مطالب
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
157 - 171
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من فروع العلوم اللغویه تبحث فی الوسائل اللغویه التی تمنح الخطاب خصائص تمیّزه عن الخطاب المبتذل. والناقد الأسلوبی بدوره یدرس الخطاب فی الغالب من خلال ثلاث نوافذ یتصدرها المستوی الصوتی الذی یضم الموسیقی الخارجیه والداخلیه ثم المستوی الترکیبی الذی یشتمل علی ما یتعلق بالنظم اللغوی فی التراکیب المستخدمه. وأخیرا تبحث عن المستوی الدلالی (البلاغی) لیدرس مجموعه من الأسالیب والصور کالاستعاره والمجاز والطباق للکشف عن دلالات الأسالیب فی النص. وکثیرا ما یعتمد الناقد علی الإحصائیات لتحلیل دلالات الأسلوب الموظف فی النصّ الأدبی وکشف قیمته وسماته الجمالیه. تهدف هذه الدراسه من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی إلی المعالجه الأسلوبیه فی الخطبه ال (205) من نهج البلاغه. واتضح أنه فی المستوی الصوتی یوجد تلاؤم کبیر بین صنعه السجع والتکرار ودلالتهما. الترادف فی هذه الخطبه بنوعیه یعکس نفسیه بعض الشخصیات ومواقفها فی الأحداث. وفی المستوی الترکیبی تم استخدام الجمله الفعلیه بنسبه (76.5) بینما الجمله الاسمیه بنسبه (23.5) وهذا التفوق للجمله الفعلیه قد خلق دینامیکیه وتفاعلا أکبر مع العالم الخارجی، ولایعدل إلی الجمله الإسمیه إلا فیما یتعلق بالقضایا والأحکام الثابته التی لا تتبدل بمرو الزمان. الاستفهام فی هذه الخطبه خرج عن معناه الحقیقی واستخدم فی معنی الاستغراب والإنکار والرد. وفی المستوی الدلالی نظرا إلی أن الاستعاره انحراف عن التعبیر العادی فقد تم توظیفها کثیرا لطرد الرتابه عن أجواء النص. تم استخدام المجاز للانتقال من التصویر المألوف إلی تصویر فنی یعتمد علی التأمل والفکر للوصول إلی معان جدیده.
سبک زندگی در نهج البلاغه و بازتاب آن در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه به سبک زندگی از مباحث ضروری جوامع امروزی است. این مفهوم بازتاب دهنده طیف کاملی از عقاید، ارزش ها و فعالیت های اجتماعی است که جوامع را از هم متمایز می کند. سبک زندگی اسلامی متشکل از مجموعه هایی به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در زمینه های مختلف حیات بشری است. نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع اصلی اسلامی، دربردارنده شاخصه های متعدد سبک زندگی در زمینه های مختلف است. از آنجایی که سعدی پرورش یافته فرهنگ اسلامی است، در آثار خود به موارد فراوانی از سبک زندگی اشاره کرده که یادآور مؤلفه های سبک زندگی در نهج البلاغه است. جستار حاضر سعی دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به تأثیرپذیری سعدی از سبک زندگی در نهج البلاغه بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سعدی در مؤلفه های متعدد ذهنی و عینی سبک زندگی متأثّر از نهج البلاغه بوده است، با این تفاوت که امام علی (ع) هر مؤلفه را در زمینه های مختلفی مانند اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی تحلیل کرده است، اما بررسی های سعدی در مؤلفه های ذکر شده، محدودتر است و به گستردگی مؤلفه های ذکر شده در نهج البلاغه نیست.
