روش شناسی علوم انسانی

روش شناسی علوم انسانی

روش شناسی علوم انسانی سال 26 بهار 1399 شماره 102 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

روش شناسی پژوهشی رئالیسم انتقادی؛ فهم مبانی، فرایند و اسلوب اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۴۶۶
نقدهای وارد بر پارادایم های غالب در سیطره علم به ویژه پارادایم های تحصّل گرایی و تفسیری، تلاش برای یافتن پارادایم های جایگزین را تشدید کرد. یکی از پارادایم هایی که در همین راستا پا به منصه ظهور نهاد، رئالیسم انتقادی است. این پادارایم که تقریباً پارادایم نوظهوری تلقی می شود، ضمن اصالت بخشی به هستی شناسی، با به عاریت گرفتن هستی شناسی از تحصّل گرایان و معرفت شناسی از تفسیریون، آشتی ای بین دو این پارادایم رقیب ایجاد کرده است.رئالیسم انتقادی با دسته بندی واقعیت در سه سطح واقعیت تجربه شده، واقعیت محقق شده و واقعیت نهفته ادعا می کند فهم عمیق تری را از پدیده ها و سازوکارهای شکل گیری آنها به دنبال دارد. امّا با وجود تأثیر مثبت این پارادایم در فهم بهتر پدیده ها، روش شناسی در این پارادایم همچنان در هاله ای از ابهام است و شمار پژوهش هایی که تحت لوای این پارادایم انجام گرفته اند، اندک.ازاین رو در این مقاله تلاش شده است ضمن معرفی مفاهیم، پیش فرض ها و مبانی نظری رئالیسم انتقادی، بررسی ای بر روش شناسی آن از منظر پژوهشگران مختلف انجام گیرد. در پایان نیز نمونه ای عملی از پژوهش انجام شده تحت لوای این پارادایم تشریح شده است تا روشنگر پژوهش تحت لوای رئالیسم انتقادی باشد.
۲.

ریشه های علمی−فکری پیدایش تاریخ فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
تاریخ فرهنگ در ایران در چارچوب دانش تاریخ و جامعه شناسی مورد مطالعه و تحقیقات مختلف واقع شده است اما رویکرد فرهنگی به مقوله ها و موضوعات تاریخی از پیشینه چندانی برخوردار نیست. تغییر در شیوه های مطالعات تاریخی با سایر علوم به ویژه علوم اجتماعی، زمینه ای را فراهم کرد تا «تاریخ نگاری»، از شیوه های سنتی اش فاصله گرفته و جای خود را به «پژوهش های تاریخی» بدهد. نوشتار حاضر با روش توصیفی– تحلیلی بر آن است تا به بررسی ریشه های اصلی(علمی- فکری) تاریخ فرهنگی بپردازد. دستاورد تحقیق نشان می دهد که تاریخ فرهنگی قدیم برآمده از دانش ها و سنت های فکری قرن هجدهم و نوزدهم بوده و در ذیل جامعه شناسی فرهنگ به آن پرداخته می شده است و تاریخ فرهنگی جدید نیز ناشی از تحولات میان رشته ای در دانش های مختلف به ویژه مطالعات فرهنگی، مردم شناسی و انسان شناسی فرهنگی بوده و باعث تنوّع «موضوع» و «روش» در مطالعات تاریخی و آثار مهم نیمه دوم قرن بیستم گردید.
۳.

شرح کارکردگرایانه از تمایز پژوهش پایه و کاربردی و استلزام های آن برای سیاست پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۳۰۶
هدف این مقاله ارائه طرحی نو از تمایز پژوهش پایه/ پژوهش کاربردی است که در اغلب اسناد سیاستی بنابر مدل خطی از نوآوری ترسیم می شود. طرح جدید که شرح کارکردگرایانه نام گرفته بر مدل کارکردگرایانه از تمایزِ علم محض/ علم کاربردی و خصوصاً دو مفهومِ بازنمایی علمی و نقشه طراحی استوار است. شرح کارکردگرایانه تقدّم تولید معرفتِ علمی بر کاربرد را، که با وجود پیشنهاد مدل خطی نمونه های ناقض فراوانی در تاریخ دارد، کنار گذاشته و به جای آن بر جنبه اجتماعی، زمینه فهم و کاربرد خروجی پژوهش اصلی و پژوهش های میانی تأکید می کند. در ادامه مقاله سعی می شود با مرور مختصر برنامه پژوهشی نیمه رسانا، که در میانه قرن بیستم در آزمایشگاه های تلفن بل در جریان بود و به ساخت ترانزیستور انجامید، تأییدی برای شرح کارکردگرایانه فراهم شود. سرانجام، چندین استلزامِ مدل کارکردگرایانه برای سیاست پژوهش و آموزش برشمرده می شود.
۴.

