فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۹۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
«امر سیاسی» از مفاهیم سیاسی است که هم فهم نظری و هم تطبیق مصداقی اش، دارای ظرافت های علمی و فنی خاصی است. امر سیاسی رفتار یا کنشی در عرصه عمومی و معطوف به منافع و مصالح جمعی ناشی از رویکرد تعاملی یا تخاصمی در محدوده «قدرت سیاسی» است. موضوعات و مفاهیم سیاست در تاریخ با توجه به مقوله امر سیاسی و این پرسش که چگونه می توان امر سیاسی را در منابع تاریخی رصد کرد و مورد شناسایی قرارداد، در محدوده: 1. «قدرت سیاسی» (تعریف، ساختار، نوع، هدف، متولیان و حامیان آن)؛ 2. «کنش مردم» (نوع مواجهه آن ها با قدرت) است. فرضیه مقاله با توجه به تعریف امر سیاسی این است که می توان با بررسی «داده ها و اطلاعات در دوران کلاسیک و سنتی»، «فعالیت های مردم و نمودها و نگاه های آن ها در حوزه سیاست»، «اجزاء و طبقات قدرت و لایه های پنهان ساختار قدرت» و همچنین «هدف حکومت» در منابع تاریخی، موضوعات و مفاهیم مرتبط با حوزه امر سیاسی را استخراج کرد. در این نوشتار، محورها و برخی مستندات هرکدام از آن ها از منظر امر سیاسی در قالب یک چارچوب مفهومی و موضوعی ذکر شده است؛ چارچوب مفهومی و موضوعی که به شناخت دوران، ساختار دولت، حامیان قدرت، نوع و هدف حکومت و تصوّر مردم از قدرت سیاسی مربوط است
بررسی روند رقمی سازی منابع دیداری- شنیداری در آرشیوهای سازمان صدا و سیما: موانع و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کمک به ترسیم نقشه راه تلاش نموده است ضمن ارائه تصویری از تعداد و تنوع منابع آرشیوی و تجهیزات مربوط و میزان فعالیت های تخصصی در آرشیوهای تهران و شهرستان ها و تببین روند رقمی سازی منابع آرشیوی در سازمان صدا و سیما، موانع موجود را شناسایی و شیوه های بهینه سازی آن را بررسی نماید.
روش/ رویکرد پژوهش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی– پیمایشی است و با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته انجام شده است.
یافته های پژوهش: یافته ها نشان داد تنها یکی از آرشیوهای مستقر در تهران به طور کامل رقمی است و از مراکز استان ها، مرکز خوزستان با اعلام تبدیل 90 درصد از منابع خود به فرمت رقمی، در صدر قرار دارد. سایر آرشیوها، هریک مراحلی از این فرآیند را طی نموده اند. تعداد 11 مورد از آرشیوهای تهران و 21 مورد از آرشیوهای مستقر در سایر استا ن ها، هنوز فرآیند رقمی سازی را آغاز نکرده اند؛ درحالی که 9 مورد از آن ها در تهران و 13 آرشیو در شهرستان ها، کمابیش تعدادی از منابع خود را به نسخه رقمی تبدیل نموده اند. همچنین، عواملی مانند کمبود اعتبارات مالی و نیروی انسانی متخصص و کارآمد، عدم تدوین راهبرد مشخص، حجم بسیار زیاد منابع، و نبود زیرساخت های تجهیزاتی و فناورانه باعث شده است که موانعی در مسیر رقمی سازی آرشیوها ایجاد گردد.
نتیجه گیری: تحولات دنیای رقمی، آرشیوها و منابع آرشیوی را نیز تحت تأثیر قرار داده و نیاز به رقمی سازی و تبدیل منابع را دوچندان نموده است. ضرورت تسهیل و تسریع در فرآیند خدمت رسانی، حفاظت بیش از پیش از منابع ارزشمند و غیرقابل جایگزین، هزینه های مربوط به فرآیند تکثیر و تبدیل منابع آنالوگ، دشواری دستیابی به تجهیزات و دستگاه های منسوخ شده، لزوم بهره مندی از امکانات و قابلیت های فناوری های نوین و همگام شدن آرشیوها با تحولات دنیای امروز از جمله دلایل رقمی سازی منابع به شمار می روند.
