مقالات
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد اگر موجبیت گرایی درست باشد، یعنی اگر هر رخدادی معلول رخدادهای پیشین خود باشد، آنچه یک عامل انسانی انجام می دهد، معلول رخدادهایی است که بسیاری از آنها، پیش از تولد عامل رخ داده اند؛ به این ترتیب هیچ عاملی در آنچه انجام می دهد، مسوولیت اخلاقی ندارد. از سوی دیگر، اگر ناموجبیت گرایی درست باشد، یعنی برخی از رخدادها تصادفا رخ دهند، باز هم مسوولیتی متوجه هیچ عاملی نیست. رودریک چیزهلم با معرفی مفهوم علیت عاملی سعی دارد راه استدلال دوشاخه ای بالا را سد کند. مطابق نظریه او، هر رخداد ارادی محصول زنجیره ای از رخدادهاست که در نهایت، عامل آن رخداد ایجاد کرده است و خود این عامل معلول چیز دیگری نیست. در این مقاله، پس از بیان نظریه چیزهلم و پاسخ او به برخی منتقدان، ایرادهایی به نظریه او وارد می شود که کفایت این نظریه را به شدت به چالش می کشند.
روش شناسی مستندسازی تجربیات سیاستی (دانش ضمنی) تلفیقی از مدل کشف، تنقیح و تجرید با مدل مرحله ای سیاست گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه عنصر اساسی در دانش ضمنی است که توجه روزافزونی را در سیاست گذاری بخش عمومی به خود جلب کرده است. این مقاله در پی ارایه روش شناسی مستندسازی دانش های ضمنی و تجربیات سیاستی، در سازمان های عمومی، بر اساس ترکیبی از مدل اکتشاف، تنقیح و تجرید با مدل مرحله ای سیاست گذاری عمومی است.در این مقاله نخست، به مبانی روش شناسانه دانش ضمنی می پردازیم و نشان می دهیم که تکثرگرایی روش شناختی، در مقابل پوزیتیویسم، بنیان مناسب تری برای سیاست گذاری خواهد بود. سپس درباره روش شناسی گزارش های مستندسازی بحث کرد و تشریح مساله تکالیف قانونی، سابقه تحلیلی از اقدامات پیشین، تحلیل و ارایه راه حل و در نهایت ارزیابی نهایی از اجرای طرح، بر اساس شاخص های موردنظر را مطرح خواهیم کرد.در این مقاله، یک تجربه اجرایی مطالعه شده، جوهره مدیریتی آن کشف و در پرتو نظریه های مرتبط نقادی و تنقیح می شود تا آماده ارتقا به سطحی نظری شود. سپس تجریدی نظری انجام می شود تا مدل مدیریتی موردنظر فراهم گردد. در پایان، این تجربه در قالب مدل مرحله ای سیاست گذاری عمومی تشریح می شود.
آیا «الگوی توسعه ایرانی ـ اسلامی» دست یافتنی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه مربوط به طراحی و تدوین الگویی «ایرانی ـ اسلامی» برای دستیابی به توسعه، مدتی است که در کشور مطرح شده است. در این زمان، برخی نویسندگان و نهادها مقالات و طرح هایی در خصوص مشخصه های چنین الگویی ارایه کرده اند. در مقاله حاضر استدلال می شود که با توجه به آنکه همه الگوهای توسعه در زمره تکنولوژی ها محسوب می شوند و همه تکنولوژی ها به ظرف و زمینه ای که در آن به کار می روند، حساس اند و علاوه بر آن حامل ارزش هایی هستند که طراحان و نیز به کاربرندگان در آنها به ودیعه می گذارند، تکمیل و تدوین یک «الگوی ایرانی ـ اسلامی توسعه» به مثابه یک «تکنولوژی بومی» ممکن است؛ اما نکته مهمی که کمتر به آن توجه می شود، آن است که چنین الگویی (به فرض کارآمد بودن و طراحی عقلانی داشتن)، جز در برخی جزئیات با دامنه محدود، با الگوهای کارآمدی که در دیگر کشورها، برای توسعه به کار می روند، تفاوتی نخواهد داشت. به این اعتبار، یاد کردن از چنین الگویی با عنوان «الگوی ایرانی ـ اسلامی»، عمدتا نوعی «نامگذاری» و فعالیت «زبانی ـ معنایی» است و جنبه واقعی آن چندان برجسته نیست.
