مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره دوازدهم خرداد و تیر 1394 شماره 2 (پیاپی 42) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتباط سیستم اطلاعات بیمارستان با شرکت های دارویی، نقش موثری در بهبود کیفیت دارو ، معرفی محصولات ، نظارت محصول بعد از فروش ، مراقبت های دارویی و مدیریت مصرف آن ایفا می کند. هدف از این مطالعه، ارائه یک راه حل در سطح مدل مفهومی و مبتنی بر تحلیل ساخت یافته برای ایجاد ارتباط اطلاعاتی میان شرکت های تولیدکننده دارو و بیمارستان بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. محیط پژوهش، مشتمل بر یکی از بیمارستان های آموزشی و درمانی تابعه دانشگاه های علوم پزشکی و یک شرکت دارویی مستقر در شهر تهران در سال1390 خورشیدی است. گرد آوری داده ها به روش مطالعه متون و پرسش و به وسیلة ابزارهای کتاب و مقاله و پرسش نامه صورت گرفت. روایی و پایایی ابزار پژوهش از طریق تعیین اعتبار محتوا سنجیده شد. در تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل اکتشافی به همراه آمار توصیفی در سطح محاسبه فراوانی و در سطح فراوانی استفاده شد. برای مرتبط کردن شرکت های تولید کننده دارو و بیمارستان ها، از روش پایگاه داده مشترک استفاده گردید و مدل مفهومی نرم افزار آن با استفاده از تحلیل ساخت یافته طراحی شد.
یافته ها: برای برقراری ارتباط بین شرکت های مذکور، از روش سیستم اطلاعات مشترک استفاده شد. مدل مفهومی سیستم اطلاعات مشترک با استفاده از تحلیل ساخت یافته طراحی گردید. مدل مفهومی ارائه شده برای سیستم اطلاعات مشترک دارای چهار قسمت اطلاعات دارویی ، خرید و فروش دارو ، عوارض جانبی دارویی و نظرات و پیشنهادات پیرامون دارو می باشد و در قالب مدل عملکردی، مدل داده ای ، مدل رفتاری و دیکشنری داده ها توسعه یافت .
نتیجه گیری: در طراحی سیستم های اطلاعاتی حوزه سلامت می بایست تحلیل های دقیق تری انجام داد و آنها را بر اساس اصل تعامل پذیری طراحی نمود. با توجه به اینکه شرکت ها تمایلی به از دست دادن نرم افزارهای خریداری شده و صرف هزینه مجدد جهت تغییر آنها ندارند، می توان از روش ایجاد سیستم اطلاعات مشترک برای برقراری ارتباط میان سازمان های مذکور استفاده کرد.
مدیریت سبد سرمایه گذاری پروژه و پروژه های فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نفوذ روزافزون پروژه ها به عنوان یک راه برای سازمان دهی کارها در بسیاری از سازمان ها مستلزم مدیریت موثر پروژه های متعدد است. با توجه به پیچیدگی های اجرای پروژه های فناوری اطلاعات در سازمان ها و با توجه به محدودیت منابع سازمان ها به خصوص در صورت داشتن پروژه های متعدد، لزوم توجه و بکارگیری مدیریت پورتفولیوی(سبد سرمایه گذاری) پروژه در دستیابی به اهداف پروژه ها در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است .در این پژوهش سطح مدیریت پورتفولیوی پروژه های فناوری اطلاعات در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را بر اساس مدل سه مرحله ای Bert De Reyck (1- فهرست موجودی پورتفولیو 2- بهینه سازی پورتفولیو 3- اداره پورتفولیو )تعیین شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و با توجه به روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی ازشاخه میدانی- است.ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی پرسشنامه توسط عده ای از متخصصان و استادان تایید شده است و پایایی آن با استفاده از ضریب Alpha Cronbach برابر 82 درصد محاسبه گردیده است. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری شامل،کلیه ی کارکنان فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1392 شمسی بوده است و برای تحلیل نتایج علاوه بر آمار توصیفی - میانگین و انحراف معیار و ...- از آزمون های T تک متغیره و سطح معناداری 05/0 به کمک نرم افزار 18 SPSS استفاده شده است.
