مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۴۸۱ تا ۴۵٬۵۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
187 - 222
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله و هدف پژوهش: قانون مؤثر مجاورت پرگنانز به مثابه یک اصل در نظام ارتباطی بین عناصر بصری و ادراک دیداری مخاطب ارتباط دو سویه ایجاد می کند که موجب تسهیل فرایند ادراک می گردد. اصول پرگنانز هسته مرکزی نظریه ادراک دیداری گشتالت را تشکیل می دهند که برخی از آن ها اولین بار در سال 1910م، توسط ماکس ورتهایمر، روان شناس چک تبار، مطرح شدند. اصل مجاورت از جمله اصول و قوانین ادراک دیداری گشتالت عامل مؤثری در کیفیت نسخه آرایی است که سبب همبستگی، تداوم، تعادل، ریتم، تناسب، وحدت و انسجام عناصر بصری می شود. یکی از نسخه هایی که قابل ت أمل در حوزه گشتالت شناسی است، سرلوح مذهب قرآنی عصر قاجار از کتابخانه مرکزی تبریز است. در این پژوهش ضمن معرفی قانون مجاورت پرگنانز و سرلوح مذهب قرآنی مذکور به مطالعه عوامل مؤثر در شکل گیری یک اثر متعادل و منسجم بر اساس این اصل پرداخته می شود.
روش/رویکرد پژوهشی: چگونگی نقش و حضور قانون مجاورت در اثر مورد نظر و عملکرد آن در فرایند ادراک دیداری عناصر سرلوح مذکور و همچنین چگونگی ارتباط آن با سایر اصول مطرح در این فرایند از پرسش های اساسی این تحقیق است. این پژوهش که داده های آن از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
یافته ها: میزان حضور این قانون و تأثیر آن در روند فرایند ادراک دیداری در سرلوح مزبور 96 درصد است که شامل چهار نوع قابل تشخیص با فراوانی 30 درصد از نوع نزدیکی لبه ها، 24 درصد از نوع تماس، 28 درصد از نوع هم پوشانی، 15 درصد از نوع تلفیق. این چهار اصل در موقعیت های متعدد سرلوح از جمله بخش شرفه ها، جدول کشی، تزئینات، آیات قرآن، کتیبه ها و قاب بندی ها به خوبی ساماندهی شده اند.
نتایج تحقیق: برآیند این تفحص نشان داد: با وجود تراکم بالای تزئینات در اثر مورد نظر، این پژوهش و سامان دهی آن ها بر اساس یکی از دو حالت طراز و برجسته شدن در نقوش، اصل مجاورت موجب می شود فرایند ادراک دیداری با سهولت اتفاق افتاده و آزردگی و خستگی بر مخاطب عارض نشود. این مطلب مؤید تعبیر ورتهایمر از قانون پرگنانز مبنی بر خوب بودن سازمان روانی در نتیجه سادگی و شفافی ادراک است که با اصول گشتالت مطرح در این پژوهش و در ذیل آن مجموعه اصل مجاورت و انواع آن است. پرگنانز قوی تحت شرایط حاکم در سرلوح مذکور وجود دارد. نزدیکی عناصر بصری در تماس با یکدیگر و تلفیق انواع نقوش بصری و رنگ ها در جوار یکدیگر بیشترین همپوشانی منسجم را در ساختار اثر مذکور به وجود آورده اند که باعث ایجاد ارتباط بصری آرام و صریح در خلال فرایند ادراک است.
اصل رسیدگی علنی به جرائم سیاسی؛ «استثناپذیری» قانون آیین دادرسی کیفری در تقابل با «اطلاق انگاری» قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
109 - 137
قانون اساسی برای رسیدگی به جرائم عمومی اصل بر علنی بودن آن دارد اگرچه استثنائاتی هم قائل شده است. در موارد مشخصی امکان برگزاری دادرسی به صورت علنی وجود ندارد اما در جرائم سیاسی مطابق با اصل یکصدوشصت و هشت این استثنائات وجود نداشته و محاکم ناگزیر از برگزاری تمام جلسات رسیدگی به صورت علنی و عدم ایجاد مانع برای حضور تماشاچی هستند. مع الاسف در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در این باره به شیوه دیگری برخورد شده و برخلاف صراحت بی قیدوشرطی که قانون اساسی در اصل یکصدوشصت و هشت درخصوص لزوم رسیدگی علنی به جرائم سیاسی داشته در این قانون (مواد 305 و 352) تقریباً همان اصل و استثنائات رسیدگی علنی در دیگر جرائم درباره جرائم سیاسی نیز اعمال می شود. این «استثناپذیری» قانون آیین دادرسی کیفری هرچند با مصلحت اندیشی هایی همراه بوده، تقریباً وضعیت را به قانون اساسی مشروطه نزدیک ساخته و در مقررات دیگر کشورها از منظر تطبیقی نیز نمونه های مشابهی دارد، اما صراحتاً در تعارض آشکار با «اطلاق انگاری» اصل یکصدوشصت و هشت قانون اساسی بوده و بازنگری در آن اجتناب ناپذیر است ازاین رو قانونگذار باید در اصلاحات بعدی قانون به این موضوع اهتمام ویژه ای داشته باشد.