بررسی نقش و عملکرد منوچهر اقبال بر صدارت نفت (1356-1342 ش /1963-1977 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید نفت از جمله منابع مهم درآمدهای اقتصادی ایران می باشد که سهم بسزایی در روند توسعه و رشد و نیز ممانعت از آن در جامعه ایرانی ایفا نموده است. تحّولات تاریخی صنعت نفت در عصر پهلوی دوم هنوز نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است و این مهّم با توجه به صدارت منوچهر اقبال در دوره ای حساس چندان مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. عملکرد اشخاص و إتخاذ تصمیمات درست یا نادرست آنان در دوران صدارت خود بر صنعت عظیم نفت در دوران پهلوی اول و دوم هر چند با فراز و فرودهایی همراه گردید اما روند طی شده در سازمان مدیریتی صنعت نفت از جمیع جهات عمق وابستگی رجال سیاسی و صاحبان قدرتی را نشان می دهد که به نوعی بقای حکومت پهلوی را تضمین کردند. حضور منوچهر اقبال و انتصابش بر ریاست شرکت ملّی نفت ایران به مدت چهارده سال نه تنها باعث بوجود آمدن رقابتهای شدید داخلی و شکاف میان نظامهای سیاسی و اجتماعی داخل کشور گردید بلکه رشد قارچ گونه ی شرکتها و کمپانی های نفتی دولت های اروپایی به منظور سیطره بر این منابع را به دنبال داشت. این مقاله در صدد است که به چگونگی حضور منوچهر اقبال بر ریاست صنعت نفت ایران و سپس به روابط دو سویه اقبال با رجال سیاسی در عرصه ی تصمیم گیری نفتی بپردازد. در ادامه به عواملی که موجب تشدید مدیریت بحران اقبال در صنعت نفت و همچنین انعقاد قراردادهای نفتی از سوی وی با دول غربی نظیر امریکا، ایتالیا، فرانسه و... گردید،اشاره می شود. سؤال محوری این پژوهش آن است که عملکرد اقبال بر صنعت نفت ایران چه تأثیر مهمی در بُعد سیاسی،اقتصادی واجتماعی بر حکومت محمد رضاه شاه ایجاد نمود؟ در پاسخ باید گفت که ضعف سیستم اداری اقبال و زد وبندهای سیاسی ودخالتهای نابجا درامورات نفتی ازسوی رجال وابسته به دربار و خود شاه با آگاهی از عدم آشنایی اقبال از صنعت بزرگ نفت و همچنین وابستگی و وفاداری زایدالوصف اقبال نسبت به شاه و رژیم پهلوی و همسویی وی با خواسته های سیاسی شاه از نفت باعث بروز تعارضات فراوانی در اقتصاد و صنعت در حال رشد ایران شد. این امر با حلقه ی ناکارآمد کارشناسان و مدیران سیاسی و نفتی حکومت وقت تکمیل گردید.
روش و بینش تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی در عالم آرای عباسی با تکیه بر وقایع گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه تاریخ نگاری در تواریخ رسمی و سلسله ای دوره صفویه،بر پایه ساختار سنتی پیشین و بر مبنای نگرش سلطان متدین و مروّج شیعه ادامه یافت. شیوه تاریخ نگاری اسکندربیگ منشی نیز ادامه تاریخ نویسی سنتی عصر صفوی است اما در نگارش تاریخ خود دارای ویژگی و امتیازاتی است که او را از تاریخ نویسان سنتی عصرش متمایز کرده است. مسأله اصلی پژوهش این است که آیا اسکندربیگ منشی در بیان حوادث گیلان در تاریخ عالم آرای عباسی از روش و بینش خاصی برخوردار است؟
نتایج تحقیق نشان می دهد،اسکندربیگ منشی،در بیان تحولات گیلان عصر صفوی،از شیوه روشمند برخوردار بوده است.از لحاظ روش تاریخ نگاری،دارای سبکی روان و بی تکلف و متنی منسجم و پیوسته و از لحاظ فن تاریخ نویسی، دارای اهلیت لازم بوده است. او با وجود نگرش سلطنت گرایانه به سلطان صفوی و بینش نخبه گرایانه به دولتمردان آن، تاحدممکن در نقل روایات صداقت و دقت لازم داشته است.
