هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی عناصر ایساد با فیلدهای یونی مارک، مارک ایران و مارک21 پرداخته شده است.
روش/ رویکرد پژوهش: برای مقایسه عناصر ایساد با فیلدهای اصلی و فیلدهای فرعی موجود در یونی مارک و مارک ایران از جدول تطبیقی اولیه ای استفاده شد. این قیلدها در سال 1385 برای پیاده سازی مقدماتی عناصر ایساد در نرم افزار رسا تهیه شده بود. بر اساس این جدول و نیز جداول تطبیقی ایساد با ای ای دی و نیز مارک 21 با ای ای دی، عناصر ایساد با فیلدها و فیلدهای فرعی یونی مارک و مارک ایران تطبیق داده شد.
یافته ها: در دستنامه های یونی مارک و مارک ایران، اکثر مواد آرشیوی وجود دارند و برای هریک برچسب های مورد نیاز طراحی شده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که مواد آرشیوی به عنوان منابع کتابخانه ای و غیرکتابی دیده شده اند. در واقع می توان بیان داشت که دستنامه های یونی مارک و مارک ایران مواد آرشیوی را به صورت مجزا و به عنوان یک واحد در نظر گرفته اند. یعنی محتوا و ساختار سلسله مراتبی مجموعه بازنمون می شوند.
مسئله زنان و نقشی که در جنبش های معاصر ایران ایفا کرده اند از جمله مسایلی است که با توجه به مهم و تاثیرگذار بودن آن، در تاریخنگاری تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است. لذا می طلبد که پژوهش هایی در این زمینه به رشته نگارش درآید تا نه تنها برهه هایی از تاریخ ایران ملموس و روشن تر شود بلکه با عنایت به نقش تاریخی زنان در حوادث انقلاب اسلامی این قشر به عنوان نیمی از جامعه ایران میدان بیشتری در سایر زمینه های علمی، سیاسی و اجتماعی داده شود. همین مهم سبب شد تا نگارنده به واکاوی کنش زنان در حوادث سال 1342 بپردازد. از این رو مسئله اصلی تحقیق حاضر میزان مشارکت زنان در تظاهرات 15 خرداد سال 1342 است و اینکه دلیل این حضور زنان چیست؟ لذا نگارنده برای رسیدن به پاسخی درخور با استفاده از منابع کتابخانه ای اطلاعات مورد نظر را گردآوری و سپس فکت های مربوط به موضوع از میان داه های اولیه جدا کرده و برای تحلیل فکت ها از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
انبیا در دعوت خود روشهای مختلفی را بکار گرفته اند که حکمت موعظه حسنه و جدال محورهای کلی آنست و در شرایط خاص می تواند از برخورد قهرآمیز بهره گرفته شود . در مقابل نیز ائمه کفر ، ملا ، مترف و عوام نادان به مقابله پرداخته و از شیوه هایی چون بی اعتنایی ، جنگ روانی ، تهمت ، جلوگیری از تبلیغ ، ششکنجه ، تبعید و قتل استفاده کرده اند .
بازشناسی مؤلفه های مهدی باوری پاره ای از زیدیان هم زمان با ظهور محمدعبدالله بن حسن مثنی ملقب به نفس زکیه (145 100) موضوع اصلی پژوهش پیش روست. در این مقال بررسی تحلیلی عناصر مهدی انگاری نفس زکیه پی گرفته شده است که از کارکردهای ویژه ای در قیام محمد و همچنین تبیین روند باور به مهدویت در میان زیدیه برخوردار است. به نظر می رسد مهدی باوری نفس زکیه از مؤلفه ها و شاخص هایی چون اهتمام به نام و نسب و ویژگی های ظاهری تشکیل شده است. چنان که تا اندازه ای به نشانه های ظهور مهدی نیز توجه گردیده است. همچنین نمی توان نقش خواص و برخی از جریان های غالی را نادیده گرفت. بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از منابع معتبر تاریخی، حدیثی و فرقه شناختی و همچنین مصادر درون گروهی و بهره مندی از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصادر متقدم و ارائه تحلیل های مستند تلاش می کند تا تصویری روشن از عناصری ترسیم کند که به مهدی انگاری محمد کمک کردند.