آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش ها در کار کردن با کودکان، در مقایسه با بزرگسالان این است که کودکان وبزرگسالان در دنیای متفاوتی زندگی می کنند. مشکلات کودکان در جریان رشد اغلب با عدم توانایی بزرگسالان برای درک آنها، پاسخ به احساساتشان و یا تلاش آن ها برای ایجاد ارتباط توام است.پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی دلبستگی محور و بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی است و برای جمع آوری داده ها از طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری (سه گروهی) با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجهای مادر-کودک پنج تا شش ساله دختر و پسر دارای اضطراب جدایی بود که در منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در مراکز پیش دبستانی و یا مهدکودک های شهر تهران ثبت نام کرده بودند، تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش بازی درمانگری دلبستگی محور(شامل بازی هایدرمانی، فرزندپروری مثبت با استفاده از پسخوراند ویدئویی (ژافر، باکرمنز-کرانبرگ و ایزن دورن،2008)، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (شامل روش لندرث مبتنی بر بهبود روابط والد-کودک و ایجاد همدلی و پذیرش از جانب والدین برای کودک، براتون و دیگران، ۲۰۰۶).نیز 10 جلسه 120 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل خود انتقادگری (تامپسون و زاروف، 2004) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) بودند. یافته ها:تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار spss-v24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافتهها نشان داد که هر دو مداخله به کاررفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود بخشند (0/05< P). با این تفاوت که میزان تغییر در مؤلفه خود انتقادی درونی در گروه بازی درمانی دلبستگی محور کاهش بیشتری (60/22=F و 0/05< P). در نسبت به بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد (33/343=F و 0/05< P) داشته است. نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی مداخله های انجام شده می توان گفت هر دو آموزش با به کارگیری تکنیک های ویژه هر مداخله توانسته خود انتقادگری و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی را بهبود دهند.

Comparing the Effectiveness of Attachment based Theraplay and Parent-Child Relationship Therapy on Self-Criticism and Parental Self-Efficacy of Mothers Children with Separation Anxiety Disorder

Background and Aim: One of the challenges in working with children, compared to adults, is that children and adults live in a different world. Children's problems during development are often associated with adults' inability to understand them, respond to their feelings, or their efforts to establish communication. The present study aims to compare the effectiveness of attachment-based play therapy and parent-child relationship-based play therapy on self-criticism and parental self-efficacy. Methods: The current research method is semi-experimental and a pre-test-post-test-follow-up plan (three groups) with two experimental groups and one control group was used to collect data. The statistical population of this research included all the mother-child couples of five to six years old girls and boys with separation anxiety who were registered in preschool centers or kindergartens in the 4th district of Tehran in the academic year of 1402-1401. 45 people were selected by available sampling method and randomly assigned to two experimental groups (15 people in each group) and a control group (15 people). The game experimental group of attachment-based therapy (including therapeutic games, positive parenting using video feedback (Jaffer, Buckermans-Kranberg, & Eisendoorn, 2008), child therapy (Van Fleet, 2005), cycle of security (Marvin, Cooper, Hoffman, & Powell, 2002) ) for 8 sessions of 90 minutes and the experimental group of play therapy based on the parent-child relationship (including the Landrath method based on improving the parent-child relationship and creating empathy and acceptance from the parents for the child, Bratton and others, 2006). Also 10 sessions 2 The tools used in the present study included self-criticism (Thompson and Zaroff, 2004) and parenting self-efficacy (Domka et al., 1996). Results:Analysis and analysis of the information obtained from the implementation of the questionnaire was done through SPSS-v24 software in two descriptive and inferential sections (variance analysis with repeated measurements). The findings showed that both interventions used in this research can significantly improve self-criticism and parenting self-efficacy of mothers of children with separation anxiety disorder (P<0.05). with the difference that the amount of change in the internal self-criticism component in the attachment-oriented play therapy group decreased more (F=22.60 and P<0.05). compared to play therapy based on parent relationship (F=33.334 and P<0.05). Conclusion: According to the effectiveness of the interventions, it can be said that by using the special techniques of each intervention, both trainings have been able to improve the self-criticism and parental self-efficacy of mothers of children with separation anxiety disorder.

تبلیغات