شد و مصاحبه با پاسخگویان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار اعضا و ارائه نتایج به افراد مورد مطالعه انجام شد که حاکی از روایی نتایج تحقیق بود، همچنین پایایی تحقیق با استفاده از حسابرسی فرآیند انجام شد و حسابرسی دقیق صاحب نظران درستی تمام گام های تحقیق را تأیید نمود. نتایج: یافته ها نشان دادند؛ تجرد قطعی در شرایط زمینه ای؛ مشکلات اقتصادی، اعتیاد پدر، از بین رفتن خانواده مبدأ ، مسئولیت پذیر نبودن اعضای خانواده، تفاوت نسلی فرزندان و والدین، و درک نشدن دختران از سوی والدین رخ می دهد، در این بین شرایط علی؛ بازی ندادن دختر در انتخاب همسر، بالابودن سطح انتظارات، شکست عشقی و بی اعتمادی به مردان، و شرایط ساختاری ؛ آداب و رسوم غلط، تعصب بی مورد پدر ، اظهار نظر همسایگان، تبعیض بین دختران و پسران، آسیب پذیری دختران، و فقر فرهنگی اطرافیان موضوع را تشدید می کند.
نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی برموبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
115 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ﮔﺴﺘﺮش ﺷﺒکﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋی و اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺴﺘﺮده از آنﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ زوﺟیﻦ، ﺗﺄﺛیﺮات ﻣﻬﻤی ﺑﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔی آﻧﺎن داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل در پیش بینی طلاق عاطفی و آمادگی طلاق زنان متأهل شهر قاین بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان متأهل شهر قاین بودند که از میان آنها 200 زن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش به طور هدفمند بر روی داده های جمع آوری شده از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل با پایایی 93/0، پرسشنامه طلاق عاطفی با پایایی 94/0 و پرسشنامه آمادگی طلاق با پایایی 91/0 انجام و نتایج به کمک نرم افزار Spss23 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون تحلیل گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نمرات ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی) با طلاق عاطفی و آمادگی طلاق رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و از بین ابعاد اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (عملکردفردی، مدیریت زمان، خودکنترلی و روابط اجتماعی)، دو بعد عملکردفردی و خودکنترلی توان پیش بینی طلاق عاطفی و بعد خودکنترلی توان پیش بینی آمادگی طلاق را دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش بایستی زوجین را به استفاده درست و به اندازه از شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی برای افزایش رضایت زناشویی تشویق کنیم و آنها را از خطرات و تهدیدهای شبکه اجتماعی و دنیای مجازی آگاه کنیم و شبکه های اجتماعی سالم و علمی را ایجاد و راه اندازی کنیم.
حکمرانی هوشمند(دانش بنیان) با تکیه بر الگوی توسعه (کارکردهای هیئت های اندیشه ورز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
293 - 327
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر تبیین مفهوم هیئت اندیشه ورزی به عنوان یک نهاد راهبردی و تأثیرگذار بر فرایند تصمیم گیری و سیاست گذاری کشور تمرکز دارد. هدف مقاله، ترسیم و ارائه الگویی بومی و سازگار با زیست بوم حکمرانی در ایران، از این نهاد راهبردی است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه اکتشافی استفاده شده است. برای این منظور، مصاحبه عمیق و گفت وگوی مستقیم و بدونِ واسطه با دوازده نفر از پژوهشگران، مدیران، صاحب نظران و اندیشمندان دارای حداقل بیست سال سابقه فعالیت در مراکز اندیشه ورزی، راهبردی، پژوهشی و مدیریتی کشور انجام پذیرفت. برای انتخاب مصاحبه شوندگان، از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شد. یافته ها حکایت از آن دارد که هیئت های اندیشه ورز جمهوری اسلامی در سطح کلان می تواند به هوشمندسازی و دانش بنیان کردن نظام حکمرانی کشور کمک کرده و علاوه بر کارکردهای رایج، کارکردهایی همچون نهاد راهبری، هدایتگر و راهنمای سیاست های کلان کشور، صیانت و نظارت، تبیین مبانی، مفاهیم و چهارچوب های نظری، گفتمان ساز، رصد و تولید اندیشه، استحکام ساخت درونی قدرت، جامعه پردازی و زمینه سازی تمدن نوین اسلامی، به کارگیری مشارکت مردمی و بسیج در امر سیاست پژوهی و تصمیم سازی و استفتا و حل مسائل داشته باشد.