روابط متقابل مردم و حکومت در نسبت با ویژگی های حکمرانی مطلوب (مطالعه موردی: نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط متقابل مردم و حکومت در قبال یکدیگر بر مبنای کتاب نهج البلاغه امام علی (ع) است. سوال پژوهش حاضر بر چیستی روابط متقابل مردم و حکومت بر اساس حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع) استوار بوده و در مقام پاسخ، این فرضیه را به محک آزمون می گذاریم که در روابط متقابل مردم و حکومت بر مبنای حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع)، هم حکومت در قبال مردم مانند پاسخگویی دارای حقوق است و هم مردم در برابر حکومت همانند اطاعت از حاکمان صالح دارای حقوقی هستند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی، راهبرد پژوهش استقرایی – قیاسی، روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا و ملهم از ادبیات نظری مربوط به حکمرانی مطلوب است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه نامه ها، خطبه ها و حکمت های موجود در کتاب نهج البلاغه است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حاکمیت قانون، اجماع گرایی، شفافیت، پاسخ گویی، برابری و فراگیری، اثربخشی و کارایی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی و چشم انداز استراتژیک از جمله ویژگی های حکمرانی مطلوب بوده که در اسلام نیز به آن اشاره شده است. در مقابل، مردم نیز دارای تکالیفی هستند که شامل دوری از فساد، اطاعت از حاکمان، وفا به عهد و پیمان، خیرخواهی نسبت به حاکم، حمایت از حاکم، اعتماد کردن به حاکم، دوری از گمراهی، کنار گذاشتن غرور، پرهیز از افراط و تفریط، برقراری صلح و آشتی، همدلی کردن، شفاف بودن، زیر بار ظلم نرفتن، عبرت گرفتن می شود. همچنین نوع حکمرانی در اسلام با ویژگی های حکمرانی مطلوب نسبت معناداری برقرار است.
تبیین معنای واژه ی صنائع در عبارت و الناس بعد صنائع لنا در نامه ی 28 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
245 - 276
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه ائمه(ع) بر تمامی مسلمانان ضرورت دارد. برخی مانند غلات در مورد ایشان دچار غلو شده اند. از طرف دیگر نباید دچار تفریط شده و مقامان ائمه(ع) را انکار کرد. عبارت والناس بعد صنائع لنا که در نامه ی 28 نهج البلاغه به کار رفته است بیانگر فضیلتی برای ائمه(ع) است. اغلب شارحین[1] صنائع را در این عبارت پرورش یافته معنا کرده اند. برخی نیز آن را ساخته شده ترجمه کرده اند[2]. تعبیر دوم غلوآمیز به نظر می رسد. این پژوهش برای فهم معنای صحیح این عبارت که به شناخت ائمه(ع) و فضائل آنان کمک می کند انجام شد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی عبارت ازنظر لغوی و قواعد عربی، خانواده ی حدیثی، قواعد حکمی و فضای مکاتبات حضرت علی(ع) و معاویه بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد تعبیر دوم به طورکلی نمی تواند غلط باشد و با عقاید غلات متفاوت است؛ اما در اینجا این معنا مدنظر حضرت علی(ع) نبوده است؛ زیرا ایشان در صحبت با معاویه مفاهیم تکوینی به کار نمی بردند؛ چون پذیرش یا عدم پذیرش آن تأثیر چندانی ندارد و صرفاً ائمه(ع) را انسان هایی دوست داشتنی نشان داده و مدح آنان را به دنبال دارد. بلکه در مکالمه با او مفاهیم تشریعی و تربیتی را مطرح می کردند که دانستن آن برای مخاطب مسئولیت به همراه دارد؛ چراکه ائمه(ع) برای دستگیری از مردم آمده و برای این کار جان خود را فدا کرده اند. لذا تعبیر اول برای این عبارت مناسب تر است. این سبک نگاه تربیتی به روایات ائمه(ع) در شروح موردنیاز است و می تواند روایات ائمه(ع) را به نکات کاربردی برای زندگی تبدیل نماید.