نقدی بر پنداره جواز فسخ نکاح به علت زنای زوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
117 - 135
حوزههای تخصصی:
ازجمله مواردی که ممکن است زوجه به دلیل آن درخواست فسخ نکاح نماید، ارتکاب زوج به زنا می باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نظرات مشهور فقهای امامیه در این موضوع و نقد پنداره جواز فسخ نکاح به دلیل زنای زوج انجام شد. ازاین رو، آثار فقهی- حقوقی مکتوب در این مسئله مطالعه و داده ها به شیوه تحلیلی- اسنادی بررسی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مشهور علما براساس روایات خاص، روایات دال بر حصر اسباب خیار و اصل لزوم بر این باورند که زنای مرد موجب پدیداری حق فسخ برای زن نمی شود، درحالی که برخی فقها با استناد به روایات خاص، قاعده لاضرر و تخلف از شرط صفت، این حق را برای زن محفوظ می دانند. تحلیل داده ها نشان داد اگرچه روایات مورد استناد دسته دوم، مشکل سندی ندارد، باتوجه به ضعف دلالی، اعراض فقها و نیز تعارض با ادله قوی تر، از استحکام کافی برخوردار نیست. باتوجه به قرائن و مؤیدات موجود، باید احادیث وجوب تفریق را بر استحباب طلاق حمل کرد، در غیر این صورت، نمی توان میان احادیث متعارض جمع نمود و باید به تساقط آنها قائل شد و به ادله عام لزوم عقد رجوع کرد. براین اساس، حمل روایات تفریق بر تقیه و فرض شهرت زنا، همچنین استناد به قاعده لاضرر و تخلف از شرط صفت، با اشکالات متعددی روبه روست و نمی توان با آن حق فسخ را اثبات کرد.
مهاجرت شغلی مردان به کشورهای دیگر و تجربه زیسته بارداری همسران جامانده در شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
91 - 127
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های شغلی مردان به سایر کشورها می تواند بر نرخ باروری در سطح کلان و سطح فردی تأثیرگذار باشد. با توجه به روند نزولی نرخ باروری توجه به این پدیده از منظر تأثیرش بر احتمال باروری زنان جامانده از مهاجرت و مشکلات پس از بارداری آنها حائز اهمیت است. مهاجرت بین المللی کاری مردان یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر شرایط زنان جامانده، به ویژه در دوره بارداری که مادر نیازمند به مراقبت ویژه از جنین و سلامت خویش است، می باشد. چنین اثراتی در محیط هایی با امکانات زیرساختاری کمتر و فرهنگ سنتی تر دو چندان می شود. پژوهش حاضر به منظور شناخت همه جانبه و عمیق تجربه ی زیسته بارداری زنان جامانده از مهاجرت همسر، با روش پدیدارشناسی انجام شده است و جهت فهم و درک این تجربه با 14 نفر از زنان شهر لار در استان فارس که همسرشان به جهت امور شغلی به کشورهای دیگر مهاجرت نموده اند، مصاحبه شده است.داده ها با روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری، سپس با کمک روش تحلیل کلایزی تحلیل شدند. بر اساس محتوای مصاحبه ها و خوشه بندی تم ها، می توان ساختار کلی تجربه ی زیسته و ادراک این زنان از فرایند باروری را ذیل دو مضمون اجتماعی و مضمون زیست-روان شناختی تحلیل و بازنمایی نمود.
پیش بینی وابستگی به تلفن همراه بر اساس کمرویی با واسطه نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان دختر: بررسی نقش تعدیل کننده انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعدیل شده نیازهای اساسی روان شناختی توسط انسجام خانواده در رابطه کمرویی با وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان دختر انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بازنگری شده کمرویی چیک و باس (چیک، 1983)، شاخص اعتیاد به تلفن همراه (لئونگ، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان، 2000) و مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر (فیشر و همکاران، 1992) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس (مدل 4 و 59) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی رابطه بین کمرویی و وابستگی به تلفن همراه را میانجی گری می کنند و رابطه بین کمرویی با وابستگی به تلفن همراه و نیازهای اساسی روان شناختی و نیز رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و وابستگی به تلفن همراه توسط انسجام خانواده تعدیل می شود. بر این اساس، با افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ارتقای انسجام خانواده، کمرویی و در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان کاهش می یابد. یافته های این پژوهش برای درک سازوکار پیچیده تأثیر کمرویی بر وابستگی به تلفن همراه مفید است و پیامدهایی عملی برای پیشگیری و کاهش وابستگی نوجوانان به تلفن همراه دارد.
