فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
" در این مطالعه، انگیزههای مدیریت سود مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی اختیاری سرمایه در گردش برای دوره زمانی 1379 تا پایان 1384 مورد بررسی قرار گرفته است. انگیزههای مورد بررسی شامل اندازه شرکت، نسبت بدهی به کل داراییها، نسبت سودآوری، انحراف در فعالیتهای عملیاتی و تغییرپذیری سود است. به منظور بررسی رابطه بین مدیریت سود و هر یک از این انگیزهها از تحلیل رگرسیون چند متغیره با دادههای تجمعی استفاده شده است.
مدل اقلام تعهدی اختیاری، تنها نسبت سودآوری را به عنوان انگیزه مدیریت سود معرفی میکند، در حالی¬که مدل اقلام تعهدی اختیاری سرمایه در گردش، علاوه بر نسبت سودآوری، متغیرهای اندازه شرکت و تغییرپذیری سود را نیز به عنوان انگیزههای مدیریت سود در ایران معرفی میکند. مقایسه نتایج دو مدل یاد شده، کارایی بیشتر مدل اقلام تعهدی اختیاری سرمایه در گردش را نسبت به مدل اقلام تعهدی اختیاری تأیید میکند.
استراتژیهای تخصیص دارایی
حوزههای تخصصی:
تخصیص بهینه منابع کمیاب به فعالیتها و پروژه های سود آور و حصول اطمینان از فزونی بازده سرمایه گذاری برای هزینه های تامین مالی در نهایت افزودن بر ثروت صاحبان سهام از وظایف مهم مدیران به شمار می آید . به همین دلیل در سالهای اخیر ، تئوریهای متعددی درباره روشهای تخصیص دارایی ها ارائه شده است که از جمله این تئوری ها می توان به مدل های بررسی سیکل عمر محصول و ماتریس محصول / بازار در متون مدیریت استراتژیک اشاره کرد . محققان این رشته معتقدند با مدیریت صحیح ، امکان افزودن به ارزش شرکت وجود دارد و به موفقیت شرکتهایی استناد می کنند که توانسته اند با بکارگیری مدلهای تخصیص استراتژیک ارزش اوراق بهادار خود را افزایش دهند ، در حالی که بنا به تئوریهی مالی بازارهای کارای عمل تخصیص منابع را بگونه ای بهینه انجام داده ، سرمایه گذاران از اعمال خاص مدیران بهره چندانی نمی برند . در این مقاله پس از بیان نظریه های مدیریت استراتژیک در مورد تخصیص بهینه ی دارایی ها به دیدگاه نظریه پردازان مالی در این رابطه اشاره شده و منازعه میان آنها مطرح خواهد شد .
رهبری و مدیریت اخلاق اسلامی
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر دانش پژوهی فرایند خط مشی عمومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از یک سو، دانش پژوهی فرایند خط مشی گذاری عمومی در سه دهه گذشته با غنای نظری قابل توجّهی در سطح جهان مواجه شده است و رویکرد خطّیِ مراحل (تعریف مسئله، ارائه پیشنهادیه، تصویب، پیاده سازی، و ارزیابی)، جای خود را به نگاه های نظری جدیدی همچون نظریه تعادل نقطه ای، چهارچوب ائتلاف مدافع، چهارچوب جریانات چندگانه، مدل اشاعه خط مشی، و غیره، داده است. از سوی دیگر، سه نوع جریان پژوهشی نوظهور در مطالعات فرایند خط مشی گذاری دیده می شود: به کارگیری نگاه های نظری در عرصه ها و خط مشی های مختلف و مقایسه قدرت تبیین کنندگی آنها، مقایسه نگاه های نظری با یکدیگر، و تلفیق و ادغام برای دستیابی به نگاه نظری جامع تر». با این حال، بررسی های میدانی نشان داد که دانش پژوهان فرایند خط مشی گذاری در ایران همچنان در راستای رویکرد منسوخ مراحل خط مشی قدم برمی دارند و چندان توجّهی به آزمون، نقد، یا پیشبرد نگاهای نظریِ جدید نمی شود. از این رو رهنمودهایی برای هموارسازی و شتاب بخشی به مطالعات فرایند خط مشی گذاری عمومی در ایران ارائه شده است تا مسیر جدیدی در این زمینه گشوده شود.