تحلیل الخطاب النقدی للخطبه ال 25 من نهج البلاغه فی ضوء المربع الإیدیولوجی ل فان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ تقییم المستویات المختلفه للنصوص الدینیه القدیمه فی ضوء النظریات والنماذج الحدیثه یؤدّی إلى حیویه تلک النصوص وفهمها المتعمق، وینتهی إلى تنبّهات مستجده والکشف عن جمالیاتها الحدیثه. فتحلیل الخطاب النقدی کمقاربه مستحدثه یلعب دوراً بارزًا فی إزاحه الستار عن وجه إیدئولوجیه صاحب الخطاب. هذا وإنّ توین فان دایک، الذی یعدّ من المنظرین المتمیّزین فی تحلیل الخطاب النقدی، قدّم أنموذجه الموسوم ب «المربع الإیدیولوجی» لتحلیل الخطاب؛ فلمربعه الإیدیولوجی أربعه أضلاع حیث یؤکد على تضخیم إیجابیات الذات (أنا) وسلبیات الآخر، وتهوین سلبیات الذات وإیجابیات الآخر. فنظراً إلى طاقه هذا الأنموذج، یتعاطی البحث الحالی دراسه الخطبه ال 25 من نهج البلاغه من هذا المنظور بمنهجه الوصفی- التحلیلی واتجاه تحلیل الخطاب النقدیّ فی ضوء المربع الإیدیولوجی لفان دایک. فالدراسه هذه تدعونا إلی الاعتقاد بأنّ صاحب الکلام حاول القاء هذه الإیدئولوجیه بأنّه حقّ وحکومته ترمز إلى الصداقه وسلطه الحق، والحال أنّ بنی أمیه علی النقیض منه یقع فی عداد الکذب والبطلان؛ أما الکوفیون یتأرجحون بین الحق والباطل؛ فهذه المجموعه الرمادیه التی علی وشک الانضمام الکامل إلی فریق الباطل تعانی عدم الجداره، والوهن، والتفرقه، والسرقه والخیانه، فلا بد من تحذیرهم وإنقاذهم من الالتحاق المئوی بجبهه الباطل والسّواد المطلق. وبهذه العقلیه ومع الترکیز علی إیجابیات الذات وسلبیات الآخر وظّف صاحب الخطاب عدّه من الإستراجیات التی تساعده بشکل فنّی علی نقل المفاهیم المعنیه.
الگوی اعتماد سیاسی در نهج البلاغه با استفاده از راهبرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
201 - 223
حوزههای تخصصی:
اقتدار، مشروعیت و پیشرفت متوازن و پایدار کشورها مرهون همکاری و مشارکت مردم در امور مختلف است، حکومت ها جهت ارتقاء مشروعیت و اقتدار خود، و جلب همکاری و مشارکت مردم، ناگزیر باید اعتماد مردم را جلب کنند و مورد اعتماد مردم باشند.
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی و کیفی است که با استفاده از راهبرد داده بنیاد نظام مند انجام شده است. با تحلیل داده ها براساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی 127 مفهوم و 14مقوله احصاء گردیده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که خدا محوری، عدالت محوری و مردم مداری با هم و در کنار هم می توانند به اعتماد مردم به نظام و حاکمان سیاسی منجر شوند؛ همچنین فرهنگ سیاسی جامعه بسترساز اعتماد سیاسی است و مؤلفه های حمایت مدیران و توطئه دشمنان عوامل مداخله گر هستند؛ به علاوه حاکمان با اتخاذ راهبردهای اصلاح و نظارت، خدمت رسانی و شایسته سالاری می توانند، موجبات حفظ و ارتقای اعتماد سیاسی را فراهم آورند، و به پیامدهای اعتماد سیاسی، یعنی بقای حکومت و رشد و پیشرفت دست یابند. با توجه به اینکه نهج البلاغه از منابع اصیل فرهنگ اسلامی است و با فرهنگ بومی ایران تطابق دارد؛ توجه، تمرکز و برنامه ریزی برای ارتقای مؤلفه های تحقیق حاضر می تواند اعتماد مردم به نظام و دولت را بهبود بخشد.
تحلیل مضمون «سرمایه فرهنگی» به مثابه امر متجسد و ذهنی در «نهج البلاغه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سرمایه فرهنگی» متجسد یکی از انواع سرمایه های فرهنگی است که در روش شناسی تحلیل اجتماعی جامعه شناس فرانسوی پیر بوردیو نقشی تعیین کننده دارد. این پژوهش در نظر دارد تا عناصر سرمایه فرهنگی متجسد و ذهنی را در «نهج البلاغه» بررسی و عرضه کند. به عبارت دیگر چطور می توان مصادیق سرمایه فرهنگی اسلامی را بر مبنای نظریه سرمایه فرهنگی را پویش نمود؟ مقاله حاضر با استفاده از روش «تحلیل تماتیک» سرمایه فرهنگی متجسد و ذهنی را در «نهج البلاغه» بررسی کرده است. نتایج حاصل شده بر این اساس است که 20 مضمون اصلی مقایسه ای به صورت 10 مضمون از نظریه بوردیو در مقابل 10 مضمون دیگر از «نهج البلاغه» با یکدیگر مقایسه شده اند. همچنین 24 مضمون فرعی از خوانش «نهج البلاغه» برای قوام بخشیدن به دامنه و ابعاد مضامین به دست آمده و در نهایت از شبکه مضامین به 4 مضمون کلی رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در رویکرد غربی استنباط از «سرمایه فرهنگی» با رویکرد اسلامی دارای تفاوت های ماهوی است؛ بدین صورت که در دیدگاه بوردیو سرمایه فرهنگی با مقاصد دنیوی متناظر است، در حالی که نزد امیرمؤمنان علی(ع) با تعالی انسان و مقاصد انسانی و اخروی در تناظر است. همچنین سرمایه فرهنگی مدنظر بوردیو جنبه متجسد و عینی دارد و سرمایه فرهنگی از منظر امام جنبه ذهنی و انتزاعی دارد.