خوانش بینامتنی اسطوره ی میوه ممنوعه در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها، در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی و گاه حتی همه ی یک پیکره ی داستانی را دستمایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی، تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکانی (سنت ها، آیین ها و ...) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی بیش متنیت ژرار ژنت، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی میوه ی ممنوعه (سیب) در سه نمایشنامه ی برتر جشنواره های تئاتر کودک و نوجوان، بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این موارد اشاره کرد: نویسندگان این نمایشنامه ها بیشتر با بهره بردن از روش گسترش متن (تراگونگی کمی)، بن مایه ی اسطوره ای میوه ی ممنوعه را به کار برده اند. البته در قسمتی از نمایشنامه ها نیز برای درک بهتر و جذاب کردن نمایش، تراگونگی محتوایی نیز به چشم می خورد. از این رو، زوایای پنهان این نمایشنامه ها در پیوند با این بن مایه ی اسطوره ای بهتر فهمیده می شود.
بررسی چرایی تمایز اسکاز و جادوی مجاورت در دو غزل از فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
53 - 70
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم مکتبی است که آثار ادبی را بدون توجه به تأثیرگذاری های محتمل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و... می نگرد. اسکاز به لحن راویِ یک شعر یا داستان گفته می شود. بدیهی است که با توجه به تفاوت فضای اشعار، لحن نیز باید به اقتضای آن تغییر کند. عواملی مانند انتخاب وزن عروضی شعر، موسیقی قافیه و ردیف و صور خیال از مؤلفه های تأثیرگذار در تغییر لحن شاعر هستند و میزان حضور یا نبود و سادگی یا دشواری این مؤلفه ها در یک متن، توجه شاعر را به اهمیت تفاوت لحن آشکار می کند. با توجه به همین مسائل، فاضل نظری در سروده های عاشقانه از وزنی شادی آور و متناسب با فضای عاشقانه شعر استفاده می کند؛ درحالی که وزن مرثیه او اُفتان و حزن آور است. او در غزل عاشقانه از قافیه و ردیف طولانی برای موسیقی مندتر کردن شعر بهره می برد؛ اما در مرثیه به ردیف کوتاه بسنده می کند. همچنین حضور صور خیال در سروده عاشقانه او نسبت به مرثیه اش بسیار پررنگ تر است. او از جادوی مجاورت برای ایجاد موسیقی در فضاهای تغزلی بهره می برد.
تبیین کارکرد استدلالی- اقناعی فن بدیعی «اقتباس» براساس تکنیک احتجاجی «حجت سلطه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
71 - 92
حوزههای تخصصی:
فن بدیعی اقتباسْ فرایند ستاندن کلام مقدس (کلام الهی/ کلام بزرگان دینی) و کاربست آن در کلام بشری است. این فن مانند بسیاری دیگر از فنون بدیعی به سبب سیطره رویکرد زینت انگارانه نسبت به علم بدیع، عموماً ابزاری تزیینی تلقی می شود و درباره کارکردهای اساسی آن غفلت شده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا با روشی توصیفی تحلیلی، در مقام نظری و نیز در مقام عملی، از این رویکرد فاصله بگیرد. بدین منظور، ازسویی با طرح و بررسی اندیشه های بلاغیان درباره فن اقتباس و ازسوی دیگر با ارائه و تحلیل نمونه هایی بلیغ از دو زبان عربی و فارسی کوشش شده است تا کارکرد استدلالی اقناعی این فن برجسته شود؛ به همین سبب براساس یکی از حجت های مطرح شده در نظریه «احتجاجِ» پرلمان و تیتکا، تحت عنوان حجت «سلطه»، تصویری روشن از اینگونه کارکرد فن اقتباس ارائه خواهد شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در فرایند فن اقتباس می توان آیات قرآن کریم و احادیث و روایات را حجت و دلیلی موثق و معتبر برای تأیید و تقویت ادعای خود دانست و با استفاده از سلطه و نفوذ این متون مقدس اسلامی، مخاطبِ معتقد را به اقناع واداشت. گفتنی است چنین اقتباسی بهترین راه مقابله با فردی است که با تضمین کلام بشری درپی تأیید و تقویت ادعای خود برآمده است. همچنین بهترین راه مقابله با ادعای فردی که به سلطه متون مقدس متمسک شده، تمسک به همین نوع مرجع مقدس است. البته باید در نظر داشت همه اینها تنها زمانی میسر خواهد بود که طرفین فهم مشترکی از متون مقدس داشته باشند؛ در غیر این صورت، این سازوکار احتجاجی راه به جایی نخواهد برد. ارائه الگویی فراگیر از کارکرد استدلالی اقناعی فن اقتباس برای حجت سلطه یکی دیگر از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر است.
