فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
به تدریج بر شمار آن دسته از اندیشمندان سیاسی افزوده می شود که خود را با وجهی از مسئله محیط زیست رو به رو می بینند و در می یابند که پرداختن به این مسئله در نظریه سیاسی معاصر ضروری است. اکنون مسئله مندی محیط زیست، به دو صورت به هم پیوسته در ساحت نظریه پردازی سیاسی نمایان شده است؛ نخست در به فهم درآمدن عوامل سیاسی ایجاد مسائل خرد و کلان زیست محیطی و دیگری در شناخت چگونگی مواجهه سیاسی با آن مسائل . نظریه سیاسی به منزله عامل شکل دهنده روندها، نهادها و کنش های سیاسی در پیوند با مفاهیم و ارزش های سیاسی، با این پرسش رو به روست که با چه تمهیداتی می شود توجه به اولویت مسئله مندی محیط زیست را در مناسبات قدرت سیاسی نهادینه کرد. به بیان دیگر، برای نظریه پرداز سیاسی این پرسش مطرح می شود که چگونه باید بر اساس فلسفه سیاسی خاص، مناسبات قدرت را به گونه ای "جهت داد" که همواره دغدغه های زیست محیطی، در جایگاه اولویتی تثبیت شده، در این مناسبات به دیده گرفته شوند. این مقاله دستاورد تأمل و پژوهش به روش تحلیلی- انتقادی درباره وجوهی از کلان مسئله محیط زیست است که حل آنها به نظریه پردازی سیاسی مناسب نیاز دارد.
بررسی نسبت فاعل مختار و حکومت مطلوب در اندیشه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی مهم ترین مفهوم در فلسفه عملی کانت است. هدف این مقاله بررسی نسبت میان آزادی و دیگر مفاهیمِ فلسفه عملی کانت با سیاست بطور عام و حکومت مطلوب بطور خاص است. ابتدا از منظر نظریه پدیدارشناسی و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی چگونگی اثبات آزادی اراده و اختیار در اندیشه کانت پرداختیم. اختیار به عنوان اساس معماری فلسفه عملی کانت قرار دارد و دو مفهوم «تکلیف» و «حق» در نسبت با آن تعریف می شود. تکلیف در حوزه آزادی درونی موضوع اخلاق است و حق در حوزه آزادی بیرونی موضوع حقوق خصوصی و عمومی است. با بررسی اندیشه سیاسی کانت چند نتیجه مهم حاصل شد: اولاً هنگامی عملِ فرد از وجاهت اخلاقی برخوردار است که کاملاً آزادانه باشد و هیچ انگیزه بیرونی جزء آزادی اراده دخیل نباشد (اصل تکلیف)؛ در این شرایط امکان کمال فرد وجود دارد. ثانیاً ویژگی های یک حکومت مطلوب از نظر کانت که استلزامات کمال فرد را فراهم می کند عبارتند از: 1- غایت قراردادن انسان 2- آزادی فردی 3- حاکمیت قانون و 4- اصل تفکیک قوا. کانت حکومت جمهوری بر پایه قانون اساسی را حکومت مطلوب معرفی می کند.
هویت دایاسپورایی و ارتباط با وطن: مطالعه موردی عراقی های مقیم آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر قرن 19 میلادی مهاجران عراقی جامعه ای را در ایالات متحده شکل داده اند که بیشتر به عنوان بخشی از دایاسپورای عرب-مسلمان در این کشور شناخته می شود، حال آنکه اکثریت این جامعه غیرعرب و غیرمسلمان هستند. دایاسپورای عراقی در ایالات متحده با وجود تاثیرگذاری مهم در سیاست خارجی دوران معاصر، از منظر وضعیت قومی-مذهبی و نوع تاثیراتی که داشته تا امروز ناشناخته باقی مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله حاضر اینست که تنوع قومی-مذهبی عراقی ها چگونه بر هویت دایاسپورایی آنها در کشور میزبان تاثیرگذار بوده است؟ ما در پاسخ به این پرسش، با اتخاذ رویکرد کیفی و همچنین با استفاده از روش روایت های تحلیلی نشان داده ایم که تنوع قومی-مذهبی عراقی ها چگونه باعث شکل دهی به برداشت های متفاوت آنها از وطن و تنظیم روابط مهاجران با آنجا تحت تاثیر فضای کشور میزبان شده است. مهمترین یافته مقاله را می توان واگرا بودن هویت اجزاء تشکیل دهنده ی دایاسپورای عراقی در امریکا دانست که باعث شده آینده این جامعه مهاجرتی با چالش های جدی مواجه گردد.