جُستاری تحلیلی پیرامون ویژگی های شخصیتی و رفتاری فرماندهان و مدیران نظامی در آموزه های قرآن کریم و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۱
74 - 100
حوزههای تخصصی:
در آموزه های دینی، در خصوص شخصیت و نوع عملکرد مدیران نظامی؛ شاخصه هایی مطرح شده که شناسایی و تحلیل آن ها جهت کمک به فرایند انتخاب و مدیریت نیروهای نظامی اهمیت فراوانی دارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر این است که با معرفی و تبیین دقیق این شاخصه ها، گامی در راستای گزینش مدیران نظامی شایسته و همچنین مدیریت اسلامی آنان بر زیردستان، بردارد. این پژوهش در دو مرحله انجام شده؛ مرحله اول تحقیق به روش تحلیل محتوا؛ و مرحله دوم به روش توصیفی- تفسیری انجام گرفته است.جامعه آماری تحقیق، قرآن کریم و نهج البلاغه می باشد که گزارهای مربوط به موضوع شناسایی، و برای روایی و پایایی تحقیق، از ضریب توافق بین کدگذاران و چند سویه سازی منابع استفاده گردید.نتایج حاصل از بررسی و تحلیل داده ها بیانگر آن است که مهم ترین ویژگی های یک مدیر نظامی شایسته در این دو منبع مهم دینی، در دو مقوله؛ شخصیتی شامل: تعهّد، قدرت علمی و جسمی، بصیرت، صبر، عالِم به مواضع حق، خیرخواهی، پاک دلی، قدرت فهم حکم خدا و رسول (ص)؛ و رفتاری، شامل: امانت داری، حفظ تقوا و پرهیز از بغی و تعدی، مواسات با زیردستان، تشویق بجای زیردستان، دوری از سستی و لغزش و پرهیز از کندی و عجله با توجه به موقعیت، مخالفت با هوای نفس و دفاع عملی از دین و شعائر دینی قابلیت طبقه بندی دارد. با تحقّق این دو مقوله، یک مدیر نظامی از منظر منابع دینی مقبولیت دارد.
تأمل في أسباب تسجيل بعض الأسانيد في نهج البلاغه رغم إزاله الأسانيد على نطاق واسع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از مهم ترین منابع حدیثی شیعه است که به دلیل فقدان سند روایاتش، همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. سید رضی 93 درصد روایت نهج البلاغه را بدون سند آورده است. منتقدان این امر را متوجه او دانسته اند، زیرا او به اهمیت جایگاه سند در پذیرش روایت آگاه بوده است. پرسش این است که با توجه به اهمیت ذکر سند در روایات و آگاهی مؤلف از اهمیت آن، دلایل سید رضی در حذف سند روایات نهج البلاغه چیست؟ از سوی دیگر سید رضی در نزدیک به 7 درصد روایات نهج البلاغه نام یک یا چند راوی را آورده است که این امر با رویکرد کلی وی در این کتاب متعارض است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه عبارتند از: «رویکرد ادبی»، «وثوق الصدور» و «منابع فاقد سند». بررسی روایات دارای سند- تک راوی یا بیشتر- نشان دهنده «عمق دقتهای رجالی»، «تمایز راویان شیعه از دیگر راویان»، «استفاده از آثار مکتوب» و «اهمیت انتساب سخن به امام علی (ع)» است.
