مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۳۸۱ تا ۴۸٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲۳٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریات حوزه کاربردشناسی زبان که به مطالعه معنا در بافت می پردازند، الگوهای جدیدی برای فهم معنا ارائه کرده اند. یکی از این نظریات، نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) است که با بررسی الگوهای زبانی، چند نوع پیش فرض را براساس قرائن کلام مطرح می کند. مقاله حاضر درصدد آن است که با روش توصیفی تحلیلی کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض های در نظر گرفته شده در آیات قرآن کریم بررسی کند. بدین منظور، نخستین سوره های نازل شده مبنای بررسی قرار گرفته اند تا نخستین پیش فرض ها براساس در نظر گرفتن مخاطب عصر نزول بررسی شوند. این پژوهش، انواع پیش فرض های مطرح شده در نظریه یول را در پنج سوره نخست نازل شده طبق قول مشهور مطالعه می کند تا کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض مخاطبان عصر نزول براساس آیات قرآن بررسی کند. این بررسی نشان می دهد واژگان معرفه در زبان عربی بر پیش فرض وجودی، افعال دال بر دانستن بر پیش فرض واقعیت پذیر، اسلوب استفهام انکاری و حرف شرطیه امتناعیه بر پیش فرض واقعیت ناپذیر، ساختار تفضیلی در مفردات و کاربرد جمله در جایگاه صله، صفت و مضاف الیه و نیز افعال تغییر حالت بر پیش فرض واژگانی و طرح یک سؤال در ضمن سؤال دیگر بر پیش فرض ساختاری دلالت می کنند. همچنین، از این پژوهش روشن می شود واژگانی همچون ربّ، قلم و پدیده های آفاقی و اخروی و غیره از پیش فرض های وجودی عصر نزول، عدم علم پیشین انسان و وجود گمراهان و هدایت یافتگان از پیش فرض های واقعیت پذیر، مداهنه پیامبر، تساوی مسلمانان و مجرمان از پیش فرض های واقعیت ناپذیر و عدم یقین پیشین اهل کتاب از پیش فرض های واژگانی هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۹۴-۳۷۴
حوزههای تخصصی:
هدف: صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی بستری مناسب برای برقراری و حفظ ارتباط با کاربران و ارائه خدمات و اطلاعات مورد نیاز آ ن ها به خصوص در دوران همه گیری بیماری هایی از قبیل کووید 19 بودند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری بیماری کووید 19 بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی از نوع هم بستگی است. زمان انجام پژوهش سال های 1399-1400 بود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط متخصصان این حوزه تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 72 درصد محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دنبال کنندگان صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود که از میان آن ها 20 صفحه فعال انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش ازطریق خصوصی توسط مدیران صفحات در اختیار آن ها قرار گرفت و در نهایت 212 پرسش نامه برگشت داده شد. در بخش آمار توصیفی، برای تعیین فراوانی، درصد فراوانی، انحراف معیار و میانگین از نرم افزار SPSS، و برای بررسی روابط میان متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روشِ حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS استفاده شد. یافته ها: یافته های تحلیل ضرایب مسیر نشان داد سودمندی درک شده، پاسخ گو بودن، فواید اجتماعی و رضایت با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی، رابطه ای مثبت و معنادار دارد. رضایت با ضریب مسیر 446/0 قوی ترین عامل در پیش بینی تداوم استفاده از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی در دوران همه گیری کووید 19 بود. بعد از رضایت، به ترتیب پاسخ گو بودن، سودمندی و فواید اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر تمایل به استفاده مداوم از این صفحات داشتند. جالب توجه اینکه متغیرهای سهولت استفاده، انتظارات، لذت درک شده، نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، محتوا، نفوذ اجتماعی و هم بستگی با تمایل به استفاده مداوم از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی رابطه ای معنادار نشان ندادند. نتایج مربوط به ضرایب مسیر نشان داد که تأثیر عوامل نوع پست بارگذاری شده، زمان بارگذاری پست، سهولت استفاده و محتوا بر سودمندی درک شده کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی مثبت و معنادار است و نوع پست بارگذاری شده با ضریب مسیر 290/0، قوی ترین عامل پیش بینی سودمندی درک شده است. همچنین، تحلیل ضرایب مسیر نشان داد که ضرایب تأثیر لذت درک شده و سودمندی درک شده بر رضایت کاربران رضایت کاربران از صفحات اینستاگرام کتابخانه های عمومی استان آذربایجان غربی معنادار نیست، اما ضرایب تأثیر سهولت استفاده و انتظارات بر رضایت کاربران مثبت و معنادار است. در کل، مقدار معیار نیکویی برازش، ۶۴۱/0 به دست آمد که نشانگر مناسب بودن برازش کلی مدل است. اصالت/ارزش: با توجه به اینکه داشتن تمایل و قصد ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی یک عمل بعد از پذیرش است و تاکنون مطالعات اندکی به شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به ادامه استفاده از رسانه های اجتماعی به ویژه صفحات اینستاگرام در کتابخانه های عمومی پرداخته اند، نتایج این مطالعه می تواند دلالت های علمی و عملی ارزشمندی برای مدیران و سیاست گذاران این حوزه داشته باشد.
