مطالب
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۵۷ مورد.
چانه زنی با مدرنیته
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۱
حوزه های تخصصی:
واکاوی مفهوم مدرنیته بازاندیشانه با چشم اندازی به مدرنیته ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
131 - 156
حوزه های تخصصی:
در سپهر جامعه شناسی سیاسی مفهوم «مدرنیته بازاندیشانه» مفهومی نوپدید است که در دهه های اخیر در کانون توجه بسیاری از اندیشمندان جهانی قرار گرفته است، با وجود این، در ایران این مفهوم کمتر شناخته شده و تاکنون پژوهشی مستقل در تبیین اصول نظری آن صورت نگرفته است. «مدرنیته بازاندیشانه» نخستین بار از سوی اولریش بک مطرح شد و آنتونی گیدنز و اسکات لش برداشت های متفاوتی از آن ارائه کردند. با وجود این، یافته های این اندیشمندان در یک نقطه کانونی به هم پیوند میخورد و آن مفهوم «بازاندیشگی» است. این مفهوم نشان میدهد که چگونه مدرنیته متقدم یا کلاسیک دستخوش دگردیسی ماهیتی و شکلی شده و در نتیجه آن تجربه ما از امر مدرن را دگرگون کرده است. نوشتار حاضر میکوشد تا با استفاده از الگوی پارادایمی به دو پرسش کانونی پاسخ دهد: نخست آنکه اصول و بنیانهای نظری مدرنیته بازاندیشانه کدامند و دوم آنکه چگونه میتوان با بهره گیری از واقعیتهای نوین مدرنیته بازاندیشانه، مدرنیته ایرانی را بازخوانی کرد.
ایده تنوع مدرنیته ها در برابر الگوی مدرنیته تک صدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
165 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، طرح و توسعه این مطلب است که مدرنیته وجود ندارد، بلکه مدرنیته ها وجود دارند و چون چنین است صورت بندی نظریه جدیدی در مورد مدرنیته، فراتر از چهارچوب های نظری مدافع اصلی پروژه مدرنیته یعنی یورگن هابرماس ضرورت دارد. چنین رویکردی که ذیل عنوان «تنوع مدرنیته ها» پیش می رود، ضمن توجه جدی به ادبیات انتقادی غیر غربی در مورد پروژه ناتمام مدرنیته هابرماس ،تلاش می کند تا چهار ویژگی اصلی تنوع مدرنیته ها که خود حاصل تنوع فرهنگ ها است را به کمک ادبیات انتقادی غیر غربی مورد بحث قرار دهد. نخست این که، تنوع مدرنیته ها به مثابه آلترناتیوی در مقابل مدرنیته منفرد، نظرگاه های همه شمول تاریخ را عمدتاً با ارجاع به تنوع تاریخ ها به چالش می کشد. دوم این که، تنوع و تعدد کارگزاران یا فاعلان مدرن سازی به مثابه امری در توسعه مدرنیته های مختلف مورد توجه جدی قرار می گیرد. سوم این که، مدرنیته می تواند با دیدگاه ها و بصیرت های متفاوتی ظهور کند، تفاوت هایی که خود نتیجه تفاوت های فرهنگی و تفاوت در عاملان و کارگزاران تغییر است. چهارم این که، دیدگاه «تنوع مدرنیته ها»، بی هیچ تردیدی پیوند بین مدرنیته و تمدن را مورد توجه قرار می دهد و یک عامل مهم در تعریف و تشخیص عاملان مدرنیزاسیون را میراث تمدنی ای می داند که پروژه ها بر مبنای آن ساخته شوند و سامان می گیرند، و چون چنین است مطالعه تنوع مدرنیته ها، همزمان یک مطالعه تمدنی نیز هست.
گذار به مدرنیته در شعر ابتهاج و مقایسه آن با مدرنیته غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
7 - 27
حوزه های تخصصی:
در مباحث نقد ادبی سنت، و نوگرایی(مدرنیسم) یکی از اصلی ترین مسائل در حوزه هنر و ادبیات است. به ویژه در جوامعی که دوره گذار را طی می کنند، دشوارترین و در عین حال تکنیکی ترین مسأله است؛ به خصوص پیوند سنّت و نوگرایی. با ظهور آشکارای شعر نو در عرصه ادبیات فارسی چهره های سرشناسی پای در میدان نوپردازی نهادند که یکی از بارزترین این چهره ها هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) بود. شاعری که می توان گفت به ایجاد نوعی اتحاد و همبستگی محکم میان سنّت و مدرنیسم دست یافته است و این پیوند را در اشعارش به وضوح می توان دید. مقاله حاضر با بررسی اشعار ابتهاج جلوه های سنّت گرایی و نوگرایی در اشعار وی، و چگونگی پیوند این دو مقوله متمایز می پردازد؛ و نشان خواهد داد که هوشنگ ابتهاج نه مخالف سنت است و نه مخالف مدرنیته، بلکه در جهت پیوند میان آن دو از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
مدرنیته به مثابه دیالوگ (مکتب فرانکفورت و مدرنیته - مطالعه موردی هابرماس)
مدرنیته و پندار هویت
منبع:
پژوهش های سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
46 - 53
حوزه های تخصصی:
هویت مفهومی چند وجهی است. به زعم برخی صاحب نظران، هویت رابطه ای نهفته در میان فرد و جامعه قلمداد می شود. حال در وضعیت مدرنیته که تاویل هویت بر خوانش فردگرایی افراطی بنا شده شرایط به نحو دیگری برای سوژه مدرن رقم خورده به گونه ای که بستر برای اتمیزه شدن جامعه مهیا شده است پژوهش حاضر می کوشد پرسش اصلی خود را چنین طرح نماید؛ پندار مدرنیته از هویت چگونه است؟ همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوا کیفی که در مرکز تحلیل خود توجه به سوژه انسانی را مد نظر دارد به تبیین مسئله هویت و مدرنیته می پردازیم. فرضیه مقاله نیز بدین قرار است؛ در سنت فکری مدرن وضعیت استیلای عقلانی حاکم می باشد که به ظهور پدیده فردگرائی افراطی می انجامد. بر این اساس، ظهور و تکوین هویت، مقوله ای کاملا انتزادی و انفرادی فرض می شود. از این رو، فرد جهان موجود را، طبق جهان بینی خویشتن تفسیر می نماید؛ یا درصدد تغییر و مقابله با آن بر می آید.
