مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۹۸۱ تا ۲۲٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی روانپویشی فشرده کوتاه مدت بر کاهش بازبینی و شستشو در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بود. جامعه آماری، 54 نفر از زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بودند که به مرکز مشاوره وفور شهر تهران در سال 1402 مراجعه نمودند و جهت انتخاب نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی-هدفمند 30 نفر از طریق مصاحبه انتخاب و غربالگری شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری (2ماه) بود و برای گروه آزمایشی 20جلسه یک ساعته روان درمانی پویشی کوتاه مدت انجام شد. داده ها با کمک مقیاس وسواس فکری- عملی مادزلی (1977) جمع آوری شدند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که روان د رمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر کاهش بازبینی کردن و شستشو در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی موثر است و در سطح مطلوبی بعد از سپری شدن عامل زمان توانسته علائم این اختلال را کاهش دهد. در نتیجه، روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت با تأثیر بر دفاع ها از طریق رویارویی فعال و با پرداختن به آسیب های گذشته و شناسایی افکار، منجر به کاهش نشانه های وسواس می شود.
تحلیل آفرینش عالَم از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
137 - 162
حوزههای تخصصی:
آفرینش، آن چه که خداوند در زمان و فراتر از زمان خلق کرده را شامل می شود و چون ما در زمان زندگی می کنیم پس در قسمتی از آفرینش هستیم که بی ثبات و متحرک و در تکامل و گسترش است و فلسفه آفرینش در مدت شش روز، از جمله موضوعاتی است که همواره ذهن بشر جستجوگر را به خود مشغول کرده و به عنوان یک مسأله اساسی همیشه مطرح بوده است. خداوند، عالم هستی را برای هدفی مشخص آفرید و این جهان، به سوی آن هدف در حرکت است و مسبوق به ماده اولیّه نمی باشد که در قرآن به بیان های مختلف، از این آفرینش، سخن به میان آمده است و از وجود «آب» در ابتدای آفرینش، نام برده و این که آفرینش، در شش روز اتفاق افتاد و نیز به صراحت از وجود هفت آسمان سخن به میان آورده است. مراحل آغازین آفرینش جهان هستی در قرآن که با نام مشترک «آسمان ها و زمین» بیان شده، به جهت هدایت انسان به سمت معرفی عظمت خداوند و فهم و تفسیر بهتر آیات قرآن می باشد که این ها لازمه شکرگزاری و حق شناسی است و این در حالیست که همه موجودات، دارای منشأ و مبدأ واحدی در آفرینش می باشند لذا به جهت اهمیت موضوع، آیات آفرینش «أرض و سماء» را با عنوان «فِی سِتَّه أَیَّامٍ» مورد بررسی قرار داده و عقاید و آراء مفسرین را بیان خواهیم نمود.
بررسی انتقادی تقریر فیاضی از نظریه وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۲
13 - 24
حوزههای تخصصی:
از میان تقریرهای نظریه وجود ذهنی، تنها اندکی از آنها به مغایرت وجودی علم حصولی و وجود ذهنی حکم کرده اند؛ تقریر غلامرضا فیاضی جدیدترین آنهاست. او معتقد است نظریه اتحاد عاقل و معقول مقتضی تمایز هستی شناختی علم حصولی و وجود ذهنی است. از پیامدهای این تقریر، بازسازی نظریه شبح محاکی و جایگزین کردن مطابقت حکایی به جای مطابقت ماهوی در تقریر مشهور است. فیاضی از دو راه بر تمایز هستی شناختی علم حصولی و وجود ذهنی استدلال کرده است: مشاهده حضوری و استدلال تضایف. این مقاله در هفت محور تقریر فیاضی از نظریه وجود ذهنی را تبیین کرده است. بررسی انتقادی این تقریر به این نتیجه انجامید که نه نظریه اتحاد عالم و معلوم اقتضا دارد تا علم حصولی از لحاظ هستی شناختی غیر از صورت ذهنی باشد و نه درون نگری حضوری؛ دلیل تضایف نیز این مغایرت وجودی را اثبات می کنند. همچنین این نتیجه به دست آمد که جایگزین کردن مطابقت حکایی به جای مطابقت ماهوی صحیح نیست؛ زیرا فاقد ملاک لازم برای تبیین حکایت و مطابقت ذهن و عین است.