روش پژوهش در این تحقیق به صورت کتابخانه ای و به شکل تحلیلی و انتقادی در روش تاریخ نگاری است.
طبقه بندی اصناف وتبیین ساختاردرونی وبیرونی آنها درعصرصفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور پژوهشی این مقاله تبیین نقش و کارکرد اصناف درعصرصفویه است. وقوف بر این موضوع به جهت تبیین ساختار و تشکیلات ناظر بر اصناف عصر صفوی به عنوان یکی ازمهم ترین نهادهای جامعه دارای اهمیت است. تا پیش از این، توصیفی که از اصناف عصر صفوی و بررسی آن صورت گرفته تنها نام و کاربرد هر یک ازآنها بوده است.
دراین پژوهش ابتدا به بررسی جایگاه اصناف درعصر صفوی وسپس نهادهای موجود در زیرمجموعه این قشر به صورت طبقه بندی شده اشاره گردیده وسپس به دو گروه عمده اصناف و شیوه زندگی و امرار معاش آنها پرداخته شده و در بخش مهم مقاله، اصناف به لحاظ سازمان داخلی و خارجی تقسیم بندی وسپس به ارزیابی وتحلیل سلسله مراتب موجود درآن پرداخته شده است.اصناف در این دوره از ساختار و تشکیلات درونی (سلسله مراتب) چون : کدخدا ،رئیس بازار ،استاد ، کارگر یا صنعتگر، و شاگرد تشکیل شده بود. همچنین ساختار و تشکیلات بیرونی اصناف نظیر : کلانتر، نقیب، محتسب، و داروغه ،موردبحث واقع شده است.
جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام گرفته وبرمبنای رویکردی توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات بر پایه یافته های حاصل از منابع گوناگون و استنتاج و تحلیل آنهامی باشد.
پژوهشی در دو فرهنگ نامه تاریخی صَفَدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش فرهنگ نامه های تاریخی را که ابن خلِّکان با تألیف وفیات الاعیان در قرن هفتم ابداع کرد، صفدی در قرن هشتم با نگارش دو فرهنگ نامه الوافی بالوفیات و اعیان العصر دنبال و تکمیل نمود. مؤلف در ثبت تاریخ وفات تراجم دقت کرده و در بیشتر تراجم، تاریخ وفات را که به همراه تدوین الفبایی ویژگی مشترک فرهنگ نامه ها است، ذکر می کند. در تراجم بسیاری دیدگاه خود را درباره صاحب ترجمه بیان کرده، حتی در مواردی خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را برشمرده است. فرهنگ نامه های مذکور هرچند ایرادهایی دارند، اما به دلیل در بردارندگی تراجم بسیاری از علما مسلمان به ویژه در قرن هشتم در سیر مطالعات فرهنگ و تمدن اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردارند. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که: انگیزه صفدی از نگارش این آثار چیست؟ همچنین موضوعاتی چون: روش تاریخ نگاری، منابع، سبک ادبی، نحوه تنظیم، اهمیت و آسیب شناسی این دو فرهنگ نامه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
مبانی تاریخ نگری در اندیشة مورّخان شیرازی از سقوط دولت ایلخانی تا پایان تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مسئله که چگونه اندیشه مورّخان شیراز از سقوط ایلخانان تا پایان دوره تیموریان به انعکاس ویژگی های مهم اندیشة دینی سیاسی یعنی اندیشه دینی (خلافت محوری) و اندیشه سرزمینی (ایران مداری) در پرتو متون تاریخ نگارانه پرداخته اند، محور مقاله حاضر را تشکیل می دهد. روش پژوهش مناسب در ارتباط با مسئله فوق عبارت از تحلیل معناکاوانه از درون گزاره های تاریخی موجود در منابع تاریخ نگاری است. دستاورد نهایی در تحلیل و ارزیابی مسئله در چند محور قابل طرح است: 1. مورّخان شیرازی در آثار خود «عدالت محوری»، «رفع ظلم حاکمان» و «حفظ تمامیت ارضی» را اساس اندیشه قرارداده اند تا در پرتو منابع نوشتاری، ضمن حفظ حیات فرهنگی