ناتوانی آزمون های آماری متعارف در ارزیابی فرضیات علی به شکل شرط لازم و شرط کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم اجتماعی، بسیاری از فرضیات علی به شکل شرط لازم و / یا کافی وجود دارند. با توجه به اهمیت این فرضیات لازم است به چگونگی ارزیابی تجربی یا روش های آزمون آنها توجه شود. محققانی که فرضیات علی به شکل شرط لازم و / یا کافی را به صورت کمی می آزمایند، معمولا توجه ندارند که تکنیک های آماری شان برای آزمون این گونه فرضیات مناسب هستند یا خیر؟ از آنجا که کتاب های درسی در حوزه روش های آماری، به فرضیات شرط لازم و / یا کافی و چگونگی آزمون آنها اشاره ای نکرده اند، محققان کمی از همان رویه های متعارف آماری که برای فرضیات غیرشرط لازم و / یا غیرشرط کافی به کار گرفته می شود، برای آزمون فرضیات شرط لازم و / یا کافی استفاده می کنند. این مقاله نشان می دهد با توجه به ویژگی های فرضیات شرط لازم و / یا کافی، رویه های متعارف آماری نمی توانند پاسخ های معتبری ارایه دهند؛ به همین سبب ممکن است برای فرضیه شرط لازم و / یا کافی در تحقیق تجربی، از داده هایی تایید آماری به دست آوریم که یک مشاهده ساده نشان دهد این داده ها از آن فرضیه حمایت نمی کنند.
آیا آزمایش های فکری استدلال هستند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزمایش فکری ابزاری ابتکاری است که نقش مهمی در حوزه های مختلف علوم (اعم از علوم عقلی و علوم تجربی طبیعی و انسانی) ایفا می کند. مهم ترین ویژگی این آزمایش ها آن است که بدون داده تجربی تازه ای، ما را به شرایط معرفتی جدیدی می رساند و می تواند نظر ما را در مورد یک نظریه تغییر دهد. درباره نحوه عملکرد آزمایش های فکری، دیدگاه های مختلفی وجود دارند. در این مقاله، ابتدا نمونه هایی از آزمایش فکری و ویژگی های آنها ارایه و سپس دیدگاه استدلالی نورتن تشریح می شود که یکی از مشهورترین دیدگاه ها درباره آزمایش فکری است. در ادامه انتقادات سه تن از منتقدان اصلی دیدگاه استدلالی ارایه شده، در پایان نشان داده می شود با وجود مزایای بسیار دیدگاه استدلالی، نورتن باید نظر خود را مبنی بر اینکه در آزمایش فکری از تجربه فراتر نمی رویم، تعدیل کند.
ماهیت شناسی پدیده های اجتماعی از منظر یک پارادایم تاسیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشخصات هر پارادایم علمی، موضع آن در قبال چیستی پدیده های اجتماعی و به تعبیر دقیق تر، ماهیت شناسی و هستی شناسی امور اجتماعی به مثابه یکی از پیش فرض های بنیادین علوم انسانی است. در این نوشتار، ضمن بازخوانی پاسخ سه پارادایم عمده در علوم انسانی به این پرسش، به پاسخ «پارادایم اجتهادی دانش دینی» (پاد) پرداخته، آن را تحلیل و تبیین و ویژگی های آن در پرتو پارادایم های رقیب بیان می کنیم.از دیدگاه این نوشتار، در پارادایم اجتهادی، پدیده های اجتماعی برخلاف دیدگاه پوزیتیویستی (که آنها را عینی و مستقل می شمارد.) و برخلاف پارادایم انتقادی (که آنها را بر پایه زیرساخت های غیرعینی و غیرثابت تحلیل می کند.) و برخلاف پارادایم تفسیری (که آنها را ذهنی و غیرمستقل می خواند)، اموری عینی و حقیقی اما غیرمستقل اند. پارادایم اجتهادی ضمن توجه به برخی عوامل انسانی و اجتماعی تاریخی بر آن است که تا حد امکان، عوامل انگیزشی انسانی، اجتماعی و تاریخی را در پژوهش علمی کنار گذارد تا به واقعیت عینی مستقل از آدمیان دست یابد.به نظر می رسد نوشتارهایی از این دست، زمینه عرضه پارادایم جدیدی از دانش را فراهم می سازد و وجوه امتیاز آن را می نمایاند و در نهایت، به تبیین بهتر و مقبول تری از امور انسانی و اجتماعی می انجامد.