شناسایی و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و استخراج صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران و تعیین میزان اهمیت هریک از آن ها برای اولویت بندی و رتبه بندی صلاحیت ها است. روش : این پژوهش با رویکرد کاربردی و روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی، با روش فراترکیب، تعداد 61 مقاله از میان متون انگلیسی فارسی به صورت هدفمند انتخاب و بررسی شد. سپس با استفاده از نظرات خبرگان، 104 کد شناسایی شد، و اعتبار این کدها ازطریق روایی محتوایی و پایایی آن ها با آزمون کاپای کوهن تأیید شد. در بخش کمّی، هریک از عوامل ازطریق توزیع پرسش نامه در میان 62 نفر از متخصصان و با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند. یافته ها: چهار عامل 10 مؤلفه اصلی و 72 مؤلفه فرعی به عنوان صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی شناسایی شدند. عامل «توانایی» شامل دو مؤلفه اصلی توانایی تخصصی و توانایی فکر است که در ۹ مولفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «ویژگی» شامل دو مؤلفه اصلی ویژگی های شغلی و رفتاری است که در 19 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. عامل «مهارت ها» شامل چهار مؤلفه اصلی مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری است که در 32 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. در نهایت، عامل «دانش» شامل دو مؤلفه دانش مربوط به جامعه و دانش تخصصی است که در 12 مؤلفه فرعی مفهوم پردازی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که به ترتیب عومل دانش، مهارت، توانایی و ویژگی مهم ترین صلاحیت برای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران شناخته می شوند. اصالت/ارزش: این پژوهش با شناسایی نظام مند و اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی ایران، به سهم خود می تواند خلأ این حوزه را پوشش دهد. فرایند اعتبارسنجی جامع، شامل ارزیابی های اعتبار محتوا و قابلیت اطمینان، استحکام شایستگی های شناسایی شده را تضمین می کند. تأکید بر توانایی تخصصی، توانایی تفکر، ویژگی های شغلی و رفتاری، مهارت های مدیریتی، اجتماعی، شغلی و فناوری و همچنین دانش مرتبط با جامعه و دانش تخصصی، درک دقیقی از ماهیت چندوجهی کتابخانه های عمومی را نشان می دهد. به طور خلاصه، این پژوهش چهارچوبی ارزشمند برای ارتقای صلاحیت های کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه داده و نه تنها به درک علمی کتابداری کمک می کند، بلکه بینش های عملی برای ارتقای مهارت کتابداران کتابخانه های عمومی ایران ارائه می دهد. همچنین، طبقه بندی و اولویت بندی دقیق ارائه شده، چهارچوبی ارزشمند برای توسعه مداوم صلاحیت های حرفه ای کتابداران کتابخانه های عمومی فراهم می کند.
