فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۴ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
رابطه دولت و سازمانهای غیر دولتی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده و راهبردهای کاربردی؛ رهنمودی برای دستگاه های فرهنگی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده زن در خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات بین فردی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان آموزش زنان
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی رادیو سیاست گذاری و برنامه ریزی
بررسی گرایش به باروری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن (مطالعه موردی زنان متأهل 50-15 ساله ساکن شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان کشوری در حال انتقال از لحاظ ساخت سنی و سطح توسعه ای، طی دهه های اخیر کاهش باروری سریعی را تجربه کرده است. باروری و فرزندآوری در جمعیت های انسانی با دو جنبه زیستی و اجتماعی در ارتباط است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به باروری است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 460 زن متاهل 50-15 ساله شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. نتایج بدست آمده از تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان دادند، باورهای مذهبی مهمترین عامل در گرایش به باروری زنان است. بطوریکه با توجه به یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره، باورهای مذهبی با 21 درصد بیشترین سهم را در میزان گرایش به باروری زنان دارد و در مجموع 30 درصد گرایش به باروری توسط متغیرهای باورهای مذهبی، فرزند ایده آل، سرمایه اجتماعی، مدت اقامت در شهر تبریز و پایگاه اجتماعی تبیین می شود. در تحلیل مسیر، متغیر سن زن بیش ترین اثر و متغیر پایگاه اجتماعی کم ترین اثر را بر میزان گرایش به باروری زنان دارد. در نهایت می توان نظریه های بونگارت، نوتشتاین، رانگ و بکر، و نیز نظریه های پایگاه اجتماعی، باورهای مذهبی و سرمایه اجتماعی را جهت تبیین رابطه عوامل اجتماعی با میزان گرایش به باروری مناسب دانست.
تاثیر دشواری کار زنان شاغل و هم کاری همسران در امور منزل بر رضایت از روابط زناشویی و اختلال های رفتاری فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دشواری کار زنان شاغل و هم کاری همسران آن ها در امور منزل، بر رضایت از روابط زناشویی در وهله اول، و سپس بر اختلالات رفتاری فرزندان انجام گرفته است. 150 مادر شاغل، دارای فرزند در مهد کودک های شهر شیراز، به عنوان نمونه پژوهش، چهار پرسش نامه اختلالات رفتاری کودکان، دشواری کار، هم کاری همسر، و رضایت از روابط زناشویی را تکمیل کردند و نتایج نشان گر آن بود که دشواری کار زنان شاغل، پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی نیست، اما هم کاری مردان در امور خانه، به طور مثبت پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی است؛ هم چنین، در حالی که دشواری کار، تنها می تواند پرخاش گری کودکان را به طور مثبت پیش بینی کند، بر اساس رضایت از روابط زناشویی می توان پرخاش گری، گوشه گیری، و اضطراب کودکان را به طور منفی پیش بینی کرد. با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های پیشین، پیشنهادهایی برای بررسی بیش تر این موضوع مطرح شده است.
زنان در گذرگاه توسعه، مروری بر نقش توسعه یافتگی در ایجاد مشکلات روانی اجتماعی برای زنان
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسهای نیازهای جسمانی، عاطفی، اجتماعی و مذهبی نوجوانان مناطق محروم بر اساس جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر روابط زوجین در خانوادههای روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب زیسته دختران شاغل 30 تا 49 سال از تجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجارب زیسته دختران شاغل سی تا چهل و نه سال از تجرد است. سؤال اصلی مطالعه آن است که آیا بازتعریف هویت جنسیتی در میان دختران شاغل تحصیل کرده موجب ترجیح تجرد به ازدواج شده است؟ روش این مطالعه کیفی از سنخ روش پدیدارشناختی است. با استفاده از مصاحبه های عمیق داده ها جمع آوری شد.
شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و افراد نمونه در این تحقیق چهل نفر از دختران هرگز ازدواج نکرده سی تا چهل و نه ساله شاغل ساکن شهر اصفهان هستند. یافته های تحقیق نشان می دهد ترجیح تجرد به ازدواج در دهه های اخیر از یک سو تحت تأثیر وضعیت کلان اجتماعی و از سوی دیگر بازتاب واکنش کنشگران در عرصه اجتماعی است. دختران شاغل در جریان بازاندیشی نقش های کلیشه ای سنتی و بازتعریف هویت جنسیتی، تصویر جدیدی از خود در ذهن دارند. این تصویر جدید انتظارات آنان را از زندگی متحول ساخته است. هرچند انتخاب تجرد دختران را با مشکلات عدیده ای مواجه کرده است، آنان با مقاومت دربرابر فشارهای ساختاری, زندگی خود را آن گونه که می خواهند سامان می دهند. درحقیقت انتخاب تجرد به معنای حفظ تمام امکاناتی است که مجردها با تلاش و کوشش ازطریق تحصیل و اشتغال برای خود فراهم کرده اند.
بررسی عوامل فرهنگی مرتبط با میزان اعتماد به همسر در بین زنان و مردان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، شناسایی میزان اعتماد به همسر در بین زنان و مردان متأهل شهر اصفهان و عوامل فرهنگی مرتبط با آن است. بدین منظور 400 زن و مرد متأهل در شهر اصفهان که بیش از یک سال از ازدواج آن ها گذشته بود با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت تعیین پایایی پرسشنامه از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین جنس و ارزش های دینی در باب خانواده با اعتماد به همسر، رابطه معنی دار وجود دارد. مردان نسبت به زنان، اعتماد بیش تری نسبت به همسر خود داشتند. هم چنین در نتایج حاصل از مدل رگرسیونی برای متغیر اعتماد به همسر، متغیر ارزش های دینی در باب خانواده در مرحله اول وارد مدل گردید که 45% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمود. سپس متغیر جنس وارد مدل گردید و میزان تبیین را به 47% افزایش داد. در کلیه مدل های رگرسیونی مربوط به متغیر وابسته و ابعاد آن، متغیر ""ارزش های دینی در باب خانواده"" به عنوان اولین متغیر تبیین کننده برای اعتماد به همسر و ابعاد صداقت، صراحت، وفاداری و حسن ظن، و تنها متغیر تبیین کننده تغییرات برای ابعاد امنیت و رضایت عاطفی وارد مدل گردید.
عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان پذیرش کلیشههای جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت زندگی زنان متاهل در چارچوب نهاد خانواده
حوزههای تخصصی:
زنان نیمی از جمعیت هر جامعه ای را تشکیل می دهند و در عین حال دارای مسایل و نیازهای خاص خود هستند. رفع نیازها و مشکلات آنها و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود وضعیت زندگی آنها، از عمده ترین مسائل کشورهاست. در این پژوهش به کیفیت زندگی زنان متاهل و برخی متغیرهای موثر بر آن پرداخته شده است. تحقیق مورد نظر از نوع پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه زنان متاهل شهر تبریز بوده اند که 384 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. در مجموع نتایج کلی نشان داد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه در یک طیف (100- 0) 56 درصد می باشد. همچنین نتایج حاصله نشان داد که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار کیفیت زندگی بهتری دارند و هرچه میزان تحصیلات زن و درآمد و تحصیلات شوهر در خانواده افزایش یابد، سطح کیفیت زندگی زنان نیز افزایش می یابد. بین میزان درآمد زن، تعداد افراد خانواده، تعداد سال های زندگی مشترک و نوع شغل شوهر با کیفیت زندگی زنان رابطه معنی داری دیده نشد.
