مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
133 - 161
حوزههای تخصصی:
فروپاشی نظام دو قطبی و واقعه 11سپتامبرسال 2001،نقطهی عطفی در ساختارنظام بین الملل پدید آورد ودرسال های ابتدای هزاره سوم موجد شکاف قدرت و مسائل امنیتی جدیدی درجهان شده است که بررسی آثار وپیامدهای آن ازاهمیت خاصی برخوردارمی باشد که مقاله حاضربرآن است بااستفاده ازروش توصیفی- تحلیلی وکاربست نظریه نوواقعگرایی تهاجمی این موضوع را مورد بررسی ومطالعه قرار دهد و به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چالشهای ساختاری بین المللی پساجنگ سرد چگونه بر مسائل امنیتی جهان معاصر تأثیر می گذارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در دورهی پساجنگ سرد ایالات متحده آمریکا به منظور حفظ وضعیت موجود و ادامه برتری خود با تشکیل نیروی فضایی، افزایش هزینه های نظامی، صادرات سلاح و گسترش حضور نظامی در مناطق مختلف جهان رویکردیک جانبه گرایانه ومیلیتاریستی را دردستورکارخود قرار داده و با استفاده ی ابزاری از سازمان های بین المللی و خروج ازمعاهدات موجب تضعیف نهادها بین المللی ،درصدد جلوگیری ازچندجانبه گرایی است؛هم چنین درراستای جهانی سازی و گسترش لیبرال دموکراسی با پوششهای بشردوستانه حاکمیت کشورها را نقض و با سیاست نگاه به شرق،طرح ایده ی اروپای جدید درمقابل اروپای قدیم را تقویت وازسوی دیگر با کاهش اتکا بر نهاهای دائمی وتشکیل ائتلافهای موقت ضمن واگرایی بابرخی ازمتحدین خود در ناتو سبب افزایش رقابت با سایر قدرت های بزرگ و موجب شکل گیری ائتلافها، سازمانها وگروه های جدید درجهان شده است.
چالش های حکمرانی آب در ایران: بررسی علل و پیامدها از منظر داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
438 - 415
حوزههای تخصصی:
مطالعه حکمرانی منابع آبی در علوم سیاسی از آن حیث ضرورت دارد که مدیریت مؤثر آب نه تنها برای توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد، بلکه نقش مهمی در پیشگیری از منازعات بین المللی و تأمین عدالت اجتماعی ایفا می کند. این پژوهش با هدف تحلیل جامع ناکارامدی نهادهای حکمرانی در حوزه منابع آب در ایران، از روش تحقیق کیفی تئوری زمینه ای بهره برده است. برای این منظور، با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با کارشناسان و ذی نفعان اصلی و تحلیل محتوای کیفی، شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر این ناکارامدی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که فساد اداری، عدم شفافیت اطلاعات و بی توجهی به مشارکت مردمی به عنوان عوامل علی اصلی، به طور مستقیم بر ناکارامدی نهادهای حکمرانی آب تأثیر می گذارند. علاوه بر این، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ناکارامد، نظام حقوقی و قانونی ضعیف و فقدان آموزش و آگاهی عمومی به عنوان شرایط زمینه ای، بسترهای مناسبی را برای بروز این مشکلات فراهم کرده اند. شرایط مداخله گر نظیر فشارهای سیاسی، تغییرات اقلیمی و بحران های اقتصادی نیز این وضعیت را تشدید می کنند. دو راهبرد اصلی کنشگران در مواجهه با این ناکارامدی، پذیرش و یا مقاومت شناسایی شده اند. پیامدهای این ناکارامدی شامل بحران های آبی، چالش های اقتصادی و اجتماعی، بحران های زیست محیطی و کاهش کارایی مدیریت منابع آب است. در پایان، پژوهش با ارائه توصیه های سیاستی جامع و عملی، راهکارهایی را برای بهبود حکمرانی و مدیریت منابع آبی در ایران پیشنهاد می دهد.
چارچوب طراحی نظام عادلانه برای تمدن نوین اسلامی (مبتنی بر نظریه عدالت ولایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری عدل انگیزه ی فطری مردم است که این انگیزه درونی با ولایت (پیوند بین مردم و امام) به انگیزه و اراده جمعی (پیشرفت) تبدیل می شود. در نظریه عدالت ولایی، کنشگر (فرد عادل و جمع عادل)، کنش پذیر (جامعه) و کنش (طراحی نظام عادلانه)، تبیین شده و مبنای محکمی از مفهوم و ماهیت عدالت و چگونگی اقامه آن ارائه شده که می تواند مبنای عمل مردم به ویژه برای طراحی نظام عادلانه در تمدن نوین اسلامی باشد. برای طراحی نظام عادلانه در هر حوزه، باید نظام واره مسائل مرتبط با عدالت را تعیین کرد. سؤال مطرح شده این که گام های لازم برای طراحی نظام عادلانه در هر مسئله چه باید باشد؟ هدف این تحقیق، تدوین چارچوب طراحی نظام عادلانه در تمدن نوین اسلامی است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر، استفاده از پنل خبرگی است.