پیامدهای اجتماعی آشوب اطلاعاتی در ایران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۲۵-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
انتشار ویروس کووید-19 با موجی از اخبار و اطلاعات گستردهٔ درست و نادرست از منابع رسمی و غیررسمی همراه بود. این حجم عظیم اطلاعات متنوع و بعضاً متناقض وضعیتی را به وجود آورده است که می توان آن را آشوب اطلاعاتی نام نهاد. این شرایط موجب سردرگمی مخاطبان در گزینش و استفاده از اطلاعات برای تفسیر شرایط و انجام فعالیت های روزمره شده است. لذا این پژوهش در نظر دارد پیامدهای آشوب اطلاعاتی ایجادشده را در ابعاد اجتماعی مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف 1460 نفر از شهروندان کشور با روش پیمایش مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که بیش از نیمی از جمعیت موردمطالعه، آشوب اطلاعاتی را در حد متوسط و زیاد تجربه نموده اند. نتایج استنباطی نیز حاکی از آن بود که آشوب اطلاعاتی با متغیرهای همدلی با دیگران، امید به آیندهٔ پساکرونا، بی اعتمادی به دیگران و هویت ملی رابطه دارد. رابطهٔ بین آشوب اطلاعاتی با پیامدهای اجتماعی موردنظر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS نیز مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد که افزایش آشوب اطلاعاتی کاهش متغیرهای موردبررسی را در پی دارد. جمع بندی یافته ها نشان می دهد با کنترل آشوب اطلاعاتی و مدیریت انتشار اخبار در زمان وقوع فجایع ملّی و بین المللی، تا حد زیادی می توان پیامدهای اجتماعی ناشی از این بحران ها را کاهش داد.
اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی، پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار خودکشی، پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای کم کاری تیروئید مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در سال ۱۴۰1 بود. از بین این زنان به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند و به پرسشنامه های افکار خودکشی BSSI (بک، 1961)، پریشانی روانشناختی KPDS (کسلر و همکاران، 2002) و افسردگی BDI-13 (بک، 1972) پاسخ دادند. برای گروه آزمایشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 2 ساعته، هفته ای یک جلسه برگزار شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیر افکار خودکشی (113/0=p) تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما در متغیرهای پریشانی روانشناختی و افسردگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p). براین اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی و افسردگی زنان دارای کم کاری تیروئید مؤثر بود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس شهر قائمشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی-رفتاری و مواجه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد که هر دو مداخله ی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری است (01/0<P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی برای بهبود تنظیم شناختی هیجان توسط درمانگران حوزه کودک و نوجوان بود.
نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ترجمه و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS) در نمونه ای از نوجوانان ایرانی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع ارزشیابی بود. نوجوانان 12 الی 18 سال شهر قم در سال ۱۴۰۱ جامعه آماری این پژوهش بودند. در این پژوهش 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و MWYS را در فاصله دو هفته تکمیل کردند. در این پژوهش مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS، گرین و همکاران، ۲۰۲۳)، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS، دنیر و همکاران، 1985) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983) اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. MWYS از پایایی بازآزمایی 77/0 و از همسانی درونی مطلوب به روش آلفای کرونباخ 73/0 برخوردار بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل اندازه گیری به صورت پنج عاملی پس از حذف سوالات 13، 14، 18، 30 و 33 از برازش مطلوب برخوردار بود (76/2= 2/df، 91/0=CFI، 04/0=RMSEA). نتایج نشان داد که MWYS از پایایی بازآزمایی و همسانی درونی خوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود. همچنین روایی سازه MWYS به صورت 5 عاملی در نمونه ایرانی تایید شد. همچنین نتایج نشان داد که MWYS از روایی همگرا و واگرای مطلوب برخوردار است. با توجه به اینکه MWYS از روایی و پایایی مطلوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود، پیشنهاد می شود که جهت سنجش بهزیستی در نوجوانان ایرانی از MWYS استفاده شود.
Explicitation in the English Translation of the First 13 Surahs of Part (Juz) 30 of the Holy Qur'ān
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
The issue of literal versus free translation has always been a controversial matter in the translation of the Holy Scriptures, including the Holy Qurʼān. Explicitation, as a translation universal, has received increasing attention in the area of translating religious texts. The aim of this paper is to investigate the effects of explicitation on the translation of coherence in the first 13 surahs of Part (Juz) 30 of the Holy Qurʼān. In doing so, the model proposed by Vinay and Darbelnet (1995), along with coherence aspects in Sherman’s (2010) framework were used. To this end, the first 13 surahs of Part (Juz) 30 of the Holy Qurʼān in Arabic and their five English translations by Asad, Shakir, Pickthal, Yusufali and Saffarzadeh were examined. The overall goal of the analysis was to find whether explanatory coherence was used in the English translation and how explicitation affected the coherence of the content in all translations. Findings show that explicitation not only resolved ambiguity but also strengthened the coherence of the text. However, translators, in some translations, preferred to be loyal and faithful to the original and did not add anything to their translation. Additionally, in a few cases, the addition of more words to the translation turned it into redundant mess, leading to an incoherent translation.