مدرنیته و قدرت انتخاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گمان شایع بر این است که مدرنیته به واسطه سهم شایانش در پیشرفت، قدرت انتخاب بشر را افزایش داده است. این تلقی که از جهاتی صائب نیز هست در این مقال، با دو پرسش مواجه شده است: مدرنیته به افزایش قدرت انتخاب «کدام انسان» کمک کرده و قدرت انسان را در «چه انتخابی» افزایش داده است؟ بررسی در مورد این دو پرسش، یک بار با تمرکز بر عناصر ممیز و مقوم مدرنیته در «مقام تعریف» انجام گرفته است و بار دیگر با تامل بر محدودیت آفرینی های مدرنیته و انتخاب های ممکن در «مقام تحقق». مقاله «مدرنیته و قدرت انتخاب»، پس از آوردن شواهدی در تایید مدعیات، به این نتیجه رسیده است که چون مدرنیته یک کل منسجم است و از معدود ایده ها و اندیشه های کلان در زندگی بشر که به تحقق درآمده و به جریانی هژمونیک و الگویی مورد غبطه و تاسی دیگران بدل شده است، دچار نوعی تمام گرایی، خاتمیت، انحصار و برتری جویی گردیده است و همین خصوصیات عارضی به اضافه برخی خصایص ذاتی، نظیر بی اعتنایی به مساله برابری و نادیده گرفتن دیگر ابعاد وجودی انسان، باعث شد به مانعی در برابر انتخاب های اساسی و شالوده شکن انسان معاصر بدل گردد.
مدرنیته ایرانی؛ قصه نامکرر
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی مدرنیته دینی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
رستگار کردن جهنم مدرنیته
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ تیر شماره ۵۲
حوزه های تخصصی:
نسبت دین و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
لیوتارو پست مدرنیته فلسفی
نوگرایی دینی و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
در این گفتوگو به ایستار روشنفکران دهههای 40، 50 و 70 ایران در برابر مدرنیته پرداخته شده است. بیشترین مباحث حول محور افکار شریعتی است و اینکه آیا میتوان او را مدرن به حساب آورد یا خیر. در نهایت اختلاف نظر میان شرکت کنندگان بر سر این مسئله باقی مانده است.
تورن و بازخوانی مدرنیته
روشنفکران ایرانی و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
مدرنیته همواره یکى از مفاهیم کلیدى در مناقشات و مباحثات روشنفکرى ایرانى بوده است. روشنفکران ایرانى در تقابل با پدیده مدرنیته تاکنون چهار نسل را پشت سر گذاشتهاند و در هر دوره رویکردى خاص به مدرنیته داشتهاند. نسل چهارم عمدتاً روشنفکران پس از انقلاب مىباشند که مىتوان آنها را «روشنفکران گفتگوگرا» نامید. آنان براى کمک به استقرار این داد و ستد گفتگویى با مدرنیته، خود را از قید تهدید «غربى بودن یا علیه غرب بودن» رهایى بخشیدهاند.
نگاه گیدنز به مدرنیته
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۸ شماره ۲۲
مدرنیته و اندیشه انتقادی
حوزه های تخصصی:
کانت ، مدرنیته و فرامدرنیته
تأثیر مدرنیته بر خانواده
حوزه های تخصصی:
مدرنیته، شیوهای نوین در حوزههای مختلف زندگی انسان است که با ارائه سبک جدیدی از زندگی، تحولیفراگیر را در جامعه به ارمغان آورد. برای بررسی این مسئله، مقاله حاضر، پیامدهای مدرنیته در خانواده را بررسی میکند. مدرنیته، تأثیرات مثبتی مانند رفاه، سهولت دسترسی به دنیای اطلاعات و... بود، اما پیامدهای منفی نیز به همراه داشت. هدف از بررسی این موضوع، روشنکردن ابعاد منفی مدرنیته بر خانواده است تا با نگاهی نو به این مسئله از اثرات منفی آن بر خانواده به عنوان مهمترین عضو جامعه کاسته شود. نوشتار حاضر بعد از بررسی منابع اسلامی، تحلیلی، جامعهشناسی و سایر منابع، با روش فردی، کتابخانهای، توصیفی و کاربردی پس از اشاره به جایگاه خانواده در اسلام و مؤلفههای مدرنیته، به پیامدهای منفی مدرنیته از جمله تغییر در ساختار و فرهنگ خانواده و شیوه همسرگزینی، کاهش روابط عاطفی خانواده، نرخ باروری و افزایش طلاق میپردازد.