فرا تحلیل ارایه مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری به مثابه مدل گذار پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آزمایشگاه زنده شهری فضایی فیزیکی یا مجازی است که با گرد هم آوردن ذینفعان مختلف برای همکاری و ایده پردازی جمعی به دنبال عبور شهرها از چالش های دوران گذار به سمت پایداری است.هدف: با وجودی که در سال های اخیر به شدت مورد توجه سیاست گذاران، برنامه ریزان، پژوهشگران و مسئولان اجرایی شهرها قرار گرفته است، اما همچنان ماهیت، ابعاد، اصول، هدف ها، مولفه ها و چارچوب آن تا حدودی نامشخص است. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به دنبال پوشش این خلاء است.روش: از روش شناسی کیفی و از تکنیک متن پایه فراتحلیل استفاده شده است. در بررسی اولیه تعداد 722 منبع یافت شد که 58 مورد از آنها بر اساس عنوان کنار گذاشته شد. چکیده تعداد 664 منبع بررسی شد و 428 مورد از آنها از روند پژوهش حذف شد. در نتیجه، تعداد 236 منبع به طور کامل بررسی شد و 193 مورد از آنها از لحاظ محتوا و کیفیت رد شد. در نهایت تعداد 43 مقاله جهت تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شدیافته ها: بر اساس تحلیل زمانی، سیر منابع پژوهش صعودی است به گونه ای که در سال 2021-2022 به اوج خود می رسد و مجله هایی نظیر مرور مدیریت نوآوری فناوری، فصلنامه پایداری، فصلنامه تولید پاکیزه تر در این حوزه بسیار فعال هستند. از لحاظ الگوی تحقیق، سهم تحلیل محتوا، مرور سیستماتیک ادبیات، توصیفی-تحلیلی، تطبیقی و اکتشافی به ترتیب برابر با 14، 11، 23، 27 و 25 درصد است. الگوی تحقیق بیشتر منابع به صورت تطبیقی و اکتشافی می باشد و در مجموع، 52 درصد منابع را به خود اختصاص داده اند.نتیجه گیری: 51 کد در خصوص ویژگی های منحصر به فرد آزمایشگاه های زنده شهری استخراج شده که در 12 مقوله مشتمل بر دوره تاریخی، ابعاد، مولفه ها، عوامل زمینه ای، هدف ها، اصول، فرآیند، کنشگران، گونه شناسی، چالش ها، پیامدها و مراحل کاربست راه حل نهایی طبقه بندی شده اند که مدل نظری آزمایشگاه های زنده شهری از تشکیل می دهند.
شناسایی پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
50 - 65
حوزههای تخصصی:
توریسم درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری در توسعه پایدار و پویایی اقتصاد و نیز تفاهم بین ملل و استوار ساختن مبانی صلح جهانی، نقش چشم گیری داشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی، معرفی و ارائه الگوی مناسب پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه، انجام گرفت. روش اجرای این پژوهش یکی از روش های پژوهش کیفی تحت عنوان روش داده بنیاد بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز تعداد هشت بیمارستان دارای بخش IPD فعال در مرکز استان کرمانشاه بوده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به عنوان روش جمع آوری داده انتخاب شده است. جهت رسیدن به اشباع نظری به کل جامعه درگیر در حوزه بیماران خارجی رجوع شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با این خبرگان در قالب مضامین انگیزه مراجعه، محرک های مالی، محرک های اقامت، حمل ونقل و تغییر ساختار مراکز درمان، گزارش شد. مضمون انگیزه مراجعه شامل پنج مؤلفه کلی و بیست و دو شاخص، مضمون محرک های مالی شامل سه مؤلفه کلی و چهارده شاخص، مضمون محرک های اقامت و حمل ونقل دربرگیرنده سه مؤلفه کلی و ده شاخص و مضمون تغییر ساختار مراکز درمان شامل دو مؤلفه کلی و پانزده شاخص بوده است. سرانجام الگوی نهایی پژوهش ترسیم شده است و پیشنهادهای کاربردی به مدیران حوزه بهداشت و درمان استان کرمانشاه ارائه شده است.
