مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره دهم بهمن و اسفند 1392 شماره 6 (پیاپی 34) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، با ظهور پرونده ی الکترونیکی بیمار، نیاز به تبادل اطلاعات افزایش یافته و در نتیجه امنیت و محرمانگی در سیستم های اطلاعاتی باید بیش تر مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، وضعیت امنیت اطلاعات از سه بعد مدیریتی، فنی و فیزیکی در سیستم های اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود که به روش تحلیلی در سال 1390 شمسی انجام شد. جامعه ی پژوهش، مسؤولان واحد فن آوری اطلاعات در بیمارستان های وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (36 نفر) و نمایندگان شرکت های نرم افزاری (شش نفر) بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه گردآوری گردید و روایی پرسش نامه از طریق روایی صوری و محتوا و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون همبستگی درونی (75/0= α) تعیین شد. از آمار توصیفی و تحلیلی نظیر t-testبرای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، از لحاظ آماری تفاوت معناداری در وضعیت امنیت اطلاعات در سیستم های اطلاعات بیمارستانی از بعد مدیریتی (843/0=Pvalue)، فنی (902/0=Pvalue) و فیزیکی (595/0=Pvalue) در مراکز آموزشی درمانی و غیرآموزشی وجود نداشت. اما از بعد فنی بین دیدگاه مسؤولان واحد کامپیوتر بیمارستان های مورد مطالعه و نمایندگان شرکت های نرم افزاری اختلاف معناداری وجود داشت (01/0=Pvalue).
نتیجه گیری: در این مطالعه وضعیت امنیت اطلاعات در سیستم های اطلاعات بیمارستانی در سطح قابل قبولی ارزیابی گردید. با این حال برنامه ریزی جهت تدوین و اجرای جدیدترین سیاست ها و دستورالعمل های امنیتی در هر سه بعد مدیریتی، فنی و فیزیکی مطابق با نیازهای کاربران و پیشرفت های فن آوری ضروری به نظر می رسد.
پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در کاربران مدارک پزشکی برمبنای مدل پذیرش فن آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدل پذیرش فن آوری برای توصیف رفتار افراد در ارتباط با سیستم های اطلاعاتی به کار برده می شود. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از این مدل عوامل مؤثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستان در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران شناسایی شوند.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1390 انجام گردید. جامعه ی آماری آن را 185 نفر از پرسنل شاغل در ادارات مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی محقق ساخته براساس مطالعات مشابه بودکه روایی آن توسط کمیته ی خبرگان و پایایی آن قبل از انجام مطالعه در یک نمونه ی 50 نفری با استفاده از روش آلفای کرونباخ (93/0=a) بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع درصد فراوانی) و ضریب همبستگیSpearman در محیط نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین برداشت ذهنی از مفید بودن و تصمیم به استفاده (521/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده و تصمیم به استفاده (469/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین خودکارآمدی و تصمیم به استفاده (548/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین حمایت کاربر نهایی و تصمیم به استفاده (399/0= r، 01/0Pvalue<)، بین هنجار اجتماعی و تصمیم به استفاده (383/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اعتماد و تصمیم به استفاده (501/0=r ، 01/0Pvalue<)، بین ارتباط شغلی و تصمیم به استفاده (587/0=r ، 01/0Pvalue<) و بین آموزش و تصمیم به استفاده (263/0= r، 05/0Pvalue<) همبستگی مثبت وجود داشت، اما بین نگرانی و تصمیم به استفاده (150/0= r، 01/0Pvalue<)، بین اختیاری بودن و تصمیم به استفاده (147/0-= r، 01/0Pvalue<) و بین شرایط تسهیل کننده و تصمیم به استفاده (046/0= r، 01/0Pvalue<) همبستگی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که توجه به عوامل مؤثر بر پذیرش کاربران می تواند منجر به استفاده بیش تر از فن آوری های جدید در بخش مدارک پزشکی بیمارستان ها گردد. هم چنین از نتایج این پژوهش می توان در راستای بهبود سیستم های جدید استفاده کرد، به طوری که با نیازهای کاربران تناسب بیشتری داشته باشند.