بررسی مفاهیم و مضامین عرفانی مشترک در نهج البلاغه و حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
367 - 386
حوزههای تخصصی:
نسخه خطی حدائق الانوار، رساله مفصّلی در عرفان و توحید، با نثری ساده و مرسل اثر محمدصادق بن محمدباقر قومشمی است که در دوره قاجار می زیسته و اثرش جزو آثار دوره بازگشت ادبی می باشد. مؤلف در فصل اول مقدمه، شرح حال خودش را ذکر نموده و کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه را در چند گلزار و شجره تنظیم نموده است. در این نسخه، مؤلف اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت های حدائق الانوار، نمونه ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده و از مضامین مشترک با اندیشه های امام علی(ع) در نهج البلاغه برخوردار است. با توجه به اهمیت تاریخی و ادبی این اثر، نگارنده در این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – مقایسه ای میزان اثرپذیری مفهومی و محتوایی محمدصادق قومشمی را از نهج البلاغه در آفرینش کتاب حدائق الانوار نمایان سازد و با محوریت مضامین و اندیشه های دینی و اخلاقی به عمده ترین مضامین مشترک این دو کتاب، از جمله تقوا و پرهیزکاری، عدالت و دادورزی، پرهیز از ظلم و ستم و احسان و نیکوکاری بپردازد.
قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
تحلیل و نقد ترجمه دشتی از نهج البلاغه با تکیه بر دیدگاه لادمیرال (موردپژوهشی متن ده خطبه پایانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
در حوزه مطالعات ترجمه، صرفنظر از نظریهپردازی، نقد و بررسی ترجمههای موجود بر مبنای نظریات مطرح، هم به تحکیم یا تضعیف میزان کارآمدی این نظریات میانجامد و جایگاه آنها را در این حوزه مشخص میکند وهم به صورت کاربردی به نقاط ضعف وقوت ترجمههای موجود و تبیین جایگاه هر یک از این ترجمهها کمک میکند. لذا با چنین راهبردی، ترجمه نهج البلاغه مرحوم دشتی با توجه به جایگاه آن، با تکیه بر نظریات ترجمه معاصر اهمیت و ضرورتی دوجانبه دارد. دیدگاه لادمیرال در کلیت آن رویکردی مقصدمحور است و میزان کارآمدی یک ترجمه در این دیدگاه به میزان بینیازی از متن مبدأ و میزان تناسب آن با فرهنگ و فضای ذهنی مخاطب بستگی مستقیم دارد. از این رو این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال بررسی ده خطبه نهجالبلاغه به عنوان پیکره تحقیق بر مبنای مقصدمحوری ترجمه دشتی و میزان هماهنگی و کارآمدی آن بر مبنای مؤلفههای دیدگاه لادمیرال از جمله حق انتخاب، تفسیر حداقلی، جابجایی، آنتروپی و دیگر مقولههای مندرج در این دیدگاه است و نتیجه حائز اهمیت تناسب ترجمه دشتی با عنصر جابجایی، بازآفرینی عبارات با تکیه بر روانسازی متن بر مبنای مقصدمحوری لادمیرال است.
راه کارهای مبارزه با اشرافی گری از منظر نهج البلاغه
اشرافی گری نوعی حالت خود برتر بینی است که در برخی افراد یا بعضی گروه های جامعه مشاهده می شود. این افراد و گروه ها از نظر اجتماعی به طور غالب در رده های بالای جامعه قرار دارند و از نظر سطح زندگی معمولا در رفاهی بیش از رفاه عموم مردم هستند. زندگی اشرافی در بیشتر صور خود معمولا با مفاسد بزرگ فردی و اجتماعی همراه است. مفاسدی مانند تحقیر، تمسخر، حسادت، اسراف و از همه بدتر فروپاشی اجتماعی از نتایج اشرافی گری است. با توجه به اهمیت ساده زیستی در شرع مقدس و دوری گزیدن از تجمل گرایی و اشراقی گری، برای ایمنی یافتن فرد و اجتماع از مفاسد آن ضرورت دارد راه های مبارزه با این خوی ناپسند شناسایی شوند. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی است در صدد بیان راه های مبارزه با اشرافی گری از منظر آموزه های نهج البلاغه است تا با شناخت این راه ها و مبارزه با این بیماری اخلاقی گامی در راه از بین بردن اشرافی گری بردارد.