ارائه مدل بازاریابی دیجیتال جهت توسعه صنعت هتلداری ( مورد مطالعه جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
66 - 79
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عواملی که می تواند صنعت گردشگری کشور، به ویژه بخش هتل داری را توسعه و بهبود بخشد، به کارگیری ابزارها و پارامترهای بازاریابی، به خصوص بازاریابی دیجیتال است. ه دف اصل ی پژوهش ارائه مدل بازاریابی دیجیتال جهت توسعه صنعت هتلداری است. در این پژوهش از روش آمیخته (کیفی و کمی) اکتشافی استفاده شد. روش استفاده شده در بخش کیفی پژوهش، نظریه داده بنیاد است. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه (محقق ساخته) استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و در بخش کمی شامل مدیران هتل های 5 و 4 ستاره جزیره کیش (مدیران عامل، روز و شب) است که از میان گروه اول تعداد نمونه به روش گلوله برفی هدف مند تا اشباع نظری تعداد 12 نفر و از میان گروه دوم به صورت تمام شمار تعداد 66 نفر، انتخاب شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته های مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش کیفی نشان داد عناصر بازاریابی دیجیتال از طریق 7 مؤلفه ویژگی های فنی ابزار دیجیتال، مزیت نسبی (ارزش)، هزینه (قیمت)، مدیریت فرایندها، ترویج، کیفیت خدمات و کیفیت اطلاعات، بر قصد گردشگری تأثیر می گذارد. تجزیه وتحلیل در بخش کمی جهت آزمون مدل مفهومی، پرسش نامه ای متشکل از 6 بُعد، 25 مؤلفه و 59 گویه، طراحی و در بین جامعه آماری توزیع شد. نتایج به دست آمده از یافته های کمی حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری تأییدکننده یافته های کیفی هستند. همچنین تحلیل داده های بخش کمی پژوهش به روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت.
مقایسه فضای گفتمانی در ساختارِ آئین و فُرمِ سینمایی بر اساس نظریه اسطوره سنجی ژیلبر دوران بستر مطالعاتی: مرثیه برف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر روش اسطوره سنجیِ ژیلبر دوران به بررسی رابطه فُرمِ سینما و ساختار های آیینی و کُهن الگویی بپردازد. مسئله اصلی تحقیق این است که نیروهای برسازنده تخیل و ادراک، با چه فرایندی با فُرم های بصری درگیر می شوند. به نظر می رسد این فرایندها به مثابه نوعی از کارکردهای زیبایی شناختی سینما، از قبل با الگوهای ثابت، ایستا و کُهن الگویی درگیر هستند؛ به نحوی که کُنشِ تماشاکردن، فضای آمیخته و درهم تنیده ای از نیروهای هم سو و متضاد را پدید می آورد که از یک سو، با ساختارهایِ بیرونی مانند نظام های اجتماعی و جهان زیست های تماشاگران و از سوی دیگر، در پیوند با نظام های درونی همچون کُهن الگوها، نمادها، ارزش ها و باورهای اخلاقی درگیر است. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام و داده ها از منابعِ کتابخانه ای گردآوری شده است. تأملات بر روی فیلمِ مرثیه برف، نشان داد کارکردهای زیبایی شناختیِ فُرمیک، این روابط را به فضایی هم آمیخته، تنشی و سیّال تبدیل کرده است؛ به گونه ای که ارزش ها و مفاهیم در ساختاری نرم و منعطف و در عینِ حال نظام مند و منسجم شکل می گیرند.
مطالعه تطبیقی آیین سماع در سماع نامه ها و نگارگری ایرانی با رویکرد شمایل نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
103 - 123
حوزههای تخصصی:
سماع به مثابه آیینی در حیطه گفتمان عرفان اسلامی، به فرایندی اطلاق می شود که در وهله نخست، نمودِ ظاهری آن به واسطه کنش های جسمانیِ سماع کنندگان، تداعی گر گونه ای از رقص یا حرکات موزون است. از آنجایی که تکثر منابع مرتبط با آیین سماع، شامل حوزه های گوناگونی نظیر عرفان، ادبیات، موسیقی، نگارگری و غیره می شود، آنچه شناخت دقیق از این پدیده آیینی را تسهیل می کند، مقایسه و تطبیق منابع مذکور با یکدیگر است. هدف از این پژوهش، مطالعه ای تطبیقیْ میان «سماع نامه ها»، به عنوان منابعی نوشتاری و «نگاره های مرتبط با سماع»، در مقامِ منابعی دیداری است. مسئله اصلی پژوهش از رهگذر پرداختن به این پرسش ها پیگیری می شود: 1. منابع مکتوب و تصویریِ موردمطالعه، تا چه اندازه با یکدیگر هم پوشانی داشته اند و 2. عینیت یافتن مباحث نظری مطرح شده در سماع نامه ها به چه ترتیبی در نگاره های مورد بررسی بازنمایی شده است. لذا به منظور بررسی چگونگیِ نمود مباحث مطرح شده در سماع نامه ها و نیز عینیت یافتن آنها در نگاره هایی با محوریتِ سماع، به مقایسه منابع نوشتاری و دیداری پیرامون مقوله «سماع» پرداخته شده است. مقایسه منابع مذکور، شامل سه سطحِ «کنش های جسمانی»، «رفتارهای مناسکی» و «عناصر موسیقایی» می شود که متناسب با هریک از این سطوح، به منابع فرعی مانند رسالات موسیقایی نیز رجوع شده است. یافته ها با روش تطبیقی و مبتنی بر نظریه «شمایل نگاری» پانوفسکی مورد تحلیل قرار گرفته اند و شیوه گردآوری داده ها از طریق رجوع به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هریک از سطوحِ جسمانی، مناسکی و موسیقاییِ موردبررسی در منابع مذکور، دارای شباهت ها و تفاوت هایی اند که حاکی از هم پوشانی ها و در برخی موارد تمایزاتی میان این منابع است. همچنین، پایبندی نگارگر به مضامین یادشده در سماع نامه ها عموماً با انعکاس بارقه هایی از واقعیت در اثر وی همراه بوده است و برعکس، به میزانی که نگارگر از محتوای منابع مکتوب فاصله می گیرد خیال انگیزی در نگاره های مربوطه، تشدید و از نسبتِ آنها با واقعیت کاسته می شود.
