مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۵۳۷٬۲۲۴ مورد.
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
68 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اقدامات بیولوژیکی آبخیزداری بر هدررفت خاک با استفاده از مدل RUSLE، سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. روش و داده: منطقه مورد مطالعه، آبخیز چیکان و مورزیان یکی از زیرحوضه های حوضه سد درودزن است. در این مطالعه با استفاده از مدل RUSLE و بر مبنای داده های سنجش از دور، میزان هدررفت خاک طی یک دوره 29 ساله در 4 مقطع زمانی (۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰) برآورد گردید. برای اندازه گیری، مقدار هدررفت خاک با استفاده از دستورالعمل های مربوطه در مدل RUSLE، نقشه عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، پوشش گیاهی (C) و عامل حفاطت (P) در سطح حوضه تهیه شد. به منظور بررسی اثر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری، با فرض ثابت بودن دیگر عوامل مدل طی دوره مورد مطالعه، تغییرات عامل C تحت اثر اقدامات بیولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی مقادیر فاکتور C نشان داد که مقادیر این فاکتور برای سال های ۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۰/۲۹±۰/۸۳، ۰/۲۸±۰/۸۰، ۰/۲۸±۰/۷۶ و ۰/۲۸±۰/۷۸ متغیر است. همچنین میانگین هدررفت سالانه خاک در حوضه ی چیکان و مورزیان تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک طی سال های مورد اشاره با یک روند نسبتاً کاهشی به ترتیب برابر ۲۰/۱۹± ۱۶/۸۸، ۱۹/۵۲±۱۶/۳۲، ۱۸/۲۹±۱۵/۴۱ و ۱۸/۸۲±۱۵/۸۰ برآورد شد. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که اجرای عملیات بیولوژیک طی این دوره، منجر به کاهش میزان فرسایش خاک گردیده است. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که اجرای عملیات بیولوژیک می تواند یک اقدام مفید و قابل اطمینان برای کاهش فرسایش خاک در حوزه های آبخیز در معرض تخریب تلقی شود. هر چند دیگر کارکردهای این عملیات مانند تولید علوفه، کاهش رواناب، ارزش تفرجگاهی و ... نیز می تواند به کارکرد حفاظت خاک آن اضافه شود. پیشنهاد می شود در شرایط آب و هوایی متفاوت با استفاده از روش های گوناگون ارزیابی اقدامات بیولوژیک آبخیزداری بر میزان فرسایش و رسوب انجام شود. نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی چندزمانه میزان هدررفت خاک تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری با استقاده از تکنیک سنجش از دور اشاره نمود.
تحلیل سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری تأثیرات متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه محلی دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش سیمای رفتاری گردشگران در توسعه سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی است. پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری دربردارنده گردشگران شهرستان سرعین و جامعه محلی این شهر است و نمونه آماری دربردارنده 367 نفر از گردشگران و به همان تعداد از جامعه محلی شهر سرعین است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. داده ها به وسیله پرسش نامه گردآوری شده است. برای روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و روایی هم گرا و واگرا استفاده شده و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی (دانش، مهارت، تخصص) و سرمایه اجتماعی (اعتماد، همکاری، شبکه، ارزش) جامعه محلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بنابر نتایج پژوهش، در مقایسه بین تأثیرپذیری سرمایه انسانی و اجتماعی از گردشگری، سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیرپذیری را از سیمای رفتاری گردشگران دارد؛ درنتیجه توجه به گردشگری از حیث توسعه سرمایه اجتماعی واجد اهمیت بیشتری است. براساس نتایج و یافته های پژوهش و با توجه به تأثیر سیمای رفتاری گردشگران در سرمایه انسانی و اجتماعی جامعه محلی، پیشنهاد می شود در سیاست گذاری برنامه های گردشگری افزون بر تأثیر اقتصادی گردشگری به تأثیرات انسانی و اجتماعی گردشگران نیز توجه شود.