یافته ها: حاصل پژوهش حاضر این است که در هر مسئله، برای اقامه عدل ده گام را باید طی کرد: 1. تبیین مسئله 2. فهم عمیق دینی (از قرآن و عترت) 3. تعیین حقوق و تکالیف ذی حقان و معیارهای رضایت عمومی 4. بررسی راه حل ها و انتخاب راه حل مناسب (با استفاده از تجارب بشری) 5. تدوین قواعد عادلانه: مبنا مساوات، متناسب - با تعیین معیار و میزان تفاوت و ابزار سنجش آن - و مکمل 6. طراحی فرآیندهای منصفانه، ساختار متوازن و متناسب و معیارهای شایستگی و صلاحیت مدیران و کارشناسان 7. طراحی ابزار یا سامانه کارآمد با اطلاعات صحیح و کامل 8. مرور طراحی با خبرگان، نهایی سازی با ذی حقان، اجماع سازی با متولیان 9. اقامه عدل (قسط)/ اجرای طرح 10. ارزیابی و اصلاح.
L’hybridité culturelle de la femme exilée : du sentiment de culpabilité à l’agentivité dans La retournée de Fawzia Zouari(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۸, No ۳۳, Printemps & été ۲۰۲۴
151 - 167
حوزههای تخصصی:
L'hybridité culturelle et l'exil constituent des thématiques importantes dans la littérature féminine maghrébine d’expression française. Dans son roman autobiographique La retournée, l’écrivaine tunisienne Fawzia Zouari représente le parcours de son héroïne exilée en quête d’identité, qui passe d’une position de culpabilité et d’exclusion à une position d’autonomie et d’agentivité grâce à son hybridité culturelle. Partant de l’hypothèse selon laquelle l’exil est une voie de l’agentivité du sujet féminin et de la liberté, et selon une approche thématique abordant l’exil, l’hybridité culturelle, l’agentivité, la déterritorialisation, nous allons répondre aux questionnements suivants, en nous appuyant sur une analyse du texte littéraire : Comment l’exil peut être la cause de l’exclusion sociale de la femme exilée après son retour à son pays d’origine ? Et comment ce même exil peut-il être un catalyseur de l'agentivité des femmes en leur offrant de nouvelles opportunités, en élargissant leurs horizons et en renforçant leur détermination à promouvoir le changement dans leur vie personnelle, et même dans leur environnement social ?
المرأة العاملة في روايات خولة حمدي (رواية أحلام الشباب... يوميّات فتاة مسلمة، أن تبقى، ياسمين العودة أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
59 - 74
حوزههای تخصصی:
إنّ المرأه کیان کلّ أمّه وکلّ حضاره ولها قدسیّه مثل الرجل من حیث المکانه والصوره، وإنّها منبت البشریّه ومنشئه أجیالها وللمرأه دور مهم تؤدّیه فی المجتمع، خصوصا إذا تعلّقت قضیّتها بالروایه. فهی بمثابه أیقونه، لا یمکن الاستغناء عنها لاسیّما فی الروایه العربیّه، لأنّ الکاتب یعالج المرأه ظاهریّاً وباطنیّا؛ یصفها من الخارج ویحلّل نوازع شخصیتها من الداخل. للمرأه حضور بارز وحیویّ ومهم فی الروایه العربیّه، وهی محور من المحاور، التی استخدمها الکتّاب والکاتبات فی رسم صورتها للتعبیر عن مختلف أفکارهم وتصوّراتهم، کما أنها تمثل منطلقاً فکریّاً للبوح عن مختلف همومهم وأفکارهم ومعتقداتهم وواقعهم الاجتماعی والاقتصادی، وکذلک القضایا الإنسانیّه المختلفه. لذا کانت قضیّه المرأه من أهمّ القضایا، التی شغلت بال الکاتبه الروائیّه التونسیّه، خوله حمدی، وإنّ الکاتبه قد حاولت ألّا تتجاهلها أیّا کانت الظروف والأجواء المحیطه بأحداث الروایه. فقرّر البحث أن یسلّط الضوء على دراسه الجوانب المختلفه لحیاه المرأه العامله، وظروف عیشها فی روایات خوله حمدی، التی تمّ اختیارها میداناً للبحث. الهدف من هذا البحث هو استجلاء رؤیه الکاتبه حمدی فیما یخصّ المرأه العامله بحالاتها المتعدّده فی روایاتها وعرض صوره واضحه عن مستوى