تبیین اثرات فاصله و جمعیت بر الگوی فضایی جریان های مهاجرتی در بین شهرهای بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
259 - 298
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به سهم قابل توجه مهاجرت در بین شهرهای بزرگ و جایگاه کانونی این شهرها در سیاستگذاری های مهاجرتی می کوشد الگوی فضایی این مهاجرت ها را تحلیل و نقش موقعیت جغرافیایی و موقعیت جمعیتی شهرها را در تعیین الگوی این جریان ها با استفاده از روش های آمار فضایی در فاصله زمانی 1395-1390 تبیین کند. براساس روش گتیس-اُرد و شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت، سه خوشه مهاجرتی شناسایی شد که دو خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرفرست و یک خوشه شامل شهرهای بزرگ مهاجرپذیر است. خوشه مهاجرفرست در دو استان خوزستان و آذربایجان غربی توزیع شده اند و خوشه مهاجرپذیر با محوریت شهرهای واقع در منطقه کلانشهری تهران شکل گرفته است. روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و ترکیب دو شاخص نسبت اثربخشی مهاجرت و حوزه نفوذ شهر نشان داد که کلانشهر تهران و کرج، به ترتیب، دارای بالاترین رتبه هستند و نسبت بالای اثربخشی مهاجرت در شهرهای پیرامونی این دو شهر صرفاً ناشی از توان مهاجرت پذیری شهرهای پیرامونی نیست، بلکه ناشی از استقرار آن ها در مجاورت دو شهر تهران و کرج است. تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که جریان مهاجرت های بین شهری دارای همبستگی معناداری با فاصله بین شهرها نیست. براساس مدل رگرسیون جغرافیایی، دو متغیر جمعیت شهر و حوزه نفوذ شهر 87 تا 93 درصد تغییرات در تعداد مهاجران واردشده و 52 تا 99 درصد تغییرات در نسبت اثربخشی مهاجرت شهرهای بزرگ را تبیین می کنند.
نقش فرهنگ عمومی در پیشگیری از بروز نارضایتی های صنفی: مطالعه موردی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای مواردی مانند نارضایتی های صنفی، اعتصاب، تعطیلی بازار، تجمع مقابل ادار ه های دولتی و ... می تواند امنیت روانی جامعه را برهم زده و زمینه ساز تشدید سایر نارضایتی های اجتماعی گردد. با درک اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر به بررسی نقش فرهنگ عمومی در پیشگیری از بروز نارضایتی های صنفی استان همدان پرداخته شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از لحاظ روش، کیفی و از لحاظ گردآوری داده ها، میدانی از طریق مصاحبیه عمیق ساختاریافته است. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 14 نفر از خبرگان حوزیه فرهنگ عمومی بودند. پس از انجام 14 مصاحبه، عوامل اصلی و فرعی در مصاحبه های قبلی تکرار گردید و پژوهشگران به اشباع نظری رسیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون در بستر نرم افزار maxqda بهره گرفته شد. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که اگر سازمآن ها و ارگآن های دخیل در امر ارتقای سطح فرهنگ عمومی به وظایف خود درست عمل نمایند، افراد جامعه در سطوح مختلف به رشد و بالندگی عقلی، اخلاقی، دینی و اجتماعی می رسند و با درک صحیحی که از شرایط جامعه دارند، با نگاهی واقع بینانه با موضوعات اجتماعی و اقتصادی مواجه می شوند و آن ها را تحلیل می نمایند. بنابراین، نارضایتی های صنفی یا به وجود نخواهد آمد و یا این که مسیر درست، منطقی و قانونی خود را طی خواهند کرد.
رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
597 - 620
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر با تغییراتی که در نتیجه ورود شبکه های مجازی به حیات اجتماعی و اعتیاد به آن پدید آمده است، احساس بیگانگی اجتماعی به یکی از مهم ترین دل نگرانی های جوامع تبدیل شده است که می تواند اختلالات اجتماعی جدی را به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و احساس بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر قزوین به رشته تحریر درآمده است.
روش و داده ها: تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهروندان واقع در سنین 59-15 سال شهر قزوین است که از این تعداد 390 نفر از طریق فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای جهت گردآوری اطلاعات انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که رابطه بین متغیر اعتیاد به فضای مجازی با تمامی مولفه های بیگانگی اجتماعی به لحاظ آماری رابطه ای مثبت و معنادار بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای عدم خودکنترلی، اختلال در عملکرد فردی، اتلاف وقت و اختلال در کنش اجتماعی بیشترین تاثیر را بر متغیر احساس بیگانگی اجتماعی داشته و در مجموع، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات این متغیر را پیش بینی نمایند.
بحث و نتیجه گیری: از آنجا که اعتیاد به فضای مجازی، شهروندان را به عنوان کانون جامعه از مأمن و جایگاه خود منزوی ساخته و احساس بیگانگی اجتماعی را ایجاد می کند، لذا، ایجاد محیط های آنلاین ایمن از طریق پلات فرم هایی که به اجتماعات و گروه ها در جهت تقویت حس تعلق یاری رساند و افزایش آگاهی عمومی در مورد پیامدهای استفاده نامتناسب از فضای مجازی و افزایش سطح سواد رسانه ای، بیش از پیش ضروری می نماید.
پیام اصلی: پایش ملی و ارزیابی مستمر وضعیت بیگانگی اجتماعی در میان گروه های مختلف و انعکاس آن در میان دستگاه های ذی ربط و رسانه های جمعی امری ضروری است. این اقدام می تواند به برجسته سازی ابعاد مساله مند بیگانگی اجتماعی کمک نماید و از طریق ایجاد اجماع و وفاق عمومی در قبال آن، به برنامه ریزی های اثربخش و استفاده مطلوب و سازنده از فضای مجازی بینجامد.