شناسایی پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا در بافت های فرسوده (مورد مطالعه: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
49 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان است. این پژوهش با تأکید بر ضرورت مداخله در بافت های ناکارآمد و فرسوده این شهر، سعی دارد تا با تمرکز بر کیفیت مسکن و مؤلفه های مرتبط با آن، محرک های اساسی را جهت تحقق موفقیت آمیز فرآیند بازآفرینی مسکن مبنا شناسایی و تحلیل کند. از آنجا که مسکن، نقشی محوری در بازتولید فضاهای شهری دارد، بررسی دقیق عوامل اثرگذار بر آن، می تواند به سیاست گذاری های مؤثر در زمینه بازآفرینی منجر شود. روش و داده: از نظر روش شناسی، این مطالعه مبتنی بر رویکردی آمیخته و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را ۱۵ نفر از کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزه های مرتبط با بازآفرینی شهری تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه های ساختاریافته و نیمه ساخت یافته انجام شده و سپس با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع در بستر نرم افزار MicMac، به تجزیه و تحلیل روابط علّی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متغیرها پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تحقق موفقیت آمیز بازآفرینی مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان، مشروط به توجه هم زمان به سه عامل کلیدی «قیمت زمین و مسکن»، «توزیع عادلانه منابع و خدمات» و «حمل ونقل انسان محور» است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بازآفرینی موفق مسکن مبنا در شهر دامغان مستلزم نگرشی جامع، فراگیر و سیستمی است. این فرایند تنها در صورتی به نتایج مطلوب خواهد رسید که برنامه ریزی ها فراتر از مداخلات کالبدی صرف، به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی نیز توجه نمایند. همچنین، همکاری بین سازمانی، مشارکت مردمی و تقویت ظرفیت های نهادی در سطح محلی، از پیش نیازهای اساسی در اجرای موفق بازآفرینی به شمار می روند. نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری پژوهش حاضر در اتخاذ رویکردی جامع و نظام مند برای تحلیل پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا است. این رویکرد، برخلاف مطالعات گذشته، با ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، کالبدی – فضایی و زیست محیطی در قالب یک چارچوب منسجم، درک دقیق تری از پویایی های بازآفرینی مسکن مبنا ارائه می دهد.
بررسی رابطه باور به تحقق حقوق شهری و مدیریت اکوسیستمی کلانشهرها (نمونه مورد مطالعه شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غلبه نگاه خودمدارانه در مدیریت شهری، هزینه های گزافی را بر دوش مردم و حتی دولتها که شهرداریها را نهادهای عمومی خودگردان اعلام کرده اند، تحمیل می کند. در این رویکرد، شهرها از مالکیت مردم خارج شده و شهروندان، نقشی در مدیریت سکونتگاه خود ندارند. فرض اساسی این بررسی آن است که اکنون شهرها همچون یک آکواریوم تصور شده و هزینه های آن از مردمی طلب می شود که رابطه مشخصی با آن برقرار نمی کنند. این در حالی است که اگر حقوق شهری مردم رعایت شود، شهر همچون اکوسیستم تصور شده و نه تنها با کمترین هزینه اداره می گردد، بلکه بالاترین رضایتمندی را ایجاد خواهد کرد. برای آزمون این فرض، رابطه رعایت حقوق شهری و امکان تحقق شهر اکوسیستمی در مشهد، بررسی شد. روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و هدف آن، کاربردی بود. داده های مورد نیاز در این بررسی از نمونه ای به حجم 384 نفر گردآوری شد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بر اساس نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ(81/0) تایید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی، واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی، رگرسیون چندگانه و سایر مدل های آماری تحلیل شدند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین باور به رعایت حقوق شهری در مولفه های پنجگانه(حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، حقوق فرهنگی و حقوق جنسیتی) و امکان تحقق مدیریت اکوسیستمی ارتباط مثبت و معناداری برقرار است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که باور به رعایت حقوق شهروندی و مدیریت اکوسیستمی شهر، رابطه معنادار و مثبتی دارند، به این معنا که هر چه باور به تحقق حقوق شهروندی(حق به شهر) افزایش پیدا کند، امکان اجرای مدیریت اکوسیستمی شهر هم بیشتر می شود. مقدار ضریب همبستگی این دو متغیر، 56 درصد به دست آمد. در نتیجه، فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تأثیر باور به تحقق حقوق شهروندی بر امکان مدیریت اکوسیستمی شهر تایید شد. این یافته بیانگر همسو بودن دو متغیر باور به تحقق حقوق شهروندی و امکان مدیریت اکوسیستمی شهر در یک مسیر است. ضریب رگرسیون محاسبه شده 62/0 و ضریب تعیین نیز 37 محاسبه گردید. در واقع، 37 درصد از تغییر متغیر وابسته با باور به تحقق حقوق شهروندی تبیین می شود. بر این اساس، چنانچه شهروندان به این باور برسند که مدیران، طراحان و سیاست گذاران شهری حقوق شهری آنها را رعایت می کنند، آنها شهر را به معنای واقعی، خانه خود تلقی خواهند کرد.