براعه الکاتبه فی ذلک، عبر وصف الشخصیات، وتحلیل الأحداث المتخیّله، والتعریف عن الوضع الذی تمرّ به المرأه العربیّه العامله فی المجتمع العربیّ وغیره، وفق المنهج الوصفیّ-التحلیلیّ. وقد توصّلنا، عبر هذه الدراسه، إلى أنّ المرأه الأدیبه ألا وهی الکاتبه الروائیّه حمدی تمکّنت من تحقیق ذاتیّتها الإبداعیّه المؤثّره فی الفکر والأدب التونسیَّینِ. فجاءت المرأه العامله فی روایاتها امرأه واثقه بذاتها وعارفه بحقها وبمکانتها، کما تجلّت لنا معاناتها فی الجمع بین مهامها الأسریّه والمهنیّه، وتبیَّن لنا اهتمامها الکبیر بنشاطها المهنی وتفانیها فی عملها، وبهذا تمّ الکشف عن عوالم المرأه العامله فی روایات خوله حمدی.
پیشنهاد تصحیح بیت هایی از رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
از زمان پژوهش سعید نفیسی تاکنون، مجموعه های فراوانی از سروده های رودکی منتشر شده است که گردآورندگان این مجموعه ها کوشیده اند که تصحیح و شرح دقیق تری از ابیات رودکی ارائه کنند. ازمیان رفتن دیوان رودکی و پراکنده شدن اشعار او در نسخه های گوناگون سبب شده است که گردآوری همه نسخه ها و فراهم آوردن متن هایی که اشعار رودکی در آنها دیده می شود، برای مصححان کار دشواری باشد. به تبع آن، تصحیح سروده های رودکی نیز برای رسیدن به متنی منقح و پیراسته با مشکلاتی روبه رو بوده است. گاهی مصححان باوجودِ نسخه ها ضبط نادرستی را به متن کتاب های خود برده اند، ضبطی که هیچ نسخه ای آن را پشتیبانی نمی کند. در این موارد مصحح یا از تصحیح نفیسی و نسخه بدل های او پیروی کرده یا به ضبط کهن و دشوار نسخه ها بی توجه بوده یا تحریف ها و تصحیف های کاتبان را درنظر نگرفته است. باتوجه به تکرار اشتباهاتی که در مجموعه های رودکی به چشم می خورد، این پرسش مطرح می شود که مصححان دیوان رودکی با بی توجهی به ضبط نسخه ها چه بیت هایی را به متن کتاب های خود برده اند؟ در مقاله حاضر کوشش شد با دقت در نسخه های خطّی، ازجمله نسخه های لغت فرس اسدی طوسی و نسخه تاریخ سیستان، پیشنهادهایی برای تصحیح برخی بیت های رودکی ارائه شود.
جمله اسنادی با فعلِ «است» و معادل های کاربردیِ آن در عربی برمبنای نظریه کتفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با تأکید بر ضرورتی که نگاه کاربردی به ترجمه برای آموزش ترجمه دارد، می کوشد از محدوده انتزاعیِ مقابله های دستوری میان زبان های فارسی و عربی عبور کند و با رویکردی متن محور به ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند که ساخت های جمله اسنادی با فعلِ «است» عملاً با چه ساخت هایی در زبان عربی معادل سازی می شوند تا در نهایت با تحلیل روابط میان ساخت های این نوع جمله فارسی و ساخت های معادلشان در عربی، شیوه هایی را که به طور کاربردی برای این معادل سازی وجود دارد، الگوبندی کند. پشتوانه نظریِ مطالعه، نظریه ای است که جی سی کتفورد از دیدگاه زبان شناسیِ کاربردی برای تحلیل ترجمه ارائه کرده و در ضمن آن با طرح دوگانه «تناظر صوری» و «تعادل متنی» روشی کاربردی برای تحلیل تعادل میان ساخت های دو زبان به دست داده است. مطالعه با روش تحلیلی-توصیفی با تمرکز بر کتاب «شعر امروز ایران» / «الشعر الحدیث فی إیران» (متن فارسی با ترجمه عربی) انجام شده و در نهایت به شش الگوی کاربردی در ترجمه ساخت های جمله اسنادی با فعلِ «است» به زبان عربی رسیده که عبارت اند از: 1- نمود دستوریِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» در فارسی، 2- نمود فعلیِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» در فارسی، 3- نمود فعلیِ اسناد در عربی متناظر با فعلِ «است» و عنصری دیگر از جمله فارسی، 4- گروه واژگانیِ عربی معادل با جمله اسنادی با فعلِ «است»، 5- اسلوب های کلیشه ای و تعبیرهای اصطلاحی در عربی معادل با جمله اسنادی با فعلِ «است» و 6- تغییر نحوه بیان در عربی در تعادل با جمله اسنادی با فعلِ «است».