پژوهشی تطبیقی پیرامون منشأ نام و شخصیت کاوه آهنگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
185 - 218
حوزههای تخصصی:
سرمنشأ نام کاوه و ریشه شخصیت او یکی از موضوعات بحث برانگیز در بین پژوهشگران می باشد که دستمایه پژوهش های گوناگون با نتایجی متفاوت شده است. مجموعه نظرات پژوهشگران و نتیجه پژوهش های آنها پیرامون این موضوع را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: دسته اول معتقدند نام کاوه با اسامی اوستایی ارتباط دارد، ولی شخصیت او قدمت ندارد. دسته دوم هم برای نام و هم شخصیت او قدمت اساطیری قائل اند. دسته سوم آن را داستانی عیّاری دانسته اند که در اواخر دوره ساسانیان و اوایل دوره اسلامی وارد حماسه ملی شده است و دسته چهارم کاوه را نمودی دیگر از گاو دانسته اند. اما نکته ای که تاکنون مغفول مانده ارتباط کاوه با اسطوره کیکاوس و کوی اوشنس هندی است. این پژوهش که به شیوه اسطوره شناسی تطبیقی با متون هندی انجام شده است به بررسی و مقایسه شخصیت کاوه با کوی اوشنس می پردازد که نتیجه نشان می دهد داستان کاوه جامه جدیدی از این اسطوره کهن است که علاوه بر یکی بودن ریشه نام، در شش ویژگی با آن مشابهت دارد: ساختن گرز، حکمت و دانایی، ثروت و تموّل، پرهیزگاری، جادو و نوشدارو. این اسطوره کهن هنگام انتقال از عصر اساطیر به حماسه دچار شکست شده و دو بخش نام آن هر کدام بر یک وجه از یک شخصیت اساطیری اطلاق شده است.
بررسی انتقادهای علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا درباره «تعریف حدی شیء به وسیله فصل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از نوآوری های منطقی ملاصدرا بر اساس نظریه اصالت وجود، این است که «تعریف حدی شیء منحصر در فصل اخیر آن است» که البته این فصل، نحوه وجود خاص آن شیء است و همه اجناس و فصول پیشین را به نحو بساطت و اجمال دربر دارد. علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین شارحان ملاصدرا این دیدگاه او را نپذیرفته و سه اشکال را نسبت به آن مطرح کرده است: 1) اکتفا به فصل با مقام تفصیل حد مناسب نیست 2) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء مستلزم انقلاب در ذات و ذاتیات شیء است 3) خارج بودن جنس ها و فصل های پیشین از حقیقت شیء با «لبس بعد از لبس» در حرکت جوهری منافات دارد. این مقاله پس از اشاره مختصر به دیدگاه ملاصدرا درباره انحصار تعریف حدی شیء به فصل اخیر، انتقادهای سه گانه علامه طباطبایی را با نگرشی انتقادی بررسی کرده است. بررسی این انتقادهای سه گانه به این نتیجه منتهی شد که هیچ یک از اشکال های علامه طباطبایی به دیدگاه ملاصدرا وارد نیست و مقصود ملاصدرا از خارج بودن اجناس و فصول پیشین از ماهیت شیء، خارج بودن اجناس و فصولِ حاضر در مرتبه تفصیل است، نه اجناس و فصول مندمج در مرتبه اجمال و بساطت فصل اخیر. همچنین در خلال بررسی و پاسخ گویی به انتقادهای علامه طباطبایی، برخی از ابعاد پنهان دیدگاه ملاصدرا نظیر فعلیت ثبوتی اجناس و فصول پیشین در مقابل فعلیت وجودی آنها روشن شد.