مطالعه انسان شناختی پدیده دعا و دعانویسی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مردم شناسی به عنوان یک علم اجتماعی، به مطالعه ی جوامع انسانی و فرهنگ ها می پردازد. یکی از جنبه های مورد بررسی در این علم، باورها و آیین های دینی و مذهبی است که دعا و دعانویسی نیز در این حوزه قرار می گیرد. دعا در دین رسمی یک عمل عبادی و معنوی است و وسیله ای است برای ارتباط مستقیم با خداوند، ابراز نیازها، و درخواست های فردی و جمعی در نظر گرفته می شود. در دین غیررسمی(یا دین عامیانه) دعا از جایگاهی مشابه با دین رسمی برخوردار است، اما با این تفاوت که در این حالت، دعا راه ارتباطی مستقیم برای ارتباط با خدا، ابراز نیاز و درخواست به شمار نمی آید بلکه معتقدان به دعا، آن را به عنوان باور و عملی در نظر دارند که از طریق قدرت و توانایی شخصیت های تحت عنوان دعانویس، ملا و سید به دنبال تاثیرگذاری بر رویدادهای مختلف زندگی خود و دیگران هستند. به همین دلیل می توان گفت که دعا و دعانویسی موضوعی پیچیده است که در برخی از مواقع شکل جادو به خود می گیرد و در شرایط دیگر، بخشی از باورها و کردهای دینی به شمار می آید. این تحقیق به بررسی باورها، تنوع دیدگاه ها، تفاوت های نسلی و جنسیتی، و دلایل مراجعه به دعا نویسان در استان ایلام پرداخته و نقش دعا و دعانویسی در مواجهه با مشکلات مختلف روزمره را مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوالات می باشد که چه عواملی در باور به دعا و دعانویسی در استان ایلام نقش دارند و چگونه تفاوت های نسلی و جنسیتی بر این باورها تاثیر می گذارند؟ همچنین چه دلایلی باعث مراجعه افراد به دعانویسان می شود و نقش دعا و دعانویسی در مواجه با مشکلات روزمره چیست؟ این پژوهش تلاش دارد تا فهم بهتری از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی دعا و دعانویسی در جامعه ای خاص به دست آورد.
روش شناسی: کار جمع آوری داده ها از طریق مطالعه میدانی(مشاهده جزییات آیین ها، نحوه اجرای دعاها و باورهای مرتبط) و مصاحبه و گفتگو(به منظور دستیابی به دیدگاه ها و تجربیات شخصی افراد و گروه های مختلف) استان ایلام و با تاکید بر شهر ایلام انجام گرفت. در ادامه داده های جمع آوری شده با استفاده از شناسایی تم ها، الگوها و مفاهیم کلیدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که باور به دعا و طلسم پدیده ای چندوجهی و پیچیده است که تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و نسلی قرار دارد و به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: مؤمنان به دعا و طلسم، بی اعتقادان، و مرددین. افراد با توجه به تجربیات شخصی و محیط اجتماعی خود، دیدگاه های متفاوتی نسبت به دعا و طلسم دارند. تحقیق نشان داد که اعتقاد به دعا و طلسم در نسل های قدیم بیشتر از نسل های جوان است و زنان بیش از مردان به دعا اعتقاد دارند. عوامل فرهنگی، اجتماعی و تجربیات متفاوت زنان از زندگی، نقش مهمی در این باور دارند.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر آنست که افراد به دلایل مختلفی از جمله حل مشکلات روزمره، مشکلات روحی و روانی، مشکلات خانوادگی و اجتماعی، و بیماری ها به دعا نویسان مراجعه می کنند. همچنین، دعانویسی در برخی موارد می تواند تأثیرات منفی و مخربی نیز داشته باشد. این تحقیق همچنین به تفاوت ها و انواع دعانویسان، روش های اجرای دعا، مکان ها و وسایل مورد استفاده، و پیچیدگی اعمال آنها می پردازد و نشان می دهد با وجود پیشرفت های تکنولوژیکی و تغییرات اجتماعی، دعا و دعانویسی همچنان نقش مهمی در فرهنگ و باورهای مردم این منطقه ایفا می کنند و این نشان دهنده ترکیب عمیق باورهای مذهبی و فرهنگی با نیازهای روانی و عاطفی افراد است
قصه های پریان آذربایجان: کندوکاوی انسان شناختی در ساختاربندی قصه های فولکلوریک با آزمون های سه گانه قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های پریان بخشی مهم از مجموعیه آثار فولکلوریک در فرهنگ های گوناگون در چهار گوشه دنیا است که از دیرباز مورد توجه حوزه مطالعات میان رشته ای بویژه علوم اجتماعی قرار گرفته است. آذربایجان با توجه به جایگاه خاص تاریخی، ژئوپولتیک و اجتماعی-فرهنگی در بافتار ایران زمین، دارای یکی از غنی ترین ادبیات های عامیانه و شفاهی بوده و متناسب با گستره این بدنه ادبی در خور مطالعات نظام مند و التفات پژوهشی بیشتری است. در این مقاله سعی بر این است با ورود به جهان قصه های این سپهر فرهنگی-جغرافیایی، پنجره ای به روی مطالعات ساختاری بر آن ها بگشاییم و