بررسی تطبیقی کاربرد ادب اصلاح در لزومیات ابوالعلاء معرّی و موش و گربه عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
99 - 117
حوزههای تخصصی:
با بررسی آثار شاعران و نویسندگان در طول تاریخ با ادیبان و شاعرانی مواجه می شویم که از وضعیت موجود جامعه خود در زمینه های مختلف بیزاری جسته اند. این ناقدان به دلیل برخورداری از روحیه ای انتقادی نمی توانند به راحتی از این ناهنجاری ها بگذرند؛ بنابراین به شیوه های گوناگون بسته به شرایط حاکم بر جامعه، کاستی ها و انحرافات را به منظور آگاه کردن مردم و اصلاح این ناهنجاری ها مورد انتقاد قرار می دهند. در این ارتباط ابوالعلاء معرّی و عبید زاکانی دو تن از ادیبان بزرگ در ادب عربی و فارسی هستند که ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی دوران خود را در قالب نقد اجتماعی بیان کرده اند. لذا در این پژوهش بر اساس«روش تطبیقی» نقد هر یک از این دو شاعر بر اوضاع اجتماعی دوران خود را مورد بررسی قرارداده ایم که با بررسی زمینه های مشترک اجتماعی در اشعار این دو شاعر دریافتیم، هر دو از شعر خود به عنوان سلاحی برنده برای بیان مسائل اجتماعی استفاده کرده تا بتوانند ناهنجاری هایی نظیر: بی عدالتی و ستمگری طبقات حاکم، حیله و فریب کاری، زهد ریایی، جهل و سادگی مردم و دیگر انحرافات موجود در جامعه خود را مورد انتقاد قرار دهند.
Spring is in the Air A new philosophy of love(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
95 - 116
حوزههای تخصصی:
The experience of our conscience belongs in the same category as feeling, thinking and wanting. However, it has a special aspect, namely the presence of other human beings as absolute entities. The process of experience is concerned with the way to best promote your own interests, with how far you will go in actualising your essential characteristics as an absolute entity. The discussion of our urge for survival shows that we can go quite far in that respect, and that to actualise that urge, there are in fact no boundaries; everything is permitted. The same can be said about actualising our other essential characteristics, but the difference is that our need to do so is perhaps less cogently present; it is not our life, or at least not our continued material existence, that is at stake. Nonetheless, we can and may even choose to go to extremes in this respect and thus to give ourselves priority over others. Respect for the interests of others is based on self-respect, which may lead you to decide to subject your dealings with other people to a set of standards for yourself. Here we enter the area of morals and ethics, to which we can attach a complete moral philosophy and on the basis of a belief, a moral theology. At the end of this road is total love of yourself and others, because you have come to realise that it is the only way that can lead to the fourth essential characteristic of human beings as absolute entities, namely self-fulfilment. You will then have developed in a way that allows you to give yourself and others the scope we need as absolute entities (compassion, solidarity). Self-fulfilment is achieved through self-development, i.e. discovering and honing our gifts and talents and thus finding our own identity (development), a process by which the lives of human beings as absolute entities acquire purpose (the search for meaning). Self-fulfilment is self-actualisation, the state that results from the realisation of the essential characteristics of human beings as absolute entities, and it leads to satisfaction derived from ourselves or our activities, a sense of being satisfied with what we have accomplished.
روش شناسی تعریف مفاهیم اعتباری براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر براساس نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و با روش تحلیل منطقی به روش شناسی تعریف مفاهیم اعتباری پرداخته و پانزده قاعده روش شناختی در باب تعریف مفاهیم اعتباری را عرضه کرده است. روش تعریف این مفاهیم به روش تحلیل مفهومی است و قواعد عرضه شده برخی به مبانی تعریف، برخی به اقسام آن و برخی نیز به روش هایی برای کشف مؤلفه های مفهومی مفاهیم اعتباری اختصاص دارد. با توجه به این روش ها می توان مؤلفه های این مفاهیم را کشف کرد و در تعریف به روش تحلیل مفهومی از این مؤلفه ها بهره برد. البته باید توجه داشت مهم ترین مؤلفه یک مفهوم اعتباری غرض آن است، که باید در هر تعریفی به کار گرفته شود. به کارگیری دیگر مؤلفه ها در تعریف با توجه به هر مفهوم ممکن است متغیر باشد. نظر به تقسیم تعریف مفاهیم به هنجاری و غیرهنجاری، در تعاریف هنجاری به معنای توصیه ای نیز لازم است مؤلفه های مفهومی یک مفهوم اعتباری به دقت مورد توجه قرار گیرد و متناسب با غرض آن مفهوم در آن أخذ شود.