معرفی نسخه خطی دیوان حسینی به رقم سلطانعلی مشهدی 890 هجری و تحلیل آرایه های تذهیب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
21 - 34
حوزههای تخصصی:
دیوان اشعار سلطان حسین بایقرا، مشهور به دیوان حسینی ، از جمله آثار ادبی است که در دربار تیموریان و ادوار پس از آن، به کرات به رشته تحریر درآمده است. یکی از رونوشت های آن، سند 12148، موجود در دپارتمان نسخ خطی موزه ملی پاریس، مورخ 890 قمری است. این نسخه سلطنتی (استنساخ در دارالسلطنه هرات) به جهت برخورداری از عناصر کتاب آرایی از قبیل نگارگری، خوشنویسی (به قلم سلطانعلی مشهدی)، تجلید، تذهیب، تشعیر، جدول کشی و در دسترس بودن تمامی صفحات، نمونه ای شاخص و درخور مطالعه ساختاری به ویژه از حیث تزیینات تذهیب به نظر می رسد؛ بنابراین تحلیل فنی-هنری عناصر تذهیب این دیوان، هدف اصلی پژوهش حاضر است. بر همین مبنا، مقاله پیشِ رو، با رویکردی سبک شناختی و روشی توصیفی تحلیلی، ضمن رجوع به منابع کتابخانه ای، آرایه های تذهیب نسخه مذکور را بررسی و تحلیل خواهد کرد. در این روند پس از معرفی نسخه خطی دیوان حسینی (890ق)، به توصیف ساختاری مؤلفه های تذهیب آن پرداخته، سپس این عناصر به تفکیک رنگ، نقش و ترکیب بندی تحلیل خواهند شد. ضمناً این پژوهش مترصد پاسخ به این پرسش است که ویژگی های بصری تذهیب نسخه دیوان حسینی چه بوده و در چه سبکی گردآوری شده است. در نهایت یافته های پژوهش، نشان می دهند که ویژگی های سبکی تذهیب این نسخه با ویژگی های تذهیب سایر نسخه های دوره تیموری مطابقت دارد. تنوع و غنای تزیینات در کتیبه ها، استفاده از رنگ طلایی و طلایی در کنار لاجوردی، کاربست نوعی رویکرد طبیعت گرایانه در استفاده از نقوش ختایی، گرایش به تزیینات چینی و ترکیب بندی پیچیده و هماهنگ، از جمله این موارد است.
ارائه مدل بالندگی منابع انسانی در وزارت تعاون کار رفاه و امور اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۴
247-262
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای شناسایی و توسعه بالندگی کارکنان دولتی (مطالعه موردی: وزارت رفاه کار و امور اجتماعی) است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و به روش اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. روش گردآوری داده ها در بخش کیفی بر اساس روش اکتشافی (کیفی- کمی) بوده است در بخش کیفی حجم نمونه ها به روش هدفمند 12 نفر انتخاب شدند که محقق به اشباع رسیده و از روش گرداندر تئوری استفاده کرده است. نحوه گردآوری داده ها به روش کمی بر اساس داده ها پرسشنامه بود. حجم نمونه به تعداد 237 نفر از کارکنان وزارت رفاه کار و امور اجتماعی شهر تهران ساکن در شهر تهران، در این پژوهش همکاری کردند برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته مورد تأیید اساتید و خبرگان حوزه توانمندسازی (اساتید دانشگاه) برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی یا گروهی) که شامل مولفه هایی است که پس از تأیید پایایی و روایی به اجرا گذاشته شد. روش تحلیل داده ها به روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارSPSS 16 و Smart PLS انجام شد. در مدل تحلیل عاملی از بین مؤلفه ها به دلیل آن که بعد بالندگی سازمانی (یک مؤلفه) و بعد بالندگی اخلاقی (چهار مؤلفه)؛ بارعاملی کمتر از 3/0 داشتند، از روند تحلیل عاملی حذف گردیدند و با توجه به این که 14 گویه باقیمانده بزرگتر از 6/0بود، مدل «خیلی مطلوب» بود. در نهایت هر 14 مؤلفه باقیمانده و شاخص های آن ها، تحت عنوان ابعاد و مولفه های شناسایی و توسعه بالندگی کارکنان مورد پذیرش قرار گرفت. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2،R و RS؛ پرداخته شد که وجودX2 پایین و نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از سه، همچنین ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشان برازش مناسب مدل بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص های اصلی بالندگی کارکنان وزارت کار عبارتند از بالندگی اخلاقی، بالندگی فردی، بالندگی فرآیندی، بالندگی سازمانی و بالندگی حرفه ای می باشد.
