مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیابت نوع2


۱.

تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی بر مقاومت به انسولین و نیمرخ چربی مردان دیابتی نوع 2 تحت درمان با متفورمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی مقاومت به انسولین دیابت نوع2 متفورمین نیمرخ چربی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۱۰ تعداد دانلود : ۵۹۰
دیابت نوع2 یک بیماری متابولیکی و متفورمین یکی از پرمصرف ترین داروهای کاهنده قند خون در این بیماران است. مطالعات نشان داده است ورزش نقش مهمی در بهبود نیمرخ چربی و کنترل قند خون در بیماران دیابتی نوع2 دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر تمرین تناوبی روی دوچرخه کارسنج بر مقاومت به انسولین و نیمرخ چربی مردان دیابتی نوع2 تحت درمان با متفورمین بود. 36 مرد مبتلا به دیابت نوع2 مصرف کننده متفورمین (میانگین سن 08/3 ±08/46 سال، شاخص توده بدنی 32/2±1/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی (هشت هفته تمرین تناوبی، 3 روز در هفته، 35 تا50 دقیقه تمرین با 40 تا 55 درصد ضربان قلب ذخیره) و کنترل تقسیم شدند. مقادیر ناشتایی کلسترول تام (TC)، تری گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL-C)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C)، انسولین،گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله در قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر وt مستقل در سطح معناداری 05/0> αتحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر سرمی انسولین، گلوکز، TG، TC، LDL-C، هموگلوبین گلیکوزیله و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرین به طور معنا داری کاهش یافت (05/0>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنا دار نبود (05/0<P). همچنین مقادیر HDL-Cدر گروه تمرین با افزایش غیرمعنا داری همراه بود (05/0<P). با توجه به تأثیرات مطلوب تمرین تناوبی بر شاخص مقاومت به انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ لیپیدی به نظر می رسد این شیوه تمرین روی دوچرخه کارسنج را می توان یک روش درمانی غیرتهاجمی برای افراد دیابتی نوع2 مصرف کننده متفورمین معرفی کرد.
۲.

مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین 3 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رت های نر دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پری لیپین3 تمرین تناوبی دیابت نوع2 مقاومت به انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۱۱
هدف از پژوهش حاضر مقایسه  تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین3 (PLIN3) بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین رت های نر دیابتی نوع 2 بود. در این مطالعه 24 سر رت نر دیابتی نوع 2 به صورت تص ادفی ب ه س ه گ روه تمرین تناوبی با شدت متوسط (MIIT)، تمرین تناوبی شدت بالا (HIIT) و کنت رل تقس یم ش دند. تمرینات تناوبی (HIIT ، MIIT) به مدت 12 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد. پروتکل MIIT شامل اجرای 13 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 70-65 درصد VO2max و پروتکل HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 90-85 درصد VO2max با دوره های استراحتی  فعال دودقیقه ای بود. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری سطوح پروتئینی PLIN3 استفاده شد. از آزمون های ANOVA و آزمون توکی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها بیانگر کاهش معنا دار PLIN3 در گروه های HIIT وMIIT  نسبت ب ه گ روه کنت رل ب ود (001/0=P)، با این حال، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی وجود نداشت (274/0=P). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MIIT به  کاهش معناداری در سطوح سرمی گلوکز منجر شدند (001/0=P)، درحالی که انسولین سرمی کاهش و تأثیر معنا داری بر مقاومت به انسولین نداشتند (05/0˃P).  همچنین، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی در تغییرات انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین وجود نداشت (05/0˃P). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هر دو پروتکل HIIT و MIIT موجب کاهش چشمگیر PLIN3 چربی احشایی و بهبود متابولیسم گلوکز در رت های دیابتی نوع 2 می شوند. بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات PLIN3 چربی احشایی مستقل از شدت فعالیت ورزشی است.
۳.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی IL-15، IL-6، TNF-α و مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی دیابت نوع2 سالمندی مایوکاین های التهابی. 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۷۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی IL-15، IL-6 ، TNF-α و مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2 بود. بدین منظور، 20 مرد سالمند مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 97/4±45/72 سال، وزن 57/12±70/79 کیلوگرم، BMI 07/91±4/27 کیلوگرم) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقامتی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هر هفته، 8 حرکت را 3 ست با 10 تکرار با 70 درصد 1RM اجرا کردند. از آزمون ANCOVA و T همبسته برای تحلیل داده ها استفاده و سطح معنا داری 05/0 درنظر گرفته شد. در حالت پایه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خون جمع آوری و مقادیر سرمی IL-15، IL-6، TNF-α، انسولین، گلوکز به روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی IL-15 را افزایش و مقادیر انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین را کاهش داد. با این حال، تأثیر معناداری بر مقادیر سرمی IL-6 و TNF-α نداشت. براساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که تمرین مقاومتی می تواند با افزایش مقادیرIL-15 به بهبود مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2 منجر شود.
۴.