تدوین سازوکارهای ارتقای توزیع و دسترسی به خدمات تجاری محله ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
377 - 399
حوزههای تخصصی:
آنچه در طرح های توسعه شهر تهران ذیل خدمات محلی بررسی می شود، صرفاً محدود به خدماتی است که با عنوان خدمات هفتگانه مستقیماً توسط نهادهای عمومی و دولتی تأمین می شود. همین امر باعث شده است که در برخی محلات شهر تهران، پراکندگی خدمات تجاری محله ای به درستی صورت نگیرد و بخشی از جمعیت محله دسترسی مناسب به ویژه به صورت پیاده به خدمات تجاری محله ای نداشته باشند. بر این اساس، لازم است مداخلاتی توسط شهرداری در فرآیند توزیع و دسترسی (به ویژه به صورت پیاده) به خدمات تجاری محله ای در سطح محلات شهر تهران صورت گیرد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تدوین برنامه راهبردی توزیع مکانی مناسب خدمات محله ای (با تاکید بر خدمات تجاری محله ای) مبتنی بر پیاده مداری در محلات شهر تهران صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که ذیل پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از رویکرد ترکیبی با غلبه روش کیفی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده از روش های اسنادی، داده های ثانویه، مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل آماری، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر پیاده مداری نیازمند تدوین و اجرای برنامه هایی در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. در کوتاه مدت، لازم است دستورالعمل هایی مرتبط با توزیع خدمات تجاری محله ای، دسترسی به خدمات تجاری محله ای و نیازسنجی خدمات تجاری محله ای در برنامه توسعه محلات شهر تهران ذیل اسناد فرادست مربوطه تصویب و ابلاغ شوند. برنامه ها و اقدامات میان مدت جهت ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر تعریف جایگاه شهرداری در فرآیند توزیع خدمات محله ای (از طریق صدور پروانه کسب یا تأمین فضای مورد نیاز این خدمات) در نظر گرفته شده است. برنامه ها و اقدامات بلندمدت نیز بر تغییر قوانین فرادست جهت تثبیت شهرداری به عنوان یکی از مراجع صدور پروانه کسب متکی هستند.
مادری در قلمرو اجتماعی- فرهنگی: یک مطالعه کیفی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روابط بین نسلی خانواده ایرانی، مادری یکی از ستون اصلی خانواده شمرده می شود و پاسداشت نقش مادر در فرهنگ ایرانی- اسلامی جامعه ایران همواره مورد تأکید و توجه بوده است. با این وجود، انجام پژوهش های اجتماعی و فرهنگی در ایران با تمرکز خاص بر موضوع مادری، از جمله خلأهای پژوهشی است که نیازمند کنکاش های علمی بیشتری است. از این رو، بررسی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی مادر هدف اصلی این مقاله است که با روش کیفی انتقادی کارسپیکین انجام شده است. داده های تحقیق بر مبنای مصاحبه عمیق با 15 مادر دارای فرزند زیر دو سال گردآوری شد. یافته ها شامل مقولاتی مانند فرسایش جسمانی/ روانی مادر، دغدغه مندی های رشد کودک، تعدّد نیاز با افزایش سن فرزند، حساسیت مادر به واسطه کنترل ناپذیری فرزند، آشفتگی در تدبیر امور منزل، تکلیف محوری فرزندپروری بر مادر، قدرت مرز های جنسیتی در عمل، ترجیح جنسیتی، موقعیت اجتماعی متزلزل مادر و ... به دست آمد. نتایج نشان دهنده رنجیدگی و تشویش فکری مادران نسبت به برخی ساختار های اجتماعی و فرهنگی است که از طریق قواعد و هنجار ها، در منزلت اجتماعی و فرهنگی مادران نقش داشته و همین امر موجب فشار نقش بر آن ها می شود. برپایه نتایج تحقیق ضرورت دارد قوانینی در جهت تسهیل و بهبود بستر های حمایتی و عاطفی از مادران تصویب شود. همچنین، بسترهای اجتماعی و فرهنگی موجود جامعه، به نحو مؤثرتری درجهت ابقاء و ارتقاء منزلت مادر، به عنوان یک نقش پرافتخار در فرهنگ ایرانی- اسلامی به خدمت گرفته شود.