ایران، به بازتولید وحدت سرزمینی ایران در برابر تهدیدات زمانه بپردازند؛ 2. این مورّخان در آثار خود در خلأ به وجودآمده ناشی از سقوط مرکزیت دارالاسلام (بغداد) به جایگزین کردن «نظریه سلطنت» به جای «خلافت غایب» پرداخته و تمرکزگرایی را از طریق تأکید بر اشتراک دینی به عنوان مبنای تاریخ نگاری خود مورد توجه قراردادند؛ 3. در اثر غلبه رویکرد ترکیبی ایرانی اسلامی، عمدة تاریخ در اندیشة این مورّخان توجه و تأکید بر تاریخ «شاهان و پیامبران» است و بر این مبنا در صدد مشروعیت بخشی به حاکمان محلی هم برآمدند، زیرا وجود آنان برای رفع تهدیدات مؤثر بود و این کار را به رغم منشأ غیرایرانی حاکمان انجام می دادند که حکومت متمرکز هویت بخش از هرج ومرج و ناامنی و بی عدالتی بهتر بود؛ 4. در این مقطع تاریخی، مورّخان شیرازی آگاهانه بر وحدت معنایی واژه های «سلطان»، «امام»، و «خلیفه» تأکید داشتند و به بازتاب این مفاهیم در آثار خود پرداختند که این امر با توجه به جغرافیای فرهنگی شیراز به مثابه پایگاه مقاومت فرهنگی هویت ایرانی در برابر فرهنگ اقوام مهاجم اهمیت داشت. مورّخان بر اساس اقتضائات تاریخی زمانه خود به بازتولید نظام سیاسی متمرکز به مثابه یکی از مؤلفه های سنّتی سازنده هویت ایرانی و مبنایی جهت دفع خطرها پرداختند
نوارهای سلطنتی در ایران از آغاز شکل گیری (در دوران مادها) تا پایان دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوارهای سلطنتی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نمادین برای تعیین جایگاه پادشاهان و درباریان، در هنر دوره های سلطنتی ایران کاربردی ویژه داشته است. این مقاله در پی آن است که با بررسی نوارهای سلطنتی، از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی، سیر تکامل این نوارها را توضیح دهد. برای نیل به این هدف، نقش های نواردار از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی مورد مطالعه قرارگرفت و سیری منطقی و تکاملی در آن مشاهده شد، چنان که این نوارها در آغاز جزئی از کلاه مادها بود و نمادی برای درباریان؛ در دوره اشکانی، هویتی مستقل یافت و نمادی برای پادشاهی شد؛ از طریق حاکمان پارس، نوارهای سلطنتی به دوره ساسانی راه یافت و به اوجِ شکوه و جلال رسید، چراکه هنر شاهانه ساسانی نیازمند چنین نمادی برای سلطنت بود و این مدعا در بررسی جایگاه عناصر، اشیاء و اشخاصی که در هنر ساسانی نواردار ترسیم شده اند، قابل مشاهده است
احم د بن ع م ر العُ ذری (393- 478ق) (نخستین جغرافی دانِ عجایب نگارِ اندلسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهتمام احمد بن عُمَر بن اَنَس العُذری- معروف به ابن دَلایی محدث و مورخ اهل اندلس- در جغرافیا نگاری در شرح حال های باقی مانده دربارة او نادیده گرفته شده است، در حالی که تَرصیع الاخبار و تَنویع الآثار به عنوان تنها اثر بر جای مانده از عُذری نشان از آن دارد که وی علاوه بر آگاهی از علوم زمانة خویش- حدیث و تاریخ- به جغرافیانگاری نیز پرداخته و در این اثر جغرافیا را بر تاریخ مقدم داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی و تقسیم بندی اطلاعات جغرافیایی موجود در این کتاب پرداخته و در صدد است تا با تبیین جغرافیانگاریِ عذری، به واکاوی این بخش از حیات علمی عذری که مورد غفلت واقع شده است، بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عذری فقط به نقل اطلاعات پیشینیان اکتفا نکرده است، بلکه به جغرافیای وصفی و ابزارهای آن و نیز انواع جغرافیانگاری به ویژه عجایب نگاری احاطه داشته است.