نظری بحیات زنان
بررسی ارتباط ادراک دختران از روش های تربیتی مادران، نگرش ریاضی، و کارکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ادراک دختران از شیوه تربیتی مادران و نگرش ریاضی بر کارکرد ریاضی است. روش مطالعه از نوع هم بستگی بود و بدین منظور تعداد 261 دانش آموز دختر کلاس سوم راهنمایی مدارس دولتی، به روش تصادفی، از نواحی 3، 7 و 19 آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. اطلاعات از طریق دو پرسش نامه شیوه تربیتی و نگرش نسبت به ریاضی گردآوری شد و شاخص کارکرد تحصیلی در زمینه ریاضی، معدل نمره ریاضی پایانی دانش آموزان در کلاس سوم راهنمایی بود. داده های پژوهش با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین ادراک دختران از روش های تربیتی مادران و نگرش نسبت به ریاضی و کارکرد ریاضی دانش آموزان رابطه ای معنادار وجود دارد. قوی ترین عامل پیش بینی کننده کارکرد ریاضی دختران، ادراک دختران از شیوه تربیتی اقتدار منطقی مادران است و لذت بردن از ریاضی، از لحاظ قدرت پیش بینی کنندگی، در مرحله بعد از شیوه تربیتی مادران قرار دارد؛ بر این اساس، ادراک دختران از شیوه تربیتی مادران و نگرش مثبت دختران نسبت به ریاضیات از اهمیت بسزایی در کارکرد ریاضی برخوردار است.
روایت زنان سرپرست خانوار از موانع شادمانی (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه روایت زنان سرپرست خانوار از زندگی خود، شادی و ناشادی، زمینه ها و پیامدهای آن صورت گرفته است. شادی و ناشادی از هیجاناتی می باشند که برعملکرد و بهره وری، روابط اجتماعی و اعتماد اجتماعی، تعاملات و مشارکت اجتماعی افراد اثر گذاشته و شرایط را برای هم بستگی و انسجام اجتماعی بهتر مهیا و یا مسدود می سازند. از آنجا که معمولاً و در تحقیقات متعدد، زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های محروم جامعه محسوب شده که هم از حیث مادی و هم از جنبه های عاطفی و روانی در معرض مخاطراتی قرار دارند؛ لذا مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاری و با عنایت به اشباع نظری با ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تهرانی به بررسی علل زمینه ای، راهکارهای مقابله ای و در نهایت پیامد های احساس غم و شادی در این گروه پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان داد که موانع شادمانی به شیوه های گوناگون در زندگی اجتماعی این گروه مداخله می کند و در نهایت نیز منجر به طردی خود خواسته و تحمیلی در زندگی آن ها می شود. شرایط نامناسب گذشته و حال و پیش بینی آشفته از آینده ای مبهم، بستری را برای کاهش احساس شادمانی فراهم آورده، راهکارهای های مقابله ای را در قالب احساس نابرابری، افسردگی و فشار روحی و روانی شکل داده و به احساس بی انصافی در مورد خود و طرد اجتماعی منجر شده است.
تعیین طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان شناختی در شهرهای شیراز و کرمان از فروردین ماه 88 تا بهمن ماه 89 مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه بالینی به عنوان موارد مبتلا به روابط اعتیادگونه تشخیص داده شده بودند. از میان این افراد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب گردید و از آنجا که اکثر بیماران از قشر دانشجو بودند، بمنظور مقایسه با آن ها، 30 نفر نیز به عنوان افراد عادی از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات فارس به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار یانگ- فرم کوتاه YSQ-SFو پرسشنامه روابط اعتیادگونه استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری(05/0p<) را بین گروه زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه و گروه زنان فاقد روابط اعتیاد گونه در طرحواره های ناسازگار اولیه نشان داد. به بیان دیگر، زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه در مقایسه با زنان فاقد روابط اعتیادگونه به میزان بالاتری دارای باورهای هسته ای ناسالم و بنیان های شناختی ناسازگار می باشند که در پی آن بر راهکارهای ناکارآمدی که برای کنار آمدن با دیگران استفاده می کنند، تاثیر می گذارد و یکی از این راهکارها، دچار شدن به اعتیاد و وابستگی شدید و بیمارگون در روابط خود با دیگران می باشد.