اصول راهبردی سیاست گذاری مواجهه با کرونا به مثابه مسأله بدخیم سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
267 - 303
حوزههای تخصصی:
فهم سلامت یک مسأله زیستی، روانی - اجتماعی است و به اقدامات پیچیده سیاستی و حضور ذی نفعان متنوع آن در فرآیند سیاست گذاری سلامت نیاز دارد. برخلاف رویکرد سنتی فهم سلامت که تقلیل گرا و پزشکی بود؛ رویکرد جدید، چندبعدی و چندسطحی است و به عبارتی نگرش به سلامت را پدیده ای می بیند که وابسته به متغیرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فردی و زیستی است. بیماری های جدید همه گیر از جمله کووید 19 (کرونا) نیز به حوزه پزشکی منحصر نمی شوند و بایستی به عنوان موضوعی چندسطحی؛ در قالب اقدامات پیچیده سیاستی و متغیرهای اشاره شده نگریسته شوند. پرسش اصلی تحقیق این است که اصول راهبردی سیاست گذاری مقابله با کرونا چیست؟ بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای چارچوب نظری مسائل بدخیم، یافته های تحقیق نشان می دهد طراحی سیاست مقابله با کرونا را بایستی در چارچوب رویکرد همکاری جویانه در قالب حکمرانی سلامت اعمال کرد. دولت ها باید نوع نگاه خود را نسبت به مسائل پیچیده و بدخیم تغییر بدهند. یعنی باید از فرماندهی و مدیری به رویکرد رهبری و هدایت گر تغییر کند. دلالت های راهبردی سیاست گذاری کرونا مبتنی بر رویکرد همکاری جویانه، توجه به بستر تاریخی- اجتماعی، تغییر رفتار ذی نفعان و بازیگران، تعیین مرجعیت بخش، استفاده از دیپلماسی سلامت، نظام حمایتی فراگیر، افزایش سرمایه سیاسی- اجتماعی و استفاده از فناوری می باشد.
تأثیرهای امنیتی صادرات تسلیحات روسیه به دولت های منطقه غرب آسیا (مطالعه موردی ایران، مصر، عراق وسوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری نظامی ابزاری برای تأمین منافع ملی است. تجارت اسلحه به تشدید یا مهار اقدام های تهاجمی یا تدافعی، ثبات منطقه ای یا برهم زدن آن کمک می کند. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه کوشید به بازار تسلیحات نظامی در سطح منطقه و جهان بازگردد تا رقابت خود را با تسلیحات پیشرفته ایالات متحد آمریکا حفظ کند. با شروع بهار عربی در سال 2011 و به ویژه مداخله روسیه در بحران سوریه از سال 2015، فروش تسلیحات پیشرفته روسی در این منطقه افزایش یافته است. در این نوشتار با بهره گیری از نظریه معمای امنیتی و روش پژوهش کیفی، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که با صادرات تسلیحات روسی به کشورهای منطقه غرب آسیا، چشم انداز امنیتی در این منطقه چگونه خواهد بود؟ در شرایط حاضر ملاحظات ژئوپلیتیکی و مزایای نسبی از درآمد فروش این تسلیحات از انگیزه های روسیه برای حضور در این بازار بزرگ است. با وجود رقیب قدرتمندی همچون ایالات متحد بازار صادرات تسلیحات در این منطقه پرآشوب، پیچیده خواهد شد. فرضیه این است که روسیه با فروش تسلیحات خود به کشورهای غرب آسیا، مناسب با شرایط زمانی و مکانی، موجب کاهش یا افزایش معمای امنیتی بین کشورهای این منطقه شده است. یافته ها نشان می دهد فروش تسلیحات روسیه به ایران می تواند سبب شکل گیری معمای امنیتی بین این کشور و اسرائیل شود. در مورد سوریه و عراق نیز می تواند به مبارزه آن ها علیه تروریسم کمک کند و ثبات ساز شناخته شود. همچنین تا زمانی که فروش تسلیحاتی روسیه به مصر توزان قوا بین مصر و اسرائیل را برهم نزند، معمای امنیتی بین مصر و اسرائیل شکل نخواهد گرفت.