یافته ها: تحلیل توصیفی مولفه های مدیریت پورتفولیوی پروژه بر اساس سه مرحله ی سازماندهی شده ی مدل Bert De Reyck نشان داد که مرحله ی اول دارای میانگین 81/0±45/2، مرحله دوم دارای میانگین 69/0±02/2 و مرحله سوم دارای میانگین 74/0±87/1 می باشند. بررسی تاثیر مدیریت پورتفولیو بر سطح اثربخشی نشان داد که؛ میانگین سطح اثربخشی پروژه های سازمان در هر یک از شاخص های خود ، تحت مدیریت پورتفولیو، در حد مطلوب بوده و میانگین آن ها بیش از 75/2 بوده است(05/0P-Value<) و لذا اثربخشی در رابطه ی مثبت با مدیریت پورتفولیو بوده است.بررسی میانگین سطح مشکلات پروژه های سازمان در هر یک از شاخص های خود تحت مدیریت پورتفولیو نشان داد که میانگین بیش از 75/2 بوده(05/0P-Value<) و لذا سطح مشکلات در رابطه ی منفی با مدیریت پورتفولیو بوده است.
نتیجه گیری: دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از نظر سطح مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات در مرحله ی دوم مدل Bert De Reyck قرار دارد. همچنین تحت یک مدیریت پورتفولیوی مناسب می توان بر سطح اثربخشی پروژه ها افزود و نهایتاَ بررسی سطح مشکلات پروژه های سازمان تحت مدیریت پورتفولیو نشان داد که هر چه سطح مدیریت پورتفولیو ضعیف تر باشد بر مشکلات پروژه های سازمانی افزوده می شود .
اولویت بندی عوامل موثر بر امنیت اطلاعات الکترونیکی سلامت در مراکز درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از فناوری های جدید نگرانی های زیادی در مورد حفظ حریم شخصی و تامین امنیت اطلاعات سلامت به وجود آورده است.. با توجه به اینکه کارکنان مراکز درمانی ،کاربران اصلی سیستم اطلاعات بیمارستان هستند که هدف آن بهبود کیفیت ارائه مراقبت می باشد، از این رو هدف از این مطالعه شناسایی دیدگاه کارکنان نسبت به امنیت اطلاعات الکترونیکی سلامت بود.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 400 نفر از کارکنان شاغل در مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 91-92 خورشیدی انجام شد.داده ها بوسیله یک پرسشنامه پژوهشگرساخته که روایی آن براساس تایید صاحب نظران و پایایی آن بر اساس آزمون و بازآزمون تایید شده بود، جمع آوری و بوسیله آزمون های آمارهای توصیفی تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد 7/5 درصد کارکنان نقش کاربران سیستم های اطلاعاتی، 3/38 درصد درک اهمیت امنیت اطلاعات، 33 درصد آموزش ضمن خدمت و 5/47 درصد وجود زیر ساخت مناسب را از مهمترین عوامل امنیت اطلاعات سلامت انتخاب کردند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد کارکنان رعایت عوامل سازمانی ، رفتاری و غیره را مهمترین اولویت های امنیت اطلاعات سلامت در نظر داشتند. به نظر می رسد جهت افزایش ضریب امنیت اطلاعات الکترونیکی سلامت در مراکز درمانی ایجاد سیاست های کنترلی، برگزاری دوره های آگاه سازی، سرمایه گذاری در موارد فنی و ایجاد زیرساخت مناسب برای بهبود امنیت اطلاعات سلامت ضروری باشد .
مطالعه تطبیقی رفتار استنادی و میزان مشارکت گروهی نویسندگان نشریات بهداشت عمومی ایران و نیوزیلند در پایگاه اطلاعاتیDirectory of Open Access Journals(DOAJ)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی و مطالعه منابع مقالات منتشر شده منعکس کنندة الگوی رفتاری استفاده از منابع توسط پژوهشگران است که می تواند مبنایی برای اکثر کتابخانه ها به منظور فرآهم آوری مواد کنابخانه ای مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهشبا هدف مطالعه تطبیقی میزان مشارکت گروهی نویسندگان و رفتار استنادی نشریات بهداشت عمومی ایران و نیوزیلند در پایگاه اطلاعاتی DOAJ بین سال های 2010 – 2012 میلادی انجام شد.
