مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۵۰۶٬۰۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با نگاهی چندجانبه به عوامل مؤثر در یادگیری کودکان، مفاهیمی که همخوان با ویژگی های کودکان بوده است را از آموزش هَیَجامَد محور مبنا قرار داده و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی به ارزیابی و رتبه گذاری منابع رایج آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش کمی کیفی و از نوع تحلیل محتوا و کاربردی است. بدین منظور پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن سه معیار «کاربرد حواس»، «ارتباط» و «سرمایه هیجانی حسی»، که از الگوی آموزش هَیَجامَد محور استخراج شده است، به بررسی و انتخاب بهترین منبع آموزش زبان انگلیسی به کودکان از میان چهار گزینه ی «مجموعه Family and Friends»، «مجموعه superminds»، «مجموعه First Friends» و «مجموعه منتخب کانون زبان ایران» پرداخته است. بر این اساس به جهت ارزیابی گزینه های موجود از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یکی از بهترین روش های ارزیابی چند معیاره، استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل دلالت بر آن دارد که از میان گزینه های موردبررسی، مجموعه superminds با امتیاز نسبی41/0 بهترین گزینه برای آموزش زبان انگلیسی به کودکان است. همچنین امتیاز مجموعه های Family and Friends، First Friends و کانون زبان ایران به ترتیب برابر 221/0، 207/0 و 092/0 به دست آمدند.نتیجه گیری: مطابق نتایج پژوهش، عمده مطالب منابع مورد استفاده جهت آموزش زبان انگلیسی به کودکان در ایران، در دو سطح ابتدایی الگوی هَیَجامَد توقف کرده و به سطوح بالای هرم هَیَجامَد نرسیده اند. در این میان سطح دیداری بالاترین و پس از آن، سطح شنیداری دومین جایگاه وسطح لمسی حرکتی نیز در رتبه سوم الگوی هَیَجامَد جای دارند. داده های پژوهش همچنین نشان می دهد که میان دو زیرمعیار ارتباط نیز توازن برقرار نیست؛ و زیر معیار ارتباط مرکز سهم بیشتری را در منابع زبان دارد. همچنین همسویی و توجه به معیار سرمایه هیجانی حسی در منابع بررسی شده، مشاهده نگردید؛ در حالی که هرگاه محتوای کتاب به افزایش سطح سرمایه هیجانی حسی فراگیر نسبت به یک موضوع بی توجه باشد، به طور ضمنی ارتباط موفق با او را نیز از دست خواهد داد.
نحو و معنا: روندها و گرایش های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
205 - 250
حوزه های تخصصی:
در فضایی که توسعه هوش مصنوعی و تسهیل تعامل بین انسان و ماشین به طور فزاینده موردتوجه است، چالش های زبانی به عنوان نقاطی مهم در این مسیر بیش ازپیش خودنمایی می کنند. نقش مهم زبان در انتقال و بازیابی اطلاعات را نمی توان فارغ از نحو و معنای آن بررسی نمود. تبیین و تشریح پژوهش های این حوزه از ابعاد کمی و کیفی و درک گرایش های پژوهشگران می تواند گام مهمی در درک اهمیت نحو و معنا در ساختارهای ارتباطی در محیط های نوین جستجو و بازیابی اطلاعات باشد. بر همین اساس این مطالعه که از نوع توصیفی - تحلیلی است، با هدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات حوزه نحو و معنا در بازیابی اطلاعات انجام شده است. به منظور انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند آویارد استفاده شد. تحلیل مطالعات این حوزه نشان داد که این مطالعات بر سه محور اصلی نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات، بازیابی اطلاعات و جستجوی اطلاعات تمرکز دارند. درمجموع تحلیل مطالعات منتخب نشان می دهد پرداختن به بحث نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات و همچنین تبیین و واکاوی وجوه نظری نحو و معنا در بازیابی اطلاعات از مواردی است که نیاز به پژوهش بیشتر، خصوصاً مطالعات بین رشته ای بیشتر از سوی پژوهشگران حوزه های زبان شناسی، علم اطلاعات و علوم رایانه دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند رهنمودهایی برای متخصصان حوزه های مختلفی داشته باشد که به نوعی با ذخیره و بازیابی اطلاعات سروکار دارند. به علاوه محورهای شناسایی شده و روش ها و رویکردهای به کار رفته و شکاف های پژوهشی شناسایی شده راهگشای پژوهشگران در انجام مطالعات آتی است.