مدارک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد در Web of Science و Scopus(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد مشکلاتی در محاسبه ی تولیدات علمی، شاخص های علم سنجی و حتی رتبه بندی دانشگاه ایجاد می نماید. شناسایی مدارک غیراستاندارد می تواند دانشگاه را در امر یکپارچه سازی مدارک تولید شده کمک نماید. هدف از انجام این مطالعه تعیین مدارک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد در Web of Science و Scopus تا 2011 میلادی بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود و به صورت توصیفی- مقطعی انجام گردید. جامعه ی پژوهش تعداد 761 مدرک نمایه شده ی محققین دانشگاه علوم پزشکی شیراز در Web of Science و Scopus با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد تا پایان دسامبر 2011 میلادی بود. در هر یک از مجموعه های Web of Science و Scopus کلمه ی «Shiraz» در فیلد Affiliation جداگانه جستجو گردید. مدارک با وابستگی سازمانی غیراستاندارد از بین کلیه ی مدارک بازیابی شده، جدا شد و از نظر تعداد، سال انتشار، موضوع، میزان استناد و تنوع با استفاده از نرم افزارExcel و با آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته ها: روند رشد این مدارک تا سال های 2008 و 2009 صعودی و پس از آن نزولی بود. بیش ترین تعداد مدارک میزان استنادی بین صفر تا 10 استناد و کم ترین تعداد مدارک میزان استنادی بین 51 تا 60 استناد را به خود اختصاص دادند. بیش ترین تعداد این مدارک از نوع «مقالات اصلی» بودند.
نتیجه گیری: وجود تعداد قابل ملاحظه مدارک با آدرس وابستگی سازمانی غیراستاندارد نیاز به سیاست گذاری دقیق و صحیح برای یکپارچه سازی نام سازمانی دانشگاه و اطلاع رسانی دقیق به پژوهشگران برای پیشگیری از ادامه ی این روند را نمایان می سازد.گرچه خوشبختانه این روند در سال های اخیر رو به کاهش بوده است که همین امر می تواند بازتابی از شروع سیاست گذاری و بذل توجه به این مهم باشد.
کاربرد آمیخته های بازاریابی در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی زابل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت فعالیت های بازاریابی در شناخت و برآوردن نیاز کاربران و نیاز کتابخانه ها به این نوع فعالیت ها، این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده ی کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی شهر زابل از اصول بازاریابی انجام شد تا با شناخت و ارزیابی وضعیت موجود، بتوان برنامه ریزی های بهتری برای آینده ارایه نمود.
روش بررسی: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی است و از نظر شیوه ی گردآوری اطلاعات، به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش را تعداد 14 کتابخانه ی شهر زابل که تمامی آن ها سرشماری شدند، تشکیل داد. جمع آوری داده با استفاده از پرسش نامه در تیرماه 1391 انجام شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 11 و آمار توصیفی مانند میانگین و نمودار نتایج مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی (9/0=r ) پرسش نامه در پژوهش های قبلی تأیید شده است.
یافته ها: کتابخانه ی دانشگاه زابل با میانگین (89/2)، دانشگاه علوم پزشکی (71/2)، دانشگاه آزاد (37/2) و کتابخانه های عمومی (86/1)؛ به ترتیب رتبه ی اول تا چهارم را در آمیخته ی محصول به خود اختصاص دادند. در آمیخته ی مکان رتبه ی اول تا چهارم به دانشگاه آزاد (3)، علوم پزشکی (42/2)، دانشگاه دولتی (15/2)، و کتابخانه های عمومی (79/1) تعلق داشت. هم چنین در آمیخته ی تشویق و ترغیب دانشگاه آزاد (09/2) رتبه ی اول و علوم پزشکی (84/1)، دولتی (64/1) و عمومی (14/1) رتبه های بعدی را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیری: تقریباً کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی زابل نسبت به دیگر کتابخانه ها از وضعیت بهتری برخوردار بودند. با توجه به نتایج، بالاترین میانگین میانگین ها در آمیخته های بازاریابی به عدد 3 نمی رسد، این عدد نشان داد که کتابخانه هایی که نسبت به دیگر کتابخانه ها از وضعیت بهتری برخوردار بودند؛ در حد متوسط قرار داشتند و خدمات ارایه شده در حد مطلوب نبود.