تحلیلی بر جایگاه روش پژوهش «نوظهور» در پژوهش های علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۲۴
پژوهش های حیطه تعلیم و تربیت به طورعمده فضایی پویا، غیرقابل پیش بینی و چندبعدی دارند؛ باوجوداین عمده روش های پژوهش موجود دارای ساختاری خطی و گام بندی شده هستند که صرفاً متناسب با رویکرد حاکم بر موضوع پژوهش از قبل طراحی می شوند. در این پژوهش با هدف معرفی افقی تازه در روش های پژوهش تعلیم و تربیت، به روش پژوهش نوظهور پرداخته میشود؛ بدین صورت که ابتدا با روش توصیفی تحلیل چیستی این روش مورد بحث قرار میگیرد و در ادامه متناسب با اقتضائات خاص پژوهش در حیطه تعلیم و تربیت، لزوم مطرح شدن چنین روش هایی مشخص می شود. نتایج نشان می دهد زمانمند بودن فرایند تعلیم و تربیت، اهمیت تفاوت های فردی در آن و لزوم استفاده از رویه همدلی در رابطه بین پژوهشگر و متغیرهای انسانی پژوهش در تحقیق های موجود در تعلیم و تربیت لحاظ نمی شود؛ درصورتی که روش پژوهش نوظهور متناسب با ساختار غیرخطی و از پیش طراحی نشده خود، منعطف با موقعیت های تربیتی بوده و با محدود نکردن پژوهشگر در گام های روشی، می تواند به خوبی محورهای مذکور را در حین پژوهش لحاظ کند.
۵.

رویکرد تکاملی به واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۵۰۹
واقع گرایی عرفی و واقع گرایی علمی دو برنهاد متافیزیکی هستند که اولی متعهد به وجود هویات مشاهده پذیر معرفت عرفی و دومی متعهد به وجود هویات مشاهده ناپذیر ضروری در نظریه های خوب جاافتاده علمی اند. برخی از فیلسوفان با اتکا به رویکرد تکاملی در مقام دفاع یا انکار واقع گرایی عرفی و علمی برآمده اند. بررسی این استدلال ها نشان می دهد شواهد مثبتی به نفع هر دو موضع واقع گرایی و ضدواقع گرایی وجود دارد؛ امّا پیامدهای شک گرایانه رویکرد تکاملی به علم، منشأ ایده جدیدی برای تبیین علم و رشد معرفت علمی است.در این مقاله با بررسی استدلال های یادشده، موضعی به نفع شرحی تکاملی برای علم و رشد معرفت علمی مبتنی بر تبیین تکاملی ون فراسن اتخاذ خواهد شد؛ موضع سومی که میان واقع گرایی و معجزه باوری در تبیین موفقیت علم است. انتخاب، بین واقع گرایی یا معجزه دانستن موفقیت علم، مصداقی از مغالطه همه یا هیچ است. در رویکرد تکاملی به علم، تولید مدل های مقاوم و تاب آور، هدف اصلی علم و فلسفه است و واقع گرایی علمی نیز یکی از مدل های تاب آور فلسفه علم است.
۶.

الگویی برای ارزیابی روش شناختی مطالعات نوگرای علوم انسانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۰
وجود دیدگاه های مدعی نوگرایی روش شناختی و روشی در حوزه علوم انسانی در کشور نیاز به سنجش علمی و روش شناسانه این دیدگاه ها و حاجت به معیارهای این سنجش را ایجاد کرده است. به دیگرسخن، ارائه الگویی جهت ارزیابی روش شناختی مدل های بدیع مطالعات علوم انسانی و موقعیت یابی منطقی و روش شناسی آنها از ضروریات پژوهشی معاصر کشور محسوب می شود؛ الگویی پایه که در آن از کمترین پیچیدگی ها برای این موقعیت یابی استفاده شده باشد. در این نوشتار تلاش می شود تا مستقل از دیدگاه های خاص در مورد ساختار تولید علم، ساختار بنیادین مشترک در پارادایم های علوم انسانی و ویژگی های گوناگون انواع مختلف از پژوهش های علمی ارائه شود که بتواند در نخستین گام، نوعی نظام بخشی علمی برای پژوهشگران نوگرای حوزه علوم انسانی در کشور به ارمغان آورد. این تحقیق، الگوهای پژوهشی بدیع ارائه شده در حوزه پژوهش های علوم انسانی را براساس عمق نفوذ به لایه های بنیادین معرفت علمی به سه نوع تقسیم می کند و براساس این به سنجش و جایگاه شناسی علمی آنها می پردازد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