مدیریت بدن در زنان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
377 - 406
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی نحوه مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن است. در این پژوهش، به روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با هشت فوتبالیست زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمع آوری داده ها تا حد رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کلیه مصاحبه ها ضبط و سپس مکتوب شد. تحلیل یافته ها در حین گردآوری داده ها و بعد از آن انجام گرفت. برخی از شرکت کنندگان اظهار داشتند زنانگی و ورزشکاری با یکدیگر سازگارند و در هر دو متن ورزش و خارج از آن، این دو هویت را آشکار ساختند. برخی دیگر بیان کردند که زنانگی و ورزشکاری ناسازگار هستند. سه تجربه کلی در رویارویی با این ناسازگاری توسط شرکت کنندگان بیان شد: 1. آشکارکردن هویت ورزشکاری در متن ورزش و هویت زنانگی در متن خارج از ورزش؛ 2. برجسته کردن هویت زنانگی در هردو متن؛ 3. برجسته کردن هویت ورزشکاری در هردو متن. به طورکلی بازیکنان زن فوتبال از طریق مدیریت بدن و ظاهر از جمله پوشش، آرایش، دست کاری مو و بدن، لحن صدا، رفتار و وظایف نقش های جنسیتی، هویت زنانگی یا ورزشکاری خود را تقویت می کنند و آن را راهبردی برای کاهش فشارهای ناشی از ناسازگاری دو هویت درک می کنند. همچنین یک هم پوشانی بین وجود یا نبود سازگاری با نوع مدیریت بدنی که توسط بازیکنان زن فوتبال به کار رفته آشکار شد.
مطالعه باستان شناسی روش تزئین سفالی نقش کنده در گلابه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
199 - 215
حوزه های تخصصی:
در دوره اسلامی انواع مختلفی از روش های تزئینی سفالگری مورداستفاده قرارگرفته و در کارگاه های سفالگری مناطق مختلف ایران، شیوه های متنوعی از روش های تزئین، ابداع شده است. یکی از روش هایی که نقش بسیار اساسی در رشد فنّاوری سفالگری اسلامی ایفا کرده شیوه «نقش کنده در گلابه» (اسگرافیتو) است. این روش هم زمان با سده های سوم و چهارم هجری، آغاز و طی مراحل تکوین خود در سده های پنجم تا هفتم هجری به اوج خود رسید. این شیوه در اوایل دوره اسلامی روی سفال های بدون لعاب و سپس از اواخر سده سوم هجری هم زمان با شروع روش لعاب پاشیده به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های تزئینی مورداستفاده قرار گرفت. این نوع روش در ایران به سه نوع گروس، آق کند و آمل تقسیم می شوند. هدف پژوهش حاضر مطالعه شمال غرب ایران، به عنوان خاستگاه اصلی این نوع سفال به دلیل کشف گروه قابل توجهی از این نوع سفالینه ها هم زمان با سده های سوم تا هفتم هجری در شمال غرب ایران است. در این پژوهش سعی شده به این دو سؤال اساسی پاسخ داده شود: 1. سفال اسگرافیتو در شمال غرب ایران در کدام مراکز تولیدشده اند؟ 2. سفال های اسگرافیتو شمال غرب ایران دارای چه ویژگی هایی بوده اند؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این مطالعه نشان داد سفال اسگرافیتو در شمال غربی ایران، در مناطق مختلفی ازجمله شهر فعلی تبریز، محوطه های شهرستان چاراویماق (آغچه ریش، قره آغاج، شهر دل، عزیز کندی و غیره)، آق کند، شیخ تپه ارومیه ، منطقه گروس، تخت سلیمان، شهر فعلی زنجان، سلطانیه و برخی شهرهای استان اردبیل تولیدشده است. همچنین مشخص شد دو نوع سفال گروس و آق کند از سبک های رایج این منطقه در تولید سفال نوع اسگرافیتو بوده که در آن ها، بیشتر از نقشمایه های هندسی، گیاهی و حیوانی استفاده شده و از نقشمایه های کتیبه ای و انسانی کمتر استفاده شده است.