ارزیابی انتقادی نظریۀ ذهنمندی حیوان از نگاه دکارت، بر اساس فلسفۀ صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات نفسانی مجرد برای حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف میان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائه تبیینی دقیق از نحوه حیات حیوانی را دشوار کرده است. دکارت با توجه به اعتقاد به دو جوهر جسمانی و عقلی مجرد برای انسان، با تمسک به سه دلیل: «عدم توانایی کاربست زبان در حیوان»، «نفی خلاقیت»، و «نفی آگاهی از حیوان»، وجود اندیشه و تعقل در حیوان را نفی کرده و فقط حیات جسمانی را برای آن میپذیرد و در نتیجه حیوان را ماشینی پیچیده میداند که فاقد حیات ذهنی است. این نظریه دکارت به «نظریه ماشینی حیوان» موسوم است. اما ملاصدرا با قائل شدن به سه مرتبه مادی، مثالی و عقلی برای عالم، موجودات را متناسب با آن مراتب تحلیل میکند. بر همین اساس، او برای نفوس حیوانی، تجرد مثالی قائل بوده و ذهنمندی در مرتبه حیوانی را بر مبنای آن تبیین مینماید. نظریه ماشینی دکارت و ادله سه گانه آن، براساس مرتبه تجرد مثالی یی که ملاصدرا برای نفوس حیوانی اثبات میکند، رد میشود.
گونه شناسی کالبد خانه های مسکونی دارای حیاط مرکزی در دوره پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی به منزله دستگاهی کارآمد و پاسخ ده، وظیفه خود را در حفاظت ساکنین از شرایط زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی در مناطق مختلف ایران به خوبی انجام داده است. گونه شناسی کالبدی حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور به خصوص بناهای مربوط به دوره پهلوی اول مبحثی است که این پژوهش در پی پاسخ به آن است. بدین منظور خانه های سنتی حیاط دار از شهرهای مختلف کشور به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش قصد آن دارد که با بررسی ساختار کالبدی، الگوها و گونه های متنوع حیاط مرکزی در مساکن سنتی، به گونه شناسی این خانه ها بپردازد. به منظور اجرای پژوهش بیش از 60 نمونه از خانه های سنتی در محدوده تاریخی شهرهای مختلف ایران شناسایی و تعداد 23 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند جهت گونه بندی، برگزیده شدند. داده های پژوهش با توجه به ماهیت آن ها از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و برداشت های میدانی گردآوری شده است. نتایج حاصل از گونه بندی موقعیت قرارگیری حیاط در بنا نشان می دهد که یک جبهه ساخت (با توده ساختمانی در وجه شمالی حیاط) دارای بیشترین و بناهایی با دو حیاط در دو طرف ساختمان دارای کمترین میزان فراوانی در میان نمونه های موردمطالعه هستند همچنین در گونه بندی طولی، 15.1 - 25 دارای بیشترین فراوانی می باشد این در حالی است که در گونه بندی عرضی، بیشینه فروانی متعلق به 15.1 - 20 می باشد. حیاط های با مساحت 100 الی 400 مترمربع دارای بیشترین میزان فراوانی در بین نمونه های موردمطالعه هستند. در گونه بندی تناسبات، بیشترین فراوانی مربوط به تناسبات 1.1 می باشد و کمترین میزان مربوط به 1.5 است که نشان دهنده کشیدگی حیاط ها به سمت مربع می باشد. پس از دسته بندی و مقایسه صورت گرفته خانه طوسی زاده به عنوان نماینده گونه های با بیشترین فراوانی و خانه گنجعلی زاده به عنوان نماینده گونه های با کمترین فراوانی در بافت مطالعاتی برگزیده شده است.