روش بررسی: با استفاده از تحلیل استنادی و نوع مطالعه توصیفی – مقطعی و همچنین با استفاده از روش تحلیل هم تألیفی استفاده شده است.جامعه پژوهش شامل 10 مجلهدر حوزه بهداشت عمومی از دو کشور ایران و نیوزیلند انتخاب گردید که از نظر زمانی نیز با همدیگرنیز یکسان بودنداین مجلات شاملJournal of Addiction and health ، International Journal of Preventive Medicine ، Iranian Journal of Environmental Health Science & Engineering ، Journal of Research in Health Sciences و Iranian Journal of Public Health و نشریه های نیوزیلندی clinical Medicine Insights: Reproductive Health ، Environmental Health Insights ، Health Care and Informatics Review Online ، Substance Abuse: Research and Treatment و Journal of Primary Health Careبوده است. داده ها با مراجعه به پایگاه اطلاعاتی DOAJ و جستجوی نشریات حوزه بهداشت عمومی کشور ایران و نیوزیلند انجام شد. از نشریات دو کشور تعداد 23239 استناد استخراج گردید، و با استفاده از نرم افزار EXCEL و آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته ها: ایران با تعداد 9 مجله معادل 10/4 درصد در رتبه پنجم و نیوزیلند با تعداد 8 مجله معادل 65/3 درصد در رتبه ششم مجلات نمایه کرده در پایگاه اطلاعاتی DOAJ قرار دارد. استنادهای مقالات نشریات ایرانی و نیوزیلندی از مجموع 850 مقاله 7/78 درصد مربوط به کشور ایران و 3/21 درصد توسط نیوزیلندی ها منتشر شده است و از 23239 استناد در مقالات 5/77 درصد مربوط به کشور ایران و 5/22 درصد مربوط به مجلات نیوزیلند بوده است. هر مقاله ایرانی به طور متوسط به93/26 متن استناد شده است.و هر مقاله نیوزیلندی به طور متوسط به 83/28 متن استناد شده است. از مجموع 669 مقاله ایرانی منتشر شده، 9/4 درصد مقالات بدون همکار و 1/95 درصد از مقالات دارای نویسنده همکار بوده در حوزه بهداشت عمومی بوده است؛ و از مجموع 181 مقاله منتشر شده نیوزیلندی، 05/11 درصد از مقالات بدون همکار و 95/88 درصد مقالات دارای نویسنده همکار بوده است. همچنین یافته ها نشان داد که، شاخص همکاری در هر مدرک ایرانی و نیوزیلندی برای هر مدرک به ترتیب برابر40/4 ، 93/3 است.
نتیجه گیری:به طور کلی یافته های این پژوهش نشان از مشارکت گروهی از سوی پژوهشگران حوزة بهداشت عمومی در ایران و کشور نیوزیلند را دارد که در مقایسه با دیگر پژوهش های انجام شده در حوزه های مختلف نشان از سیر به سمت مشارکت های گروهی است.
شناسایی و تحلیل عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی اعضای هیأت علمی در سطوح محلی، ملی و بین المللی در دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:گاهی اوقات در انجام یک پژوهش نیاز به منابعی است که دسترسی به این منابع نیاز به ائتلافی محلی، ملی و برخی موارد بین المللی دارد. این مسائل پژوهشگران را به سمت همکاری و مشارکت در انجام کارهای پژوهشی سوق می دهد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی اعضای هیأت علمی در سطوح محلی، ملی و بین المللی در دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بوده است.
روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است. جامعه ی پژوهش 292 نفر از اعضای هیأت علمی دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپوراهواز در سال 91 خورشیدی بوده است. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی (صوری) و پایایی از طریق ضریب Cronbach's alpha 94=α درصد تعیین شد.به منظور بررسی عوامل ترغیب کننده و موانع بازدارنده ی همکاری علمی اعضای هیأت علمی در دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سطوح محلی، ملی و بین المللی از تحلیل عوامل اکتشافی استفاده شد. داده های گردآوری شده به دو شکل ارائه داده ها (آمار توصیفی) و تحلیل داده ها (با استفاده از تحلیل عوامل) با استفاده از نرم افزار SPSS. نسخه 19 بررسی و تجزیه و تحلیل می شوند.