اسلوب و نظام فکری عمر بن شبه نمیری در کتاب تاریخ المدینه المنوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن شبه نمیری بصری از مورخان قرن سوم هجری، با تدوین تاریخ المدینه المنوره، گامی مهم در رونق تاریخ نگاری محلی برداشت. هر چند که نویسنده متاثر از فضای فکری و عقیدتی عصر خود به تدوین تاریخ مدینه پرداخته، اما وی با دیدگاهی جامع نگر موضوعات مختلف تاریخی، فقهی، سیاسی و... را در کتاب خود مد نظر قرار داده که در کمتر منبع تاریخ محلی هم عصر او دیده می شود.
این مقاله در صدد است، با رویکردی توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی تاثیر متقابل نظام فکری و اسلوب در تاریخ نگاری ابن شبه در کتاب"" تاریخ المدینه المنوره"" بپردازد.
به نظر می رسد، اسلوب تاریخ نگاری ابن شبه، متاثر از نظام فکری و توانمندیهای تاریخی، ادبی و فقهی وی بوده، که توانسته اطلاعات مهمی در مورد تاریخ مدینه منوره ارائه دهد، و بسیاری از زوایای پنهان فرهنگی و اجتماعی این شهر در صدر اسلام را آشکار سازد.
بررسی نقش بشیر بن سعد و پسرش نعمان در حوادث صدر اسلام
حوزههای تخصصی:
با پذیرش اسلام توسط اوس و خزرج و مهاجرت پیامبر اسلام(ص) به یثرب، این شهر به مدینه النّبی و مردم آن به انصار معروف شدند. انصار در وقایع قبل و بعد از رحلت پیامبر(ص) مواضع تقریباً مشخّصی در قبال تحوّلات جهان اسلام داشتند. در دوره ی پیامبر(ص) تابع ایشان بودند و در دوره ی پس از پیامبر(ص) نیز، چه در سقیفه و چه در جنگ های ردّه و فتوحات حاضر بوده و در کنار مهاجران، از تصمیم گیرندگان و مجریان اصلی این حوادث محسوب می شدند. در این میان بعضاً افرادی از انصار نیز پیدا می شدند که خلاف میل عمومی آنها حرکت کرده و مواضع متفاوتی از سایر انصار در پیش می گرفتند. در این نوشتار سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اوّل، مواضع متفاوت دو تن از انصار؛ بشیر بن سعد و پسرش نعمان در مخالفت با میل عمومی این گروه، مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. نتایج حاصله خصوصاً در مورد نعمان بن بشیر، گرایش به امویان و مخالفت با علویان را نشان می دهد.
