مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶٬۲۸۱ تا ۵۶٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
81 - 104
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای شناسایی، طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوسِ مبتنی بر رویکرد تدریسِ مسئله محور چارچوبی داده شده است. تلاش بر آن بوده طرحی کلی برای طراحی الگوی آموزشی نوین به منزله راهبرد بهبود در تدریس و یادگیری زبان انگلیسی ارائه شود. همچنین در این پژوهش در جایگاه تسهیلگر و راهنما به رفع مشکل یادگیری و عملکرد بهتر در یادگیری پرداخته شده است. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی است. اطلاعاتِ بخش کیفی برای شناسایی مؤلفه هایِ الگو ازطریق مرور نظام مندِ 93 اثر و ازطریق مصاحبه عمیق با 32 نفر از متخصصانِ در دسترس و هدفمند گردآوری شده است. سپس تحلیل محتوای کیفی استقرائی مؤلفه ها انجام گرفت و شاخص های نهایی الگو مشخص شدند. برای اعتباریابی مؤلفه ها در بخشِ کمی از 25 نفر از متخصصان خواسته شد درزمینه شاخص ها و الگو اظهارنظر کنند. بر اساس نتایج به دست آمده از 0/9 = CVR و پایایی پرسش نامه 0/83 =r نیز هر 94 مؤلفه در قالب 18 شاخص اصلی و 76 شاخص فرعی دسته بندی شدند که جداگانه فعالیت های قبل، حین و بعد از کلاس به همراه فعالیت های مستقل مدرس و فراگیر تأیید و به صورت الگوی مفهومی و روندی بررسی شدند. طبق نتایج، شاخص های شناسایی شده الگوی طراحی شده قابل قبول اند. همچنین طبق نظرِ متخصصان، وجود مؤلفه های ارائه شده در الگو می تواند به عنوان انتخاب روش تدریس مناسب با طراحی آگاهانه تأثیر فراوانی در فعال بودن فراگیران در یادگیری خود داشته باشد. لذا نحوه برنامه ریزی و اجرای این الگو نه تنها به مدرسان زبان انگلیسی، بلکه به مدرسان گرایش ها و دروس گوناگون نیز پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آن ها بود.
روش : این پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 5 شهر تهران و مادران آن ها در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه آماری این پژوهش تعداد 48 نفر از دانش آموزان به همراه مادران آن ها بودند که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس مادران آن ها در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزشی مدیریت استرس و مدیریت خود و آموزش تلفیقی (مدیریت استرس و مدیریت خود) در 8 جلسه 60 دقیقه ای، دو بار در هفته می باشد.. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سواری، 1390)، می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار spss نسخه 23 تحلیل شد.
یافته ها: آموزش تلفیقی در مقایسه با سه روش دیگر در کاهش نمرات تعلل ورزی روش موثرتری بوده است. نتایج نشان می-دهد که بر خلاف دو مؤلفه تعلل ورزی عمدی و تعلل ورزی ناشی از خستگی، تفاوت میانگین های تعدیل شده مؤلفه تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی و نمره کل تعلل ورزی در دو گروه مدیریت خود و گروه کنترل (001/0=p) معنادار است و این موضوع بیانگر اثر بخشی معنادار روش آموزش مدیریت خود در کاهش تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی و نمره کل تعلل ورزی است. هم چنین اثر هر سه روش آموزشی به مادران، در مرحله پیگیری، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان دختر آنان را کاهش داد و تفاوت معناداری در اثر بخشی این سه روش در کاهش تعلل ورزی تحصیلی وجود ندارد.
نتیجه گیری : آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران به صورت پایدار تعلل ورزی تحصیلی فرزندان را کاهش می دهد. اجرای برنامه آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، تعلل ورزی تحصیلی فرزندان آنان را در مقایسه با گروه گواه کاهش داده است. بر این اساس چنین نتیجه گیری می شود که آموزش تلفیقی مدیریت استرس و مدیریت خود به مادران، به صورت پایدار ابعاد تعلل ورزی فرزندان را کاهش می دهد.
تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی پایه های ششم ابتدایی و هفتم متوسطه بر اساس ابعاد هوش هیجانی
حوزههای تخصصی:
توسعه مهارت های هوش هیجانی در دانش آموزان، بسیار حائز اهمیت است و نیاز به یک برنامه کامل و جامع، در این زمینه وجود دارد. پژوهش حاضر، باهدف بررسی میزان توجه به موضوع هوش هیجانی، در کتب مطالعات اجتماعی پایه های ششم ابتدایی و هفتم متوسطه، اجرا شد. این پژوهش، توصیفی_تحلیلی و با استفاده از روش آنتروپی شانون انجام شده است. جامعه آماری، کتب مطالعات اجتماعی پایه های ششم ابتدایی و هفتم متوسطه در سال تحصیلی 1401_1400 بود. نمونه آماری نیز، برابر با جامعه آماری، در نظر گرفته شد. همچنین، با استفاده از چک لیستی از معیارهای هوش هیجانی با 5 بعد و 26 مؤلفه، داده ها جمع آوری شدند. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که از بررسی کتب مطالعات اجتماعی پایه های ششم ابتدایی و هفتم متوسطه، از مجموع 239 واحد شمارش شده، بعد مهارت اجتماعی با 69 مورد، بیش ترین و بعد آگاهی اجتماعی با 23 مورد، کم ترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. بیش ترین ضریب اهمیت نیز با مقدار (264/.)، مربوط به بعد خودآگاهی و کم ترین ضریب اهمیت با مقدار (071/.)، مربوط به بعد آگاهی اجتماعی بود. نتایج نشان داد که میزان توجه به ابعاد هوش هیجانی، در این کتب متفاوت است و به بعضی ابعاد کم توجه شده است.
چالش های ارتباطی ناشی از همه گیری کووید-19 با احساس تنهایی و هیجان های منفی با میانجی گری ویژگی بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه علّی چالش های ارتباطی ناشی از کووید-19 با احساس تنهایی و هیجان های منفی با نقش میانجی گری بخشش انجام شد که پژوهشی توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل شهروندان شهر تهران بود که قرنطینه خانگی را تجربه کردند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. پرسشنامه ها به صورت داوطلبانه و به شیوه نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران، مقیاس عاطفه منفی واتسون و همکاران، مقیاس بخشش هالند و همکاران و پرسشنامه چالش های ارتباطی محقق ساخته به منظور گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی این ابزارها بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها نشان داد که میانجی گری بخشش در رابطه چالش های ارتباطی و عواطف منفی و احساس تنهایی معنادار بود، ولی نقش میانجی ویژگی بخشش در برقراری ارتباطات اجتماعی توانست این پیامدهای منفی را تعدیل نماید. پیشنهاد می شود که در آموزش و پرورش و در خانواده ها بر پرورش ویژگی های شخصیتی تأکید شود تا بدین وسیله زمینه تعدیل پیامدهای منفی چالش های ارتباطی ناشی از انواع بحران در جهان پرتلاطم امروز فراهم گردد.
تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
281 - 309
حوزههای تخصصی:
یکی از آداب فرهنگی ایرانیان، رودربایستی است: نوعی احساس کم رویی و خجالت، مرتبط با حفظ وجهه که در مواقعی که افراد احترام زیادی برای طرف مقابل قائلند، به چشم می خورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکت کنندگان شامل 14 زن با صمیمیت زوجی پایین بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و گلوله برفی؛ با استفاده از مقیاس صمیمیت انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و صوت مصاحبه ها واژه به واژه پیاده سازی گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناختی هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. تحلیل تجربه پدیداری مبتنی بر رودربایستی در روابط زوجی زنان با صمیمیت پایین منجر به استخراج 11 مضمون اصلی گردید که عبارتند از: ادراک مشارکت کنندگان از مفهوم رودربایستی، حوزه های بروز، دلایل رودربایستی از دید افراد تجربه کننده، نحوه بروز، پیامدهای شناختی، پیامدهای عاطفی، پیامدهای رابطه ای، پیامدهای جسمانی-روا ن شناختی، پیامدهای مثبت، عوامل موثر و نتایج کنارگذاشتن رودربایستی. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که پدیده رودربایستی به دلایل متفاوت و در ابعاد مختلفی از روابط صمیمانه زنان با همسرانشان و در قالب های متنوعی رخ می دهد و رخداد این پدیده و نیز کنارگذاشتن آن موجب ایجاد طیفی از پیامدهای مثبت و منفی برای آنان می گردد. پیشنهاد می شود با توجه به نتایج این پژوهش برنامه ای تدوین گردد تا در فرایند زوج درمانی در بستر فرهنگی، نوع تعاملات زوجین مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته و مداخلات متناسب انجام گیرد.
