مطالب
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۸۸ مورد.
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
269 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی با تکیه بر اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه است. برای پاسخ به سؤالات، از روش های تحلیل اسنادی یا روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا استفاده شد. در این پژوهش جامعه با نمونه برابر بود؛ به طوری که کتاب مطالعات اجتماعی 1400−1401 ششم ابتدایی به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شد. در بخش یافته ها درراستای پاسخ به سؤالات پژوهش، ابتدا براساس روش کتابخانه ای، با مراجعه به مقالات و تألیفات مرتبط با اصول تربیت اجتماعی براساس نهج البلاغه، 10 اصل تربیت اجتماعی همچون اصل عزت، وحدت، محبت، مشارکت، مسئولیت، عدالت، برقراری روابط سالم، سعه صدر، آزادی در برابر ابراز عقاید و اصل آراستگی از منابع استخراج شد. سپس کتاب مطالعات ششم به 4 واحد متون، تصاویر، فعالیت ها و کاربرگ ها تقسیم شد. سپس واحد های تحلیل در 10 اصل نامبرده به روش تحلیل محتوا بررسی شد و نتایج نشان داد که متون درسی 61 مرتبه، فعالیت های دروس 88 مرتبه، تصاویر 77 مرتبه و کاربرگ های پایان کتاب در 10 مرتبه به اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه توجه داشته است. بنابراین، در قسمت یافته ها نشان داده شد که در همه بخش های چهارگانه کتاب در راستای توجه به همه اصل ها از ظرفیت های موجود بهخوبی استفاده نشده است و انتظار می رود عوامل اجرایی در تدوین کتب درسی از همه ظرفیت های کتاب در جهت آموزش اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه استفاده نمایند.
نقش والدین در تربیت فرزند با تأکید بر نامه 31 نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نظام تربیتی اسلام، دستورات و آموزه های بسیاری برای رسیدن آدمی به سعادت ازلی و ابدی دارد. مجموعه سخنان ارزشمند پیامبر اکرم(ص) و حضرات معصومین((ع))، سبک خاصی از زندگی را ارائه می دهند که آدمی را ضمن آشنایی با حقیقت وجودی خویش، در مسیر صحیح زندگی و رسیدن به سعادت ابدی که همان قرب الهی است؛ قرار می دهد. در این میان سخنان ارزشمند و گوهربار امیرالمؤمنین(ع) و به ویژه نامه آن حضرت به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی(ع)، اصول و روش هایی را ارائه می دهد. پژوهش حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی توصیفی کوشیده است کلیدی ترین اصول تربیتی این نامه را استخراج کند و پنجره جدیدی از بهترین شیوه های تربیتی را به روی والدین بگشاید. این اصول عبارتند از «اصل کرامت»، «اصل تقوا»، «اصل عزت نفس»، «اصل اعتدال و مساوات»، «اصل تفکر و تدبر»، «اصل ضرورت یاد مرگ» و روش های تربیتی شامل «ابراز محبت»، «ارائه الگوی مناسب»، «عبرت آموزی از گذشتگان»، «استغفار از گناهان» و «مراقبه و محاسبه» هستند.
تأمل في أسباب تسجيل بعض الأسانيد في نهج البلاغه رغم إزاله الأسانيد على نطاق واسع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه یکی از مهم ترین منابع حدیثی شیعه است که به دلیل فقدان سند روایاتش، همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. سید رضی 93 درصد روایت نهج البلاغه را بدون سند آورده است. منتقدان این امر را متوجه او دانسته اند، زیرا او به اهمیت جایگاه سند در پذیرش روایت آگاه بوده است. پرسش این است که با توجه به اهمیت ذکر سند در روایات و آگاهی مؤلف از اهمیت آن، دلایل سید رضی در حذف سند روایات نهج البلاغه چیست؟ از سوی دیگر سید رضی در نزدیک به 7 درصد روایات نهج البلاغه نام یک یا چند راوی را آورده است که این امر با رویکرد کلی وی در این کتاب متعارض است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، دلایل حذف سند روایات نهج البلاغه عبارتند از: «رویکرد ادبی»، «وثوق الصدور» و «منابع فاقد سند». بررسی روایات دارای سند- تک راوی یا بیشتر- نشان دهنده «عمق دقتهای رجالی»، «تمایز راویان شیعه از دیگر راویان»، «استفاده از آثار مکتوب» و «اهمیت انتساب سخن به امام علی (ع)» است.