نقدی بر نگاه تاریخی محمد قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد قطب یکی از اعضای اخوان المسلمین مصر است که پس از مهاجرت به عربستان تلاش کرد تا افکار اخوانی و وهابی را با یکدیگر ترکیب کند و نشر دهد. ازجمله دیدگاه های وی نظرات خاصی بود که درباره سیر وقایع تاریخ اسلام داشت. او معتقد بود هدف از پرداختن به تاریخ اسلام، کسب شناخت بیشتر از حقیقت اسلام است. او در زمینه تاریخ نگاری نیز تواریخ کهن مسلمانان را به دلیل دارا بودن روایات فراوان که موجب سردرگمی است، نقد می کرد و تواریخ جدید را که نوشته و یا متأثر از نوشته های مستشرقان است، توطئه غربی ها علیه اسلام و به کلی مردود می دانست؛ اما مطابق این پژوهش شواهد او برای اثبات این ادعا کافی نیست. به رغم تأکید وی بر داشتن نگاهی خاص به تاریخ اسلام، نظراتش تقریبا تکرار همان مواضع تاریخی مسلمانان سنی است و نکته جدید چندانی دربر ندارد. محور نظرات تاریخی او انحراف مسلمانان از اسلام حقیقی است. در بررسی دیدگاه های تاریخی محمد قطب می توان بدین نتیجه رسید که نتیجه گیری های او برمبنای اطلاعات غلط و یا ناکافی صورت گرفته است و استدلال هایش از قوت کافی برخوردار نیست.
ظهور نقش مایه ماهی آیین مِهر در مُهرهای دوره قاجار و فلوس های دوره صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: در تعدادی از فلوس های دوره صفوی و قاجار، نقشمایه ماهی در دوکنار گلی چندپَر ضرب شده است. ترکیبی از این نقشمایه در مُهرهای دوره قاجار نیز مشهود است. این مقاله با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها به مطالعه و تحلیل می پردازد. فرضیه پژوهش: علل پیدایش نقشمایه ماهی در فلوس ها و مُهرهای دوره قاجار موضوع این پژوهش است. مقاله قصد دارد با فرضیه اصلیِ«پیدایش این نقوش با تأثیرپذیری از آئین مِهر» و فرضیه فرعیِ«ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش»به مطالعه و سیر تحول این نقش بپردازد. روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با ماهیت و روش تاریخی، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به مطالعه و تحلیل نقشمایه ماهی و تطبیق آن می پردازد.
یافته ها ونتایج پژوهش: نمادهای مِهری همبستگی ویژه ای با آب دارند که برجسته ترین آنها مروارید، دلفین، و نیلوفر است. گل چندپر و دو ماهی اشاره به روایتی دارد که در آن تخمه زرتشت در آب، مانند مروارید در گل نیلوفرآبی است که دو ماهی از آن محافظت می کنند؛ و همچنین، داستانِ کَرَ ماهی که نگهبان گیاه هوم است. طرح «ماهی درهم» یا «هراتی» در فرش عبارت است از دو ماهی و چهره مِهر در میان آن. در دوره اسلامی، چهره مِهر به گل و دو ماهی به دو برگ تبدیل شد. مقاله حاضر،با هدف پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مهرها و فلوس ها، به مطالعه و تحلیل پرداخته است. نتایج نشان داد نقشمایه ماهی در مُهرها و فلوس ها به سه شکل است: دوماهی در دوکنارِ گل، ماهی در دوکنار نقش صورت انسان، و نقش ماهی به صورت تنها در تعدادی از مُهرها در دو کنار صورت انسان دو برگ حک شده است که به سنت تبدیل ماهی به برگ در دوره اسلامی مربوط است. براساس یافته ها، فرضیه اصلی پژوهش(پیدایش نماد نقشمایه ماهی آئین مِهر در مُهرها و فلوس ها) تأیید می گردد. باتوجه به جمع آوری مهرها از اسناد نظامیان و معلوم بودن شغل آنها و همچنین با معلوم بودن محل ضرب اغلب فلوس ها، نمی توان نقش ماهی را به شغل صاحبان مُهر، و نقش ماهی در فلوس ها را به اقلیم مردم آن منطقه نسبت داد؛ در نتیجه،فرضیه فرعی مبنی بر ارتباط نقشمایه ماهی در فلوس ها با اقلیم مردمانش و در مُهرها با شغل صاحبانش مورد تأیید نیست.