An Investigation Into the Strategies Applied for the Translation of Informative, Expressive, and Operative Aspects of the Holy Qur'ān Into English: Towards Functional Equivalence
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۳
39 - 56
حوزههای تخصصی:
The present study centered around the problem of functional equivalence in source-text-target-text pairs. In fact, this study was an attempt to investigate patterns of professional translators’ main approaches to the production of functionally equivalent Qur’ānic translations. The ultimate objective was to investigate the practicality of Reiss’s theoretical functionalist text-oriented model of translation. Hence, five selected English translations were descriptively and linguistically analyzed and compared with their corresponding Qur’ānic surahs. The analysis included content-specific and formal features of the texts to discover common and frequent translation strategies applied in the production of each target text. The descriptive findings were then calculated using frequency and percentage. The findings on the translations of the informative and expressive texts revealed that Reiss’s relevant prediction was right. However, in contrast to Reiss’s view, the operative text was mostly translated literally rather than adaptively by most of the translators.
A Comparative Analysis of the Translation of the Inappropriate Pause Sign in Four English Versions of the Holy Qur’ān
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۳
141 - 155
حوزههای تخصصی:
In reciting the verses of the Holy Qur’ān, making pauses at appropriate places is one of the important issues of Tajwid, neglecting which can potentially distort the meanings of the verses and reverse their intended purpose. The present study seeks to analyze how translators have dealt with the concept of inappropriate pause by investigating four English translations of the Holy Qur’ān through answering the following questions: Has the concept of inappropriate or impermissible pause been observed in the English translations of the Holy Qur’ān? Is it possible to express the concept of inappropriate pause using English punctuation? If yes, is it possible to achieve a standard to convey the concept of inappropriate pause? If not, how can this gap be filled? Through a comparative analysis of all 68 cases of inappropriate pause in the Holy Qur’ān and their corresponding translations into English, it seems that English lacks equivalent punctuation to convey the concept of inappropriate pause. Based on the obtained results, it can be concluded that colon is the most appropriate punctuation in English to convey the concept of inappropriate pause. However, the findings of this research show that the translators used commas in 43.7% of the verses with impermissible pauses. The authors presented a “standards table” by examining the function of English punctuation marks, and by observing the approach taken by the translators when facing an inappropriate pause, a “descriptive table” was also presented to illustrate these observations. Then, considering the relationship between these two tables, the closest English punctuation mark for conveying the concept of inappropriate pause was introduced.
Rendering Foregrounding as a Marked Structure in Four Persian Translations of the Holy Qur’ān
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۳
156 - 174
حوزههای تخصصی:
Theme/rheme structure plays a crucial role in conveying meaning and facilitating effective communication and comprehension. Moreover, foregrounding is an issue that has attracted much attention from researchers and theorists. Several studies have investigated the translation of marked structures of the Holy Qur’ān into different languages from various perspectives, such as semantics or stylistics, but few have focused on foregrounding in English translations by Iranian translators of the Qur’ān. The present study aimed to examine the challenges that Iranian translators encountered in their renditions. To this end, English equivalents of eighteen Ayahs featuring foregrounding were extracted from four English translations by Iranian translators and the translators’ strategies in rendering foregrounding cases were analyzed. The findings revealed that the Iranian translators were inconsistent in their renditions but performed better in cases where marked structures were less complex and aligned with the normative structure of English prose. The translators faced the most difficulties in rendering specification and emphasis, which are two main categories of foregrounding. Interestingly, the translators who had native-like proficiency in English outperformed their peers in rendering foregrounding into English.