نوری بر تاریکی مفاهیم مشوّش و متون انباشته بتابانیم. در این مطالعه از رهگذر کاربست روش ولادیمیر پراپ و تیپ شناسی روایت های داستانی فولکلوریک ویلیام باسکام در پی ارائه اسلوبی قاعده مند در مطالعه ساختاری این قصه ها بودیم. برای این منظور با مراجعه به قصه های عامیانه مکتوب و معتبر، از روش تحلیل متن، استخراج و کدگذاری مضامین قصه ها بهره جستیم که ماحصل آن تیپ بندی قصه های عامیانه آذربایجان، ارائه الگوی آزمون سه گانه به عنوان ساخت روایی قصه های پریان آذربایجان، تیپ-شناسی شخصیت ها بر اساس خویشکاری های نقش های درون قصه ها، و نیز رده بندی رویدادهایی که به مثابه وجه تمایز قصه های پریان از سایر قصه های عامیانه بازشناخته می شوند، بوده است. در نتیجه، الگویی مشخص برای طبقه بندی نمونه های مورد مطالعه آشکار گردید که در ویژگی های ساختاری قصه ها شامل روند داستانی سه بخشی، رویدادهای ماوراء الطبیعی و کنش شخصیت ها قابل تشخیص است.
تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی در نوجوانان پایه ششم منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
389 - 401
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فناوری های آموزشی بر عملکرد تحصیلی نوجوانان پایه ششم در منطقه ۵ تهران انجام شد.
روش شناسی: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. ۳۰ دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (۴۸ سوال) بود که پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش به مدت دو هفته آموزش مبتنی بر فناوری های آموزشی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل آموزش خاصی دریافت نکرد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد فناوری های آموزشی بر تمام مؤلفه های عملکرد تحصیلی تأثیر معناداری داشت (p<0/01). عملکرد تحصیلی کل (89%)، خودکارآمدی (85%)، تأثیرات هیجانی (81%)، برنامه ریزی (89%) و انگیزش (85%) افزایش معناداری داشتند و فقدان کنترل پیامد با اندازه اثر 68% کاهش یافت.
نتیجه گیری: فناوری های آموزشی باعث بهبود معنادار عملکرد تحصیلی، خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، انگیزش و برنامه ریزی نوجوانان پایه ششم شده و احساس فقدان کنترل پیامد را کاهش می دهد، که نشان دهنده تأثیر مثبت آموزش های مبتنی بر فناوری بر پیشرفت تحصیلی است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری و پیش بینی وضعیت آینده مناطق حاشیه نشین کلانشهر اهواز با تأکید بر کاربرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
341 - 374
حوزههای تخصصی:
بدون شک، در هزاریه سوم میلادی فقر شهری به یک مسأله اجتماعی برجسته تبدیل شده و توجه ها را به خود جلب کرده است. یکی از بارزترین مظاهر فقر شهری در کشورهای درحال توسعه، شکل گیری و رشد سریع محلات حاشیه نشین در پیرامون کلانشهرها می باشد. رشد و توسعیه ناموزون کالبدی شهرها از ویژگی های شهر و شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه می باشد که از پیامدهای آن گسترش مناطق حاشیه نشین در اطراف شهرهای بزرگ با رشد لجام گسیخته و فقر دائم التزاید می باشد؛ با این وجود بیش از یک میلیارد نفر در سطح جهان در محله های حاشیه نشین زندگی می کنند که دارای مسکن با کیفیت پایین و شرایط زندگی نامناسب هستند. روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی که از روش های اسنادی و پیمایشی و ازنظر ماهیت براساس رویکرد آینده پژوهی تحلیلی و اکتشافی و برای تجزیه وتحلیل متغیرها از نرم افزار «میک مک» استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارزیابی بر اساس رویکرد آینده پژوهی که خروجی مطالعات اولیه، زمینیه تدوین سناریوها را در مراحل بعدی و تدوین راهبردها ،برنامه ریزی و سیاست گذاری برای رسیدن به سناریو مطلوب می باشد. نتیجیه مطالعات نشان می دهد که در مرحلیه اول، 48 شاخص در 8 حوزه، در محلات حاشیه شین شهر شناسایی شده است؛ آن چه از وضعیت صفحیه پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت آیندیه محلات حاشیه نشین کلانشهر اهواز می توان استنباط کرد، سیستم دارای پایداری نسبی است که از پنج دسته قابل شناسایی هستند. درنتیجه تحلیل های ماتریس و ارزیابی پلان تأثیرگذاری و تاأثیرپذیری عوامل کلیدی با روش های مستقیم و غیرمستقیم تعداد 12عامل کلیدی شناسایی شده است؛ از بین عوامل کلیدی سیاست های تأمین مسکن با امتیاز 330، تأثیرگذارترین عامل در بهبود وضعیت آیندیه مناطق حاشییه کلانشهر اهواز در افق طرح 1415ه .ش. می باشد.