بررسی نظریه «جهت داری علم»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
تولید علم دینی یکی از مقدمات بسیار مهم در تحقق تمدن اسلامی است و همواره دغدغه اندیشمندان اسلامی بوده است. راهکارهای مختلفی نیز برای تولید علم دینی پیشنهاد شده. یکی از مراکزی که با سابقه طولانی به این امر اهتمام ویژه ای داشته و تولیدات و نظریات پیرامونی قابل توجهی در این موضوع ارائه داده است، «فرهنگستان علوم اسلامی قم» است. بررسی هویت علم دینی مورد نظر فرهنگستان علوم تا قبل از تبیین و بررسی مبانی آن امری خطاست و محققین را به مغالطات فراوان مبتلی خواهد کرد. فرهنگستان در تعیین «هویت علم دینی» به مبانی ششگانه غرب شناختی، جامعه شناختی فرآیند تولید علم، معرفت شناختی، فلسفی، منطقی، روش شناسی، دین شناسی معتقد است. یکی از نظریات ویژه فرهنگستان که به منزله رنسانسی در مباحث معرفت شناسی محسوب می شود نظریه «جهت داری علم» است. این نظریه یکی از مبانی ابداعی و بسیار تاثیرگذار فرهنگستان در تحلیل هویت علم دینی است. در نوشته حاضر با بهره گیری از روش تحقیقات کتابخانه ای و بررسی عقلانی مباحث به تبیین زوایای مختلف نظریه جهت داری علم و نقد آن پرداخته ایم. پرداختن به این نظریه از جهت ریشه ای بودن آن و ایجاد امکان نقد باقی نظرها و آثار علمی فرهنگستان از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی دیگر خاص این تحقیق بهره بردن از آثار موجود در مخزن فرهنگستان است که بعضا منتشر نشده است.
از فمنیسم تا پسافمینیسم در آثار گلشیری (با نگاهی تحلیلی به گذار تحولی وضعیت زنان از «شازده احتجاب» به «آینه های دردار»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
201 - 234
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای انعکاس آرا و افکار مردم و جامعه در هر دوره ای از تاریخ، آثار ادبی است. تحول نگرش مردم به جایگاه زن از دوران مشروطه و در اثر روابط با ملل اروپا آغاز شد. در آغاز این دوره زنان به دلیل آموختن سواد و آگاهی یافتن از برخی حقوق خود، پا به عرصه های اجتماعی گذاشته و به ابراز وجود پرداختند. هوشنگ گلشیری یکی از نویسندگان معاصر ایران است که به فرهنگ مردم و مسائل اجتماعی توجه خاصی نموده است.سیر تحول جایگاه زنان در نگرش مردم را می توان در حرکت تحولی تفکر گلشیری در گذار از رمان «شازده احتجاب» به رمان «آینه های دردار» به وضوح مشاهده کرد. این سیر حرکتی با گفتمان نظری تحول یافته از فمنیسم به پسافمنیسم مثبت اندیش قابل تحلیل است. پسافمنیسم مثبت اندیش یکی ازرویکردهای فمنیسم پسامدرن است که به گونه ای انعطاف پذیرانه به مطالعه زنان می پردازد و خواستار بازنگری و اصلاح جنبش فمنیسم و هدایت آن به سمت مفاهیم هستی – معرفت شناختی است. مقاله حاضر در راستای خوانش این رویکرد انتقادی، آثار گلشیری را مورد مطالعه قرار داده است. از حاصل این پژوهش چنین برمی آید که نظر به اهمیت جایگاه فرهنگ مردم در زندگی ایرانیان، گلشیری همگام با ایدئولوژی جامعه خود به شکلی آوانگارد با گذار از فمنیسم به رویکرد پسامدرنی مثبت آن دست یافته است. برای شکافتن موضوع، ابتدا به تبیین مبانی نظری مرتبط پرداخته؛ سپس ضمن نمونه خوانی بخش هایی از رمان ها، با روش تحلیل و توصیف، مؤلفه های پسافمنیستی مثبت اندیش بررسی خواهد شد.