شخصیت زنان در رمان آتش بدون دود با تأکید بر نظریات روان شناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
19 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های زنان در رمان آتش بدون دود با تأکید بر نظریات روان شناسی انسان گرا بود. جامعه پژوهش حاضر؛ تمام متن رمان آتش بدون دود می باشد. نمونه پژوهش ویژگی های شخصیت زن در رمان بود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بود و از دو الگوی کنش کامل راجرز و معنادرمانی فرانکل، جهت بررسی روان شناختی شخصیت زن در رمان آتش بدون دود استفاده شد.داده های پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که زنان در رمان آتش بدون دود، در قالب شخصیت های مختلفی چون همسر، مادر، پزشک، استاد دانشگاه و نویسنده ایفای نقش می کنند و تأثیر به سزایی در فرهنگ سازی جامعه در عهد پهلوی داشته اند. میل به آزادی و مبارزه با فرهنگ مبتذل از ویژگی های بارز شخصیتی زنان دراین رمان است که در مسائلی چون سوادآموزی، حق انتخاب در ازدواج، برابری و مساوات با مردان نمودار گشته است. فرهنگ حاکم بر زندگی زنان در رمان آتش بدون دود، در بستری از رنج، شکل گرفته است. ویژگی های شخصیتی چون انگیزه پیشرفت و غلبه بر محدویت های اجتماعی، عشق و تعالی از نمودهای برجسته فرهنگ مقاومت در زندگی زنان رنج کشیده این رمان است. نتیجه آن که زنان در رمان آتش بدون دود، در شکل گیری شخصیت و سرنوشت خود، خانواده و جامعه، تأثیرگذار بوده و از پایه های مهم تحولات فرهنگی مطرح در این رمان هستند.
مطالعه گفتمان قرآن از دیدگاه براون و لوینسون و بررسی آن در ساختار مساجد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
254 - 281
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان یک گفتمان اجتماعی و مذهبی سرشار از تعاملات شخصیت های مختلف است. در طی تعاملات قرآنی اختلاف نظرهایی رخ می دهد که تاکنون ازنظر ادب بندرت مورد تحلیل قرارگرفته اند. بنابراین، مطالعه کیفی-توصیفی کنونی با هدف بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون انجام شده است. تمام سوره های قرآن در دو زبان فارسی و عربی به طور مقایسه ای بررسی تا نوع اختلافات و سپس نوع ادب به کار رفته در آن ها مشخص شود. در کل قران 256 آیه حاوی اختلاف نظرها یافت شد. پس از جدول بندی، آن ها براساس مدل فوق تحلیل ادبی شدند. تجزیه وتحلیل جدول آیات نشان داد که از مجموع 256 اختلاف نظر در آیات قرآن ، 255 مورد (99/6%) شامل ادب منفی و یک مورد (0.39 درصد) شامل ادب مثبت بودند. از ده استراتژی ادب منفی ، همه آن ها به جز «بیان عمل تهدیدآمیز وجهه به عنوان یک قاعده کلی» و «عذرخواهی» به وقوع پیوستند. بیشترین استراتژی ادب منفی «بدبینی» بود که 98 بار (43/38٪)، «سؤال پرسیدن و مصون سازی» 63 بار (38.43٪) و «به حداقل رساندن تحمیل تهدید وجهه» 29 بار (11.37٪) رخ داده اند. تنها نشانگر ادب مثبت در اختلافات قرآن «استفاده از نشانگرهای هویت درون گروهی» با 1 مورد بروز (0.39٪) بود. راجع به اصطلاحات یا مقوله های نشانگر اختلاف نظر، «سؤال پرسیدن» با 63 (24.60٪) اختلاف نظر ، «استدلال کردن» با 36 (14.4) اختلاف نظر و «ابراز تردید« با 28 (10.39) اختلاف نظر رخ دادند. این مطالعه برای زبان شناسان، تحلیل گران گفتمان و محققان ترجمه تأثیراتی دارد.اهداف پژوهش:بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون.بررسی وجود مخالفت های گوناگون در قرآن کریم براساس نظریه ادب.سؤالات پژوهش:بررسی ادب اختلاف نظرهای قرآنی براساس نظریه ادب براون و لوینسون چگونه می باشد؟گفتمان قرآن کریم چگونه در ساختار مساجد اسلامی منعکس شده است؟
بررسی عنصر روایت در منظومه «ناظر و منظور» وحشی بافقی بر اساس نظریه تزوتان تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
117 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عنصر روایت در منظومه ی عاشقانه « ناظر ومنظور» اثر وحشی بافقی بر اساس نظریه «تزوتان تودوروف» می پردازد. ساختار روایت به شیوه سازمان دهی و مجموعه روابط و عناصر و اجزای سازنده اثر اطلاق می گردد و تحلیل ساختاری چگونگی ارتباط مابین این عناصر را بررسی می کند. از جمله دریافتن گزاره و پی رفت و هم چنین بررسی پیرنگ، راوی و زوایای سیر خطی داستان. البته غیر از موارد ذکر شده فکر و اندیشه محتوای اثر نیز بررسی می شود. بنابراین با توجه به پیدایش مکاتب نقد ادبی که باب تازه ای در پژوهشهای زبان فارسی گشوده است و هم چنین جایگاه منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان آثار برجسته از آغاز پیدایش تاکنون، حامل بسیاری از ویژگیهای این زبان و ادبیات بوده اند و بررسی آنها از جنبه روایی قابل تأمّل است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به استخراج جنبه های روایی در این اثر پرداخته است. وجود هشت پی رفت وگزاره که گاه در بین آنها تعادل و عدم تعادل دیده می شود و اینکه پی رفت ها به تعادل نهایی نمی رسند، جنبه های علیت و علیت سازی برای ادامه روایت، شیوه پردازش شخصیت ها با توجه به دو عنصر عاشق و معشوق و موانع موجود برای رسیدن آنها به هم و موادگزاره ساز در روایت و... از یافته های این پژوهش است.