ارائه مدل مفهومی به منظور طراحی فضای اداری شهرداری با تاکید بر رویکرد اگزیستانسیال مبتنی بر ویژگی های جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی طراحی محیط کار رابطه مستقیمی با افزایش یا کاهش عملکرد ساختمانی دارد و عواملی وجود دارد که اگر در طراحی محیط کار مورد توجه قرار نگیرد کارهای اداری به درستی انجام نمی گیرد و در این صورت مواجهه با کاهش بهره وری اداری است. ویژگی های محیطی فضاهای کاری و تاثیر آن ها روی کارمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. برای افزایش بهره وری در سازمان نیاز به تأمین شرایطی است که مهم ترین آن عامل انسانی است و نیروی انسانی انگیخته شده برای انجام وظایف خود مهم ترین عامل بهره وری است. هدف اصلی این پژوهش «تبیین مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد» است. براین اساس در این پژوهش این سوال که مدل بهینه طراحی فضاهای اداری شهرداری با رویکرد اگزیستانسیال متاثر از جغرافیای شهرکرد کدام است مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در مرحله نظری «توصیفی- تحلیلی» و در مرحله بیان یافته «روش پیمایشی» بوده است و متغیرهای محیطی فضاهای اداری که با شاخص های روانشناسی وجودی تطبیق داده شده اند، در این پرسشنامه مورد سوال قرار گرفته اند. پس از پاسخ گویی و تکمیل پرسشنامه ها توسط جامعه مطالعاتی، داده ها و اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در نرم افزارهای تحلیلی Amos و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از پژوهش بر ساختمان های اداری نشان داده که مهم ترین پارامترهای محیطی اثرگذار بر عملکرد نیروی انسانی در محیط های اداری عبارتند از: رنگ، روشنایی، سطح آلودگی صوتی، دید و منظر، کیفیت هوای داخلی و آسایش حرارتی، طراحی، انعطاف پذیری، برقراری ارتباط، چیدمان فضای کار و مبلمان، رطوبت و ... که در دو گروه مولفه های روانی و فیزیکی قابل دسته بندی می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت روان در اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۳۴-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودکشی به عنوان یک معضل اجتماعی در حال گسترش است. اقدام به خودکشی حتی اگر موفقیت آمیز هم نباشد پیامدهای روان شناختی زیادی به همراه دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت در اقدام کنندگان به خودکشی بود. روش: این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان با سابقه اقدام به خودکشی مراجعه شده به مراکز خدمات جامع سلامت و بیمارستان شهید راثی شاهین دژ در 4 ماه اول سال 1399 که در یک سال گذشته سابقه اقدام به خودکشی را داشته اند، شامل شد. تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی تورنتو بگبی و همکاران (1994) و پرسشنامه سلامت روان SCL—90 دروگاتیس و همکاران (1973) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه و هر هفته یک بار) تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار 19 Spss و با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نارسایی هیجانی (01/0 >p) و شاخص های سلامت روانی شامل شکایات جسمانی، اضطراب و حساسیت (01/0 >p)، افسردگی، روان پریشی، فوبیا و خصومت (05/0 >p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش نارسایی هیجانی و ارتقاء سلامت روان گردید، پیشنهاد می گردد انجام مداخلات روانشناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود وضعیت روانی و هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره و آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز بر سازگاری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۷۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سازگاری تحصیلی یکی از مؤثرترین عوامل در عملکرد تحصیلی است و تعیین تأثیر مداخله های متعددی بر سازگاری تحصیلی دانشجویان موضوع پژوهش های مختلفی بوده و نتایج متفاوتی از آن گزارش شده است؛ به این صورت که در برخی موارد بهبود سازگاری تحصیلی با آموزش مبتنی بر طرحواره و در برخی دیگر آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز گزارش شده است؛ ولی مطالعه ای به بررسی مقایسه ای این دو رویکرد و نتیجه آن بر سازگاری تحصیلی نپرداخته است. