مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقصان


۱.

نقد و بررسی دیدگاه های مربوط به خطبه ی هشتادم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان قرآن کریم مردان حضرت علی (ع) نقصان عقل اکتسابی عقل ذاتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی دین
تعداد بازدید : ۲۸۱۲ تعداد دانلود : ۷۲۰
موضوع نقصان عقل زنان در خطبه ی هشتادم نهج البلاغه، گر چه ضعف سندی دارد، امّا با توجه به تکرار مضمون آن در نامه ی چهاردهم نهج البلاغه، محل تأمل و تعمق است. در شرح خطبه ی مذکور، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. دغدغه ی نگارندگان در این نوشتار آن است که ضمن نقد و بررسی دیدگاه های مختلف در این باره، روشن سازند که نظریه ی نقصان عقل ذاتی زنان در راستای فرهنگ قرآنی هیچ مستند مهمی ندارد، بلکه با تعمق در برخی از آیات قرآن کریم، به نظر می رسد علی رغم تفاوت های فراوانی که در خلقت زنان و مردان وجود دارد، زنان در عقل ذاتی هیچ نقصانی نسبت به مردان ندارند؛ از این رو نمی توان انگاره ی نادرست نقصان عقل ذاتی زنان را به کلام مولی علی (ع) مستند کرد. بر پایه ی گفتار وحی که گویای مهجوریت و مظلومیت زنان عصر جاهلیت بوده و حکایت از زنده به گور کردن دختران، به ارث بردن زنان و... دارد، برداشت نقصان عقل اکتسابی زنان آن عصر از کلام حضرت علی (ع) منطقی و عاقلانه به نظر می رسد. زدودن آن همه مهجوریت و محرومیت، گذر زمان و هدایت هادیان به حق را می طلبید و هدف حضرت علی (ع) در توجه دادن افکار جامعه به این نوع نقصان، تنها آسیب شناسی اجتماع و در نتیجه هدایت افکار جامعه به سمت اصلاح آن بوده است و نشانگر این واقعیت است که ضعف رشد عقلی و علمی زنان در هر عصری، موضع دقتّ و احتیاط است و سعی در اصلاح و رفع نقاط مشکل و ضعف مورد تأکید آموزه های دینی است.
۲.

بررسی نظر تفسیری علامه طباطبایی پیرامون مبانی تفاوت های زن و مرد با تأکید بر آیه 18 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی زن زینت عطوفت نقصان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
علامه طباطبایی، مفسر المیزان، به رغم آن که آثار همگون در زن و مرد را دلیل بر اشتراک زن و مرد در گوهر انسانی می داند؛ اما مانند مفسران قبل از خود به ضعف عقل زن در قیاس با مرد معتقد است. ایشان با استناد به آیه 18 سوره زخرف حیات زن را حیات عاطفی و حیات مرد را حیات عقلانی دانسته و قائل به ضعف نیروی تعقل و قوه استدلال زن در مقایسه با مرد است و بر این بنیاد تفاوت های حقوقی بین زن و مرد را در فقه اسلامی توجیه می کند. در این نوشته برای فهم هرچه دقیق تر، تفسیر ایشان در چهار دلیل تنظیم گردید و پس از بررسی های لازم و با استفاده از دیگر تفاسیر به این نتیجه انجامید که برخلاف نظر المیزان، پرورش زن در لابه لای زینت ها و ناتوانی وی از جدال پردازی، وصفی ذاتی و تغییرناپذیر زن نیست و بیشتر ریشه در نگرش عصر جاهلیت به زن و نظام های تربیتی غیر اسلامی دارد. زن مانند مرد می تواند با فراگیری حکمت های علمی و عملی، هم قوه تعقل خویش را تازگی و طراوت بخشد، هم قوای طبیعی خود را تحت زعامت عقل درآورد. هم چنین بین علاقه مندی زن به زینت و زیور و عطوفت ورزی او ملازمه ای نیست و تفاوت زن با مرد در موضوع ارث، گواهی دادن و موضوع قوّام بودن مرد هیچ یک نمی توانند نشئت گرفته از ضعف عقلی زن و مبیّن آن باشند.
۳.

تحلیل پدیده های صرف اشتقاقی نامتقارن زبان فارسی در چارچوب رویکرد صیغگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه (قاموسی) تابع صیغگان پیوند صیغگانی مکمل گونگی نقش زدودگی نقصان همتابینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۱
در میان برون دادهای حوزه صرفی زبان، گاه به مواردی برمی خوریم که تقارنی بین صورت و معنای آن ها وجود ندارد و تحلیل این داده ها در چارچوب رویکردهای تکواژبنیاد با مشکل مواجه می شود. از جمله این موارد می توان به مکمل گونگی، نقش زدودگی، نقصان و همتانمایی اشاره کرد. در چنین مواردی، در چارچوب رویکرد صیغگانی در نظریه هایی مانند صرف تابع های صیغگانی استامپ (2001) و استوارت و استامپ (2007)، صورت نهایی مشتق است که اهمیت دارد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه نظریه صرف تابع های صیغگانی، کلمات مشتق فعلی نامتقارن فارسی را که تناظر یک به یک بین صورت و معنای آنها وجود ندارد، به کمک ابزار نظری صیغگان تحلیل و تبیین میکند. تحلیل داده های نامتقارن فارسی در نظریه فوق مشخص کرد که این صورت ها با اعمال تابع صیغگان بر جفت ریشه فعل و مشخصه های درون یک صورتگاه در صیغگان فعل تعیین می گردند. فرض وجود بُعد صرفی و بُعد معنایی در سازمان صیغگانی یک واژه فعلی فارسی، تحلیل این پدیده های صرفی را در صورت کلمات مشتق فعلی موجه می سازد. لذا، عدم تقارن میان صورت و معنا دیگر مسئله ساز نخواهد بود و می توان به شیوه ای یکسان کلمات مشتق فعلی را -خواه دارای تقارن بین صورت و معنا، خواه بدون آن- تحلیل و تبیین نمود. در نتیجه این امر، تحلیل یکدست و مقرون به صرفه تری نسبت به تحلیل تکواژبنیاد ارائه می شود و دیگر نیازی به طرح راه حل های فرعی همانند تکواژ صفر، اشتقاق صفر، تکواژگونگی ستاک های متعلق به یک واژه نخواهد بود که همگی از فرض وجود رابطه یک به یک میان صورت و معنا نشأت می گرفت.