تأثیر سرمایه های زنان بر نقش سلطه در داستان خسرو و شیرین براساس نظریه کنش پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
81 - 102
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین حکیم نظامی از منظومه های مشهور فارسی در حوزه ادبیات غنایی است. در این داستان، چهار زن با سرمایه های متنوع وجود دارد. این چهار زن در کشاکش داستان با موقعیت های خاصی روبه رو می شوند و در سیر داستان ناگزیرند از سرمایه ها در جهت منافع خود بهره برند. این پژوهش در یک مطالعه بینارشته ای با استفاده از منابع، اسناد و ابزار کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی، چیستی و چرایی نوسان سلطه عشاق در منظومه های یادشده را ازمنظر جامعه شناسی و برپایه آرای پی یر بوردیو بررسی می کند. براساس نظریه کنش پی یر بوردیو می توان الگوهای متفاوت بهره وری هریک از شخصیت ها را از انواع سرمایه هایشان بررسی کرد و نشان داد که میدان سرمایه و گرایش های ذهنی این زنان چه نقشی در زندگی آنان ایفا می کند. سرمایه های چهارگانه بوردیو عبارت اند از: سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین. در این پژوهش، این چهار سرمایه در باب چهار زن مهم منظومه، یعنی مهین بانو، شیرین، مریم و شکر بررسی می شوند. یافته ها نشان می دهد این زنان با سرمایه های چهارگانه ای که در اختیار دارند، در میدان های گوناگون، کنشگری دارند و در بخش مسلط میدان ها حضور می یابند؛ اما به دلیل نامتوازن بودن سرمایه ها و ناکارآمدی درکاربست آنها، به جز شیرین هیچ یک توفیق پایداری نمی یابد.
کاربرد عوامل انسجام در ابیات تخلص قصاید منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
53 - 82
حوزههای تخصصی:
انسجام از دیدگاه زبان شناسی سیستمی - نقشی برای به وجودآوردن متن های یکپارچه مهم است. عوامل انسجام به دو دسته ی دستوری و واژگانی تقسیم می شوند و هر دسته زیرمجموعه هایی را دربرمی گیرد. کاربرد عوامل انسجام در متن ادبی به لحاظ کمّی و کیفی با متون دیگر تفاوت دارد؛ بااین حال بخش هایی از متون ادبی ازجمله بیت تخلص قصیده این تفاوت را بیشتر نشان می دهند که شاعر در این بیت می کوشد هرچه بیشتر آغاز قصیده را با بدنه ی آن پیوند بزند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، کاربرد عوامل انسجام در بیت تخلص قصاید منوچهری به عنوان یکی از نمایندگان سبک خراسانی تحلیل شده است. همچنین تلاش شده تا با تکیه بر پژوهش های پیشین، الگویی فارسی برای بررسی انسجام در شعر ارائه شود که مشخص شد در دیوان منوچهری از میان 57 قصیده، 41 قصیده بیت تخلص دارند. به طورکلی در محدوده ی تخلص قصاید منوچهری 1007 مورد گره انسجامی یافت شد که بسامد عامل انسجام واژگانی (32/82%) بیشتر از عام ل دستوری (67/17 %) بود. در میان عوامل زیرمجموعه ی عامل دستوری، ارجاع (81/11%) بیشترین نقش و عامل ربط (89/0%) کمترین نقش را در انسجام دادن به تخلص های این شاعر سبک خراسانی داشت. در میان عوامل انسجام واژگانی، عامل باهم آیی (54/50%) بیشترین بسامد و عامل تقارن نحوی (29/1%) کمترین بسامد را داشت.