مطالعه ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
30 - 43
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی، نقطه اوج هنرکتیبه نگاری و زمینه ساز راه یابی آن به هنرهای صناعی از جمله، قالی بافی به شمار می آید. به یقین بیشترین حضور کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی می باشد. اگرچه محدودیت جنس و بافت قالی در نگارش این نوع کتیبه ها، آن ها را از کتیبه نگاری در معماری و فلزکاری متمایز می کند، اما با نگاهی موشکافانه می توان دریافت که مؤلفه های بصری شاخصی در این قالی ها وجود دارند که از حیث ساختار و محتوا، تفاوت های آشکاری میان قالی های کتیبه دار ترنجی و محرابی پدید آورده اند. به نظر می رسد مضامین محتوایی و همچنین کاربرد متفاوت این دو نقش، تأثیر چشمگیری در وجوه اشتراک و افتراق مؤلفه های بصری درکتیبه های نوشتاری این قالی ها داشته که تا کنون به صورت مشخص به آن پرداخته نشده است. از این رو تأکید این پژوهش بر شناخت آن ها متمرکز است. پرسش اصلی این است، تفاوت های ساختاری و محتوایی در مؤلفه های بصری کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی در چه زمینه هایی وجود دارد؟ این پژوهش، به شناخت ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری شاخص و تفاوت های آن ها در کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی می پردازد و به روش توصیفی-تطبیقی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هفت تخته قالی ترنجی و هفت تخته قالیچه محرابی مربوط به اواسط قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که در زمره نمونه های شاخص موجود از هر نقش به شمار می آید. نتایج حاصل از مطالعه مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی، نشان از وجوه افتراق چشمگیری در بین آن ها می دهد. مؤلفه های بصری کتیبه های نوشتاری در قالی های محرابی نسبت به قالی های ترنجی تنوع بیشتری دارند و نوشتار در آن ها نقش اساسی تری ایفا می کند. در مقابل، کتیبه های قالی های نقش ترنجی به عنوان بخشی جزئی تر در متن نقوش اسلیمی قالی قرار می گیرند و غالباً ساختار کتیبه نگاری ها از یک روش بهره گرفته است. البته اشتراکاتی در مؤلفه هایی مانند فضاسازی و ریتم و همچنین استفاده از خط نسخ درکتیبه های هر دو نقش وجود دارد.
تحلیل سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در انیمیشن های «شگفت انگیزان»، «وال- ای» و «راتاتویی»، بر اساس نظریه «سرمایه فرهنگی» پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۷
40 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل بازنمایی سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در انیمیشن های «شگفت انگیزان» (۲۰۰۴)، «وال- ای» (۲۰۰۸) و «راتاتویی» (۲۰۰۷) می پردازد. این پژوهش با اتکا به نظریه «سرمایه فرهنگی» پیر بوردیو به عنوان چارچوب نظری خود، شباهت های مضمونی و رویکردهای منحصربه فرد انیمیشن های مذکور به سرمایه فرهنگی و هویت را بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش سرمایه فرهنگی در شکل دهی به هویت شخصیت ها در انیمیشن های منتخب تبیین ذائقه و مصرف فرهنگی در بستر شکل گیری هویت است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از تحلیل کیفی برای بررسی پویایی سرمایه فرهنگی و تأثیر آن بر شکل گیری هویت در انیمیشن های منتخب استفاده می کند. فرآیند جمع آوری داده ها با عنایت به یک مدل شش مؤلفه ای از سرمایه فرهنگی، و از راه مشاهده و خوانش عمیق انیمیشن ها و یادداشت برداری های متعدد از آن ها انجام می پذیرد. تفسیر داده ها شامل ترکیب و تطبیق این مشاهدات برای تشخیص الگوها و تضادهاست.یافته ها: با تجزیه و تحلیل انیمیشن های منتخب، هشت مضمون مشترک مربوط به سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت یافت شد: شکل گیری هویت فرهنگی و شبکه های اجتماعی، تحرک و طبقه بندی اجتماعی، به رسمیت شناسی و پویایی قدرت نمادین، سابقه آموزشی و هویت حرفه ای، ذائقه و مصرف فرهنگی، روایت های فرهنگی و بازنمایی رسانه ای، سرمایه فرهنگی تجسم یافته و تعامل اجتماعی و مقاومت و مذاکره درباره هنجارهای فرهنگی. در مقام تطبیق و مقایسه، «راتاتویی» در بازنمایی قدرت دگرگون کننده خلاقیت و هنر آشپزی، به چالش کشیدن تعصبات اجتماعی و ترویج فراگیری در دنیای آشپزی، برتر از دو اثر دیگر ظاهر می شود. بازنمایی سرمایه فرهنگی در این انیمیشن برجسته تر است و تفسیری از شکل گیری هویت فراتر از هنجارهای مرسوم ارائه می دهد.نتیجه گیری: کاوش سرمایه فرهنگی و شکل گیری هویت در میان فیلم های انیمیشن، ارتباط وثیقی با تجارب انسانی و پویایی های اجتماعی دارد. هر یک از انیمیشن های «شگفت انگیزان»، «وال- ای» و «راتاتویی»، شخصیت هایی را به تصویر می کشند که در حال تغییر هویت در میان بافت های اجتماعی هستند. این انیمیشن ها از طریق روایت ها و شخصیت های متقاعدکننده خود، اهمیت پذیرش تنوع، به چالش کشیدن هنجارها و پرورش فراگیری را برجسته می کنند.