طراحی مدل اعتماد سازمانی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
107 - 156
حوزههای تخصصی:
اعتماد در سازمان به سه دسته اعتماد فردی، اعتماد بین فردی و اعتماد سازمانی تقسیم می شود. چون در گذشته کمتر تحقیقی به طور خاص به اعتمادسازمانی پرداخته، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی اعتماد سازمانی در سازمان های دولتی خراسان رضوی است. این پژوهش کیفی و بر پایه نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند می باشد. پس از انجام 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان سازمان های دولتی خراسان رضوی اشباع نظری حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر فرآیندهای کدگذاری و با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. برای اطمینان از روایی و جهت بالا بردن اعتبار پژوهش از معیارهای ارائه شده توسط گوبا و لینکلن (۱۹94) و به منظور ارزیابی استحکام پژوهش معیارهای چهارگانه تناسب، مرتبط بودن، کاربردپذیری و قابلیت اصلاح اشتراوس و کوربین (1998) به کار برده شد. بر اساس یافته های پژوهش، اعتماد سازمانی در سازمان های دولتی خراسان رضوی در قالب اتکاپذیری و پیش بینی پذیری بر اساس علل مدیریت اعتمادساز، سازمان اعتمادساز و کارکنان اعتمادساز شکل می گیرد. از طرفی اعتمادسازمانی بر به کارگیری راهبردهایی همچون اخلاق محوری، تعاملات، مقررات و فرآیندهای سازمانی تأثیر می گذارد. پیامدهای این راهبردها عبارتند از بهبود عملکرد در قالب بهبود رفاه روان شناختی کارکنان و بهره وری سازمان؛ و همچنین بهبود رضایت ذی نفعان به شکل رضایت مردم و مشروعیت سازمان. زمینه کاربست مؤثر این راهبردها، محیط درون سازمانی شامل جو و محیط فیزیکی سازمان و محیط برون سازمانی شامل محیط سیاسی، شرایط اقتصادی و فرهنگ ملّی می باشد. در این میان نباید از تأثیر مداخله گرهایی همچون همنوایی سازمانی و مؤلفه های جمعیت شناختی سازمان بر اثربخشی این راهبردها چشم پوشی کرد.
تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم: نقش میانجی نوسانات جریان های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدیل اهرم در دهه های اخیر توجه زیادی را از سوی جامعه دانشگاهی و پژوهشگران به خود جلب نموده است. از عوامل موثر بر تعدیل اهرم شرکت، تمرکز مشتری است. مشتریان عمده، از جمله ذینفعان حیاتی و منبع اصلی درآمد شرکت ها هستندکه نقش بسیار مهمی در سودآوری و تصمیمات راهبردی شرکت دارند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان تمرکز مشتری با سرعت تعدیل اهرم و تأثیر نقش میانجی نوسانات جریان های نقد در این ارتباط است. به منظور آزمون و تحلیل فرضیه ها، از داده های پنلی 113 شرکت عضو بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1389 الی 1402 و رگرسیون چند گانه GLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم تأثیر مثبت و معناداری دارد و نوسانات جریان های نقد می تواند در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم نقش میانجی داشته باشد. در شرکت های دارای تمرکز مشتری بالا به دلیل حفظ مشتریان و ارزش شرکت، تعدیل اهرم منجر به بهتر شدن شهرت شرکت و رسیدن به اهرم بهینه می شود. مطابق با نتایچ پژوهش حاضر، نوسانات جریان های نقد دارای نقش میانجی معنادار در ارتباط میان تمرکز مشتری و سرعت تعدیل اهرم بوده و تمرکز مشتری بر سرعت تعدیل اهرم از طریق افزایش نوسانات جریان های نقدی تأثیر می گذارد. شرکت ها و سرمایه گذاران می توانند توجه ویژه به تأثیر تمرکز مشتری بر ساختار سرمایه، عوامل تعیین کننده سرعت تعدیل اهرم و نقش نوسانات جریان نقد و در نهایت تصمیم های بازار سرمایه داشته باشند. یافته های پژوهش نقش حیاتی مشتریان را به عنوان ذینفعان کلیدی در تصمیم گیری های ساختار سرمایه، برجسته می نماید.