طراحی مدل رهبری فروتنانه مبتنی بر نامه های نهج البلاغه با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
در هر سازمانی، رهبری از مهم ترین اعضای سازمان است که بر اساس نفوذ و تأثیرگذاری در راستای کسب اهداف فردی و سازمانی، از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به وجود سبکهای رهبری متعدد، در پژوهش جاری بر رهبری فروتنانه تمرکز شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری فروتنانه مبتنی بر نامه های نهج البلاغه بود. روش: با استفاده از روش تحلیل مضمون و شیوه کدگذاری، به استخراج کدها و تلخیص و طبقه بندی آنها در مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر اقدام شد. با بررسی و کدگذاری مجموع نامه های نهج البلاغه به عنوان مضمون مورد استفاده در پژوهش، تعداد 159 مضمون فرعی، 18 مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده، تبیین و مدل شبکه ای رهبری فروتنانه ارائه شد. یافته ها: بر اساس مدل به دست آمده در پژوهش، ابعاد و مؤلفه های رهبری فروتنانه شناسایی شد. از جمله یافته های اصلی در پژوهش، با توجه به مفهوم فراگیر رهبری فروتنانه، شناسایی ابعادی از قبیل سرمایه اخلاقی، سرمایه خودشناختی، سرمایه ساختاری، سرمایه قرارداد روان شناختی، سرمایه رابطه ای و سرمایه معنوی بود. نتیجه گیری: در محیط های پیچیده و کاملاً متغیّر امروزی، داشتن سبک رهبری فروتنانه یکی از عوامل اصلی موفقیت سازمانها از طریق اداره و مدیریت بهتر منابع انسانی و امور سازمانی است.
الگو و روش های رشد اخلاقی در سنین کودکی از دیدگاه نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
121 - 138
حوزههای تخصصی:
گستردگى اخلاق و بیان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انکار نیست، بى شک تأثیر غیر قابل انکار اخلاق در رسیدن به هدف ادیان و خاصه دین اسلام که تکامل و در نهایت تقرب انسان به خدا است، انگیزه اصلى این گستردگى مى باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی و با هدف بررسی الگوی رشد اخلاقی در سنین کودکی در میان آموزه هاى نهج البلاغه پرداخته است. اخلاق اساسی ترین و مهم ترین چیزی است که در زندگی فردی و اجتماعی رخ می نماید، و بی گمان به همه چیز زندگی رنگ می زند و جهت می دهد. امام علی (ع) تنها چیزی را که قائل است باید بر آن ایستاد و تعصّب ورزید و از آن عدول نکرد، اخلاق است. برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولاً موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب ترین رشد خود می رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می یابد موسم مناسب تربیت، در اوایل زندگی یعنی دوره کودکی، آنگاه که فرزند هنوز قلبی آسمانی و بی آلایش دارد. اصل «محبت و تکریم» به عنوان زمینه اى براى برقرارى ارتباط با کودکان همچنان که اصل « روش الگویی» در کنار محبت هرگز مغفول واقع نشده است. اصل « تذکر»، «اعتدال» و « تشویق » «عبرت گیری» و «تربیت عملی » از دیگر اصول روش های رشد اخلاقی در سیره حضرت علی (ع) به شمار مى رود. به نظر می رسد، در حوزه تعلیم و تربیت یکی از مهم ترین، تأثیرگذارترین و در عین حال، دشوارترین مباحث، رشد اخلاقی و اخلاقی بارآوردن کودکان است. از این رو، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و به تبع آن رشد اخلاقی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
نقش تقوا در تقویت باورهای دینی ازمنظر قرآن و نهج البلاغه (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