شکل گیری و عملکرد منصب دیوان بیگی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه عباس صفوی بنا بر مقتضیات اجتماعی و سیاسی، در ساختار و کارکرد برخی از مناصب تغییراتی پدیدآورد. منصب دیوان بیگی نیز در نتیجه تحوّلات، تکامل و توسعه کارکردی یافت و از حالت نظامی به محکمه قضایی عرف تغییر رویه داد و وظایفی چون نظارت بر شکایات عامه مردم از مقامات دولتی، رسیدگی به جرایم و احداث اربعه و... را برای ایجاد نظم در ساختار اجتماع و کسب رضایت عامه مردم برعهده گرفت. اما نوسانات بعد از شاه عباس اول کارکرد آن را تضعیف کرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های موجود در منابع، ضمن بررسی دلایل شکل گیری منصب دیوان بیگی در منظومه قضایی صفویان، در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که دیوان بیگی در ساختار اداری و قضایی صفویان چه وظایفی برعهده داشته ؟ و چه عواملی سبب تضعیف کارکرد و موقعیت آن شد؟. نتیجه آنکه، دیوان بیگی به علت توسعه دامنه اختیارات و وظایف، نقش مهمی در ایجاد امنیت اجتماعی و قضایی داشت، ولی در دوران اخلاف شاه عباس، تضعیف اقتدار شاهان صفوی، تخطی از قوانین حقوقی، غلبه گرجیان بر دیوان بیگی، ناسازگاری با مقامات روحانی و دیوانی و غیره سبب انحطاط آن شد که در نتیجه آن، ساختار اجتماعی و قضایی حکومت صفویه تضعیف و زمینه نارضایتی اجتماعی سیاسی مردم از جمله اقلیت های مذهبی را ایجاد شد.
نقش باستان شناسی اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی ایران با تأکید بر سند تحول در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده، نقش و جایگاه باستان شناسی دوران اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. به همین منظور، ابتدا به تعریف و خاستگاه باستان شناسی اسلامی پرداخته شده است. در ادامه با بررسی دو دوره شاخص فرهنگی در تاریخ ایرانِ دوران اسلامی (حکومت آل بویه و عصر صفوی) عوامل بالندگی و شکوفایی حیات اجتماعی و نیز عوامل رکود در ادوار تاریخی دیگر مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان هم، به راه های تعامل این رشته با حوزه علوم انسانی و فرایند تأثیرگذاری آن بر ارتقای کمی و کیفی مباحث مطرح در علوم انسانی به بحث گذاشته شده است. نگارندگان بر این باورند که باستان شناسی دوران اسلامی می تواند با تأکید بر جنبه های معرفتی دین اسلام و مذهب تشیع در کنار تقویت روحیه همبستگی ملی و منطقه ای با توجه به میراث مشترک، نقش بسزایی در احیای فرهنگ و تمدن ایران اسلامی ایفا نماید.
بنیاد امامت و سلطنت خاندان ابوسعیدی مسقط و عمان و چالش های حکومت های ایران در حوزه خلیج فارس و دریای عمان (قرون 18-19 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیستم محرم سال 1060هجری/ 22 ژانویه 1650میلادی جنبش ضد استعماری مردم عمان به استیلای یکصدوپنجاه استعمار پرتغال پایان داد و سلسله نوبنیاد آل یعاربه در سایه قدرت دریایی و ضعف مفرط دولت های مرکزی، حمله و تجاوز به سواحل و جزایر و بنادر ایران را تشدید کردند. بدین ترتیب، تقابل دو کشور بر تعامل و پیوند پیشین سایه انداخت. در سال 1744میلادی احمد بن سعید ابو سعیدی ( 1693- 1783م)، با لقب الامام احمد بن سعید، به رهبری مردم برگزیده شد. این امامت و رهبری آغاز سلطنت پادشاهان ابو سعیدی است که در قرون 18 و 19 میلادی عنصری تاثیرگذار در تحولات سیاسی ، اقتصادی و نظامی خلیج فارس محسوب شدند. تقابل امامان سلسله یعاربی و سلاطین ابوسعیدی مسقط و عمان با حکومت های ایران و اجاره برخی از جزایر و بنادر ایران به وسیلة آنان، بخش مهمی از تاریخ حوزه خلیج فارس و دریای عمان است. بررسی چگونگی به قدرت رسیدن سلاطین ال ابوسعید در عمانات ، تهاجم و استیلای آنان بر خطوط دریایی شمالی خلیج فارس و سیاست دستگاه حاکمه ایران در برخورد با انان، هدف اصلی این پژوهش است. در فرجام، نگارنده بر این باور است که این امر، توانمندی و تمرکز سیاسی و اداری و میزان نقش آفرینی ایران را در کرانه های آبی جنوبی، در خلال قرون 18تا 19 میلادی به چالش سختی کشانید.