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر سازگاری تحصیلی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه امام جواد شهر یزد در سال 1402 بود که از میان آن ها 60 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند 20 نفر آن ها در گروه گواه و در هر گروه آزمایش 20 نفر قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری تحصیلی (بیکر و سریاک، 1984) استفاده شد. برای مداخلات آموزشی گروه های آزمایش نیز از بسته های آموزشی تیپ شناسی شخیصتی کاترین مایرز و لیندا کربی ترجمه آرسام هورداد (1400) و بسته آموزش مبتنی بر طرحواره (یانگ و همکاران، 1950) استفاده شد. اعضای گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و همچنین تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر طرحواره و آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز منتج به افزایش سازگاری تحصیلی میان دانشجویان می شود (05/0 >p). همچنین نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز و آموزش مبتنی بر طرحواره بر سازگاری تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0 >p) و اثرگذاری گروه آموزش مبتنی بر طرحواره بیشتر از آموزش تیپ شناسی شخصیت مایرز/بریگز است. نتیجه گیری: مهم ترین کاربرد
اگوی هوش هیجانی، هوش معنوی و حمایت اجتماعی با خلاقیت و انگیزه دانش آموزان با نقش میانجی گری خودسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
195-175
حوزههای تخصصی:
زمینه: حمایت اجتماعی قدرتمندترین نیروی مقابله ی دشواری برای رویارویی موفقیت آمیز و آسان در زمان درگیری با شرایط تنش زا شناخته شده و تحمل مشکلات را برای بیماران تسهیل می کند. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش هیجانی و معنوی و حمایت اجتماعی بر خلاقیت و انگیزه با نقش میانجی گری خودسازی بوده است. روش: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دانش آموزان در درس هنر پایه ی چهارم ادبی استان المثنی به تعداد ٦٣٣ نفر بود، با استفاده از فرمول کوکران تعداد ٨٤١ نفر از آنان با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری داده_های پژوهش، از شش پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی گلمن )2001(، هوش معنوی کینگ )2008(، حمایت اجتماعی زیمنت و همکاران)1988(، خودسازی کوپر )1997(، خلاقیت تورنس و انگیزه تحصیلی هارتر )1981( استفاده شد، روایی پرسشنامه به تایید رسید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در یک بررسی مقدماتی برای پرسشنامه هوش هیجانی ٩٨/٠، هوش معنوی ٤٨/٠، حمایت اجتماعی ٩٨/٠، خلاقیت ٧٨/٠، انگیزه تحصیلی ١٩/٠ و خودسازی ٩٧/٠ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد هوش هیجانی، معنوی، حمایت اجتماعی و خودسازی بر خلاقیت و انگیزه دانش آموزان تاثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین نتایج نشان داد که نقش میانجی خودسازی در تاثیر گذاری هوش هیجانی، معنوی و حمایت اجتماعی بر خلاقیت و انگیزه دانش آموزان مثبت و معنی دار می باشد. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی، از طریق ایفای نقش واسطه ای میان عوامل تنش زای زندگی و بروز مشکلات جسمی و روانی و همچنین تقویت شناخت دانش آموزان، باعث کاهش تنش و افزایش انگیزه در دانش آموزان می شود.
کالاانگاری خون و بیع آن از منظر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیع خون یکی از مسائل مستحدثه است که مربوط به عصر حاضر می باشد. بنابراین حکم آن به صورت صریح در شرع مشخص نشده است هدف مقاله حاضر بررسی کالاانگاری خون و بیع آن از منظر فقه و حقوق است. مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. مواد و روش تحلیل داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد ابتدا بر اساس دیدگاه بسیاری از فقها هرگونه معامله ای که موضوع آن اشیاء نجس از جمله خون، باشد حرام و باطل بوده است. اما اکنون به عنوان یکی از مسائل مستحدثه حکم به حلال بودن خرید و فروش خون داده شده است، چرا که دارای منافعی هم چون نجات جان انسان هاست و این منفعت حلال فراگیر است و هم اکنون در جامعه انسانی به عنوان یک منفعت کاملاً پذیرفته شده مطرح است، بنابراین خرید و فروش خون حلال است. نتیجه: نتیجه اینکه در حال حاضر، خون مانند اعضای بدن انسان مالیت داشته و جداسازی آن برای انتقال به دیگری در موارد ضرورت و گرفتن عوض در برابر آن جایز شمرده شده است. مالکیت نداشتن انسان بر اعضای خود نیز نمی تواند مانع بیع باشد؛ زیرا سلطنت داشتن او بر اعضا در صحت بیع کفایت می کند.