مدل روابط علّی بین جهت گیری های هدفی و فریب کاری تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش تعدیل گر متغیر جنس در رابطه بین جهت گیری های هدفی و فریب کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 200 دانشجو (100 پسر و 100 دختر) به نسخه تجدید نظر شده پرسش نامه هدف پیشرفت (الیوت و مورایاما، 2008) و مقیاس فریب کاری تحصیلی (فارنسه، ترامونتانا، فیدا و پاسیلو، 2011) پاسخ دادند. در این پژوهش، به منظور آزمون مدل علّی اثرات تعدیل گر جنس در رابطه بین جهت گیری های هدفی و فریب کاری تحصیلی، از روش آماری مدل یابی معادله ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که در کل نمونه دانشجویان و هر یک از گروه های نمونه دانشجویان دختر و پسر، رابطه بین جهت گیری تسلطی گرایش محور با فریب کاری تحصیلی، منفی و معنادار و رابطه بین جهت گیری های هدفی تسلطی اجتناب محور، عملکردی گرایش محور و عملکردی اجتناب محور با فریب کاری تحصیلی، منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط علّی بین متغیرها نشان داد که روابط بین جهت گیری های هدفی و فریب کاری تحصیلی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر، هم ارز هستند. در نهایت، نتایج نشان داد که در مدل های علّی مفروض، به ترتیب 20 و 14 درصد از پراکندگی نمرات فریب کاری تحصیلی از طریق جهت گیری های هدفی در دانشجویان پسر و دختر تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر ضمن حمایت از آموزه های مفهومی نظریه هدف پیشرفت در توضیح سازه انگیزشی فریب کاری تحصیلی، نشان داد که ویژگی های کارکردی سازه انگیزشی جهت گیری های هدفی در پیش بینی رفتارهای فریب کارانه تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر متشابه است.
بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
31 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای وسواس و عدم تحمل ابهام در پیش بینی اضطراب کرونا براساس باورهای فراشناختی افراد در شیوع ویروس کووید -19 بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردانی که به صورت اینترنتی پرسشنامه ها را تکمیل نمودند، بود. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برابر 330 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (1977)، تحمل ابهام مک لین (1993)، باورهای فراشناختی ولز (1997) و پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1399) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد که با استفاده از نرم افزار Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که در مدل فرضی تمام شاخص ها برازش مناسبی داشتند و مدل مورد نظر تایید شد. همچنین ضرایب مسیر نشان داد که فقط مسیر مستقیم باورهای مثبت به تحمل ابهام و وسواس معنادار نبود و بقیه مسیرها از باورهای فراشناخت به وسواس و تحمل ابهام و همچنین مسیر از وسواس و تحمل ابهام به اضطراب کرونا معنادار بودند. بحث: بنابراین باورهای فراشناختی با میانجی گری وسواس و عدم تحمل ابهام، میزان اضطراب کرونا را در دوران شیوع کووید 19 پیش بینی می کند.