مبانی اعتقادی یک مکتب بیان می کند که چه برنامه ای برای تربیت افراد معتقد به آن مکتب باید طراحی شود تا به انسان ها کمک کند بر مبنای یک استدلال منطقی؛ یعنی ارتباط مبانی اعتقادی و برنامه تربیتی، محتوای آموزشی و تربیتی را بپذیرند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تقوای الهی بر تقویت باورهای دینی مبتنی بر راهکارهای قرآن و نهج البلاغه در بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی است. مسئله اصلی پژوهش این است که تقوای مبتنی بر قرآن کریم و نهج البلاغه به عنوان یک عنصر از عناصر دینداری چه نقشی در تعمیق باورهای دینی دانشجویان دارد؟ جامعه آماری، کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی شامل 1600 دانشجوست. حجم نمونه برای شیوه کیفی بر اساس اشباع نظری و برای شیوه کمی با توجه به جدول مورگان و کرجسی 300 نفر در نظر گرفته شده است؛ 150 نفر پسر و 150 نفر دختر از دانشجویان پردیس های تابعه این دانشگاه. روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی بوده است. پرسشنامه از نوع محقق ساخته بوده که بعد از تحلیل نهایی شامل 25 گویه، تهیه و در میان 300 نفر حجم نمونه مورد پژوهش به شیوه تصادفی، توزیع شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار spss داده ها مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. برای سنجش کفایت نمونه از آزمون کرویت باتلر و برای پایایی از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای مقایسه میزان پایبندی به تقوای الهی و ضرورت قدردانی از خداوند در میان دانشجویان دختر و پسر از آزمون t استفاده شده است. مقدار معناداری آزمون t در تقوای الهی 93/0. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، تاثیرتقوای الهیبر تعمیق باورهای دینی توسط دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی به عنوان یک عنصر مهم در دینداری و تعمیق باورهای دینی، مورد پذیرش است و به آن عمل می کنند. نتایج بدست آمده از آزمون t در جدول شماره 8 نشان می دهد کهمیانگین پاسخ های مشارکت کنندگان در تقوای الهی از نظر دانشجویان دختر و پسر، یکسان است و بین آن ها تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج کیفی بیانگر این واقعیت است که مراقبه و محاسبه، آرامش قلب، احساس مسئولیت، توکل به خداوند و توجه به قدرت الهی در امور، موجت تقویت دینداری می شود.
تحلیل تطبیقی روانشناسی شخصیت ازدیدگاه فروید و آموزه های نهج البلاغه
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
49 - 73
در روان شناسی، شناخت شخصیت و اجزای آن نقش بنیادینی در درمان اختلالات روان شناختی دارد. نظریه روانکاوی فروید تمام جنبه های مختلف شخصیت را از زمان پیدایش تا درمان اختلالات شخصیت شامل می شود. به باور فروید، روان انسان از ساحت های سه گانه نهاد، من و فرامن تشکیل شده است که هر سه ساحت از نوع ذهنی هستند. وی همچنین سه حالت به نام های خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه برای روان انسان در نظر گرفته که از میان آن ها، ناخودآگاه بیش ترین تأثیر را در رفتارهای انسان دارد. همچنین نظریه فروید در تبیین ماهیت و ارکان روان انسان از منظر آیات قرآن، روایات و به ویژه نهج البلاغه، مخدوش است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی به مطالعه تطبیقی شخصیت شناسی از دیدگاه نهج البلاغه و روانکاوی فروید پرداخته است؛ سعی دارد با استفاده از منابع روان شناختی و آرای امیرالمؤمنین (ع) مفهوم روح و نفس را در نهج البلاغه و جایگاه آن ها در روان شناسی شخصیت بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان داده اند که مهم ترین تشابه دو دیدگاه، رشد و پیشرفت معیارها و رفتار اخلاقی و تفاوت ها این است که نگرش نظریه روان شناسی، انسان محور ومحدود به نفس اماره آدمی است و تنها به بهزیستی فردی و اجتماعی توجه می کند، در حالی که نگرش امام علی (ع) در نهج البلاغه، علاوه بر توجه به ابعاد انسانی، خدامحور است وبا روش های مؤثرتری همچون توجه به ابعاد عمیق روح انسانی به تعالی روح و ارتباط با خدا توجه می کند و به طور معناداری باعث کاهش نشانه های آسیب های روانی همچون اضطراب و اختلال در عملکرد اجتماعی و فردی دربین اقشار عمومی جامعه شده است.
طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر به طراحی و تبیین الگوی حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه پرداخته است. روش: این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر در دو فاز صورت گرفته است. فاز اول جهت استخراج مضامین پایه به نهج البلاغه مراجعه شده و در فاز دوم نیز مصاحبه با خبرگان صورت پذیرفته است. یافته ها: نتایج تحلیل مضمون در فاز اول منجر به شناسایی 493 مضمون پایه و در فاز دوم 48 مضمون پایه شده است. سپس مضامین پایه استخراج شده در قالب مضامین سازمان دهنده و مضمون فراگیر طبقه بندی گردیده و شبکه مضامین شکل گرفته است. نهایتاً، پس از جمع آوری نظرات خبرگان حاصل کار به صورت الگوی حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه ارائه شده است. نتیجه گیری: این الگو شامل 58 مضمون پایه مرتبط با 4 مضمون سازمان دهنده شفافیت دینی (8 مؤلفه)، شفافیت رفتاری (28 مؤلفه)، شفافیت ساختاری (15 مؤلفه) و شفافیت اقتصادی (7 مؤلفه) ذیل مضمون فراگیر حکمرانی شفاف مبتنی بر آموزه های نهج البلاغه می باشد.
الگوی شبکه محور حکمرانی آموزش وپرورش مبتنی بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
269 - 302
حوزههای تخصصی:
آموزش وپرورش، معرف هویت فرهنگی و دینی جامعه است که ارتقای حکمرانی آن به مثابه مهم ترین نهاد تربیت نیروی انسانی، مولّد سرمایه اجتماعی و عهده دار اجرای سیاست های مصوب، ضرورتی انکارناپذیر دارد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش کیفی، شناسایی مؤلفه های حکمرانی در آموزش وپرورش با رویکرد اسلامی بوده است و برای گردآوری داده ها و شناسایی مضامین از تحلیل مضمون موضوعی برپایه روش آتراید- استرلینگ با رویکرد استقرایی و به صورت اکتشافی استفاده کرده ایم. محیط پژوهش، متن نهج البلاغه ، بیست مقاله و دو کتاب را شامل می شود. پس از مطالعه دقیق، ابتدا متون موردنظر کدگذاری شدند و بدین ترتیب، با بهره گیری از ترجمه های مختلف نهج البلاغه ، 650 مضمون اولیه براساس کلیدواژه مرتبط با حکمرانی شناسایی و انتخاب شد. بعداز جمع بندی و خلاصه کردن، مضامین اولیه به 154 مضمون پایه و هشت مضمون سازمان دهنده (ضرورت و چگونگی شکل گیری، پیش بایست ها، اهداف و مسئولیت ها، پیش ران ها، بازدارنده ها، مردم گرایی، تسهیل گرها و معنویت در لایه های مختلف حکمرانی) برای مضمون فراگیر حکمرانی آموزش وپرورش با رویکرد اسلامی تقسیم بندی شد و ترسیم شبکه مضامین آن صورت گرفت. اعتبارپذیری پژوهش با استناد به رویکرد لینکلن و گوبا (1985)، مبتنی بر چهار معیار باورپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری انجام شد و متخصصان و خبرگان حوزه و دانشگاه درزمینه حکمرانی و آموزش وپرورش، آن را تأیید کردند.
معناشناسی «استعاذه» در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
225-248
معناشناسی واژگانی، ازجمله زیرمجموعه های زبان شناسی بوده و به تحلیل معنای کلمات و نیز جملات یک متن پرداخته و سعی در تبیین نظام معنایی موجود در یک متن دارد. بهره گیری از این روش به خواننده کمک می کند تا با توجه به ساختار عبارات، از نگاه ماتن به متن نگریسته و به زنجیره های معنایی دست یابد. نهج البلاغه یک مجموعه روایی است که به عنوان أخ القرآن شهرت دارد. حاصل مطالعه معناشناسه این متن روایی فهم و درک بهتر منظور نظر گوینده آنست. استعاذه ازجمله مفاهیم مطرح شده در نهج البلاغه است که به جهت ارتباط آن با مسائل معرفتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از معناشناسی هم زمانی درصدد دستیابی به میدان معنای واژه «استعاذه» در نهج البلاغه است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که مفهوم استعاذه از ریشه سه حرفی (ع و ذ) در نهج البلاغه به معنای پناه بردن بوده و با مفاهیمی همچون استغاثه و استعصام هم معنا است. اموری همانند فقر و گمراهی به عنوان مقولات مستعاذ منه مطرح شده و استعاذه صرفاً به الله مجاز می باشد.