مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۴۰٬۶۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پیشایندها و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. بخش اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی انجام گرفت. بر مبنای اصل اشباع نظری از تعداد 20 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای سنجش اعتبار یابی داده ها از دو روش بازبینی دو کدگذار و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش، بازگشت به مصاحبه شوندگان استفاده گردید. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و متخصصان موضوعی در زمینه مدیریت دولتی، آموزش عالی و کارآفرینی به تعداد برآوردی 1200 نفر بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 290 نفر به عنوان حجم نمونه برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار محتوایی آن تائید شد. داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری علوم اجتماعی و آیموس، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بخش کیفی با 190 مقوله کلی در قالب 158 خرده مولفه و 27 مولفه اصلی و 6 بعد شامل پیشایندهای شناختی، پیشایندهای عاطفی، پیشایندهای رفتاری، پیشایندهای اداری و سازمانی، فرهنگ کارآفرینی و پسایندهای فرهنگ کارآفرینی بود. نتایج بخش کمی نشان داد مدل فرهنگ کارآفرینی در آموزش عالی عراق از برازش مناسب برخوردار است.
A Psychological Approach to Human Transcendence: A Case Study of Muhammad's Ascension to Heaven(مقاله علمی وزارت علوم)
The main objective of this study was to investigate the ascension of Prophet Muhammad to heaven, from a psychological point of view. The study also included a survey of different understandings and approaches to the heavenly ascension of the prophet of Islam. These understandings include philosophical, theosophical, Sufi perspectives, and esoteric commentaries of the Quran and different denominations of Islam. The current study also discusses the world of images and imagery world and offers a more elaborative discussion and a broad view of the occurrence of Miraj (i.e. occurrence in the world of images – mundus imaginalis). This view requires a revolutionary new approach to the phenomenology and epistemology of the scientific approach to the phenomenon of Al-Miraj (Heavenly ascension). Symbolic communication becomes a means of interaction and Tawil, and symbolic deciphering in understanding Miraj occurs. This study also offered an approach to Miraj as a hero journey as suggested by Jung and elaborated by Joseph Campbell. It was also discovered as a voyage of the unconscious to approach the Self and attain individuation.
بررسی تحلیلی تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین در دوران استعمار (1700- 1808م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
103 - 115
حوزههای تخصصی:
آمریکای لاتین پرجمعیت ترین منطقه مسیحی نشین دنیاست. مسیحیت در قرن پانزدهم با ورود فاتحان به منطقه آمریکای لاتین وارد شد. ضرورت های سیاسی، اجتماعی و مذهبی، اقتضای ارتباط با مسیحیت آمریکای لاتین را ایجاد کرده است. توسعه و تعمیق این رابطه و ایجاد تعامل، نیازمند شناخت دقیق از فرهنگ و تمدن و دین آن سرزمین است. ازسوی دیگر، مسیحیت معاصر در امتداد مسیحیت دوران استعمار شکل گرفته است؛ به همین دلیل برای فهم کلیسای معاصر چاره ای جز فهم کلیسا در دوران استعمار نداریم. کلیسای کاتولیک از آغاز ورود تا به امروز دوره های مختلفی (ورود و مسیحی سازی، تثبیت و تضعیف) را پشت سر گذاشته است. دوره سوم (دوره تضعیف) از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چون در این دوره با تضعیف کلیسا، ازیک سو کلیسا حاکمیت سیاسی خود بر این مناطق را از دست داد و ازسوی دیگر زمینه شکل گیری حکومت های سکولار و ورود جریان های پروتستان به منطقه فراهم آمد. ما در این تحقیق به بررسی ریشه ها و عوامل تضعیف کلیسای کاتولیک در آمریکای لاتین می پردازیم. علل تضعیف کلیسای کاتولیک به صورت کلی به علت های بیرونی (تضعیف پاپ و تضعیف کلیسای کاتولیک در اسپانیا) و علت های درونی (خشونت کلیسا در برخورد با مخالفان و اختلافات داخلی کلیسا در آمریکای لاتین) تقسیم می شود. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای است و با استفاده از اسناد نوشتاری انجام شده است. روش داده پردازی اطلاعات نیز توصیفی و تحلیلی است.