تحلیل انتقادی شرط داوری مندرج در قراردادهای تخصیص حق بهره برداری از اراضی شرکت شهرک های صنعتی با تأکید بر رویکرد محاکم دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 31
حوزههای تخصصی:
قراردادهای تخصیص حق بهره برداری شرکت شهرک های صنعتی، قراردادی الحاقی است که متقاضیان با امضا آن به شروط و تعهدات مندرج در این قراردادها که از جمله آن شرط داوری است، ملحق می شوند. در صورت عدم انجام تعهدات قراردادی (اعم از ساخت و ساز و بهره برداری و پرداخت اقساط) از سوی طرف های قرارداد، شرکت شهرک های صنعتی دعاوی خود را در خصوص تأیید فسخ قرارداد و خلع ید و قلع و قمع بنا به سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران، به عنوان مرجع داوری جهت تعیین نماینده، ارجاع می دهد. سپس با صدور رأی از سوی نماینده سازمان مزبور، آراء صادره موضوع دعاوی ابطال رأی داور در محاکم دادگستری قرار می گیرند. موضوع این مقاله «تحلیل انتقادی شرط داوری مندرج در قراردادهای تخصیص حق بهره برداری از اراضی شرکت شهرک های صنعتی با تأکید بر رویکرد محاکم دادگستری» است و شرط مذکور از منظر رعایت الزامات قانونی مربوط به اصل 139 قانون اساسی و ماده 457 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی (مصوب 1379) و رعایت اصل استقلال و بی طرفی داور (ثالث بودن، مستقل بودن، تابع نبودن و...) و تبعیت شرط از عقد و نیز مسئله ناعادلانه بودن این شروط (Unfair Term) با رویکرد محاکم دادگستری، به روش تحلیلی - توصیفی از طریق مطالعه کتابخانه ای و بررسی آراء قضایی به نگارش درآمده و مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. دستاوردهای این تحقیق، لزوم رعایت اصل 139 قانون اساسی و ماده 457 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی (مصوب 1379) در قراردادهای تخصیص حق بهره برداری از اراضی شرکت شهرک های صنعتی، لزوم رعایت اصل استقلال و بی طرفی و ثالث بودن داور، تبعیت شرط داوری از عقد در صورت انحلال عقد و لزوم تعدیل شرط داوری به جهت عادلانه نمودن آن و در نظر داشتن اراده طرفین قرارداد است.
رویکرد دیوان دعاوی ایران – ایالات متحده به تفسیر بند 9 بیانیه عمومی الجزایر: درس هایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
172 - 206
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده به موجب بند 9 «بیانیه دولت جمهوری دموکراتیک الجزایر» (یا همان بیانیه کلی یا عمومی)، متعهد به فراهم آوردن ترتیبات انتقال اموال ایران به ایران است. دیوان دعاوی ایران - ایالات متحده این بند از بیانیه را در آراء جزئی به شماره های 529، 601، 604 و 382 تفسیر نموده است. دیوان در مجموع با تفسیر اصطلاح «اموال ایران» در رأی جزئی شماره 529، 601 و 604 اموالی را داخل در این مفهوم دانست که به طور عینی و منحصراً در مالکیت ایران باشند. برای تعیین ضابطه مالکیت، دیوان قانون متحدالشکل تجارت ایالات متحده را ملاک عمل دانست که به موجب آن انتقال مالکیت به عنوان قاعده کلی، علاوه بر انعقاد قرارداد منوط به تحویل مورد معامله به خریدار یا مشتری است. با این تفسیر، دیوان در رأی جزئی شماره 604 در بسیاری از موارد اظهار داشت که به دلیل عدم انتقال حق مالکیت اموال موضوع اختلاف به ایران، تعهد ایالات متحده نسبت به انتقال آن ها به ایران قابل اجرا نشده است.