مقاربه لوظائف الأسلوب في الخطبه ال 205 من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
157 - 171
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من فروع العلوم اللغویه تبحث فی الوسائل اللغویه التی تمنح الخطاب خصائص تمیّزه عن الخطاب المبتذل. والناقد الأسلوبی بدوره یدرس الخطاب فی الغالب من خلال ثلاث نوافذ یتصدرها المستوی الصوتی الذی یضم الموسیقی الخارجیه والداخلیه ثم المستوی الترکیبی الذی یشتمل علی ما یتعلق بالنظم اللغوی فی التراکیب المستخدمه. وأخیرا تبحث عن المستوی الدلالی (البلاغی) لیدرس مجموعه من الأسالیب والصور کالاستعاره والمجاز والطباق للکشف عن دلالات الأسالیب فی النص. وکثیرا ما یعتمد الناقد علی الإحصائیات لتحلیل دلالات الأسلوب الموظف فی النصّ الأدبی وکشف قیمته وسماته الجمالیه. تهدف هذه الدراسه من خلال الاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی إلی المعالجه الأسلوبیه فی الخطبه ال (205) من نهج البلاغه. واتضح أنه فی المستوی الصوتی یوجد تلاؤم کبیر بین صنعه السجع والتکرار ودلالتهما. الترادف فی هذه الخطبه بنوعیه یعکس نفسیه بعض الشخصیات ومواقفها فی الأحداث. وفی المستوی الترکیبی تم استخدام الجمله الفعلیه بنسبه (76.5) بینما الجمله الاسمیه بنسبه (23.5) وهذا التفوق للجمله الفعلیه قد خلق دینامیکیه وتفاعلا أکبر مع العالم الخارجی، ولایعدل إلی الجمله الإسمیه إلا فیما یتعلق بالقضایا والأحکام الثابته التی لا تتبدل بمرو الزمان. الاستفهام فی هذه الخطبه خرج عن معناه الحقیقی واستخدم فی معنی الاستغراب والإنکار والرد. وفی المستوی الدلالی نظرا إلی أن الاستعاره انحراف عن التعبیر العادی فقد تم توظیفها کثیرا لطرد الرتابه عن أجواء النص. تم استخدام المجاز للانتقال من التصویر المألوف إلی تصویر فنی یعتمد علی التأمل والفکر للوصول إلی معان جدیده.
سبک زندگی در نهج البلاغه و بازتاب آن در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
توجه به سبک زندگی از مباحث ضروری جوامع امروزی است. این مفهوم بازتاب دهنده طیف کاملی از عقاید، ارزش ها و فعالیت های اجتماعی است که جوامع را از هم متمایز می کند. سبک زندگی اسلامی متشکل از مجموعه هایی به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در زمینه های مختلف حیات بشری است. نهج البلاغه به عنوان یکی از منابع اصلی اسلامی، دربردارنده شاخصه های متعدد سبک زندگی در زمینه های مختلف است. از آنجایی که سعدی پرورش یافته فرهنگ اسلامی است، در آثار خود به موارد فراوانی از سبک زندگی اشاره کرده که یادآور مؤلفه های سبک زندگی در نهج البلاغه است. جستار حاضر سعی دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به تأثیرپذیری سعدی از سبک زندگی در نهج البلاغه بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سعدی در مؤلفه های متعدد ذهنی و عینی سبک زندگی متأثّر از نهج البلاغه بوده است، با این تفاوت که امام علی (ع) هر مؤلفه را در زمینه های مختلفی مانند اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی تحلیل کرده است، اما بررسی های سعدی در مؤلفه های ذکر شده، محدودتر است و به گستردگی مؤلفه های ذکر شده در نهج البلاغه نیست.
قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive) سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
روابط متقابل مردم و حکومت در نسبت با ویژگی های حکمرانی مطلوب (مطالعه موردی: نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط متقابل مردم و حکومت در قبال یکدیگر بر مبنای کتاب نهج البلاغه امام علی (ع) است. سوال پژوهش حاضر بر چیستی روابط متقابل مردم و حکومت بر اساس حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع) استوار بوده و در مقام پاسخ، این فرضیه را به محک آزمون می گذاریم که در روابط متقابل مردم و حکومت بر مبنای حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع)، هم حکومت در قبال مردم مانند پاسخگویی دارای حقوق است و هم مردم در برابر حکومت همانند اطاعت از حاکمان صالح دارای حقوقی هستند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی، راهبرد پژوهش استقرایی – قیاسی، روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا و ملهم از ادبیات نظری مربوط به حکمرانی مطلوب است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه نامه ها، خطبه ها و حکمت های موجود در کتاب نهج البلاغه است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حاکمیت قانون، اجماع گرایی، شفافیت، پاسخ گویی، برابری و فراگیری، اثربخشی و کارایی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی و چشم انداز استراتژیک از جمله ویژگی های حکمرانی مطلوب بوده که در اسلام نیز به آن اشاره شده است. در مقابل، مردم نیز دارای تکالیفی هستند که شامل دوری از فساد، اطاعت از حاکمان، وفا به عهد و پیمان، خیرخواهی نسبت به حاکم، حمایت از حاکم، اعتماد کردن به حاکم، دوری از گمراهی، کنار گذاشتن غرور، پرهیز از افراط و تفریط، برقراری صلح و آشتی، همدلی کردن، شفاف بودن، زیر بار ظلم نرفتن، عبرت گرفتن می شود. همچنین نوع حکمرانی در اسلام با ویژگی های حکمرانی مطلوب نسبت معناداری برقرار است.
بررسی مفاهیم و مضامین عرفانی مشترک در نهج البلاغه و حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
367 - 386
حوزههای تخصصی:
نسخه خطی حدائق الانوار، رساله مفصّلی در عرفان و توحید، با نثری ساده و مرسل اثر محمدصادق بن محمدباقر قومشمی است که در دوره قاجار می زیسته و اثرش جزو آثار دوره بازگشت ادبی می باشد. مؤلف در فصل اول مقدمه، شرح حال خودش را ذکر نموده و کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه را در چند گلزار و شجره تنظیم نموده است. در این نسخه، مؤلف اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت های حدائق الانوار، نمونه ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده و از مضامین مشترک با اندیشه های امام علی(ع) در نهج البلاغه برخوردار است. با توجه به اهمیت تاریخی و ادبی این اثر، نگارنده در این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – مقایسه ای میزان اثرپذیری مفهومی و محتوایی محمدصادق قومشمی را از نهج البلاغه در آفرینش کتاب حدائق الانوار نمایان سازد و با محوریت مضامین و اندیشه های دینی و اخلاقی به عمده ترین مضامین مشترک این دو کتاب، از جمله تقوا و پرهیزکاری، عدالت و دادورزی، پرهیز از ظلم و ستم و احسان و نیکوکاری بپردازد.
تبیین معنای واژه ی صنائع در عبارت و الناس بعد صنائع لنا در نامه ی 28 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
245 - 276
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه ائمه(ع) بر تمامی مسلمانان ضرورت دارد. برخی مانند غلات در مورد ایشان دچار غلو شده اند. از طرف دیگر نباید دچار تفریط شده و مقامان ائمه(ع) را انکار کرد. عبارت والناس بعد صنائع لنا که در نامه ی 28 نهج البلاغه به کار رفته است بیانگر فضیلتی برای ائمه(ع) است. اغلب شارحین[1] صنائع را در این عبارت پرورش یافته معنا کرده اند. برخی نیز آن را ساخته شده ترجمه کرده اند[2]. تعبیر دوم غلوآمیز به نظر می رسد. این پژوهش برای فهم معنای صحیح این عبارت که به شناخت ائمه(ع) و فضائل آنان کمک می کند انجام شد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی عبارت ازنظر لغوی و قواعد عربی، خانواده ی حدیثی، قواعد حکمی و فضای مکاتبات حضرت علی(ع) و معاویه بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد تعبیر دوم به طورکلی نمی تواند غلط باشد و با عقاید غلات متفاوت است؛ اما در اینجا این معنا مدنظر حضرت علی(ع) نبوده است؛ زیرا ایشان در صحبت با معاویه مفاهیم تکوینی به کار نمی بردند؛ چون پذیرش یا عدم پذیرش آن تأثیر چندانی ندارد و صرفاً ائمه(ع) را انسان هایی دوست داشتنی نشان داده و مدح آنان را به دنبال دارد. بلکه در مکالمه با او مفاهیم تشریعی و تربیتی را مطرح می کردند که دانستن آن برای مخاطب مسئولیت به همراه دارد؛ چراکه ائمه(ع) برای دستگیری از مردم آمده و برای این کار جان خود را فدا کرده اند. لذا تعبیر اول برای این عبارت مناسب تر است. این سبک نگاه تربیتی به روایات ائمه(ع) در شروح موردنیاز است و می تواند روایات ائمه(ع) را به نکات کاربردی برای زندگی تبدیل نماید.