پیامدهای فکری- فرهنگی دعوت مهدوی محمد احمد سودانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
26 - 44
حوزههای تخصصی:
خیزش ها و نهضت های اجتماعی به ویژه آن زمان که مبتنی بر باورهای دینی و معنوی باشند منشاء آثار و تحولات وسیعی در عرصه فکری و فرهنگی خواهند بود. پیامدها و آثاری که ممکن است با عناصر مختلف ملی، قومی و نژادی نیز اختلاط یافته و حتی پس از فروکش کردن نهضت نیز در قالب های مختلف فکری و فرهنگی انعکاس یافته باشند. دعوت محمد احمد سودانی(م1304ق) در سودان و آفریقای عربی از معدود خیزش های مهدوی است که در قرون اخیر توانست نهضتی را در سودان با پایه دعوت مهدوی رهبری نماید. این تحقیق تلاش دارد تا بر پایه منابع دست اول و مطالعات معاصر و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی پیامدهای فکری-فرهنگی این دعوت بپردازد. عمر دعوت محمد احمد گرچه کمتر از دو دهه بود اما توانست تحول گسترده ای را در ساحت های مختلف فکری و فرهنگی همچون امتداد اندیشه های صوفیانه در عرصه های مختلف اجتماعی، تاثیر گذاری آموزه ها و منابع متصوفه در نظام های معرفتی و روش های استنباط، تقویت هویت ملی، بازنگری در سنت های فرهنگی و دینی، بازتعریف سبک زندگی اسلامی، توجه به مهدویت از سوی مستشرقان و خارج شدن مبحث مهدویت از چارچوب های منصوص اسلامی و اختلاط با تعالیم سایر ادیان ایجاد نماید.
مفهوم شناسی علیین در بازشناسی مقام حضرت عباس بن علی علیه السلام
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۰
83 - 100
حوزههای تخصصی:
حضرت عباس بن علی(ع) بنابر متن زیارت نامه، شخصیت برجسته ای در علیین دارند. علیین ابعاد مختلفی دارد که شامل، مراتب عالیه، سدره المنتهی، آسمان هفتم، جنت، لوح محفوظ و طینت است. رسیدن به علیین راه هایی دارد؛ از جمله دعای معصوم، معرفت الله، معرفت النبی، معرفت اولیاءالله، معرفت قوام قسط و تصدیق آنان، شناخت شیاطین، قبول اوامر الهی، امانت داری، صدق لسان، وفاداری، تعظیم اهل صفوت، برابری، حیا از معصیت، حسن خلق، یتیم نوازی، توجه به مستمندان، احسان والدین و سخت نگرفتن بر زیردست که حضرت عباس(ع) به تمام آن راه ها به نحو احسن و اکمل نائل شده اند. برخی از مراتب علیین، مختص ائمه معصومین(ع) است؛ از این رو در زیارت نامه حضرت از رفعت ذکر ایشان به جای نفس یاد شده است؛ زیرا با وجود عدم امکان ورود به آن مراتب، یاد و ذکر ایشان در آن مراتب هم رفیع است.
«مراجعه به مردم» در فرض شکست قوه مقننه در وضع قانون دارای ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
927 - 956
حوزههای تخصصی:
ناکامی مجلس قانون گذار در وضع قوانین حیاتی و موردنیاز جامعه، خطری جدی است که نتیجه قطعی آن تضییع حق شهروندان بر قوه مقننه کارآمد خواهد بود؛ لذا از یک نظام حقوقی انتظار می رود که برای برون رفت از این وضعیت، راهکارهای درخوری پیش بینی کند. پژوهش حاضر، پاسخ گویی به این سوال را در دستور کار دارد که «آیا در نظام حقوقی ایران مردم می توانند خود مجرایی برای تحقق حق خود یعنی برخورداری از تقنینِ به هنگام باشند؟» بی گمان مراجعه مستقیم به آحاد مردم می تواند یک راهکار بالقوه در این راستا باشد؛ در نظام حقوق اساسی ایران امّا، این راهکار تنها از مجرای همه پرسی اعم از تقنینی، اساسی و سیاسی متصور است که می توان گزینش گری را نیز بدان الحاق نمود. البته دور از نظر نیست که به دلایل متعددی از قبیل زمان بر بودن فرآیند مشارکت مردم در اظهارنظر و قطعی نبودن تأثیر آن در حل بحران خلأ قانون ضروری، محتوای کنونی قانون اساسی ظرفیت مؤثری از مردم در حل این معضل به دست نمی دهد. در قانون اساسی مطلوب، می توان از طریق پیش بینی راهکار ابتکار عام و علاج مشکل اطاله فرآیند مشارکت، برای مردم در حل معضل مزبور نقش لازم را تعیین کرد. به نظر می رسد در صورت عدم امکان مراجعه به مردم، به کارگیری رهبری از صلاحیت بند هشتم اصل یکصد و دهم قانون اساسی و صدور حکم حکومتی، مؤثرترین راهکار در چارچوب فعلی قانون اساسی برای رفع خلأ قانون ضروری و پایان دادن به ناکارآمدی قوه مقننه باشد.