فرا تحلیل اثر بخشی درمان فعال ساز رفتاری برمیزان افسردگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
161 - 174
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج بدست آمده از انجام پژوهش های گوناگون، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص میکند. با انجام فراتحلیل می توان دیدگاه کلی تری نسبت به تاثیر مداخلات گوناگون بدست آورد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان فعال ساز رفتاری بر میزان افسردگی می باشد که به صورت فراتحلیل انجام شده است. روش شناسی: به این منظور از بین 15 پژوهش، 8 پژوهش، که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شده و فرا تحلیل روی آنها انجام شده است. تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از نرم افزار جامعCMA-2)) صورت گرفته است. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که درمان فعال ساز رفتاری به طور معنی داری در سطح خطای کم تر از 05% بر افسردگی موثر بوده است و اندازه ثر کلی بر حسب مقیاس هم بستگی 633% ؛ برحسب تفاوت میانگین استاندارد 857/11 و بر حسب مشخصهg هجز نیز70/1 گزارش شد. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این فرا تحلیل نشان می دهد که درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری به عنوان یک روش کاربردی می تواند به کاهش نشانه های افسردگی نوجوانان کمک کند و به عنوان یک روش موثر در جلسات درمانی مورد استفاده درمانگران قرار گیرد. با استفاده از این روش می توان نوجوانان افسرده را به عضوی فعال در جامعه تبدیل کرد و مشارکت آنها را در فعالیت های اجتماعی بهبود ببخشید.
تأثیر مبانی خداشناسی حکمت متعالیه بر انسان شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی نسبت انسان شناسی و خداشناسی حکمت متعالیه دو رویکرد می توان اتخاذ نمود؛ بررسی لوازم انسان شناختی مسائل خداشناسی و یا پیگیری عناصر خداشناسی به کار رفته در انسان شناسی. این پژوهش بر اساس رویکرد دوم با بیان اصول انسان شناسی صدرایی، یعنی شناخت انسان در مقام ذات، صفات و افعال، نقش عناصر خداشناسی حاضر در انسان شناسی صدرایی را، هرچه بیشتر و بهتر تبیین می کند. طبق مبانی ملاصدرا، انسان رقیقه ای از حقیقت الهی است که در ذات، صفات و افعال، مثال خداوند است، زمانی که از کلمه مثال استفاده می شود و نه مثل، بدین معنا است که انسان کامل وجوب ذاتی ندارد و در صفات نیز مطلق نیست و ظل باری تعالی بوده و وجوب و اطلاق ظلی ندارد نه اصیل و بدین طریق ملاصدرا هم شباهت انسان کامل و باری تعالی را درنظر می گیرد و هم تفاوت آن دو را. بنابراین شناخت اصول خداشناسی حکمت متعالیه، به شناخت ابعاد وجودی انسان و ظرفیت ها و توانمندی های وجودی او منجر می شود، که نتیجه این ارتباط تنگاتنگ در نظریه «انسان کامل» بسیار روشن و واضح است؛ چراکه، انسان کامل به عنوان ظل باری تعالی و خلیفه او می تواند شبیه خداوند باشد و حاوی تمامی اسماء و صفات الهی گردد.
شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه و نگهداشت نومعلمان در نظام آموزش و پرورش به شیوه کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا کیفی صورت گرفته است. 19 نفر از خبرگان، مدیران و معاونان منابع انسانی، و نومعلمان استخدام شده 5 سال اخیر نظام آموزش و پرورش به روش گلوله برفی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تحلیل داده ها از فن تحلیل محتوای کیفی مصاحبه با رویه کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد روایی کدهای به دست آمده از طریق بررسی همکاران و پایایی نیز از طریق ضریب توافق کندال محاسبه شد. نتایج تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها نشان داد سازوکارهای توسعه نومعلمان شامل نشست های درون و برون مدرسه ای، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، فنون طراحی مشاغل، تسهیم دانش، یادگیری عملی، شبکه سازی، مدیریت عملکرد، خودتوسعه ای، جانشین پروری، آموزش، کار تیمی و مسیر پیشرفت شغلی عمودی است. پرداخت مبتنی بر عملکرد و شایستگی، مزایا، توجه به نیازهای سطح بالا (معنوی) و توجه به نیازهای سطح پایین (مادی) مهمترین سازوکارهای نگهداشت نومعلمان بودند. نظام آموزش و پرورش برای تحقق برنامه ها و سیاست های تحول باید برای توسعه و نگهداشت معلمان تازه کار مستعد، سازوکارهای نظام مند و هدف محوری تعریف، اجرا و ارزیابی کند.