مقایسه دقت موتورهای کاوش عمومی و تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حجم اطلاعات و تصاویر موجود در اینترنت و رشد روز افزون آن، کار جستجوی بهینه ی اطلاعات و به ویژه تصاویر را برای کاربران مشکل کرده است. در بین ابزارهای جستجو، موتورهای کاوش، بیش تر مورد استفاده ی کاربران قرار می گیرند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین میزان دقت موتورهای کاوش عمومی و تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی ومقایسه ی آن ها بوده است.
روش بررسی: تحقیق حاضر، کاربردی و از نوع پیمایشی مقایسه ای بود که در سال 1390 انجام شد. جامعه ی مورد بررسی در این پژوهش، دو موتور کاوش عمومی Yahoo و Google و دو موتور کاوش تخصصی پزشکی OmniMedicalSearch و Trip Database بودند. به منظور تعیین و مقایسه ی میزان دقت بازیابی تصاویر پزشکی در چهار موتور کاوش مورد بررسی، ده کلیدواژه با مشورت متخصصان پزشکی انتخاب و در این موتورهای کاوش مورد جستجو قرار گرفتند. سپس ده نتیجه ی اول هر موتور کاوش استخراج شد و با اخذ نظر متخصصان پزشکی، ربط یا عدم ربط آن ها با کلیدواژه ی مورد نظر، با استفاده از نرم افزار SPSS، روش های آمار توصیفی و آزمونt مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: موتور کاوش Google با دقت 90، دارای بیش ترین دقت در بازیابی تصاویر مرتبط و کاملاً مرتبط و سپس موتور کاوش پزشکی OmniMedicalSearch دارای دقتی معادل 8/86 در بازیابی تصاویر پزشکی بود. تفاوت معنی داری بین میزان دقت موتورهای کاوش عمومی و موتورهای کاوش تخصصی پزشکی در بازیابی تصاویر پزشکی وجود نداشت.
نتیجه گیری: علی رغم همپوشانی برخی از نتایج موتورهای کاوش، هر کدام از موتورهای کاوش مورد بررسی نتایج منحصر به فردی را نیز بازیابی کرده اند. این موضوع نشان دهنده ی تفاوت در الگوریتم نمایه سازی منابع موجود در وب، توسط موتورهای کاوش مختلف است و پیشنهاد می شود که برای جستجوی تصاویر پزشکی، از چند موتور کاوش عمومی و تخصصی پزشکی به طور همزمان استفاده شود.
رابطه چندگانه ی هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رضایت ارباب رجوع با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی ادراک عدالت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یک سازمان زمانی با موفقیت از عهده ی مأموریت و رسالت خود برمی آید که توانسته باشد رضایت مراجعانش را تأمین کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی روابط هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رضایت ارباب رجوع با نقش تعدیل کنندگی ادراک عدالت سازمانی انجام شده است.