واکاوی تجارب زیسته مدیران مدارس از مدیریت و رهبری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته مدیران مدارس از پدیده مدیریت و رهبری آموزشی با نظر به نقش ها و مسئولیت های آنان در مدرسه انجام شده است.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه از روش پژوهش پدیدارشناسی از نوع توصیفی استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش را مدیران مدارس نواحی یک، سه، چهار و منطقه تبادکان مشهد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که با روش نمونه گیری هدفمند و معیارهایی مانند تجربه مدیریتی بالاتر از 15 سال، جنسیت (زن و مرد)، دخترانه و پسرانه بودن مدرسه و در هر دو مقطع ابتدایی و متوسطه، 28 نفر از مدیران مدارس جهت توصیف نقش ها و مسئولیت های آنان در مدرسه از نگاه و زبان خودشان به عنوان مطلعان کلیدی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. همچنین به منظور تامین اعتبار نتایج از سه تکنیک اعتباریابی توسط اعضا، مقایسه تحلیلی و بازبینی خارجی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نشان داد رهبری آموزشی (برنامه ریزی و هدف گذاری آموزشی، دغدغه بهبود یادگیری دانش آموزان، حضور مستمر مدیر، نظارت و ارزیابی آموزش و یادگیری و یادگیری حرفه ای معلمان)، ارتباطات مدرسه (ارتباط با خارج از مدرسه، ارتباط بین مدرسه ای)، فرهنگ حمایتی مدرسه (حمایت دانش آموزان، حمایت معلمان و ایجاد جو صمیمی)، فرهنگ مشارکتی مدرسه (مشارکت جویی والدین، تصمیم-گیری مشارکتی در مدرسه) و مدیریت امور اداری و اجرایی ( امور مالی، آماده سازی مدرسه در تابستان، اختیارات سازمانی) مهم ترین نقش ها و مسئولیت های مدیران موردمطالعه را در پدیده مدیریت و رهبری آموزشی معرفی می کنند.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد نقش ها و مسئولیت های مدیران در مطالعات اخیر در بطن الگو های رهبری آموزشی، رهبری مبتنی بر یادگیری، رهبری توزیعی، رهبری تحولی، رهبری اخلاقی، رهبری مدیریتی، رهبری بین فردی و رهبری مشارکتی مورد توجه قرارگرفته اند.
نقش رهبری هوشمند در تاب آوری سازمانی با میانجی گری دانش آفرینی سازمانی (مطالعه موردی معلمان مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش بررسی نقش رهبری هوشمند در تاب آوری سازمانی با میانجی گری دانش آفرینی سازمانی از دیدگاه معلمان استان چهارمحال و بختیاری بود.روش شناسی پژوهش: جامعه پژوهش کلیه معلمان مقطع متوسطه دوم استان چهارمحال و بختیاری، که تعداد آنان برابر با 2687 نفر بود. جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر مبنای فرمول کوکران در سطح آلفای 005/0 به تعداد 337 نفر تعیین شد. روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادله ساختاری کوواریانس محور است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری هوشمند براساس مدل سیدانمانلاکا (2008)، دانش آفرینی سازمانی بر اساس مدل نوناکاو تاکوچی (2006)، تاب آوری سازمانی از پرایاگ و همکاران (2018) استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه ها با تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مرتبه دوم بررسی شد، مقادیر پایایی پرسشنامه ها به ترتیب رهبری هوشمند (95/0)، تاب آوری سازمانی (93/0)، دانش آفرینی سازمانی (94/0) بود. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار Amos23 و Spss v 21 استفاده شد.یافته ها: نشان داد بین رهبری هوشمند و تاب آوری سازمانی (48/0) رابطه مثبت و معنادار است. ضریب همبستگی بین رهبری هوشمند و دانش آفرینی سازمانی (43/0)که این رابطه مثبت و معنادار است. بین دانش آفرینی سازمانی و تاب آوری سازمانی( 75/0) در سطح 001/0 رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. رهبری هوشمند بر تاب آوری سازمانی معلمان از طریق دانش آفرینی سازمانی با اثرکل و ضریب 39/0 در سطح 001/0 p= و با اثر غیر مستقیم و ضریب (32/0) در سطح 001/0 =p تاثیر دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان بین رهبری هوشمند و تاب آوری سازمانی با میانجی گری دانش آفرینی سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. لذا با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد زیر به مسئولین آموزش و پرورش ارائه می شود. مدیران، به واگذاری مسئولیت و توانمندسازی کارکنان بپردازند. زمینه ای فراهم شود که معلمان در انتخاب و تعیین هدف ها مشارکت کنند.