مقالات
حوزههای تخصصی:
زنان در جریان پیشگیری و درمان بیماری های مقاربتی، با چالش های متنوعی در دسترسی به خدمات سلامت جنسی مواجه اند. با توجه به حساسیت های اجتماعی و فرهنگی موجود پیرامون سلامت جنسی، این مطالعه، با تمرکز بر عفونت HPV، تجربه ی زنان در مواجهه با نهادهای ارائه ی خدمات بهداشت جنسی و به ویژه پزشک متخصص را موضوع مطالعه قرار داده است.این تحقیق با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی انجام شده است و شامل مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته با ده زن دارای فعالیت جنسی از استان های مختلف ایران بوده، که پیش از مصاحبه به این ویروس مبتلا و یا مشکوک به ابتلا بوده اند و تجربه ی مراجعه به پزشک متخصص زنان داشته اند. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورد استفاده قرار گرفته است.در این پژوهش سه مضمون اصلی و هفت مضمون فرعی شناسایی شد. سه مضمون اصلی عبارتند از: «چالش های مواجهه با نظام پزشکی»، «تعامل با پزشک؛ سرگذشت واژه ها»، و «اهمیت فضا و رعایت حریم شخصی؛ جداره های نور گذر»مضامین فرعی عبارتند از: «کیسه های پول؛ چالش های مالی» و «آزمایش و واکسن: چالش های حقوقی»، «پیش فرض های بیمار: گمانه زنی های پیش از وقوع»، «رویکرد پزشک: تجربه ی درمان در انعکاس نگاه»، «پاسخ گویی پزشک: همه چیز باهم نه!»، «انتظارات بیمار:همه ی آن چیزهایی که می خواهیم» و «نقش منشی:پیکاریوس؛خادم وفادار».یافته ها نشان داد که انگ اجتماعی معطوف به HPV، نه تنها در تعاملات فردی بلکه در نظام پزشکی نیز قابل مشاهده است. موانع برخورداری از آزمایش واژینال استاندارد برای زنان مجرد، شیوه ی تعاملی پزشک، هزینه ی بالا و دسترس پذیری واکسن و خدمات درمانی، حکایت از چالش های متنوعی در شکل گیری ارتباط مناسب میان مراجعان و تامین کنندگان خدمات بهداشت جنسی داشته است و ضرورت تجدید نظر در سیاست گذاری های حوزه تامین خدمات بهداشتی و درمانی در ارتباط با سلامت جنسی زنان و فهم عمیق تر کاستی های موجود در چارچوب تعامل میان پزشک و بیمار، به ویژه در ارتباط با عفونت HPV را مورد تاکید قرار می دهد.
الگویابی خرد جمعی در سطح تجربی: یک مورد پژوهی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش الگویابی خرد جمعی در سطح تجربی است. روش پژوهش موردپژوهی چندگانه ابزاری است. برای انتخاب موارد از نظام قشربندی چلبی، برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تکنیک بولی استفاده شده است. به منظور الگویابی تجربی و پیدا کردن اشتراکات و افتراقات الگوهای نظری و تجربی با استفاده از تکنیک جبر بولی، ابتدا با استخراج و شناسایی شروط علّی مرتبط در هر کدام از حوزه های چهارگانه که در قالب جداول صدق نمایش داده شده اند، الگوی محوری تجربی در هر کدام از حوزه های چهارگانه اجتماعی از نگاه مصاحبه شوندگان تحلیل شده و همچنین در کل در جای خود مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته اند. سپس مدل تلفیقی پژوهش در سطح نظری با مدل ترکیبی پژوهش در سطح تجربی مقایسه گردید. یافته های پژوهش حاکی از این است که وجود تنوع شناختی برای تحقق و تقویت خرد جمعی ضروری است و علاوه بر آن، خرد جمعی در صورتی در جامعه تحقق یافته و تقویت می شود که در حوزه اقتصادی رقابت واقعی «و» کاهش مداخلات دولت، در حوزه سیاسی مشارکت جدی «و» دولت ملی، در حوزه اجتماعی گسترش پیوندهای ضعیف در عرض جامعه «و» عدم تسلط سیاست بر حوزه اجتماعی «و» جامعه مدنی پویا و نهایتا در حوزه فرهنگی رواج هنجارهای انصاف، صداقت و حقیقت جویی در جامعه «و» روابط گفتمانی وجود داشته باشد.
بازنمایی اعتیاد زنان در اسناد سیاستی کشور و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه با مصرف مواد مخدر در اکثر جوامع، با توجه به فراوانی بالای اعتیاد مردان نسبت به زنان، بیشتر یک پدیده مردانه بوده است و تفاوت های جنسیتی در این حوزه لحاظ نمی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل اسناد بالادستی و برنامه ها و سیاست های کلی حوزه مواد مخدر و اعتیاد، به دنبال بررسی و ایجاد حساسیت جنسیتی در این حوزه است.این پژوهش از نوع کیفی است که اسناد سیاستی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد در ایران در فاصله سالهای 1384 تا 1397 ، با تکنیک تحلیل مضمون مطالعه شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، متناسب با افزایش میزان سهم زنان در حوزه اعتیاد و حساس شدن بیشتر جامعه نسبت به برابری جنسیتی و مسائل زنان، آگاهی و حساسیت جنسیتی در برنامه ها و اسناد هم بیشتر دیده می شود. اما این حساسیت هنوز به صورت متناسب و کافی در اسناد سیاستی انعکاس پیدا نکرده است و اکثر اسناد سیاستی و برنامه های حوزه مواد مخدر بدون تفکیک جنسیتی است.این امر باعث می شود برنامه های مواجهه، کنترل، کاهش آسیب و درمان اعتیاد بدون لحاظ کردن ویژگی ها و شرایط زنان طراحی و اجرا شود. درنتیجه، اسناد سیاستی مانعی برای مواجهه واقع گرایانه با پدیده اعتیاد زنان هستند. حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی اعتیاد باید معطوف به برنامه ها و الگوهایی باشد که به ویژگی های جنسیتی زنان حساس باشند و آن را در حوزه پیشگیری، درمان و کاهش آسیب مورد توجه قرار دهند.