از یک سو، دانش پژوهی فرایند خط مشی گذاری عمومی در سه دهه گذشته با غنای نظری قابل توجّهی در سطح جهان مواجه شده است و رویکرد خطّیِ مراحل (تعریف مسئله، ارائه پیشنهادیه، تصویب، پیاده سازی، و ارزیابی)، جای خود را به نگاه های نظری جدیدی همچون نظریه تعادل نقطه ای، چهارچوب ائتلاف مدافع، چهارچوب جریانات چندگانه، مدل اشاعه خط مشی، و غیره، داده است.
بهکار گیری فرایند داده کاوی برای پیش بینی الگوهای رویگردانی مشتری در بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پارادایم بازاریابی دانش محور، تقاضا برای پیوستن داده کاوی به فرایندهای تجاری کسب و کار بهویژه در حوزه های مختلف مدیریت روابط با مشتری را به دنبال داشته است. یکی از حوزه های جدید و مورد اقبال در این زمینه،"" مدیریت رویگردانی مشتری"" می باشد. با اعمال فرایند داده کاوی در مقام یکی از فناوریهای مدیریت دانش، می توان طی کاوش در پایگاههای داده حجیمی از تعاملات ثبت شده سازمان با مشتریان که منعکس کننده تمایلات و رفتارهای واقعی آنان است به استخراج الگوهایی برای پیش بینی رفتار رویگردانی مشتری نائل آمد و مدیران را در اخذ تصمیمات لازم برای حفظ این مشتریان و کاهش روند ریزش آنان یاری داد. پژوهش حاضر با هدف تبیین قابلیتهای داده کاوی در مدیریت رویگردانی مشتری، و با بهره گیری از متدولوژی استاندارد داده کاوی CRISP-DM، به کاوش در پایگاههای داده یکی از شرکتهای سهامی عام بیمه ای در رشته بیمه آتش سوزی پرداخته است. نتایج نشان می دهد کانال جذب مشتری عامل اصلی پیش بینی کننده رویگردانی یا ماندگاری مشتری در شرکت بوده و در مراتب بعد سابقه خرید و کاربری مکان بیمه شده به عنوان عوامل پیشبینی کننده رویگردانی قرار می گیرند.
تأثیر سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت منابع انسانی در دستیابی به مزیت رقابتی، به میزان زیادی در پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است، اما درباره سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار و اثر آن بر عملکرد سازمانی، مطالعات اندکی انجام شده است. به نظر می آید نبود این سازگاری در بخش عمده ای از شرکت ها توانسته است بر عملکرد آن ها اثر کاهنده ای داشته باشد. هدف مقاله این است کهنحوه اثرگذاری سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار را بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار دهد. پیش فرضمقاله آن است که از طریق ایجاد تناسب بین راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار، می توان عملکرد سازمانی را ارتقا داد. مطالعه حاضر از حیث هدف، کاربردی است و از رویکرد کمی استفاده کرده است. از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی (همبستگی و پیمایش) است. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس و مدل پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (روش مقایسه میانگین ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.نتایج پژوهش نشان می دهند که در شرکت هایی که بین راهبردهای کسب و کار و راهبرد مدیریت منابع انسانی سازگاری وجود دارد، از لحاظ عملکرد نیز تفاوت معناداری با شرکت هایی که این سازگاری را تجربه نمی کنند، وجود دارد. به بیان دیگر فرضیهپژوهش (تفاوتعملکردشرکت هایباراهبردهایسازگاروناسازگار) تأیید شده و باتوجهبهاختلافمیانگین عملکردشرکت هایباراهبردهایسازگار (486/3) ومیانگیننمرهعملکردشرکت هایباراهبردهایناسازگار (195/3)،می تواناینتفاوترامعناداراست.