تصویر شهر مطلوب در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی یکی از اهداف و نگاه های بلندمدت در آینده پژوهی است. در یک تمدن، ارکان متعددی اهمیت دارد که شهرسازی یکی از آن ها است. دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، برنامه جامعی برای تمامی شئون فردی و اجتماعی زندگی ارائه کرده است و در همین راستا، برای ایجاد تمدن اسلامی نیاز است که این آموزه ها در تمامی عرصه ها به کار بسته شوند و الگوی عملیاتی آن ها طرح ریزی و پیاده سازی گردد. در این پژوهش با استفاده از مرور بر ادبیات و هم چنین استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان و تحلیل اسناد، آیات قرآن، روایات معصومین و سیره حکومتی پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) مورد بررسی قرار گرفت و اصول و قواعد شهرسازی با نگاه ایجاد تمدن نوین اسلامی از آن استخراج گردید. یافته های این پژوهش در شش بخش اصول کلی، ضوابط ضروری، محیط زیست و روشنایی، راه ها و جاده ها، شکوفایی و امنیت اقتصادی و تأسیسات و اماکن عمومی ارائه و در هر بخش مبانی، قواعد و دستورالعمل های موردنیاز تدوین شده است و با استفاده از آن ها، شهر مطلوب در تمدن نوین اسلامی به تصویر کشیده شده است.
تاثیر کوانتوم دیپلماسی بر بعد اقتصادی امنیت انسانی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
83-108
حوزههای تخصصی:
ما در جهانی زندگی می کنیم که از نظر تکنولوژی عصر کوانتوم نامیده می شود. انرژی هسته ای، کامپیوترها، بارکدخوان ها و جراحی های لیزری تنها چند نمونه جالب از نتایج جالب توجه تئوری فیزیک قرن بیستم یعنی فیزیک کوانتوم هستند. با کارهای پلانک، هایزنبرگ و دیگران با ارائه نظریه کوانتومی در فیزیک و مکانیک، مبانی جدیدی برای فهم جهان هستی و پدیده های آن شکل گرفت که عمدتا با عنوان پارادایم کوانتومی معرفی می شوند. این پارادایم نوین تاثیرات شگرفی بر همه ابعاد علم از جمله رایانه، اینترنت، فیزیک و غیره گذاشت. در حوزه علوم انسانی نیز تاثیر این تفکر نوین همچنان در حال گسترش است. نظریه کوانتوم، بر خلاف فیزیک کلاسیک که هیچ جایی برای وجود مفاهیمی چون؛ عدم قطعیت و خودآگاهی در خود نمی بیند، عدم قطعیت و خودآگاهی را مطرح می کند. از دیگر سو، بعد از صد سال از نظریه پردازی در رشته روابط بین الملل که دیپلماسی فرعی از آن است، هنوز دانشمندان از رویدادهای بین المللی و جهانی غافلگیر می شوند. به نظر می رسد این ناکارآمدی ناشی از سیطره تفکر نیوتونی در نظریه های علوم انسانی و روابط بین الملل است. این پژوهش کوششی است تا با استفاده از منابع محدود کتابخانه ای، دیپلماسی کوانتومی با رویکرد اقتصادی و مختصات و ویژگی های آن را تبیین و تشریح نماید و پس از تبیین مفهوم کوانتوم دیپلماسی، با ارائه مختصری از مفهوم امنیت انسانی، تاثیر این نوع از دیپلماسی را بر بُعد اقتصادی امنیت انسانی در جمهوری اسلامی ایران بررسی نماید.