درمانِ شناختیِ «هراس از مرگ و اندوه مواجهه با آن» (با تأکید بر دیدگاه ابوعلی مسکویه)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
دیدگاه متفاوت انسانها درباره ی مرگ مبنای مواجهه ی آنها با این مسئله و سازنده ی جهان بینی فرد در زندگی اوست. مرگ در کنار اموری مانند تنهایی، پوچی و فقدان آزادی از رنجهای بشر شمرده می شود. تحقیق حاضر از این جهت که می تواند بشر را از گرفتاری به این رنج رهایی بخشد، دارای اهمیت است. به طور کلی مواجهه های انسان نسبت به مسئله ی مرگ از نظر مسکویه، به سه دسته تقسیم می گردد: ترس، حزن و شوق. ترس و خوف نوعی عرض نفسانی است نسبت به امری که انتظار می رود در آینده رخ دهد ولی هنوز رخ نداده است. حزن نیز نوعی عرض نفسانی است که به دنبال از دست دادن امری مطلوب در گذشته، رخ می دهد. از نظر مسکویه درست ترین مواجهه با مسئله ی مرگ، مواجهه از سنخ شوق است که در این مقاله – با روشی توصیفی و تحلیلی- بدان خواهیم پرداخت. مسکویه به طور کلی ریشه ی ترس از مرگ را، جهل نسبت به حقیقت انسان و مرگ دانسته است. در بیان علل حزن نسبت به مرگ نیز دو عامل الف) ترک اولاد و اموال و ب) بی اطلاعی از سرانجام اموال و اولاد را برشمرده است که ریشه ی این دو دسته حزن نسبت به مرگ در واقع جهل نسبت به عالم ناپایدار و غیرثابت دنیا و بعد مادی وجود انسان است. در مقابل مسکویه بیان می دارد که دو دسته از انسان ها نسبت به مرگ اشتیاق دارند: الف) کسانی که به حقیقت انسان و عالم دیگر آگاهی و بصیرت یافته باشند و ب) کسانی که در زندگی دنیوی خویش گرفتار رنج های دشواری گردیده باشند، این دو دسته مرگ را بر زندگی در این عالم ترجیح داده و نسبت به مرگ شوق پیدا می کنند و امورات زندگی خود را بر مبنای همین مواجهه نسبت به مرگ، سامان می دهند.
واکاوی مشارکت دانش آموزان در فرایند تدریس و نمود"خود ایده آل": (با تأکید بر تولید محتوای الکترونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۶۱
۲۳۶-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
امروزه همزمان با گسترش دنیای فناوری و اطلاعات، جریان نوآوری در روشهای یاددهی-یادگیری بهبود یافته است. فراگیران با بهره گیری از این فضا، در پی همراهی و نقش آفرینی هرچه بیشتر به منظور ارائه قابلیتها و شایستگیهای خود هستند. پژوهش حاضر به منظور رسیدن به درکی عمیق از فرصتهای مشارکت دانش آموزان در فرایند تدریس با بهره گیری از تولید محتوای الکترونیک به کوشش آنها انجام شده است. این پژوهش به صورت کیفی و با تأکید بر رویکرد پدیدارشناسی(روش کولایزی) انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها با 20 تن از دانش آموزان دوره دوم متوسطه (دختر و پسر) شهر کرمانشاه مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. مصاحبه کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و فرایند انتخاب مصاحبه شوندگان تا اشباع یافته ها تداوم یافت. داده های پژوهش با نرم افزار Maxqda تحلیل شدند. بر این اساس تجربه دانش آموزان از مفهوم مشارکت در فرایند آموزش، در دو طبقه نمود خود ایده ئال در بعد فردی (با خرده مضامین توانمندی خود در تولید محتوا، ارائه خود کاوشگر، بروز جلوه های خودراهبری، رشد خودباوری، نمایش خودارزیابی مستمر) و بعد جمعی (با خرده مضامین محک زدن خود در مسیر شغلی مشخص، نمود خود مورد پذیرش، نمایش تصویر مطلوب از خود، شکوفایی خود اثربخش و ارائه خود الگوساز) تقسیم بندی شدند. بر اساس نتایج، مداخله فعال فراگیران در جریان تدریس، علاوه بر ارتقای سطح یادگیری، سبب فراهم شدن فرصتهای مؤثر در به تصویر کشیدن ظرفیتهای نهفته وجودی آنان در ابعاد مختلف می شود.