الگوی اعتماد سیاسی در نهج البلاغه با استفاده از راهبرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
201 - 223
حوزههای تخصصی:
اقتدار، مشروعیت و پیشرفت متوازن و پایدار کشورها مرهون همکاری و مشارکت مردم در امور مختلف است، حکومت ها جهت ارتقاء مشروعیت و اقتدار خود، و جلب همکاری و مشارکت مردم، ناگزیر باید اعتماد مردم را جلب کنند و مورد اعتماد مردم باشند.
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی و کیفی است که با استفاده از راهبرد داده بنیاد نظام مند انجام شده است. با تحلیل داده ها براساس روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی 127 مفهوم و 14مقوله احصاء گردیده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که خدا محوری، عدالت محوری و مردم مداری با هم و در کنار هم می توانند به اعتماد مردم به نظام و حاکمان سیاسی منجر شوند؛ همچنین فرهنگ سیاسی جامعه بسترساز اعتماد سیاسی است و مؤلفه های حمایت مدیران و توطئه دشمنان عوامل مداخله گر هستند؛ به علاوه حاکمان با اتخاذ راهبردهای اصلاح و نظارت، خدمت رسانی و شایسته سالاری می توانند، موجبات حفظ و ارتقای اعتماد سیاسی را فراهم آورند، و به پیامدهای اعتماد سیاسی، یعنی بقای حکومت و رشد و پیشرفت دست یابند. با توجه به اینکه نهج البلاغه از منابع اصیل فرهنگ اسلامی است و با فرهنگ بومی ایران تطابق دارد؛ توجه، تمرکز و برنامه ریزی برای ارتقای مؤلفه های تحقیق حاضر می تواند اعتماد مردم به نظام و دولت را بهبود بخشد.
تحلیل الخطاب النقدی للخطبه ال 25 من نهج البلاغه فی ضوء المربع الإیدیولوجی ل فان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ تقییم المستویات المختلفه للنصوص الدینیه القدیمه فی ضوء النظریات والنماذج الحدیثه یؤدّی إلى حیویه تلک النصوص وفهمها المتعمق، وینتهی إلى تنبّهات مستجده والکشف عن جمالیاتها الحدیثه. فتحلیل الخطاب النقدی کمقاربه مستحدثه یلعب دوراً بارزًا فی إزاحه الستار عن وجه إیدئولوجیه صاحب الخطاب. هذا وإنّ توین فان دایک، الذی یعدّ من المنظرین المتمیّزین فی تحلیل الخطاب النقدی، قدّم أنموذجه الموسوم ب «المربع الإیدیولوجی» لتحلیل الخطاب؛ فلمربعه الإیدیولوجی أربعه أضلاع حیث یؤکد على تضخیم إیجابیات الذات (أنا) وسلبیات الآخر، وتهوین سلبیات الذات وإیجابیات الآخر. فنظراً إلى طاقه هذا الأنموذج، یتعاطی البحث الحالی دراسه الخطبه ال 25 من نهج البلاغه من هذا المنظور بمنهجه الوصفی- التحلیلی واتجاه تحلیل الخطاب النقدیّ فی ضوء المربع الإیدیولوجی لفان دایک. فالدراسه هذه تدعونا إلی الاعتقاد بأنّ صاحب الکلام حاول القاء هذه الإیدئولوجیه بأنّه حقّ وحکومته ترمز إلى الصداقه وسلطه الحق، والحال أنّ بنی أمیه علی النقیض منه یقع فی عداد الکذب والبطلان؛ أما الکوفیون یتأرجحون بین الحق والباطل؛ فهذه المجموعه الرمادیه التی علی وشک الانضمام الکامل إلی فریق الباطل تعانی عدم الجداره، والوهن، والتفرقه، والسرقه والخیانه، فلا بد من تحذیرهم وإنقاذهم من الالتحاق المئوی بجبهه الباطل والسّواد المطلق. وبهذه العقلیه ومع الترکیز علی إیجابیات الذات وسلبیات الآخر وظّف صاحب الخطاب عدّه من الإستراجیات التی تساعده بشکل فنّی علی نقل المفاهیم المعنیه.