نقش ولایت محوری در استمرار نظام اسلامی و ولایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب سیاسی اسلام، مدل و شکل کلی حکومت نظام ولایی است که در آن مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی به خوبی تجلی می یابد. هدف این پژوهش شناخت، حفظ و استوارسازی عامل اصلی پایداری و تداوم نظام ولایی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که مهم ترین عامل پایداری و تداوم نظام ولایی کدام است؟ فرضیه بررسی شده این است که از میان عوامل مختلف پایداری و ناپایداری نظام اسلامی، ولایت محوری در بینش، گرایش و رفتار مهم ترین عامل و ضامن تداوم و استمرار آن است و همان طور که این عامل، علت محدثه نظام ولایی را تشکیل می دهد، علت مبقیه آن نیز هست. روش تحقیق این فرضیه توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده های آن به روش اسنادی و کتابخانه ای است. بر اساس یافته های این تحقیق، آنچه سبب شد در طول تاریخ حتی در زمان حضور امامان معصوم، نظام ولایی و حکومت دینی شکل نگیرد یا تداوم نیابد، محور نبودن ولایت در اندیشه و عمل است؛ درحالی که در جریان انقلاب اسلامی، ولایت محوری توانست به رغم همه دشمنی ها و توطئه ها، نظام ولایی را بیش از چهار دهه با اقتدار تداوم بخشد.
منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
105-123
حوزههای تخصصی:
استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی، در مقایسه با سایر ابزارها و اهرم های رایج در روابط بین الملل دارای مزایایی می باشد که موجب شده است تا کشورها –بیش از پیش- از این ظرفیت برای کاهش سوءتفاهمات میان خویش استفاده نمایند. بر این اساس، دیپلماسی فرهنگی به حوزه ای از دیپلماسی تبدیل شده است که به برقراری، توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی از طریق فرهنگ، هنر و آموزش می پردازد و بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزش ها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزش ها و منافع مشترک است. این مقاله درصدد است تا به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «منابع، اهداف و ابزارهای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟». بر این اساس، در گام نخست از «علوم و معارف اسلامی»؛ «فرهنگ و تمدن ایرانی»؛ و «آموزه های انقلاب اسلامی» به عنوان منابع اصیل دیپلماسی فرهنگی این کشور یاد شد. آنگاه، ضمن مروری اجمالی بر اسناد بالادستی و نیز اساسنامه سازمان های فعال در حوزه دیپلماسی فرهنگی، اهداف جمهوری اسلامی را برشمرده و در نهایت، به «فعالیت های علمی، آموزشی و فناورانه»؛ «جهانگردی و مهاجرت»؛ و «فعالیت های فرهنگی و هنری» به عنوان مهم ترین ابزارهای دیپلماسی فرهنگی این کشور اشاره شد. نتیجه آنکه، به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران قابلیت های چشمگیری در خصوص استفاده از ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی دارد که استفاده بهینه از آن ها می تواند به ارتقای پارامترهای قدرت نرم در سیاست خارجی این کشور کمک نماید.
شناسایی و تحلیل پیشران های تأثیرگذار بر آینده مشارکت سیاسی در ایران و سناریوهای پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام های مردم سالار یکی از ارکان اساسی حکمرانی و تعیین جهت-گیری های کلی به شمار می رود؛ به گونه ای که ثبات و پایداری سیستم سیاسی و گذرموفق از بحران های سیاسی که ممکن است نظام های سیاسی با آن مواجه شوند درگرو انتخابات، میزان مشارکت مردم و نتایج حاصله از آن است. پژوهش پیش روی با رویکرد آینده-پژوهانه در پی پاسخگویی به این پرسش است که پیشران های اساسی و تاثیرگذار بر آینده مشارکت سیاسی در ایران کدام است و بالطبع چه سناریوهایی می توان برای آینده مشارکت سیاسی در ایران ترسیم کرد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، در مرحله اول از پرسشنامه دلفی به تعداد 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی انتخاب گردیدند، پس از تکرار دلفی و اجماع خبرگان از میان 30 پیشران شناسایی شده تعداد 15 پیشران اصلی و اثرگذار به انتخاب خبرگان تعیین گردید.در مرحله دوم پس از دریافت نظر خبرگان و ارزش گذاری عددی پیشران ها و وزن دهی به آن ها در جدول تحلیل متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک داده ها تحلیل و سناریوها ترسیم گردیده اند. یافته ها بیانگر آن است که سناریوی سوم، مشارکت سیاسی سازمان دهی شده می تواند محتمل ترین سناریو از میان سناریوهای موجود باشد. این امر ضرورت اتخاذ سیاست های کلان و راهبردی به منظور تحقق شرایط ایده آل و حرکت به سمت سناریوی دوم و حتی اول را ایجاب می نماید.