راهبردهای سرمایه گذاری برای تولید در بخش کشاورزی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۳)
65 - 76
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر روند نگران کننده از سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در کشاورزی به دلایل مختلفی مانند شرایط اقتصادی یا عدم مدیریت کارا و درست مشاهده می شود. بخش کشاورزی رتبه 4 را در تبدیل سرمایه خالص ماشین آلات و ساختمان به ارزش افزوده دارد. متغیر تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از سال 2002 تا سال 2022، دارای روند صعودی بوده، اما رشد آن در همان بازه، نوسان بالایی داشته است. شاخص جهت گیری کشاورزی کشور در بازه 42/0 و 33/0 در نوسان است. بر اساس آنچه گفته شد، میزان سرمایه گذاری دولتی صورت گرفته در بخش کشاورزی بسیار کمتر از ارزش افزوده ایجادشده در این بخش است. افزایش هزینه های تولید از سویی و از سوی دیگر، وجود قیمت گذاری دستوری بدون هیچ گونه برنامه ریزی سبب از بین رفتن هر نوع انگیزه تولید توسط بخش خصوصی در کشور شده است. در راستای تأمین امنیت غذایی کشور با سرمایه گذاری کارآمد و پایدار برای تولید، پیشنهادهای زیر ارائه می شود: سرمایه گذاری برای تولید در مزارع کوچک مقیاس و ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری بخش خصوصی، سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بخش کشاورزی و سرمایه گذاری در کشاورزی دانش بنیان.
ارائه الگوی نظامند مکتب تربیتی- اخلاقی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بر اساس روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
آراء و اندیشه های متفکران و نخبگان یک کشور همواره می تواند در خصوص محقق شدن منافع و اهداف ملی نقش مهمی ایفا نموده و چگونگی تحقق آن ها را بر اساس ظرفیت های درونی ترسیم نمایند. در این میان مکتب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، ضرورت امروز کشور ما با توجه به هجمه های گسترده دشمن است و از آن می توان به عنوان الگوی عملی بخش های مدیریتی و اجرایی در کش ور بهره گرفت. در همین راستا این پژوهش، شاخص های مکتب تربیتی حاج قاسم سلیمانی در نظام ج.ا.ایران را موردبررسی و تحلیل قرار داده است. پژوهش حاضر ازنظر فایده و هدف از نوع تحقیقات کاربردی، ازنظر رویکرد از نوع کیفی بر پایه پارادایم تفسیری و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع اکتشافی است. روش تحقیق این پژوهش «داده بنیاد» است که بر اساس آن و در راستای اهداف پژوهش به صورتی هدفمند و نظام مند به گونه ای که بتوان عصاره ی مکتب تربیتی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را استخراج، مفهوم سازی، مقوله سازی و سپس مدل پردازی نمود، موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در همین راستا، در مرحله اول، تعداد 206 گزاره در قالب 198 مفهوم استخراج شد. در مرحله دوم 32مقوله فرعی دسته بندی و احصاء گردیدند. در مرحله سوم بر اساس الگوی نظریه استراوس کوربین و 6 مقوله اصلی آن، مدل نظام مند مکتب تربیتی حاج قاسم سلیمانی جهت تدوین دکترین و استراتژی های سیاسی، فرهنگی، امنیتی و دفاعی کشور در راستای مواجهه با جنگ پیچیده و ترکیبی دشمن ارائه گردیده است.
تحلیل جامعه شناختی سناریوهای فضای کسب و کار استان اصفهان با رویکرد آینده پژوهانه افق 1408(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی سناریوهای فضای کسب و کار استان اصفهان با رویکرد آینده پژوهانه افق 1408 می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از خبرگان متشکل از متخصصان سطح استان اصفهان می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش دلفی و همچنین نرم افزارهای Scenario Wizard-MICMAC انجام شد. با استفاده از روش میک مک 8 عامل کلیدی مؤثر بر فضای کسب و کار استان اصفهان تا افق سال 1408 شامل حکمرانی خوب، ثبات قوانین، تعاملات بین المللی سیاسی و غیرسیاسی، تورم انتظاری، تقدم سیاست بر اقتصاد، نظام مالیاتی، نظام بانکی، بسط و توسعه فضای مجازی؛ استخراج و بر اساس این 8 عامل کلیدی 5 سناریو (از خوشبینانه ترین حالت تا بدبینانه ترین حالت) تدوین شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های جامعه شناختی در کنار عناصر اقتصادی نقشی تعیین کننده در آینده فضای کسب و کار در استان اصفهان و تصمیم سازی مسئولان کشوری و استانی ایفا می کنند. بر این اساس توصیه می شود با تکیه بر حکمرانی خوب، ثبات قوانین، تعاملات بین المللی سیاسی و غیرسیاسی و... بستر لازم برای بهبود فضای کسب و کار استان را فراهم نمایند. همچنین با اعتمادپذیری متقابل در روابط فی مابین، حکمفرمایی داشته باشد در زمینه بهبود فضای کسب و کار می توان از برنامه های آموزشی بهره گرفت یا از تبلیغات محرک محیطی استفاده کرد و مدیریت در بخشهای مختلف، مبتنی بر مطالبات