کلیدزنی بهینه خازن های قابل سوئیچ در شبکه های توزیع با استفاده از الگوریتم ژنتیک
حوزههای تخصصی:
امروزه فشار روز افزون در جهت بهره برداری حداکثر از سیستم های انتقال موجود و توسعه انواع جدید جبران کننده های استاتیکی و قابل کنترل توان راکتیو، لزوم استفاده از خازن های موازی در سیستم توزیع را بیش از پیش آشکار ساخته است. از آنجا که بارهای یک شبکه توزیع به طور دائم مشغول به کار نبوده و در طول ساعات شبانه روز تغییر می کنند، جهت جلوگیری از افزایش ولتاژ شبکه ناشی از وجود خازن ها، می بایست کلید زنی خازن ها به نحو موثری صورت پذیرد به طوری که در مواقع افزایش ولتاژ، میزان ظرفیت نصب شده کنترل شود.
در این مقاله یک طرح کنترلی برای تعیین ظرفیت بهینه خازن های قابل سوئیچ در شبکه های توزیع با استفاده از الگوریتم ژنتیک ارائه شده و ظرفیت بهینه با هدف حداکثر کردن سود حاصل از کاهش تلفات شبکه و ترانسفورماتور HV/MV با در نظر گرفتن هزینه خرید، نصب و نگه داری خازن ها به دست آمده است.
در نهایت حداکثر تعداد بانک های خازنی نصب شده در هر گره بار، با توجه به تغییرات روزانه بار و حالت بهینه کلید زنی خازن ها به صورت ساعت به ساعت تعیین می گردد.
پارادایم جدید: از مدیریت توسعه تا مدیریت توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
بررسی بهره وری اجرای اتوماسیون اداری (مطالعه ی موردی شرکت ملی حفاری ایران)
حوزههای تخصصی:
تبیین ارتباط بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود با رویکرد بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از تحلیل داده های تلفیقی به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و کیفیت سود می پردازد. نمونه این تحقیق را 117 شرکت ایرانی برای دوره زمانی 1389-1386 تشکیل می دهد. مطالعات گذشته از جایگزینهای متعددی برای حاکمیت شرکتی استفاده کرده است اما این تحقیق از رویکردی چندبُعدی و ترکیبی به منظور اندازه گیری حاکمیت شرکتی بهره می گیرد. هم چنین کیفیت سود نیز به هفت شیوه اندازه گیری شده است. نتایج تجربی حکایت دارد که حاکمیت شرکتی با معیارهای کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، هموارسازی سود و محافظه کاری سود، ارتباط منفی معنادار و با معیارهای توان پیش بینی سود و بموقع بودن سود، ارتباط مثبت معنادار دارد اما با معیار ارتباط ارزشی سود ارتباط معناداری ندارد؛ به عبارت دیگر، رابطه بین کیفیت سود و حاکمیت شرکتی، تک بُعدی نیست و لذا نمی توان به طور کامل یکی از دو فرضیه رقیب نظارت یا اطمینان را پذیرفت. علاوه بر این با تفکیک شاخص حاکمیت شرکتی به اجزای تشکیل دهنده از توان توضیح دهندگی الگو ها کاسته می شود. انجام، رابطه بین حاکمیت شرکتی و معیارهای چندگانه کیفیت سود در صنایع مختلف یکسان نیست.
کاربرد روشهای تحلیلی در حسابرسی صورتهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشهای تحلیلی دارای اهمیت روبه افزایشی در حسابرسی صورتهای مالی است و جایگاه ویژهای در ادبیات حسابرسی دارد. طبق استانداردهای حسابرسی، استفاده از روشهای تحلیلی در مراحل برنامهریزی و بررسی کلی حسابرسی، الزامی است. این بررسی نشان میدهد که چگونه حسابرسان روشهای تحلیلی را در برنامهریزی، به عنوان آزمونهای محتوا و در بررسی کلی به کار میبرند. این کار با استفاده از طرح تحقیقی انجام شده است که در آن شرکتکنندگان به انجام روشهای تحلیلی و پاسخگویی به سئوالات پرداختهاند. شرکتکنندگان در تحقیق 76 نفر حسابرسان خبرهای بودند که در کلاسی یک هفتهای حضور داشتند. آنها به طور میانگین 188 ماه سابقه کار حسابرسی داشته و سابقه کار آنان بین 84 ماه تا 318 ماه بود. نتایج تحقیق نشان داد که حسابرسان روشهای تحلیلی را برای برنامهریزی تقریباً نیمی از قراردادهای حسابرسی به کار میبرند. آنان همچنان از روشهای تحلیلی در تقریباً بیش از نصف قراردادها به عنوان آزمون محتوا استفاده میکنند و میزان به کارگیری روشهای تحلیلی در مرحله بررسی کلی تقریباً در مورد تمام قراردادهای حسابرسی صورت میگیرد.