سنجش و تحلیل مطالعات طراحی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
205 - 220
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مرور نظام مند و فراتحلیلی بخش مهمی از پژوهش در هر حوزه علمی هستند که برای شناسایی وضعیت موجود و برنامه ریزی برای آینده، باید به طور پیوسته به انجام برسند. در مطالعات اکتشافی اولیه این پژوهش مشخص شد که در زمینه مطالعات فراتحلیلی در حوزه مطالعات طراحی در ایران خلاء علمی جدی وجود دارد. این خلاء باعث می شود که هرگونه برنامه ریزی و سیاستگذاری در حوزه مطالعات طراحی فاقد پشتنوانه های متقن باشند، لذا با هدف رسیدن به یک شناخت جامع از وضعیت علمی مطالعات طراحی در ایران، این پرسش مطرح شد که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در ایران چگونه است؟ پاسخ به چنین پرسشی نیازمند داشتن یک مبنای قیاس است، لذا پرسش مقدماتی این پژوهش این بوده است که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در دنیا چگونه است؟ برای دستیابی به پاسخ این دو پرسش، سلسله ای از پرسش های رویشی مطرح شده اند و در گام های مطالعاتی و پژوهشی به آنها پاسخ داده شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش فراتحلیلی (متکی بر روش پریزما) است. از نظر ماهیت داده ها، پژوهش حاضر کیفی و از نظر روش جمع آوری داده ها، اسنادی است. برای طبقه بندی و تحلیل داده ها، روش مقوله بندی داده بنیاد به کار گرفته شده است. بحث بعمل آمده روی یافته ها معرف مجموعه ای از ویژگی ها و مختصات مطالعات طراحی در دنیا و در ایران است. از جمله فهرستی از حوزه ها و شاخه های پژوهش طراحی که از سال 2010 مورد توجه بوده اند. در پایان، این پژوهش نشانگر ابعاد کمی و کیفی ضعف شدید در حوزه مطالعات طراحی در ایران است.
بررسی استعاره های جنسیتی مربوط به زن در داستان های تفسیری (مطالعه موردی: روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
197 - 219
حوزه های تخصصی:
استعاره به مثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعاره ها و کلیشه های جنسیتی را در روایت های تفسیری نیز می توان پی گرفت. در این پژوهش داستان های تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایت هایی که از استعاره های جنسیتی استفاده کرده اند یا مضمون آن ها یادآور استعاره های جنسیتی است، انتخاب شد و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعاره ها و ارتباط آن ها با کلیشه های جنسیتی بررسی شد. استعاره هایی نظیر «عروس قرآن»، «امرأه کاعب»، «فراش»، «بیوت»، «عتبه» و «دنیا» نمونه هایی از استعاره های جنسیتی در این روایت ها است که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از اینکه اغلب استعاره های منفی درباره زن حول نقش زن به مثابه همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعاره ها متأثر از کلیشه های جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطه مقابل، بیشتر استعاره های مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفته اند. همچنین این پژوهش نشان می دهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن نماد التذاذ کامل و بهره مندی است و پیکر دوزخی زن نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علی رغم تلاش شریعت در تقبیح نگرش های زن ستیزانه، رواج استعاره های جنسیتی درباره زنان در دوره های تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.
نازیسم و زنان: بازتاب گرایش های نازی درباره زنان در هفته نامه «نامه ایران باستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
245 - 263
حوزه های تخصصی:
زنان در دوره مدرن بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریان های سیاسی شدند. در برنامه نازیسیم آلمان و فاشیسم ایتالیا، زنان به عنوان ابزاری برای فرزندآوری و افزایش توان سیاسی-نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. هم زمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفته نامه «نامه ایران باستان» بهره گیری از زنان به عنوان ابزار تجدد و عاملی برای فرزندآوری و درنتیجه ایجاد حکومت نیرومند مرکزی مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ می دهد که جایگاه زنان و وظایف اجتماعی آن ها در این نشریه چه بود و دیدگاه های آلمان نازی چگونه در آن بازتاب پیدا کرد. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و برمبنای تحلیل محتوای هفته نامه «نامه ایران باستان» طی چهار سال انتشار آن صورت گرفت. این نشریه از سال 1933 هم زمان با روی کارآمدن هیتلر در آلمان، شروع به کار کرد و انتشار آن تا سال 1936 ادامه یافت. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این نشریه هرچند نگاهی متجددانه به وضعیت زنان در جامعه دارد، در رویکردی آلمان گرایانه با جانبداری آشکار از فاشیسم می کوشد تا زنان را ابزاری مؤثر برای فرزندآوری و افزایش جمعیت و درنتیجه احیای شکوه باستانی ایران معرفی کند. برخلاف برداشت سنتی که از زن با عنوان حقارت آمیز «ضعیفه» یاد می شود و شأنی برای او در عرصه کار و فعالیت سیاسی-اجتماعی قائل نیست، در این برداشت، زن متجدد از لحاظ «آفرینش ملت» موجودی نیمه خدایی است که ضمن برداشتن حجاب و ورود به عرصه فعالیت اجتماعی و ورزش، باید به مهم ترین وظیفه خود یعنی فرزندآوری و تربیت آن برای برساخت دولت-ملت و «فضای حیاتی» اقدام کند.