مردمی باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش (مورد مطالعاتی: مؤسسه دانشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش در یکی از سازمان های فعال در حوزه تحقیق و توسعه فناوری، نوآوری و مدیریت دانش تدوین شده است. مدیریت دانش، به ویژه اشتراک دانش، در سازمان ها به عنوان یک راهکار مهم برای توسعه سرمایه انسانی و ایجاد مزیت رقابتی شناخته می شود. مقاله ابتدا به اهمیت سرمایه انسانی، شامل دانش، مهارت ها و شایستگی های کارکنان، پرداخته و نقش آن در نوآوری و بهره وری سازمانی را تحلیل می کند. روش تحقیق شامل ترکیب داده های کیفی از مصاحبه های نیمه ساختارمند و داده های کمّی از پرسش نامه های طراحی شده بر اساس تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان ارشد و کارکنان مؤسسه دانشمند بوده و ابزارهای آماری مختلفی ازجمله آزمون کفایت نمونه گیر (KMO)، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی تأییدی (CFA)، معادلات ساختاری (SEM)، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR)، روایی همگرا و واگرا و درنهایت شاخص نیکویی برازش (GOF) برای تحلیل داده ها به کار گرفته شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عامل در ارتقای سرمایه انسانی، فعالیت های مرتبط با اشتراک دانش است. این فعالیت ها شامل اشتراک تجربیات، دانش فنی و علمی، و بهبود مهارت های کارکنان می شود. عوامل دیگری مانند رهبری مؤثر، ایجاد شبکه های ارتباطی، و فرهنگ یادگیری سازمانی نیز تأثیر بسزایی دارند. علاوه بر این، ایجاد ابزارهای مدیریت دانش، تدوین نظام پاداش دهی، و تشکیل محیط های یادگیری فعال از دیگر پیشنهادها تحقیق برای تقویت اشتراک دانش هستند. نتایج نشان می دهد که ارتقای سرمایه انسانی از طریق اشتراک دانش، منجر به بهبود بهره وری، توسعه توانمندی ها و افزایش نوآوری در سازمان می شود. مقاله تأکید دارد که برای دستیابی به این اهداف، باید از روش های نوین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی مناسب بهره گرفت.
تأملی در ارتباط فلسفه اخلاق و اقتصاد آدام اسمیت؛ بحثی در مبانی اقتصاد اسلامی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
179 - 209
حوزههای تخصصی:
آدام اسمیت در دو کتاب نظریه عواطف اخلاقی و ثروت ملل، رویکردی نوین به فلسفه اخلاق و اقتصاد ارائه می دهد. وی با تمرکز بر مفاهیمی چون همدلی، قوه تخیل و ناظر بی طرف، بنیان های فلسفی اقتصاد خود را شکل می دهد. در مقایسه با رویکرد ارسطو و توماس آکویناس که میان احساسات انسانی و عقل/خداوند گسست قائل بودند، اسمیت و هیوم تلاش کردند مبنای اخلاق را در قلمرو تخیل و همدلی تعریف کنند. این رویکرد اگرچه منجر به نفی حسن و قبح ذاتی می شود، اما نگاهی متفاوت به مفاهیم اخلاقی ارائه می دهد. نقد جان میلبنک به دیدگاه الهیاتی اسمیت و پیشنهاد حکمت متعالیه ملاصدرا با طرح تجرد مثالی، راه حلی برای غلبه بر این گسست ارائه می دهد. تجرد مثالی در دیدگاه ملاصدرا هم برای همه انسان ها قابل دسترس است و هم امکان حفظ حسن و قبح ذاتی را فراهم می کند. این رویکرد می تواند مبنای اخلاقی برای اقتصاد اسلامی باشد، هرچند دست یابی به الگوی عملیاتی، نیازمند پژوهش های بیشتر است.
واکاوی عقلانیت در مثنوی مم و زین بر اساس اندیشه مولانا
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷
251 - 266
حوزههای تخصصی:
عقل به عنوان یکی از مهمترین قوای شناخت انسان در سنت عرفانی مولانا و در مواردی که بحث عشق و موضوع تقابل آن مطرح می شود، نکوهیده و مانع حرکت و پرواز سالک است و عارف را در محدودیت و یک نوع بن بست گرفتار می کند و آماج پرواز و عروج را از او می ستاید. با توجه به میزان بازتاب و نمود مقوله عقل که در مم و زین به صورت غیرمستقیم و هرزگاهی مستقیم سخن به میان آمده است، می توان تقسیماتی از اوصاف عقل را ملاحظه کرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به عقل و مراتب آن بر اساس پارادیم های فکری مولانا و با تکیه بر جریانات و گزاره های متنی موجود در اثر مثنوی مم و زین می پردازد. ضمن بررسی دلالت های موجود در متن، سعی شده نشان داده شود که عمده نظریات خانی در بیان طریق مراتب عقل، مبتنی بر مکتب عرفانی مولانا بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که عارف بزرگی چون مولانا که در آثار ارزشمند و پرمغز خود به ویژه مثنوی و غزلیات شمس، روح و جان تشنگان وادی عرفان و معرفت و عشق را با آب زلال کلام عارفانه – عاشقانه خود سیراب کرده است. نگارنده مم و زین نیز از این آب زلال بی بهره نبوده، چنانچه با نگاه داشتی از موتیف های پارادیم های فکری مولانا توانسته در اثر خود، مم یا عاشق سالک را به دوری از عقل جزئی نگر و مصلحت اندیش دعوت کند و هدفی جز وحدت و اتحاد و یکرنگی که مقصد نهایی مولانا و تمام مکاتب عرفانی است، نداشته باشد.