با عنایت به قرابت موضوعی پرونده ب 61 با پرونده الف 15 (دو: الف) که مرحله دوم آن نیازمند صدور رأی است، در فرض قابلیت اعمال یافته های رأی جزئی شماره 604 در اتخاذ تصمیم در پرونده ب 61، پاسخ به این پرسش اهمیت پیدا می کند که برای ممانعت از این امر چه تمهیدی می توان اندیشید؟
تحليل تاريخي نقدي حول كيفية تعامل دكويين مع الروايات الإسلامية في كتاب "بداية عبادة علي وظهور النظرة العباسية للعالم"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۳۲ سال ۱۴۴۶ شماره ۱
57 - 85
قام العدید من المستشرقین بالبحث فی الإسلام وتاریخه وثقافته، وکتبوا العدید من الکتب حول هذا الموضوع. وبطبیعه الحال، حقق بعضهم نتائج وإنجازات مقبوله وکتبوا کتباً مفیده، ولکن کثیراً منهم وصلوا إلی نتائج بعیده کل البعد عن الحقیقه بسبب الوقوع فی فخ الأحکام المسبقه والسذاجه التی أضلت أنفسهم والآخرین. من بین هؤلاء المستشرقین، ریموند دکویین، الذی أعرب مؤخراً عن بعض آراءه فی کتابه "بدایه عباده علی وظهور النظره العباسیه للعالم" الذی یتولی هذا البحث دراسته النقدیه والتعمق فیه. فالهدف من هذا البحث هو معرفه مدی وصول السید ریموند دیکویین إلی الطریق الصحیح والنتائج الحقیقیه فی الاستنتاجات التی کتبها فی هذا الکتاب! ویبدو من خلال محتوی واستنتاجات مناقشات الکتاب، من المرجح أنه توصل إلی استنتاجات غیر واقعیه ومضلله، من خلال نوع من التحیز، والاعتماد علی وثائق تاریخیه وسردیه غیر موثوقه، ومن خلال نوع من السذاجه. وبطبیعه الحال، تم إجراء هذا البحث باستخدام المنهج المکتبی وتحلیل المصادر التاریخیه إلی جانب النقد العلمی.
The Impact of Geopolitics on the Behavior of Government in Turkmenistan(مقاله علمی وزارت علوم)
Geopolitical factors have always significantly influenced the politics and behavior of governments due to the continuity and stability of their effects. In Turkmenistan, due to the geopolitical characteristics of this country, examining and paying attention to these factors and their effects play an important role in terms of understanding and predicting the policies and behavior of Turkmenistan’s government. Also, these characteristics seem to become more important because of this country’s neighborhood and many commonalities with the Islamic Republic of Iran. The main question of this article is about the effects of Turkmenistan's geopolitics on the politics and the behavior of its government. Based on this study, it will be argued that Turkmenistan's geopolitics has, directly and indirectly, affected the politics and behavior of Turkmenistan’s government by creating threats and issues such as instability and insecurity. It has also caused authoritarianism and centralism in the government.
صوری سازی منطقی برخی احساسات خلاف واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۱-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
احساسات خلاف واقع، مانند گناه و شرم، رفتار انسان را در تلاقی دنیای اجتماعی و اخلاقی شکل می دهند. چنین احساساتی این امکان را برای افراد فراهم می سازند تا با اندیشیدن به آنچه می توانست رخ دهد در برابر آنچه رخ داده، انتخاب های خود را مورد سنجش قرار دهند. سپس، با تامل در اینکه چگونه گزینه های دیگر می توانستند به نتایجی متفاوت ختم شوند، در پی اصلاح رفتار خود برمی آیند. در این مقاله چارچوبی منطقی برای صوری سازی این احساسات در حوزه هوش مصنوعی و سیستم های چندعاملی ارایه شده است. برای این منظور، نحو و معناشناسی طراحی شده که رفتار یک عامل را به دانش، هنجارها و معیارهای او گره می زند و از این راه، احساساتی چون گناه و شرم را به خوبی بازسازی می کند. این پژوهش، زمینه ای برای طراحی سیستم های هوشمندی فراهم می آورد که بتوانند پیچیدگی های انسانی و اصول اخلاقی جامعه را درک کرده و با آنها همگام شوند.