نسبت منظر شهری و گردشگری در فرایند توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
3 - 3
حوزه های تخصصی:
برای بیش از یک قرن، شهرنشینی و گردشگری دو فرایند اصلی توسعه را در جوامع غربی و سپس جهانی تشکیل داده که مرتباً یکدیگر را تحت تأثیر قرار می داده اند. به عبارتی، در فرایند توسعه، عوامل متعددی برای حفظ رقابت پذیری و تضمین جذابیت شهرها دخیل هستند که ازجمله مهم ترین آن ها ارتقای گردشگری شهری است. گردشگری شهری فرصتی راهبردی برای شهرها فراهم می کند تا رشد اقتصادی خود را تقویت کنند، ظرفیت های فرهنگی، طبیعی و هویت خود را به نمایش بگذارند و دید بین المللی خود را تضمین نمایند. این در حالیست که برای مدت طولانی، گردشگری تنها مترادف با گذران اوقات فراغت در فضاهای طبیعی خارج از شهر چون کوهستان، ساحل، جنگل یا کویر قلمداد می شد.منظر شهر، به عنوان اولین تصویری که در حافظه گردشگر شکل می گیرد، از ادراک وی جدا نیست؛ لذا حتماً نیاز به محافظت، ارتقا و توسعه دارد. همان طور که فلورنت هبرت (Florent Hebert) اشاره می کند، هر شهر دارای امکانات خاصی برای تشکیل منظر خود است که از فرم ها و ریتم های گذشته تغذیه می شود. بنابراین ظرفیت منظرینی که شهر از آن ها بهره می برد (دریا، رودخانه، جنگل، بناهای تاریخی و غیره) دارایی هایی محسوب می شوند که می بایست در قالب پروژه های اولویت دار مدنظر قرار گیرند تا امکان ساخت تصویری منحصربه فرد از شهر را به مخاطب ارائه دهند. جهت تحقق این امر، شهر از منظر خود برای متمایزشدن استفاده می کند که توانایی پاسخگویی به چالش های هویتی، زیبایی شناسانه، عملکردی و اقتصادی را طی سال های متمادی داشته است. شخصیت متمایز و منحصربه فردی که شهر از منظر خود ارائه می کند، به عاملی تأثیرگذار در پویایی و رقابت تبدیل می شود و بدین ترتیب، می توان گفت ارتقای کیفیت منظرشهری، راهبردی برای توسعه و ترویج گردشگری پایدار محسوب می شود. تجربه های جهانی نیز، تأکیدی بر اهمیت نقش منظرشهری در گردشگری شهر است:منظر طبیعی شهر: تولد دوباره رودخانه Cheonggyecheon در قلب سئول، پروژه ای شاخص برای بهبود تصویر جهانی از کره.منظر صنعتی شهر: محدوده وسیع Emsherpark و قلمرو حساس آن در حوزه Rhur، به مثابه پل بین طبیعت و فرهنگ در آلمان.منظر تاریخی شهر: پیاده راه ساحلی خلیج الجزیره، تداوم تصویر سرزمینی غنی از تاریخ و مناظر آن در الجزایر.در ایران اما موضوع کمی متفاوت است. در فرایند توسعه، دو امر گردشگری و منظرشهری به صورت منفصل از هم فعالیت دارند که باعث شده توسعه گردشگری به بناهای خاص تاریخی و گردشگری طبیعت به خارج از شهر محدود شود و سایر ظرفیت های موجود در عرصه منظر نادیده انگاشته شده است. آسیب چنین رویکردی. درجا زدن نهادهای اجتماعی و مردمی در بهره گیری از منافع توسعه گردشگری است که اتفاقاً بیشتر در مناطق محروم و کم بضاعت واقع هستند. گردشگری جنوب از بارزترین نمونه هاست؛ مسافران قشم، کمتر به مؤلفه های معنایی و شکل دهنده سرزمین می پرازند، لذا سهم مردم محلی از منافع حاصل از این گردشگری بسیار محدود است. آنچه امروز از منظر سرزمینی قشم مشاهده می شود، غلبه فضای احساسی به جای فضای ادراکی است. به عبارتی، منظر سرزمینی قشم به جای این که متشکل از کل های هویتی مرتبط و معرف مؤلفه های منظر قشم باشد، کل های هویتی مستقلی را تشکیل داده که برای مخاطب جذابیت های هیجانی، احساسی، بصری و زودگذر تولید می کند. آسیب چنین فرایندی نگاه سطحی به گردشگری در شهرهاست که به تفرج های شخصی تقلیل خواهد یافت.