جمهوری اسلامی ایران و نظام بین الملل: چرایی چالش ها و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تداوم وضعیت چالش در روابط ایران و کانون های قدرت در نظام بین الملل به ویژه آمریکا، تحقیقات و پژوهش های متعدد وگسترده ای در خصوص تبیین وضعیت ایران و نظام بین الملل وجود دارد که این حجم انبوه از تحلیل ها، ضرورت یک فرا مطالعه ویکپارچه سازی برای رسیدن به هسته مشترک آنها را الزامی می سازد و این پژوهش به دنبال ترکیب یافته های قبلی و نگاهی جدید و جامع به این چالش می باشد. سوال اصلی در این پژوهش به این قرار است که پدیده وضعیت چالش گونه نظام بین الملل با ایران در یافته های پژوهشی پژوهشگران ایران چگونه بازنمایی شده است؟ برای پاسخ به این سوال، این مقاله با رویکردی لایه ای به پدیده چالش مذکور و بهره گیری از روش تحلیل مضمون به بررسی ادبیات موجود پرداخته و کلیه آثار موجود در حوزه موضوعی تحقیق اعم از کتاب، مقاله و رساله دکتری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که مولفه های بنیادین تولیدکننده وضعیت چالش عبارتند از سه حوزه گفتمان ها، اقدامات و مدیریت چالش ها؛ که گفتمان ها و به صورت خاص تقابل دو گفتمان سلطه طلبانه آمریکایی با گفتمان مقاومت ضد سلطه از سوی گفتمان انقلاب اسلامی از مهم ترین عوامل این چالش به حساب می آیند و مبتنی بر این یافته ها، هرچند امکان مدیریت این چالش در سطوح روئین و با الگوهای مدیریت چالش در راستای کاهش تهدیدات و افزایش فرصت ها وجود دارد، اما، آینده چالش بین المللی ایران به دلیل ظرفیت تقابل گفتمانی با فراز و نشیب تداوم خواهد یافت.
مؤلفه های غرب زدگی و بازگشت به هویت خویشتن در اندیشه جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرب زدگی، امروزه از جمله مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است و دلیل آن ایجاد بحران در حیطه هویت است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های غرب زدگی و بازگشت به هویت خویشتن در اندیشه جلال آل احمد، صورت گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته که دران ضمن بهره برداری از نوشته های جلال آل احمد، سعی شد مقالات مربوطه نیز مورد استفاده قرار گیرند. سوالی که در این پژوهش ذهن پژوهشگر را به خود معطوف کرد این بود که جلال آل احمد در مورد غرب زدگی چه دیدگاهی داشت و برای رهایی ار آن چه راکاری ارائه داد. نتایج نشان داد که وی با روی آوردن به داستان نویسی، مقاله نویسی، سفرنامه نگاری و طرح موضوعات متنوع اجتماعی در قالبهای ترجمه و تالیف،ندای بازگشت به هویت خویشتن را سر داد و معضل غرب زدگی را با هدف رهایی از هژمونی استعمار غرب به نقد گذاشت.در این پژوهش اندیشه ها و دیدگاه های وی پیرامون غرب زدگی با تاکید بر نظریه پسا استعمارگرایی از مسیر تکیه برمنابع کتابخانه ای مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.