عوامل خیانت مردم به حاکمان اسلامی از دیدگاه امام علی علیه السلام در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل حساسی که در نهج البلاغه به چشم می خورد و به همان نسبت کمتر مورد توجه قرار گرفته، عوامل خیانتی است که مردم نسبت به حاکم جامعه اسلامی روا داشته اند.این عوامل در حوزه های محتلفی در نهج البلاغه مطرح شده که اگر شناسایی نشده و از مسیر حرکت جامعه زدوده نشود، آسیب های فراوانی بر پیکره نظام اسلامی و وضعیت مردم ایجاد خواهد کرد.داشتن درک صحیح از این مسائل باعث می شود در عصر غیبت معصوم با احراز شناخت دقیق از ولیّ فقیه به عنوان نائب امام معصوم، از بروز بحران و انحطاط جامعه اسلامی ممانعت نمود.عوامل اخلاقی، چون ناهماهنگی میان گفتار و عمل، عوامل سیاسی، مانند تاثیرپذیری ازحکام فاسد و گروه های منحرف اجتماعی و عوامل مادی، با محوریت دنیاگرایی از مهم ترین عوامل خیانت مردم به حاکم اسلامی بوده است. داده های اولیه با روش کتاب خانه ای گردآوری شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی پردازش و تدوین گشته است.
تحلیل و نقد ترجمه دشتی از نهج البلاغه با تکیه بر دیدگاه لادمیرال (موردپژوهشی متن ده خطبه پایانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
در حوزه مطالعات ترجمه، صرفنظر از نظریهپردازی، نقد و بررسی ترجمههای موجود بر مبنای نظریات مطرح، هم به تحکیم یا تضعیف میزان کارآمدی این نظریات میانجامد و جایگاه آنها را در این حوزه مشخص میکند وهم به صورت کاربردی به نقاط ضعف وقوت ترجمههای موجود و تبیین جایگاه هر یک از این ترجمهها کمک میکند. لذا با چنین راهبردی، ترجمه نهج البلاغه مرحوم دشتی با توجه به جایگاه آن، با تکیه بر نظریات ترجمه معاصر اهمیت و ضرورتی دوجانبه دارد. دیدگاه لادمیرال در کلیت آن رویکردی مقصدمحور است و میزان کارآمدی یک ترجمه در این دیدگاه به میزان بینیازی از متن مبدأ و میزان تناسب آن با فرهنگ و فضای ذهنی مخاطب بستگی مستقیم دارد. از این رو این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال بررسی ده خطبه نهجالبلاغه به عنوان پیکره تحقیق بر مبنای مقصدمحوری ترجمه دشتی و میزان هماهنگی و کارآمدی آن بر مبنای مؤلفههای دیدگاه لادمیرال از جمله حق انتخاب، تفسیر حداقلی، جابجایی، آنتروپی و دیگر مقولههای مندرج در این دیدگاه است و نتیجه حائز اهمیت تناسب ترجمه دشتی با عنصر جابجایی، بازآفرینی عبارات با تکیه بر روانسازی متن بر مبنای مقصدمحوری لادمیرال است.