Excavations at Tepe Rabat, and Its Ancient Name(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۵, Issue ۸, January ۲۰۲۵
3 - 18
حوزههای تخصصی:
Rabat Tepe, an ancient site in northwestern Iran near the Little Zab River, reveals insights into two distinct periods from the Iron Age. The primary focus of excavations has been on the layers dating back to the first millennium BC. Notable discoveries at Rabat include a striking pebble mosaic pavement, fortified walls, and various decorative bricks. The site’s size, architectural remains, and uncovered artifacts point to its significant role during the first millennium BC. Through multiple excavation seasons, researchers have gleaned valuable information about the site’s layout and historical eras. Evidence suggests that a thick wall once enclosed the entire area, around 3 meters in width. Artifacts found at Rabat share similarities with those from Qalaichi, a well-known Mannaean site. While initially attributed to Mannaean culture, this association is now under debate. Excavations between 2006 and 2008 unearthed inscribed bricks inscribed with Neo-Assyrian cuneiform script. These findings sparked discussions and identified Rabat with ancient cities like Paddir/Šurdira and Hubushkia, although these identifications face significant challenges. Rabat was an independent religious-royal city-state.
مسئولیت در قرارداد های رایانش ابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
207 - 222
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولید و عرضه بی حد و حصر داده ها و اطلاعات در فضای اینترنت سبب گردیده، تقاضا جهت ذخیره سازی و پردازش داده ها بیشتر شود. همین امر بحث مسئولیت در قراردادهای رایانش ابری را به یک موضوع مهم مبدل ساخته است. در همین راستا هدف مقاله حاضر بررسی مسئولیت در قراردادهای رایانش ابری است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ارائه کنندگان خدمات ابری با توجه به موضوع قرارداد ابری، در قبال حفظ و نگهداری داده های مشتریان در موارد 1.خسارت ناشی از سهل انگاری 2.خسارت های ناشی از نقض تعهدات قراردادی قابل پیش بینی 3. خسارت های عمدی مسئولیت دارند. در واقع، این تعهد تا جایی است که نقض داده ها ناشی از عوامل بیرونی نباشد. نتیجه: قانونگذار می بایست به صورت مشخص موضوع سلب مسئولیت را در خصوص خسارت عمدی یا ناشی از تعدی و تفریط ممنوع نماید. در انتها و با فرض ایراد خسارت و مسئولیت ارایه دهنده خدمات به یکی از مکانسیم های رایج جبران خسارت در صنعت ابری به نام خدمات اعتباری رسیدیم؛ که هر چند در قراردادهای ابری به عنوان راهی در جهت حفظ منافع مشتریان مطرح می گردد اما به نظر می رسد که این سیستم در واقع مانعی برای مطالبه خسارت یا فسخ توسط مشتریان می باشد.
From Rest to Cognitive Engagement: EEG Markers of Tetris Performance
حوزههای تخصصی:
Background: Video games like Tetris engage distinct cognitive processes, yet the neural mechanisms underlying gameplay remain incompletely understood. This study investigates how Tetris modulates brain activity patterns compared to resting state, focusing on oscillatory dynamics and their behavioral relevance. Methods: We recorded 32-channel EEG in 32 participants during rest and Tetris gameplay. Spectral analysis identified power differences in key frequency bands (theta: 4-6Hz; alpha2: 10-11.5Hz; beta3: 28-29Hz). Cluster-based permutation tests (p<0.03, FDR-corrected) localized significant changes, while Spearman correlations and regression analyses examined performance relationships. Results: Three main findings emerged: (1) Gameplay increased frontal theta (cognitive control) and occipital beta3 (visual processing) while decreasing parietal alpha2 (attention reallocation); (2) Regional band power correlations showed a shift in co-modulation patterns from stronger frontoparietal theta covariance (rest) to enhanced parieto-occipital synchrony (gameplay), reflecting task-specific regional engagement; (3) Frontal theta modulation predicted performance (R²=0.322, p=0.004), with stronger theta increases correlating with better scores (r=+0.57, p<0.01). Conclusion: Tetris induces rapid changes, with frontal theta emerging as a key marker of cognitive adaptability. These findings demonstrate the utility of Tetris for studying neuroplasticity and suggest its potential as a paradigm for cognitive training interventions. Future research should explore longitudinal changes in these neural patterns with extended practice.