روش بررسی:این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد. دو جامعه ی آماری این پژوهش شامل الف: کلیه ی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تعداد 872 نفر و ب: مراجعان به بخش های مختلف دانشگاه مذکور که در نقش ارباب رجوع به کارکنان مراجعه می نمودند. بازه ی زمانی تحقیق در نیمه ی دوم سال 1391 بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی پنج عاملی شخصیت NEO، پرسش نامه ی Servqual، پرسش نامه ی عدالت سازمانی، پرسش نامه ی هوش هیجانی و پرسش نامه ی ویژگی های جمعیت شناختی بود که تمامی آن ها پایایی و روایی لازم را دارا بوده اند. برای تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی نظیر پراکندگی و میانگین و نیز از روش های آمار استنباطی همچون همبستگی Pearson، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس با استفاده از نسخه ی 19 نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که همبستگی بین رضایت ارباب رجوع از یک سو و ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و ادراک عدالت سازمانی از سویی دیگر (870/0R= و 757/R2=) دارای رابطه ی معنی داری است. همچنین بین کلیه ی ویژگی های جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه در سطح (05/0Pvalue<) با رضایت مراجعان با نقش تعدیلی عدالت سازمانی رابطه ی معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری ادراک عدالت سازمانی بر ارتباط هوش هیجانی و شخصیت کارکنان با رضایت مراجعان، به منظور ارتقای رضایت مراجعان تمرکز بر مسایل فردی حایز اهمیت است. در این بین، به واسطه ی آموزش پذیری و امکان ارتقای هوش هیجانی، این متغیر جایگاهی ویژه دارد.
سواد سلامت، وضعیت سلامت عمومی، بهره مندی از خدمات سلامت و رابطه ی بین آن ها در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درجه ای که افراد اطلاعات بهداشتی درمانی را درک می کنند و می توانند در سیستم بهداشتی درمانی به کار گیرند تحت عنوان سواد سلامت مطرح می شود. عواقب ناشی از سواد کم سلامت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بروز می کند. از این رو هدف از این مطالعه، تعیین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت و ارتباط بین آنها در بزرگسالان شهر اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بوده که بر روی300 نفر از افراد 18-64 ساله ی شهر اصفهان با روش نمونه گیری خوشه ای که متناسب با حجم نمونه ی انتخاب شده بودند در سال1390 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته، اقتباس شده از پرسش نامه استاندارد سواد سلامت CAHP (Consumer Assessment of Healthcare Providers and Systems ) بود و روایی و پایایی آن سنجیده شد. وضعیت سلامت فرد براساس خودارزیابی فیزیکی و روانی سلامت در طول 6 ماه گذشته اندازه گیری شد. میزان بهره مندی از خدمات سلامت هم درشش حیطه از افراد سوال شد که شامل تعداد مراجعه به پزشک عمومی، تعداد مراجعه به پزشک متخصص، تعداد مراجعه به درمانگاه یا مطب، تعداد مراجعه به اورژانس، میزان استفاده از خدمات تشخیصی در 3 ماه گذشته و میزان بستری شدن در بیمارستان در یک سال گذشته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره ی سواد سلامت 4/2 و در حد متوسط، میانگین نمره ی وضعیت سلامت 1/3 و در حد خوب و میانگین نمره ی بهره مندی از خدمات سلامت 1/2 و در حد ضعیف ارزیابی شد. بین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. بعد خانوار در خودارزیابی وضعیت سلامت افراد مؤثر است. میزان تحصیلات افراد و منطقه ی محل سکونت هم در بهره مندی افراد از خدمات سلامت مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع سواد سلامت متوسط در بزرگسالان شهر اصفهان و نیز پایین بودن میزان بهره مندی از خدمات سلامت لزوم توجه بیش تر به امر سواد سلامت و بهبود ارتباط پزشک و بیمار و آگاه سازی افراد جامعه از طریق برنامه های ارتقای سلامت و یا رسانه ها توصیه می شود.
توسعه ی سلامت الکترونیک و کاهش مخارج سلامت خانوارها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نفوذ فن آوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه ی سلامت و توانمندی های چشم گیر آن، در کنار امکان افزایش کارایی ارایه ی خدمات و کاهش هزینه ها، موجب توجه روزافزون به این فن آوری ها برای مقاصد مختلف شده است. بر این اساس تعیین تأثیر توسعه ی سلامت الکترونیک بر کاهش مخارج سلامت خانوارها هدفی است که مقاله ی فعلی به آن پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی- کاربردی فعلی در دو مرحله در سال 1391 صورت گرفت که در مرحله ی اول با استفاده از روش کیفی مصاحبه با 93 خانوار از 8 استان کشور براساس چهار سطح شاخص توسعه ی انسانی، به شناسایی اجزای مختلف مخارج سلامت خانوارها پرداخته شد و در مرحله ی بعد با استفاده از پانل نخبگان و با تحلیل محتوایی اجزای شناسایی شده، تأثیر توسعه ی سلامت الکترونیک بر هر یک از اجزای مخارج سلامت خانوار بررسی و اجزا در سه دسته ی مستقیم، غیرمستقیم و بدون تأثیر دسته بندی شد.