عوامل زمینه ساز درونی انحرافات اخلاقی در آیینه نهج البلاغه و بیانات رهبر انقلاب اسلامی
منبع:
قرآن و عترت سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
94 - 118
انسان موجودی دو بعدی است که از یک سو رو به عالم خلق و مادیات دارد و می تواند از حیوان پست تر شود و از سوی دیگر رو به عالم امر و مجردات دارد و می تواند به مرتبه اعلای انسانیت برسد. انسان برای اینکه بتواند به کمال انسانیت صعود کند باید علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی است را بشناسد و با جهاد نفس و مبارزه با آن عامل به مقام کمال انسانیت برسد. علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی انسان است و مانع رسیدن ا به مقام خلیفه اللهی است گاه مربوط به بعد ادراکی و بینشی اوست و گاه با بعد تحریکی و گرایشی وی مرتبط است. این پژوهش که با روش تحلیلی - توصیفی است و جمع آوری اطلاعات در آن با مطالعه منابع و متون کتابخانه ای انجام شده است، به این نتیجه دست یافته است که منشا انحرافات اخلاقی از نظر نهج البلاغه و بیانات رهبری، عدم توازن عقل و عواطف است. مهمترین عوامل زمینه ساز انحرافات اخلاقی فرد که مربوط به تعد ادراکی و بینشی و عقل نظری او است، عبارتند از: جهل، تکیه بر حدس و گمان و استبداد رای که باعث می شود پرده ای بر قوای ادراکی و بینشی او نشیند و ترازوی سنجش عقل توازن خود را از دست بدهد و به جای ورود به وادی تعقل و یقین به خیال و گمان و خودمحوری در اندیشه گرفتار شود و در نهایت از درک حقایق حق محروم شود. دسته دیگر عوامل که مربوط به بعد تحریکی و گرایشی و عقل عملی انسان است عبارتند از: دلبستگی های مادی، عشق بیجا و مفرط که باعث می شود بر دل انسان زنگار نشیند و چشم دلش، نابینا شود و در نهایت، عقل عملی او که محافظ رح انسان در برابر طغیان شهوات و طوفان غضب است، ضعیف شود.
راه کارهای مبارزه با اشرافی گری از منظر نهج البلاغه
اشرافی گری نوعی حالت خود برتر بینی است که در برخی افراد یا بعضی گروه های جامعه مشاهده می شود. این افراد و گروه ها از نظر اجتماعی به طور غالب در رده های بالای جامعه قرار دارند و از نظر سطح زندگی معمولا در رفاهی بیش از رفاه عموم مردم هستند. زندگی اشرافی در بیشتر صور خود معمولا با مفاسد بزرگ فردی و اجتماعی همراه است. مفاسدی مانند تحقیر، تمسخر، حسادت، اسراف و از همه بدتر فروپاشی اجتماعی از نتایج اشرافی گری است. با توجه به اهمیت ساده زیستی در شرع مقدس و دوری گزیدن از تجمل گرایی و اشراقی گری، برای ایمنی یافتن فرد و اجتماع از مفاسد آن ضرورت دارد راه های مبارزه با این خوی ناپسند شناسایی شوند. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی است در صدد بیان راه های مبارزه با اشرافی گری از منظر آموزه های نهج البلاغه است تا با شناخت این راه ها و مبارزه با این بیماری اخلاقی گامی در راه از بین بردن اشرافی گری بردارد.
طراحی مدل رهبری فروتنانه مبتنی بر نامه های نهج البلاغه با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
در هر سازمانی، رهبری از مهم ترین اعضای سازمان است که بر اساس نفوذ و تأثیرگذاری در راستای کسب اهداف فردی و سازمانی، از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به وجود سبکهای رهبری متعدد، در پژوهش جاری بر رهبری فروتنانه تمرکز شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری فروتنانه مبتنی بر نامه های نهج البلاغه بود. روش: با استفاده از روش تحلیل مضمون و شیوه کدگذاری، به استخراج کدها و تلخیص و طبقه بندی آنها در مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر اقدام شد. با بررسی و کدگذاری مجموع نامه های نهج البلاغه به عنوان مضمون مورد استفاده در پژوهش، تعداد 159 مضمون فرعی، 18 مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده، تبیین و مدل شبکه ای رهبری فروتنانه ارائه شد. یافته ها: بر اساس مدل به دست آمده در پژوهش، ابعاد و مؤلفه های رهبری فروتنانه شناسایی شد. از جمله یافته های اصلی در پژوهش، با توجه به مفهوم فراگیر رهبری فروتنانه، شناسایی ابعادی از قبیل سرمایه اخلاقی، سرمایه خودشناختی، سرمایه ساختاری، سرمایه قرارداد روان شناختی، سرمایه رابطه ای و سرمایه معنوی بود. نتیجه گیری: در محیط های پیچیده و کاملاً متغیّر امروزی، داشتن سبک رهبری فروتنانه یکی از عوامل اصلی موفقیت سازمانها از طریق اداره و مدیریت بهتر منابع انسانی و امور سازمانی است.