بررسی نحوه انعکاس مولفه های متنی و بصری تمثیل «کشتی شیعه» در نگاره «ستایش رسول علیه السلام» در دیباچه شاهنامه های دوره آل اینجو
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 209
حوزههای تخصصی:
اهمیت ویژه«شاهنامه»از منظر «دین ومذهب»،دردیباچه آن باشعری تحت عنوان«گفتاراندرستایش پیغمبر» می باشدکه فردوسی به بیان صریح اعتقادات مذهبی خودنسبت به اهل بیت(ع)می پردازدودرستایش پیامبر(ص)وامام علی(ع)به مضمون حدیث نبّوی«سفینه»،اشاره می کندوباطرح موضوع«کشتی شیعه»،مقام وجایگاه اهل بیت(ع)نزدشیعیان ولزوم اطاعت وتبعیت ازایشان را اثبات می نماید.فردوسی دراین شعرعلی(ع)را«وصیّ»پیامبر(ص)می نامدواین امرازسویی موجب می شودکه بسیاری از نسخه برداران شیعی یاسنّی«شاهنامه»،باکاستن یاافزودن ابیاتی براین بخش به نوعی درشدت یاضعف عقایدفردوسی برخوانندگانش تأثیرگذارندوازسویی دیگر،برخی ازهنرمندان این وصف راپسندیده وآن راتحت عنوان«تمثیل کشتی شیعه» به تصویرکشیده اند؛مانندنگاره«ستایش رسول علیه السلامِ»«شاهنامه»های کوچک دوره آل اینجو که احتمالاباپشتیبانی شیخ ابواسحاق ازکتاب آرایی«شاهنامه»وتاکیدبرنگارگری درمکتب شیرازبرمحورمعیارهای ایرانی وارتقای آنها تولیدشدند.از آنجایی که این نگاره جزواولین نگاره هایی است که مضمون«تمثیل کشتی شیعه»را به نمایش گذاشته است،این پژوهش به شیوه ترسیم این نگاره وتعلق آن به مکتب نگارگری آل اینجو می پردازدوهدف اصلی آن مطالعه ومطابقت این نگاره بادیباچه شاهنامه، درامروصایت امام علی(ع)می باشدوبدین منظورمولفه های متنی وبصری آن موردشناسایی واقع می شودتاتغییراتی که موکدات شعراصلی فردوسی دراین نگاره انجام شده، مشخص گردد.این تحقیق درپی پاسخگویی به این سوالات است که چه تفاوت هایی میان متن این نگاره باشعر«گفتاراندرستایش پیغمبر»وجودداردوآیااین تحولات درمولفه های بصری نگاره نیزمشاهده می گردد؟آیاارتباط معناداری میان مولفه های متنی وبصری این نگاره وجودداردوتاچه میزان مولفه های برون متنی برعناصرساختاری نگاره موثر بوده اند؟بنابراین روش پژوهش براساس ماهیت توصیفی تحلیلی بارویکردتفسیری وتطبیقی انجام شده واطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج نشان می دهدکه متن این نگاره باشعراصلی دیباچه تفاوت هایی داردومولفه های بصری آن نیز با متن نگاره متفاوتند. ظاهراکاتب یاحامی این نگاره تصمیم گرفته که نام خلفای اولین راازمتن حذف نماید،اما برخی ازخاطرات باقیمانده ازوجود آنها ممکن است برنگارگرتاثیرگذاشته ووی اصول ذاتی متن رابه جای خود موضوع«کشتی در دریا»رعایت کرده است وازسوی دیگر،وی به آن اصول ایمانی که درپس روایت متن آشکارشده، پایبند بوده وبر برتری علی(ع)برسایر خلفای اولین تاکید کرده وحقوق انتصاب الهی ایشان به عنوان خلیفه پیامبر(ص)را تقویت نموده است.
بررسی آیات استیذان و پاسخ به شبهات وارد برآن در باب حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۰۶-۱۷۹
حوزههای تخصصی:
در اسلام به استناد آیات و روایات، برحجاب مرد و زن و پوشش کامل زنان(غیر از وجه و کفین) تأکید جدّی شده است؛ ولی بعضی، مدّعی حجاب حدّاقلی از سوی اسلام(عدم برهنگی مطلق) شده و برای اثبات آن به مقدماتی تمسک جسته اند ، از جمله آیات استیذان را (سوره نور، آیات 27 تا 29 و آیات 58 و 59) که در ارتباط با اذن ورود به خانه و حریم خصوصی دیگران است، دلیلی بر نداشتن درب ورودی خانه ها و عدم قبح برهنگی در جامعه عصر نزول و... دانسته و به همین دلایل، اکتفاء قرآن به حجاب حداقلی را استنباط میکنند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، با بررسی آیات مورد اشاره و واکاوی در سیاق و نکات تفسیری، تاریخی و لغوی، تلاش کرده تا مضمون صحیح را ارائه و شبهات وارده را مورد بررسی و نقد قرار دهد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که استیذان ورود به خانه و حریم دیگران، نه تنها دستاویزی برای ادعای گفته شده نیست بلکه تدبیر شارع، جهت تسهیل و تکمیل حدود پوشش بانوان و فرهنگ سازی عفت عمومی حتی در حریم خانه، نیز هست.