یافته ها: نتیجه ی اجرای تحلیل عاملی بر روی داده های مستخرج از پرسشنامه های دریافتی منجر به استخراج 13 عامل اصلی (6 عامل ترغیب کننده و 7 موانع بازدارنده) شد. 6 عوامل ترغیب کننده ی در این پژوهش عبارتند از: عوامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی، عوامل ترغیب کننده ی فردی، عوامل ترغیب کننده ی مهارتی، عوامل ترغیب کننده ی ارتباطی، عوامل ترغیب کننده ی فرهنگی، عوامل ترغیب کننده ی انگیزشی است و مهم ترین موانع بازدارنده ، موانع بازدارنده ی سیاسی و علمی- پژوهشی، موانع بازدارنده ی فرهنگی، موانع بازدارنده ی فردی، موانع بازدارنده ی مسائل بین المللی، موانع بازدارنده ی ارتباطی، موانع بازدارنده ی فردگرایی، موانع بازدارنده ی انگیزشی نام گذاری شدند. بالاترین میانگین (09/74) مربوط عوامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی و پایین ترین میانگین (19/7) مربوط به موانع بازدارنده ی انگیزشی است. نتایج نشان داد که عوامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی به عنوان مهم ترین عامل ترغیب کننده است و موانع بازدارنده ی انگیزشی کم اهمیت ترین مانع همکاری علمی اعضای هیأت علمی است
نتیجه گیری: پژوهش حاضر ضمن معرفی مهم ترین عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی، راهکارهایی برای بهبود و توسعه ی همکاری های علمی میان پژوهشگران و رفع موانع موجود ارائه می دهد.
سطح سواد سلامت بیماران دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز و عوامل موثر بر آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سواد سلامت ظرفیت افراد برای کسب، پردازش و درک اطلاعات و خدمات بهداشتی پایه مورد نیاز برای تصمیم گیری های مناسب بهداشتی است. میزان سواد سلامت علمکردی در طول رویارویی بیمار با ارائه دهندگان خدمات سلامت نقش مهمی بازی می کند و سطح کارآمدی ارتباط افراد با اهداف نظام مراقبت بهداشتی را تعیین می کند. بنابراین، هدف این پژوهش، ارزیابی سطح سواد سلامت بیماران مبتلا به دیابت مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شیراز و عوامل مؤثر بر آن بوده است.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی پیمایشی و نوع مطالعه کاربردی است. در این پژوهش، در مجموع 400 بیمار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شیراز در فاصله شهریور و مرداد سال 91 خورشیدی به شیوه نمونه گیری در دسترس برای بررسی سطح سواد سلامت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون هنجاریابی شده سواد سلامت عملکردی بزرگسالان به دست آمد. روایی پرسشنامه با بهره گیری از روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر اساتیدی که در حیطه سواد سلامت فعالیت داشته اند، در حد مطلوب گزارش شد و پایایی آن نیز از روش همبستگی آزمون بازآزمون (99/0) به دست آمد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی همبستگی بین متغیرها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد سواد سلامت بیماران دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز با میانگین 66 در سطح مرزی قرار دارد. سطح سواد سلامت با سن، جنس، سطح تحصیلات، عضویت در انجمن دیابت و شغل رابطه معنی داری داشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد سطح سواد بیماران در سطح مرزی و ناکافی قرار دارد. این موضوع نشان از لزوم توجه به مساله سواد سلامت و تلاش در جهت بهبود سطح سواد سلامت افراد می دهد. تهیه منابع آموزشی ساده و قابل فهم برای همه افراد جامعه، برگزاری کلاس های آموزشی و ... از جمله راه های افزایش سطح سواد سلامت است.
سیمای شکایات بیماران در بیمارستان های آموزشی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:امروزه رسیدگی به شکایات به عنوان جزیی ضروری از نظام مراقبت های سلامت در جهت ارتقای رضایت بیمار بر شمرده می شود. این پژوهش بدنبال تعیین وضعیت رسیدگی به شکایات افراد مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی اصفهان بوده است تا بتواند چالش هایی را که در جریان این فرایند وجود دارد را شناسایی نماید.