تحلیل گفتمان ادبی خطبه حضرت زهرا (س) در برابر زنان مهاجرین و انصار
حوزههای تخصصی:
به طور کلی گفتمان به بافت زبان در مراحل بالاتر از جمله اطلاق می شود. تحلیل گفتمان چگونگی شکل گیری معنا را در ارتباط با عوامل درون زبانی (زمینه متن) و برون زبانی (زمینه اجتماعی، فرهنگی و موقعیتی) بررسی می کند، به عبارت دیگر گفتمان، واکاوی معنا در بافت است. ادیب در گفتمان ادبی می کوشد با ایجاد تناسب میان عناصر زیباشناختی ادبی و بافت موقعیت به اقناع و اثرگذاری بر مخاطب بپردازد. خطبه حضرت زهرا3 در برابر زنان مهاجر و انصار یکی از مهم ترین خطبه های ایشان در باب دفاع از ولایت است که آن را در بستر بیماری ایراد فرمود. حضرت در این خطبه به منحرف شدن مردم از مسیر اصلی هدایت پرداخته که توسط پیامبر6 ترسیم شده بود و از حقایق فراموش شده پرده برمی دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و از منظر گفتمان ادبی به بررسی ساختارهای مختلف خطبه بر اساس بافت موقعیتی و بافت متنی آن پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که موقعیت ایراد خطبه از قبیل سستی و غفلت مردم در دفاع از حق، عهد شکنی و نادیده گرفتن جایگاه حضرت علی7 در امر خلافت باعث شده است که ساختارهای مختلف خطبه صرفاً ابزاری برای زیباسازی متن نباشد و در زمینه تبیین حقایق و بیدارسازی وجدان های به خواب رفته به عنوان عنصری فعال عمل کند و در نهایت به هدف خطبه جامه تحقق بپوشاند که اقناع و اثرگذاری بر مخاطب می باشد.
نسخه خوانی (29)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر در قالب بیست و نهمین سلسله انتشارات با عنوان نسخه خوانی، متن چند نسخه را مورد مداقه قرار داده است. این متون بدین شرح اند:
یا که اندر عبارت ترکی / بش یوز آلتون دویست دینار است!
اعتنای حاکمان خراسان دوره قاجار به تاریخ بیهقی
یادداشتی از یک جرجانی در باره اورنگ زیب و اورنگ آباد در سال 1054
پزشکی سنتی حیوانی: خواص پزشکی اجزاء بدن شیر
زندگینامه خودنوشت استاد محمود شهابی خراسانی
تواریخ زندگی شیخ ابراهیم زنجانی
گواهی فقیر بودن یک شخص و درخواست کمک از مومنان برای او
تجربه همکاری و همراهی روحانیت با فتحعلی شاه قاجار
آسیب شناسی و پیامدهای منفی روابط دختران و پسران نوجوان در جامعه
بر اساس تعاملات بین فردی نمی توان هر ارتباطی را " دوستی دختر و پسر " نامید در واقع می توان رابطه با جنس مخالف را این گونه تعریف کرد : رابطه دوستی با جنس مخالف ارتباطی است که بین پسر و دختر وجود دارد و در این ارتباط عشق، محبت، صمیمیت وجود دارد به همین علت ارتباط بین معلم و شاگرد، هم کلاسی و مانند آن که برای اهداف خاص و ویژه ای است رابطه دوستی دختر و پسر گفته نمی شود گاهی علاقه به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او از هنجارهای دینی و اجتماعی خارج می شود که این مسئله هم گناه و هم غیراخلاقی است. با توجه به این که ارزش های دینی و فرهنگ یک جامعه از معیارهای مهم درک و تشخیص مسائل اجتماعی است و از آنجائی که اسلام، دین اکثریت افراد جامعه است ومی توان گفت که روابط میان دختر و پسر در جامعه اسلامی ما جایگاه مطلوبی ندارد. پس طبیعی است که روابط دختر و پسر قبل از ازدواج از دید ارزش ها، سنت ها و هنجارهای فرهنگی ودینی ما یک مسئله اجتماعی است. اما در مورد این که این روابط یک مسئله و گرفتاری شخصی افراد است یا جزء مسائل عام ساخت اجتماعی است، باید گفت که این امر از یک طرف یک مسئله وگرفتاری شخصی است که جوانان را با این مشکل مواجه کرده که چگونه با جنس مخالف رفتار کنند؟ در این مقاله قصد داریم به بررسی و شناخت آسیب شناسی و پیامدهای منفی روابط دختران و پسران نوجوان در جامعه بپردازیم.
بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
یک مدل جدید DEA شبکه ای فازی با اندازه های امکان و الزام برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده با ارتباطات شبکه ای و داده های فازی (مطالعۀ موردی: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تئوری امکان، به عنوان یکی از پرکاربردترین رویکردها در منطق فازی، تاکنون رابطه ای برای حل مدل هایی با محدودیت هایی از نوع مساوی و بر مبنای ریاضیات تئوری امکان ارائه نشده است؛ بنابراین از اهداف اصلی این تحقیق معرفی روابط دی فازی سازی محدودیت هایی به صورت مساوی، با اندازۀ الزام در نوع خاصی از مدل DEA شبکه ای-فازی، به منظور ارزیابی عملکرد و اندازه گیری کارایی های کلی و مرحله ای در صنعت برق ایران است. در این تحقیق با ترکیب مدل SBM فازی مبتنی بر تئوری امکان و مدل SBM شبکه ای ( N-SBM) ، مدل های تحلیل پوششی داده های شبکه ای فازی را توسعه و بهبود داده و چهارچوبی مناسب و قابل کاربردی برای شرایط با داده های غیرقطعی و با ساختار چندمرحله ای و شبکه ای ایجاد شده است. در پژوهش حاضر، ابتدا روابط دی فازی سازی محدودیت های مساوی با اندازۀ الزام ارائه شده است، سپس به کمک روابط پیشنهادی، مدل جدیدی از تحلیل پوششی داده های شبکه ای-فازی مبتنی بر تئوری امکان ارائه شده است. به منظور اعتبارسنجی مدل شبکه ای فازی پیشنهادی و با توجه به نقش زیربنایی صنعت برق در اقتصاد کشور، ماهیت شبکه ای آن و عدم قطعیت موجود در بعضی از متغیرها و داده های موجود در صنعت برق، از مدل پیشنهادی در ارزیابی عملکرد و محاسبۀ کارایی های مرحله ای و کلی واحدهای تصمیم گیرنده در صنعت برق ایران بهره برده شده است که با توجه به نتایج حاصل، رویکرد پیشنهادی می تواند ابزاری کارآمد در فرآیندهای مشابه با ارتباطات شبکه ای-فازی در نظر گرفته شود. همچنین در این مقاله و برای اولین بار به یکی از چالش های اصلی موجود در پژوهش های موضوعی تئوری امکان، که همان نبود روابط دی فازی سازی محدودیت های مساوی با اندازۀ الزام است، اشاره و راهکار ارائه شده است.