دیگریِ تهدیدکننده و دیگریِ معنابخش در شعر معاصر، مطالعه موردی اشعار شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
83 - 110
حوزههای تخصصی:
علاوه بر اینکه انسان گرایی از رویکردهای اصلی اگزیستانسیالیسم است و انسان شأنی معنابخش در آن دارد، دیگریْ به عنوان باشنده ای که او نیز از وجود خویش آگاه است، در اگزیستانسیالیسم و ادبیات حضوری چندگانه پربحث و گسترده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که هم مجموعه ای از مفاهیم مربوط به یکی از رویکردهای اگزیستانسیالیستی به مفهوم دیگری که در نظریات متفکرینی چون سارتر به چشم می خورد و در کل نگاهی است بدبینانه، در شعر شمس لنگرودی بازتاب قابل توجهی داشته است و هم نگاه انسان گرایانه و معنابخش به دیگری در اشعار وی دارای مثال های متعدد است. مطالعه ی اشعار نشان می دهد که شاعر در نگاه انتقادآمیز به دیگری، موضوعاتی مانند محدودکردن اختیار و امکان مندیِ دیگری، سلطه جویی، توده سازی و توده شدگی و تنزل و سقوط رابطه ی اصیلِ من-تو به من-آن مطرح کرده است و در نگاه خوش بینانه و انسان گرایانه به حضور معنابخش و محوری انسان پرداخته که سبب تعالی است و حتی بر نحوه ی آشکار شدن پدیده ها بر شاعر تأثیر زیادی دارد. از شواهد مثال پرتعداد می توان ادعا کرد که هر دو رویکرد را می توان از مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیستی حاضر در اشعار شمس لنگرودی دانست که حاکی از دغدغه های وجودی شاعر است و در چارچوب شعریت و منطق هنری منعکس شده است.
اهمیت منابع عربی در تدوین تاریخ ادبیات عامه ایران بعد از اسلام (با تأکید بر امثال و حکم و حکایات موجود در آثار ابن مقفع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
55 - 77
حوزههای تخصصی:
به عقیده صاحب نظران، تاریخ ادبیات ایران تاکنون به ادب عامه توجهی نداشته و از دلایل آن وجود موانعی بر سر راه تدوین تاریخ ادب عامه است. به نظر نگارندگان این تحقیق یکی از این موانع، نادیده گرفتن اهمیت منابع عربی قرون نخست اسلامی و نهضت ترجمه در حفظ ادبیات فولکلور ایرانی در تدوین تاریخ ادبیات عامه است؛ اهمیت این منابع در حفظ هویت، شکل اصیل و سیر تطور بسیاری از مؤلفه های فرهنگ و ادب عامه ایرانی به همراه بازتاب چگونگی اختلاط آن با فرهنگ عربی اسلامی است. با وجود این حتی در مهم ترین آثار پژوهشی پیشین نظیر مدخل ادبیات عامیانه دانشنامه زبان و ادب فارسی، کتاب زبان و ادبیات عامه ایران تألیف حسن ذوالفقاری، پژوهش و بررسی فرهنگ عامه ایران تألیف حسینعلی بیهقی و یا کتاب ادبیات عامیانه ایران نوشته محمدجعفر محجوب نیز به اهمیت این منابع در حفظ فرهنگ و ادبیات عامه ایرانی توجه کمتری شده است یا در موارد استثنا نظیر بخشی از مجموعه مقالات «زمینه فرهنگ مردم» نوشته جلال ستاری، صرفاً بر متون حاوی اطلاعاتی درباره اخلاق عامه تأکید شده است. در تحقیق حاضر با هدف تبیین اهمیت منابع عربی در تاریخ ادب عامه ایرانی، بازتاب مؤلفه های ادب عامه به ویژه امثال و حکم و حکایات موجود در آثار ابن مقفع (به دلیل تقدم تاریخی بر دیگر نویسندگان) بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که آثار ابن مقفع حاوی مجموعه کثیری از مؤلفه های ادب عامه به ویژه امثال و حکم و حکایات تعلیمی است که در تبیین سیر تاریخی، انواع و زمینه استفاده از این مؤلفه ها تا حد زیادی سودمند است.
The Deficits of Scientific Scepticism: Revisiting the Higher Values of Contextualistic Pluralism in Justification of Truth and Knowledge Claims(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
116 - 127
حوزههای تخصصی:
Scientific scepticism, fundamentally, questions the veracity and epistemic value of claims not supported by scientific evidence. Motivated by the assumption that only the empirical investigation of reality leads to the truth, the scientific sceptics often maintain that only scientific method is best suited for this purpose. Claims found to be wanting in scientific evidence are considered untrue, and of little or no epistemic consequence. Using the analytical and critical methods, this paper interrogates this epistemic criterion of justification of scientific scepticism. It shows the inherent epistemic deficits in this criterion of the scientific sceptics, and how absolutizing its demands in such a manner as to undermine the veracity and epistemic significance of claims outside the mainstream discipline of science is not only to entrap themselves in many epistemic burdens, but also to sink under the unsavoury weight of criteriological egocentrism, detrimental to cognitive progress. As a credible alternative, this paper explores the epistemic fecundity of contextualistic pluralism – the pluralism of contextually underwritten cognitive positions – in truth and knowledge justification. It concludes with the relevance of this approach in epistemic justification as evident in its inclusive nature as well as its shift of the focus of philosophical thinking from identity to diversity in an interculturality society.