روش بررسی:این مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی گذشته نگراست. محیط پژوهش بیمارستان های آموزشی اصفهان بودند که از بین آنها دو بیمارستان انتخاب شدند. یکی از آنها به عنوان بیمارستان فوق تخصصی و یکی به عنوان بیمارستان عمومی انتخاب شد. جامعه ی مورد پژوهش پرونده ی شکایات مراجعین به واحد شکایت بیمارستان در سال 1391خورشیدی بوده است. در یک بیمارستان 1203 مورد و در بیمارستان دیگر 125 مورد بود. برای گردآوری داده ها از چک لیستی که توسط متخصصین روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده گردید. داده ها از پرونده ها استخراج و با استفاده از جداول توزیع فراوانی به کمک نرم افزار Excel توصیف گردید.
یافته ها:بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان بیان نمود در یکی از بیمارستان هابیش ترین موضوعات مورد شکایت کیفیت خدمات(6/63 درصد) و مسایل عمومی و رفاهی بیمارستان(1/43 درصد) بوده است. شکایات مربوط به کادر پزشکی(45/45 درصد) و کادر اداری(5/54 درصد) هم بالاترین سهم را داشته است. در بیمارستان دیگر سهم شکایت از کادر پزشکی در طی سال رو به افزایش بوده است با اینکه تعداد کل شکایات کاهش یافته است و پس از کادر پزشکی، کادر پرستاری(5/39 درصد) در طول سال سهم دوم شکایات بیمارستان را به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان تجربه ای برای اصلاح عملکرد آتی بیمارستان باشد. به طور کلی نتایج در مورد فرد مورد شکایت در بیمارستان الف نشان می دهد که بیشترین میزان شکایات از پزشکان و فراگیران و کمترین میزان شکایات مربوط به کاردان و کارشناس بیهوشی و اتاق عمل بوده است. به نظر می رسد دلیل این امر اولا عدم آگاهی پزشکان و فراگیران از منشور حقوق بیماران باشد که باید به آموزش این امر به فراگیران مانند سایر مطالب علمی بها داد. در بیمارستان الف دلیل شکایات از پزشکان ثبت نشده بود که می توان با ثبت آنها از ضعف هایی که در این زمینه وجود داشته است آگاهی و اقدامی در جهت بهبود آنها انجام داد. اما در کل کیفیت خدمات و مسایل عمومی و رفاهی از جمله موضوعاتی بوده اند که در این پژوهش حایز اهمیت می باشند.
وضعیت مدیریت خطر پیشگیرانه در بیمارستانهای منتخب شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همه جنبه های مراقبت های سلامتی همراه با خطر است. مدیریت خطر مجموعه ای از فرایندهای مستمر و در حال توسعه ای است که در سراسر بیمارستان به کار گرفته می شوند. این مطالعه برنامه های مدیریت خطر در بیمارستانهای منتخب شهر تهران را از نگاه دو گروه عمده کارکنان بالینی این بیمارستانها یعنی پرستاران و پزشکان مورد ارزیابی قرار داده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- تحلیلی، به بررسی وضعیت برنامه های مدیریت خطر پیشگیرانه از دیدگاه 800 نفر از کارکنان کادر پزشکی و پرستاری شاغل به کار در 14 بیمارستان شهر تهران (7 بیمارستان دولتی و 7 بیمارستان غیر دولتی) در سال 1392 خورشیدی پرداخته است. نمونه گیری به روش تصادفی- طبقه ای صورت گرفته و توزیع نمونه ها بر اساس تعداد کارکنان هر بیمارستان انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، بخشی از پرسشنامه ی استاندارد جو سازمانی حاکمیت بالینی بود. داده ها در نرم افزار spss.17 وارد شده و با استفاده از آزمون های همبستگی و آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در بعد مطالعه، جمع آوری و گزارش اطلاعات، بیمارستانهای غیر دولتی با میانگین 34/0±31/3 نسبت به بیمارستانهای دولتی دارای عملکرد بهتری بودند. در بعد وضعیت اقدامات، رویکردها و سیاست ها در زمینه مدیریت ریسک نیز بیمارستان های غیر دولتی با میانگین 03/0±25/3 اندکی بهتر از با بیمارستانهای دولتی بودند. در حالت کلی نیز بیمارستان های غیر دولتی با میانگین 02/0±27/3 عملکرد بهتری نسبت به بیمارستانهای دولتی با میانگین 02/0±27/3 دارا بودند.