Animal Ethics in J.M. Coetzee’s Elizabeth Costello and Olga Tokarczuk’s Drive Your Spade Over the Bones of the Dead(مقاله علمی وزارت علوم)
J.M. Coetzee’s Elizabeth Costello is about animal rights and animal Ethics. In this novel, an aging novelist gives a series of lectures about animals and their moral status. Elizabeth Costello takes issue with the tradition of Western philosophical thought which is based on the binary opposition between reason and emotion. In Drive Your Plow Over the Bones of the Dead, Olga Tokarczuk’s Janina Duszejko is also an elderly woman haunted by the horror of what human beings do to animals. The present interdisciplinary study -a library-based qualitative research- reviews the similarities between these two characters and aims to show that Duszejko could be seen as Costello’s alter ego. It surveys the writers’ choice of sentience over reason, the way the texts have undermined the arguments of their major characters, and the similarities between animals and prisoners of concentration camps. Findings show that Coetzee and Tokarczuk do not uphold the Western tradition that divides experience into reason/emotion, masculine/ feminine, justice/ love, and public/ private. In both novels, the writers avoid binary oppositions and through Costello and Duszejko ask the readers/audiences to open their hearts and become one with their victims.
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه؛ برمبنای ادراک حضوری حسی (از منظرِ حکمت سینوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 103
حوزه های تخصصی:
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه (معقولات نخستین) از مسائل مهم معرفت شناسی است. دو نگاه در تبیین این مسئله قابل ِذکر است: اول اینکه عقل نظری در مرتبه عقل بالملکه واجد معقولات نخستین (غیراکتسابی) است و این معقولات فی نفسه، مستقل از هر چیزِ خارج از عقل، معتبر اند؛ دوم اینکه احراز واقع نمایی معقولات نخستین بدون اتکا به درک حضوری حسی امکان پذیر نیست. در سنت فلسفه اسلامی بیشتر در مبحث «مراتب عقل نظری» بر این وابستگی تأکیدشده است؛ اما در بازخوانی معرفت شناسی ابن سینا، عموماً به عباراتی توجه شده است که استقلال عقل از حس یا هر امر خارج از عقل را نشان می دهد. در مقاله پیش رو پس از تقریر و نقد دیدگاه اول، نشان خواهیم داد که آراء ابن سینا مؤید دیدگاه دوم است و هر نوع بازخوانی دیدگاه معرفت شناختی ابن سینا در این زمینه، بدون توجه به آراء وی در مبحث «مراتب عقل نظری» و وابستگی عقل به درک حضوری حسی، منطبق بر دیدگاه وی نیست. به طور اجمال طبق دیدگاه برگزیده، «محسوس بالذات» اولین واقعیت نفسانی است که نفس به آن متصل می شود. این اتصال پیشینِ نفس به واقعیت نفسانیْ منشأ تحقق (معد) و مناط اعتبار معقولات نخستین است؛ لذا عقل نظری به وجهی متکی به درک حضوری حسی است؛ در عین اینکه به وجهی دیگر مستقلّ از حس است.
چیستی مفهوم فلسفه نزد ابن سینا در خوانش پی یر آدو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
179 - 203
حوزه های تخصصی:
بی شک ابن سینا مهم ترین فیلسوف در جهان اسلام است. فهم اندیشه او نیازمند خوانش های نوینی است که در پرتو آن بتوان فلسفه در جهان اسلام را دقیق تر فهم و تبیین کرد. به این منظور گام اول این پژوهش تحلیل مفهوم فلسفه توسط ابن سینا است. این تحلیل در خوانش ایده فلسفه به مثابه شیوه زندگی که معمار آن پی یر آدو، فیلسوف فرانسوی است تدقیق شده است. کار آدو بر فلسفه باستانْ فهم فیلسوفان امروزی از آن دوره را به چالش کشید. به نظر می رسد می توان چنین خوانشی را در فلسفه جهان اسلام نیز در پرتو نگرش فیلسوفان مسلمان به سعادتْ به خوبی دنبال کرد. به این منظور با ارائه نگاه کل گرایانه از اندیشه ابن سینا نشان داده ایم که نگرش وجودی ابن سینا مطابق با نظام فلسفی اوست. به نظر می رسد چنین تبیینی در ایده آدو خوانش مفیدتری از ابن سینا به دست می دهد؛ ازاین رو برای دستیابی به این مهم، در این پژوهش تلاش شده است مختصری از اهمیت پرسش چیستی فلسفه میان متفکران معاصر بیان شود و پس از آن تقریری از فلسفه به مثابه شیوه زندگی ارائه گردد. در ادامه تلاش شده تا با ایده مذکور و تحلیلی از لزوم پذیرش نظام کل گرایانه ابن سینا، مفهوم فلسفه در اندیشه ابن سینا بررسی گردد.
محصولات موبایلی نور؛ محتوا و امکانات
حوزه های تخصصی:
گسترش استفاده از حامل های همراه، مانند گوشی های تلفن همراه، موجب گردیده که مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به تولید این دست از محصولات نیز اقدام نماید. به طور کلّی، این مرکز تاکنون بیش از 60 نرم افزار همراه در حوزه های مختلف علوم و معارف اسلامی تولید و عرضه کرده است.