تدوین مدل هشداردهی حسابرسان با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
161 - 180
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش مصادیق فساد مالی در حوزه های مختلف، هشداردهی حسابرسان به عنوان ابزاری برای جلوگیری و مبارزه با فساد مالی در کشور های گوناگون مطرح شده است، اما تا کنون در کشور ایران الگوی منسجمی برای این مساله ارائه نشده است. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است تا الگوی هشداردهی حسابرسان براساس روش داده بنیاد طراحی گردد. به این منظور در سال 1399 با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) با 18 نفر از اعضای هیات علمی متخصص، شرکاء مؤسسات حسابرسی، مدیران سازمان حسابرسی و جامعه حسابداران رسمی ایران که در زمینه حسابرسی صاحب نظر و دارای تجربه بوده اند، مصاحبه های عمیق تا مرحله اشباع صورت گرفت. داده های پژوهش با استفاده از روش کدگذاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقوله های اصلی و مفاهیم استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد مهمترین شرایط علی که می تواند در هشداردهی حسابرسان موثر باشد، ساختارحاکمیت، قوانین حاکم، ساختارحرفه و ویژگی های حرفه حسابرسی است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد برای دستیابی به هشداردهی حسابرسان باید راهبرد هایی مانند اصلاح ساختارحرفه، اصلاح ساختار نظارتی، اصلاح زیرساخت و کیفیت آموزش و مدرنیته (استفاده از فنّاوری های نوین) اتخاذ گردد. در نهایت، الگوی پژوهش نشان داد که هشداردهی حسابرسان می تواند پیامد هایی از قبیل ارتقاء جایگاه حرفه، کاهش فساد مالی، افزایش شفافیت وکیفیت گزارشگری، پویایی نظام اقتصادی، چابک سازی ساختار حرفه حسابرسی، تصویب قانون حمایتی حسابرسان، ورود فنّاوری اطلاعات و حسابخواهی و حسابدهی را در پی داشته باشد
مدل قابلیت حسابرسی عملکرد برای بخش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
181 - 200
حوزههای تخصصی:
امروزه پایین بودن بازدهی و کارایی، عدم رعایت صرفه های اقتصادی و معضلات زیست محیطی از چالش های مهم بخش عمومی ایران به شمار می روند. برای حل این چالش ها می توان با ارائه مدل تحولی مناسب حسابرسی عملکرد به بهبود تدریجی فرآیندهای بخش عمومی ایران پرداخت. از این رو، هدف پژوهش حاضر واکاوی ادبیات موضوع برای استخراج عناصر بنیانی حسابرسی عملکرد با دو رویکرد فرایندی و محتوایی جهت ارائه الگویی مناسب با استفاده از مدل بلوغ قابلیت یکپارچه برای بخش عمومی ایران است. این پژوهش با روش آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و محتوایی مبتنی بر روش دلفی و مدل سازی انجام شد. 100 نفر از ﺧﺒﺮگان و متخصصین حسابرسی عملکرد و عملیاتی با روش گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانه ای (با تکنیک های ترکیبی بررسی منابع) و میدانی استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و طرح تحقیق محقق ساخته است. برای واکاوی داده ها، از تحلیل های ترکیبی با استفاده از تکنیک های کدگذاری و تبدیل داده هاو نرم افزارهای کاربردی استفاده شد. بر اساس یافته ها ابتدا، (7)عامل و (127)بُعد ﻛﻠیدی به عنوان عناصر بنیانی حسابرسی عملکرد به روش اکتشافی استخراج و به تایید خبرگان رسید. سپس، مدل قابلیت حسابرسی عملکرد بخش عمومی ایران به شکل ماتریس چند صفحه ای طراحی و اعتبارسنجی شد. نتیجه اینکه این مدل یک نقشه راه و مسیر تکاملی را توصیف می کند و هدف آن توسعه حسابرسی عملکرد تا حد اعلای حرفه ای شدن برای بهبود فرآیندها است.
بررسی ابعاد درگیری تحصیلی دانشجویان حسابداری در برنامه های آموزش الکترونیکی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
201 - 220
حوزههای تخصصی:
شیوع همه گیری جهانی COVID-19 منجر به تغییرات اساسی در رویکردهای آموزشی کشور شده است. اکثر موسسات عالی به آموزش آنلاین متوسل شدند و در مدت زمان کوتاهی فرآیند آموزش را فقط به صورت آنلاین اجرا کردند. از این رو، پژوهش حاضر اهمیت و وضعیت ابعاد درگیری های تحصیلی دانشجویان حسابداری در محیط آموزشی الکترونیک را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشجویان حسابداری دانشگاه های تهران، علامه طباطبائی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و الزهرا در کلیه مقاطع تحصیلی می باشد. داده های پژوهش بر اساس پرسشنامه ای شامل 24 مفهوم مربوط به چارچوب درگیری های آنلاین برای تحصیلات عالی ردموند و همکاران (2018) که کارکرد آن در محیط آموزشی کشور طبق نظرات اساتید دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت، جمع آوری گردید. نتایج حاصل از شاخص های نکویی ب رازش، تایی د کننده اعتبار شاخص های چارچوب درگیری های آنلاین بوده است. در پایان ابعاد چارچوب درگیری های آنلاین دانشجویان حسابداری در پنج دانشگاه م ورد مطالع ه با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از منظر دانشجویان حسابداری در یک محیط آموزشی الکترونیک، به ترتیب درگیری های تحصیلی رفتاری، شناختی، اجتماعی، مشارکتی و عاطفی دارای بیشترین اهمیت هستند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که میانگین نمرات اختصاص داده شده به درگیری های اجتماعی، شناختی، رفتاری، مشارکتی و عاطفی تفاوت معناداری با مقدار آزمون (حد متوسط 3) دارد. از دیدگاه دانشجویان حسابداری، سطح کلیه درگیری های بررسی شده کمتر از حد متوسط می باشد.
همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشاء اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
221 - 240
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات طی سالهای 1390تا 1398 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران تشکیل می دهند. فرضیه های پژوهش از طریق معادله رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته اند. فرضیه اصلی پژوهش در خصوص وجود رابطه بین همزمانی قیمت و پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات رابطه معنادار مثبت تایید شده است. سایر یافته ها حاکی از وجود یک رابطه معنادار مثبت بین همزمانی قیمت سهام با افشا اطلاعات و عدم رابطه بین پوشش تحلیلگر و همزمانی قیمت سهام می باشد. افزایش تعداد تحلیلگران از یک طرف و همزمان افزایش کمی اطلاعیه های منتشر شده شرکتهای مورد بررسی در سامانه کدال بیانگر مثبت شده ارتباط این دو متغیر با متغیر قیمت بوده است. به عبارتی هر اندازه همزمانی افزایش می یابد تعداد بیشتر اطلاعیه ها و افزایش تعداد تحلیلگران به همزمانی بیشتر قیمت سهام منجر خواهد شد.
واکاوی نقاط ضعف، چالش ها و گفتمان های انتقادی نسبت به ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی «کامرون-کویین» در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
101 - 114
حوزههای تخصصی:
ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی کامرون و کویین به عنوان یکی از معتبرترین مدل های فرهنگ سازمانی به منظور شناخت فرهنگ سازمانی غالب در بسیاری از سازمان ها مورد استفاده قرارگرفته است. هدف از پژوهش حاضر نقد، واکاوی نقاط ضعف و شناسایی گفتمان های اصلی نسبت به این مدل در سازمان های دولتی ایران است. بدین منظور ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی کامرون و کویین که در سال 1999 ارائه شده است به دقت مطالعه شد و داده های موردنیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای منابع موجود و مصاحبه نیمه ساختاریافته دومرحله ای (20 نفر، 15 نفر) گردآوری شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه مدیران و خبرگان سازمانی در سازمان های دولتی بودند. در بخش نخست پژوهش 20 مصاحبه با خبرگان انجام شد که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار 94 واحد معنادار، 33 رمز، 12 طبقه و 4 درون مایه از داده ها احصا گردید. پایایی یافته های بخش نخست با استفاده از روش پی اسکات مورد تأیید قرار گرفت. در بخش دوم پژوهش به منظور واکاوی گفتمان ها و احصای گفتمان های اصلی نسبت به این مدل، مصاحبه با 15 نفر از خبرگان انجام شد و با شیوه تحلیل گفتمان انتقادی سه گفتمان اصلی کارکردی، اقتضایی و غیرکارکردی احصا گردید. در ادامه با استفاده از نظر خبرگان با روش رتبه بندی واسپاس، گفتمان های اصلی با اولویت غیرکارکردی، اقتضایی و کارکردی رتبه بندی شدند، به این معنا که از نگاه خبرگان سازمان های دولتی ابزار ارزیابی فرهنگ سازمانی کامرون و کویین مناسب برای پیاده سازی در سازمان های دولتی ایران نیست. در پایان نیز پیشنهادهایی برای بهبود مدل ارائه شد.