تحلیل ساختار داستانی جواهرالأسمار به یاریِ چند مفهوم روان کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
57 - 78
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد پیرنگِ کلانِ جواهرالأسمار را با بهره گیری از رهیافتِ روان کاوانه بررسی کند. یکی از پرسش های بنیادینِ پژوهش های ادبی «چگونگی» شکل یافتنِ آثار شاخص است و می توان به یاریِ دانسته های روان ازجمله خالقِ اثر و همچنین جامعه ای که در آن به وجود آمده، چگونگیِ خلقِ اثر را تحقیق کرد. با مطالعه این مجموعه قصص درمی یابیم که تطبیقِ سازوکارهای اساسیِ روانِ آدمی بر آن می تواند ساختارِ داستانیِ آن را بشناساند و شالوده آن را رؤیت پذیر کند. تحلیل جواهرالأسمار بر پایه این شیوه نشان می دهد که عموماً شروع قصه ها با انگیزشی ازجانب نهاد است؛ گره افکنی قصه با حضور خود صورت می گیرد؛ در پایان نیز گره قصه به تدریج با عیان شدن فراخود باز می شود. اگر بخواهیم برهم کنشِ این سه وجهِ روان را بر قصه اصلیِ کتاب تطبیق دهیم، ماه شکر پس از غیبتِ طولانیِ شوهرش ازطرفی «مایل» به ارتباط با امیرزاده است ( نهاد ) و ازطرفی «مایل» به وفاداری ( فراخود ). او با سرگرم شدن به قصه های هوس انگیزِ طوطی ( خود ) هم «میلِ» هوس جویانه خویش را برآورده می کند هم «میل» به وفاداری اش را. با گسترش یافتنِ این الگو در سرتاسرِ کتاب، هفت گونه پیرنگِ متمایز و در عین حال مشابه ساخته می شود که به ویژه می توان سه درون مایه بنیادین در آنها تشخیص داد: اهمیت فراخود و رانه زندگی، ترس از مرجعیتِ اجتماعی (پادشاه)، استعلای عشق
بررسی ریشه های جدال گروه های افراطی و مسلمانان در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
205 - 218
هند به دلیل داشتن ویژگی های منحصر به فرد، همچون منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی سیاسی، تنوع فرهنگی و تجربه های تاریخی، برای هر فرد نظاره گر و پژوهشگری از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا جامعه هند تصویری از ناهمگونی و تضاد خواسته ها، تمایلات مذاهب و فرهنگ هاست. پیروان تمام ادیان و گروه ها از جمله مسلمانان در ساختار هند نقش بزرگی دارند؛ شخصیت هایی همچون دکتر ذاکر حسین، فخرالدین علی احمد و ابوبکر زین العابدین عبدالکلام، در دوره های مختلف ریاست جمهوری هند را به عهده داشتند. با قدرت گرفتن حزب ملی هندو «بهارتیا جاناتا» به رهبری «نارندرا مودی» در سال 2014 درگیری های فرقه ای بین مسلمانان و هندوها شدت گرفت. این خشونت ها و کشتارها اعتبار هند را در دنیا به عنوان کشوری با تسامح دینی قابل توجه خدشه دار کرده و سؤالات جدی راجع به وضعیت دموکراسی این کشور ایجاد می کند. نتایج این پژوهش، در پاسخ به سؤالِ «علل خشونت فرقه های مذهبی علیه مسلمانان هند کدامند؟» نشان می دهد آنچه در جامعه هند تعامل بین مسلمانان و گروه های افراطی را بر هم زده، از یک سو نابرابری های اقتصادی، اجتماعی و دینی در درون جامعه هند و از دیگر سو دخالت عوامل خارجی در دامن زدن به این اختلافات است. این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری مستندات کتابخانه ای به بررسی علل مختلف ایجاد خشونت ها در کشور هند پرداخته است.