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدلانگیزش خواندن بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بحث نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آن جایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که مشکل خواندن دارند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
تحلیل نقش و جایگاه کنونی فارغ التحصیلان طراحی شهری در حرفه (مورد مطالعه: فارغ التحصیلان طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۷۲-۵۷
حوزههای تخصصی:
بیان مساله و هدف: بعد از گذشت حدود نیم قرن از تاسیس رشته طراحی شهری در ایران و وجود فارغ التحصیلان بسیار در این رشته، وضعیت و نقش حرفه ای ایشان در کشور نیاز به مطالعه دارد. در همین راستا هدف از این پژوهش تحلیل نقش و جایگاه کنونی فارغ التحصیلان طراحی شهری در حرفه می باشد. تعداد بالای فارغ التحصیلان از یک طرف و عدم امکان برقراری ارتباط با ایشان در سایر دانشگاه ها، باعث شد این تحقیق به فارغ التحصیلان طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس محدود گردد. روش: پژوهش حاضر از روش پیمایش کمی بهره برده است. تکنیک به کار گرفته شده در جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه آنلاین ساختاریافته با جامعه آماری 100 نفر (شامل فارغ التحصیلان طراحی شهری دانشگاه تربیت مدرس، از ورودی 1383 تا 1396) می باشد. در راستای تحلیل داده ها نیز از تکنیک تحلیل نتایج و آمارهای استنباطی جهت تعمیم نتایج بدست آمده از نمونه آماری به کل جامعه آماری فارغ التحصیلان طراحی شهری تربیت مدرس استفاده شده است. یافته ها: دستاورد این پژوهش بررسی و ارزیابی نقش و جایگاه کنونی فارغ التحصیلان طراحی شهری در حرفه بوده است که نتایج آن نشان دهنده ی فعالیت عمده ی طراحان شهری، به ترتیب در دفاتر مشاور، مدیریت شهری، آموزش و پژوهش می باشد. همچنین در بخشی از این پژوهش سعی شده است تا میزان اثرپذیری و اثرگذاری عواملی مانند ادامه ی تحصیل و مهاجرت فارغ التحصیلان که به نوعی متاثر از نوع فعالیتشان در حرفه می باشد، بررسی و مقایسه شود.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.
تحلیل پدیده های صرف اشتقاقی نامتقارن زبان فارسی در چارچوب رویکرد صیغگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان برون دادهای حوزه صرفی زبان، گاه به مواردی برمی خوریم که تقارنی بین صورت و معنای آن ها وجود ندارد و تحلیل این داده ها در چارچوب رویکردهای تکواژبنیاد با مشکل مواجه می شود. از جمله این موارد می توان به مکمل گونگی، نقش زدودگی، نقصان و همتانمایی اشاره کرد. در چنین مواردی، در چارچوب رویکرد صیغگانی در نظریه هایی مانند صرف تابع های صیغگانی استامپ (2001) و استوارت و استامپ (2007)، صورت نهایی مشتق است که اهمیت دارد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه نظریه صرف تابع های صیغگانی، کلمات مشتق فعلی نامتقارن فارسی را که تناظر یک به یک بین صورت و معنای آنها وجود ندارد، به کمک ابزار نظری صیغگان تحلیل و تبیین میکند. تحلیل داده های نامتقارن فارسی در نظریه فوق مشخص کرد که این صورت ها با اعمال تابع صیغگان بر جفت ریشه فعل و مشخصه های درون یک صورتگاه در صیغگان فعل تعیین می گردند. فرض وجود بُعد صرفی و بُعد معنایی در سازمان صیغگانی یک واژه فعلی فارسی، تحلیل این پدیده های صرفی را در صورت کلمات مشتق فعلی موجه می سازد. لذا، عدم تقارن میان صورت و معنا دیگر مسئله ساز نخواهد بود و می توان به شیوه ای یکسان کلمات مشتق فعلی را -خواه دارای تقارن بین صورت و معنا، خواه بدون آن- تحلیل و تبیین نمود. در نتیجه این امر، تحلیل یکدست و مقرون به صرفه تری نسبت به تحلیل تکواژبنیاد ارائه می شود و دیگر نیازی به طرح راه حل های فرعی همانند تکواژ صفر، اشتقاق صفر، تکواژگونگی ستاک های متعلق به یک واژه نخواهد بود که همگی از فرض وجود رابطه یک به یک میان صورت و معنا نشأت می گرفت.