یافته ها: در مرحله ی اول مطالعه تعداد 73 نوع هزینه ی سلامت خانوار شناسایی شد که در مرحله بعد تعداد 27 نوع از این هزینه ها به عنوان مواردی تشخیص داده شد که توسعه ی سلامت الکترونیک، می تواند به صورت مستقیم آن ها را کاهش دهد. از بین این موارد سلامت الکترونیک، بیش ترین ظرفیت را برای کاهش هزینه های ایاب و ذهاب، اسکان، تغییر شغل و استرس ناشی از تلف شدن وقت دارد.
نتیجه گیری: توسعه ی سلامت الکترونیک می تواند به عنوان یک راهبرد مناسب جهت کاهش سهم مردم از هزینه های سلامت در نظر گرفته شود، البته ایجاد زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات و همکاری بین بخشی برای بهره مندی از نتایج این راهبرد، ضروری به نظر می رسد.
نظام ارزیابی فن آوری سلامت برای ایران؛ نیاز یا تجمل؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ورود فن آوری های نوین و گران قیمت، بیماری های مزمن و افزایش انتظارات مردم از نظام های سلامت در سراسر دنیا، هزینه های بهداشت و درمان را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. در دهه های اخیر برنامه های ارزیابی فن آوری سلامت HTA (Health Technology Assessment) برای بهبود کارآمدی منابع مورد استفاده در نظام های سلامت کشورهای مختلف به طور روز افزونی به کار گرفته شده اند. هدف این مطالعه ارزیابی نیاز به یک نظام HTA متناسب با ویژگی های نظام سلامت ایران بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی نیازسنجی است که در چهار مرحله در سال 1386 انجام شده و برای انجام آن از ترکیب چند روش شامل مرور متون، مصاحبه و بررسی اسناد بالادستی کشور استفاده شده است. در مرحله ی اول، به منظور شناخت چالش های بخش های مختلف نظام سلامت ایران، مرور متون و مصاحبه با افراد کلیدی در سال 1386 هجری- شمسی انجام شد. در مرحله ی دوم منشا مشکلات مورد بررسی قرار گرفت. شناخت مفهوم، فلسفه، و هدف یک نظام ارزیابی فن آوری سلامت، به عنوان یکی از راه حل های ممکن برای غلبه بر چالش های نظام سلامت ایران در مرحله ی سوم مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله ی چهارم اولویت استقرار HTA برای ایران با توجه به چالش های فعلی آن مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مرور متون و 38 مصاحبه با افراد خبره نشان دادند که نظام سلامت کشور در حال حاضر در بخش های مختلف خود با مشکلات جدی و متعددی از نظر اثربخشی، کارآمدی و عدالت مواجه است. ریشه ی اصلی چالش های موجود در ساختار و سیاست گزاری نظام سلامت می باشد. مرور متون مربوط به HTA نشان داد که هدف از راه اندازی آن بهبود تصمیمات مدیران و تصمیم گیران نظام سلامت برای ارتقای کیفیت، کارآمدی و عدالت بوده است.
نتیجه گیری: انجام اصلاحات و برطرف کردن منشا ناکارآمدی ها و بی عدالتی ها در نظام سلامت (سیاست ها و برنامه ها)، علاوه بر اینکه می تواند بستر مناسبی برای استقرار یک نظام HTA مؤثر باشد، می تواند به میزان بسیار بیش تری کارآمدی نظام سلامت کشور را بهبود بخشیده و بنابراین هزینه- اثربخش تر باشد. برای اطمینان از موفقیت چنین اصلاحاتی لازم است سیاست ها و برنامه ها را بر شواهد مبتنی نمود.