نتیجه گیری: توجه بیمارستان ها به جایگاه مدیریت خطر برای بهبود کیفیت درمان و افزایش ایمنی بیماران و کارکنان ضروری است و مدیران بیمارستان ها باید منابع لازم را برای مدیریت خطر که از عوامل اصلی برای امنیت بیمار و بهبود کیفیت است، تخصیص دهند.
میزان آمادگی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان جهت استقرار سیستم پشتیبان تصمیم گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله نخست مبنای نظری و اهمیت بکارگیری سیستم های پشتیبان تصمیم گیری مرور شده است. سپس میزان آمادگی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان برای استقرار سیستم پشتیبان تصمیم گیری بر اساس نظرسنجی از مدیران ارشد و میانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان تعیین شده است.
روش بررسی: پژوهش تحلیلی حاضر، به روش مقطعی در سال 1391 خورشیدی و در استان کرمان انجام گرفت. جامعه آماری 44 نفر از مدیران ارشد و میانی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده است. به علت محدود بودن جامعه از روش سرشماری استفاده شد. ابزار سنجش، پرسشنامه استاندارد دانشگاه کالیفرنیا در زمینه «ارزیابی آمادگی سازمانی» بود و به وسیله آن وجود پیش نیازهای اجرای سیستم پشتیبان تصمیم گیری در بیمارستان ها سنجیده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از روش صوری و روش محتوایی مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. داده ها در نرم افزار Excel وارد و در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار SPSSو جداول توافقی درسطح آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: اختلاف معنی دار از نظر آماری، بین میزان آمادگی بیمارستانها وجود ندارد. 4/15درصداز نمونه میزان آمادگی بیمارستانشان برای توسعه سیستم پشتیبان تصمیم گیری را در حد ضعیف اعلام کردند، در حالی که 3/42درصد میزان آمادگی را متوسط و فقط 3/42درصدآمادگی بیمارستان خود را خوب دانسته اند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توسعه این سیستم در بیمارستان های آموزشی وفقدان آمادگی کامل توصیه میگردد برای بهبود تصمیمات، علاوه بر فرهنگ سازی جهت جایگزینی تصمیم گیری با استفاده از فن آوری های نوین بجای تصمیم گیری های سنتی؛ آموزش هایی جهت رفع کمبودهای مهارتی لازم به مدیران داده شود.
هزینه های بالای سلامت، هزینه های مالی کمرشکن و فقیرکننده: مفاهیمی برای سیاستگذاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیاستگذاران بخش سلامت، مدت طولانی است که به دنبال حمایت و حفاظت افراد بیمار در مقابل پرداخت های مالی کمرشکن و فقیرکننده و هزینه های بالا هستند. با توجه به این که اصل پوشش بیمه سلامت، حمایت مالی در مقابل هزینه های کمرشکن سلامت می باشد، مقاله ی حاضر، گستره ی هزینه های کمرشکن و فقیرکننده و هزینه های بالای سلامت و ارتباط آنها در ایران را به عنوان اولین گام برای پاسخ دهی و بیان سیاست مناسب، مورد آزمون قرار داده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر، پژوهشی تحلیلی است که از داده های نمونه آمارگیری شده هزینه- درآمد خانوار، جمع آوری شده توسط مرکز آمار در سال 1390 خورشیدی ، جهت محاسبه تعداد و درصد خانوارهای ایرانی مواجه با هزینه های بالا، کمرشکن و فقیرکننده استفاده کرده است. جامعه آماری خانوارهای کل کشور و حجم نمونه داده ها، 19739 خانوار روستایی و 18698 خانوار شهری بوده که روایی و پایایی داده ها توسط مرکز آمار تایید شده است. در این راستا از نرم افزارهای Excel، Eviews 7 و12 STATA کمک گرفته شده است. بعلاوه شاخص مشارکت عادلانه ی تامین مالی سلامت نیز برای مناطق روستایی و شهری و کل کشور با توجه به روش سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
یافته ها: درصد مواجهه با هزینه های کمرشکن و فقیرکننده با آستانه های40 درصد توان پرداخت و هزینه بالای 4 میلیون ریال در ماه در کشور 56/1 و 49/1 بوده است. بدون احتساب هزینه های سلامت، تقریبا 4 درصد افراد جامعه زیر خط فقر قرار داشتند و پس از احتساب هزینه های سلامت، 14 درصد کل افراد زیر خط فقر به دلیل هزینه های سلامت به زیر خط فقر پرتاب شده اند.