امکانات مشترک این نوع نرم افزارها عبارت اند از: نمایش متن، فهرست مطالب، جست وجو در متن، رابط کاربری مناسب، تنظیمات متنوّع نمایشی و امکان به روزرسانی برنامه از طریق اینترنت.
در این نوشتار، به معرّفی مهمّ ترین محصولات موبایلی نور می پردازیم.
سازوکارهای پالایش محتوا درپلتفرم های ویدئویی؛ مطالعه موردی یوتیوب
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نحوه پالایش محتواهای زیان آور در پلتفرم کاربرمحور و ویدئویی یوتیوب است. امروزه موضوع حکمرانی و تنظیم گری محتوایی پلتفرم ها به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل شده است. این مسئله به ویژه در پلتفرم هایی که مبتنی بر ویدئو فعالیت می کنند، چالش های بیشتری ایجاد کرده است. پخش زنده محتوای ویدئویی و نیز انواع محتواهای ویدئویی کذب همانند جعل عمیق که در پلتفرم های ویدئو، مبنا به اشتراک گذاشته می شوند، مقابله و جلوگیری از انتشار محتواهای ویدئویی زیان آور، غیرقانونی و غیراخلاقی را دشوارتر کرده است. این تحقیق با استفاده از روش مطالعه موردی و تحلیل محتوای کیفی، خط مشی های یوتیوب، دستورالعمل های انجمن و کردارهای عملی تعدیل محتوا در یوتیوب را بررسی می کند تا مشخص شود این پلتفرم چگونه محتوای تولیدشده توسط کاربر را پالایش می کند. نتایج این مقاله در کل، بیانگر پیچیدگی نظارت برمحتوای ویدئویی، کاربرد روزافزون هوش مصنوعی برای تعدیل محتوای ویدئویی و مخاطرات ناشی از آن است. برخلاف تصور عموم و برخی سیاست گذاران در ایران، پلتفرم های جهانی سازوکارهای پیچیده و دائماً به روزشونده ای را برای حفاظت از اجتماع کاربران خود ایجاد کرده اند تا فضای امنی را برای تعامل کاربران و تداوم سودآوری و حفظ وجه خود به وجود آورند. همچنین با توجه به اینکه پلتفرم های بومی در ایران در حال توسعه هستند، سازوکار تعدیل محتوا در پلتفرم یوتیوب جهانی یوتیوب می تواند الگویی برای پلتفرم های ایرانی باشد.
اقتباس در سینمای ایران بر اساس تابلوهای نگارگری: بررسی موردی فیلم شطرنج باد و تابلوی استنساخ اثر محمودخان ملک الشعراء
حوزه های تخصصی:
فیلم شطرنج باد علی رغم اکران بسیار محدودش، نظرات تعداد قابل توجهی از منتقدان را به خود جلب کرده است. کارگردان این فیلم (محمدرضا اصلانی)، که از کارگردانان موج نو سینمای ایران است، در تلاش برای ایجاد فضایی از جامعه دهه 50 ایران، اظهار داشته که فیلم او علاوه بر بهره گیری از آثار نقاشی ژرژ دلاتور (نقاش قرن هفدهم فرانسه)، برداشتی از تابلوی «استنساخ» اثر محمودخان ملک الشعرا (ملقب به «شریف»)، نقاش و شاعر دوره قاجار است. از این تابلو که می توانسته آغازگر دوره مدرن نقاشی در ایران باشد، دو نسخه آبرنگ و رنگ وروغن در دست است که با چندسال فاصله زمانی از یکدیگر به تصویر کشیده شده اند. تماشاگر فیلم شطرنج باد در صورت آگاهی از تأثیر تابلوی «استنساخ» بر این فیلم، می تواند با درنظر گرفتن تشابهات نور، رنگ، سایه، میزانسن، داستان پردازی، درام موجود در تابلو و حتی نوع چیدمان اشیاء در قابی به خصوص، متوجه شباهت های فیلم با تابلو شود. به باور کارگردان فیلم، سایه روشن های شدید موجود در این تابلو و هیئت و وضعیت نشستن شخصیت ها در آن، یک فضای توطئه آمیز را تداعی می کند که با پیرنگ فیلم شطرنج باد نزدیکی دارد. با این وجود، اثبات تأثیر تابلو بر فیلم را باید از رهگذری علمی مطالعه کرد. در این مقاله تلاش شده است که با بهره گیری از نظریه بینامتنیت ژرار ژنت و با تحلیل تابلوی «استنساخ» و مقایسه آن با نمایی از فیلم شطرنج باد، نشان داده شود که فیلم از چه جهاتی شبیه به تابلو است و این اثر هنری تا چه حد توانسته موجب خلق اثری دیگر شود.