حسابرسی مالیاتی و استانداردهای حسابرسی
حوزههای تخصصی:
حسابداران رسمی به موجب ماده 272 قانون مالیات های مستقیم موظف شده اند که در صورت درخواست مؤدی گزارش حسابرسی مالیاتی را طبق نمونه ای که از طرف سازمان امور مالیاتی تهیه شده است تنظیم کنند . انجام این کار و ارائه گزارش حسابرسی مالیاتی مزبور با هیچ یک از استانداردهای حسابرسی و یا خدمات اعتباربخشی مطابقت ندارد . ارائه چنین گزارشی مستلزم تطبیق نحوه رسیدگی و گزارشگری با یکی از استانداردهای موجود و یا تدوین استاندارد مناسب می باشد .
الگوی تدوین استراتژیهای آموزش کارکنان در سازمانها
حوزههای تخصصی:
تأثیر تناسب فرد و سازمان و تناسب فرد و شغل با رفتارهای کاری نوآورانه و عملکرد شغلی با تأکید بر نقش میانجی اعتماد در خلق نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات زیادی درباره رابطه محیط کاری فرد و نگرش های مثبت و رفتارهای کارکنان انجام شده است، بااین وجود تاکنون تأثیر تناسب محیطی فرد با رفتار کاری نوآورانه و اینکه چگونه خلاقیت کارکنان منجر به عملکرد بهتری می شود کمتر موردتوجه محققان بوده است. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تناسب فرد-سازمان و تناسب فرد-شغل، بر رفتار کاری نوآورانه و عملکرد شغلی، با تبیین نقش میانجی اعتماد در خلق نوآوری پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان و پژوهشگران پژوهشگاه وزارت نیرو در شهر تهران می باشد. پس از مرور ادبیات و طراحی مدل مفهومی، پرسشنامه ای مشتمل بر 24 پرسش به نمونه آماری متشکل از 79 نیروی ستادی شرکت موردنظر ارائه شد.نمونه موردنظر از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس تحلیل عاملی و تحلیل معادلات ساختاری جهت تأیید فرضیه های تحقیق انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش تناسب فرد-شغل و تناسب فرد -سازمان بر رفتار کاری نوآورانه و رفتار کاری نوآورانه بر عملکرد شغلی کارکنان مؤثر است. همچنین یافته ها، نقش میانجی اعتماد در خلق نوآوری در رابطه میان تناسب فرد- سازمان، تناسب فرد- شغل و رفتار کاری نوآورانه را تأیید کرد.
همبستگی شاخصهای سنتی نقدینگی و شاخصهای نوین نقدینگی
حوزههای تخصصی:
از گذشته نسبت هایی همچون نسبت جاری و نسبت آنی برای ارزیابی قدرت نقدینگی و توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیها مورد استفاده تحلیل گران بوده است ولی به لحاظ نقصها و کاستی هایی که این دو نسبت دارا می باشند در چند سال اخیر نسبت هایی همچون شاخص نقدینگی، شاخص فراگیر نقدینگی، مانده نقدی خالص، دوره تبدیل نقد، لامباو را ارائه داده اند. در این مقاله علاوه بر معرفی این نسبتهای نوین از طریق محاسبه همبستگی نسبتهای نوین(شاخص فراگیر نقدینگی، مانده نقدی خالص و دوره تبدیل وجه نقد) با نسبتهای سنتی (نسبت جاری و آنی) تا حدودی به محتوای اطلاعاتی آنها پی خواهیم برد. برای این منظور تمامی شرکتهای فعال سازمان بورس و اوراق بهادار در صنعت غذایی انتخاب و نسبتهای مورد نظر برای دوره پنجساله 77-81 محاسبه و همبستگی آنها بوسیله نرم افزار SPSS محاسبه گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نسبتهای موردنظرهر چند همبستگی نزدیکی با نسبتهای سنتی دارند ولی دارای تفاوتهایی نیز بوده که می توانند در تصمیم گیری نقش مهمی ایفا نمایند و همچنین دارای بار اطلاعاتی متفاوت تری نسبت به نسبتهای سنتی اند ومی توانند راهنمای استفاده کنندگان از این نسبتها در اخذ تصمیمات بهینه باشند.