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه آموزشی نیروی انسانی آموزش و پرورش استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اعتباربخشی به عنوان ابزار تضمین کیفیت و عاملی برای ارزیابی برنامه های سازمان آموزش و پرورش معرفی شده است. با اینحال، هنوز مدلی برای اعتباربخشی برنامه های آموزشی این سازمان وجود ندارد. بر این اساس مدل سازی معادلات ساختاری اعتباربخشی برنامه آموزشی نیروی انسانی آموزش و پرورش استان قزوین مورد پژوهش قرار گرفته است. روش شناسی پژوهش: این تحقیق کاربردی، از نظر گردآوری اطلاعات پیمایشی و از نظر زمان مقطعی می باشد. جامعه آماری تحقیق، 16689 نفر نیروی انسانی آموزش و پرورش استان قزوین بر اساس داده های سامانه LTMS بود. حجم نمونه با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان 300 نفر برآورد و با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در ادامه از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و آزمون فریدمن به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزارهای spss و smartpls استفاده گردید.یافته ها: براساس نتایج آزمون تحلیل عاملی تأییدی، الگوی اعتباربخشی برنامه آموزش نیروی انسانی آموزش و پرورش استان قزوین دارای ابعاد منابع انسانی، عوامل زمینه ای، سازمانی، به صرفه بودن و عملکرد و همچنین مؤلفه و شاخص ویژه هر بعد است. همچنین براساس نتایج آزمون فریدمن، تفاوت معنی داری بین رتبه های ابعاد و مؤلفه های سازنده این الگو وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: الگوی ارائه شده از برازش و اعتبار مناسبی برخوردار است و می توان از آن جهت ارزیابی برنامه آموزش نیروی انسانی آموزش و پرورش استان قزوین استفاده کرد. با اینحال عدم ارتباط دوسویه ابعاد الگو، نشان دهنده عدم انعطاف پذیری و اصلاح مؤلفه های این برنامه است
ارایه مدل چابکی سازمانی مدارس بر اساس مدیریت دانش در مدارس مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: چابکی مدارس نشان دهنده ی پاسخگویی آنها در هنگام مواجهه با تغییرات داخلی و خارجی است . هدف از این پژوهش ارایه مدل چابکی سازمانی مدارس بر اساس مدیریت دانش در مدارس مقطع متوسطه شهر تهران می باشد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش آمیخته(کیفی- کمی)است. در بخش کیفی رویکرد تحلیل مضمون به روش استقرایی بکار می رود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 15نفر از اساتید عضو هیات علمی دانشگاه و در بخش کمی 381 نفر از مدیران، معاونان وکارشناسان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان نمونه تعیین شد. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. در این پژوهش، روش گردآوری داده ها در بخش کیفی ؛ مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه و در بخش کمی استفاده از پرسشنامه محقق ساخته دربرگیرنده ابعاد چابکی سازمانی برمبنای یافته های مرحله کیفی و اجرای پرسشنامه مدیریت دانش پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش ادام و همکاران (2022) بود جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و نرم افزار maxqda استفاده شد و در بخش کمی از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها 4مقوله اصلی بعد راهبردی ،بعد مدیریتی،بعد فناورانه و بعد شایستگی منابع انسانیشناسایی شدند. و در بخش کمی برازش مدل چابکی سازمانی مدارس بر اساس مدیریت دانش را تایید نمود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به شناسایی تأثیر مثبت مدیریت دانش بر چابکی سازمانی ، به نظر می رسد می توان با افزایش و تقویت مدیریت دانش، زمینه را برای بهبود چابکی سازمانی فراهم کرد.
بررسی برخی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان پیام نور استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
163 - 192
یکی از نیازهای مهم افراد جامعه و به ویژه دانشجویان، نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، مجموعه ای از شرایط فردی و اجتماعی است که باعث نگرش های مثبت افراد نسبت به محیطی می شود که آن ها را فراگرفته است. این پژوهش با هدف "بررسی برخی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان" با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. حجم نمونه تعداد 400 نفر تعیین گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. میانگین نشاط اجتماعی دانشجویان 31/2 بوده است. یافته های تحلیل دو متغیری نشان داد بین متغیرهای احساس امنیت، سلامت اجتماعی، احساس بی عدالتی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، میزان استفاده از فضای مجازی، احساس بیگانگی اجتماعی، پایبندی دینی با نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین سن و نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی داری وجود نداشته است. همچنین نشاط اجتماعی دانشجویان برحسب جنس و وضعیت تأهل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشته است. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد بجز متغیرهای احساس محرومیت نسبی، وضعیت تأهل، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و میزان استفاده از فضای مجازی سایر متغیرهای مستقل از معادله رگرسیون خارج شدند. این متغیرها توانسته اند 28 درصد واریانس متغیر وابسته نشاط اجتماعی دانشجویان را تبیین کنند.