مجازات های جایگزین حبس در حقوق ایران و حقوق بین الملل؛ چالش ها و راهکارها
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
1 - 21
حوزههای تخصصی:
در پی ناکارآمدی مجازات حبس و اهمیت روزافزون مولفه های حقوق شهروندی و حقوق شهروندی مانند حق آزادی تن، متفکرین در حوزه کیفری سعی کردند، جایگزین هایی برای حبس در نظر گیرند، که اگر چه مجرم را در شرایطی تنبیهی قرار می دهند، با این حال وی را از آثار منفی زندان نیز دور کنند. موضوع اساسی که در این خصوص مطرح و بررسی شده این است که مجازات های جایگزین حبس در حقوق ایران و حقوق بین الملل کیفری چه جایگاهی داشته؛ چالش ها و راهکارهای فرارو چیست؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه یا به بررسی مسئله مورد اشاره پرداخته شده است. یافته های تحقیق بر این امر دلالت دارد که در حقوق بین الملل بر رعایت کرامت انسانی همگان از جمله مجرمین و منع مجازات های غیر ضروری نامناسب تاکید شده است. در حقوق کیفری ایران نیز، قانون گذار به ویژه در قانون مجازات 1392، مصادیق متعددی از مجازات های جایگزین مانند آزادی مشروط، ارایه خدمات عمومی، تعلیق مجازات و تبدیل مجازات را ایجاد و گسترش داده است. این اقدام مهم قانون گذار اما با چالش های متعددی مهم است که مهمترین آنها فقدان زیرساخت های لازم برای اجرا و تحقق این نوع
دولت ملت سازی در غرب آسیا؛ارائه الگوی بومی برای غلبه بر چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
175 - 201
حوزههای تخصصی:
دولت ملت سازی، روندی است که در آن یک کشور تلاش می کند ازطریق انباشت قدرت و توسعه ظرفیت نهادی، خودمختاری، حاکمیت و استقلال خود را کسب و حفظ کند. چنین هدفی با دستیابی به اشباع سرزمینی، همبستگی ملی و ثبات سیاسی میسر می شود. این روند به دلایلی در اکثر کشورهای غرب آسیا به صورت موفقیت آمیزی طی نشده و دولت و ملت بر هم منطبق نیستند. از مهم ترین این دلایل می توان به ساختگی بودن این کشورها و سربرآوردن آنها از قراردادهای بعد از جنگ جهانی اول اشاره کرد که این امر مشکلات و چالش های زیادی برای این کشورها به وجود آورده است. دراین راستا این سؤال مطرح می شود که روند دولت ملت سازی در کشورهای غرب آسیا با چه چالش هایی روبه رو بوده است؟ فرضیه این است که چالش های داخلی و خارجی مختلفی مانند وجود شکاف های قومی، مذهبی و نژادی، عدم شکل گیری و تثبیت هویت ملی، عدم استقرار ساختارهای دموکراتیک و نیز عدم حل اختلافات سرزمینی با کشورهای همسایه و مداخله خارجی برای این کشورها به وجود آمده است. همچنین هیچ طرح و مدل فراگیری برای پیشبرد فرایند دولت ملت سازی و برون رفت از مشکلات و بحران های این منطقه وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است یک طرح تحلیلی کلی جهت تبیین فرایند و چالش های پیش روی روند دولت ملت سازی در این منطقه ارائه شود. در این مسیر مقاله حاضر از نوع توصیفی تبیینی بوده که به صورت اسنادی و با روش کتابخانه ای اطلاعات و داده ها جمع آوری شده است.
نقش تقوا در بعد ایجابی استحکام امنیت ملی در چارچوب سنت های الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
5 - 36
حوزههای تخصصی:
تقوا در ادبیات متعارف مطالعات دفاعی و سیاسی، مفهوم مهجوری است. از رنسانس به بعد، عنصر تقوا به طور کلی از حوزه سیاست، قدرت، امنیت و امور دفاعی کنار زده شد. اگرچه پس از نقدهای فراوان به گفتمان های سخت افزاری نظیر رئالیست ها به عنوان جریان اصلی حوزه قدرت و امنیت، در سه دهه اخیر شاهد ظهور گفتمان های نرم هستیم و در این راستا، مفهومی مانند هویت، جایگاه ویژه ای در حوزه قدرت و امنیت باز کرد؛ اما همچنان به مقوله های معنوی مانند اخلاق و تقوا، آن چنان که در گفتمان اسلامی ارزش راهبردی دارد، توجه نشده و تحقیقات در این زمینه هنوز از جایگاه برجسته ای برخوردار نیست. از این رو، مقاله حاضر به دنبال پاسخ این است که تقوا چگونه در استحکام و مقاوم سازی بُعد ایجابی امنیت ملی تأثیرگذار است؟ روش استدلال در این پژوهش، قیاسی و در چارچوب نظری سنت های الهی است و از روش تحلیل ثانویه به عنوان مکمل بهره گرفته است. یافته اجمالی پژوهش این است که تقوا به مثابه دال مرکزی معنویت و ایمان به مثابه سنت اجتماعی الهی تأثیرگذار بر عناصر سرمایه اجتماعی واحد سیاسی بوده و از این رهگذر با حل مسأله پاسخگویی (کارآمدی) و خواسته های شهروندان، بنیاد امنیت ایجابی را مستحکم می کند. عکس قضیه نیز صادق است؛ یعنی نتیجه محتوم زوال تقوا، زوال سرمایه اجتماعی است که در پی آن، بنیادهای بُعد ایجابی امنیت ملی فروخواهد ریخت.
راهکارهای همگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
۱۶۶-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
رابطه ایران و آذربایجان، فراز و نشیب های گوناگونی را تجربه کرده است، دوره ای به همگرایی نزدیک شده و دوره ای نیز واگرا بوده است، در چنین فضایی، گفتمان های متفاوت در کشور آذربایجان شکل گرفته که باعث ایجاد محیط مستعدی برای رشد گروه های ضد جمهوری اسلامی ایران شده است همین امر باعث ایجاد فضای غبارآلود بین این دو کشور شده است، حال چه راهکارهایی در راستای همگرایی در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد؟ در این سپهر، مقاله حاضر با تحلیل و تبیین عوامل و موانع همگرایی بین دو کشور تلاش کرده با بهره گیری از چارچوب نظری همگرایی با روش کتابخانه ای و میدانی، راهکارهایی برای همگرایی در روابط سیاسی دو کشور ارائه کند در نهایت در حوزه سیاسی راهکاره های تأسیس کمیته مشترک سیاسی، تأسیس مجمع سیاسی اکو، پیمان امنیتی، حمایت از تمامیت ارضی یکدیگر، ایجاد تعادل میان کشور آذربایجان و ارمنستان با حفظ رویکرد مثبت آذربایجان به ایران و خنثی کردن عملکرد ترکیه، عربستان و اسرائیل در آذربایجان را ارائه کرده است.
تبیین نقش منابع رانتی در ساختار قدرت دولت بر اساس رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی (مطالعه موردی: دولت بحرین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های کلیدی دولت ها مربوط به ساختار قدرت آنها می باشد.دولت ها از نظر ساختار قدرت مانند یکدیگر نیستند و از گستره مختلفی برخوردارند. ازجمله عوامل تاثیرگذار بر ساختار قدرت دولت ها مربوط به بهره مندی از منابع رانتی می باشد.در این خصوص یکی از نظریاتی که دولت های برخوردار از منابع رانتی را تجزیه و تحلیل نموده است،نظریه دولت رانتیر است.تحقیقات موجود در این نظریه از کاستی هایی مانند ضعف متدولوژی جهت تبیین نقش منابع رانتی بر ساختارقدرت دولت برخوردار می باشد.لذا هدف اصلی این مقاله تقویت دانش موجود درنظریه دولت رانتیر ازطریق استفاده از یک رویکرد جدید یعنی رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی برای تبیین نقش منابع رانتی در ساختار قدرت دولت می باشد.مطالعه موردی دولت رانتیر بحرین می باشد.سوال اصلی این است که منابع رانتی چه نقشی درساختار قدرت دولت بحرین بر اساس رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی دارد؟رویکرد محقق تبیینی است. چارچوب نظری مبتنی بر رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی است که برای یافته های کیفی از ابزار اسنادی استفاده می گردد و برای یافته های کمی در تحلیل شبکه ای، از نرم افزار(SOCNETV) استفاده می گردد.نتایج این مقاله نشان می دهدکه منابع رانتی نقش زیادی درایجاد مدل حامی-مشتری درساختار قدرت دولت بحرین دارد.