چگونگی برقراری عدالت اقتصادی در نظام بازار با تاکید بر آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله ی حاضر با هدف تبیین دیدگاه های امام علی(ع) درباره شیوه های رسیدن به عدالت اقتصادی در نظام بازار نگاشته شده است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی است. سیره اقتصادی امام علی(ع) در حکومت خود، با بسترسازی لازم و رعایت اقتضائات آن، در جامعه امروزی نیز راهگشاست و می توان با روزآمد ساختن روش ها و با تکیه بر مبانی و آن اصول، به حل مشکلات اقتصادی پرداخت. فقر در آموزه های نهج البلاغه، به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و زدودن این آسیب، به عنوان بستر ایجاد عدالت معرفی شده است. براساس آموزه های علوی، نظام بازار نیاز به ساماندهی دقیق، رقابتی و هوشمندانه دارد و نظارت مستمر بر همه اصناف، از مهمترین وظیفه مسئولان است. فعالیت های اقتصادی نامشروع باعث آسیب دیدن بازار شده و با بازداشتن مردم از فعالیت تجاری صحیح، موجبات زیان همگان را فراهم می کند. مسئولان دولتی باید از قیمت گذاری بر کالاها دوری کنند و در کنار بسترسازی فرهنگی و آموزشی به همگان بویژه فعالان اقتصادی و بازاریان، سامانه های جامعی طراحی نمایند که نظام عرضه و تقاضا - از تولید تا مصرف- به صورت دقیق مدیریت شود تا ضمن شفاف سازی همه معاملات، عدالت اقتصادی برقرار گردد.
تحلیل التناص القرآنی مع نهج البلاغه؛ خطبه 199 نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
العلاقه الوطیده وغیر المنفصمه بین مفاهیم نهج البلاغه والقرآن الکریم لها عمق کبیر ولا تقتصر على البنیه الفوقیه. بل هناک علاقه وثیقه على المستوى العمیق بین هذین الکتابین، بحیث لا یمکن فی کثیر من الأحیان فهم المعنى الدقیق الذی یرمیه الإمام (ع) إلا من خلال التعرف على النص المخفی ومعرفه علاقه هذین الکتابین ببعضهما البعض. الخطبه 199 من نهج البلاغه من أکثر خطب الإمام علیّ (ع) تأثیراً، والتی تناول فیها أربعه مواضیع أساسیه هی: أهمیه الصلاه وآثارها الخالصه، التحلّی بالأمانه والتجنّب عن الخیانه، وإشراف الله علی لأعمال البشریه. إنّ کثره التفاعلات بین کلام الإمام علی (ع) والقرآن الکریم من أبرز سمات نهج البلاغه، وهذا یدل على أنّ الإمام یستخدم نص القرآن بوعی حتى یتمکّن من التعبیر عن نیته بطریقه أفضل وأکثر جاذبیه. هذا البحث، باستخدام المنهج الوصفی - التحلیلی، یقوم بتحلیل ثلاثه أنواع من التناص فی کلام الإمام (ع) وهی: النفی الجزئی أو الاجترار، النفی المتوازی أو الامتصاص، والنفی العام أو الحوار. وتُبَیِّنُ التحقیقات التی أجریت، أنّ أعلى تواتر للتناص فی هذه الخطبه هو استخدام خمسه حالات من التناص فی موضوع الصلاه، -وبشکل عام- فإنّ النفی المتوازی أو الامتصاص له استخدام أعلى فی هذه الخطبه، وهذا یدل على شده تمسک الإمام بمواءمه کلماته مع الکلام الإلهی.