The Effect of Integrating Metacognitive Strategies with Task Complexity in Learning English Verb Tenses by Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This research aims to explore how the cognitive demands of tasks affect the acquisition of English verb tenses and their association with grammatical metacognitive awareness among language learners. The study addresses two key questions: 1) Differential impacts of tasks varying in cognitive load on the acquisition of verb tenses, 2) The predictive role of learners' metacognitive strategies in task conditions. Employing a quasi-experimental design, the study involved 120 first-semester Bachelor of Arts students from Azad University South Branch in Tehran, Iran. Participants were assigned to four groups exposed to different task conditions: reading, reading with textual enhancement, cloze exercises, and reading with writing tasks. Instruments included Grammar Judgment and Editing Tests, Pawlak's (2018) Grammar Learning Metacognitive Strategies Inventory, and the Oxford Placement Test. The analysis involved the learners’ performances on the Grammar Judgment and Editing Test, which were compared from the pretest to the posttest. One-way ANOVA was utilized. Additionally, comparisons among different task conditions in the posttest revealed which tasks resulted in higher learner performance. Results indicated significant improvements in tense structure proficiency associated with higher involvement tasks. This study bridges gaps in understanding optimal task designs for language learning and underscores the importance of metacognitive strategies in the Iranian EFL context.
Predictors of Listening Anxiety in English Courses: Testing a Model based on Cultural Intelligence and Reflective Thinking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Listening anxiety is the feeling of apprehension that learners might experience when trying to comprehend information from others. This anxiety associated with listening comprehension has been a significant focus of academic research for the past few decades. Foreign language listening anxiety (FLLA) can be triggered by different factors, including affective pressure, cognitive load, or communication disorders. However, there is a lack of appropriate conceptual models to accurately pinpoint the sources of anxiety related to listening. This research introduces a novel model in a non-experimental correlation research design to scrutinize the efficacy of cultural intelligence (CQ) and reflective thinking (RT) in predicting the source of FLLA among EFL learners. To accomplish this, a sample of 250 EFL students was administered the three scales for the constructs under study. In terms of the statistical analysis, structural equation modeling (SEM) was run to examine the fit of the conceptual model. The findings showed that both CQ and RT affect FLLA. However, RT was a stronger predictor of FLLA than CQ. Notably, critical reflection was found to be the strongest predictor of FLLA in the RT. Besides, both cognitive and behavioral dimensions equally influenced FLLA for CQ. Lastly, the results and implications for reducing FLLA are discussed.
Disclosing the Effects of Online Collaborative Writing on Writing Skills and Self-Perception of Technology: A Study on Ethiopian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳ , N. ۲ , ۲۰۲۴
81 - 104
حوزه های تخصصی:
The integration of technology in second language education has made online collaborative writing (OCW) a valuable method for enhancing writing skills. Despite this, its effects on writing skills and technological self-perception in Ethiopia have not been thoroughly explored. This study aims to fill this gap by assessing the impact of OCW, through the use of Wiki and Telegram applications, on writing skills and technological self-perception within Ethiopia's English as a Foreign Language (EFL) setting. Forty-five intermediate IELTS candidates from a language school in Utopia were randomly divided into three groups: the Wiki group (n = 15), the Telegram group (n = 15), and a control group (n = 15). They participated in pre-tests, interventions, post-tests, and completed a technology self-perception survey both before and after the intervention. The one-way ANOVA results showed that the Wiki and Telegram groups outperformed the control group in post-test writing skills. However, no significant difference was found between the Wiki and Telegram groups' post-test writing skills. Moreover, both groups reported a more positive view of technology following the intervention. These outcomes hold significant implications for EFL stakeholders in Ethiopia and pave the way for further research.
Individual and Collective Reflective Journals and EFL Teachers’ Professional Development and Identity Construction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳ , N. ۳ , ۲۰۲۴
91 - 112
حوزه های تخصصی:
The present study investigated whether individual or collective reflective journals could lead to teachers’ professional development and professional identity (re)construction. To this end, 30 Iranian EFL teachers were selected through convenience sampling. The participants wrote pre-workshop reflective journals individually and collectively and attended a reflective consciousness-raising workshop for eight sessions. The participants were informed about the major tenets of reflection, professional development, and professional identity (re)construction in the workshop. Afterward, they wrote post-workshop reflective journals again individually and collectively. The participants sat follow-up interviews for the researchers to find out which kinds of journals better helped them develop professionally and (re)construct their professional identity. The findings showed that individual reflective journals and collective reflective journals contributed to teachers’ professional development and professional identity (re)construction respectively. The findings might imply that stakeholders involved that is EFL education policymakers, curriculum developers, and syllabus designers hold interactive workshops for pre-service and in-service teachers on reflective journal writing which might lead to both EFL teachers’ professional development and identity (re)construction. Moreover, it is recommended that the decision-makers and senior managers develop systematic checklists addressing those influential factors found in the present study to contribute to teachers’ professional development and professional identity construction.