مقایسه تطبیقی نظام تأمین اجتماعی کشورهای منتخب و ایران؛ درس آموزه هایی برای سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
351 - 409
تشریح صحیح و دقیق نظام مستمری یک کشور و بررسی مقایسه ای آن با نظام های بازنشستگی جهان بخش های مهمی از تحلیل سیاستی و طراحی اصلاحات هستند. اگرچه کشورها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تفاوت های قابل توجهی با هم دارند و امکان پیشنهاد الگویی واحد برای نظام های بازنشستگی تمام کشورها وجود ندارد، از رهگذر مرور تجارب آزموده شدیه کشورهای جهان می توان درس های عینی و عملی برای هر کشور استحصال کرد. در این راستا، در این مقاله با هدف استخراج توصیه های سیاستی برای ایران، تجربیه شش کشور شامل کشورهای دارای مشابهت اقتصادی با ایران (ترکیه، روسیه و هند)، و کشورهای دارای نظام های تأمین اجتماعی موفق (هلند، انگلیس و آلمان) بررسی شده است. بدین منظور، بر اساس مهم ترین اسناد و اطلاعات منتشرشده، کشورهای منتخب در هفت محور کلیدی شامل متغیرهای اقتصادی و بازار کار، متغیرهای جمعیت شناختی، نظام حمایت اجتماعی، رتبیه جهانی نظام بازنشستگی، ویژگی ها و پارامترهای برنامه های بیمیه بازنشستگی عمومی، سخاوتمندی برنامه های بازنشستگی و اصلاحات در نظام بازنشستگی بررسی و مقایسه شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که نظام بازنشستگی کشور از وضعیت مطلوب فاصلیه قابل توجهی دارد و ازاین رو نیازمند اصلاحات ضروری است. بر این اساس، در مقاله توصیه هایی در سه حوزیه سیاست گذاری فضای کلان، نظام حمایت اجتماعی، و صندوق های بازنشستگی ارائه شده است.
بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
16 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی عوامل موثر بر استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی در آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته یعنی کیفی و کمّی بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان آموزش وپرورش و آموزش عالی استان آذربایجان غربی بودند که 15 نفر آنان بر اساس اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش همه کارکنان آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بودند که 384 نفر آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند.
یافته ها: الگوی مطلوب جهت استفاده بهینه از کانون تهدیدهای نوین آموزشی بر اساس یافته های حاصل شده دارای مولفه های تشویق (مادی و معنوی) معلمان، تغییر در باورهای فرهنگی جامعه، هماهنگ کردن محتوی کتب درسی با نیاز دانش آموزان، توجه به روش های نوین تدریس، بهبود ساختار تشکیلاتی نظام آموزشی، توجه به نیروی انسانی متخصص و کار آزموده، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش، تقویت زیرساخت تکنولوزی و مجازی و اینترنت میباشد. بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته، با افراد خبره می توان نتیجه گرفت که عدم استفاده از تئوری های علمی آموزش و یادگیری و عدم آگاهی و استفاده از اینترنت و فضای مجازی به عنوان الویت های اول تهدیدات نوین آموزشی می باشد و در مدل نهایی متغیر بهبود ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش حذف شد.
نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده در این مطالعه می تواند به متخصصان و برنامه ریزان آموزش و پرورش در شناخت بهتر وضع موجود و برنامه ریزی برای ارتقای آن کمک نماید.
واکاوی معنای روابط فرازناشویی از دیدگاه افراد متأهل (مطالعه موردی: افراد متأهل درگیر در رابطه فرازناشویی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
197 - 217
روابط فرازناشویی در میان جوامع، فرهنگ ها و حتی افراد متفاوت معنا و تفسیر یکسانی نداشته و همواره مورد اختلاف بوده است. براساس نتایج تحقیقات اینکه افراد چه تعریفی از رابطه فرازناشویی دارند و آن را چگونه تفسیر می کنند پیش بینی کننده درگیری آن ها در این روابط خواهد بود. لذا، یکی از مهم ترین وجوه بررسی روابط فرازناشویی پرداختن به دیدگاه افراد درباره این روابط است. براین اساس در مقاله حاضر بر آن شدیم با بهره گیری از روش کیفی به بررسی تفسیر و معنابخشی افراد متأهل درباره این روابط بپردازیم. بدین منظور با هجده فرد متأهل ساکن شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. این افراد بایستی حداقل یک بار تجربه درگیری در یکی از روابط جنسی، عاطفی یا جنسی-عاطفی در فضای واقعی یا مجازی را می داشتند. نتایج تجزیه و تحلیل روایت مشارکت کنندگان که از طریق تحلیل تماتیک انجام شد نشان می دهد معنا و تفسیر این افراد شامل تقلیل روابط فرازناشویی به آمیزش جنسی، ناچیزانگاری روابط فرازناشویی، همه گیرپنداری روابط فرازناشویی، بی اعتبارسازی وفاداری زناشویی و رابطه فرازناشویی به مثابه یک توافق ضمنی بوده است. افراد مورد بررسی طی این فرایند معنابخشی به برچسب زدایی از روابط فرازناشویی به مثابه یک امر غیراخلاقی پرداخته و درگیر این روابط شده بودند. بررسی یافته های این تحقیق نشان می دهد این افراد از طریق برچسب زدایی تلاش نداشته اند عنوان بی وفایی را از رفتار خیانتکارانه خود بردارند بلکه سعی داشته اند از طریق این استراتژی درگیری خود در این روابط را توجیه نمایند.