استعاره مفهومی «مسیر» و «تحول عدالت» در گفتمان سیاست خارجی دولت سیزدهم (با تأکید بر سخنرانی های رئیس جمهور در مجمع سالیانه سازمان ملل متحد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از چارچوب نظری زبان شناسی شناختی و روش «پراگلجاز» به بررسی بافت مفهومی سیاست خارجی دولت سیزدهم بپردازد. بنیادی ترین راهبرد سیاست خارجی دولت سیزدهم، نظمِ عدالت محور، و حل وفصل مسائل بین المللی بر پایه ی نظم و عدالت است. موانع موجود در رسیدن به این هدف ممکن است مسیر موردنظر را کُند و یا متوقف کند. فهم این مسیر در سخنرانی ها و بافت زمینه مند دولت قابل بازنمایی و درک است. پرسش اصلی این است که دولت سیزدهم از چه استعاره های مفهومی در گفتمان نظمِ عدالت محور استفاده کرده است؟ فرضیه بر آن است که استعاره «مسیر» پربسامدترین مفهوم در گفتمان دولت آقای رئیسی است. یافته ها نشان می دهد روابط ناعادلانه، بی عدالتی و تبعیض به علت «ذهن» و «نظام سرمایه داری جهانی» با محوریت آمریکا مانع از به انجام رسیدن این مسیر است؛ این مانع با ایجاد «تحول جهادی» قابل بازسازی است. نتایج نشان می دهد، عبارت های زبانی و فضای ذهنی در دستگاه سیاست خارجی، ساختارهایی هستند که از طریق همبستگی مستقیم و بی واسطه با رویدادها، «معنی» را بین «مخاطب» و «دیگران» پدید می آورند.
عربستان سعودی و معمایِ ایران: سناریوی محتمل در افق 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰ (پیاپی ۸۰)
259 - 300
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی به عنوان کشوری تأثیرگذار در معادلات نظم منطقه ای غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان اصلی ترین رقیب منطقه ای خود تعریف کرده است. هدف این پژوهش کاربردی، ترسیم و تدوین سناریوهای آینده سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال ایران بر پایه روش GBN است. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته اسنادی و نخبگی و جامعه نخبگی نیز به دو دسته افراد دانشگاهی و اجرایی تقسیم شدند. حجم جامعه نمونه بر پایه جدول مورگان محاسبه شده است. روش نمونه گیری نیز هدفمند و از نوع انباشتی و روش گردآوری اطلاعات به دو طریق کتابخانه ای و میدانی می باشد. ابزار گردآوری نیز مصاحبه، فیش برداری و پرسشنامه است. یافته پژوهش، شناسایی چهار سناریوی «A»، «B»، «C» و «D» می باشد. در ارزیابی کلی سناریوها می توان چنین نتیجه گرفت که سناریوی A بر پایه شواهد به نظر می رسد محتمل تر باشد. البته در صورتی که پیشران های آشوب ساز مانند نقش منفی امریکا و رژیم صهیونیستی غالب نشود.
علت های تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ های اول و دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم و حل نشده منطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی از سال 1991 بحران منطقه قره باغ کوهستانی است. جنگ قره باغ در میان جمهوری آذربایجان و ارامنه منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی بوده و مرحله های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. روسیه به عنوان یکی از بازیگر ان مهم منطقه ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری های تشکیل دهنده آن، در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه بوده و در این بحران نیز نقش مؤثری داشته است. در این نوشتار سیاست روسیه در مورد جنگ های اول و دوم قره باغ را بررسی می کنیم و به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش هستیم که چه علت ها و عامل هایی رویکرد روسیه را در مورد جنگ دوم قره باغ تغییر داده است؟ چارچوب مفهومی پژوهش، مبتنی بر مفاهیم قدرت بزرگ و قدرت منطقه ای است. با روش تک نگاری، این فرضیه را بررسی می کنیم که «تغییرهای سیاسی سال 2018 در ارمنستان و سیاست های غرب گرایانه دولت پاشینیان، در تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ دوم قره باغ، نقش اساسی داشته است». مطالعه نویسندگان در این پژوهش، فرضیه بیان شده را تایید می کند.