تحلیل مفهومی "الحق" و"الباطل" فی نهج البلاغه من خلال نظریه مخططات الصوره لمارک جونسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
85 - 94
حوزههای تخصصی:
علم الدلاله المعرفی فرع من فروع علم اللغه المعرفی یعنى بدراسه الدلالات اللغویه کمجلى من مجالی البنیه الدلالیه أو کتنظیم للإدراک الذهنی. ومخطّطات الصوره فرع مهمّ من فروع علم الدلاله المعرفی وأسلوب قیّم لمناقشه وتحلیل کیفیه إدراک الذهن للمفاهیم الانتزاعیه من خلال الظواهر العینیه المحسوسه طرحه مارک جونسون عام 1987. ومقولتا "الحق" و"الباطل" من المقولات الانتزاعیه المطروحه فی نهج البلاغه التی کانت محلّ اهتمام الإمام علی (ع) وعنایته، فیبدو أنّ تحلیل هذین المفهومین من منظار نظریه مخططات الصوره لجونسون أمرٌ فی غایه الأهمیه إذ یکشف عن مقاصد الإمام (ع) ومرامیه وعن وجهات نظره تجاه هذین المبدأین الرئیسین حیث عرضهما الإمام بصوره ظاهرتین متجسّدتین، وافترض لهما کثیرا من میزات المادّه کالحجم والقدره والحرکه، لذلک أردنا أن ندرسهما من هذا المنطلق فی أجزاء الکتاب الثلاثه؛ خُطَبِه وکتُبِه وحِکمِه بأسلوب وصفی تحلیلی. وختاماً خلص البحث إلى أنّ هاتین المقولتین ظهرتا فی کتاب نهج البلاغه بالأشکال التالیه: أ) کالظرف الذی یشتمل على شیءٍما أو کالمظروف الذی یحویه شیء، ب) کمسار أو مقصد یسیر فیه أو إلیه طلّاب الحق أو الباطل، ج) وکذا تمثّل الحق بمنزله سدّ فی وجه أهل الباطل یمنعهم من وصول أهوائهم ومطامعهم غیر المشروعه وتمثّل الباطل بمنزله سدّ أمام أهل الحق یمنعهم من نوایاهم الصحیحه ومطامحهم النبیله.
تحلیل زبان بدن در نهج البلاغه بر اساس نظریه «پُل اکمن و والس فریسن» با سه رویکرد «منشأ-رمزگذاری – کاربرد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه های مورد استفاده ارتباطات مطمئناً محدود به زبان (زبان شناسی) نمی شود. بسیاری از مفاهیم به صورت غیرکلامی بیان می شوند. ارتباط غیرکلامی از حوزه های مطالعاتی جدید است که به بررسی و تجزیه و تحلیل پیام هایی می پردازد که افراد با رفتارهای غیرزبانی مانند: حالات چهره، تماس چشمی و ژست ها پیام را منتقل و به درک خواننده از متن کمک می کنند. «پل اکمن» و «والس فریسن» تحقیقاتی گسترده را در زمینه فعالیّت های غیرکلامی انجام داده اند که هدف آنان، شناخت بهتر احساسات و رفتار افراد می باشد. آنان فعالیت های غیرکلامی را به سه طریق تحلیل کرده اند که عبارت اند از: 1. منشأ 2. رمزگذاری 3. کاربرد. منشأ؛ منبع هر عملی است که می تواند (ذاتی، ثابت گونه و آموزش فرهنگی) باشد. رمزگذاری؛ رابطه عمل با معنی آن است که می تواند (قراردادی، تصویری و غریزی) باشد. کاربرد؛ شامل میزان اطلاع رسانی رفتار غیرکلامی است که می تواند (ارتباطی، تعاملی و اطلاعاتی) باشد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی بر اساس رویکردهای ذکر شده از «اکمن» و «فریسن» زبان بدن در نهج البلاغه را، اعم از؛ چهره، چشم، دست و حالت های لامسه ، توصیف و مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصله از تحلیل نمودن نمونه های زبان بدن موجود در نهج البلاغه با نظریه «اکمن» و «فریسن»، نشان می دهد که ظرفیت نهج البلاغه چنان گنجایش دارد که می توان آن را با نظریه های نوین ارتباطات غیرکلامی مورد تحلیل و بررسی قرار داد و منشأ «زبان چهره»، که از بسامدی بالا در نهج البلاغه برخوردار است، ذاتی است و به صورت غریزی رمزگذاری شده و کاربرد آنها اطلاعاتی است.