ارزیابی نقش ترکیه به مثابه قدرت نو ظهور در تحولات شاخ آفریقا
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
131 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به طور جامع نقش ترکیه را به عنوان یک قدرت نوظهور در تحولات استراتژیک شاخ آفریقا مورد ارزیابی قرار می دهد. ترکیه در سال های اخیر با رویکردی چندجانبه و مبتنی بر دیپلماسی اقتصادی، کمک های توسعه ای، و همکاری های نظامی، به بازیگری کلیدی در این منطقه تبدیل شده است. این تحقیق با بهره گیری از روش کیفی و ترکیبی از تحلیل داده ها، بررسی اسناد و گزارش ها، و مطالعه موردی، به بررسی عمیق اهداف و استراتژی های ترکیه در شاخ آفریقا پرداخته و تاثیرگذاری آن بر مناسبات بین المللی و بازآرایی ژئوپلیتیک منطقه را تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهند که ترکیه از طریق گسترش نفوذ خود و ایجاد هم پیمانی های جدید، به دنبال تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت موثر در موازنه های منطقه ای و جهانی است. این پژوهش نمایانگر آن است که حضور فعال ترکیه در شاخ آفریقا، نه تنها تقویت جایگاه دیپلماتیک و اقتصادی این کشور را هدف قرار داده، بلکه در جهت گیری های سیاست خارجی و افزایش قدرت نرم آن در عرصه بین المللی نیز تاثیرگذار بوده است.
تحلیل صورخیال در منتخبی از اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
تشبیه، استعاره، کنایه و اغراق ازجمله عناصر بلاغی هستند که در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی کاربرد فراوان دارد و در این پژوهش با توجه به اهمیت موضوع در تحلیل و شناخت اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، به بررسی و تحلیل آنها پرداخته شده است. پژوهش حاضر برپایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه های ساختاریافته انجام شده است. پس از بررسی و تحلیل ویژگی های بلاغی در منتخبی از اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی می شود گفت عنصر تشبیه (حسی به حسی) بیشترین کاربرد را دارد و جنگجویان را ازنظر قدرت بدنی و توان جنگاوری به شیر، پلنگ، گرگ و رستم تشبیه کرده اند. مشبه به ها از محیط کوهستانی، زندگی دامداری، حیوانات و پرندگان محل زندگی شان گرفته شده است. استعاره یکی دیگر از آرایه هایی است که در اشعار بررسی شده برای نشان دادن هنر جنگاوری جنگجویان و خلاصه کردن و ساده سازی مفاهیم رزمی به کاررفته است. در اشعار حماسی بختیاری و بویراحمدی، شیر، پلنگ و مارهای برهنه استعاره از جنگجویان و یا جنگجوی ایل است. کاربرد عنصر کنایه در این اشعار به نوعی کیفیت جنگجو و آماده بودن آنها انجام جنگ های بیشتر و عزاداربودن اشخاص را نشان می دهد. در توصیف قهرمانان قومی و برای نشان دادن شکوه و هیبت جنگاوری آنان اغراق کرده اند.
بررسی جایگاه معرفتی دین در فلسفه کندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۳)
147 - 161
حوزههای تخصصی:
بررسی مواجه فیلسوفان مسلمان با سنت عقلانی یونان و نقش تأثیر دین بر فلسفه ورزی آنها یکی از موضوعات مهم در تاریخ فلسفه اسلامی است. در این میان، کندی نقشی کلیدی در انتقال و تلفیق این سنت با تفکر اسلامی ایفا کرده است. کندی در برخی از مسائل فلسفی متأثر از آموزه های دینی بوده است. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، نقش دین در شکل گیری مناسبات فلسفی کندی مورد بررسی قرار گرفته و میزان موفقیت کندی در پیوند آموزه های دینی با فلسفه یونانی و نحوه عبور او از مرزهای عقلانیت یونانی در چارچوب باورهای دینی اش تبیین شود. بر همین اساس مشخص می گردد که در فلسفه کندی، دین جایگاه معینی نداشته و تأثیرپذیری او از اندیشمندان یونانی به صورت پراکنده و جزیره ای بوده است. به همین دلیل، کندی در برخی مواضع به عنوان یک متکلم و در موارد دیگر به شیوه فیلسوفانه عمل می کند. این رویکرد دوگانه نشان دهنده آن است که تأثیر پذیری او از اندیشه یونانی همواره منسجم و نظام مند نبوده و در نهایت نمی توان نسبت و رابطه مشخصی میان دین و فلسفه در آثار کندی برقرار نمود. تلاش کندی نهایتا در راستای سازگار نشان دادن دین و فلسفه بوده است.