رابطه سرمایه روان شناختی با شادکامی با نقش واسطه ای عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شادکامی یکی از متغیرهای برگرفته از روان شناسی مثبت نگر است که نقش موثری در بهبود بسیاری از ویژگی های روان شناختی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه روان شناختی با شادکامی با نقش واسطه ای عملکرد خانواده انجام شد. روش و مواد: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش همه پرستاران متأهل بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند. حجم نمونه 75 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990) و سنجش عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1983) بودند. داده های پژوهش حاضر با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی شامل امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی با شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0P<). همچنین، سرمایه روان شناختی نقش موثری در پیش بینی شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران نداشت (05/0P>)، اما توانست نقش موثری در پیش بینی ترکیب شادکامی و عملکرد خانواده آنان داشته باشد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ارتقای سرمایه روان شناختی از طریق کارگاه های آموزشی نقش موثری در بهبود ترکیب شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران دارد.
Muhammed Iqbal and Ahmed Midhat Efendi: Intellectual and Philosophical Transformations Following the European Travels **** Məhəmməd İqbal və Əhməd Mithat Əfəndi: Avropa səyahətlərindən sonra fikir və fəlsəfi dəyişikliklər **** Muhammed Ikbal ve Ahmet Midhat Efendi: Avrupa Seyahatleri Sonrası Düşünce Ve Felsefi Değişimler
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸
186 - 193
حوزههای تخصصی:
This study focuses on the intellectual journeys of Allama Iqbal and Ahmet Mithat by concentrating on the significant changes in their thought and philosophy following their travels to Europe. Allama Iqbal (1877-1938), a prominent philosopher-poet from undivided India, and the famous Ottoman writer Ahmet Mithat Efendi (1844-1912), represent important figures in Turkey's intellectual world. Their journeys to Europe, a prime example of encounter with modern ideas and political currents, marked a transformative period in their lives and profoundly influenced their subsequent literary and philosophical works. The aim of this study is to conduct an in-depth comparative analysis of their writings before and after their residence in Europe. It seeks to uncover how exposure to Europe's socio-political and intellectual climate triggered a shift in their perspectives on culture, religion, and politics. This research will utilize primary sources such as personal diaries, letters, and literary works, alongside secondary analyses, to construct a comprehensive picture of their evolving ideologies. This research is not only about tracing the intellectual metamorphosis of these two figures but also about understanding the broader implications of such transformations within the context of Islamic renaissance and modern thought. By analyzing the intercultural exchange and the resulting intellectual fermentation, it aims to make a significant contribution to the discourse on how cross-cultural experiences shape philosophical and ideological narratives. This study, by offering a nuanced understanding of the legacy and lasting impact of Iqbal and Mithat Efendi's European experience, seeks to build a bridge between historical understandings and contemporary interest. ****
Bu araşdırma Məhəmməd İqbal və Əhməd Mithatın Avropa səyahətlərindən sonra fikir və fəlsəfələrində baş verən mühüm dəyişikliklərə diqqət yetirərək onların intellektual səyahətlərini təhlil edir. Bölünməmiş Hindistanın görkəmli filosof-şairlərindən olan Məhəmməd İqbal (1877 1938) və məşhur Osmanlı yazıçısı Əhməd Mithat Əfəndi (1844-1912) Türkiyənin intellektual dünyasının mühüm simvolarındandırlar. Müasir fikirlər və siyasi axınlarla qarşılaşmanın əlamətdar bir nümunəsi olan Avropa səfərləri onların həyatında transformativ bir dövr açmış və sonrakı ədəbi və fəlsəfi əsərlərini dərin şəkildə təsirləndirmişdir. Bu tədqiqatın məqsədi onların Avropada qalmalarından əvvəl və sonra yazdıqlarının