میلسپو و نوسازی سامانه مالی و اداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش بررسی خدمات میلسپو در نوسازی سامانه مالی و اداری ایران بین سال های1301تا 1323شمسی است.
روش /رویکرد پژوهش :در این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی به توصیف وتحلیل وقایع پرداخته شده است.
یافته ها ونتایج : دولت ایران در دوره مختلف، آرتور میلسپو را به عنوان مستشار مالی برای بهبود اوضاع مالی و اداری استخدام کرد. در دوره اول ( 1306-1301ش.) مجلس چهارم شورای ملی اختیارات گسترده ای را به او داد و او هم با بهره گیری از شرایط جهانی و انقلاب در روسیه و حمایت رضاخان که نظم و امنیتی در داخل برقرار کرده بود، کار خود را شروع کرد. میلسپو توانست ساختار مالی و اداری را بر اساس اصول علمی استوار کرده، با تنظیم لایحه ، بودجه تعادلی در نظام درآمد و هزینه های دولت به وجود آورد؛ اما رضا شاه در دوران سلطنت خود (1304-1320ش.) اقدامات میلسپو را تحمل نکرد و موانعی برایش ایجاد نمود تا اینکه، او مجبور به ترک ایران شد.
میلسپو در دوره دوم حضور خود در ایران (1321-1323 ش) با اختیارات گسترده ای که مجلس سیزدهم شورای ملی به او تفویض کرد، به استخدام دولت ایران درآمد، اما در این دوره برنامه های وی برای مهار تورم و تامین مایحتاج ضروری مردم به دلیل حضور نیرو های اشغال گر (شوروی، انگلیس) و عدم شناخت کافی از تحولات جامعه ایران با موفقیت همراه نشد، حتی عملکرد و اقدامات او نارضایتی عامه را بر انگیخت، تا این که او در برابر انتقادات مطبوعات و نمایندگان مجلس نتوانست پاسخگو باشد. در پی لغو اختیاراتش از سوی مجلس چهاردهم شورای ملی، ایران را ترک کرد.
روابط پارسیان هند با زرتشتیان یزد در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم تیمور و تشدید مصائب زرتشتیان در خراسان و حوزه شمالی ایران، نخبگان روحانی این اقلّیت را بر آن داشت تا به مناطق امن تری چون یزد و کرمان پناه آورند. از این رو با اسکان موبدان در روستاهای تُرکآباد و شریف آباد یزد، این خطه نه تنها به مهم ترین کانون زرتشتی گری ایران ارتقا یافت که مرجعی برای پارسیان هند جهت کسب اطلاعات دینی گردید. تداوم این روابط فرهنگی باعث شد تا در سده نوزدهم میلادی که پارسیان در سایه مناسبات مطلوب با دولتمردان انگلیسی حاکم بر هند و بهره گیری از رهاوردهای فکری غرب برجستگی یافته بودند، با ایجاد «انجمن اکابر پارسیان هند» در صدد یاری به هم کیشان خود در ایران برآیند. موضوعی که با عزیمت مانکجی به ایران در عهد ناصری و اقدامات گسترده وی در لغو جزیه، انجام اصلاحات درون ساختاری، ایجاد مدارس نوین و تلاش در کاهش فشارهای اجتماعی برهم کیشان، فصل نوینی را در حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زرتشتیان یزد رقم زد. بر این مبنا، پژوهش حاضر می کوشد تا به شیوه تحلیل تاریخی گستره این روابط را در چارچوب کارکرد نمایندگان انجمن پارسیان هند در عهد ناصری به بحث و بررسی گذارد.