زوال و انحطاط جایگاه مرجعیت سیاسی و دینیِ خاندان میرزایی در جامعه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
78 - 114
حوزههای تخصصی:
خاندان میرزایی هم سو با سیاست های صفویان و با مهاجرت از عراق، به زنجان وارد شدند. درادامه دولت صفوی با اعطای زمین های فراوان، علمای این خاندان را پشتیبانی کرد. خاندان میرزایی در دوره های بعد تا اواخر عصر قاجار در اجتماع حضوری مؤثر داشتند و به عنوان یکی از خاندان های مهم زنجانی شناخته می شدند؛ ولی در دهه های بعد به تدریج مرجعیت و اعتبارشان رو به افول گذاشت و امروزه نقش و جایگاهی در جامعه زنجان ندارند.هدف: در پژوهش حاضر با بررسی و تبیین موقعیت سیاسی و مذهبی و علل زوال جایگاه خاندان میرزایی، به این پرسش می پردازیم که جایگاه دینی و سیاسی خاندان میرزایی در زنجان چگونه ازبین رفت؟ و چه مسائلی موجب زوال اعتبار و جایگاه این خاندان شد؟روش/ رویکرد پژوهش: روش مقاله، پژوهش تاریخی است که با رویکرد توصیفی-تبیینی و براساس منابع کتاب خانه ای، مقاله، مصاحبه و اسناد خاندان میرزایی در سازمان های دولتی و خصوصی، به موضوع پرداخته است.یافته ها و نتیجه گیری: میرزاابوالقاسم مجتهد در دوره ناصرالدین شاه قاجار طرف مشورت دربار قرار داشت و از جایگاهی بالا درمیان گروه های مختلف برخوردار بود. با مرگ او، بازماندگانش به ریاست بخشی از جامعه زنجان رسیدند و صاحب بزرگ ترین محاکم شرع شدند؛ ولی چند سال بعد با مهاجرت میرزاابوطالب فرزند دوم میرزاابوالقاسم به تهران و مرگ زودهنگام میرزاابوعبدالله فرزند کوچک تر میرزاابوالقاسم و نیز عدم اقتدار، ثبات و شجاعت لازم میرزاابوالمکارم در جریان های مختلف اجتماعی و سیاسی به عنوان جانشین پدر -بزرگ خاندان و عالم طرازاول در زنجان- به موقعیت و جایگاه میرزایی ها خدشه وارد آمد. جنبش مشروطه نیز به ضرر خاندان میرزایی تمام شد و آن ها بنابه خصایل اخلاقی و کنش های سیاسی، این زوال را تسریع کردند. مرگ زودهنگام برخی از اعضای خاندان میرزایی، همگامی بازماندگان با نوسازی های عصر رضاشاه، رقابت های مالی بر سر میراث اجدادی، مهاجرت از زنجان و کسب پیشه غیردینی، موجب انحطاط جایگاه مذهبی و سیاسی خاندان میرزایی شد.
هدف آفرینش انسان از نگاه فخرالدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
147 - 166
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل کلیدی پژوهشگران فلسفه، کلام، عرفان، اخلاق و به ویژه فلسفه دین، هدف آفرینش انسان است. با تأمل در کلام فخررازی مسائلی همچون کمال، عبودیت، سعادت، لذت را می توان به عنوان فلسفه آفرینش انسان برشمرد. او رسیدن به حقیقت مقام عبودیّت(شخص کامل)و فناء در حق را هدف اصلی آفرینش می داند که خود واجد برترین درجه کمال، لذت و سعادت است. در این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به نقد و بررسی مدعای فخر درباب مسئله مذکور پرداخته و به این نتیجه می رسد که هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به حقیقت مقام عبودیت الهی توأم با معرفت(شخص کامل)است که در بستر ایمان دینی و پای بندی به شریعت و اقتداء به الگوی عینی حاصل می شود.
مؤلفه های عقل گرایی حداکثری و نسبت آن با ایمان/وحی؛ با تمرکز بر آثار آیه الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
77 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که پیرامون ارتباط عقل و ایمان مطرح شده، دیدگاه عقل گرایی حداکثری است. بر اساس دیدگاه عقل گرایی حداکثری، باور انسان هرگز نمی تواند فاقد استدلال باشد. عقل گرایان حداکثری به دو گروه ملحد و دیندار تقسیم می شوند؛ گروه دوم معتقدند باور دینی کاملا استدلالی و عقلانی است. این پژوهش عناصر اصلی نظریه عقل گرایی را در عبارات و آثار آیت الله جوادی آملی جستجو کرده است. این یافته ها عبارتند از: الف: تاکید بر این که ایمان و باور باید مبتنی بر عقل و برهان باشد و از حدس و گمانه زنی فاصله بگیرد. ب: ایمان گرایی مصلحت اندیشانه که اساس باور را بر مصلحت های عملی می داند، قابل پذیرش نیست. ج: مبنای استدلالات عقلانی در راه وصول به باور، قرینه گرایی است، به این معنا که باور یا باید بدیهی باشد یا این که به بدیهیات ختم شود. د: عقل ذاتا بی طرف است و مبتنی بر پیش فرض های جانب دارانه پیشین نیست، بلکه با استدلال و برهان می توان حقیقت را یافت. ه: باور دینی نمی تواند بر دلایل احتمالاتی تکیه کند، بلکه مبنای باور، باید دلایل یقینی و برهانی باشد. نتیجه این که دیدگاه آیه الله جوادی آملی در ارتباط میان عقل و ایمان – در شکل کلی تر آن: نسبتِ عقل و وحی- را می توان عقل گرایی حداکثری دانست.