تحلیل زبان شناختی مشکلات (نارسایی های) ترجمه در متون بانکی: یک بررسی تطبیقی از دیدگاه زبان شناختی معنی شناسی ساختارگرا و معادل یابی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی در تحلیل ترجمه های فارسی متون بانکی در بخش اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده با نگاهی زبان شناختی داشته و ازآنجاکه معنی شناسی یکی از اصول اصلی مورد مطالعه در زبان شناسی است و از سوی دیگر نیز انتقال معنا و مفهوم از اصلی ترین موضوعات مطرح در ترجمه است، لذا با استفاده از دیدگاه معنی شناسی ساختارگرا و استفاده از نگرش های تحلیل مؤلفه ای، واحدهای هم حوزه و روابط مفهومی و از سوی دیگر معادل یابی در ترجمه و با روشی توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای، برخی معادل یابی (سازی) های موجود در ترجمه های این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که به کارگیری این سه نگرش با مشخص ساختن روابط مفهومی و همچنین تفاوت های ظریف مؤلفه ای در میان واحدهای هم حوزه سبب معادل گزینی (سازی) های مناسب و دقیق برای انواع اعتبار اسنادی (با توجه به مؤلفه های با ماهیت قراردادی یا نامه ای، اسنادی، ضمانتی و تجاری)؛ انواع سند بیمه (با توجه به مؤلفه های با ماهیت گواهی و سند استدلالی، قراردادنامه ای، بدون محدودیت زمانی و مبلغ و اظهارگونه)؛ انواع کارمزدهای بانکی (با توجه به ماهیت های کارمزد با محاسبه درصدی، ارائه امکانات و مشاوره، تمامی هزینه های در جریان اجرای یک دستور و مخارج تحمیلی)؛ انواع ارسال )با توجه به مؤلفه های ارسال با استفاده از وسایل غیرالکترونیکی و غیراینترنتی و ارسال با استفاده از آن ها)؛ انواع شیوه های پرداخت و حمل (با توجه به مؤلفه های با جدول زمان بندی ازپیش تعیین شده و بدون آن)؛ و انواع دریافت (با توجه به مؤلفه های دریافت در محل شرکت پیک و در محل فرستنده) در ترجمه های این متون می گردند. به طور کلی این نگرش ها با کمک به تشخیص معنا، سبب گزینش (ساخت) معادل های مناسب و دقیق در ترجمه ها و در برخی موارد نیز سبب حفظ زبان فارسی از ورود و تأثیر زبان های بیگانه در این گونه از متون می شوند.
بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۰۴-۱۹۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش ها نه فقط در حوزه تحصیلی بلکه در تمام زندگی دانش آموزان و فعالیت های آنان نقش اساسی دارند و از عوامل اصلی درک رفتارهای فردی، اجتماعی و پذیرش خود هستند. مطالعات پیشین نشان داده است که زیباشناسی می تواند به عنوان یک روش مؤثر در بهبود نگرش دانش آموزان در مدارس مورد توجه قرار گیرد، اما در مورد اثربخشی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش (40 نفر) از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخله آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظریه تجارب یادگیری (محقق ساخته) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما اعضای گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه نگرش تحصیلی (سکر، 2011) بود. تحلیل داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها: داده های حاصل از تحلیل کوواریانس در این پژوهش نشان داد که آموزش بسته آموزشی زیبایی شناسی مبتنی بر تجارب یادگیری بر نگرش تحصیلی دانش آموزان دختر معنادار بود (0/01 P<). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش زیبایی شناسی باعث شد دانش آموزان، نگرش تحصیلی مثبتی در یادگیری از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، توجه به عواطف و احساسات دانش آموزان می تواند نگرش تحصیلی آنان را بهبود دهد