واکاوی رویکرد انتقادی احسان طبری به باستان گرایی حکومت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
159 - 183
حوزههای تخصصی:
رویکرد انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی، مواجهه ای ست ایدئولوژیک، خصمانه و ستیزه جویانه که در بافت گفتمانی و فضای سیاسی ایران در این دوره دارای معناست. طبری تلاش می کند به مثابه ی صدایی غیرهمگون و ناهمساز، گفتمان رسمیِ باستانگرایانه ی حکومت پهلوی را به چالش بکشد. این رویکرد، بیش از آنکه دغدغه ی اتکا بر مستندات تاریخنگارانه داشته باشد، خصلتی مبارزاتی، ایدئولوژیک و سیاسی دارد و تابعی ست از موقعیت سیاسی- ایدئولوژیکی مورخ در قامت یک ایدئولوگِ چپِ مبارز و دلبسته به منطق نظری مارکسیسم در بازخوانی تاریخ. این رویکرد انتقادی، واجد چند خصلت پراهمیت است: نخست اینکه روایت رسمیِ تفاخرآمیز و پرشکوه حکومت پهلوی از مفهوم بنیادینِ شاهنشاهی را در چشم اندازی اخلاق گرایانه- عبرت آموز و با گنجاندن آن ذیل مفهوم انحطاط، به چالش می کشد، دوم اینکه خصلت های نژادی- ملی گرایانه ی این ایدئولوژی باستانگرایانه را با اتکا بر مفهوم انترناسیونالیسم مورد حمله قرار می دهد، و سوم، با طرح برخی دیدگاه های انتقادی، نهادسازی های برآمده از این جهان بینی باستانگرایانه را برآمده از نوعی توهم تاریخی ارزیابی می کند که راه به شوینیسم نهادین می برد. در این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، بینش انتقادی احسان طبری به ایدئولوژی باستانگرایی حکومت پهلوی مورد واکاوی قرار خواهد گرفت و تلاش می شود تا لایه های متعدد این رویکرد انتقادی و عوامل موثر بر شکل گیری آن و نیز بسترهای برسازنده ی آن به پرسش گرفته شود.
حوزه های مفهومی واژه «هدایت» در قرآن کریم در چارچوب رویکرد تحلیل انتقادی چارتریس بلک از استعاره های مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
155 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر همراه با تحلیل استعاره های مفهومی و کلیدهای مفهومی واژه «هدایت» در دوازده جزء آخر قرآن کریم به تبیین حوزه های مفهومی آن بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی چارتریس بلک (1995) می پردازد. کلیدهای مفهومی فوق و مفهوم سازی آنان در قالب عوامل واژگانی خاص همراه با نمونه های قرآنی نشان داده شده و با حوزه های مفهومی مشخص تبیین گردیده است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و در چارچوب زبان شناسی شناختی می باشد. پرسش اصلی در پژوهش حاضر تحلیل آن است که در تبیین استعاره های مفهومی و کلیدهای مفهومی واژه هدایت، کدام حوزه های مفهومی به کار رفته اند؟ در این راستا و با تحلیل آیات مورد بررسی حوزه های مفهومی حاصل از نتایج تحقیق عبارتند از: دین، سفر، آگاهی، توحید، نور، وحی، اختیار، درمان، تقوی، داوری، تلاش، پاداش، شرایط آب و هوایی، تکوینی بودن (آفرینش). بیشترین کاربرد این حوزه ها مربوط به حوزه دین و سفر است که خود کلیدهای مفهومی «دین هدایت است» و «زندگی معنوی سفر است» را برمی انگیزد.
بررسی استدلال از طریق نفی نوخاستگی آگاهی بر دیدگاه همه روان انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه روان انگاری دیدگاهی است که در مقابل فیزیکالیسم و دوگانه انگاری راه سومی را در تبیین آگاهی مطرح می کند. یکی از استدلال های مهم به نفع این دیدگاه نفی نوخاستگی آگاهی است. بر اساس نوخاسته گرایی درباره آگاهی، آگاهیِ انسان و سایر موجودات ویژگی ای است که در سطح غیربنیادین فیزیکی از سطح بنیادین فیزیکیِ فاقد آگاهی ظهور می کند. در دوره معاصر، ابتدا گالن استراوسون به تفصیل بر همه روان انگاری از طریق نفی نوخاستگی استدلال کرده است. مسئله این مقاله این است که آیا این استدلال درست است؟ استدلال استراوسون یک قیاس ذوحدین است که نوخاسته گرایی را به دو قسم نوخاسته گرایی صحیح و تبیین ناپذیر تقسیم می کند. استراوسون نوخاستگی صحیحِ آگاهی را ناممکن و نوخاستگی تبیین ناپذیر را اساساً نامنسجم می داند. هدف این مقاله این است که نشان دهد این استدلال درست نیست. این مقاله با ارائه چارچوب مفهومی جامعی که دربرگیرنده دیدگاه های اکثر نوخاسته گرایان معاصر باشد، و با توجه به پیشینه تاریخی نوخاسته گرایی (خصوصاً، دیدگاه براود) نشان می دهد که می توان قسم سومی برای نوخاستگی فرض کرد که اولاً منسجم باشد و ثانیاً نوخاستگی آگاهی بر اساس آن ممکن باشد. بر این اساس، قیاس ذوحدین استراوسون برای رد نوخاستگی آگاهی و دفاع از همه روان انگاری قابل دفاع نیست.