نتیجه گیری: اکثریت افرادی که با هزینه های بالا مواجه هستند، با هزینه های کمرشکن نیز مواجه می باشند که نشان دهنده ی این موضوع می باشد که حمایت مالی بیمه ها جهت عدم مواجهه با هزینه های بالا و به دنبال آن هزینه های کمرشکن بایستی به سمت کارایی بیشتر پیش رود.
ضرورت بکارگیری داشبوردها در مدیریت اطلاعات سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بازخورد اطلاعات مربوط به عملکردهای فعلی سازمان ها، جهت تصمیم گیری معتبربرای مدیران و متخصصان حوزه مراقبت سلامت، حیاتی می باشد. استفاده از داده ها در تصمیم گیری های مدیریتی و بالینی به دلیل حجم زیاد داده ها ، گردآوری داده ها از منابع متنوع و عدم ساختاریافتگی انها بسیار مشکل است. هدف از انجام این مطالعه،بیان ضرورت بکارگیری داشبورد به عنوان یک روش مناسب جهت نمایش داده های مربوط به عملکرد شاخص های کلیدی حوزه سلامت برای پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران و متخصصان می باشد. مطالعه حاضر به صورت مروری نقلی بوده که با جستجو در بانک های اطلاعاتی اینترنتی از جمله، PubMed، proquest ،google scholar،SID ، Magiranو سایت های مربوط به حوزه داشبوردانجام شده است. در این مطالعه سعی بر آن بود که با بررسی متون، مقالات، پایانامه ها وکتابها در زمینه کاربردها و مزایای داشبورد در حوزه سلامت و دیگر حوزه ها، پتانسیل استفاده از داشبورد در حوزه بهداشت و درمان شناخته شود و در صورت امکان در نظام های اطلاعات سلامت کشورمان بکارگرفته شود. بدین منظور پژوهشگران از طریق جستجو در پایگاه های فوق الذکر با استفاده از کلید واژه های «داشبورد»، «داشبوردهای سلامت»،«داشبوردهای بالینی»، «داشبورد های بیمارستانی»، «داشبوردهای مدیریتی»و «مزایای داشبورد»و همچنین واژه های انگلیسی ""dashboard""،""information dashboards""، ""health baseboard""، ""management dashboard""،""information display""و مترادف آنهاجستجو را انجام دادند، بازه زمانی مستندات مورد استفاده مربوط به سال 2005میلادی لغایت 2013 میلادی با اولویت مستندات جدیدتر تعیین شد. در این مطالعه حدود 90 مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی بررسی شده است و از میان انها تعداد 31 مقاله که ارتباط نزدیک تری به موضوع مورد نظر داشتند انتخاب گردیده است. مزایای داشبورد در تحقیقات مختلف به وضوح قابل رویت است ، با توجه به وضعیت کنونی سیستم های اطلاعات بهداشتی و افزایش بی وقفه داده ها در این حوزه، داشبورد یک ابزار حیاتی برای تصمیم گیری در سازمان های سلامت به حساب می آید.در همین راستا، ضروری است که برای کلیه ابعاد بالینی و مدیریتی در سازمان های سلامت شاخص های کلیدی عملکرد شناسایی شوند و برای پایش در داشبوردهای سازمانی و بالینی مخصوص گنجانده شوند، امید است با انجام این مهم مدیریت مبتنی بر اطلاعات و تصمیم گیری اگاهانه وهمچنین کیفیت سلامت در جامعه بهبود یابد.