توسعه قابلیتهای استراتژیک با استفاده از ظرفیت هوشمندی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
35 - 71
حوزههای تخصصی:
امروزه اطلاعات به عنوان مرجع و ابزار اصلی قدرت و برتری رقابتی شناخته می شود. در این میان مفهوم جدیدتر و کاراتری از اطلاعات به نام هوشمندی، اهمیت خود را برجسته ساخته و جایگاه اطلاعات را به خود اختصاص داده است. به واقع، تغییرات مستمر و پرشتاب محیط فعالیت سازمان ها و دولت ها و کمیت و کیفیت منابع تحت اختیار آن ها، بعلاوه ارتباط و وابستگی سازمان ها و کشورها به یکدیگر در سطح جهانی، نوید از ابهام روز افزون محیطی می دهد. در همین راستا، هوشمندی استراتژیک برای کمک و پشتیبانی آنها در این جهت و افزایش قدرت نرم طراحی شده است.هوشمندی استراتژیک را می توان به عنوان؛ فرایندی سیستماتیک و پیوسته به منظور تولید اطلاعات و هوش استراتژیک، به صورت عملی در راستای تسهیل تصمیم گیری و دستیابی به منافع و مزیت رقابتی همچنین بازدارندگی دانست. از طرفی، مرور بر تجربه فعالیت بخش های حاکمیتی دولت ها نشان می دهد که رویکرد پشتیبانی از تصمیم گیری استراتژیک و بهره مندی از قدرت نرم بسیار مورد تأکید است و با منافع ملی و مزیت رقابتی سخت عجین می باشد. از این رو به جهت ضعف مطالعات و منابع داخلی و ضرورت و اهمیت ارتقاء ساختار برنامه ریزی، تصمیم گیری و اطلاعات استراتژیک و در راستای ایجاد چارچوبی برای هوشمندی استراتژیک، نسبت به طرح مقاله حاضر اقدام شد. در همین راستا به واسطه روش های تحقیق کیفی نسبت به تامین اهداف و پاسخ به این که توسعه قابلیتهای استراتژیک و تصمیم گیری با استفاده از ظرفیت مدیریت هوشمندی استراتژیک چگونه است، اقدام گردیده و در نتایج این تحقیق تعریف کاملی از قابلیتهای مربوطه و استفاده از ظرفیت همچنین جوانب متصور بر آن ارایه شده است.
Imam Khomeini's Strategic Management in the Imposed War(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the important and fundamental issues that can be raised and used as an effective management model for officials and managers of today's society is to identify and explain the strategic management and strategic thinking of Imam Khomeini during the imposed war. To this end, this study seeks to answer the fundamental question of what are the important managerial characteristics in the Imam's biography and behavior during the imposed war? The research claim emphasizes that Imam Khomeini's managerial characteristics were based on his personal and organizational behavior and behavior based on Islamic values. Also, the purpose of research is to design and explain an efficient model of Imam Khomeini's management strategies and model its behavior for the country's managers. The research findings also show that Imam Khomeini's leadership and management model in the imposed war can be identified and explained in a combined way based on three levels: individual (personality), behavioral and organizational. The research method is descriptive-analytical and the method of extracting information data will be documentary and library.The research findings also show that Imam Khomeini's leadership and management model in the imposed war can be identified and explained in a combined way based on three levels: individual (personality), behavioral and organizational. The research method is descriptive-analytical and the method of extracting information data will be documentary and library.
بررسی روابط ایران و روسیه در قرن جدید : اتحاد استراتژیک یا همگرایی منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته رابطه میان ج.ا.ایران و روسیه فرازونشیب های متعددی را تجربه کرده است . باوجود افزایش همکاری ها در حوزه های منطقه ای و بین المللی، در عمل دو کشور روابطی مقطعی و به عبارتی ناپایدار را تجربه کرده اند. امروز باوجود همکاری بی سابقه دو کشور در مواجهه ب ا بحران سوریه و همسویی مواضع در پاره ای مسائل، با توج ه ب ه تغییرات احتمالی در رواب ط روسیه و آمریکا و همچنین تداوم فشارهای آمریکا بر ضد ج.ا.ایران، چشم انداز روشنی ب ر ادام ه ای ن همک اری قابل تصور نیست. این نوشتار سعی در فهم این مسئله دارد که آیا همکاری های موجود در سیاست خارجی دو کشور نشان دهنده یک اتحاد استراتژیک است یا به سادگی، محصول منافع سیاسی کوتاه مدت یا یک اتحاد تاکتیکی برای مقابله با تهدیدات خاص است؟ لذا با تکیه بر مفهوم اتحاد استراتژیک در بررسی روابط ایران و روسیه، به نظر می رسد که روابط دو کشور، ویژگی های اتحاد استراتژیک را نداشته و صرفاً واکنشی ب ه شرایط بین المللی در موضوعات خاص است. درحقیقت این همکاری باید نوعی همسویی منافع در نظر گرفته شود، چرا که محدود و موقتی است و در زمینه های خاصی جهت همکاری در برابر تهدیدی غیر دولتی وجود دارد.