A Case Study of Washback and Test Preparation of the New Version of PTE Academic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Pearson Test of English Academic (PTE-A), a widely used high-stakes language proficiency test for university admissions and migration purposes, underwent a notable change from a three-hour to a two-hour version in November 2021. The implementation of the new version has prompted inquiries into the washback effects on various stakeholders. Focusing on a small sample of Chinese test takers (n=10), this paper explores washback effects following the revision of PTE-A and the complexity of test preparation through in-depth semi-structured interviews. The findings suggest a shorter test length is preferred and several different methods are adopted for test preparation which gives evidence to the positive washback. However, participants reported some confusion regarding certain test items, leading to the adoption of construct-irrelevant methods. This, in turn, may affect the face validity of PTE-A. While addressing the literature gap in this field, recommendations for improving the test design to better meet test takers’ needs are provided.
The impact of in-text feedback vs. rubric-based feedback on writing performance and self-efficacy of Iranian intermediate EFL learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۱ , ۲۰۲۵
25 - 54
حوزههای تخصصی:
The primary aim of this quasi-experimental study was to delve into the contrasting effects of In-text Feedback and Rubric-based Feedback on the writing performance and self-efficacy of Iranian Intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners. To do so, 120 intermediate female English language learners between the ages of 12 and 16 were recruited based on non-random convenience sampling method from an English language institute to take Oxford Placement Test (OPT) to ensure a homogenized group of participants. Then, 60 participants whose scores fell within one standard deviation below and above the mean OPT score were recruited. The selected participants were randomly assigned to one of three groups: the in-text group, the rubric-based group, and the control group, with each group consisting of 20 students. Each group also took writing pre-test and completed self-efficacy questionnaire before the treatment. Next, the participants engaged in the assigned writing activities which were similar and received relevant feedback types for ten sessions. After the treatment, all groups took writing post-test and completed the self-efficacy questionnaire again. The results revealed that both in-text feedback and rubric-based feedback had a statistically significant effect on the writing performance of the learners. Additionally, there was a significant difference in the effect of in-text feedback versus rubric-based feedback on writing performance. In terms of self-efficacy, both types of feedback showed a statistically significant effect. However, there was no significant difference between the effects of in-text feedback and rubric-based feedback on self-efficacy. The findings of the study carry important implications for various stakeholders involved in English as a Foreign Language (EFL) learning, including learners, teachers, language centers, and teacher trainers.
تبیین مدل سازگاری زناشویی بر اساس درستکاری اخلاقی و معنویت با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و نقش تعدیل گر عمر زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین مدل سازگاری زناشویی بر اساس درستکاری اخلاقی و معنویت، با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی و نقش تعدیل گر عمر زندگی زناشویی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام زوجین ساکن تهران در سال 1403 بود. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و شامل 453 مرد و 453 زن بود. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر (1986)، التزام به اخلاق جعفری روشن (1395)، معنویت شریفی و همکاران (1392)، و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندورال (2010) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-21 و AMOS-7 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود (RMSEA=0.074، GFI=0.952). بین درستکاری اخلاقی و معنویت با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشت. همچنین، درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری زناشویی اثر غیرمستقیم معناداری داشتند. نقش تعدیل گر عمر زناشویی نیز در روابط بین متغیرها تأیید شد. نتیجه گیری: درستکاری اخلاقی و معنویت از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی، می توانند به بهبود سازگاری زناشویی کمک کنند و این روابط با توجه به طول عمر زناشویی دستخوش تغییر می شوند. تقویت این ابعاد در برنامه های مشاوره ای می تواند در ارتقاء رضایت زناشویی مؤثر باشد.