dərindən müqayisəli təhlilini aparmaqdır. Avropanın sosio-politik və intellektual mühitinə məruz qalmağın onların mədəniyyət, din və siyasətə baxışlarında necə dəyişikliklərə səbəb olduğunu ortaya çıxarmağı hədəfləyir. Bu araşdırma şəxsi gündəliklər, məktublar və ədəbi əsərlər kimi birinci dərəcəli mənbələrin yanında ikinci dərəcəli təhlillərdən də istifadə edərək, onların inkişaf edən ideologiyalarının hərtərəfli bir şəklini quracaqdır. Bu tədqiqat təkcə bu iki şəxsin intellektual çevrilişinin izini verməklə kifayətlənmir, həm də belə dəyişikliklərin İslam intibahı və müasir düşüncə kontekstindəki daha geniş nəticələrini başa düşməklə məşğul olur. Mədəniyyətlərarası mübadiləni və nəticədə ortaya çıxan intellektual mayalanmanı təhlil edərək, təcrübələrin fəlsəfi və ideoloji hekayələri necə formalaşdırdığı mövzusundakı diskurslara mühüm bir töhfə verməyi məqsəd qoyur. İqbal və Mithat Əfəndinin Avropa təcrübəsinin irsini və davamlı təsirini incə bir şəkildə anlayaraq, tarixi anlayışlarla müasir maraq arasında körpü qurmağa çalışır. ****
Bu araştırma, Muhammed İkbal ve Ahmet Mithat’ın Avrupa seyahatlerinin ardından düşünce ve felsefelerinde yaşanan önemli değişimlere odaklanarak entelektüel yolculuklarını ele alıyor. Bölünmemiş Hindistan’ın önde gelen filozof-şairlerinden Muhammed İkbal (1877-1938) ve ünlü Osmanlı yazarı Ahmet Mithat Efendi (1844-1912), Türkiye’nin entelektüel dünyasının önemli isimlerini temsil ediyor. Modern fikirlerin ve siyasi akımların önemli bir örneği olan Avrupa’ya yolculukları, hayatlarında dönüştürücü bir döneme işaret etmiş ve daha sonraki edebi ve felsefi çalışmalarını derinden etkilemiştir. Bu çalışmanın amacı onların Avrupa’daki ikametlerinden önce ve sonra yazdıklarının derinlemesine karşılaştırmalı bir analizini yapmaktır. Avrupa’nın sosyo-politik ve entelektüel iklimine maruz kalmanın kültür, din ve siyasete bakış açılarında nasıl bir değişimi tetiklediğini ortaya çıkarmayı amaçlıyor. Bu araştırma, gelişen ideolojilerinin kapsamlı bir resmini oluşturmak için ikincil analizlerin yanı sıra kişisel günlükler, mektuplar ve edebi eserler gibi birincil kaynaklardan yararlanacaktır. Bu araştırma, yalnızca bu iki figürün entelektüel başkalaşımının izini sürmekle ilgili değil, aynı zamanda bu tür değişimlerin İslami rönesans ve modern düşünce bağlamındaki daha geniş sonuçlarını anlamakla da ilgilidir. Kültürlerarası alışverişi ve bunun sonucunda ortaya çıkan entelektüel mayalanmayı analiz ederek, deneyimlerin felsefi ve ideolojik anlatıları nasıl şekillendirdiği konusundaki söylemlere önemli katkı sağlamayı amaçlamaktadır. Bu araştırma, İkbal ve Mithat Efendi'nin Avrupa deneyimlerinin mirasına ve kalıcı etkisine ilişkin incelikli bir anlayış sunarak, tarihsel anlayışlarla çağdaş ilgi arasında köprü kurmaya çalışmaktadır.
نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۸
189 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مسائل دوران دانشجویی، رابطه عاشقانه با جنس مخالف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم رفتاری هیجان در رابطه تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان انجام شد.
روش: روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 360 دانشجوی کارشناسی دختر و پسر دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1403 بود که به صورت در دسترس از میان دانشجویان در سال تحصیلی 403-1402 انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های اعتیاد به عشق پی بادی (2005)، تکانشگری بارت (2004)، تنظیم رفتاری هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است )05/0 RMSEA=و 001/0< (P. همه ضرایب مسیر به جز مسیر تنظیم هیجان سازگار به تکانشگری و تنظیم هیجان ناسازگار به اعتیاد به عشق معنادار بود ) 001/0>(P. نتایج نشان داد تنظیم ناسازگارانه هیجان در رابطه ی تکانشگری و اعتیاد به عشق در دانشجویان نقش میانجی دارد ) 001/0>(P، ولی اثر غیر مستقیم تنظیم تکانشگری با میانجی گری تنظیم سازگارانه هیجان بر اعتیاد به عشق دانشجویان معنی دار نبود ) 05/0<(P.
نتیجه گیری: در این راستا می توان نتیجه گرفت تنظیم ناسازگار هیجان از طریق ایجاد چرخه های معیوب در روابط به عنوان یک متغیر میانجی عمل کرده و تکانشگری به واسطه ی تنظیم هیجان ناسازگار در اعتیاد به عشق دانشجویان نقش مهمی دارد.