تأثیر فعالیت بدنی منظم هوازی بر تغییرات گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله خون و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی منظم هوازی گلوکز هموگلوبین گلیکوزیله حداکثر اکسیژن مصرفی کیفیت زندگی دیابت نوع2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴
مقدمه: بیماری دیابت می تواند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و احساس خوب بودن بیماران داشته باشد و میزان کیفیت زندگی بیماران دیابتی معیاری مناسبی برای بحث درباره زندگی شخصی و تحمل بار بیماری بر زندگی آنان است. هدف اصلی از این پژوهش تعیین تأثیر فعالیت بدنی منظم هوازی بر تغییرات گلوکز ، هموگلوبین گلیکوزیله و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 بود. مواد و روش ها: پنجاه و سه بیمار دیابتی نوع2 با دامنه سنی (11/6 ± 15/45 سال) و میانگین مدت بیماری 3 ± 5 سال به صورت هدف دار انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (27نفر) و کنترل (26نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه فعالیت بدنی منظم هوازی شرکت کردند. برنامه تمرینی شامل 45 تا 60 دقیقه فعالیت هوازی با شدت 70- 60 درصد ضربان قلب ذخیره روی دوچرخه کارسنج سه بار در هفته و به مدت 8 هفته بود. پیش وپس از فعالیت بدنی منظم هوازی میزان گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله خون و حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها اندازه گیری شد. همچنین کیفیت زندگی آزمودنی ها درهر دو گروه توسط پرسشنامه SF – 36ارزیابی گردید.روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود و درتجزیه وتحلیل آماری اطلاعات از روش t مستقل استفاده شد. یافته ها: فعالیت بدنی منظم هوازی به مدت 8 هفته تأثیر معنی داری بر میزان کاهش گلوکز خون و افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع2 داشت (05/0< p ). ولی برمیزان هموگلوبین گلیکوزیله تاثیر معنی داری مشاهده نشد (05/0< p ). نتیجه گیری: فعالیت بدنی منظم هوازی در این تحقیق برای بیماران دیابتی نوع2 می تواند نمونه ای از برنامه های ارتقاء سلامت بوده و در افزایش کیفیت زندگی و همچنین کاهش میزان قند خون بیماران دیابتی مؤثر باشد.
۵.

بررسی تغییرات ویسفاتین پلاسمایی و برخی شاخص های متابولیکی به دنبال یک دوره تمرین هوازی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویسفاتین شاخص های متابولیکی تمرین هوازی زنان دیابت نوع2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه: ویسفاتین پروتین مترشحه از بافت چربی است، مطالعات ارتباط مستقیم بین سطوح ویسفاتین پلاسما و دیابت نوع 2 را نشان داده اند، اما تاثیر تمرینات ورزشی بر سطوح این هورمون نامشخص است. هدف تحقیق حاضر، بررسی تغییرات ویسفاتین پلاسما و شاخص های متابولیکی به دنبال تمرین هوازی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها:40 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 (میانگین سنی 26/5±88/58 سال و شاخص توده بدنی 69/3±25/32 کیلوگرم/مترمربع)، به شیوه ی در دسترس و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند.20 آزمودنی در گروه هوازی(12 هفته، 3 جلسه/هفته، 50-20 دقیقه و با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه) و 20 نفر در گروه کنترل (فاقد هر گونه فعالیت بدنی) قرارگرفتند. نمونه های خونی قبل و بعد از 12 هفته مداخله جمع آوری و جهت بررسی سطوح پلاسمایی ویسفاتین، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1c)،گلوکز، تری گلیسیرید(TG)، کلسترول(CHOL)، لیپوپروتین با دانسیته بالا(HDL-c) و لیپوپروتین با دانسیته پایین(LDL-c) مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده با از نرم افزار SPSS نسخه 21 و با سطح معنی داری 05/0> α تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 12 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار ویسفاتین،گلوکز، HbA1c، CHOL،TG و LDL-c شد. هم چنین شاخص های وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و نسبت محیط کمر به لگن در گروه هوازی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. نتیجه گیری: کاهش معنی دار ویسفاتین پلاسما به دنبال تمرین هوازی احتمالا ناشی از کاهش مقادیر شاخص های تن سنجی و بهبود شاخص های گلیسمی و نیمرخ لیپیدی است.