از خیابان تا روایت: تحلیل تجارب زیسته کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده کودکان کار یکی از معضلات اجتماعی مهم شهر تهران به شمار می رود؛ کار کودکان آثار متعددی بر زندگی فردی و اجتماعی این کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب زیسته کودکان کار شهر تهران انجام شد. جامعه هدف این پژوهش کودکان کار 10 تا 12 ساله محصل در مدرسه صبح رویش تهران با تابعیت ایرانی و افغانستانی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه ها پس از 15 نفر به نقطه اشباع رسید. این مطالعه با رویکرد کیفی و مبتنی بر روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش جیورجی و جیورجی تحلیل شد. یافته های این پژوهش در قالب 9 مضمون اصلی و 25 مضمون فرعی نشان داد که کودکان کار آسیب های گوناگونی را تجربه می کنند. مضامین اصلی عبارتند از الگوهای آسیب زای تعاملی، محرومیت از سرمایه اجتماعی، الگوهای رفتار ناسازگار، آشفتگی نظام خانواده، محرومیت از سرمایه آموزشی، آسیب پذیری زیستی-معیشتی، فرسایش جسمانی، سوء رفتار جنسی و استثمار اقتصادی. نتایج این پژوهش بر ضرورت تدوین سیاست های حمایتی جامع، افزایش همکاری میان نهادهای دولتی و مدنی و ارتقای آگاهی عمومی نسبت به حقوق کودکان کار تأکید دارد.
زوال سکونت پذیری و تولد محله ای کم برخوردار: فرایند ادغام روستای باغِ نی در کلانشهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند ادغام روستای باغ نی در کلانشهر کرمانشاه و پیامدهای آن می پردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آرای میشل دوسِرتو و مارتین هایدگر است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و فنون گردآوری داده مرور اسناد، مشاهده و مصاحبه است. تعداد مصاحبه شوندگان 16 نفر بوده و براساس نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهند روستای باغِ نی پیش از ادغام در کلانشهر کرمانشاه سکونت پذیر بود و فعالیت های انجمن ایالتی در اوایل دهه 40 مانند ساختن مدرسه، حمام عمومی، لوله کشی آب، و لایروبی نهرها، سکونت پذیری را تقویت کرد. همزمان با این فعالیت ها، فرایند ادغام با دست اندازی به قلمرو روستا شروع و تا پایان قرن ادامه داشت. ساخت شهرک 22 بهمن در غرب، ایجاد تأسیسات ارتش در شمال و واگذاری زمین های باغ فردوس و دانشکده کشاورزی در شرق سه روند دست اندازی به حریم روستا در دهه های 40 و 50 خورشیدی بودند. پس از انقلاب نیز، ساخت فضاهای آموزشی و محله مسکونی در حدفاصل روستا و تأسیساتِ ارتش به همراه مجموعه جهاد دانشگاهی، مهم ترین روندهایی بودند که باغِ نی را در کلانشهر کرمانشاه ادغام کردند. ادغام باغِ نی در شهر، روند طولانی مدتی است که در درون فرایندهای اقتصادی و اجتماعی و تصمیم های سیاسی رُخ داد. باغِ نی کششی به سمت ادغام در شهر نداشت اما توسعه برونزایِ کلانشهر کرمانشاه این روستا را به شیوه ای آمرانه و از بالا در درون خود جای داد. به همین دلیل پیامدهای منفی گوناگونی به همراه داشت که عبارتند از: از بین رفتن زمین های کشاورزی، سلب مالکیت گسترده، زوال سکونت پذیری، شکل گیری محله ای کم برخودار، قیمت پایین ملک وانزوای تحمیلی در درون دیوارهای بلند.
زنان معلول ایرانی: بازنمود خود در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینستاگرام به عنوان پلتفرم شبکه اجتماعی نقش مهمی در بازنمود خود دارد. معلولان با استفاده از اینستاگرام می توانند به بازنمود خود و کاهش انگ اجتماعی دست بزنند. هدف پژوهش حاضر شناخت نحوه بازنمود خود زنان معلول در اینستاگرام است. این پژوهش بر مبنای نظریه گافمن در زمینه مدیریت تأثیر و انگ اجتماعی و دیدگاه پسا فمینیستی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. تصاویر و کپشن های پست های اینستاگرامی شانزده زن معلول ایرانی که در اینستاگرام فعال بودند، تحلیل شده است. بر اساس نتایج، زنان معلول برای مدیریت تأثیر و کاهش انگ معلولیت، از تصاویری با محتوای آراستگی، حضور و فعالیت خارج از منزل، مهرورزی و عشق ورزی استفاده می کنند. در محتوای کپشن ها بیشتر به رابطه خود با جهان (دیگران، خدا، طبیعت و اشیا) توجه شده و کمترین تأکید روی ماهیت جهان بوده است. در معرفی خود، تم های مربوط به قدرتمندی، توانمندی، قوی بودن و شادی تکرار شده است. بلاگرها با استفاده از ترکیب تصویر و متن به انتقال پیام "زن معلول، ناتوان نیست" مبادرت می ورزند.