بررسی عوامل مرتبط با رضایت شغلی و رابطه آن با جو سازمانی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی عوامل مرتبط با رضایت شغلی و رابطه آن با جو سازمانی در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند می پردازد. در این راستا دو فرضیه اصلی و برای هر فرضیه اصلی پنج فرضیه فرعی مطرح و مورد پژوهش واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند (132 نفر) تشکیل داده اند که به علت محدود بودن، کل جامعه آماری بعنوان نمونه آماری درنظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و سنجش و اندازه گیری همبستگی از آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد. محاسبات آماری این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، مشخص شد که بین ماهیت کار، ویژگی مدیران، حقوق و مزایا، ویژگی همکاران و شرایط ارتقا کارکنان و رضایت شغلی همبستگی وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که بین رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیر، رضایت از حقوق و مزایا، رضایت از همکاران و رضایت از ارتقای شغلی با جو سازمانی نیز رابطه معنی دار وجود دارد. پس از نتیجه گیری بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای ارتقای رضایت شغلی کارکنان دانشگاه ارایه شده است.
اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی(مورد: شرکتهای تابعه شرکت صنایع شیر ایران
حوزههای تخصصی:
توانایی یادگیری و کشف تغییرات مناسب و پیاده سازی آن قابلیت مهمی است که برای سرآمدی در دنیای متحول و پر تحرک امروزی بسیار کلیدی محسوب می شود. به عبارت دیگر تغییر و تحولات سریع در محیط داخلی و خارجی سازمانها، دیگر جائی برای یادگیری از طریق سعی و خطا باقی نمی گذارد و حرکت به سمت سازمان های یادگیرنده را می طلبد، زیرا یادگیری تنها منبع تحدیدناپذیر در سازمان هاست و بنابراین سازمان هایی که بتوانند سریعتر و اثربخش تر از دیگران یاد بگیرند، با سطح گسترده تری از تنوع،تعهد، نواوری و استعداد رو به رو شده واز هم افزایی بیشتری نسبت به دیگران برخوردار خواهند بود. از این رو در این تحقیق سعی شد با بررسی ادبیات موضوع، مدل مناسبی جهت اندازه گیری سطح یادگیری سازمانی تعدادی از شرکت های تابعه صنایع شیر ایران (تهران، اصفهان، فارس، خراسان، زنجان) انتخاب شود، تا بتوانیم به سنجش وضع موجود این شرکت ها از بعد یادگیری سازمانی پرداخته و سپس با شناسایی نقاط ضعف و قوت در این زمینه، به افزایش هر چه بیشتر سطح یادگیری سازمانی در این شرکت ها بپردازیم. در این تحقیق سه سوال مطرح شد که عبارت بودند از: سطح یادگیری سازمانی شرکت های تابعه صنایع شیر ایران چه میزان است؟ این شرکت ها نسبت به یکدیگر در چه وضعیتی قـرار دارند و در نـهایت جهت افزایش سطح یادگیری این شرکت ها چه راهکارهایی پیشنهاد می گردد؟ روش تحقیقی که در این مقاله از آن استفاده شده است، روش مطالعه موردی بوده و از سیستم لیکرت 5 امتیازی جهت پاسخ به سوالات پرسشنامه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح یادگیری سازمانی شرکت های تحت بررسی که از میانگین هشت شاخص آگاهی، ارتباطات، ارزیابی عملکرد، دانش افزائی، تطبیق محیطی، یادگیری اجتماعی، مدیریت سرمایه های فکری و پیوندهای سازمانی تشکیل شده است، 95/2 از 5 می باشد و نیز مقادیر به دست آمده در هر کدام از هشت شاخص فوق نسبت به استاندارد به دست آمده از تحقیقی که روی 119 شرکت آمریکایی انجام شده است پائین تر می باشد.
مدیریت مسیر ترقی (راه پیشرفت)
حوزههای تخصصی: